فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۸۸۱ تا ۴۴٬۹۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
مکاتبات وَن گوگ نه تنها سند مهمی از حیات و سیر تحول نقاشی محسوب می شود، بلکه می تواند به عنوان یک اثر درخور توجه از یک نظریه پرداز قابل در حوزه «تولید هنری» مطرح گردد. مقاله حاضر می کوشد تا با بهره گیری از چند مفهوم کلیدی در حوزه تولید هنری چون غیرشخصی (عامی) سازی خلاقانه یا پیشامد، به عناصر خاص رفتار نقاش به عنوان یک خالق از ورای نامه های ون گوگ پی برده و نشان دهد که کار او می تواند به لطف همپوشانی بی نقص خود با شاخص های تولید هنری/بوطیقای معاصر «تفسیر» شود.
زنانگی زمین و تحلیل ابعاد کهن الگویی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
175 - 194
حوزههای تخصصی:
زمین، یکی از کلیدی ترین اجرام طبیعی در قرآن کریم است که نقش های مختلفی را نیز به خود گرفته است. مروری بر تاریخ مذهبی این عنصر کیهانی در میان اقوام مختلف جهان، نشان از اهمیت جنسی آن در باورهای کهن مردمان ازجمله منطقه بین النهرین و سرزمین اقوام سامی دارد که همگی نیز در قالب مادینگی تجلی یافته اند. در همین زمینه، این پژوهش بر آن است که زمین را در این بافت تاریخی-مذهبی بررسی کند و تجلیات زنانه آن را در قرآن کریم براساس رویکرد نقد کهن الگویی بررسی کند. سؤالات اصلی این پژوهش عبارت اند از: دیرینه بن مایه اسطوره ای زنانگی زمین در باورهای فرهنگی اقوام سامی چگونه است؟ آیا می توان این گونه بن مایه ها را در لابه لای آیات قرآن کریم نیز پی جویی کرد؟ در این صورت مهم ترین نمودها و تجلیات آن کدامند؟ واکاوی این گونه تجلیات در فهم پیام هدایت قرآن چه تأثیری دارند؟ مدعای نوشتار آن است که قرآن کریم با رویکردی ایجابی به زنانگی زمین، از مزایای کهن الگویی آن بهره برده و با کارکردی تعلیمی از آن، علاوه بر اصلاح خودآگاه، ایجاد تعادل در ناخودآگاه آدمیان را نیز مدنظر داشته است. برهمین اساس از منظر قرآن کریم درک این زنانگی، پلی است برای تعالی به سمت الله و آغاز شکوفایی.
الانزیاح فی البنیة النصیة عند بشری البستانی؛ تراسل الحواس أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
104-73
حوزههای تخصصی:
لیس التراسل بین الحواس خروجاً عن العادة والمعیاریَة ولعباً لغویاً مجرداً من الفاعلیة والتأثیر بل یتوخی المبدع بکسر العلاقات بین الحواس قدراً کبیراً من التأثیر والإیحاء فی منطقة التلقی وهو سر فاعلیَة الاستعارة ومصدر حرکیِة الصورة الشعریِة ومن أهم مقومات حرفنة التشکیل الشعری الحداثی، والحرفنة هی الشکل الفنی الجمالی للشعر وبیئاته التشکیلیِة وارتفاعه جمالیاً وهی تتحقق فی الشعر المعاصر نتیجة وجود المؤثرات الجمالیِة فی الشعر والتراسل من أهم هذه المؤثرات التی تزید من جمالیِة الشعر والشعر یقدر بهذه الجملیِة المتأتیة من خرق العلاقات بین الحواس أن یشع فی وجدان المتلقی. من شأن هذا البحث أن یأخذ خطاب البستانی الشعری بالفحص والتحلیل للکشف عن الدور الذی یضطلع به تراسل الحواس فی هذا الخطاب الشعری الحداثی جمالیاً وتعبیریاً والقبض علی تأثیراته علی الفاعلیِة فی التعبیر الشعری وبیان ما یشعُ عنه من الدلالات والإیحاءات. فقد اعتمد البحث للتوصل إلی أهدافه المتوخاة علی المنهج الوصفی – التحلیلی وأخذ السیمیائیِةَ مساراً له فی التحلیل وجاء البحث فی المحورین: الحسی والدلالی. خطاب البستانی لا یستکین فی بنیته للمهادنة وما یتوقعه المتلقی من تراتبیة السیاق بل یعمل علی کسر أفق التلقی بالانحراف عن المعیاریة وخرق العلاقات المألوفة بین الحواس فی النص الشعری للتوصل إلی القدر الأکبر من الإثارة الجمالیة والدهشة عند المتلقی وزیادة فی المعانی حیث یأتی حضور تراسل الحواس لخلق المعادل الموضوعی لما یجری فی الواقع العراقی عند الاحتلال والحکم الدکتاتوری ولتجسید المجتمع الذکوری ومن أهم ما توصل إلیه البحث بعد مقاربة شعر البستانی هو أن التراسل بین المرئی والشمی فی التراسل الحسی وبین الشمی والانتزاعی فی التراسل الدلالی أکثر حضوراً فی خطاباتها کما ظهر أنها ما وظَفت التراسل ما بین الشمی واللمسی والذائقی اللمسی فی التراسل الحسی والتراسل حدث بکسر العلاقة وتجاوز المألوف بین الموصوف والصفة وبین الفعل والفاعل وبین المبتدا والخبر والمضاف والمضاف إلیه فی مستوی الحواس وهذا الکسر والانتهاک فی المضاف والمضاف إلیه أکثر حضوراً فی خطاب بشری الشعری.
برررسی تاثیر زبان محاوره در دستور زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
رئالیسم جادویی در داستان های غلامرضا رضایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تخیل،نیمه پنهان واقعیت یعنی حقیقت را بازمی نماید و بن مایه ای است که خالق دنیای شگفت ادبیات است و به آن امکان می دهد تا با بازآفرینی واقعیات، درک بهتر آن را از خلال تصویرگری خلاق فراهم آورد. مناطق بدوی جنوب در داستان های اقلیمی، جلوه هایی از ترس و تنهایی وهمناک را متصور می سازند. باورهای عجیب و غریب، فقر اقتصادی و فرهنگی مردم در مناطق دورافتاده و طبیعی که خشن و ترسناک است، رئالیسم جادویی را در آثار برخی نویسندگان رقم زده است. در این شیوه الگوهای واقع گرایی با خیال، وهم و عناصر سحرآمیز درهم می آمیزد. در این آمیزش در داستان های رضایی ترکیبی به وجود آمده است که خصوصیتی مستقل و جداگانه دارد و رویا و واقعیت چنان به هم جوش خورده اند که خیالی بودن این وقایع جنبه ای واقعی پیدا می کند.در چند اثر غلامرضا رضایی به داستان هایی برمی خوریم که وهم و حقیقت باهم درآمیخته به طوری که خواننده توالی زمان را جابه جا می یابد؛ اما همین خصوصیت، کیفیتی تازه و بدیع به وجود آورده است. در این مقاله، بازتاب رئالیسم جادویی در مجموعه داستان های رضایی مورد بررسی قرار گرفته است. ازویژگی های مهم داستان های رضایی می-توان: وهم و خیال پردازی، اعتقاد به باورهای عجیب، واگویی افسانه های بازمانده پشینیان، باورناپذیری رویدادها، ترس ناگهانی و هیجان، را نام برد.
