فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
تحلیل مؤلفه های مفهومی دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش برانگیزترین مسائل مطرح در حوزة مباحث دین شناسی و خصوصاً فلسفة دین تعریف مفهوم دین و دست یابی به مؤلفه های اصلی آن است.
این مقاله پس از طرح تعریفی از دین، به نقد و تحلیل آن و بررسی نقاط قوت و ضعف آن خواهد پرداخت. توجه به سه حوزة «اعتقادات»، «اعمال»، و «احساسات»، در میان نیازها و توانایی های وجودی انسان، از امتیازات تعریف فوق و لازمة اصل جامعیت در تعریف است، اما تلاش برای حل مشکل تعریف دین حاصلی درپی نخواهد داشت مگر این که موارد زیر که از کاستی ها و موانع نظری تعریف مفهوم دین دانسته می شوند، ازمیان برداشته شوند: 1. دست یابی به حداقل مشترکات بین ادیان؛ 2. ابهام در تبیین عناصر اصلی تعریف؛ 3. شمولیت کل یک تعریف در حد عدم مانعیت آن؛ و 4. عدم احتساب وجود منفرد در تعریف دین. درنهایت ضرورت وجود یک «نگاه سیستمی» در تعریف این واژه را هم باید از مشکلات و چالش های این امر دانست و باید با در نظرداشتن آداب و شرایط علمی و روش مند به آن نگریست.
مقاله درپایان ما را به سمت تأمل در تعریف دیگری از مفهوم دین سوق می دهد تا از این طریق راهی به سوی تحلیل مؤلفه های مفهومی دین بگشاید.
فلسفه فیلم از دیدگاه ژان فرانسوا لیوتار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژان فرانسوا لیوتار چهار مقاله با موضوع سینما و مطالعات فیلم طی سال های 1973 تا 1995 نگاشته است که سپهر اندیشه او در این زمینه را تشکیل می دهند. این مقاله ها عبارت اند از: «ناسینما» (1973)؛ «ناخودآگاه در مقام میزانسن» (1977)؛ «دو دگردیسی امر اغواگر در سینما» (1979)؛ «ایده یک فیلم سلطه گر» (1995). گرچه دیدگاه فلسفی لیوتار در مقالات فوق منعکس است، لیکن ما در این پژوهش نظریه او را عطف به نظریه مونتاژ آیزنشتاین، توسعه می دهیم. این شیوه در کتاب هیولای هستی: سفری با هایدگر در راه سینمای ترس آگاهانه نیز به کار گرفته شده تا آرای هایدگر در تدوین نظریه ای سینمایی مبنی بر تجلی جلوه های ترس آگاهی، به مثابه رویداد حقیقت، تبیین شود.
گستره رمز در مثنوی مولانا
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۴ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
پوپر، اصل عقلانیت و نظریه های اقتصادی
حوزههای تخصصی:
فلسفه دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزههای تخصصی:
مسئله الهیات و زیباشناسی
بررسی و نقد معرفت شناسی دینی برند بلانشارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برند بلانشارد، یکی از فیلسوفان معاصر است که شهرت او، بیش از همه مرهون آرای او در حوزة معرفت شناسی دینی است. وی، به طور جدّی از عقل گرایی و بیّنه گرایی در معرفت شناسی دینی دفاع می کند و در این راستا، ایمان گرایی را مورد نقد جدّی قرار می دهد. او عقلانی بودن را مشخصة اصلی همة اقسام باورها، شامل باورهای دینی، می داند. با این حال، بلانشارد در نظام ایدئالیستی خود جایی برای مفهوم مبدأ عالم باز می کند؛ مفهومی که با برداشت سنتی و رسمی ادیان از مفهوم خدا قابل جمع نیست. در این مقاله نشان داده شده که بیّنه گرایی بلانشارد، در مواردی بسیار افراطی است و با جریان غالب در دورة معاصر چندان هم خوانی ندارد. وی مدعیاتی را مطرح می کند که امروزه قابل بحث است؛ از جمله معتقد است که در قرن بیستم، غلبة نگاه علمی باعث شده تا نگاه دینی (در معنای سنتی آن) میدان را به حریف واگذار کند.
پدیدارشناسی دین و مقایسة ویژگی های آن با پدیدارشناسی فلسفی
حوزههای تخصصی:
«پدیدارشناسی دین» یکی از مطرح ترین و پرکاربردترین رویکردها در مطالعات دین است. بنابراین، شناخت ویژگی ها و مؤلفه های جوهری این رویکرد برای دین پژوهان اهمیت زیادی دارد. ممکن است تصور بر این باشد که پدیدارشناسی دین چیزی جز کاربستِ رویکرد پدیدارشناسی فلسفی در فهم دین نیست. اما آیا این رویکرد در تمام ویژگی ها و در ذاتِ خود، عیناً با پدیدارشناسی در مفهوم فلسفی مشارک است؟ یا در آن باید به جست وجوی ویژگی ها و جوهری متفاوت بود؟ و آیا هر عیب و هنری که برای پدیدارشناسی فلسفی صادق باشد بر پدیدارشناسی دین نیز صدق می کند؟ این نوشتار پس از توصیف و تبیین ویژگی های پدیدارشناسی، کوشیده است مؤلفه ها و ویژگی های رویکرد پدیدارشناسی دین را شناسایی کند تا از آن میان، جوهری ترین مؤلفة این رویکرد را استنباط کند و نسبت آن را با رویکرد پدیدارشناسی فلسفی معلوم سازد. حاصل این جستار بجز آشکار کردن نسبت این دو، شناخت و تبیین برخی از مؤلفه ها و ویژگی های اختصاصی و متمایز پدیدارشناسی دین است که خود می تواند به استفادة درست از رویکردی که چاره ای از به کارگیری آن در بسیاری از پژوهش های دینی نیست، مدد رساند.
تحلیلى فلسفى از ماهیت شادى و بررسى انتقادى ارتباط آن با هدفمندى و معنادارى زندگى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث شادى که از مباحث فلسفى یونان آغاز شده بود، در فلسفه اسلامى دنبال شد. ماهیت شادى ترکیبى از ابعاد شناختى و تجربه احساسى دانسته مى شد که با تعاریف امروزین در روان شناسىِ شادى تطبیق پذیر است. توجه به دو سطح شادى هیجانى و شادى معنوى با دو اصطلاح فرح و بهجت در مباحث ابن سینا و پیوند شادى و معنویت، از دستاوردهاى معرفتى فلسفه اسلامى است. در مباحث روان شناسى مثبت نگر و فرقه هایى چون لامائیزم، ارتباط شادى با هدفمندى و معنادارى زندگى چنان تنگاتنگ شده است که شادى به منزله هدف زندگى همه انسان ها و مؤلفه اصلى معنادارى معرفى مى شود؛ اما در تحلیلى عمیق تر روشن مى شود که شادى معلول هدفمندى و نه علت آن است و زمانى مى تواند در معنادارى زندگى دخیل شود که با معنویت و اهداف کمالى برتر پیوند یابد و به منزله نتیجه و میوه این پیوند کانون توجه قرار گیرد. مباحث رویکرد هدف ساز شادى، تنها فرمالیزمى از شادى ارائه کرده و بعد غایت شناختى آن را بدون توجه به ساحت ارزش شناختى کانون توجه قرار داده است.
درآمدی تاریخی بر فلسفه اخلاق معاصر
منبع:
تردید بهار ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
زندگی و منشا آن
زبان دینی و معنا
حوزههای تخصصی: