فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
ازآنجاکه پژواک گویی و رفتارهای چالش انگیز، از مشکلات برجسته کودکان اتیستیک محسوب می شوند، این پژوهش، به بررسی اثربخشی تکرار گفتار بر کاهش پژواک گویی و رفتارهای چالش انگیز کودکان اتیستیک پرداخته است. پژوهش حاضر از نوع تک آزمودنی با طرح AB است. نمونه آماری، 3 دانش آموز پسر اتیستیک بودند که در مدرسه استثنایی پسرانه بشارت شهر تهران تحصیل می کردند. روش مداخله، در این پژوهش روش تکرار گفتار بوده است که به صورت تکرار پژواک گویی های نمونه ها انجام شده است و تأثیر آن در فراوانی پژواک گویی ها و رفتارهای چالش انگیز از طریق ثبت فراوانی رفتار پس از هر جلسه مداخله مورد بررسی قرار گرفت. جلسات، شامل سه جلسه مشاهده جهت ثبت خط پایه و شش جلسه مداخله و سرانجام یک جلسه پیگیری پس از آخرین جلسه ثبت فراوانی در نظر گرفته شد. جداول فراوانی و نمودارهای ترسیم شده، نشان دهنده تأثیر این روش مداخله در کاهش پژواک گویی ها و رفتارهای چالش انگیز در نمونه ها بودند پیشنهاد می شود که از این روش برای کاهش پژواک گویی و رفتارهای چالش انگیز کودکان اتیستیک استفاده شود.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود.
برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری ذهن بر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه وافزایش حافظه شرح حال اختصاصی در درمان شدگان سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر هشیاری ذهن بر کاهش نشانه های اختلال استرس پس از سانحه ، افزایش حافظه شرح حال و بهبودکیفیت زندگی در درمان شدگان سرطان پستان، بررسی شد.پژوهش حاضر یک پژوهش شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل در یک پیگیری 60 روزه می باشد. نمونه پژوهش شامل 24 زن درمان شده سرطان پستان که بین 25 تا 55 سال سن داشته و به بخش های رادیوتراپی و آنکولوژی بیمارستان های فوق تخصصی شهید چمران، بقیه الله، بعثت و بخش جراحی درمانگاه ارم مراجعه کرده بودند، بود. کلیه شرکت کنندگان با سابقه بیماری سرطان پستان بطور تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل بیمار (12 نفر) جایگزین شدند. همچنین 12 نفر زن سالم (بدون هیچگونه سابقه ی بیماری) که در متغیرهای سن، تحصیلات، تاهل و شغل با دو گروه بالا همتا شدند به عنوان گروه کنترل سالم، در مطالعه شرکت کردند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه تشخیصی SCID، آزمون حافظه شرح حال (AMT)، پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ)، مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R، وایس، مارمر، 1997) بود که در سطح سه گروه آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری اجرا گردید. گروه آزمایش 8 جلسه و هر جلسه به مدت 120 دقیقه به صورت گروهی آموزش MBCTرا دریافت کردند.نتایج توسط نرم افزار SPSSنسخه 18 در سطح توصیفی و استباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد برنامه ی آموزشی MBCTدر کاهش نشانه های استرس پس از سانحه، افزایش حاظه شرح حال و بهبود کیفیت زندگی موثر است. همچنین با توجه به نتایج مرحله پیگیری، این روش می تواند در کاهش و پیشگیری از عود علائم PTSDدر درمان شدگان سرطان پستان اثرگذار باشد.استفاده از MBCTدر مراکز درمانی می تواند به عنوان درمان توانبخشی پس از اتمام درمان در نظر گرفته شود و در رفع بسیاری از مشکلات جسمی و روانی که سبب کاهش کیفیت زندگی در آن ها می شود، نقش موثری ایفا کند.
بررسی سلامت روانی معتادان به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمانی
حوزههای تخصصی:
سوء مصرف مواد صنعتی، یکی از بزرگ ترین معضلات جوامع است که به عنوان یک تهدید جدی قلمداد می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت روانی معتادان به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمانی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی بود و 154 نفر از مردان معتاد به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد خصوصی و دولتی شهر سنندج به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به فهرست نشانه های بیماری (SCL-90-R) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-18، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که معتادان شیشه در همه ابعاد اختلالات روانی دارای وضعیت نابسامانی هستند. همچنین نتایج شاخص کلی علائم مرضی (GSI) نشان داد که 84/5 درصد از معتادان عدم اختلال روان شناختی، 93/14 درصد دارای اختلال خفیف، 42/21 درصد دارای اختلال متوسط و 79/57 درصد از افراد نمونه، دارای اختلال شدید در شاخص کلی علائم مرضی هستند. با توجه به نتایج حاضر می توان نتیجه گرفت که معتادان شیشه وضعیت بسیار شدیدی در اختلالات روانی دارند و لازم است مداخلات درمانی جهت بهبودی آنها در مراکز درمانی اعتیاد اتخاذ شود.
افزایش رضایتمندی و کاهش هزینه ی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال کم توجهی - بیش فعالی: اثربخشی روان پزشکی از راه دور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر روان پزشکی از راه دور بر رضایت مندی و هزینه های مراجعان کودک و نوجوان مبتلا به اختلال بیش فعالی- کم توجهی انجام شد.
مواد و روش ها: 60 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز روان پزشکی در شهرستان خمینی شهر در سال 1390 به طور تصادفی انتخاب و به شیوه ی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل انتساب شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش (30 نفر) با مراجعه به دو مرکز روان پزشکی که به همین منظور در این دو شهرستان تجهیز شده بود با استفاده از ویدیو کنفرانس توسط روان پزشک فوق تخصص که در شهرستان اصفهان حضور داشت ویزیت شدند. شرکت کنندگان گروه کنترل (30 نفر) با سفر از شهر خود به اصفهان در مطب روان پزشک فوق تخصص مورد معاینه قرار گرفتند. پس از پایان مداخله پرسش نامه ی هزینه- فایده و پرسش نامه ی رضایت بیمار توسط والدین و شخص بیمار تکمیل گردید.
یافته ها: تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه رضایت بیمار با استفاده از آزمون t مستقل نشان داد که اگر چه میانگین رضایت مراجعان از راه دور (28/3) در مقایسه با مراجعانی که به شهر اصفهان سفر کرده اند (86/2) بیشتر است اما این تفاوت از نظر استنباطی برای تعمیم به جامعه معنی دار نیست. هم چنین تحلیل هزینه- فایده نشان داد که میانگین هزینه گروه آزمایش (10000) کمتر از گروه کنترل (31500) بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد روان پزشکی از راه دور تأثیر مطلوبی بر رضایت بیماران و کاهش هزینه ی آن ها دارد و با توجه به توزیع نامناسب روان پزشک فوق تخصص در مناطق مختلف، استفاده از این روش می تواند راه حل مناسبی باشد.
پیش بینی رفتار خودمراقبتی بر مبنای ویژگی های روان شناختی مثبت در افراد مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
زمینه و هدف: شیوع بالای بیماری دیابت از یک سو و اهمیت رفتار خودمراقبتی در کنترل عوارض حاد و مزمن بیماری و نقش متغیرهای روان شناختی بر فعالیت خودمراقبتی از سوی دیگر مورد تأکید پژوهشگران است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار خودمراقبتی بر مبنای ویژگی های سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارامد در افراد مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز دیابت شهر اصفهان می باشند. برای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 120 نفر از بیماران انتخاب شدند. پرسش نامه های خودمراقبتی، سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد تنها اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی بود (05/0>P ). ولی به طور جداگانه بین سرسختی، امید به زندگی ونگرش های ناکارآمد با رفتارخودمراقبتی رابطه دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی می باشند. در واقع با کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش امید می توان رفتار خود مراقبتی را تقویت کرد.
اثربخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش امید درمانی بر کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد انجام شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات تجربی با طرح گمارش تصادفی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل می باشد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد شیراز که همسر آنها به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده است، می باشد که از بین آنها با روش نمونه گیری در دسترس 30 نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه افسردگی بک (1978) بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آماره های توصیفی، تحلیل کوواریانس و آزمون t همبسته استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین نمرات افسردگی گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون وجود دارد. همچنین نتایج آزمون t نشان داد که بین نمرات پیش آزمون و پیگیری در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که آموزش امید درمانی در کاهش میزان افسردگی در زنان دارای همسر معتاد مؤثر است و این نتایج پایدار می باشد.
