فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مواد مخدر بر اساس تنهایی روان شناختی و تنظیم شناختی هیجان در بیماران معتاد اقدام به ترک بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - همبستگی بود. حجم نمونه شامل 120 نفر از بیماران معتاد اقدام به ترک بودند که بر اساس فرمول کوکران تعیین، و با روش نمونه گیری ملاک مدار به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسش نامه های گرایش به مواد مخدر فرچاد (1385)، تنهایی روان شناختی راسل، پیلوا و کورتونا (1980)، تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و همکاران (2001) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد تنهایی روان شناختی و نشخوار فکری با گرایش به مواد مخدر رابطه مثبت دارد، اما تنظیم شناختی هیجان با گرایش به مواد مخدر رابطه منفی داشت، در صورتی که بین سرزنش خود و گرایش به مواد مخدر رابطه وجود نداشت. قوی ترین متغیر پیش بینی کننده گرایش به مواد مخدر «تنهایی روان شناختی» بود. نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در آسیب شناسی سوءمصرف مواد دارد. بر این اساس متخصصان بالینی می توانند با ارائه مشاوره مناسب از ایجاد تنهایی روان شناختی پیشگیری و با آموزش راهبردهای تنظیم شناختی به مقابله با سوءمصرف مواد بپردازند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خودکشی و تکانشگری نوجوانان دارای اعتیاد به موادمخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اعتیاد به موادمخدر به عنوان یک پدی ده در ه ر کشوری اعم از توسعه یافته یا درحال توسعه رخ می دهد که به جهت پیامدهای حاصل از آن، این پدیده در مقوله آسیب های اجتم اعی ق رار داده م ی ش ود ک ه خ ود زمین ه س از بس یاری از آسیب های دیگر است. پژوهش حاضر باهدف سنجش اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افکار خودکشی و تکانشگری در نوجوانان انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر شامل مراجعه کنندگان به کمپ های ترک اعتیاد شهرستان تهران بود. جهت انتخاب نمونه با استفاده از روش غیر احتمالی در دسترس، 30 نفر انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پرسش نامه های تکانشگری و افکار خودکشی مورد استفاده قرار گرفت. درمان شناختی رفتاری برای افراد گروه آزمایش اعمال شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. پس آزمون نیز برای هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری، تکانشگری و افکار خودکشی نوجوانان دارای اعتیاد را به طور معنا داری کاهش می دهد. نتیجه گیری: از این نوع درمان برای بهبود معتادان می توان بهره برد.
بررسی تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان: پژوهشی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد یکی از عمده ترین مشکلات سلامت بی خانمانان است. مردمی که به سیکل بی خانمانی وارد و یا از آن خارج می شوند، غالباً همزمان به سیکل سوءمصرف مواد نیز وارد و یا از آن خارج می شوند. رابطه میان سوءمصرف مواد و بی خانمانی نیازمند آن است که این دو پدیده به صورت همزمان و نه مستقل و جدای از یکدیگر مورد ملاحظه قرار گیرند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد تحقیقات در این حوزه رو به افزایش است، اما غالب این تحقیقات پراکنده و ناکامل هستند. توسعه و بهبود ابزارهای مداخله ای و نیز پیشگیری از افزایش تعداد مصرف کنندگان بی خانمان تحقیقات بیشتر در این حوزه را ضروری می سازد. در همین راستا هدف از انجام این مطالعه توصیف تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان به منظور فهم بهتر عوامل موثر در درمان این گروه می باشد. روش: این مقاله با بهره گیری از تئوری زمینه ای انجام شده است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 20 مصرف کننده بی خانمانی که در پروژه نوروزی بازتوانی مصرف کنندگان مواد(1393) شرکت داشتند، جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش کدگذاری نظری تحلیل شده است. یافته ها: طردشدگی، تجربه تروما، احساسات و هیجانات منفی، شکل گیری سرمایه های منفی، انزوای اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی و فقدان زیرساختهای رفاهی- آموزشی از جمله مهمترین یافته های این تحقیق بودند. نتیجه گیری: تجربه زیسته مصرف کنندگان بی خانمان حاکی از آن است که درمان این گروه از مصرف کنندگان به تبع پیامدهای زندگی در خیابان برای ایشان، بسیار متفاوت از افرادی است که به رغم اعتیاد، همراه با خانواده زندگی می کنند.
تاثیر بازی های گروهی و محلی بر افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین تاثیر بازی های گروهی و محلی بر افزایش مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر کم توان ذهنی 16 تا 19ساله بود.
تأثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب بر خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
23-41
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرین منتخب ورزشی بر خودکارآمدی، ذهن آگاهی و شادکامی معتادان بود. روش: روش تحقیق آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین تمامی معتادان در شهر یزد، 50 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (25 نفر) و کنترل (25 نفر) تخصیص داده شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه شادکامی، ذهن آگاهی و خودکارآمدی استفاده شد. گروه آزمایش برنامه منتخب ورزشی را برای 6 هفته دریافت کرد و گروه کنترل هیچ تمرین و مداخله ای را دریافت نکرد. برای بررسی تاثیر تمرین هوازی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: یافته ها تاثیر معنادار تمرین های هوازی منتخب را در ارتقای متغیرهای خودکارآمدی، شادکامی و ذهن آگاهی نشان داد (0.05> P ). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که تمرین های هوازی موجب بهبود کارکردهای روان شناختی معتادان می شود. از این رو به نهادهای مربوط پیشنهاد می شود که با استفاده از تمرینات منتخب ورزشی به بهبود کارکردهای روانی در این افراد کمک کنند.
مقایسه خودبازداری، بنیان های اخلاقی و جهت گیری زندگی در والدین سازگار و ناسازگار کودکان آموزش پذیر کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه جهت گیری زندگی، بنیان های اخلاقی وخودبازداری در والدین سازگار و ناسازگارکودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر است. روش: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه ای است. جامعه پژوهش را کلیه والدین دارای کودک کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان نقده در بهار سال 1395 تشکیل می دادند که از بین آنها 130 نفر (65 نفر والد سازگار و 65 نفر والد ناسازگار) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه سازگاری بل، پرسش نامه جهت گیری زندگی، پرسش نامه خودبازداری و پرسش نامه مقیاس ویژگی های اخلاقی استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغیره صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بنیان های اخلاقی در خرده مقیاس های اخلاق بر مبنای یادگیری (02/0=p) و اخلاق برمبنای تأیید دیگران (03/0=p) و در جهت گیری زندگی (001/0=p) بین والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین جهت گیری زندگی والدین سازگار به صورت معنی داری بیشتر از والدین ناسازگار است. در رابطه با خودبازداری، در مؤلفه های کنترل تکانه (05/0=p) و مراعات دیگران (005/0=p) و مسئولیت پذیری (05/0=p) در والدین سازگار و ناسازگار تفاوت معناداری وجود دارد و میانگین کنترل تکانه و مراعات دیگران و مسئولیت پذیری در والدین سازگار بیشتر از والدین ناسازگار است، ولی در مولفه فرونشاندن خشم (32/0=p) تفاوتی بین والدین سازگار و ناسازگار وجود ندارد. نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق نتیجه گرفته می شود که والدین ناسازگار در مقایسه با والدین سازگار در جهت گیری زندگی و خودبازداری و در اخلاق برمبنای یادگیری و اخلاق برمبنای تأیید دیگران نمره کمتری را گزارش کردند که برنامه ریزی و آموزش هایی برای افزایش میزان جهت گیری زندگی و خودبازداری و رفتارهای اخلاقی در والدین ناسازگار کودکان کم توان ذهنی پیشنهاد می شود.
ترس از پیشرفت بیماری در بیماران مبتلا به سرطان و مولتیپل اسکلروزیس و رابطه آن با مشکلات عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس از پیشرفت بیماری از مشکلات رایج و دلایل اصلی پریشانی در بیماری های مزمن می باشد. این ترس می تواند اثرات مخربی از جمله مشکلات عاطفی بر بیماران مبتلا به بیماری های جسمی مزمن اعمال کند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ترس از پیشرفت بیماری با اضطراب، استرس و افسردگی در بین بیماران ام اس و سرطان بود. نمونه پژوهش مشتمل بر 212 بیمار زن مبتلا به ام اس و سرطان بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه ترس از پیشرفت و مقیاس اضطراب، استرس و افسردگی بود. نتایج نشان داد که ترس از پیشرفت با اضطراب، استرس و افسردگی رابطه مثبت و معناداری دارد. در مجموع نتایج این تحلیل نشان داد که مدل مورد آزمون 48/0 درصد واریانس متغیر مشکلات عاطفی را تبیین می نماید. از دیگر یافته های این تحقیق این بود که ترس از پیشرفت بیماری در بیماران سرطانی بیشتر از بیماران ام اس می باشد. بنابراین در راستای اداره و برنامه ریزی مراقبت های بهداشتی بیماری های مزمن از جمله ام اس و سرطان توجه به ترس از پیشرفت بیماری در این بیماران حائز اهمیت می باشد.
رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد: نقش میانجی هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
257-272
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علّی هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دختر دانشگاه شهید چمران اهواز در سال 1395 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نمونه ای 300 نفری از آن ها انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه سبک های هویت بروزنسکی (1989)، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم (1979)، پرسش نامه هیجان خواهی آرنت (1994) و مقیاس آمادگی به اعتیاد وید و بوچر (1992) استفاده شد. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی، برازنده داده هاست. همچنین، در کل نمونه، تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها، از لحاظ آماری معنادار بودند. به علاوه مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی، و هیجان خواهی به آمادگی به اعتیاد و هیجان خواهی به لحاظ آماری معنادار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هویت سردرگم، و خودکارآمدی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی نیز معنادار بود. نتیجه گیری: یافته ها دارای تلویحات کاربردی است.
ارائه الگوی رشد پس از سانحه در بیماران سرطانی :یک مطالعه گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
رشد پس از سانحه به تغییرات مثبت در زندگی که از حوادث ترومایی به وجود آمده است، اشاره دارد. این پژوهش با هدف ارائه الگویی از عوامل موثر در رشد پس از حادثه در بیماران سرطانی انجام گرفت. این پژوهش با شیوه کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شد. از طریق روش نمونه گیری هدفمند آزمودنیها برگزیده وتا جایی که در جریان مصاحبه اطلاعات جدیدی به دست می آمد، ادامه پیدا کرد. سرانجام 15 بیمار سرطانی انتخاب شدند وازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استراوس و کوربین مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایح نشان داد که خودشکوفایی مقوله مرکزی الگوی رشد پس از حادثه بود. شرایط علی برای رشد پس از حادثه روبروشدن با رنج ابتلا به سرطان به دست آمد. برای شرایط مداخله ای عوامل مربوط به خود، اطرافیان نزدیک، جامعه و پرسنل درمانی استخراج گردید. کنش ها وتعاملات مستخرج شده، شامل کنش ها وتعاملات فرد واطرافیان نزدیک بود ومعنویت به عنوان بستر وشرایط زمینه ای رشد در پژوهش حاضر به دست آمد. وسرانجام پیامد های نهایی مستخرج از پژوهش عبارت از رشدپس از سانحه بود. رشدپس از سانحه به معنای یک فرایند دارای پیامد مثبت است که در بستر معنویت ودر کنارخانواده به وقوع می پیوندد عوامل موثر دراین رشد شامل خود فرد، اطرافیان نزدیک، پرسنل درمانی وجامعه است واین رشد نیازمند مولفه ها وراهبردهای خاص می باشد.
اثربخشی آموزش مدیریت هدف بر توجه پایدار، حافظه آینده نگر، و بازداری پاسخ مصرف کنندگان مزمن مت آمفتامین در اوایل دوره پرهیز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی آموزش مدیریت هدف بر بهبود توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین انجام شد. روش: در یک پژوهش شبه آزمایشی 40 مصرف کننده مت آمفتامین که در اوایل دوره بهبود خود بودند، به صورت تصادفی به دو گروه آموزش مدیریت هدف بعلاوه ی دارودرمانی و گروه دارودرمانی منتسب گشتند. به منظور بررسی توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ شرکت کنندگان از آزمون های عملکرد پیوسته، پرسش نامه سنجش حافظه مربوط به آینده، و آزمون رنگ- واژه استروپ استفاده گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین تمام مولفه های توجه پایدار و حافظه آینده نگر در دو گروه تفاوت وجود دارد (05/0P<). تفاوت میانگین خطای همخوان و ناهمخوان در آزمون مربوط به بازداری پاسخ نیز در دو گروه تفاوت داشت (05/0P<). نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد آموزش مدیریت هدف بهبود معنادار توجه پایدار، حافظه آینده نگر و بازداری پاسخ را در سوءمصرف کنندگان مت آمفتامین به همراه دارد. این یافته ها بیانگر تاثیر توانبخشی های عصب- روان شناختی در درمان وابستگی به داروهای مت آمفتامینی است.
مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، «دارو درمانی» و «درمان شناختی-رفتاری» بر میزان سازگاری با همسر خانواده های داوطلبان ترک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی روش های ترک اعتیاد، دارودرمانی و درمان شناختی رفتاری بر میزان سازگاری خانواده های داوطلبان ترک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش بیماران مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در سال 1393 بود. نمونه پژوهش 30 شرکت کننده بود که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور گزینشی در سه گروه (10 نفر در هر گروه) قرار گرفتند و هر گروه با روش درمانی مورد نظر که شامل درمان شناختی-رفتاری و دارودرمانی بود تحت درمان قرار گرفتند، ولی گروه گواه در انتظار درمان ماندند. پیش و پس از دوازده هفته درمان، همه شرکت کنندگان با پرسشنامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هر دو شیوه درمانی بر میزان سازگاری افراد موثرند و روش ""شناختی- رفتاری"" موثرتر از روش ""دارو درمانی"" است. نتیجه گیری: درمان های روان شناختی درمان های موثری برای اختلالات هستند و می توانند جایگزین دارودرمانی قرار گیرند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی، کم رویی جنسی و جرأت ورزی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف :عملکرد جنسی مناسب و سالم، یکی از نشانه های سلامت جسم و روان است و باعث ایجاد حس لذت مشترک در بین زوجین می شود. با توجه به اهمیت فرایندهای روان شناختی جنسی زنان، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر عملکرد جنسی و فرایندهای روان شناختی جنسی زنان 20 تا 50 سال متأهل مبتلا به اختلالات جنسی شهر اصفهان انجام گرفت. مواد و روش ها:روش این پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون باگروه شاهد و پیگیری یک ماهه بود. نمونه آماری شامل 20 نفر از زنان متأهل 20 تا 50 سال بود که در بهار 1394 به کلینیک ها و مطب های روان پزشکی زنان و زایمان واقع در شهر اصفهان مراجعه کرده و با توجه به نسخه پنجم راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5 thedition یا DSM-V)، تشخیص اختلالات جنسی دریافت بودند. نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). ابزار جمع آوری شامل پرسش نامه های جمعیت شناختی، عملکرد جنسی زنان Rosen، کم رویی جنسی van lankveld و جرأت ورزی جنسی Hurlbert بود. مداخله پژوهش شامل 10 جلسه آموزشی 45 دقیقه ای درمان ACT برای گروه آزمایش بود و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. یافته ها:روش ACT بر بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مؤثر بود (05/0 > P). نتیجه گیری:می توان برای بهبود عملکرد جنسی، جرأت ورزی جنسی و کاهش کم رویی جنسی زنان مبتلا به اختلالات جنسی، از روش ACT سود جست.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر بهبود حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود نارسایی های عملکرد حافظه در اختلال استرس پس از سانحه و ارتباط این نارسایی ها با شدت علائم اختلال، لزوم به کارگیری راهکارهای نوین بهبود حافظه را در این بیماران می طلبد. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی در حافظه نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بود. برای این هدف، 4 نوجوان (2 دختر و2 پسر) با روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از 2 ابزار تشخیصی (مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر حوادث) انتخاب گردیدند. سپس نمونه موردنظر به صورت انفرادی به مدت 20 جلسه تحت برنامه آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفت. همه آزمودنی ها در سه مرحله (پیش از آموزش، پس از آموزش و 2 ماه پیگیری) با استفاده از پاره تست فراخنای ارقام مستقیم و معکوس آزمون هوش وکسلر کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. نتایج بیانگر آن بود که آموزش حافظه کاری هیجانی منجر به افزایش توانایی حافظه افراد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه از مرحله پیش از آموزش تا پیگیری شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان ادعا نمود که آموزش حافظه کاری هیجانی می تواند گزینه مناسبی برای بهبود حافظه نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه باشد.
تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه (TDCS) و آموزش آگاهی واج شناختی بر بهبود عملکرد بعد دیداری حافظه کاری کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تحریک مستقیم الکتریکی مغز از روی جمجمه و آموزش آگاهی واج شناختی برروی بعد دیداری/فضایی حافظه کاری کودکان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون/ پس آزمون با گروه پلاسیبو و جایگزینی تصادفی بود. نمونه پژوهش شامل 20 دانش آموز پسر نارساخوان 8 تا 10 ساله که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، بود. دو نوع تحریک آندی و ساختگی با شدت جریان 5/1 میلی آمپر به مدت 20 دقیقه و 15 دقیقه آموزش آگاهی واج شناختی بر 20 نفر شرکت کننده طی 10 جلسه ارائه گردید. شرکت کنندگان قبل و بعد از تحریک با تکلیف ان بک و آزمون خواندن شیرازی و نیلی پور مورد سنجش قرار گرفتند. داده های این پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS.19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد تحریک آندی، تأثیر معناداری در بهبود عملکرد فرد در بعد دیداری/فضایی حافظه کاری نسبت به گروه تحریک ساختگی (پلاسیبو) دارد. نتیجه گیری: در مجموع مطالعه حاضر نشان داد که تحریک آندی سبب بهبود عملکرد فرد در حافظه دیداری/فضایی شده و در پی آن منجر به بهبود مشکل نارساخوانی در کودکان شده است.
رابطه ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) با خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف : خودکارآمدی تحصیلی ازجمله عوامل پیش بین در پیشرفت تحصیلی دانشجویان است که متأثر از عوامل گوناگونی است. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش ویژگی های شخصیت تاریک (ماکیاولی، خودشیفتگی و جامعه ستیزی) به منظور پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان انجام شد. روش بررسی: در این مطالعه همبستگی، ۲۳۰ نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه اصفهان به شیوه خوشه ای انتخاب شدند (سال تحصیلی ۹۶-۱۳۹۵). به منظور جمع آوری داده ها پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان اون و فرامن و مقیاس شخصیت تاریک جانسون و وبستر اجرا شد. به منظور محاسبه داده ها از نرم افزار Spss-۱۸ استفاده شد . یافته ها: نتایج دلالت بر این داشتند که صفات شخصیت جامعه ستیزی ( ۰/۳۴۱-=r ) و ماکیاولی (۰/۳۶۴-=r ) با خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان رابطه معنادار و منفی داشتند (۰/۱> P ). نتایج دیگر نشان داد که بین صفت شخصیت خودشیفتگی و خودکارآمدی تحصیلی ارتباط معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که به صورت منفی ۰/۱۵ از تغییرات خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان را می توان بر اساس صفات شخصیت تاریک ماکیاولی و جامعه ستیزی تبیین نمود. نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معکوسی که بین خودکارآمدی تحصیلی و صفات شخصیت تاریک (جامعه ستیزی و ماکیاولی) مشاهده شده است می توان نتیجه گرفت که این صفات می توانند تأثیر مخربی بر خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان و درنهایت پیشرفت آن ها داشته باشند. همچنین نتایج این پژوهش از نقش متغیر روان شناختی صفات شخصیت تاریک در پیش بینی باورهای خودکارآمدی تحصیلی در دانشجویان حمایت می کند.
روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضرتعیین برازش مدل روابط علّی سبک های دلبستگی، احساس تنهایی، و عزت نفس با آمادگی به اعتیاد بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. از بین تمام دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان 596 دانشجو به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند و مقیاس های سبک های دلبستگی هازان و شیور، نسخه کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی اجتماعی و عاطفی بزرگسالان دیتوماسو، برانن و بست، عزت نفس روزنبرگ، و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد زرگر را پاسخ دادند. به منظور بررسی مدل از روش تحلیل مسیر در نرم افزار AMOS استفاده شد. یافته ها: مدل به دست آمده از شاخص های برازندگی مناسبی برخوردار بود. از میان متغیرها، سبک دلبستگی دوسوگرا اثر مستقیم و معناداری برآمادگی به اعتیاد داشت ولی از طریق متغیر عزت نفس آمادگی به اعتیاد رابطه معکوس و معناداری داشت. نتیجه گیری: از سبک های دلبستگی فقط سبک دلبستگی دوسوگرا هم مستقیم و هم غیرمستقیم به واسطه احساس تنهایی و عزت نفس پیش بینی کننده آمادگی به اعتیاد بود.
تأثیرآموزش مهارت های مقابله با تنیدگی بر افسردگی، اضطراب و استرس مادران دارای نوجوان مبتلا به دیابت نوع یک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف:دیابت نوع یک بیماری خانواده نام گرفته است، چراکه ابتلای فرزند به دیابت سیستم خانواده را با فشارها و تنش های فراوانی مواجه می کند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مقابله با تنیدگی بر نشانه های بالینی مادران دارای نوجوان مبتلابه دیابت نوع یک بوده است.
تاثیر درمان فراشناختی درکاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران زن مبتلا به یبوست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب در بیماران مبتلا به یبوست شهر تهران بود که به مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کردند و تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد. روش: در این پژوهش روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به کار گرفته شد. 30 نفر از افرادی که تشخیص افسردگی و اضطراب شدید در مورد آنان داده شد، به تصادف در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. هر دو گروه درمان دارویی دریافت کردند و توسط آزمون افسردگی بک ویرایش دوم و آزمون اسپیلبرگ مورد پیش آزمون و پس آزمون قرار گرفتند. همچنین پس از 3 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری MANCOVA استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان فراشناختی در کاهش علایم افسردگی و اضطراب به طور معناداری موثر بوده است.نتایج پژوهش حاکی از آن است که درمان فراشناختی با تمرکز بر سندرم شناختی توجهی و چالش با باورهای فراشناختی می تواند علایم افسردگی و اضطراب را کاهش دهد.
مقایسه تأثیر آموزش توان بخشی شناختی، نوروفیدبک و بازی درمانی شناختی رفتاری بر ادراک دیداری حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازی درمانی شناختی - رفتاری بر ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه) بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی بود، که با تشخیص اختلالات یادگیری در مراکز اختلالات یادگیری شهر تبریز در سال 96-95 در حال دریافت مداخلات لازم بودند. نمونه آماری به روش نمونه گیری هدفمند، به تعداد 60 نفر انتخاب شدند و با روش تصادفی ساده در سه گروه آزمایش و یک گروه گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. در گروه ها آزمون ادراک دیداری - حرکتی بندر گشتالت به عنوان پیش آزمون تکمیل کردند و پس از اتمام 20 جلسه توانبخشی شناختی، 20 جلسه نوروفیدبک و 8 جلسه بازی درمانی شناختی - رفتاری، پس آزمون در گروه ها اجراء شد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و تحلیل واریانس مختلط در نرم افزار SPSS.20 تحلیل شدند. یافتهها: آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازی درمانی شناختی - رفتاری بر ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تاثیر دارد .نتایج آزمون بونفرونی نشان داد، که بین تأثیر آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازی درمانی شناختی - رفتاری بر ادراک دیداری - حرکتی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، تفاوت معناداری وجود ندارد نتیجهگیری: به نظر می رسد که می توان از آموزش توانبخشی شناختی، نوروفیدبک و بازی درمانی شناختی - رفتاری به صورت یکسانی در بهبود ادراک دیداری - حرکتی، دانش آموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری خاص، استفاده کرد.