ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
۱۸۲۱.

رابطه مؤلفه های فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران دارای کودکان پسر مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب کودکان عادی فراشناخت کودکان دارای فزون کنشی/ نارسایی توجه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۹ تعداد دانلود : ۱۲۴۵
زمینه و هدف: فراشناخت یکی از فرایندهای عالی شناختی است که با سایر قابلیت های شناختی رابطه مثبت دارد و از طرف دیگر به عنوان یک عامل زمینه ساز در بیشتر آسیب های روان شناختی مدنظر قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فراشناخت با اضطراب و افسردگی در مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه و مقایسه آن ها با مادران کودکان عادی بود. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر، مقطعی از نوع تحلیلی- توصیفی و جامعه آماری پژوهش شامل مادران ساکن شهر اصفهان در سال 1390 بودند. 50 مادر دارای کودک ADHD (Attention deficit and hyperactivity disorder) و 50 مادر دارای کودک بهنجار سنین 7 تا 12 سال، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به وسیله پرسش نامه باورهای فراشناختی Wells and Cartwright-Hatton، پرسش نامه اضطراب Spielberger و پرسش نامه افسردگی Beck-II ارزیابی شدند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه مادران در میزان اضطراب و افسردگی با کنترل سن وجود داشت و میزان افسردگی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نارسایی توجه بسیار بالاتر از مادران کودکان عادی بود. در میزان فراشناخت، میانگین های دو گروه مادران نزدیک به هم بود. متغیر اضطراب ضرایب معنی داری با افسردگی و فراشناخت (01/0 = P) داشت. نتیجه گیری: سلامت روان شناختی ماداران دارای کودکان ADHD به مراتب ضعیف تر از مادران دارای فرزند سالم بود و لزوم تمرکز به حل مسایل مجموعه افراد خانواده -که برخاسته از نگرش سیستمی است- در حل اصولی تر مشکلات این قبیل خانواده ها کارساز خواهد بود.
۱۸۲۲.

اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ) بر میزان توجه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال هماهنگی رشد: پژوهش مورد- منفرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: توجه کارکرد اجرایی بازداری پاسخ اختلال هماهنگی رشد پژوهش مورد- منفرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۲۶ تعداد دانلود : ۱۴۱۳
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی (بازداری پاسخ) بر میزان توجه کودکان پیش دبستانی دارای اختلال هماهنگی رشد شهر اصفهان بود. مواد و روش ها: جامعه آماری شامل کلیه کودکان پیش دبستانی (6-5 ساله) دارای اختلال هماهنگی رشد بود که در مراکز پیش دبستانی و آمادگی وابسته به آموزش و پرورش شهر اصفهان ثبت نام شدند. روش نمونه گیری، نمونه گیری هدفمند بود. آزمودنی ها 3 کودک پیش دبستانی بودند که به تشخیص متخصص، علایم و نشانه های اختلال هماهنگی رشد داشتند. ابزارها شامل آزمون عصب- روان شناختی نپسی (NEPSY neuropsychology test)، پرسش نامه Conner والدین، مقیاس هوشی Wechsler کودکان، آزمون توانایی- حرکتی پایه و مصاحبه بالینی بود. در این پژوهش، از روش مورد- منفرد با طرح MBD (طرح خط پایه چندگانه یا Multiple baseline design) استفاده شده است. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 10 جلسه مداخله انفرادی، آموزش کارکرد اجرایی بازداری پاسخ به آزمودنی ها اریه گردید. یافته ها: طی تحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در مورد هر سه آزمودنی اثربخش بود (به ترتیب با Percentage of non-overlapping data یا PND (درصد غیر همپوشی نقاط دو موقعیت آزمایشی خط پایه و مداخله) 100 درصد، 90 درصد و 70 درصد برای آزمودنی 1، 2 و 3). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با آموزش کارکرد اجرایی بازداری پاسخ در این کودکان، میزان نقص توجه کاهش و عملکرد تحصیلی در آنان بهبود می یابد.
۱۸۲۴.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، برشدت علائم اختلال وسواسی- جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه درمانی مواجهه و جلوگیری از پاسخ علائم وسواسی- جبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۱ تعداد دانلود : ۹۵۷
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ بر کاهش علائم اختلال وسواسی- جبری، بوده است. روش: بدین منظور تعداد 20 نفر از مراجعان مبتلای داوطلب، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب، و در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10نفر) گمارش شدند. برای گروه آزمایش 12 جلسه گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، به صورت هفتگی اجرا شد، اما گروه کنترل در معرض هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. پرسشنامه ی وسواسی- جبری ییل براون در مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، منجر به کاهش معنی دار شدت نشانه های وسواسی- جبری گروه آزمایش، نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون شده است. نتایج پیگیری سه ماهه نیز حاکی از تداوم معنادار اثربخشی مداخله بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر، می توان این گونه نتیجه گیری کرد که گروه درمانی مبتنی بر مواجهه و جلوگیری از پاسخ، می تواند به عنوان روش مؤثری در بهبود نشانه های اختلال وسواسی- جبری به کار رود.
۱۸۲۶.

مقایسه عملکرد اجرایی در زندانیان مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی و افراد فاقد این اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت ضد اجتماعی زندانی عملکرد اجرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۲۲
مقدمه: یکی از بحث هایی که در مورد اختلال شخصیت ضد اجتماعی مطرح می شود، کاردکردهای اجرایی این افراد می باشد؛ هدف اصلی این پژوهش مقایسه عملکرد اجرایی در زندانیان دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی و افراد فاقد این اختلال بود. روش: از میان مردان زندانی که با کمک روان شناس زندان، پرونده های روان شناسی و روان پزشکی و استفاده از مصاحبه ساختاریافته به عنوان افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی تشخیص داده شدند، 30 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس آزمون های ویسکانسین و 4 خرده مقیاس هوش وکسلر بزرگسالان روی آنها اجرا شد. 30 نفر افراد گروه شاهد نیز از بین مردان شاغل در مشاغل آزاد و خدماتی شهرستان سمنان با استفاده از مصاحبه بالینی انتخاب شدند. ضمن همتا کردن این دو گروه از نظر سن و تحصیلات، آزمون های ویسکانسین و 4 خرده مقیاس هوش از گروه شاهد نیز به عمل آمد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی، نسبت به افراد فاقد این اختلال در آزمون ویسکانسین عملکرد ضعیف تری داشتند؛ بدین ترتیب که افراد ضد اجتماعی خطای درجاماندگی و خطای کلی بیشتری نسبت به افراد عادی داشتند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که با وجود کنترل اثر متغیر هوش، افراد با اختلال شخصیت ضد اجتماعی نسبت به افراد فاقد این اختلال، عملکرد اجرایی ضعیف تری داشتند.
۱۸۲۷.

مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اسکیزوفرنی نظریه ذهن افسردگی اساسی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۲۶۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۵۸
زمینه و هدف: نظریه ذهن توانایی قضاوت درباره ی حالت های ذهنی خود و دیگران است که در عملکردهای اجتماعی و رفتاری نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسه نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه علّی مقایسه ای بود. آزمودنی های پژوهش شامل 25 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی عضو در مراکز ویزیت در منزل و مراکز نگهداری بیماران مزمن روانی شهر بجنورد ، 27 بیمار مبتلا به افسردگی اساسی مراجع کننده به کلینیک های روان پزشکی و 30 فرد بهنجار از کارکنان شرکت صنعتی مواد لبنی آشنا شهر بجنورد، بودند. آزمودنی های پژوهش به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و در مقطع زمانی آبان ماه تا دی ماه سال 91 مورد مطالعه قرار گرفتند. آزمودنی ها به وسیله آزمون­هایSCID-I و فرم خلاصه شده WAIS-R و ذهن خوانی از طریق چشم های بارون- کوهن مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری نشان داد که نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی با افراد بهنجار به طور معنی داری متفاوت است) 001/0 >(P . نتیجه گیری: همان گونه که نتایج پژوهش حاضر نشان داد نظریه ذهن در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی در مقایسه با افراد بهنجار آسیب دیده است. این آسیب در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نسبت به بیماران مبتلا به افسردگی اساسی بیشتر می باشد. همچنین نتایج بیانگر این بود که بهره هوشی نمی تواند نقص نظریه ذهن را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و افسردگی اساسی تبیین کند.
۱۸۲۸.

بررسی ارزش گذاری به بدن و عوامل مرتبط در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مولتیپل اسکلروزیس نگرش احساسات ارزش گذاری به بدن سازگاری روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۷۴۴
زمینه و هدف: بیماری مولتیپل اسکلروزیس (MS) یک بیماری پیش رونده و به شدت می تواند ارزش گذاری به بدن را در بیماران تحت تأثیر قرار داده و به صورت چشم گیر احساسات و نگرش بیماران را در ارتباط با بدن شان تغییر دهد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزش گذاری به بدن در بیماران MSصورت پذیرفت. مواد و روش ها: این مطالعه پژوهشی از نوع توصیفی بوده و در این پژوهش 395 بیمار مبتلا از انجمن MS شهر تهران در سال 1391 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ارزش گذاری به بدن بود. جهت تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و از آزمون های آماریt مستقل، ANOVA ، آزمون تعقیبی شفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: با توجه به نمره ارزش گذاری به بدن (25/3) و میانگین کلی نمره ارزش گذاری به بدن (25/42)، بیماران ارزش گذاری به بدن مطلوبی داشتند. بین ارزش گذاری به بدن با وضعیت تأهل (011/0=p)(= ، میزان تحصیلات (001 /0>P)، وضعیت اشتغال(004/0=P)، درآمد ماهیانه (001 /0>p) و مدت تشخیص بیماری ( 004/0=P) ارتباط معنی داری وجود داشت در حالی که ارتباط برای ارزش گذاری به بدن و سن به صورت معکوس، معنی دار بود (001 /0>P). نتیجه گیری: از آن جایی که احساس انسان در ارتباط با ارزش گذاری به بدن مطابق ارزشی است که در نتیجه آن چه که می شنود، می بیند و حس می کند در ذهنش به وجود می آید و جامعه در تکامل ارزش گذاری به بدن نقش به سزایی دارد، پرستاران می توانند سوگیری افراد جامعه را در اولین برخورد با افراد ناتوان جسمی تغییر دهند و این گونه در ارزیابی مثبت ارزش گذاری به بدن در بیماران نقش بسزایی داشته باشند.
۱۸۲۹.

بررسی رابطه اختلال کارکرد فیزیکی با شدت خستگی، علائم روانی و شاخص توده بدنی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب استرس شاخص توده بدنی خستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۰ تعداد دانلود : ۷۷۳
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک اختلال عصب شناختی مزمن است که شیوع آن در زنان بیش از مردان می باشد. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی ارتباط اختلال در کارکرد فیزیکی (به عنوان متغیر ملاک) با خستگی، علایم روانی و شاخص توده بدنی (به عنوان متغیرهای پیش بین) زنان مبتلا به این بیماری می باشد. مواد و روش ها:در یک پژوهش مقطعی 114 بیمار به شیوه پیاپی نمونه گیری شده و توسط سیاهه متغیر های جمعیت شناختی، بعد فیزیکی پرسش نامه زمینه یابی سلامت، مقیاس شدت خستگی، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس و شاخص توده بدنی ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل گردیدند. یافته ها: نتایج حاکی از همبستگی قوی و معنی دار کارکرد فیزیکی با متغیرهای خستگی، افسردگی، اضطراب و استرس داشت (0001/0>P). در این میان شاخص توده بدنی از کمترین ضریب همبستگی در ارتباط با کارکرد فیزیکی برخوردار بود (05/0P<). یافته های حاصل از رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که واریانس کل تمام متغیرهای پژوهش در گام نهایی 58/0 (2R) می باشد (0001/0P<؛20/18 F=). به علاوه واریانس افزوده انحصاری در این گام بعد از کنترل متغیرهایی نظیر سن، تحصیلات و طول مدت بیماری، 39/0 محاسبه گردید.هم چنین در گام نهایی متغیرهای خستگی (0001/0P< ؛ 25/0- =β) و اضطراب (0001/0P< ؛ 44/0- =β) به طور معنی داری توانستند اختلال در کارکرد فیزیکی زنان را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که خستگی و اضطراب می توانند در ایجاد اختلال در کارکرد فیزیکی زنان تأثیرگذار باشند. از همین رو غربالگری زنان دچار این علایم و اجرای درمان های مناسب توصیه می شود.
۱۸۳۰.

اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتیاد گروه درمانی شناختی رفتاری فرایند خانواده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۱۳۳۲ تعداد دانلود : ۶۴۰
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های دارای افراد معتاد شهر بیرجند انجام گرفت. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام گرفت. گروه نمونه شامل 30 خانواده بود که از بین خانواده های دارای افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر بیرجند، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 تایی(آزمایش و کنترل) قرار داده شدند. ابزار این پژوهش پرسشنامه ی فرایند خانواده بود. برای تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه18 از روش آزمون آماری تحلیل کواریانس و آزمون اماری تی(t) مستقل استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میانگین نمرات افتراقی دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در نتایج تحلیل کواریانس، اثر معنی داری بین آزمودنی های27/3=F، 45/11=F دو گروه وجود داشت که حاکی از اثربخشی روش گروه درمانی شناختی رفتاری بر بهبود فرایند خانواده در خانواده های افراد معتاد است. می توان به این نتایج کاربردی رسید که در صورت ارتقای کیفیت فرایند خانواده از طریق برنامه آموزش خانواده، می توان ارتقای سطح کیفیت خانواده ها و مقدمات کنترل و پیشگیری گرایش افراد به سمت مواد مخدر را مهیا کرد.
۱۸۳۱.

بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه ADHD مرکب ، عمدتاً بی توجه و ADHD همراه با ODD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش بازداری از پاسخ ADHD مرکب ADHD عمدتاً بی توجه ADHD همراه با ODD

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات ارتباطی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : ۱۸۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۵
در تحقیقات، تفاوت میان زیرگروه های ADHD مطرح است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش بازداری از پاسخ بر کاهش علایم زیرگروه های ADHD مرکب، عمدتاً بی-توجه و ADHD همراه با ODD در یک نمونه 6 نفری مبتلا به این اختلال در محدوده سنی 7-10 ساله بود. با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس و بهره گیری از مصاحبه بالینی و پرسشنامه علائم مرضی کودکان (CSI-4) و آزمون هوش ریون کودکان (دامنه هوشی 90-119) نمونه ها انتخاب و در یک بررسی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، فرایند درمان بر روی (2 نفر گروه ترکیبی، 2 نفر عمدتاً بی توجه، 2 نفر ADHD همراه با ODD) انجام شد. یافته ها نشان داد که طی تحلیل دیداری نمودارها و نیز براساس شاخص های آمار توصیفی، آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش علایم ADHD نوع ترکیبی و ADHD عمدتاً بی توجه می شود. آموزش بازداری از پاسخ موجب کاهش معنی دار علایم زیرگروه ADHD/ODD نمی-گردد.
۱۸۳۲.

شیوع علایم افسردگی در زنان مطلقه: نقش پیش بینی کننده ی گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افسردگی طلاق تاب آوری حمایت اجتماعی گذشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۱۶۰۳
هدف: افسردگی یکی از مشکلات روانشناختی زنان مطلقه است و نقش گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری در پیش بینی علایم آن از اهمیت خاصی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر شیوع علایم افسردگی و رابطه گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری با آن علایم در زنان مطلقه بود. روش: در این پژوهش همبستگی، 124 زن مطلقه در کرمانشاه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس های افسردگی، گذشت، حمایت اجتماعی چند بعدی و تاب آوری را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که 9/16 درصد زنان مطلقه دارای افسردگی خفیف، 0/50 درصد دارای افسردگی متوسط و 1/33 درصد دارای افسردگی شدید بودند. بین گذشت نسبت به خود و دیگران، حمایت اجتماعی و تاب آوری با علایم افسردگی رابطه منفی وجود داشت و متغیرهای پیش بین 15/0 واریانس علایم افسردگی زنان مطلقه را تبیین نموده است. نتیجه گیری: نتایج از شیوع بالای علایم افسردگی و رابطه معنی دار گذشت، حمایت اجتماعی و تاب آوری با علایم افسردگی حمایت می کند. نتایج تلویحات مهمی در توجه به رشد سیستم های حمایت اجتماعی و آموزش های مبتنی بر تاب آوری و گذشت برای کاهش علایم افسردگی در زنان مطلقه دارد#,
۱۸۳۵.

میزان اضطراب امتحان در دانشجویان رشته های پزشکی و رابطه آن با جنسیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اضطراب امتحان دانشجویان عوامل مرتبط

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳۴ تعداد دانلود : ۷۴۶
اهداف: اضطراب امتحان پدیده ای شایع میان دانشجویان است و از مشکلات نظام آموزشی محسوب می شود. با توجه به تاثیر زیاد اضطراب و پیامدهای منفی آن، منابع اضطراب و اثرات آن باید شناسایی شوند. این مطالعه با هدف تعیین میزان اضطراب امتحان بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و عوامل مرتبط با آن انجام شد. روش ها: این مطالعه مقطعی طی سال های 1391 و 1392 در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان انجام شد و 520 دانشجو با روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه اضطراب امتحان بود که دارای 24 سئوال است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 16 و با کمک آزمون مجذور کای تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: 176 دختر (0/50%) و 62 پسر (6/39%) مبتلا به اضطراب امتحان شدید و 153 دختر (5/43%) و 93 پسر (4/55%) مبتلا به اضطراب امتحان خفیف بودند (01/0 p < ). 246 دانشجو (3/47%) اضطراب امتحان خفیف، 36 دانشجو (9/6%) اضطراب امتحان متوسط و 238 دانشجو (8/45%) اضطراب امتحان شدید داشتند. نتیجه گیری: میزان اضطراب امتحان در میان دانشجویان رشته های مختلف پزشکی نسبتاً زیاد و در دانشجویان دختر بیشتر از پسران است.
۱۸۳۶.

