فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکپارچگی حسی، بهبود توانایی کودکان برای پردازش و سازماندهی اطلاعات حسی است. زمانی که مغز بتواند اطلاعات حسی را سازماندهی نماید، نتیجه آن، بهبود عملکرد مهارت های زندگی، رشد عاطفی و رشد عمومی می باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی دانش آموزان دارای اختلال نقص توجه- بیش فعالی (Attention deficit hyperactivity disorder یا ADHD) بود.
مواد و روش ها: مطالعه آزمایشی حاضر به روش پیش آزمون- پس آزمون و با گروه شاهد انجام گرفت و در آن، ٢٠ نفر از دانش آموزان ابتدایی مبتلا به ADHD شهر اصفهان مورد مطالعه قرار گرفتند. این افراد پس از انتخاب تصادفی، بر اساس معیارهای ورود به پژوهش و در طی روش نمونه گیری چندمرحله ای، به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش نامه Conners (فرم والد و معلم) و پرسش نامه عصب روان شناختی کودک و نوجوان Conners بود. داده های به دست آمده با استفاده از روش تحلیل کوواریانس در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین عملکرد دو گروه آزمایش و شاهد در مهارت های عصب روان شناختی در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: آموزش یکپارچگی حسی بر مهارت های عصب روان شناختی کودکان تأثیر دارد و می توان از این روش آموزشی در توان بخشی و آموزش کودکان دارای ADHD بهره برد. علاوه بر این، می توان از این روش در مراکز آمادگی و پیش دبستانی استفاده نمود تا از بروز اختلال ADHD در دوران تحصیلی جلوگیری به عمل آید.
کیفیت زندگی در بیماران دچار خستگی مزمن: نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: عوامل روانی- اجتماعی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن نقش دارند و پیامدهای درمانی این بیماران را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بین عوامل روان شناختی و جمعیت شناختی در کیفیت زندگی بیماران دچار خستگی مزمن بود. روش: در یک زمینه یابی مقطعی، تعداد 393 بیمار (150 مرد و 243 زن) مبتلا به سندروم خستگی مزمن از میان بیماران سرپائی مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس خستگی چالدر و برنامه مصاحبه ی بالینی، مقیاس کیفیت زندگی و مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی جمع آوری و به کمک همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام تحلیل شد. یافته ها: بین افسردگی، اضطراب، و سن با کیفیت زندگی رابطه ی منفی و معنادار به دست آمد. افسردگی، اضطراب و سن به طور معنادار تغییرات مربوط به کیفیت زندگی مبتلایان به سندروم خستگی مزمن را پیش بینی کردند و در مجموع 61% از کیفیت زندگی را تبیین می نمایند. سهم افسردگی در تبیین کیفیت زندگی بالاترین میزان بود. نتیجه گیری: افسردگی، اضطراب و سن بیمار در کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم خستگی مزمن مهم هستند. تدارک برنامه هایی برای بهبود افسردگی و اضطراب در افراد مسن تر مبتلا به سندروم خستگی مزمن به عنوان مبنایی برای ارتقای کیفیت زندگی این بیماران ضروری است.
تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یکی از مهم ترین علل سازش نایافتگی های دانش آموزان است. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهار توجه بر سو گیری توجه و حساسیت اضطرابی دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود.
مقابله با استرس و درد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران و کسانی که تأثیران فشار روانی را بر سلامت بدنی بررسی کرده اند بر این باورند که شادمانی ‘ شوخ طبعی خوش بینانه و خوش خلقی تأثیر منفی بر سلامت بدنی و طول عمر دارند . تحقیقات فریدمن و همکارانش نشان داده است که گرچه شادمانی و احساس خوش بینانه و خوش خلقی در کوتاه مدت ممکن است سودمند باشد ‘ ولی در طولانی مدت می تواند طول زندگی افراد را کاهش دهد . یافته های این محققان حاکی از آن است که خوش بینی و خوش مشربی می تواند به عنوان یکی از مکانیزمهای مقابله ای نقش مؤثری در درمان و بهبود بسیاری از مشکلات مثل جراحی ها ‘ جراحتها ‘ و بیماریها داشته باشد ‘ اما موجب پیامدها و باورهای غیر واقعی شده ‘ فعالیتهای مخاطره آمیز مانند کشیدن سیگار و رانندگی به هنگام نوشیدن الکل را افزایش دهد . برعکس با وجدان بودن به صورت دور اندیشی ‘ راستی ‘ اعتماد پذیری و ناخودخواهی می تواند موجب افزایش طول عمر شود . عوامل دیگری مانند ازدواج ‘ حمایت اجتماعی و احساس کنترل شخصی تاثیر عمده ای بر توانایی شخص در مقابله با فشار روانی وافزایش طول عمر دارند.
سوء مصرف مواد مخدر و پایگاه هویت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این پژوهش با هدف پیش بینی سوء مصـرف مواد مخدر براساس پایگاه هویـت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس انجام شد. 160 دانشجوی پسر به نسخه فارسی پرسشنامه زمینه یابی مصرف الکل و مواد (اتینگ، بووز، 1987) و مقیاس تجدیدنظر شده اندازه عینی بسط یافته پایگاه هویت من (بنیون و آدامز، 1986) با چهار زیرمقیاس هویت تحمیل شده، پراکنده، موفق و معوق پاسخ دادند. نتایج رگرسیون چندگانه نشـان دادند که هویتهای تحمیل شده و پراکنده پیش بینی کننده مثبت و معنادار سوء مصرف مواد هستند و هویتهای موفق و معوق نتوانستند سوء مصرف مواد را پیش بینی کنند.
"
اوتیسم خردسالی
چرا کودکان دچار بی اشتهایی روانی می شوند؟
منبع:
پیوند ۱۳۸۴ شماره ۳۱۵
حوزههای تخصصی:
تأثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.
روش: جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به ام اس در شهر بندرعباس بود. در یک طرح نیمه آزمایشی،54 شرکت کننده به صورت در دسترس از بیماران انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و گواه تقسیم شدند. ارزیابی روانی شامل مصاحبه با دو روانشناسی بالینی و تکمیل پرسشنامه های استرس، اضطراب و افسردگی و اختلال شناختی بود. شاخص های اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی در سه مقطع قبل از جلسات مداخله، بعد از مداخله و دو ماه بعد از پایان جلسات مداخله گردآوری شدند. داده ها به کمک آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس آمیخته تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که شاخص های اضطراب و افسردگی پس از مداخله به شیوه شناختی- رفتاری و در دوره پیگیری به طور معناداری کاهش یافتند. به علاوه، عملکرد شناختی بیماران نیز پس از مداخله بهبود معناداری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی مدیریت شناختی- رفتاری استرس بر کاهش اضطراب، افسردگی و اختلال شناختی در بیماران مولتیپل اسکلروز می باشد، لذا توجه جدی به درمان های روان شناختی در این بیماران مفید به نظر می رسد.
مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم از دیدگاه دبیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم در سال تحصیلی 93-92 بود. روش: روش مطالعه توصیفی، از نوع پیمایشی بود و نمونه آن 74 نفر از دبیران پایه هفتم شهرهای میاندوآب و شاهین دژ بودند که به شیوه ی تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسش نامه ی محقق ساخته بود که ادراک و انتظار دبیران را در هفت مؤلفه بررسی می کند. یافته ها: نتایج نشان داد که از دیدگاه دبیران در محتوای کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین و به مؤلفه ی آموزش درباره مواد کم ترین توجه شده است. همچنین نتایج آزمون فریدمن نشان می دهد که میانگین رتبه ها در مؤلفه ی مدیریت هیجان و استرس بیشترین رتبه و میانگین آموزش درباره مواد دارای کم ترین رتبه می باشد. همچنین در همه مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بین ادراک و انتظار دبیران تفاوت وجود داشت و لازم است به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد بیشتر توجه شود. نتیجه گیری: دیدگاه دبیران در خصوص میزان توجه کتاب تفکر و سبک زندگی پایه هفتم به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد مثبت است و توجه به مباحث پیشگیری از اعتیاد و مهارت های زندگی از جمله مهارت های تفکر و آموزش در باره مواد در کتب درسی می تواند از جهات مختلف دارای اهمیت باشد.
تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، تحت درمان متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، متادون و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و طرح پژوهشی چند گروهی از نوع گروه های مقایسه ای (مقابله ای یا ایستا) با گروه بهنجار بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد معتاد به مواد مخدر، محرک و متادون بود که در مهر تا اسفند 1392 به مراکز ترک اعتیاد خمینی شهر مراجعه کرده بودند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل 154 نفر از افراد سوء مصرف کننده (54 نفر مصرف کننده مواد مخدر، 50 نفر مصرف کننده مواد محرک، و 50 نفر دریافت کننده داروی متادون) و 50 نفر گروه بهنجار بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حافظه فعال وکسلر ویرایش سوم را تکمیل کردند. یافته ها: بین گروه بهنجار و گروه های مصرف کننده مواد مخدر، محرک و متادون در خرده مقیاس حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: استفاده از مواد مخدر و محرک باعث آسیب پایدار در فرایندهای شناختی از جمله حافظه فعال می شود. هرچند تحقیقات نشان می دهد که با گذشت زمان این فرایندهای شناختی بهبود می یابد.
