فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
ارتباط کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در میان مبتلایان به بیماری ام- اس(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: بیماری اسکلروز چندگانه (MS) از شایعترین و مهمترین اختلالات عصب شناختی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی و سرمایه روان شناختی با ادراک بیماری در مبتلایان به بیماری ام اس اجرا شد.
روش: به همین منظور تعداد 231 نفر (140 دختر و 66 پسر) از اعضای انجمن ام- اس ایران با روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1) پرسشنامه جمعیتستائی (محقق ساخته)؛ 2) مقیاس کیفیت زندگی (39ـ D؛ بویر وارپ، 1997)؛ 3) پرسشنامه سرمایه روانشناختی (سیندرو همکاران، 1994) و 4) پرسشنامه ادراک بیماری (بردنبت، پتریه، مین و وینمن، 2006). در پژوهش حاضر تحلیل رگرسیون چندگانه و آزمون همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کیفیت زندگی با 22درصد و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی سرمایه روان شناختی با 29 درصد پیش بینیکننده های معنا داری برای ادراک بیماری در مبتلایان به ام اس هستند؛ ولی متغیرهای امیدواری و تاب آوری پیش بینی کننده های معنا داری نبودند. (05/0=p).
نتیجهگیری: این یافتهها بیان میکند که کیفیت زندگی و مؤلفههای خوشبینی و خودکارآمدی از متغیرهای تقریباً تأثیرگذار بر ادراک بیماری مبتلایان به بیماری اسکلروز چندگانه هستند. این نتایج کاربردهای مهمی در زمینه اهمیت مداخلات درمانی و ارتقای کیفیت زندگی و آموزش خودکارآمدی و خوشبینی در بیماران ام اس دارد.
تصمیم گیری و توجه اختصاصی در اختلالات افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تفاوتهای تصمیم گیری و توجه اختصاصی در افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر انجام شد. گروه نمونه عبارت از 100 نفر بودند که 50 نفر در گروه اختلال افسردگی اساسی و 50 نفر نیز در گروه اختلال اضطراب فراگیر قرار گرفتند. شرکت کنندگان از مراجعین بخش اعصاب و روان بیمارستانهای تهران و به صورت تصادفی انتخاب شدند. پژوهش به روش آزمایشی و در سه مرحله انجام شد. ابزارهای مورد استفاده جهت اندازه گیری افسردگی اساسی و اضطراب فراگیر، مصاحبه تشخیصی نیمه ساختار SCID و آزمون DASS-21و برای توجه اختصاصی و تصمیم گیری، نرم افزارN-Back بود (خدادادی، مشهدی و امانی، 2014). نتایج تحلیل واریانس یک راهه برای مقایسه میانگین های توجه اختصاصی ، 0 و 97/3 و 52/2 و تصمیم گیری 43/2 و 24/38 و 74/28 بود. یافته ها نشان دادند که افراد مبتلا به اختلال افسردگی اساسی در جستجوی نشانه و توجه بر روی آن ضعف دارند در حالیکه در تصمیم گیری برای تثبیت نشانه از سرعت بالایی برخوردار می باشند. برعکس، افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر در جستجوی نشانه و توجه بر روی آن، همانند افسرده ها عمل می نمایند اما در تصمیم گیری برای تثبیت نشانه تعلل معنی داری دارند. ضعف در توجه اختصاصی در هر دو اختلال مشابه است اما سرعت بالا در تصمیم گیری، عامل شناختی حاکم بر اختلال افسردگی اساسی می باشد.