گزارش یک مورد: بروز کمبود ویتامین ب12 و آنمی مگالوبلاستیک با افسردگی مقاوم به درمان و علایم شبه جسمی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: افسردگی ویتامین ب 12 آنمی مگالوبلاستیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۹۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۰۸
مقدمه: کم­خونی­های مگالوبلاستیک گروهی از اختلالات هستند که معمولا ناشی از کمبود ویتامین ب 12 یا فولات می­باشند. کمبود ویتامین ب 12 با طیف وسیعی از علایم خونی، عصبی، گوارشی و روان­پزشکی بروز می­کند. عدم درمان آنمی، مانع از درمان مناسب بیمار می­شود و حتی اگر بیمار تحت درمان مناسب اختلال روان­پزشکی قرار گیرد، اغلب پاسخ ناکافی یا مقاومت به درمان خواهد داشت. معرفی مورد: این مقاله به معرفی خانم 33 ساله­ای می­پردازد که با علایم سندرم افسردگی و بی­ثباتی­های خلقی با تشخیص­های روان­پزشکی گوناگونی هم­چون اختلال شخصیت مرزی، افسردگی اساسی و اختلال خلقی نامعین، تحت درمان روان­پزشکی قرار داشته و طی 6 ماهه­ی قبل بستری و به تدریج اختلال تعادل، پارستزی، سردی و درد اندام­های تحتانی نیز به علایم فوق افزوده شده بود. بیمار به علت افکار جدی خودکشی و اختلال عملکرد بستری گردید. با ظن آنمی مگالوبلاستیک، آزمایشات کامل خون و سطح سرمی ب 12 و اسید فولیک به عمل آمد و پس از تایید تشخیص (افت سطح سرمی ب 12، 90 پیکوگرم در میلی­لیتر) و شروع درمان، علایم طی چند روز به طرز چشمگیری ناپدید شد. بیمار از بیمارستان روان­پزشکی ترخیص و جهت بررسی علل آنمی مگالوبلاستیک، به متخصص داخلی ارجاع گردید. نتیجه­گیری: اختلالات روانی در کمبود کوبالامین (ویتامین ب 12) شیوع بالایی دارد لذا حتی در غیاب علایم خونی یا عصبی کمبود ب 12، احتمال آنمی مگالوبلاستیک در علایم یا اختلالات روان­پزشکی نامعمول یا مقاوم به درمان­های رایج، علایم روانی ناشایع و نوسان در علایم، باید مد نظر قرار گیرد.
۱۸۳۷.

مقایسة کاربرد ابزارهای انسجام در بیان نوشتاری دانش آموزان عادی و دارای اختلالات یادگیری فارسی زبان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۸۴۰.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری معتادان به حشیش زندان شهر همدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: پرخاشگری مدیریت خشم مهارت های ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰۴ تعداد دانلود : ۱۰۲۷
زمینه و هدف: این پژوهش، با هدف مقایسه اثربخشی آموزش گروهی مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر میزان پرخاشگری معتادان به حشیش زندان شهر همدان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی همراه با طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد. جامعه آماری شامل 700 نفر از زندانیان اردوگاه کار درمانی همدان بودند که سابقه مصرف حشیش و رفتار پرخاشگرانه داشتند که با استفاده از فرمول حجم نمونه Krejcie و Morgan به صورت تصادفی ساده 248 نفر انتخاب شدند و بعد از اجرای پرسش نامه پرخاشگری Buss-Perry AGQ (Aggression questionnaire)، 63 نفر از این افراد که پرخاشگری بالایی داشتند، انتخاب و از بین آن ها نیز به طور تصادفی 45 نفر انتخاب نهایی شدند که در سه گروه 15 نفری جای گرفتند. 15 نفر در گروه آموزشی مدیریت خشم (مهارت های زندگی، Kling و Chris 1998) 15 نفر در گروه آموزش مهارت های ارتباطی (روان شناسی روابط انسانی، Bulletin 1994) و 15 نفر در گروه شاهد جایگزین شدند. گروه آزمایش اول در 8 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 1 ماه تحت آموزش مدیریت خشم قرار گرفتند و گروه آزمایش دوم نیز در 8 جلسه 60 دقیقه ای به مدت 1 ماه تحت آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکردند و پس از اتمام برنامه آموزشی پس آزمون برای هر سه گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش مدیریت خشم و مهارت های ارتباطی بر کاهش پرخاشگری مؤثر بوده اند. نتیجه گیری: آموزش مهارت های ارتباطی در مقایسه با مدیریت خشم در کاهش پرخاشگری مؤثرتر بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان