فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
بیماری آلزایمر: دیروز، امروز، فردا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" کارکرد خانواده در بیماران دچار اختلال هویت جنسی "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: اختلال هویت جنسی یک وضعیت نسبتاً نادر است که در آن افراد، هویت جنسی خود را با آنچه ظاهر آنها نشان می دهد نامتجانس احساس می کنند. از عوامل مهم مرتبط با آن خانواده را بوده که احتمالاً در سبب شناسی و در عین حال نگهداری آن مؤثر است. به این ترتیب بررسی رابطه کارکرد خانواده با این اختلال به خصوص در کشور ایران که هدف این مطالعه نیز می باشد، می تواند در بالا بردن کیفیت کمک به بیماران مبتلا مفید واقع شود.
روش بررسی: این پژوهش به روش مقطعی مقایسه ای و از نوع مورد – شاهدی و با نمونه گیری در دسترس انجام شد که در آن تعداد 37 نفر از مراجعه کنند گان به سازمان پزشکی قانونی که تشخیص اختلال هویت جنسی، توسط کمیسیون روانپزشکی در آنها محرز شده بود، پرسش نامه های اطلاعات فردی و ابزار سنجش خانواده که ابزاری برای بررسی کارکرد خانواده است را تکمیل نمودند(گروه نمونه) و با روش همسان سازی 37 نفر از افراد در دسترس که با ارزیابی روانپزشک فاقد هرگونه اختلال روانپزشکی بودند نیز به عنوان گروه مقایسه پرسش نامه ها را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که «کارکرد خانواده»(034/0=P) و همچنین ابعاد کارکردی «آمیختگی عاطفی» (03/0=P)، «کنترل رفتار»(021/0=P) و «پاسخگویی عاطفی»(009/0=P) در گروه نمونه نسبت به گروه مقایسه دارای اختلال معنادار و از کارایی پایین تری برخوردار بود، در حالی که این تفاوت در مورد ابعاد کارکردی «نقش ها»(15/0=P)، «حل مسئله» (16/0=P) و ""ارتباط"" (066/0=P) به طور معنادار به چشم نمی خورد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش وجود اختلال هویت جنسی در افرادی که دچار مسائل و مشکلات عاطفی، احساسی و هیجانی بیشتری در خانواده هستند محتمل تر و کمک گسترده به این افراد از طریق مداخلات خانوادگی می تواند مؤثر واقع شود. همچنین آگاهی دادن به خانواده ها در مورد نیازهای عاطفی و تربیتی فرزندان، احتمال بروز این اختلال را کاهش می دهد. "
آشنایی با «آسم»
آیا نارساخوانی و نارسانویسی اکتسابی پدیده های خاص یک زبان است یا جهانی است؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر مروری بر نوروپسیکولوژِی اختلالات اکتسابی خواندن و نوشتن از چشم انداز شفافیت خط در چارچوب انگاره دو مسیری است. منظور از شفافیت خط در یک نظام نوشتاری الفبایی میزان سهولت پیش بینی تلفظ از خط است. نظام های نوشتاری که بازنمایی میان خط و تلفظ آنها بسیار قابل پیش بینی است شفاف محسوب می شوند (برای مثال، ترکی، ایتالیایی، اسپانیایی) در حالی که بازنمایی غیر قابل پیش بینی میان خط و تلفظ منجر به نظام های نوشتاری تیره می شود (برای مثال، انگلیسی، فرانسه، عربی). گذشته از این، در بعضی از خط ها (مانند فارسی) واژه های شفاف و تیره در آن واحد در خط وجود دارند. تاثیر شفافیت خط بر پردازش زبانی طبیعی و مختل منجر به ایجاد حداقل دو دیدگاه متضاد شده است: فرضیه عمق خط، فرضیه جهانی، نهایتا، هدف این مقاله این است که نشان دهد چگونه آسیب عصب شناختی به منطقه زبانی مغز – بدون توجه به شفافیت خط – با نارساخوانی و نارسانویسی اکتسابی در ارتباط است. این بدان معنا است که آسیب عصب شناختی به مغز منجر به اختلالاتی می شود که ماهیت جهانی دارند، اما بسته به ویژگی های خاص هر زبان ممکن است به شیوه هایی متفاوت ظاهر شوند. شواهد برگرفته از خط شفاف ترکی برای استدلال در حمایت از فرضیه جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
مقاله های مروری(اثر بازی درمانی گروهی بر نشانه های مرتبط با سوگ )
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل خطرساز در ابتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" هدف: با توجه به اهمیت بالینی اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات رفتاری در کودکان و تاثیر آن در سیستم خانواده در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطرساز در ابتلا به این اختلال پرداخته می شود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی مقایسه ای بوده و آزمونی های پژوهش حاضر را 192 کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه به با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دوره زمانی دو ساله (ابتدای سال 82 تا انتهای سال 83) به مرکز روانپزشکی اطفال ارجاع شده بودند و تشخیص اختلال بیش فعالی/ کمبود توجه بر اساس معیارهای DSM-IV توسط دو روانپزشک کودک در آنها مسجل شده بود (گروه آزمایش) و 210 کودک جامعه عادی که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی از مدارس و مهدهای کودک شهر تهران انتخاب شده و از لحاظ متغیرهای پژوهش با گروه آزمایش همتاسازی شده بودند (گروه کنترل)، تشکیل می دادند. داده های پژوهش با کمک روش های توصیفی مانند فراوانی و درصد و نیز استفاده از روش های آمار استنباطی نظیر خی دو مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان بروز این اختلال در پسران از دختران بیشتر است (P=0.0001 و X2=33.8). میزان بروز ADHD در فرزندان والدین دارای نسبت خویشاوندی از فرزندانی که والدین غیر خویشاوند دارند بیشتر است (P=0.03 و X2=4.95). میزان بروز اختلال ADHD در کودکانی که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود دارد بیشتر از کودکانی است که سابقه ابتلا به اختلال بیش فعالی در والدین و بستگان آنها وجود ندارد (P=0.0001 و X2=26.88). میزان بروز اختلال ADHD در کودکان والدینی که دارای سابقه بیماری های روانی می باشند بیشتر از کودکان والدینی است که سابقه بیماری های روانی ندارند (P=0.0001 و X2=9.83). در نهایت میزان بروز اختلال ADHD در فرزندان اول و دوم بسیار بیشتر از فرزندان سوم و بالاتر است (P=0.0001 و X2=23.41). "
تاثیر یک برنامه منتخب ورزشی ( هوازی ) بر کاهش اضطراب در معتادین
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین ارزشیابی های کلاسی و جو یادگیری در کلاسهای درس دوره راهنمایی نواحی پنجگانه ی شهر اصفهان بوده است.
جامعهی آماری این پژوهش کلیه ی معلمان مدارس دوره ی راهنمایی شهر اصفهان بوده است. حجم نمونه 30 نفر بوده است که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم و با توجه به متغیر جنسیت و ناحیه محل خدمت انتخاب گردیده اند. روش پژوهش همبستگی است و داده ها به وسیله دو چک لیست و با مشاهدهی رفتار معلمان در کلاس های درس در طول یکسال تحصیلی به دست آمده است.
نتایج این پژوهش نشان داد که معلمان دوره ی راهنمایی شهر اصفهان کارکرد ارزشیابی را پایین تر از حد متوسط (84/2= ) و فرآیند یاددهی- یادگیری را بیشتر از حد متوسط (33/3= ) ایجاد نموده اند. بین ارزشیابیهای مستمر کلاسی وجو یادگیری رابطه ی مثبت و معنی داری وجود داشته است. ضریب همبستگی 554/0 و ضریب تعیین 307/0 بوده است. به عبارت دیگر 30 درصد جو یادگیری کلاس درس را می توان بوسیله ارزشیابی تبیین نمود.
مقایسه استرس کارکنان دانشگاه پیام نور همدان با همکارانش در دانشگاه بو علی سینا
حوزههای تخصصی:
اثربخشی زوج درمانی سیستمی- رفتاری بر افسردگی و رضایت زناشویی زنان افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، اثربخشی زوج درمانی سیستمی – رفتاری بر کاهش افسردگی و افزایش رضایت زناشویی زنان مبتلا به اختلال افسرده خویی بررسی شد.
روش: در یک کارآزمایی بالینی، از بین 78 زن متاهل مبتلا به اختلال افسرده خویی که به مراکز روانپزشکی و مشاوره ای شهر تهران مراجعه کرده بودند، 39 نفر آنها به اتفاق شوهرانشان واجد شرایط ورود به طرح بودند که از بین آنها 20 زوج به صورت تصادفی انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه زوج درمانی و دارو درمانی قرار گرفتند. زوج های گروه زوج درمانی در 10 جلسه هفتگی زوج درمانی سیستمی/ رفتاری شرکت کردند. زن های گروه دارو درمانی از داروهای ضد افسردگی تجویز شده به وسیله روانپزشکان استفاده نمودند. زن های دو گروه قبل از شروع درمان و در مقاطع مورد نظر (قبل از جلسه ششم، بعد از جلسه دهم و دو ماه پس از درمان) پرسشنامه های افسردگی و وضعیت زناشویی را تکمیل کردند.
یافته ها: تحلیل واریانس مکرر نشان داد که هر دو روش مداخله در کاهش شدت افسردگی موثر بود، ولی زوج درمانی موثرتر از دارو درمانی بود. همچنین نتایج نشان داد که زوج درمانی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان شد، در حالی که دارو تاثیری بر رضایت زناشویی آنها نداشت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد زوج درمانی سیستمی - رفتاری بر کاهش افسردگی و رضایت زناشویی زنان مبتلا به اختلال افسرده خویی موثر باشد.
بررسی ارتباط خصوصیات شخصیتی و میزان افسردگی دانشجویان پسر ورزشکار و غیر ورزشکار دانشگاه سیستان و بلو چستان
حوزههای تخصصی:
"تحقیق حاضر به بررسی ارتباط شخصیت، افسردگی و انجام فعالیت بدنی (ورزش) می پردازد برای این منظور از بین جنبه های مختلف شخصیت، به برون گرائی ـ درونگرائی فرد توجه شده که به وسیله آزمون شخصیت "" آیزینک""، مورد محاسبه قرار گرفته است. همینطور سطح افسردگی آزمودنیها به وسیله آزمون ""بک""
اندازه گیری و مورد مقایسه قرار گرفت. آزمودنیهای تحقیق حاضر در دو دسته 60 نفری ورزشکار و غیرورزشکار از بین دانشجویان پسر دانشگاه سیستان و بلوچستان به صورت تصادفی انتخاب شده اند.
میزان برون گرائی ـ درون گرائی و سطح افسردگی دو دسته آزمودنیهای ورزشکار و غیر ورزشکار توسط آزمون t استیودنت، مورد مقایسه قرار گرفت و مشاهده شد که، بین برون گرائی- درون گرائی دانشجویان پسر ورزشکار و غیرورزشکار، تفاوت معنی داری وجود نداشت. اما بین سطح افسردگی آنها تفاوت معنی دار مشاهده شد. ارتباط بین برون گرائی- درون گرائی و افسردگی آزمودنیها، بوسیله آزمون همبستگی پیرسون مورد آزمون قرار گرفت و مشاهده شد که بین این دو نیز ارتباط معنی داری وجود ندارد.
"