رابطة خوش بینی از دیدگاه اسلام با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی نگرانی (فرانگرانی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، به بررسی رابطه خوش بینی اسلامی با افکار اضطرابی و افکار فراشناختی اضطرابی می پردازد. بدین منظور، یک گروه 110 نفری از دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، به فهرست افکار اضطرابی و فرانگرانی ولز (1994) و پرسش نامه خوش بینی اسلامی پاسخ دادند. گروه نمونه، به صورت تصادفی انتخاب شده است. نتایج نشان می دهد که بین خوش بینی اسلامی و افکار اضطرابی رابطه منفی معنادار وجود دارد. بین خوش بینی اسلامی با نگرانی اجتماعی، نگرانی سلامتی و افکار فراشناختی اضطرابی (فرانگرانی) رابطه منفی معنادار وجود دارد. همچنین بین توجه به جنبه های مثبت، تفسیر مثبت رویدادها و انتظار مثبت نسبت به آینده با متغیرهای فوق رابطه منفی معنادار وجود دارد. رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که خوش بینی اسلامی به صورت معناداری تغییرات مربوط به افکار فراشناختی را پیش بینی می کند. در پایان، یافته های پژوهش از چهار جنبه مورد تحلیل قرار گرفت و محدودیت ها و پیشنهادات نیز مطرح گردید.
پژوهش در روسپیگری
بررسی اثر بخشی گروه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری در بیماران مرد دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی و افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: هدف از این پژوهش، رسیدن به راهنمای عملی گروه درمانی شناختی رفتاری برای همبودی اختلال افسردگی اساسی و وابستگی مواد افیونی و بررسی اثربخشی این راهنمای درمانی در جمعیت بالینی مورد نظر است.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی تعداد 30 آزمودنی مرد با روش نمونه گیری قضاوتی از چند مرکز ترک اعتیاد سطح مشهد جمع آوری شدند. تمام آزمودنی ها بر اساس ویرایش چهارم معیارهای کتابچه ی تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-IV) دارای همبودی اختلال وابستگی مواد افیونی (شیره ی تریاک و کریستال) و افسردگی اساسی بودند و به صورت تصادفی در گروه های شاهد و آزمون قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). برای ارزیابی از پرسش نامه ی افسردگی بک II و تست مورفین در اول و آخر درمان استفاده شد. راهنمای درمانی 12 جلسه ای در گروه آزمون اجرا شد و گروه شاهد مداخله ی شناختی رفتاری دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور خی و آزمون یومن ویتنی تحلیل شدند. یافته ها: در گروه آزمون 5 آزمودنی عود داشتند که نسبت به گروه شاهد، عود در هر 15 آزمودنی، به طور معنی داری پایین تر بود
(001/0P<). میزان افسردگی گروه آزمون نیز در پس آزمون با میانگین رتبه ی 8 نسبت به گروه شاهد با میانگین رتبه ی 23، کاهش معنی داری نشان داد (001/0< P).نتیجه گیری: استفاده از روش گروه درمانی شناختی رفتاری در درمان مبتلایان به اختلال وابستگی به مواد افیونی همراه با افسردگی اساسی موثر می باشد.
"
تبیین پدیده توهم شنوایی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بر اساس مدل Fernyhough با استفاده از آزمایه رایانه ای بازبینی منبع(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نقص در بازبینی منبع به عنوان یکی از نقایص مطرح شده در مبتلایان به اسکیزوفرنیا به تازگی مورد توجه شناخت گرایان قرار گرفته، در تبیین برخی علایم اساسی مانند توهم و هذِیان مورد استفاده قرار میگیرد. از این رو هدف این پژوهش، بررسی نقش توانایی بازبینی منبع اطلاعات در بروز پدیده توهم شنوایی بود.
مواد و روش ها: بر اساس یک مطالعه علی- مقایسه ای از میان کلیه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیا و اختلال افسردگی اساسی مراجعه کننده و بستری در چهار بیمارستان اعصاب و روان شیراز از خرداد 1387 تا اردیبهشت 1388، 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا و 21 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی به علاوه 19 فرد بهنجار به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از انجام مصاحبه تکمیلی، به وسیله یک آزمایه بازشناسی حافظه رایانه ای که توسط مؤلف اول مقاله طرح گردید و به وسیله کارشناس رایانه ساخته شد، مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل آماری نتایج از روش آماری علامتیابی (SDT) استفاده شد و برای هر فرد دو نمره حساسیت پاسخ و سوگیری پاسخ محاسبه شد.
