فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۶۱ تا ۳٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۰ مورد.
مقایسه نگرش های نا کارآمد در افراد مبتلا به سوء مصرف مواد و افراد عادی و پیامدهای روانشناختی آن
حوزههای تخصصی:
طرح مساله: بر اساس تحقیقات انجام شده، فرآیندهای اعتیاد، تحت تاثیر باورها و نگرش های بیماران است. این پژوهش، با هدف بررسی نقش تحریفات شناختی و پیامدهای روانشناختی آن، در رفتار سوء مصرف مواد افراد مراجعه کننده به مراکز درمانی سوءمصرف مواد شهر بندرعباس و مقایسه آن با گروه عادی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر یک طرح مورد – شاهدی است که در آن یکصد نفر از افراد سوءمصرف کننده مواد، با یکصد نفر افراد عادی که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر برخی متغیرهای جمعیت شناختی با یکدیگر تقریباً همتا شده بود مقایسه شدند. گردآوری داده ها به کمک پرسشنامه های اطلاعات زمینه ای، مصاحبه بالینی، پرسشنامه نگرش های ناکارآمد و پرسشنامه اضطراب، افسردگی، تنیدگی (DASS) انجام شد. داده های پژوهش با بهره گیری از شاخص های آمار توصیفی، آزمون t، آزمون خی دو و آنالیز واریانس، تحلیل شدند.
یافته ها: یافته ها نشان داد، افراد سوءمصرف کننده مواد، اضطراب، افسردگی و استرس بیشتری را تجربه کرده و از نظر شناختی نیز درصد بیشتری از آنها در مقایسه با گروه گواه، نگرش های ناکارآمد را نشان دادند.
نتایج: نتایج نشان می دهد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال گرایش به سوء مصرف مواد را افزایش دهد و در نتیجه شناخت درمانی برای این افراد مؤثر به نظر می رسد.
ارزیابی طیف دو قطبی در بیماران افسرده مراجعه کننده به کلینیک سرپایی روان پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: اختلالات خلقی از شایع ترین اختلالات روان پزشکی می باشند که در این میان اختلال دوقطبی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، زیرا مراجعه بیمار در دوره افسردگی باعث تشخیص اشتباه بیماری گردیده، درمان این افراد را دچار مشکل می نماید. در این مطالعه ما به بررسی شیوع طیف دوقطبی در بیماران با تشخیص اولیه افسردگی پرداختیم .روش کار: این تحقیق یک مطالعه ی توصیفی می باشد که بر روی 250 بیمار مراجه کننده به کلینیک روان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که با تشخیص افسردگی تحت درمان بوده اند، انجام شده است. از بیماران مصاحبه بالینی و پرسش نامه اختلالات خلقیMDQ به عمل آمد. اطلاعات وارد نرم افزار آماری SPSS شد و میزان شیوع طیف دوقطبی بر اساس این آزمون با استفاده از آزمون مجذور خی بررسی گردیدنتایج: متوسط سن بیماران 2/36 سال و نسبت زن به مرد 5/1 به1 بود. شایع ترین تشخیص اولیه، افسردگی اضافه شده به دیس تایمی و بعد از آن افسردگی عمده بود. با توجه به آزمون MDQ و با در نظر گرفتن خط برش 6، طیف دوقطبی در 8/44 درصد بیماران وجود داشت. جنسیت (383/0=P) و تاهل (40/0=P) ارتباط بارزی با وجود طیف دوقطبی نداشتند، اما طیف دو قطبی در میان افراد با سابقه ی خانوادگی افسردگی شیوع بیشتری داشت (029/0=P). بحث: با توجه به شیوع بالای طیف دو قطبی توصیه می شود که کلیه بیماران با تشخیص اولیه افسردگی تحت غربالگری از نظر طیف دوقطبی توسط آزمون MDQ قرار گیرند.