پروفایل شخصیتی بیماران وابسته به مت آمفتامین بر اساس آزمون رورشاخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مطالعه در مورد ویژگی های شخصیتی و سبک عاطفی افراد سوء مصرف کننده ی مواد، اطلاعاتی در مورد عوامل زیربنایی و تداوم دهنده ی رفتار اعتیاد، به دست می دهد. با توجه به رشد چشمگیر مصرف مواد محرک به ویژه مت آمفتامین در سال های اخیر، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی پاسخ های فرافکن گروه وابسته به مت آمفتامین در آزمون رورشاخ انجام شد.
روش کار: این مطالعه ی مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس در سال 91-1390 در 40 مرد وابسته به مت آمفتامین در کمپ های ترک اعتیاد یاران، امید، نوین، امید رهایی و نجات و 40 نفر گروه شاهد در شهرستان یزد انجام شد. دو گروه از نظر سن و جنس همتا و از نظر تحصیلات، همگن شده بودند. آزمون رورشاخ در شرکت کنندگان اجرا شد. اعتبار بین نمره گذاران از طریق همبستگی بین دو نمره گذار مستقل به دست آمد. داده ها با مدل رگرسیون لجستیک و با نرم افزار spssv19 تحلیل شدند.
یافته ها: پاسخ های منفی انسانی و پاسخ های رنگ– شکل در آزمون رورشاخ، قادرند به طور معنی داری (05/0P<) افراد وابسته به مت آمفتامین را از گروه شاهد تفکیک نمایند. با یک مدل رگرسیون لجستیک، 70 درصد افراد به درستی طبقه بندی شدند.
نتیجه گیری: فراوانی پاسخ های فرافکن منفی انسانی در گروه وابسته به مت آمفتامین نشان می دهد که این گروه به علت شخصیت خودشیفته، تا حدی در مورد کمال شخصی نامطمئن بودند و تمایل داشتند با حالت تدافعی موقعیت هایی را که با ارزش خود چالش انگیز می یابند، خنثی یا کنترل نمایند. هم چنین کاهش پاسخ های رنگ- شکل شاخصی از پیشرفت درمان صورت گرفته در کمپ ترک اعتیاد، در گروه وابسته به مت آمفتامین است.
تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران بخش روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرستاران شاغل در بخش های روان پزشکی سطح بالایی از استرس را در زندگی حرفه ای خود تجربه می کنند، بنابراین استفاده از روش های پیشگیرانه و کارآمد، ضروری به نظر می رسد. هدف از این مطالعه، تعیین تاثیر آموزش تفکر انتقادی بر استرس شغلی پرستاران شاغل در بخش روان می باشد.
روش کار: نمونه ی این پژوهش مداخله ای با گروه آزمون و شاهد را 60 نفر از پرستاران شاغل در بیمارستان روان پزشکی ابن سینای مشهد در بهمن 1391 تشکیل می دادند که تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه ی استرس شغلی کارازاک بود که در سه مرحله ی قبل از مداخله، یک و دو ماه بعد از مداخله تکمیل شد. کارگاه دو روزه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته برای گروه آزمون اجرا شد. در گروه شاهد نیز طی دو جلسه ی 6 ساعته به فاصله ی یک هفته، نشانه ها و اصطلاحات روان پزشکی آموزش داده شد. داده ها با آزمون های مجذور خی، تی، تحلیل واریانس، فریدمن و با نرم افزار SPSS نسخه ی 5/11 انجام شد.
یافته ها: میانگین نمره ی استرس شغلی کلی گروه آموزش تفکر انتقادی از 6/7±1/92 به 4/6±8/84 در یک ماه بعد و 9/6±5/81 در مرحله ی پی گیری دو ماه بعد از مداخله تغییر یافته که به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد است (001/0P<). درگروه شاهد نیز میانگین نمره ی استرس شغلی در مرحله ی یک ماه و پی گیری دو ماه بعد به طور معنی داری نسبت به مرحله ی قبل از مداخله افزایش یافت (001/ 0P<).
نتیجه گیری: آموزش تفکرانتقادی می تواند شیوه ی موثری برای کاهش استرس شغلی باشد، لذا پیشنهاد می شود مورد توجه مدیران قرار گیرد.
