فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
مقایسه ی آرای فلوطین درخصوص صادر اول با آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پساارسطویی افلوطین و نوافلاطونیان (3 و 4 ب.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
فلوطین به سه اقنوم احد، عقل و نفس قائل است که اقنوم دوم قابل تطبیق با صادر اول است. احد عقل را بی آن که بداند، به وجود می آورد. عقل به مثابه ی تصویر احد، ابتدا واحد و نامتعین است، اما سپس میلی گناه آلود او را از احد جدا می کند. عقل پس از جدایی، گویی پشیمان می شود و دوباره به سوی احد بازمی گردد. این بازگشت باعث متعین شدن عقل و کامل شدن فعلیت او و پیدایی ایده ها می شود. با این که تبیین فلوطین تفاوت های زیادی با آراء مستنبط از متون دینی در خصوص صادر اول دارد و به علاوه، بر اساس زمینه ی فکریِ کاملاً متفاوتی شکل گرفته است، مشابهت هایی نیز میان این دو وجود دارد. همچنین دست کم در برخی موارد، تفاوت ها کمتر از چیزی است که به نظر می آید. در این مقاله، مسائل درخورِ مقایسه ی دو دیدگاه تبیین و بررسی خواهد شد.
معرفى مجموعه مقالات استیون کتز
حوزههای تخصصی:
بررسی و نقد انگاره ارتداد، در مسیحیت کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دین، تکیه گاه بسیاری از مردم دنیا و امری فطری، عمیق و ریشه دار است. شناخت آموزه ها و جهان بینی ادیان، از طریق منابع آنها راهی برای کم کردن فاصله میان پیروان ادیان است. ورود و خروج یا تشرف و ارتداد، از مباحث مهم ادیان می باشد.
ارتداد در کاتولیک رد کامل ایمان مسیحی، توسط کسی است که قبلاً تعمید یافته است. ماهیت ارتداد در مقایسه با بدعت و شقاق وضوح بیشتری می یابد. انگاره ارتداد در منابع دینی و قانونی مسیحیت کاتولیک آمده و در سیر تاریخی خود در دوره های مختلف حکم یکسانی داشته؛ اما به واسطه نوع رابطه کلیسا با حاکمان و میزان دلبستگی حاکمان به دین در اجرا متفاوت بوده است. عقلانی نبودن آموزه های اصلی مسیحیت، کم رنگ شدن عقاید، افراط در مجازات و نحوه برخورد با ظالم، به عنوان عوامل تاثیرگذار در ارتداد بیان گردیده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و با رویکرد نقلی و تاریخی در صدد آشنایی، بررسی و نقد انگاره ارتداد در مسیحیت کاتولیک می باشد.
بررسی تطبیقی آرای ابن سینا و ساموئل کالریج در مورد تمایز میان خیال و تخیل(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی به نظریه اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مقاله حاضر بررسی و نقد نظریه اصلاح نژاد فرانسیس گالتُن است. گالتُن، پسر عموی چارلز داروین، با انجام مطالعات آماری بر روی افراد برجسته علمی، ادبی، ورزشی، و نظامی انگلستان در طول چندین نسل مدعی شد که هوش و قابلیت های طبیعی در انسان ها امری ارثی است. بر این اساس، وی نظریه اصلاح نژاد را مطرح ساخت که در جهت عکس نظریه داروین و بر مبنای انتخاب مصنوعی بود. هدف گالتُن از طرح نظریه اصلاح نژاد بهبود و اصلاح نسل و تبار انسان از طریق افزایش هوش و ممانعت از بلاهت و کودنی بود. درواقع، گالتُن مدعی بود، همانند حیوانات اهلی، انسان ها را نیز می توان با انتخاب مصنوعی اصلاح کرد. با شروع قرن بیستم ایده گالتُن به جنبشی اجتماعی و فراگیر در کشور های مختلف عالم از جمله انگلستان، امریکا و آلمان تبدیل شد و باعث تصویب قوانینی غیراخلاقی از سوی دولت ها همچون عقیم سازی اجباری و نظایر آن به بهانه اصلاح نسل شد. در آلمان نازی، جنبش اصلاح نژاد به ابزاری برای نژادپرستی و ارتکاب جنایت های بزرگ مبدل گشت. با این حال ایده اصلاح نژاد هیچ گاه به طور کامل از میان نرفت. پیشرفت های علمی در حوزه ژنتیک انسانی و کشف DNA انسان و نیز رمزگشایی از ژنوم انسانی همراه با عواملی دیگر باعث احیای نظریه اصلاح نژاد در سال های پس از جنگ جهانی دوم شد. جریان جدید اصلاح نژاد بر خلاف جریان اصلی آن، که ترکیبی از باور های علمی و شبه علمی بود، بر باور های علمی مبتنی بود. از این حیث اشکالات علمی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد بر آن وارد نبود. با این حال نظریه اصلاح نژاد همواره، چه در گذشته و چه در حال، به دلیل پیامد های خطیری که داشته است و نیز سوءاستفاده های زیادی که از آن شده است مورد نقد های اخلاقی جدی بوده است. در نوشتار حاضر سعی شده است مهم ترین نقد های علمی و اخلاقی وارد بر جریان اصلی اصلاح نژاد مورد بحث و فحص قرار گیرد.
عقلانیت: عقلانیت علمی و اتنومتدولوژی
حوزههای تخصصی:
مقایسه تقریر برهان جهان شناختی بر اثبات خدا نزد ابن سینا و سویین برن
حوزههای تخصصی:
تقریرهای مختلفی از براهین جهان شناختی در اثبات وجود خدا ارائه شده که یکی از معتبرترین آن ها، برهان وجوب و امکان است. ابن سینا آن را در چند کتاب خود به ویژه در «اشارات و تنبیهات» به تفصیل مطرح کرده؛ و آن را برهان صدیقین نامیده است. فیلسوف دین معاصر، ریچارد سویین برن نیز در ذیل براهین جهان شناختی، این برهان را مورد اشاره قرار داده است. هر چند تقریر این دو فیلسوف از برهان مذکور دارای مبانی و پیش فرض های مشترکی است؛ از قبیل غیر بدیهی دانستن وجود خدا، اثبات پذیر دانستن آن و استفاده از یکی از ویژگی های عالم به نام امکان، اما تفاوت های عمده ای نیز میان آن دو وجود دارد: از جمله این که ابن سینا، با ارائه برهان وجوب و امکان که یک قیاس مبتنی بر بدیهیات است، وجود خدا را به صورت یقینی اثبات پذیر می-داند، اما سویین برن با تکیه بر روش استقرایی و ارائه مجموعه براهین به جای یک برهان، وجود خداوند را به صورت محتمل قابل اثبات می داند. در این مقاله، با بررسی و مقایسه این دو تقریر معلوم می گردد که تقریر ابن سینا از این برهان، بر تقریر سویین برن رجحان دارد.
بررسی و نقد نگاه پست مدرنیسم به تعلیم و تربیت ارزش ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«پست مدرنیسم»، که در بستر سکولار غرب زاده شد، دارای ویژگی های زیر است: بر نسبی گرایی و کثرت گرایی تأکید و هرگونه باور یقینی و ارزش مطلق را مردود می داند؛ با ذات گرایی سر ستیز داشته، هویت انسان را برساختة اجتماعی می پندارد؛ ابتنای ارزش ها بر واقعیت های تکوینی و تأثیرات ضروری اعمال بر سرنوشت انسان را برنمی تابد. در اهداف تربیتی، بر نهادینه سازی کثرت گرایی، تقویت روحیة خودسامانی در فراگیران تأکید و در اصول تربیتی بر پرهیز از جزم گرایی، مبارزه با نظام مندی و تأکید بر آزادی های فردی اصرار می ورزد. در روش های تربیتی نیز بر گفتمان فراگیرمحوری، توجه جدی به حاشیه نشین ها و نفی الگوپذیری تأکید دارند.
این اندیشه، به رغم برخورداری از یک سلسله نقاط قوت، همچون مبارزه با «جهانی سازی»، مبارزه با «علم گرایی» و تأکید بر «پویایی»، از نقاط ضعف فراوان نیز رنج می برد. مهم ترین آنها، گسیختگی فکری و تناقض آشکار در اندیشه، نادیده انگاشتن واقعیت ها و معرفت های یقینی، همچنین ارزش های ثابت و فطری است.
روشنفکر و رسالت روشنفکری
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با یک مقدمه ی کوتاه شروع می گردد . سپس شرح مختصری بر مفاهیم نزدیک به مفهوم روشنفکر داده شده است ، مفاهیمی که گاهی سهواً و عمداً در جاهای مختلف به کار گرفته شده اند مانند : نخبه ، تحصیلکرده ، دانشمند، روشنگر، .... . به دنبال آن تاریخچه ی مختصری از روشنفکری در جهان آمده است . ادامه ی کار را با ارائه ی تاریخچه ی روشنفکری در ایران دنبال کرده ام . و قسمت اصلی کار مربوط می شود به نظریه ها و آراء نظریه پردازان شهیر در باره ی روشنفکر . در این قسمت روشنفکر و مفهوم و تاثیر آن در تکامل جامعه بحث و بررسی می شود و سعی شده است تا دیدگاه های حدود 50 اندیشمند جهانی در این باره آورده شود و از وارسی و بررسی نظر آنها شاخص های مشخص و نسبتاً دقیق برای این گروه ویژه تهیه گردد. لازم به ذکر است که دامنه ی این متفکران از افلاطون و ارسطو شروع شده و تا هاینریش هاینه و هابرماس ادامه دارد. اما به دلیل برجسته شدن مباحث روشنفکری در قرون 18 ، 19 و 20 عمدتاً روی اندیشمندان قرون جدید تکیه شده است . از جهت دیگر طیف دانشمندانی که از نظریات آنها استفاده گردیده است انواعی از همه ی تعلقات فکری و دیدگاه های کلان نظری را در خود جمع کرده است که عبارتند از : رادیکال، لیبرال، محافظه کار، چپ گرا، راست گرا، سنتی، فرد گرا، جمع گرا، دینی، غیردینی و ... . اضافه می گردد که در این نوشته ی کوتاه فقط و فقط آراء متفکران خارجی مورد بررسی قرار گرفته است و عمدتاً دیدگاه افرادی که اشتهار بین المللی در زمینه ی کار فکری دارند ، به میان آمده است . بررسی دیدگاه اندیشمندان داخلی وقت لازم و البته طاقت ویژه می خواهد که در اینجا از آن گریز زده است. پایان کار با یک نتیجه گیری مختصر و ارائه ی فهرست منابع تقدیم خوانندگان گرامی می شود .
ملاحظاتی رهیافتی از فلسفه تاریخ ابوعلی احمد مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۴۲
حوزههای تخصصی:
برآیند نگاه متفاوت ابو علی احمد بن محمد مسکویه رازی(م421ق) به پردازش تاریخ، ارائه نوعی تفسیر و تبیین انتقادی تاریخ و بیان گونهای فلسفه تاریخ بود. شیوة جدیدی که او از تلفیق و التقاط میان سه بینش تاریخی یا سنت تاریخ نگاری ایرانی و یونانی و اسلامی آفرید، بیانگر رویکرد آگاهانه و هدفمندی است که در سیر نگارش حوادث تاریخی و نوع نگاه نقادانة وی به رخدادها بسیار مؤثر بود. رهیافت بینش نقادانه او از یک سو عصاره فهم و ذکاوت تجربه گرایانة وی، از دیگر سو برآیند نگرش فلسفی و اخلاقی عملگرایانة او در تبیین حوادث تاریخی بود. بررسی دقیق کتاب تاریخی او که با نام پرمایة «تجارب الامم و تعاقب الهمم» آراسته است، نشان می دهد که ابو علی مسکویه رازی، افزون بر ارائه نظام نظری کلگرایانه مبتنی بر چگونگی تحول جوامع انسانی متفاوت با نگاه اسلاف خود ، به طرح فلسفه انتقادی تاریخ به بهترین وجه نظر دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن بررسی اسلوب و دیدگاه تاریخ نویسی مسکویه رازی، در خلال کتاب پیش گفته به نخستین بارقههای جامعهشناسی تاریخی و روانشناسی تاریخی و در یک کلام، فلسفه تاریخ از منظر او بپردازد.