فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مطالعه، تعیین سهم ابعاد فرسودگی تحصیلی، تاب آوری و استرس ادراک شده در پیش بینی گرایش به اعتیاد دانش آموزان بود. روش: در این مطالعه همبستگی، به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای نمونه ای 200 نفری از دانش آموزان متوسطه استان خراسان جنوبی انتخاب شدند و به پرسش نامه های تاب آوری، فرسودگی تحصیلی، استرس ادراک شده، و گرایش به اعتیاد، پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مثبت معناداری بین فرسودگی تحصیلی، استرس ادراک شده و تاب آوری با گرایش به اعتیاد وجود دارد. همچنین همبستگی مثبت معناداری بین فرسودگی تحصیلی و استرس ادراک شده به دست آمد. نتیجه گیری: ابعاد فرسودگی تحصیلی (خستگی مفرط، بی علاقگی، احساس ناکارآمدی) و ابعاد استرس ادراک شده (واکنش های عاطفی منفی، سطح توانایی مقابله) و تاب آوری 20 درصد توانایی پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارند. از بین این ابعاد فقط سطح توانایی مقابله و تاب آوری در گرایش به اعتیاد تاثیر داشته است. لذا توجه بیشتر مسئولین آموزش و پرورش در جهت پیشگیری و درمان اعتیاد دانش آموزان، برای داشتن جامعه ای سالم ضروری است.
مدل ساختاری مصرف مواد در دانشجویان: نقش معنویت، الگو گیری اجتماعی و نگرش به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، نگرش به مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و مصرف سیگار و قلیان در دانشجویان بود.روش: به این منظور 504 دانشجوی دختر و پسر از دانشگاه های خوارزمی، پردیس کشاورزی و آزاد کرج به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های بهزیستی معنوی، فعالیت مذهبی، تقلای مذهبی، الگوگیری اجتماعی، عقاید منفی درباره مواد و بخش دخانیات پرسشنامه رفتارهای پرخطر را پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثر فعالیت مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با عقاید منفی درباره مواد، الگوگیری اجتماعی، بهزیستی معنوی و انگیزه های مصرف میانجی گری می شود. همچنین اثر تقلای مذهبی بر مصرف سیگار و قلیان با بهزیستی معنوی میانجی گری می شود. نتیجه گیری: به نظر می رسد مذهب از طریق برقراری نظم اخلاقی، قواعد درونی و بیرونی و روش های مقابله ای سالم مانع پیوستن فرد به گروه های ناسالم دوستان و همسالان می شود لذا کمتر به سمت مصرف قلیان و سیگار کشیده می شود. بنابراین توجه به این عوامل در برنامه های پیشگیرانه برای مصرف مواد به ویژه سیگار و قلیان به عنوان دروازه ورود به مصرف مواد دیگر می تواند مفید باشد.
رابطه ی شیوه های فرزندپروری، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه هدف این پژوهش بررسی رابطه ی بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز بود.
روش کار: نمونه ی این پژوهش همبستگی شامل 262 نفر از دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش شامل پرسش نامه ی
شیوه های فرزندپروری بامریند، مقیاس دینداری آرین، هوش هیجانی شاته و مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر می باشد. داده ها با آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزندپروری سهل گیر، مستبد و قاطع، هوش هیجانی و دینداری با آمادگی فعال به اعتیاد و بین روش مستبد، دینداری و هوش هیجانی با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ، رابطه ی معنی دار وجود دارد (001/0=P). هم چنین بین روش سهل گیر و قاطع با آمادگی منفعل برای اعتیاد، ارتباطی مشاهده نشد. تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین متغیرهای پژوهش به ترتیب دینداری، روش سهل گیر، هوش هیجانی، روش مستبد و روش قاطع، پیش بینی کننده های معنی داری برای آمادگی فعال برای اعتیاد می باشند و حدود 39 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. به علاوه، روش مستبد و دینداری، پیش بینی کننده ها ی معنی داری برای آمادگی منفعل برای اعتیاد می باشند و حدود 11 درصد از واریانس آن را تبیین می کند.
نتیجه گیری: به نظر می رسد کهشیوه ی فرزندپروری قاطع، دینداری و هوش هیجانی در کاهش آمادگی به اعتیاد در دانش آموزان، موثر است.
نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف در اعتیاد به مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش محافظتی و تشدیدکننده راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در آسیب شناسی، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف در افراد مصرف کننده مواد محرک بود. روش: در طرح پژوهشی حاضر که از نوع توصیفی و همبستگی بود، تعداد ۲۴۹ نفر مصرف کننده مواد محرک که دوره سم زدایی را گذرانده بودند با روش نمونه گیری هدفمند و لحاظ کردن ملاک های ورود و خروج انتخاب گردیدند و پرسشنامه های مقیاس تکانش گری بارت، مقیاس سیستم های بازداری/ فعال سازی رفتاری (کارور و وایت)، فرم کوتاه نسخه فارسی پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان و پرسشنامه ولع مصرف فرانکن جهت گردآوری داده ها استفاده شد، برای تجزیه تحلیل اطلاعات از رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه ی متوالی مطابق با مراحل پیشنهادی بارون و کنی نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجانی می تواند به صورت معناداری نقش واسطه ای در میان سیستم فعال ساز رفتاری و تکانش گری با ولع مصرف ایفا نماید. نتیجه گیری: راهبردهای ناسازگارانه نظم جویی هیجان یکی از عوامل تشدیدکننده مشکلات مربوط به ولع مصرف در افراد مصرف کننده مواد محرک است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برنامه های مداخله ای و پیشگیری از عود می بایست با در نظر گرفتن راهبردهای نظم جویی هیجانی مرتبط با ولع مصرف طراحی گردد.
مدل یابی اختلال هراس اجتماعی بر پایه مولفه های هیجانی، شناختی و جنسیت: کاربرد تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی هراس اجتماعی به وسیلة متغیرهای جنسیّت، ابراز خشم، ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران، خود ارزیابی منفی، توجه متمرکز برخود، بازداری رفتاری و طرحواره های ناسازگار اولیه میان دانشجویان دانشگاه پیام نور بهارستان انجام شد. تعداد نمونه شامل 310 نفر بود که براساس نمونه گیری در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. سپس شرکت کنندگان پرسشنامة اضطراب اجتماعی کانور و همکاران، پرسشنامة کانون توجهوودی، گلس و چمبلس، پرسشنامة صفت- حالت بیان خشم اسپیلبرگر،مقیاس بازداری رفتاری بزرگسالان گلدستون و پاکر، پرسشنامة رویدادهای منفی اجتماعی ویلسون و راپی و فرم کوتاه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگرا تکمیل کردند. در این پژوهش داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و با روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد با اینکه مؤلّفه های جنسیّت و ابراز خشم نتوانستند به طور معناداری هراس اجتماعی را پیش بینی کنند (05/0<p)، اما مؤلّفه های ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری به عنوان متغیرهای میانجی، اثر مستقیم بر هراس اجتماعی دارند (05/0>p) درحالی که مؤلّفه های طرحواره های ناسازگار اولیه و توجه متمرکز بر خود، اثر غیر مستقیم بر هراس اجتماعی داشتند (05/0>P). همچنین مدل حاضر توانست 72/0% از واریانس هراس اجتماعی را تبیین کند. براساس این مطالعه می توان گفت که طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر شناختی عمیق تر، از طریق متغیرهای شناختی- رفتاری سطحی (ادراک ارزیابی منفی خود توسط دیگران، خودارزیابی منفی و بازداری رفتاری) بر هراس اجتماعی اثر می گذارند.
اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهارت های اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارت های اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانش آموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از اجرای آزمون گارز به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 12 نفر) جاگماری شدند. از هر دو گروه پیش آزمون مهارت های اجتماعی به عمل آمد. سپس گروه آزمایش مداخله بازی درمانی عروسکی را در 21 جلسه ی 45 تا60 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات مداخله از هر دو گروه پس آزمون مهارت های اجتماعی گرفته شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از مقیاس مهارت اجتماعی استونی و همکاران (2010) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (توانایی درک هیجانات و احساسات دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخ دهی به دیگران) گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته است(01/0>p). یافته ها بیانگر تأثیر مداخله بازی درمانی عروسکی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم بود. بنابراین یافته های پژوهش نه تنها اثربخشی این روش را تأیید می کند بلکه چشم انداز وسیع تر و عمیق تری را نسبت به مداخله بازی درمانی می گشاید و درمان گران را ترغیب می کند تا بازی درمانی عروسکی را به عنوان روشی مؤثر در درمان دانش آموزان با اختلال اتیسم مورد ملاحظه قرار دهند.
پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی ایده پردازی خودکشی براساس راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت در نوجوانان بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در دبیرستان های شهر تبریز بودند که از میان آنها 120 نفر (60 دختر، 60 پسر) انتخاب شدند و به مقیاس ایده پردازی خودکشی بک (BSSI)، مقیاس مقابله با شرایط استرس زا (CISS) و مقیاس سبک های هویت (ISI-6)، پاسخ دادند. نتایج نشان داد که راهبردهای مقابله ای و سبک های هویت می توانند ایده پردازی خودکشی را پیش بینی کنند. هم چنین تحلیل داده ها نشان داد که از بین سبک های هویت، هویت سردرگم و تعهد به ترتیب رابطه مثبت و منفی با ایده پردازی خودکشی دارند. از سوی دیگر، راهبردهای هیجان مدار، رابطه مثبت و راهبردهای مساله مدار، رابطه منفی با ایده پردازی خودکشی داشتند. براساس نتایج، نوجوانان با سبک هویت سردرگم- اجتنابی از درگیری با مباحث مربوط به هویت طفره می روند و از آن اجتناب می کنند. آنها برای زندگی خود برنامه ای ندارند، و به صورت هیجان مدار با مسایل برخورد می-کنند و در صورت عدم موفقیت به افکار پایان دادن به زندگی روی می آورند. بنابراین هدف قرار دادن متغیرهای مهمی مانند سبک های هویت و راهبردهای مقابله ای در پیشگیری و کاهش ایده پردازی خودکشی در نوجوانان، می تواند مفید واقع شود.
استیگما (داغ اجتماعی) در مادران کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: استیگما پدیده ای روانی- اجتماعی است که از برچسب زدن شروع شده و به طرد و انزوای اجتماعی می انجامد. برچسب اختلال اتیسم آغازی برای فعال سازی این پدیده در افراد با اختلال طیف اتیسم و وابستگان آن ها است. از آنجا که استیگما پیامدهای روانی و اجتماعی ناگواری برای این افراد دارد و این موضوع بسیار کم مورد توجه قرار گرفته است، در این مقاله به بررسی استیگما در مادران با کودکان دارای اختلال طیف اتیسم پرداخته شد.
نتیجه گیری: این مبحث شامل تعاریف، انواع و ابعاد استیگما است و سپس به فرآیند استیگما در کودکان با اختلال طیف اتیسم و مادران آن ها به طور دقیق پرداخته شده است.
اختلال دهلیزی در کودکان با آسیب شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مشکل اصلی کودکان دچار آسیب شنوایی کاستی های زبان و ارتباط است با وجود این، کودکان آسیب دیده شنوایی در معرض خطر بالاتری برای کاستی های حرکتی به ویژه تعادل هستند که اغلب نادیده گرفته می شود. تقریباً 20 تا 70 درصد کودکان کم شنوا دچار اختلال دهلیزی هستند که شیوع آن متناسب با درجه ی کم شنوایی تغییر می کند. بنابراین، ارزیابی اختلال دهلیزی در کودکان کم شنوای حسی عصبی برای شناسایی هرگونه تأخیر رشدی حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.حرکتی برای مداخله ی زودهنگام ضروی است.
اثربخشی درمان شناختی- رفتاری والد محور در نشانه های اختلال نارسایی توجه-بیش فعالی کودکان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی برای بسیاری از کودکان مشکلات زیادی ایجاد می کند و بر عملکرد شناختی، اجتماعی، هیجانی، خانوادگی و سپس در بزرگ سالی بر عملکرد شغلی و زناشوئی آن ها تاثیر سوء می گذارد. جامعه آماری شامل همه مادران دارای کودک پسر مبتلا به این اختلال در دوره مدارس ابتدائی شهر کاشان بود. روش نمونه گیری، داوطلبانه و جایگزینی اعضای نمونه تصادفی بود. 36 نفر از 80 مادر مراجعه کننده به مراکز که بر پایه ملاک های تشخیص راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی- نسخه چهارم و مقیاس کانرز والدین، دارای کودکان با اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی بودند؛ به صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش (18 نفر) و گروه کنترل (18نفر) جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون، مقیاس کانرز والدین برای کل مادران اجرا شد. گروه آزمایش طی هشت جلسه تحت درمان شناختی– رفتاری قرار گرفت. پس از پایان جلسات دوباره مقیاس کانرز والدین برای هر دو گروه اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که نشانه های نارسایی توجه- بیش فعالی در کودکانی که مادران شان در گروه آزمایش قرار داشتند نسبت به گروه کنترل کاهش پیدا کرد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی- رفتاری والد محور در کاهش نشانه های اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی کودکان موثر است.