مقایسه فعالیت مکانیزم های مغزی-رفتاری در بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی حساسیت مکانیزم های بازداری رفتاری، گرایش رفتاری و جنگ و گریز در بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و افراد غیر مصرف کننده بود. روش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های علی-مقایسه ای است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معتادان شهر اصفهان بودند که به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده اند. نمونه ی انتخابی شامل 50 معتاد تحت درمان نگهدارنده و 50 نفر فرد سالم بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی شخصیتی گری-ویلسون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین معتادان تحت درمان نگهدارنده و گروه بهنجار تفاوت معناداری در میان مقیاس های BAS و FFS وجود دارد، اما تفاوت دو گروه در BIS معنی دار نبود. همچنین در خرده مقیاس های روی آوری، اجتناب منفعل، خاموشی و جنگ تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. نتیجه گیری: بررسی بنیادهای عصبی/ رفتاری در قلمرو اختلالات سوءمصرف مواد حکایت از تفاوت بین این گروه و افراد فاقد این اختلال دارند و می تواند ما را در شناخت بیشتر پایه های عصبی این اختلالات هدایت کند.
نقش فراشناخت و هیجانات منفی در پیش بینی رفتار سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش فراشناخت و هیجان منفی در پیش بینی رفتار سوء مصرف مواد بود. روش: در یک طرح توصیفی از نوع همبستگی 200 نفر شرکت کننده به روش نمونه گیری در دسترس از کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان شاهرود انتخاب شدند. از میان 200 نفر شرکت کننده در تحقیق 128 نفر معتاد و 72 نفر غیر معتاد بودند. در میان نمونه انتخابی پرسشنامه های فراشناخت، اضطراب، افسردگی و استرس اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هر دو متغیر قادرند تغییرات متغیر وابسته ی رفتار سوء مصرف مواد را پیش بینی کنند. در مورد متغیر فراشناخت دو زیر مقیاس کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی، در مورد متغیر هیجان منفی دو زیر مقیاس افسردگی و اضطراب قادر به پیش بینی تغییرات متغیر وابسته رفتار سوء مصرف مواد بودند. نتیجه-گیری: نتایج نشان دهنده آن است که با مداخله در متغیرها می توان احتمال ابتلا را کاهش داد، و از برگشت و عود افراد تحت درمان جلوگیری کرد.
بررسی سیر تحولی وتوزیع فراوانی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی در بین اعضای خویشاوند یک فامیل و نقش آن در رفتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال شخصیت یکی از اختلال های شایع روانی است که به طور معمول از دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی شروع شده و به عنوان تجارب ذهنی و رفتاری ماندگاری که منطبق بر ملاک های فرهنگی نیست و منجر به ناخشنودی بیمار و اختلال در کار و زندگی او می شود و در طول زمان ثابت و پایدار است. هدف این پژوهش بررسی اختلال های شخصیت و صفات شخصیتی از نظر همه گیر شناسی، نشانه شناسی، پدیدارشناسیو عوارض رفتاری این اختلال ها در۴۱ نفر خویشاوند اعضای یک فامیل مشخص بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه ی افراد بزرگسال خویشاوند از آن فامیل که شامل ۲۵ نفر مرد و ۱۶ نفر زن بودند، قرار داشته است که با ابزارمعیارهای تشخیصی (کتابچه طبقه بندی تشخیصی و آماریاختلال های روانی - تجدیدنظر پنجم) مورد مصاحبه بالینی روانی و بررسی قرار گرفتند. گردآوری و محاسبه داده ها به کمک نرم افزارSPSS و استفاده از آزمون خی دو و تست دقیق فیشر انجام شده است. اجماع این ابزارها نتیجه این پژوهش را به دستآورده است.شایع ترین نوع اختلال شخصیت، اختلال شخصیت پارانوئید (۵۱/۱۹ درصد) بوده است، شروع این اختلال ها در اکثر موارد (۷۵/۶۰ درصد) از دوران نوجوانی و هم چنین روابط خانوادگی در اکثر موارد (۷۸/۰۴درصد) آشفته،سرد،غیر صمیمانه و به هم ریخته بوده است. ناسازگاری و عدم رضایت از شغل نیز در اکثر موارد (۶۰/۹۷ درصد) وجود داشته است، سطح اجتماعی اقتصادی آزمودنی ها در اکثر موارد (۸۰/۴۸ درصد) در حد متوسط بوده است. شیوع سابقه اختلال روانی در خانواده (۱۲/۱۹ درصد) و ثبات و پایداری صفات و اختلال در اکثر موارد (۸۰/۳۶درصد) در طول زمان حفظ شده است. نکته مهم و قابل توجه در این پژوهش عدم وجود اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و اختلال شخصیت مرزی و همچنین عدم وجود هر نوع پسیکور یا روان پریشی(جنون واضح) در افراد این فامیل بوده است (صفر درصد). کاربرد نابجای مواد در۱۷/۰۷ درصد و اختلال شخصیت بی تفاوت(پلگماتیک) نیز در (۹/۷۵)درصد به دست آمده است. آنچه در این بررسی به دستآمد موید آن است که اختلال شخصیت یک الگوی خانوادگی و ژنتیکی دارد که از دوران نوجوانی شروع می شود و نقش محیط و تربیت و الگوهای فرهنگی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرد. الگوی اختلال های شخصیت در این بررسی تفاوت چندانی با سایر بررسی هایانجام شده در جهان نداشت و علیرغم تنوع صفات و اختلال های شخصیت مختلف، اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و مرزی در این فامیل مشاهده نشد.
اهمیت شروع اختلال های شخصیت در سیر تحولی در آن است که علیرغم آنکه درصد بالایی از این اختلال ها مربوط به مسائل وراثتی و ژنتیک می باشد، نقش آموزش را در این دورانبه خوبی روشن می سازد، ودر تمام پژوهش هایانجام شده در جهان به اهمیت آن در بروز یا پیشگیری به موقع از این اختلال ها که می تواند با رفتارهای ناهنجار همراه شود توجه جدی مبذول داشت. چگونگی شکل گیری صفات شخصیتی و رفتارهای مرتبط با آن منجربه فهم و درک بهتر رفتار بهنجارنیز خواهد شد.چون شخصیت فقط بودن انسان را تعین نمی کند بلکه رفتاراو را هم مشخص می کند (دین هامر به نقل از متولی زاده اردکانی، علی،۱۳۸۴) صفات شخصیتی تا حد بسیار بالایی سلامت روانی و رفتاری افراد را به چالش می طلبد و توجه به نقش صفات شخصیت و سبک هایمقابله ای در مطالعه سلامت روانی افراد بسیار موثر است (شکری،۱۳۸۴) شخصیت و رفتارهای هیجانی،شخصیت و رفتارهای اعتیاد پذیر، شخصیت و ابتلا به افسردگی در مطالعات فراوانی مورد تأیید قرار گرفته است (متولی زاده اردکانی،علی،۱۳۸۸).
طراحی برنامه آموزش شناخت اجتماعی(SCT)، و بررسی اثربخشی آن بر توانایی و مهارت های تشخیص، درک و ابراز حالات هیجانی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم با عملکرد بالا (HFA)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب جدی در شناخت اجتماعی و مشکلات هیجانی به عنوان ویژگی های آشکار افراد اتیستیک بویژه اتیستیک با عملکرد بالا، محسوب می شوند. نقایص شناختی-اجتماعی؛ مجموع مشکلاتی در درک حالات و عواطف خود و دیگری است و نقص در کارکرد اجتماعی؛ مشکل در شروع، ایجاد، حفظ و توسعه روابط اجتماعی مثبت و سازنده است و به عبارتی، نقص در تعامل با دیگران است. چنین نقایصی در طی دوران کودکی ظهور و تا بزرگ سالی می مانند. تحقیق حاضر با هدف طراحی آموزش برنامه شناخت اجتماعی، به منظور بهبود و افزایش مهارت های تشخیص، تفسیر و ابراز حالات های هیجانی کودکان اتیستیک با عملکرد بالا انجام شده است.
تحقیق حاضر از نوع مطالعات آزمایشی، با سری های زمانی همراه با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان با اختلالات طیف اتیسم، در مدارس ویژه اتیسم شهر تهران است. مشارکت کنندگان به عنوان آزمودنی های این تحقیق، بعد از غربالگری اولیه با استفاده از مقیاس گیلیام، در آزمون تفکیک اتیسم عملکرد بالا از سایر طیف ها، شرکت کردند و بعد از کسب نمره قابل قبول، به عنوان جامعه هدف، تعیین شدند. تعداد 14 دانش آموز (پسر) اتیستیک با عملکرد بالا، که دارای ملاک های ورود به آزمایش بودند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و سپس از بین آن ها، تعداد هفت نفر در گروه آزمایش و هفت نفر دیگر در گروه کنترل، به طور تصادفی جایگزین شدند. برنامه آموزش شناخت اجتماعی با محتوای مهارت های هیجان خوانی، به عنوان برنامه مداخله ای، در 14 جلسه آموزشی، به مدت دو و نیم ساعت، در کلینیک روان شناسی دانشگاه تهران، برای گروه آزمایش، اجرا شد. از آزمون بازشناسی هیجانات بارون و کوهن، به منظور بررسی توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان استفاده شد.
