فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۶۲۱ تا ۱۲٬۶۴۰ مورد از کل ۵۲٬۵۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
نوع ارتباط انسان با خدا بر کیفیت رابطه با خود، دیگران و طبیعت تأثیر مستقیم دارد. انسان در رابطه با خدا، تصورات متعددی دارد که دو تصور خدای متشخص و غیر متشخص از همه مهم تر است. قشیری از بزرگان مشایخ صوفیه است که با تأکید بر مقیّد بودن انسان به کسب معرفت خداوند و پیروی از شریعت پیامبر از سویی و شناخت جایگاه انسان در هستی از سوی دیگر بر روابط چهارگانه ارتباط انسان با خدا، خود، دیگر انسان ها و طبیعت تأکید فراوان دارد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با واکاوی ترجمه رساله قشیریه، به بررسی ارتباط انسان با خدا، خود، دیگران و طبیعت از منظر قشیری می پردازد. نتیجه پژوهش نشان می دهد که وی با درک خاصی از تصور خدای متشخص(انسان وار)در نحوه ارتباط انسان با خود، دیگران و طبیعت، آموزه ها و اندیشه های والایی دارد که این مقاله به تحلیل و نقد هر کدام از این ارتباطات پرداخته است.
تحلیل مردسالاری و برون همسری در شاهنامه بر اساس اسطوره آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شاهنامه، پادشاهان و یلان برجسته ایرانی با زنانی غیرایرانی و عموماً تورانی ازدواج می کنند که از این ازدواج ها با عنوان برون همسری یا ازدواج برون قبیله ای یاد می شود. در نمادشناسی باستانیِ شاهنامه، ایران سرزمین مقدّس و اهورایی و توران سرزمین آلودگی ها و نیروهای اهریمنی است. از سوی دیگر، در باورشناسی باستانی، زنان کانون های آمیختگی و وابستگی به زمین هستند و در مقابل، مردان موجوداتی اهورایی، آسمانی و فارغ از آلودگی های زمینی به شمار می آیند. همچنین اسطوره زیرساختی مردسالارانه دارد و حماسه ملّی ایران نیز که برآمده از اسطوره است، از این دیدگاه متأثّر شده است. این مقاله کوششی است برای بررسی پیوندهای برون همسری در شاهنامه بر اساس اسطوره آفرینش و تحلیل عواملی که نشان دهنده زیرساخت مردسالارانه این داستان هاست
مفاهیم معطوف به انتظار در شعر کهن فارسی (با رویکرد روایی تمثیلی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۷ بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۳
129 - 146
حوزههای تخصصی:
شاعران فارسی زبان با دلبستگی به دین اسلام تمدنی اسلامی– ایرانی را پایه گذاری کردند که آموزه های دینی معطوف به انتظار در شعر کهن فارسی توسط این شاعران متجلی شده است. در این پژوهش با استخراج اشعار با مضامینی پیرامون مفاهیم آخرالزمانی شامل مقولاتی چون: دجال، رجعت، امامت و ... در محدوده زمانی قرن پنجم الی دهم هجری قمری، یک طبقه بندی از اشعار ارائه شد و سپس با توجه به تفسیرهای ادبی، سیمای موعود، نشانه های ظهور و ویژگی های عصر ظهور با تطبیق بر آیات و روایات در شعر فارسی به شیوه توصیفی - تحلیلی ارائه گردید. نتایج حاکی از آن است که اشارات شاعران در اشعار به مسأله موعود ریشه روایی دارد، دیدگاه شاعران جنبه عقلانی داشته و مبتنی بر احادیث و آیات قرآنی است که مورد تأیید علمای شیعه و سنی نیز می باشد، شعر شاعران با موضوع مهدویت در گذشت قرن ها، فرهنگی با عنوان شعر مهدوی را به وجود آورده است و تمدنی عظیم و اسلامی را بنیاد گذاشته است.
نقش تمثیلی حیوانات در روند داستان های شاهنامه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۷ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۶
111 - 132
حوزههای تخصصی:
حیوانات با ایفای نقش تمثیلی و نمادین غیر از اینکه، موجب غنای محتوا و جذابیّت داستان ها می شوند، شاعران و نویسندگان از رویکرد تمثیلی نقش آنها، بیشتر برای تحقق اهداف تعلیمی و اخلاقی سود می جویند حکیم فردوسی از این رهگذر توانسته است با پندار شخصیت بخشی به حیوانات، ضمن ایجاد شورانگیزی در داستان های شاهنامه، پیوند و همبستگی میان انسان نخستین وحیوانات را به هنر تمثیل به تصویر کشیده و در راستای تعالیم اخلاقی خود که با رنگی حماسی و اسطوره ای تظاهر می یابد به خوبی استفاده نماید. در این مقاله حیوانات نقش آفرین در شاهنامه به سه گروه اهورایی، اهریمنی و اهورایی – اهریمنی تقسیم شده اند و نقش تمثیلی آن ها با ذکر شواهد مورد بررسی قرار گرفته است.
مولانا و ابلیس امیدوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناامیدی از بخشایش خداوندی از بنیانی ترین ویژگی های شخصیت ابلیس است که از دیرباز بر آن انگشت گذاشته اند. در مثنوی و غزلیات شمس ابلیس همان شخصیت رانده، لعین و ناامید است، اما مولانا در لحظه هایی ویژه سرور مهجوران را در چشم انداز امید جای می دهد و داستان آفرینش را از زاویه ای دیگر می نگرد. این چشم انداز با سنت دفاع از ابلیس در فرهنگ عرفانی ما پیوند می گیرد؛ سنتی که خود خلاف آمد رویکرد سنت عرفانی به ابلیس است؛ سنتی محدود و مهجور اما چشمگیر و تأمل برانگیز. اشاره به امیدواری ابلیس هرچند پیش از مولانا نمونه های پراکنده و انگشت شماری دارد، شیوه بیان و نگاه مولانا در این زمینه یگانه است؛ نگاهی که پرورده نظام جهان شناختی اوست. نکته درخور دقت آنکه حتی در میراث عارفانی که از ابلیس دفاع کرده اند تکیه و تأکیدی هم سنگ مولانا دراین باره نیست و ابلیس بیشتر در سیمای عاشقی تراژیک نمایان می شود.
تحلیل زیبایی شناختی چند عنصر داستانی در سه رمان رضا امیرخانی (ارمیا، من او، بیوتن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رضا امیرخانی»، نویسنده ای با سبک منحصر به فرد است که داستان هایش را از آثار دیگر داستان نویسان معاصر متمایز می کند. از جمله این ویژگی های خاص می توان به رسم الخط عجیب، یا بازی های زبانی و استفاده مناسب از معانی و شکل های گوناگون کلمات اشاره کرد که به عنوان سبک خاص و منحصر به فرد نویسنده در این مقاله بررسی و تحلیل شده است. در این نوشتار، سه رمان رضا امیرخانی به نام های «ارمیا»، «منِ او» و «بیوتن» از منظر نحوه کاربرد عناصر داستانی بررسی شده است. با توجه به نتایج این جستار می توان استفاده به جا و مناسب از عناصر داستانی، توصیف های زنده و ماهرانه ای از مکان ها، شخصیت ها و احساساتشان را - به طوری که خواننده به خوبی بتواند خود را در صحنه های داستان ها تصور کند - از ویژگی های سبکی این نویسنده برشمرد.
نماد انگاری مفاهیم قرآنی مرتبط به زن در تفسیر عرفانی منسوب به ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نماد هر تصویر و گفتاری است که علاوه بر معنای صریح دارای معنای کنایی و پنهان است. نماد در بین متصوفه و عرفا کاربردی وسیع داشته است و در آثار مختلف آنها به ویژه تفاسیر عرفانی همچون تفسیر القرآن الکریم منسوب به ابن عربی به کار رفته است. در این تفسیر نمونه های فراوانی از نماد انگاری واژگان قرآن، ارائه تفسیر نمادین از مفاهیم قرآنی و داستانهای قرآنی مانند داستان حضرت مریم وحضرت عیسی( ع) و تطبیق آیات قرآن بر اندیشه عرفانی وی به چشم می خورد. در تفسیر منسوب به ابن عربی واژگان، عبارات، آیات وسوره های قرآنی طبق فلسفه عرفانی نویسنده تأویل، تفسیر و نماد انگاری شده است. یکی از اقسام نمادها در آرای ابن عربی مربوط به مفهوم زن است. این مقاله قصد دارد با بررسی نمادهای مرتبط با این حوزه مفهومی نمادانگاری مفاهیم قرآنی در آرای ابن عربی را تبیین کند.
دیدگاه های اخلاقی و تربیتی در شعر وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت یکی از برجسته ترین درونمایه ها و اغراض شعر فارسی است. این نوع ادبی، بیش از دیگر انواع، ذهن و زبان شاعران و سخنوران ادب فارسی را به خود مشغول کرده است. وحشی بافقی علیرغم اینکه شاعری وقوع پرداز بوده و عنصر غالب اشعار او عشق است ولی بخش عمده ای از ابیات و اشعار خود را چه در خلد برین که اثری تعلیمی اخلاقی است و چه در دیگر منظومه ها و قالبهای شعری اش به موضوع تعلیم و تربیت اختصاص داده است. او مدتی به مکتب داری اشتغال داشته و پاره ای از موازین و شیوه های تعلیم و تربیت که در نظر مربیان امروزی این فن نیز پذیرفته شده است در اشعارش انعکاس یافته است. مهمتر از آن، تبیین مفاهیم و فضایل دینی و اخلاقی چون قناعت، جود و بخشش، عدل و انصاف و تحسین آنها و تشریح رذایل اخلاقی چون تظاهر، کبر، حرص و حسد و تحذیر از آنها، از جمله موضوعاتی است که جنبه تعلیمی و اخلاقی شعر او را برجسته کرده است. در میان مفاهیم اخلاقی و ارزشی، مباحثی نه چندان دلپسند چون تن دادن به حقارت و ذلت نیز در شعر او به چشم می خورد که شاید این امر بیشتر ناشی از پیروی او از سنن ادبی رایج در شعر فارسی باشد. این مقاله بر آن است که دیدگاه های اخلاقی و تربیتی وحشی را با استناد به اشعار وی بررسی و ارزیابی کند و بسامد آنها را به شکل جدول و نمودار بر اساس روش تحلیل آماری نشان دهد.
تدوین محتوای خواندن برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان با استفاده از قصه های قرآن
حوزههای تخصصی:
در میان چهار مهارت اصلی در آموزش، خواندن مهارت مهمی به حساب می آید که نقش زیادی در پیشرفت زبانی و تقویت توانش ارتباطی زبان آموزان دارد. یکی از عوامل تأثیرگذار در یادگیری این مهارت، تهیه و تدوین متن های مناسب و سطح بندی شده برای خواندن است که علاوه بر اطلاعات زبانی، می توان اطلاعات مربوط به فرهنگ و اجتماع را نیز به فراگیران آموزش داد. در نظام آموزشی جامعه ما در زمینه تهیه چنین متونی در آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان چندان کار علمی و اصلی انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به کمک رویکرد تهیه و تدوین محتوا، محتوایی منسجم و سطح بندی شده را برای آموزش این مهارت بر اساس قصّه های قرآن ارائه دهد. بدین منظور، ابتدا قصه قرآنی به لحاظ کمّی و کیفی و بر اساس فرمول خوانایی مورد تحلیل قرار گرفته است. در گام بعد، بر اساس اصول مرتبط با تهیه محتوا و نظریات مرتبط با رویکرد فعالیت محور، به تهیه مواد آموزشی برای مهارت خواندن به فراگیران غیرفارسی زبان بزرگ سال با سطح زبانی متوسط پرداخته شده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد داستان های قرآنی برای آموزش زبان فارسی ظرفیّت دارند؛ زیرا دارای ویژگی هایی از قبیل واقعی بودن، جذابیت، تنوع و آشنا بودن برای فراگیران هستند که این ویژگی ها مطلوب همه نظریه های آموزش زبان است. همچنین استفاده از داستان های قرآنی در آموزش زبان فارسی به بهترین نحو به گسترش فرهنگ اسلامی- ایرانی کمک می کند. همچنین تدوین این داستان ها متناسب با سطح توانایی زبان آموزان و استفاده از شاخص خوانایی در زمینه تهیه و تدوین مواد درسی می تواند راهگشا باشد.
تحلیل مؤلفه های تاریخی ادبی منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری (با تکیه بر بخش حمله ی نادرشاه به شبه قاره هند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری منظومه ای تاریخ بنیاد است که به سرگذشت نادر و سپاهیانش و مردم ایران در دوره ی افشاریه اختصاص دارد. یکی از بخش های مهم وبرجسته ی این منظومه، بخش مربوط به لشکرکشی نادرشاه به شبه قاره هند است که در این منظومه و دیگر کتب تاریخی با اختلافاتی در کم و کیف حوادث و زمان و مکان و شخصیت ها آمده است. تحقیق حاضر بر آن است تا با شیوه ی تحقیق کتابخانه ای و با روش سنجشی - تحلیلی پاسخی برای این سؤال بیابد که: با توجه به این که منظومه ی حماسی شاهنامه ی نادری بر اساس وقایع تاریخی دوران نادرشاه افشار به رشته ی نظم کشیده شده و در بنیاد اثری تاریخی به حساب می آید، وجود چه عناصری در این متن ادبی، آن را از متون تاریخی صرف متمایز ساخته است؟ از جمله نتایج تحقیق آن که وجود تعابیر و تشبیهات شاعرانه، تکیه بر توصیف جزئیات صحنه ها و نیز آوردن تمثیل و پند واندرز و ساقینامه از وجوهی است که این منظومه را از متون تاریخی صرف متمایز می کند.
چرایی و چگونگی ساختار نقیضه پردازی در کتاب عقایدالنسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقایدالنسا تألیف آقاجمال خوانساری یکی از ارزشمندترین رسائلی است که به حوزه ادبیات عامه تعلق دارد. این رساله از نظر محتوا ارزش فراوانی در شناخت زنان و به ویژه زنان عصر صفوی دارد. اگرچه در این اثر به رفتار و آداب زنان در ارتباط با دیگران، تعریض و انتقاد شده است؛ اما محتوای آن تنها بیانگر روابط و عادات زنان نیست، بلکه اهمیت بسیاری در شناخت اجتماع آن دوران و روابط حاکم بر افراد جامعه دارد. گذشته از اهمیت محتوایی، این اثر از نظر ساختار نیز ویژگی منحصر به فردی دارد. شیوه روایت در این کتاب به سبک نقیضه پردازی است. نقیضه پردازی یکی از روش های طنزپردازی است که چندان به آن توجه نشده است.
تحلیل این اثر با استناد به منابع موجود و نیز با هدف روشن شدن ارزش محتوایی و ساختاری این اثر است. از آنجا که ساختار نقیضی این اثر به یاری نقض و قلب محتوایِ رسائل عملیه نگاشته شده، نگاهی اجمالی به محتوای آن نیز بایسته است. بررسی انواع نقیضه، کارکرد این تکنیک و هدف کاربرد این روش، مسائلی هستند که در نوشتار حاضر بدان ها خواهیم پرداخت. این رساله از دو جنبه محتوا و ساختار از منابع ارزشمند ادبیات عامه شمرده می شود
نظریه بیت شکسته از ویکتور هوگو تا نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما یوشیج بخشی از شعر افسانه را نخستین بار در هفته نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند و مقدمه ای به آن افزود که از حیث نظری در زمینه نگارش شعر مطالب تازه ای دربرداشت. او در این مقدمه، قالب افسانه را «نمایش» نامید و تلاش کرد نشان دهد آنچه در این شعر از لحاظ سرپیچی از قواعد کُهن سخن سرایی فارسی انجام داده است راهکار تازه ای برای ایجاد گفتاری «طبیعی» در شعر است. با اینکه او همان جا وعده به پرده گذاشتن افسانه و نگارش «نمایش»های دیگری را نیز به مخاطب خود داد، دلایل موجود دال بر این واقعیت است که افسانه هیچ گاه به عنوان نمایشنامه شناخته نشد و هرگز بر صحنه تئاتر نرفت. خود نیما نیز بعدها هرگاه از افسانه سخن راند، آن را منحصراً «شعر» یا «منظومه» خواند. در این مقاله نشان می دهیم که نیما در نگارش افسانه و مقدمه آن تحت تأثیر نظریه «بیت شکسته» ویکتور هوگو شاعر رُمانتیک فرانسوی بود و تسمیه «نمایش» صرفاً به مثابه پُلی بود تا از طریق آن بتواند این فن «نوین» غربی را در شعر فارسی پیاده کند.
«کفش های مکاشفه» و رویکرد نوستالژیک
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال سوم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
91 - 109
حوزههای تخصصی:
نوستالژی یکی از مباحث مطرح در نقد روان شناسی است که در فارسی به حسرت سروده یا دل تنگی بازگردانی شده است. حسرت گذشته های شیرین و تقابل زمان حال با گذشته، نوستالژی نامیده می شود. غم غربت و دوری از وطن، یادکرد مرگ، حسرت دوران کودکی و جوانی، جدایی معشوق، یاد دوران باشکوه تاریخ، باستان گرایی و آرزومندی آرمان شهر از مولفه های آن به شمار می روند. احمد عزیزی، شاعر معاصر، اشکال و ابعادی از دردمندی، حسرت و دل تنگی را در شعر خود به نمایش گذاشته است. این مقاله ی تحلیلی- توصیفی به بررسی اشعار وی در مجموعه شعر«کفش های مکاشفه» پرداخته و در رویکرد نوستالژیک وی به غربت، یاد گذشته، یادکرد مرگ و خاطرات کودکی و جوانی، نوستالژی عارفانه و مولفه های بازگشت به تاریخ و اسطوره و آرزوی آرمان شهر در مجموعه شعر «کفش های مکاشفه» تامّلی نموده است. مهم ترین دستاورد این پژوهش شناسایی عوامل گوناگون تاثیرگذار بر اندیشه و ذهن شاعر در رویکرد نوستالژیک وی در این مجموعه شعر با ذکر نمونه ها و مصادیق شعری است. واژگان کلیدی: نوستالژی، خاطره ی فردی، خاطره ی جمعی، احمد عزیزی، کفش های مکاشفه
فریدون دهقان، کاوه آهنگر و ضحاکْ دیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان پژوهندگان شاهنامه، علی حصوری و به پیروی از او احمد شاملو بر آن است که ضحّاک در پی بازسازیِ جامعه ی اشتراکی و بی طبقه، جمشید را که مطابق با اوستا، داراییِ دیوان (به گمان حصوری توده ی مردم) را ستانده و جامعه ای طبقاتی را طرح ریخته، از پای در می آورد؛ امّا فریدون به یاری کاوه، با از میان بُردنِ ضحّاک، دوباره جامعه ی طبقاتی را بنیان می نهد. مطابق با گاهان، دیوان کسانی اند که کِشت نمی کنند و دام نمی پرورند؛ بنابراین، جمشید داراییِ کسانی همانندِ ضحّاک که پدر دام پرورِ خویش، آبتینِ زارع، گاو برمایه را می کُشد و مرغزار را از بین می بَرَد و در یک کلام، سرمایه کسانی را که مانعِ تولیدند، متصرّف می شود؛ نـه تـوده ی رنج کِشِ جامعه را. نیز بـه هیچ روی، ضحّاک جامعه ی بی طبقه نساخته؛ بلکه در حکومت او، دو طبقه ی ممتازِ ارتشتار و موبد، بازسازی می شوند؛ به این معنی که پیش از سقوطِ جمشید، ارتشتاران، هواخواهِ او می شوند و طبقه ی موبدان نیز در تعبیرِ خوابِ هولناکِ ضحّاک، وارد دربارش می شوند. تنها دو طبقه ی دهقان و صنعتگرند که به دلیل سیاست های ضدِّ تولیدِ مرد تازی از میان رفته اند که این دو طبقه، در چهره ی فریدون و کاوه آشکار می شوند. فریدون اگرچه در شاهنامه پادشاه است، مطابق بـا متن دین کرد، فرّه ی کشاورزی دارد و نامِ پدرش در اوستا آثویه به معنایِ آب یار است و آن را نشانی بر زارع بودنِ خاندانِ او انگاشته اند. هم چنین کاوه ی آهنگر در تاریخ بلعمی به کشاورزی شناخته شده؛ پس می توان ستیزِ فریدون و کاوه با ضحّاک را ستیز دهقانان با دشمنانِ کشت و دام و صنعت دانست.
Федор Достоевский против Людвига Фейербаха и Макса Штирнера (О романе Ф.М. Достоевского «Братья Карамазовы») (فیودور داستایفسکی در تقابل با لودویگ فه یرباخ و ماکس شتیرنر (بر اساس رمان «برادران کارامازوف» اثر داستایفسکی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از متاموضوع داستایفسکی سخن خواهد رفت که در بسیاری از آثار او؛ به ویژه به طور گسترده در رمان «برادران کارامازوف» نمایانده شده است. قهرمان اصلی این رمان به پرسشی دچار می شود که دیگر قهرمانان اصلی رمان نیز، هریک به گونه ای درصدد پاسخ گفتن به آن برمی آیند. این پرسش حاوی هم وابستگی میان ایمان و اخلاقیات است: «اگر خدا نیست پس هر چیزی و هر کاری مجاز است؟» در این مقاله نشان داده شده که در طرح این مسئله، تئوری های فلسفی معاصر داستایفسکی منعکس شده اند؛ ازجمله تئوری «لودویگ فه یرباخ» یا تئوری «من خودم» (ماکس شتیرنر) که بر اساس آن ها «انسانیت» نزد انسان مدرن باید در جایگاه خدا قرار گیرد. داستایفسکی نقص عقاید و دیدگاه های ایوان کارامازوف را که در نهایت منجر به قتل پدر وی خواهد شد، آشکار می سازد. دیدگاه «زوسیم پیر» درباره اینکه «عشق فعال» به نزدیکان، به طور قطع و یقین به ایمان به خدا ختم خواهد شد، به عقاید داستایفسکی نزدیک تر است.