ایهام ( (Equivoqueیکی از شگردها، ترفندها و امکانات زبانی است. این صنعت بدیعی را از انواع هنجار گریزی های معنایی می دانند که در محور همنشینی و مجاورت که مبتنی بر ترکیب است، به وجود می آید و کلام را با «ابهام» (Ambiguity= ) که از عناصر زبانی و ادبی است، پیوند می دهد.«ایهام» نوعی شگفت کاری با زبان است زیرا وقتی مخاطب با کمی چالش و دقّت چند معنا - حتی گاه متضاد - را از لفظ و عبارت در می یابد، لذت و میلش به متن بیشتر می شود. اگر چه «ایهام» بیشتر در سبک عراقی ظهور می کند و در شعر خاقانی، سعدی و بالاخره حافظ به اوج می رسد. برخلاف بعضی کسانی که معتقدند شاعران در سبک هندی از صنایع بدیعی و بیانی استفاده نکرده اند، باید گفت که توجه به رعایت تناسب ها و روابط معنایی میان کلمات و اجزاء بیت یکی از گرایشهای ذوقی عصر صفوی است و شاعرانی چون کلیم، صائب و بیدل به صنایع بدیعی و بیانی به ویژه ایهام توجه کامل داشته اند. این مقاله کوششی در جهت شناختن «ایهام» و بعضی از انواع آن همراه با صنایع بدیعی و بیانی در نسخه خطی «پادشاهنامه» کلیم کاشانی (960- 1061ه.ق) است