یافته ها: بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی دارای توهم شنوایی در نمره حساسیت پاسخ بخش تصویری آزمایه، ضعیف ترین عملکرد را داشته اند، که قابل استناد به سوگیری پاسخ و دارو نیست.
نتیجه گیری: این نتایج مؤید فرضیه های مطرح شده بر اساس مدل بسط مجدد Fernyhough در مورد مکانیزم بروز پدیده توهم شنوایی بود.
بررسی شیوع اختلال استرس پس از سانحه و همبودی آن با اختلالات شخصیت در بین جانبازان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ایران تجربه 8 سال دفاع مقدس را داشته است و در حال حاضر بیش از 5000 جانباز دفاع مقدس در شهر تهران ساکن هستند؛ اما اطلاعات دقیقی از وضعیت سلامت روان آنها در دست نیست. مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شهر تهران انجام شده است. روش: طرح پژوهش، با توجه به ماهیت و اهداف آن، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. تعداد 172 نفر از جانبازان مناطق پنج گانه شهر تهران، با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. افراد نمونه مقیاس استرس پس از سانحه می سی سی پی (اشل) و پرسشنامه بالینی چند محوری میلون3 برای تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون مجذور کای استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، شیوع اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان 39درصد بود. میزان جانبازی زیر 25 درصد و تحصیلات بالاتر از کارشناسی با خطر کمتر ابتلا به این اختلال همراه بود. شایع ترین اختلال شخصیت همراه با این اختلال در میان جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و غیر مبتلا، اختلال شخصیت مرزی بود (9/17 درصد در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه ،8/4 درصد در جانبازان غیر مبتلا)، فراوانی اختلالات شخصیت اجتنابی (4/10درصد در مقابل 9/1 درصد)، وابسته (4/10 درصد در مقابل 0/0 درصد) و منفی گرا (5/7 درصد در مقابل 0/1 درصد) نیز در جانبازان مبتلا نسبت به سایر جانبازان بالاتر بود. نتیجه گیری: اختلال استرس پس از سانحه در جمعیت جانبازان دفاع مقدس بالا است و همبودی قابل توجه آن با برخی اختلالات شخصیت، نیاز به ارزیابی دقیق وضعیت سلامت روان این افراد را نشان می دهد.
رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: این پژوهش با هدف شناخت رابطه پایگاه هویت و اعتیاد در زنان استان تهران انجام شده است.
روش: روش پژوهش، پس رویدادی است. نمونه گیری به روش در دسترس و شامل40 زن معتاد مراجعه کننده به مراکز توانبخشی استان تهران و 40 زن غیرمعتاد بود که از نظر برخی متغیرهای دموگرافیک با آنها همتا سازی شدند. از «آزمون گسترش یافته عینی پایگاه هویت من»( EOM-EIS2) (مارسیا، 1966)، برای سنجش پایگاه هویت استفاده شد. داده ها به کمک آزمون t تحلیل شد.
یافته ها: آزمون t نشان داد که نمرات پایگاه های هویت سردرگم و معوق در گروه معتاد، به طور معنا داری بالاتر از گروه غیر معتاد و نمرات پایگاه هویت موفق در گروه غیر معتاد، بالاتر از گروه معتاد بود.
نتایج: هرچه فرد بحران هویت را تجربه کرده باشد و از وضعیت هویتی دارای تعهد و رشد یافته تری برخوردار باشد، کمتر احتمال دارد که به معضل اعتیاد گرفتار شود.
اثربخشی « درمان شناختی حضورذهن » بر شدت درد ادراک شده و محدودیت عملکرد زنان مبتلا به درد مزمن در روند سالمندی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی مقایسه ای سبک های والدگری و خودکارآمدی والدینی در مادران کودکان با و بدون نشانه های اضطرابی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اختلالات اضطرابی از شایع ترین مشکلات در بین کودکان می باشد که می تواند به مشکلات کارکردی منجر شود. اکثر مطالعات نشانگر همپوشی بالای اختلالات اضطرابی کودک و خانواده وی بوده اند. هدف مطالعه ی حاضر، مقایسه ی بین سبک های والدگری و خودکارآمدی والدگری مادران کودکان مضطرب و غیر مضطرب بوده است.