دوز بالای بوپرنورفین در سم زدایی مواد افیونی در یک روز:کارآزمایی بالینی
حوزههای تخصصی:
بی خوابی، ماهیت و درمان
حوزههای تخصصی:
مروری بر اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در حال حاضر حدود 5 تا 6درصد از دانش آموزان دارای اختلال هماهنگی رشدی هستند. این اختلال نوعی ناتوانی عصبی حرکتی است. در این اختلال، ناتوانی در هماهنگی حرکتی موجب مشکلاتی در فعالیت های روزمره زندگی یا پیشرفت تحصیلی کودک می شود. این کودکان به طورمعمول مشکلاتی در مهارت های حرکتی ظریف یا درشت دارند و در انجام عملکردهای حرکتی نسبت به همسالان خود به طورمعمول کند تر، بی دقت تر و بی ثبات تر هستند.
نتیجه گیری: در این مقاله به بررسی تاریخچه و تعریف فعلی این اختلال، شیوع، سبب شناسی، اختلال های همراه، اثر آن بر زندگی کودک و تشخیص آن پرداخته می شود. در پایان مقاله به طورخلاصه درمان هایی که در مورد این کودکان انجام گرفته، بررسی می شود و همچنین نتایج پژوهش های جدید با تصویربرداری عصبی از مغز این کودکان شرح داده شده است.
اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر کاهش اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی جسمیبود. این پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، با پیگیری 2 ماهه بود. جامعه این مطالعه شامل تمام افراد با ناتوانی جسمی شهر تهران بود. نمونه شامل 22 نفر که به شیوه در دسترس از مؤسسه رعد انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل با تعداد برابر (11 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک ویرایش دوم و اضطراب بک استفاده شد که آزمودنی های هر دو گروه قبل و بعد از آموزش آن ها را تکمیل کردند. آزمودنی های گروه آزمایش 3 ماه (12 جلسه هفتگی) مهارت های زندگی را آموزش دیدند که شامل مهارت های خودآگاهی، ارتباط مؤثر، روابط بین فردی، حل مسئله و تصمیم گیری، مقابله با خلق منفی و مدیریت استرس بودند. داده ها با آزمون های یومان ویتنی، T مستقل، تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزشمهارت های زندگی علائم اضطراب و افسردگی آزمودنی های گروه آزمایش را به طور معناداری کاهش داده (01/0≥P) است، درحالی که گروه کنترل هیچ تغییر معناداری را در پس آزمون و پیگیری نشان ندادند.بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد کرد که برای کنترل اضطراب و افسردگی افراد با ناتوانی های جسمی از آموزش مهارت های زندگی استفاده کرد.
بررسی نظریّه ذهن و توانایی همدلی در محکومین دادگاه های کیفری: شواهدی از آزمون ذهن خوانی از طریق تصویر چشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شواهد پژوهشی ناهمخوانی پیرامون نقصان نظریّه ذهن به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در جامعه ستیزی وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر برّرسی توانایی نظریّه ذهن و همدلی در محکومین دادگاه های کیفری و مقایسه آن با افراد عادی بود. روش: طرح تحقیق مطالعه حاضر از نوع علّی مقایسه ای بوده است. در این پژوهش تعداد 40 نفر از محکومین دادگاه های کیفری و 40 نفر از جمعیّت عمومی به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند. از آزمون عصب روان شناختی ذهن خوانی از طریق تصویر چشم بارون- کوهن (RMET) و مقیاس واکنش های بین فردی (IRI) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس چند متغیّره نیز برای مقایسه میانگین توانایی دو گروه در نظریّه ذهن و همدلی به کار برده شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره نشان می دهد که تفاوت معناداری در توانایی ذهن خوانی افراد دو گروه وجود دارد، چنان که عملکرد محکومین دادگاه های کیفری در آزمون ذهن خوانی معناداری پایین تری از همتایان عادی آن ها دارد. تفاوت معناداری بین توانایی همدلی دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجّه به نتایج مطالعه حاضر نقصان در توانایی نظریّه ذهن می تواند به عنوان یکی از فرضیه های سبب شناختی در ارتکاب رفتارهای بزهکارانه و جرایم کیفری مورد بحث قرار گیرد.