نتایج حاصل از اجرای برنامه آموزشی، با استفاده از آزمون های پیشرفته آماری، تحلیل واریانس و اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. هر سه فرضیه این پژوهش، در سطح آلفای 001/0 یا (1%p یافته های حاصل نشان دادند که برنامه آموزش شناخت اجتماعی (SCT-A)، موجب بهبود و افزایش توانایی تشخیص، تفسیر و ابراز حالات هیجانی مشارکت کنندگان در گروه آزمایش شد. اما این بهبودی در مشارکت کنندگان گروه کنترل که مداخله را دریافت نکرده بودند، دیده نشد. در مجموع یافته های حاصل نشان داد که برنامه آموزش شناخت اجتماعی، می تواند به عنوان یک راهبرد درمانی-مداخله ای اثربخش برای بهبود مهارت های هیجانی افراد اتیستیک با عملکرد بالا، که نقش بسیار مهمی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی دارند، به کار برده شود.
مقایسه همدلی در افراد افسرده غیر بالینی و افراد بهنجار
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر سلامت روان در میزان همدلی، این پژوهش با هدف مقایسه همدلی و زیرمقیاس های آن در افراد افسرده غیر بالینی و افراد بهنجار صورت گرفته است. در این راستا از طریق مطالعه علی مقایسه ای 20 نفر از افراد افسرده غیر بالینی مراجعه کننده به کلینیک روان شناسی استان گیلان و 20 نفر از افراد بهنجار به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و آزمون تصاویر (آزمون رفتاری محقق ساخته) و پرسشنامه واکنش های بین فردی دیویس (IRI) جهت سنجش همدلی و مقیاس افسردگی بک (BDI) را تکمیل نمودند. نتایج تحلیل داده ها با آزمون U من ویتنی نشان داد تفاوت دو گروه افسرده غیر بالینی و بهنجار در نمره کلی همدلی و زیر مقیاس های آن اعم از دیدگاه گیری، خیال، توجه همدلانه و ناراحتی شخصی معنادار نیست (05/0< P). یافته های مطالعه حاضر بیانگر این نکته است که در جمعیت ایرانی، ویژگی های روان شناختی افراد افسرده غیر بالینی در توانایی همدلی آنان اختلال ایجاد نکرده و عمدتاً همدلی تحت تأثیر عوامل دیگر تعدیل می یابد.
جایگاه میل شدید به مواد در اعتیاد
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به شناسایی مفاهیم میل شدید به مواد به کمک چندین الگو پرداخته می شود که طی 60 سال (1948-2009) شکل گرفته اند. شواهد گردآوری شده نشان دهنده ی این است که میل شدید به مواد (هوس) یک سازه ی ضروری و مناسب برای پژوهش است، زیرا باعت بی ثبات شدن بیمارانی می شود که به دنبال درمان اعتیاد هستند. این الگوها به چهار دسته تقسیم می شوند: الگوهای شرطی سازی، الگوهای شناختی، الگوهای روان شناسی زیستی و الگوهای انگیزشی. در الگوهای شرطی سازی، میل شدید به مواد به واکنش خودکار و نا خودآگاه نسبت به یک محرک گفته می شود. در الگوهای شناختی، میل شدید به مواد در نتیجه ی عملکرد سیستم های پردازش اطلاعات به وجود می آید. در الگوهای روان شناسی زیستی، میل شدید به مواد را می توان تا حدی به کمک عوامل زیست شناختی با تکیه بر مؤلفه های انگیزشی تعریف کرد و بالاخره، در الگوهای انگیزشی، میل شدید به مواد، بخشی از یک چارچوب تصمیم گیری بزرگ تر است. روشن است که هیچ یک از این الگوها به تنهایی قادر به تبیینی جامع از میل شدید به مواد نیستند، این نکته دلالت بر این دارد که درک قابل اطمینان از این پدیده تنها با توجه کامل به این پدیده به دست می آید. تعریفی بازبینی شده از میل شدید به مواد پیشنهاد می شود.
رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان؛ دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف: نشخوار فکری، تفکر مداوم و بی اختیار در مورد یک رویداد منفی است. یافته های پژوهشی بیانگر این باورند که ممکن است بین جهت گیری های هدف پیشرفت و نشخوار فکری تحصیلی رابطه ای وجود داشته باشد. بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی در دانشجویان بود.
روش ها: در این پژوهش توصیفی- همبستگی، 260 نفر از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 92-1391 به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه هدف گرایی تحصیلی و پرسش نامه نشخوار فکری تحصیلی استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون ، رگرسیون چندگانه به روش های ورود مکرر و گام به گام، تحلیل واریانس چندمتغیری و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: بین جهت گیری هدف تسلط با نشخوار فکری تحصیلی رابطه منفی و معنی دار و بین جهت گیری هدف عملکرد- اجتنابی و نشخوار فکری تحصیلی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. وزن ترکیبی جهت گیری های هدف تحصیلی 34% واریانس نشخوار فکری تحصیلی را تبیین می کرد. همچنین بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ جهت گیری های هدف تسلط، عملکرد- گرایش و نشخوار فکری تحصیلی، تفاوت معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بین جهت گیری های هدف تحصیلی و نشخوار فکری تحصیلی دانشجویان، رابطه معنی دار وجود دارد.
اثربخشی آموزش برنامه ی فراشناخت پانورا و فیلیپو بر عملکرد ریاضی در کودکان با اختلال یادگیری ریاضی پایه ی چهارم دبستان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی برنامه آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دختر با اختلال ریاضی پایه چهارم ابتدایی هست. در این پژوهش از روش پژوهشی تک آزمودنی با طرح A-B استفاده شد. آزمودنی ها 3 دانش آموز دختر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی در مدارس ابتدایی اصفهان می باشند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و پس از اجرای آزمون تحت آموزش قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده شامل چهارمین ویرایش آزمون هوش وکسلر، چک لیست تشخیصی اختلال ریاضی و آزمون عملکرد تحصیلی ریاضی بود. در این روش پس از موقعیت خط پایه، مداخله آغاز شد و طی 12 جلسه ی مداخله ی انفرادی، آموزش فراشناخت پانورا و فیلیپو به آزمودنی ها ارائه گردید و هر 3 آزمودنی یک ماه پس از پایان مداخله به مدت 2 هفته ی پی درپی چهار جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند.
این پژوهش نشان داد که بر اساس شاخص آمار توصیفی و تحلیل دیداری، مداخله ی موردنظر در مورد هر سه آزمودنی اثربخش بوده است (با PND 100% برای دو آزمودنی الف و ب و PND 92% برای آزمودنی ج). نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با آموزش برنامه فراشناخت پانورا، عملکرد ریاضی دانش آموزان مبتلابه اختلال یادگیری ریاضی بهبود می یابد
اثربخشی درمان هیجان محور بر شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان محور بر شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی انجام گرفت. درمان هیجان محور به عنوان درمانی نو-انسان گرایانه، با تلفیق و روز آمدکردن درمان های فرد- محور، گشتالت درمانی، و درمان وجودی، و تمرکز بر فرایندهای پردازش هیجانی، از حمایت تجربی قابل توجهی برخوردار است. در این پژوهش اثربخشی درمان مذکور بر روی سه آزمودنی (دو زن و یک مرد) مبتلا به افسردگی اساسی مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی ثبات اثرات درمانی در طول زمان، آزمودنی های حاضر در این پژوهش به مدت دوماه مورد پیگیری قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش حاضر مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) و سیاهه افسردگی بک-II (BDI-II)، به ترتیب برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی و ارزیابی شدت افسردگی در طول درمان، بودند. بیماران در شاخص درصد بهبودی 77% بهبودی کلی نشان دادند. یافته های پژوهش نشان می دهند که درمان هیجان محور از اثربخشی بالایی در کاهش شدت افسردگی بیماران مبتلا به افسردگی اساسی برخوردار است. نتایج پیگیری دوماهه نیز نشان از پایداری بهبود بیماران در این فاصله داشته است.