روش کار: در این تحقیق علی-مقایسه ای در سال 1392 110کودک (55 کودک مبتلا به اضطراب و 55 کودک غیر مبتلا به اضطراب) به همراه مادران شان شرکت کردند. کودکان مضطرب از طریق نمونه گیری در دسترس و کودکان غیر مضطرب بر اساس همتاسازی متغیرهای جمعیت شناختی با گروه مضطرب از مدارس ابتدایی شهر مشهد انتخاب شدند. مادران کودکان، پرسش نامه های سبک های والدگری، خودکارآمدی والدگری و اطلاعات جمعیت شناختی را تکمیل نمودند. مقایسه ی نتایج دو گروه با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی و آزمون تی مستقل انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که تعارض و سردرگمی مادران کودکان مضطرب به طور معنی داری بالاتر از تعارض و سردرگمی مادران گروه شاهد (001/0P<) و پاسخ دهی، دسترسی و حساسیت مادران کودکان مضطرب به شکل معنی داری پایین تر از مادران کودکان گروه شاهد (001/0P<) است. هم چنین مادران کودکان مضطرب سطوح پایین تر خودکارآمدی والدینی را در مقایسه با مادران کودکان غیر مضطرب نشان دادند (001/0P<).
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشانگر ارتباط اضطراب کودکان با برخی از عوامل والدگری مثل سبک های والدگری و خودکارآامدی والدگری بوده است. بنابر این شایسته است در ارزیابی و درمان کودکان مضطرب و هم چنین پیشگیری به برخی از عوامل والدینی توجه شود.
نقش عوامل روانشناختی در اختلال های کنشی جنسی
حوزههای تخصصی:
شواهد عصب شناختی نقصان کنترل مهاری و تصمیم گیری مخاطره آمیز در افراد سیگاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: بررسی و شناخت مکانیزم های عصب شناختی درگیر در مصرف سیگار می تواند در درمان آن مؤثر باشد. هدف این مطالعه، بررسی مقایسه ای تصمیم گیری مخاطره آمیز و کنترل مهار در افراد سیگاری و سالم بود.
مواد و روش ها: 40 فرد سیگاری و 40 فرد غیر سیگاری از شهر تهران در سال 90-1389به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و مورد مقایسه قرار گرفتند. این پژوهش پس رویدادی از نوع علی- مقایسه ای بود و از آزمون های عصب شناختی برو/ نرو (حرکت/ مهار حرکت) جهت سنجش کنترل مهاری و خطرپذیری بادکنکی برای سنجش تصمیم گیری مخاطره آمیز مورد استفاده قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها آزمون t استودنت به کار برده شد.
یافته ها: گروه سیگاری در آزمون برو/ نرو در مرحله حرکت تفاوتی بین دو گروه دیده نشد (05/0 < P)، اما در مرحله بازداری (توقف حرکت) گروه سیگاری عملکرد ضعیف تری داشتند (01/0 < P). همچنین نتایج نشان داد که افراد سیگاری در مقیاس خطرپذیری بادکنکی در مقایسه با گروه غیر سیگاری خطرپذیری بیشتری در تصمیم گیری نشان می دهند (01/0 < P).
نتیجه گیری: با توجه به نقص در تصمیم گیری مخاطره آمیز و نقص در بازداری در افراد سیگاری، این ویژگی ها می تواند به عنوان عوامل مستعد آسیب زا در نظر گرفته شود و در پیش گیری و درمان افراد سیگاری مورد توجه قرار گیرد.
بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی بزرگسال در تجاوزگران جنسی و مقایسة آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که می تواند در سوق دادن آنان به سوی رفتارهای تعدی گرانة جنسی نقش داشته باشد.