فراشناخت، کنش های اجرایی و اضطراب: به سوی یک دیدگاه یکپارچه نگر برای تکمیل مدل ولز از اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هرچند پژوهش های زیادی از مدل مطرح شده توسط ولز در حوزه فراشناخت حمایت کرده اند؛ به نظر می رسد این مدل در توضیح پاره ای ابهامات مطرح شده در بحث از تفاوت های فردی در مطالعه شخصیت و یا در بحث از نارسایی های شناختی، ناتوان است. پژوهش حاضر با بررسی کنش های اجراییِ معادل پردازش های فراشناختی در افراد اضطراب بالا و اضطراب پایین در پی ارائه الگوی پیشنهادی برای تکمیل الگوی ولز درباره ارتباط فراشناخت و اضطراب است.
روش: 200 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تربیت مدرس، پرسشنامه های فراشناخت، نارسایی های شناختی، دست برتری واترلو و فرم تجدید نظر شده پرسشنامه شخصیتی آیزنک را تکمیل کردند. هدف از اجرای پرسشنامه های فراشناخت و نارسایی های شناختی کنترل معیارهای ورود بود. بعد از کنترل معیارهای ورود، با در نظر گرفتن نمره های انتهایی توزیع در دو بعد برون گردی و نورزگرایی پرسشنامه آیزنک، 2 گروه 15 نفره شامل اضطراب بالا و اضطراب پایین مشخص شدند. از آزمودنی های انتخاب شده آزمون استروپ و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد کیفیت پردازش های فراشناختی در آزمودنی های اضطراب پایین بهتر از اضطراب بالا است.
نتیجه گیری: به نظر می رسد الگوی پیشنهادی در پژوهش حاضر توانسته است سؤالات مطرح شده در حوزه فراشناخت را که مدل ولز از توضیح آنها ناتوان است، پاسخ دهد. البته خاطر نشان می شود که استحکام جایگاه این الگو به تدابیر پژوهشی بیشتری نیازمند است.
اثربخشی درمان نوروفیدبک بر علائم کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه /فزون کنش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر بخشی نوروفیدبک بر کاهش علائم بیش فعالی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور تعداد 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به بیش فعالی نوع مختلط به شیوه نمونه گیری ملاک محور در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و دارونما (15 نفر) به تصادف گمارده شدند. کلیه آزمودنی ها قبل و بعد از درمان با آزمون کامپیوتری TOVA در دو مرحله (پیش آزمون و پس آزمون)ارزیابی شدند؛ داده ها با روش آماری کواریانس تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که 50 جلسه آموزش نوروفیدبک منجر به بهبود توجه در گروه آزمایش شد. اما در درمان تکانشگری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: اثربخشی درمان با نوروفیدبک در نارسایی توجه در مقایسه با تکانشگری در کودکان مبتلا به ADHD احتمالاً به دلیل درگیری فزونتر فرایندهای عصبی عضوی در توجه نسبت به تکانشگری می باشد.
گرایش به سوءمصرف مواد مخدر: بررسی مولفه های پیش بین سبک های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس پیش بینی کننده های شیوه های فرزندپروری، استرس و تیپ شخصیتی D انجام شده است. روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش تعداد 200 نفر ( 100 مرد و100 زن) از دانشجویان دانشگاه آزاد واحد کرج به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزندپروری ادراک شده، پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه تیپ شخصیتی D و مقیاس گرایش به مصرف مواد می باشد. یافته ها: سبک فرزندپروری طرد با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت و سبک گرمی عاطفی رابطه منفی نشان داد. همچنین استرس و تیپ شخصیتی D با گرایش به مصرف مواد رابطه مثبت نشان دادند. نتیجه گیری: رابطه بین والدین و فرزندان، استرس و تیپ شخصیتی D می توانند عوامل پیش بینی کننده گرایش افراد به سوء مصرف مواد تلقی شوند.
رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد: نقش تعدیل کننده ویژگی های شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کنندگی خصوصیات شخصیت بر رابطه بین سبک دلبستگی و نگرش به مواد می باشد. روش: به این منظور 190 نفر از دانشجویان جدید الورود نیمسال اول سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه پیام نور مرکز تهران جنوب به روش تصادفی انتخاب شدند و مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد فقط سبک دلبستگی اجتنابی می تواند پیش بینی کننده نگرش به مواد باشد و ویژگی شخصیت روان نژندی به طور معناداری تعدیل کننده این رابطه می باشد. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق می تواند کاربردهایی جهت تدوین درمان و برنامه های آموزشی برای پیشگیری از مصرف مواد در جمعیت آسیب پذیر داشته باشد.
خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خودخاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک: یک مدل تحلیل مسیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طراحی مدلی بر اساس ادبیات پژوهشی در افرادی که در رابطه ی رمانتیک دچار شکست عاطفی شده اند می تواند راه گشای مشکلات آن ها در زمینه های مختلف زندگی شود. این مطالعه با هدف بررسی رابطه ی خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی و احساس تنهایی با میانجی گری خود خاموشی در دانشجویان درگیر رابطه ی رمانتیک دانشگاه شهید چمران در سال تحصیلی 92-1391 انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه ی تحلیل مسیر، 272 دانشجو ی (88 مرد و 184 زن) درگیر رابطه ی رمانتیک این دانشگاه با روش نمونه گیر ی غیر احتمالی گلوله برفی برگزیده شدند و مقیاس های خود انتقادی، جهت گیری مذهبی درونی، افسردگی، احساس تنهایی و خود خاموشی را تکمیل کردند. داده های مدل فرضی از طریق تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار Amos و SPSS نسخه ی 21 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ضرایب مسیر بین خود انتقادی با خود خاموشی (001/0>P)، خود انتقادی با افسردگی (001/0>P) و خودخاموشی با افسردگی (001/0>P) به صورت مثبت و معنی دار بودند. ضرایب مسیر بین جهت گیری مذهبی درونی با افسردگی (005/0>P) به صورت منفی و مسیر غیر مستقیم خود انتقادی به افسردگی با واسطه ی خودخاموشی (050/0>P) معنی دار بودند.
نتیجه گیری: با وجود رابطه ی خطی و مستقیم بین خودانتقادی و افسردگی، خودخاموشی نقش مهمی بین این دو متغیر بر عهده دارد و باعث می شود عزت نفس و هویت فرد آسیب ببیند. هم چنین جهت گیری مذهبی درونی تر باعث می شود افراد افسردگی کمتری را تجربه کنند.
اثربخشی آموزش مهارتهای عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری دانش آموزان مقطع دبستان شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ریشه بسیاری از مشکلات رشدی، عاطفی، رفتاری، اجتماعی و... ناشی از شکل گیری دلبستگی ناایمن و شرایط حاکم بر آن می باشد. از این رو، آموزش مهارت های عاطفی به مادران در کاهش دلبستگی ناایمن و مشکلات رفتاری راه حل مناسبی برای مشکل فوق است.
مواد و روش ها: نمونه ها با روش نمونه گیری تصادفی- خوشه ای، انتخاب و در دو گروه آزمایش و شاهد جایگزین شدند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به پرسش نامه ها پاسخ دادند. آموزش مهارت های عاطفی به مادران در گروه آزمایش و در 8 جلسه به شکل گروهی انجام گرفت و گروه شاهد در طی پژوهش هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون کواریانس در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در نتیجه آموزش مهارت های عاطفی، کیفیت دلبستگی آزمودنی ها در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد به طور معنی داری افزایش یافت (05/0 ≤ P). همچنین، کاهش معنی داری نیز در میزان مشکلات رفتاری کودکان مشاهده شد (05/0 ≤ P).
نتیجه گیری: به وجود آوردن تغییراتی در حساسیت مادرانه، پیش بینی کننده بسیار قوی برای تغییر دلبستگی کودک می باشد. مشکل بسیاری از مادران این است که شیوه و زمان تعاملشان با نیازهای کودک همسان نیست. حساسیت مادرانه می تواند از طریق آموزش مهارت ها به دست آید . علاوه بر این ، افزایش حساسیت مادرانه بر روی فرایندهای توجهی مادر اثر می گذارد و باعث می شود که رفتارهای فعلی کودک خود را بهتر درک کند.
حساسیت سامانه های مغزی _ رفتاری B AS) (BIS- در پیش بینی استعداد اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر شناسایی ارتباط سامانه های مهارگری و فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است . جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پایه های دوم وسوم دبیرستانهای پسرانه شهر لردگان تشکیل می دهند . نمونه پژوهش شامل 100 دانش آموز از دبیرستاهای شهر لردگان بود که بصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس فعال سازی – بازداری رفتاری و سنجش استعداد اعتیاد (APS test) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه وتحلیل گردیدند. نتایج نشان داد که بین سیستم های بازداری رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، و بین سیستم های فعال سازی رفتاری با استعداد اعتیاد دانش آموزان رابطه منفی وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که سیستم های بازداری رفتاری پیش بینی کننده استعداد اعتیاد می باشد .این نتایج بیان می کند که افزایش سیستم فعال سازی مغز (BAS) و کاهش سیستم بازداری سامانه عصبی (BIS) در مغز، استعداد به اعتیاد دانش آموزان را کاهش می دهد.