نگاهی دیگر به مثنوی دولرانی خضرخان امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی بزمی تاریخی دولرانی خضرخان روایتگر عشق شاهزاده خضرخان، پسر سلطان علاءالدین محمد خلجی، و دیولدی، دختر راجه گجرات، است. این منظومه از آثار دهه پایانی عمر امیرخسرو دهلوی است که بخش نخست آن را به درخواست شاهزاده خلجی در سال 715 ق. سرود؛ در فاصله میان سال های 720 و 721 ق. تکمله ای مشتمل بر 319 بیت بدان افزود و در آن به ماجرای قتل خضرخان و برادرانش پرداخت. این منظومه که از برجسته ترین آثار امیرخسرو است، بیش از هر اثر دیگری چهره واقعی او و اندیشه هایش را به ما نشان می دهد. شروع منظومه در زمان حیات علاءالدین خلجی و پایان آن در زمانه ای است که دیگر نه خضرخان زنده است و نه سلسله خلجیان وجود دارد. زبان شاعر در این مثنوی پخته، ساده و دلنشین و بدون محافظه کاری های مرسوم است. بسیاری ترکیبات بدیع و تصویرسازی های ساده و در عین حال ماهرانه، سرعنوان های خسروانه و پیروی از سنت ده نامه نویسی به شیوه ای تازه تأمل برانگیز است. هیچ یک از مثنوی های تاریخی خسرو به اندازه منظومه دولرانی، نام های خاص ندارد؛ این اثر دربردارنده اطلاعات فراوان تاریخی، فرهنگی، سیاسی، جغرافیایی، اجتماعی، ازجمله تاریخ پادشاهان هند، روش حکمرانی خلجیان، مناسبات درباری، انتخاب ولیعهد، کیفیت جهیز عروس، اسامی افراد، اماکن، جایگاه ها و مقام های درباری و دیوانی، و مانند آن است و تنها اثر امیرخسرو است که نسخه ای متعلق به زمان حیات شاعر دارد که با شماره 178 در کتابخانه ارگ جمهوری افغانستان نگهداری می شود. از دیگر ویژگی های منظومه روشن کردن زوایای تازه ای از زندگی و اندیشه های شاعر، همچنین ذکر نام فرزندش، عین الدین مبارک و ماجرای رهایی شاعر از دست مغول است.
بررسی تطبیقی مبانی ناسیونالیسم در شعر احمد شوقی و سیّد اشرف الدّین حسینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ناسیونالیسم ازجمله مفاهیمی است که به دنبال آشنایی با تمدّن غرب در اوایل قرن نوزدهم، وارد ادبیات سیاسی ایران و کشورهای عربی شد و سبب ظهور شاعرانی گردید که مهم ترین مضامین شعری آن ها، اشعار وطنی و مهم ترین دغدغه شان، مبارزه با نیروهای مستبد داخلی و خارجی بود که استقلال و آزادی کشورشان را به مخاطره می افکندند. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی جلوه های گوناگون ناسیونالیسم ایرانی و عربی در دوران نهضت عربی و مشروطه ایران در اشعار احمد شوقی و سیّداشرف الدّین حسینی، با یافتن نقاط تلاقی اندیشه این دو شاعر در عرصه ناسیونالیسم، از خلال اشعار و اندیشه های آن ها به تطبیق این رویکرد به مثابه یکی از رهیافت های فکری عصر حاضر بپردازد. درنهایت با بررسی تطبیقی اشعار این دو شاعر این نتایج به دست آمد که میهن دوستی و عشق به وطن از جلوه های بارز اندیشه ناسیونالیستی آن هاست تا جایی که بازتاب این وطن دوستی در اشعار ایشان آن چنان گسترده است که به عنصری سبک ساز و تعیین کننده در سطحِ محتوایی و زبانی شعر هر دو شاعر تبدیل شده است.
بررسی ایهام و بعضی از انواع آن در نسخه ی خطی «پادشاهنامه»کلیم کاشانی
حوزههای تخصصی:
ایهام ( (Equivoqueیکی از شگردها، ترفندها و امکانات زبانی است. این صنعت بدیعی را از انواع هنجار گریزی های معنایی می دانند که در محور همنشینی و مجاورت که مبتنی بر ترکیب است، به وجود می آید و کلام را با «ابهام» (Ambiguity= ) که از عناصر زبانی و ادبی است، پیوند می دهد.«ایهام» نوعی شگفت کاری با زبان است زیرا وقتی مخاطب با کمی چالش و دقّت چند معنا - حتی گاه متضاد - را از لفظ و عبارت در می یابد، لذت و میلش به متن بیشتر می شود. اگر چه «ایهام» بیشتر در سبک عراقی ظهور می کند و در شعر خاقانی، سعدی و بالاخره حافظ به اوج می رسد. برخلاف بعضی کسانی که معتقدند شاعران در سبک هندی از صنایع بدیعی و بیانی استفاده نکرده اند، باید گفت که توجه به رعایت تناسب ها و روابط معنایی میان کلمات و اجزاء بیت یکی از گرایشهای ذوقی عصر صفوی است و شاعرانی چون کلیم، صائب و بیدل به صنایع بدیعی و بیانی به ویژه ایهام توجه کامل داشته اند. این مقاله کوششی در جهت شناختن «ایهام» و بعضی از انواع آن همراه با صنایع بدیعی و بیانی در نسخه خطی «پادشاهنامه» کلیم کاشانی (960- 1061ه.ق) است
خوانش ابداعی آلبر کامو در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
292 - 316
حوزههای تخصصی:
آلبر کامو، نویسنده و متفکر فرانسوی و برنده جایزه نوبل ادبی سالیان متمادی مورد توجه ایرانیان بوده است. حجم بالای آثار ترجمه شده این نویسنده، اجرای نمایش نامه های او در تئاترهای ایران، تعداد زیاد مقالات و پایان نامه های نگاشته شده در مورد این نویسنده، توجه مطبوعات و مجلات به وی و... نشان دهنده استقبال خوب ایرانیان از این نویسنده است. نظریه پذیرش که توسط هانس روبرت یاوس و ولفگانگ آیز بسط یافت، نظریه ای خواننده محور است که به تفسیر و تاویل متن از سوی خواننده میپردازد. بخشی از این نظریه به بررسی بستر اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی جامعه مقصد توجه دارد. خوانش ابداعی نیز در این نظریه عبارت است از خوانشی که به تاثیرپذیری منجر می گردد. بدین ترتیب تحقیق پیش رو خواهد کوشید تا ضمن بررسی میزان و نحوه پذیرش کامو در ایران، به این سوال پاسخ دهد که آیا این پذیرش با خوانش ابداعی از آثار او همراه بوده است؟
بررسی تطبیقی عدم از دیدگاه مولوی در مثنوی و متون بودایی (پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عدم» یکی از موضوعات پیچیده فلسفی و عرفانی است که معنای آن می تواند به یکی از مسائل مهم هستی شناسی یعنی آغاز و انجام جهان پاسخ دهد. بازتاب معانی عدم در عرفان اسلامی و آیین بودایی قابل تأمل است. مولانا در مقام یکی از عرفای بزرگ اسلامی، با بهره گیری از گستره دانش خویش در زمینه متون حِکمی و عرفانی و خلاقیت های شاعرانه ، واژه عدم را در معانی بسیاری به کار برده است. در متون بودایی پراجنیاپارمیتا و مادیامیکاکاریکا که از متون مهم تعلیمی آیین بودا به شمار می روند، عدم و معنای آن، یکی از موضوعات اصلی و محوری است. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی، تلاش شده است ضمن معرفی دو متن مهم بودایی، دیدگاه مولانا درباره عدم در مثنوی با معانی آن در این دو متن بررسی و تطبیق شود. نتیجه نشان می دهد عدم خواندن ماهیت پدیده های جهان هستی بدون هیچ تفاوتی در مثنوی و متون بودایی آمده است؛ اما تلقی عدم از آغاز و انجام پدیده ها، حق یا حقیقت مطلق و غایت فنای سالک معانی دیگری است که با اختلاف و تفاوت در متون مورد نظر آمده است. ریشه این تفاوت ها را می توان در نوع معرفت و هستی شناسی اسلام و آیین بودایی یافت. در عرفان اسلامی حق تعالی، پدیدآورنده هستی و غایت فنای سالک است؛ در حالی که در متون بودایی جهان از عدم آمده و به عدم می رود و غایت سالک، رهایی از رنج و رسیدن به نیروانا است.
تحلیل جایگاه زنان با تکیه بر دو اثرِ سرگذشت ندیمه و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی، یکی از ابزارهای درک جایگاه و نقش زنان در جامعه است. از طریق آثار ادبی می توان به اوضاع و شرایط اجتماعی واقف شد که فراتر از خوانش رسمی و رایج هر دوره ای است. خصوصا اگر این آثار متعلق به دو جامعه ی متفاوت با دیدگاه ها و فرهنگ های متمایز از هم باشد. پژوهش حاضربر مطالعه دو اثر ادبی «ندیمه» مارگارت اتوود و «سووشون» سیمین دانشور متمرکز شده است تا ضمن بازنمایی جایگاه و نقش زنان در هر دو اثر، تفاوت ها و تشابه های هر دو نویسنده را به عنوان نمایندگان فرهنگ غرب و شرق واکاوی نماید. در زمینه حقوق، وظایف و مشکلات زنان هر دو مولف مشترکات فراوانی دارند، اما در عواملی چون عدم رعایت حقوق زنان و نقش ساختارهای فکری و فرهنگی در ایفای وظایف و استیفا حقوق زنان، تفاوت های مشهودی به چشم می خورد چنانکه نگاه جهانی تر و عام تر جامعه ی غربی در تقابل با نگاه محدودتر و سنتی تر جامعه ی شرقی به زن قرار می گیرد. نگارنده در نوشتار حاضر ضمن بازخوانی آثار ندیمه و سووشون، اهتمام دارد به روش توصیفی- تحلیلی (کتابخانه ای) ضمن پرداختن به موضوع جایگاه زن ، تمایزها و علل آن را،در این دو اثر واکاوی می نماید.
تصحیح ابیاتی از داستان فرود سیاوخش در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقبال عام به شاهنامه فردوسی و کثرت استنساخ آن در طول بیش از هزار سال سبب شده که این متن در معرض انواع تصرّف ها قرار گیرد و با آنکه داشتن متنی قابل اعتماد از شاهنامه همواره دغدغه عدّه ای از خواهندگانش بوده، تا همین دو سه دهه پیش نسخ خطی و تصحیحات موجود آن اغلب با سخن شاعر فاصله ای چشمگیر داشت. تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق از شاهنامه که در میانه دهه 1380 به طور کامل انتشار یافت این فاصله را به طرز قابل توجهی کم کرد و بالأخره شرایط مناسبی مهیّا نمود تا محقّقانی بتوانند در تدقیق متن بکوشند.موضوع مقاله حاضر تصحیح پنج بیت از داستان فرودِ سیاوخش در پادشاهی کیخسرو است که جز یک استثناء، تا کنون در تمام تصحیح های شاهنامه نادرست ضبط شده است. نگارندگان ضمن تصحیح این ابیات کوشیده اند تا توجه خوانندگان را به بعضی نکات دستوری و زبانی که در تصحیح متن دخیل واقع می شود جلب کنند. در این مقاله همچنین ملاحظاتی درباره حدود و ثغورِ به کارگیری تلفظ های دوگانه بعضی کلمات در شاهنامه مطرح شده و با تأمل در یک ترکیب کنایی نادر، که به واسطه دگرگونی در چاپ های معتبر شاهنامه از فرهنگ جامع زبان فارسی هم جا افتاده، بیتی از یک قصیده عثمان مختاری نیز تصحیح گردیده است.
بررسی سنت های قصه خوانی- نقالی و ساختار روایی «دایره ای» در حماسه های شفاهی بنیاد(بر مبنای مطالعة تطبیقی و موردی سنتهای نمایشی و ادبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ادب شفاهی ایران، از راویان روایات حماسی، در سده های هشتم به بعد، با نام قصه خوان و دفترخوان و در سه سدة اخیر با نام نقال یاد شده است. منبع منظومه های حماسی پس از سدة نهم نیز بیشتر روایات این قصه خوانان و طومارهای آنها بوده است. در این جستار، نسبت بین جنبة نمایشی معرکه گیری قصه خوانان و ساختار روایی این حماسه ها (بر مبنای مطالعة موردی) بررسی و این نتیجه حاصل شده که در این آثار، نوعی «ساختار دایره ای» یا «موازی» وجود داشته که ماحصل کیفیت نمایشی روایت بوده است. بدین شکل که شاعر با استفاده از کلیشه هایی خاص که در نقل شفاهی و این حماسه ها مشترک است، داستان ها را با مفاصلی به هم وصل می کند. هدف شاعر این بوده که مخاطب چند داستان را در ضمن هم دنبال کند؛ همچنان که در سنت نمایشی نیز نقال با توقف نقلی و شروع نقلی دیگر و پیوند خلاقانه بین داستان ها و ایجاد تعلیق، بیننده را جذب نمایشش می کرد.
گفت و گو با نویسنده غایب (گزارش هفدهمین نشست نقد مخاطبان)
حوزههای تخصصی:
بینامتنی ذاتی اشعار عربی و فارسی سعدی (مضامین مشترک اشعار فارسی و عربی سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
191 - 213
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت گویای این امر است که هر متنی در برهه ای از زمان، تحت تأثیر آثار قبل از خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین به خود هویتی متنی بخشیده است. در سایه سار این نوع نگرش، هر متنی زاییده آرا و اندیشه های متون پیش از خود است. یکی از انواع بینامتنیت را بینامتنی ذاتی می نامند؛ بینامتنی ذاتی، روابط متنی یک اثر با دیگر آثار همان نویسنده یا شاعر است که در متن دیگری نیز ظهور یافته، اما نه به مثابه تکرار. سعدی، شیخ المتکلمین و شاعر ذولسانین، مضامین و مفاهیمی در اشعار عربی خود به کار برده که این مضامین در اشعار فارسی او نیز به کار رفته است. پژوهش حاضر، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی زیباشناختی، اشعار عربی و فارسی سعدی را از دیدگاه بینامتنی ذاتی کاویده و شباهت های مضمونی و ظرافت های لفظی و معنوی سخن سعدی را بیش از پیش نشان داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شیخ اجل با هنرمندی خویش در تکرار مضامین، هرگز دچار دوباره گویی نشده و ذوق و قریحه سرشار او با استفاده از تکنیک ها و آرایه های ادبی و بلاغی، هر بار جامه ای نو به سخنش پوشانده و مخاطب را مسحور هنرنمایی خویش کرده است. نکته مهم اینکه کلام سعدی در بینامتنی ذاتی سخنانش نه تنها به تکرار نینجامیده، بلکه منجر به خلق تصاویر جدید و ممتاز شده و این همان ویژگی است که سعدی را از دیگران متمایز کرده است.
درنگی بر مهم ترین خصیصه های سبکی غزلیات فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های بسیار فعال ادب پارسی، شاخه ادب عرفانی است که پیشینه بسیار استواری دارد و بخش گسترده ای از ادبیات ما را به خود اختصاص داده است. برای بررسی سیر تحوّل تصوف و عرفان و وضعیت آن در دوره ها و جاهای گوناگون نیاز است که آثار خلق شده در این حوزه بررسی و تحلیل شوند. ملا محسن فیض کاشانی از شخصیت های برجسته و تأثیرگذار عصر صفویه است که بیش از 200 اثر را بدو نسبت داده اند. از این حکیم و عارف برجسته، دیوان شعری به یادگار مانده است که حدود دوازده هزار بیت را در بر دارد. در این مقاله قصد بر آن است که غزلیات فیض از دیدگاه سبک شناختی مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور غزلیات فیض در سه محور لفظی، معنایی و ادبی به صورت جداگانه بررسی خواهد شد. نکته قابل تأمّل این است که در غزلیات این شاعر برخی ویژگی های لفظی و ساختاری خاص وجود دارد که می توان از آن ها به عنوان ویژگی های سبکی این شاعر یاد کرد و در متن مقاله به تفصیل درباره آن ها سخن به میان خواهد آمد. لازم به ذکر است که مقاله پیش رو با ابزار کتابخانه ای و سند پژوهی در سه قلمرو زبانی، ادبی و فکری بر روی غزلیات فیض صورت پذیرفته است.
زن در شعر البیاتی و شاملو با تکیه بر نظریّه ساخت یابی گیدنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل تحوّل جایگاه به مثابه واقعیّتی اجتماعی، برمبنای مطالعات جامعه شناختی، با نظریّه ساخت یابی «آنتونی گیدنز» قابل بررسی و انطباق است. نظریّه حاضر برمبنای تفکیک ناپذیری دو بُعد عاملیّت و ساختار، در تحقّق وقایع اجتماعی پی ریزی شده است. دیگر رهیافت های جهان بینی وی هم به ترتیب، برقراری نوع خاصّی از ارتباط انسانی و تحقّق جامعه آرمانی را تداعی می کند. با توجّه به نظریّه ساخت یابی (ساختاربندی)، نقش زن در حوزه ادبیّات نیز متناسب با انگیزش های کنش گر/ خالق اثر و مقتضیات زمانی - مکانی، فراز و نشیب هایی را از سر می گذراند. حضور این عنصر در شعر «عبدالوهّاب البیاتی» عراقی و «احمد شاملو» ایرانی، از بسامد قابل ملاحظه ای برخوردار است. در نوشتار پیش رو، ضمن بررسی راهکارهای پیشنهادی گیدنز، برای تصویر فرایند تحوّل پایگاه اجتماعی زن در شعر دو شاعر، زن به مثابه تجلّی عشق شخصی، در کنار نمود تعهّد اجتماعی و متعارض با واقع گرایی تخیّلی بررسی شده است. نتایج نشان داده است که در دو سطح نخست، همگرایی و در مرحله سوم، واگرایی دو شاعر مشهود است.
خوانش و نقدی بر کتاب شعر پایداری در عراق معاصر
حوزههای تخصصی:
هدف از تألیف کتاب در حوزه شعر پایداری معاصر، آشنایی مخاطب با عناصر پایداری است تا مؤلف بتواند بر اشتیاق و انگیزه مراجعه به چنین حوزه ای بیفزاید. از این رو کتاب شعر پایداری در عراق معاصر در صدد آن بر آمده است تا شمار فراوانی از شاعران پایداری در عراق، در دوره ی معاصر را معرفی نموده وبه تحلیل عناصر پایداری در اشعار آنان از دو منظر محتوا و سبک بپردازد. فضای کلی کتاب، ترسیم کننده فضای سیاسی عراق، کودتای حزب بعث، شعر پایداری در عراق، تبیین اهمیت موضوع پایداری در ادبیات عراق، دسته بندی هشت شاعر در دو بخش نسل اول و نسل دوم و بررسی شعر پایداری آنان در دو بخش محتوایی و سبکشناختی است. هر چند انتظارات مخاطب در این حوزه برآورده نشده ونتیجه ارزیابی و مطالعه این کتاب، از آن حکایت دارد که نویسنده در بررسی وتحلیل شعر پایداری معاصر عراق با ویکردی توصیفی–تحلیلی، تا حدودی در دسته بندی شاعران از ترتیب موضوعی، خارج وبه نوعی به خلط مبحث دچار شده و در کنار آن تناسبی میان حجم بعضی فصل ها و مطالب ارائه شده وجود ندارد. بر همین اساس میتوان این کتاب را در شمار آثاری دانست که به بررسی مروری وگذرای موضوع پایداری در شعر معاصر عراق پرداخته و به عنوان مرجعی برای خواننده در شناسایی قصیده های متناسب با موضوع پایداری مطرح می شود. مرجعی که در تلاش است به نوعی، به گردآوری آثار برخی از شاعران عراقی برای پژوهشگر حوزه ادبیات پایداری بپردازد تنها به جنبههایی از موضوع پایداری پرداخته وزوایای بسیاری از آن مسکوت مانده است.
نوال السعداوی و گونه ادبی «رمان نفت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طلائع المقارنه فی الأدب العربی الحدیث در ترازوی نقد
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی از شاخه های نقد ادبی است. همه آثاری را که تاکنون در این عرصه منتشر شده است می توان به طور کلی به چهار دسته تقسیم کرد: دسته نخست، آثاری که مربوط به نظریه پردازی در این عرصه است؛ دسته دوم، آثاری است که نگارنده عملاً به تطبیق بین مباحثی در ادبیات زبانی با زبان دیگر می پردازد؛ و دسته سوم، آثاری است که پژوهشگر اثر خویش را آمیخته ای از دو نوع پیش تنظیم می کند، یعنی کتاب او شامل بخش نظریه پردازی و بخش تطبیق است؛ دسته چهارم آثاری است که نگارنده براساس پژوهش های خویش، با طرح ادبایی و آثاری از آنان، گزارش مبسوطی ارائه می دهد و درمورد محتوای هرکدام نقد و نظر دارد. کتاب عصام بهی، از نوع چهارم است. در این نوشتار نگارنده این سطور، برای نقد و بررسی این کتاب، پس از بررسی ساختاری و محتوایی و توجه به اصطلاحات تخصصی موجود، بررسی تناسب اثر با اهداف نگارنده و تناسب محتوا با عنوان و فهرست و تناسب کتاب با تدریس در دانشگاه و روزآمدی اطلاعات و ارجاع به منابع معتبر و سنجش کتاب از حیث نوآوری و امانت داری نگارنده آن و یافتن ویژگی های برتر و کاستی ها، مطالبی ارائه داده است. از نتیجه این پژوهش برمی آید که پس از عملی ساختن پیشنهادها و اصلاحات لازم، با توجه به ساختار و نگرش دقیق به پیشگامان عرصه ادبیات تطبیقی و تمییز بین موازنه و مقارنه، این اثر به منزله یک منبع کمک درسی در دوره های تحصیلات تکمیلی در درس نقد ادبی مفید است.