"
مقایسه میزان تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان و افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر درد بر ابعاد مختلف زندگی سالمندان مبتلا به درد مزمن بود.روش بررسی: 585 نفر از افراد مبتلا به درد مزمن در ناحیه پاها، کمر، دستها، گردن و شانه در این پژوهش شرکت داشتند. این افراد شامل دو گروه بودند: 1) افراد سالمند در سن 60 سالگی و یا بالاتر (77= n ) 2) افراد در سنین کمتر از 60 سالگی (508= n ). ابزاری که به منظوربررسی ابعاد چند گانه درد مزمن تهیه شده پرسشنامه چند بعدی درد وستهاون –ییل WHYMPI است.یافته ها: دو گروه در سه مقیاس از ابعاد مهم تجربه درد تفاوت معنی داری با هم دارند. این سه مقیاس عبارتند از: تداخل درد در زندگی روزانه، حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی و شدت درد. افراد سالمند بطور معنی داری درد شدیدتری را تجربه می کنند و این موضوع باعث تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. و در نهایت نتایج نشان داد دو گروه در سه مقیاس از مقایسهای ارزیابی و گزارش بیمار از فعالیتهای متداول و معمولی زندگی تفاوت معنی داری با هم داشتند. این سه مقیاس عبارتند از: فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی.نتیجه گیری: شدت درد بیشتر در گروه سالمندان موجب تداخل بیشتر درد در زندگی روزانه و میزان حمایت و وابستگی به همسر یا فرد مهم زندگی آنان می شود. از طرف دیگر به نظر می رسد درد مزمن فعالیتهای دور از خانه، فعالیتهای اجتماعی و فعالیتهای عمومی سالمندان مبتلا به درد مزمن را بیشتر از بیماران عادی مبتلا به درد مزمن تحت تأثیر قرار می دهد. لذا در مراقبت از سالمندان مبتلا به درد مزمن باید بیشتر از افراد و بیماران عادی مبتلا به درد مزمن به فکر فعالیتهای عمومی، اجتماعی و بیرون خانه آنها بود.
مقایسه عملکرد خانواده بیماران مبتلا به اختلال مصرف مواد و خانواده افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی براساس نظر ""پیاژه"" انجام شده است . طبق نظر ""پیاژه""، عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی است . وقتی کودک واجد نگه داری ذهنی می شود، می تواند آن ها را یک به یک مطابقت دهد . دراین مطابقت ، علاوه برآنکه عناصررا ردیف می کند ، عناصر رادرهم طبقه بندی می کند . سؤال اصلی این است که اگر عدد، تـالیفی از ردیف کردن وطبقه بندی باشد، آیا بین عدد وردیف کردن رابطه ی علت ومعلولی برقرار است ویا این که صرفا"" همبستگی بالایی دارند ودریک سن به استقرار می رسند ؟ براین اساس دو فرضیه مطرح شده است که طی آن ها هرآزمودنی که واجد نگه داری ذهنی عدد باشد، واجد ردیف کردن نیز می باشد . فرضیه ی دیگر آن است که بین تغییرات نمرات عدد ونمرات ردیف کردن ، همبستگی بالا ومعتبری وجود دارد . برای آزمون فرضیه ها، 180 نفر از دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سه دسته ی سنی 6 ، 7 و 8 ساله به صورت تصادفی ومرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها براساس روش بالینی ""پیاژه"" و استفاده از مصاحبه ی بالینی انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده براساس دستورالعمل نمره گذاری، که توسط پورحسین (1370)برای جمعیت ایرانی اعتباریابی شده است، به صورت داده های فاصله ای توسط مشخصه های آماری همبستگی ""پیرسون""، آزمون tو تحلیل واریانس یک طرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن، عامل اصلی تحول شناختی است وکودکان ایرانی درسن 8 تا 8 سال و 11 ماه واجد نگه داری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی می شوند. همچنین بین فهم عدد وتوانایی ردیف کردن رابطه ی علیت وجود ندارد بلکه این دو توانایی با یکدیگر توازی وهمبستگی بالایی دارند؛ به عبارت دیگر، این ساخت ها همدیگر را تسهیل می کنند .
اثربخشی و مقایسه گروه درمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری و روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان
حوزههای تخصصی:
"هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی گروهدرمانی شناختی به شیوه منطقی ـ عاطفی ـ رفتاری با روش هومیوپاتی بر اختلال افسردگی زنان بود. به این منظور 30 بیمار مبتلا به این اختلال از میان مراجعهکنندگان به درمانگاه روانپزشکی نور شهر اصفهان که با نظر روانپزشک تشخیص افسردگی دریافت نموده و نیز از پرسشنامه افسردگی بک نمرهای بین 17 تا 30 کسب کرده بودند و هیچگونه اختلال طبی دیگری نداشته و در حال حاضر تحت درمان دیگری قرار نداشتند، انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی 15 نفری قرار گرفتند. جلسات گروهدرمانی شناختی به روش منطقیـ عاطفیـ رفتاری الیس به صورت 10 جلسه 90 دقیقهای یک بار در هفته بود. اعضای گروه هومیوپاتی نیز با اخذ مجوز از روانپزشک به پزشک هومیوپات ارجاع داده شده و به مدت 6 ماه به صورت انفرادی تحت درمان با داروهای هومیوپاتی قرار گرفتند. پس از اتمام مداخلات، دو گروه آزمایش دوباره با این پرسشنامه بهعنوان پسآزمون مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار اندازهگیری عبارت بود از: ارزیابی روانپزشکی طبق معیارهای DSM-IV-TR، پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه سنجش افسردگی بک. برای تجزیه و تحلیل دادهها از دو سطح آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید. در سطح توصیفی از شاخصهای فراوانی و درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس بهمنظور مقایسه تاثیر گروهدرمانی شناختی و هومیوپاتی بر میزان افسردگی و ازآزمون t همبسته برای بررسی اثربخشی دو روش مداخله بهطور جداگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بهکارگیری هر دو روش درمانی میزان افسردگی بیماران را کاهش داده است (05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد بین دو روش درمان از نظر اثربخشی تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0
"
عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان کشور
حوزههای تخصصی:
مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در میان نوجوانان یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جوامع است. پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مرتبط با مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان 18-13 کشور انجام شد. 2538 نفر از دانش آموزان راهنمایی و متوسطه و پیش دانشگاهی مشغول به تحصیل در (85-1384) از ده استان کشور (1255 دختر و 1283 پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و با استفاده از دو پرسشنامه بررسی وضعیت مصرف مواد و پرسشنامه عوامل خطر ساز و حفاظت کننده مصرف مواد (RAPI) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از روش تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد که مجموعه ای از عوامل خطر ساز و حفاظت کننده در چند حیطه مختلف با مصرف الکل، سیگار و سایر مواد در نوجوانان مرتبط است. در حیطه خانواده عوامل پیوند ضعیف با خانواده و تعارض های خانوادگی و در حیطه فردی عواملی مانند هیجان خواهی بالا، نگرش مثبت به مواد، سطح پایین جرأتمندی، خودپنداره منفی و خلق افسرده از مهمترین پیش بینی کننده های مصرف مواد در نوجوانان بودند. در حیطه اجتماعی و مدرسه داشتن همسالان مصرف کننده و دارای رفتارهای ضد اجتماعی و عدم تعهد به مدرسه و فضای روانی اجتماعی نامناسب مدرسه به طور معنی داری با مصرف مواد رابطه داشتند. با توجه به اینکه مصرف مواد در نوجوانان پدیده ای چندعاملی است، برنامه های پیشگیرانه باید چند سطحی بوده و عوامل خطر ساز و حفاظت کننده را در حیطه های مختلف هدف قرار دهند. طراحی مداخلات آموزشی برای والدین، کارکنان مدارس و نوجوانان باید بخش مهم برنامه های پیشگیرانه باشد. آموزش مهارت های زندگی برای ایجاد تغییر در دانش، نگرش و مهارت های فردی و اجتماعی نوجوانان می تواند در پیشگیری از مصرف مواد مؤثر واقع باشد.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری و درمان دارویی بر علایم اضطراب و تکانشگری مردان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمان واکنش در بیماران اسکیزوفرن و افراد عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
" مقدمه: هدف از انجام این تحقیق بررسی اختلالات توجه و ادراک در افراد دارای اسکیزوفرنی و مقایسه آنها با افراد عادی است.
روش: روش تحقیق آزمایشی و روش نمونهگیری بهصورت تصادفی است. 30 بیمار اسکیزوفرن به صورت تصادفی از بیماران بستریشده در بیمارستانهای اعصاب و روان شهر تهران (روزبه، مرکز روانپزشکی رازی و سرخهحصار) و 30 نفر از افراد عادی و طبیعی جامعه در دو گروه (آزمایش و گواه) بهصورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. ابزار بهکار گرفتهشده در این تحقیق، دستگاه واکنشسنج است که زمان پاسخگویی افراد به محرکهای نوری و صوتی را در یک هزارم ثانیه میسنجد.
یافتهها : بین نمرات میانگین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. به این معنی که افراد اسکیزوفرن، زمان بیشتری برای پاسخ به محرکهای نوری و صوتی نسبت به گروه گواه صرف میکردند.
نتیجهگیری: افراد اسکیزوفرن، به دلیل اختلالات عاطفی و هیجانی و خلق و خوی افسرده که باعث اختلال در توانایی و عملکرد آنها میشود، نمیتوانند به محرکهای صوتی و نوری پاسخ سریع دهند.
"
رابطه هوش هیجانی و مکانیزمهای دفاعی با اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"
مقیـاس هوش هیجانـی (بشارت، 2007)، پرسشنـامه سبـک دفـاعی (اندروز، سینگ، و باند، 1993) و مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS؛ وید و دیگران، 1992)، در 296 نفر از دانشجویان دانشگاه تهران با انتخاب تصادفی اجرا شد. نتایج نشان دادند که بین نمرههای کل هوش هیجانی، زیرمقیاس ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی معنادار وجود دارد. با کنترل اثر هوش هیجانی و مؤلفههای آن، بین مکانیزمهای دفاعی رشد یافته و رشد نایافته و پذیرش اعتیاد به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار مشاهده شد. اما با کنترل اثر مکانیزمهای دفاعی، هوش هیجانی، مؤلفه ادراک هیجانی و پذیرش اعتیاد رابطه منفی داشتند. بنابراین، سازه هوش هیجانی میتواند نقش متغیر میانجی نیرومند بین ویژگیهای هیجانی با پذیرش اعتیاد داشته باشد.
"
میزان شیوع اختلالات روان پزشکی در زندانیان زندان مرکزی سنندج(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ابعاد حرمت خود در دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در پژوهش حاضر، تاثیر نارساخوانی بر ابعاد حرمت خود در دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی بررسی شده است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه میزان حرمت خود عمومی، تحصیلی، جسمانی، خانوادگی و اجتماعی دانش آموزان نارساخوان و عادی است.
روش این پژوهش از نوع کاربردی است و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان نارساخوان و عادی پایه های سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بود. به منظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد40 دانش آموز نارساخوان در مقطع ابتدایی پس از اجرای آزمون های تشخیصی (آزمون هوشی و کسلر کودکان و آزمون اختلال خواندن) به شیوه نمونه گیری تصادفی خو شه ای چند مرحله ا ی به طور تصادفی انتخاب شدند. سپس 40 دانش آموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانش آموزان نارساخوان به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، از پرسشنامه پپ برای اندازه گیری میزان حرمت خود دانش آموزان نارساخوان و عادی استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده از طریق روشهای آماری تحلیل واریانس چند گانه( مانوا )و تحلیل واریانس یک راهه تجزیه وتحلیل شد. بر مبنای نتایج این پژوهش، بین حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی بین دانش آموزان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری مشاهده شد، اما بین حرمت خود جسمانی کودکان نارساخوان و عادی تفاوت معنا داری دیده نشد. به عبارت دیگر، کودکان نارساخوان در مقایسه با کودکان عادی حرمت خود عمومی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی کمتری دارند. اما هر دو گروه حرمت خود جسمانی یکسانی داشتند. بنابراین، بر مبنای نتایج این پژوهش، می توان به مسئولان آموزش و پرورش پیشنهاد کرد با به کار بردن راهبرد های آموزشی مؤثر در جهت افزایش میزان حرمت خود کودکان نارساخوان بکوشند.
"
نشخوار فکری : آغاز و دوام افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی نقش نشخوار فکری، وباورهای مثبت ومنفی فراشناخت مربوط به نشخوار فکری در شروع و دوام افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان پرداخت.
روش: این پژوهش از نوع پژوهشهای همبستگی چندمتغیری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه اصفهان بودند. نمونه آماری 120 دانشجوی دختر و پسر (60 و 60 ) بودند که به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه افسردگی بک ، مقیاسهای باورهای فراشناخت مثبت و منفی نشخوار فکری و پرسشنامه نشخوار فکری. دادههای به دست آمده به کمک همبستگی و رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: تحلیل آزمون همبستگی و تحلیل رگرسیون نشان داد که بین افسردگی و نشخوار فکری ضریب همبستگی (74/0= r )، بین افسردگی و باورهای مثبت (53/0 = r ) و بین افسردگی و باورهای منفی ضریب همبستگی (56/0 = r ) وجود دارد. ( 05/0 > p ). همچنین نتایج نشان داد که بین نشخوار فکری و باورهای مثبت ضریب همبستگی (48/0 = r ) و بین نشخوار فکری و باورهای منفی ضریب همبستگی خالص (58/0 = r ) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن است که نشخوار فکری به تنهایی میتواند 54 درصد تغییرات افسردگی را پیشبینی کند. با ورود باور مثبت به تحلیل، این عدد به 9/57 درصد میرسد و هنگام ورود باور منفی به تحلیل، این رقم به 61 درصد میرسد. به این ترتیب سهم نشخوار فکری در شکلگیری افسردگی 54 درصد، سهم باورهای مثبت 9/3 درصد و سهم باورهای منفی 1/3 درصد است.
نتیجهگیری : یافتههای این پژوهش نشان داد که نشخوار فکری، باورهای مثبت و منفی فراشناخت میتوانند پیش بینی کننده افسردگی باشنند.
"