فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۵۶۱ تا ۴۳٬۵۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
Étude Sémiotique du Silence dans l'Espace à Travers l'Absence de Solouch et Désert(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
La sémiotique est une méthode qui fournit une analyse exhaustive des différentes manières de la construction et de la saisie du sens. Et la sémiotique de l'espace se penche sur l'étude des configurations spatiales dans le discours et relève les effets de sens dont elles sont l'origine.Mahmoud Dowlatâbâdi est un auteur réaliste contemporain iranien dont l'œuvre couronne l'espace, non plus comme un simple décor mais en tant qu'une instance productrice du sens. En plus, l'Absence de Solouch est une vaste étendue où résonne le silence, surtout à travers les hétérotopies.Jean-Marie Gustave Le Clézio, l'auteur contemporain français, répand la voix du silence dans toute son œuvre et dans Désert , le silence se présente plutôt comme le fruit de l'étendue de l'espace.Basée sur les théories de la sémiotique de l'espace, la présente recherche a pour objectif de montrer comment l'espace se libère de sa nature référentielle pour pouvoir signifier et comment le silence se crée à travers les formes spatiales. Dans ce dessein, l'étude de certains éléments dont les couleurs, l'ensemble du bestiaire et le vent nous paraîtra inévitable.
وجوه فکری و اجتماعی حمله ی حیدری راجی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
47 - 74
حوزههای تخصصی:
حمله نامه، خرده گونه ای از حماسه ی دینی است که توصیف رشادت ها و بیان فضایل اخلاقی علی(ع) محور اصلی محتوای این آثار را تشکیل می دهد. حمله ی حیدری راجی کرمانی یکی از مصادیق مهم این خرده گونه ی ادبی است که از قواعد نوع حماسه و خرده گونه ی حمله نامه پیروی می کند؛ ولی از جهت محتوا تمایز آشکاری با دیگر مصادیق این نوع دارد. شاعر در این منظومه، افزون بر اغراق حماسی مانند رشادت، دلاوری و شکوهمندی، تصویری خداگونه و رازآمیز از حضرت علی(ع) ارائه می دهد. این موضوع از یک سو، با اغراق حماسی و از سویی دیگر با عقاید شیعه ی اصولی، ناسازگار است. مسئله ی اساسی این است که بروز این نوع غلو در حمله ی راجی، ریشه در چه عواملی می تواند داشته باشد؟این پژوهش سعی دارد با تحلیل وجوه فکری و اعتقادی مسلط بر حمله ی راجی و بررسی پیوند آن با جامعه، از زمینه ی اجتماعی خلق این اثر پرده برداشته و دلایل موجهی را برای تمایز محتوای غلوآمیز آن از سایر حماسه های مذهبی بیابد. برای رسیدن به این مقصود، پس از مطالعه ی تطبیقی حمله ی راجی با آثار هم سنخ، تمایز محتوایی و فکری آن مشخص گردید و سپس ضمن مطالعه ی سرگذشت تاریخی بمانعلی راجی و فرقه ی شیخیه، مطالب پیش گفته با متون شیخیه تطبیق داده شد. در فرجام، این نتیجه حاصل شد که آفریننده ی اثر ارتباط آشکاری با پایگاه اجتماعی خود دارد و این عقاید افراطی از طریق فرقه ی شیخیه به تفکر بمانعلی راجی کرمانی و اثرش نفوذ کرده است.
استاد علی آقاحسینی شمع سوخته فرهنگ
حوزههای تخصصی:
تحمیل های عرفانی بر غزل های حافظ
حوزههای تخصصی:
بررسی مصادیق رفاه و تأمین اجتماعی در شاهنامه ی فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
113 - 134
حوزههای تخصصی:
رفاه و تأمین اجتماعی، یکی از شاخص های پیشرفت در جوامع مترقّی است. بررسی اسناد تاریخی و مشاهدات اجتماعی مورّخان از ایران دوره ی ساسانی، بیانگر آن است که پادشاهان ساسانی در دوران فرمانروایی خود، کم وبیش برای بهبود زندگی مردم کوشیده اند. شاهنامه ی فردوسی یکی از آثارگران سنگی است که به روایت رخدادهای آن دوران پرداخته است. پرسش اصلی این نوشته این است که آیا در این اثر، برای رفاه و تأمین اجتماعی مصادیقی می توان یافت؟ یافته های این پژوهش که به شیوه ی اسنادی تحلیلی به انجام رسیده است، نشان می دهد که برای هر چهار مؤلّفه ی رفاه و تأمین اجتماعی، یعنی «بیمه های اجتماعی»، «خدمات اجتماعی»، «رفاه اجتماعی» و «مساعدت های اجتماعی»، مصادیق کاربردی و نمونه های بارز و روشنگری در شاهنامه ی فردوسی وجود دارد. این نمونه ها نشان دهنده ی اهتمام فرمانروایان برای ارتقا موضوع رفاه و تأمین اجتماعی در میان مردم در آن دوران است.
اشعر شعرای دو قرن اخیر کیست ؟
منبع:
ارمغان ۱۳۱۳ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
نقد: شیرین سرایی، برای بچه ها
حوزههای تخصصی:
انعکاس متنهای حماسی و اساطیری ایرانی در کتاب های باستانی ارمنی
حوزههای تخصصی:
گستره کاربرد زبان در نمایش نامه های کودکان
حوزههای تخصصی:
مطبوعات دینی کودک و نوجوان؛ زمینه ها و آسیب ها (گزارش بیست و یکمین نشست نقد آثار غیر تخیلی کودک و نوجوان
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی جلوه های پایداری در سروده های شفیق حبیب و سلمان هراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلمان هراتی و شفیق حبیب از جمله شاعرانی هستند که در حیطه ادبیات پایداری تولیداتی بر جای گذاشته اند؛ بیان تشابه و تفاوت مضامین شعر پایداری آنها مسأله قابل توجّهی است که این نوشتار بر مبنای مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا و با رویکرد اصالت تشابه و مبتنی بر روش توصیفی و تحلیل محتوا به بررسی و تطبیق آن می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سلمان هراتی و شفیق حبیب، رزمندگان، مقام شهدا و جاودانگی آنها را می ستایند و مردم را به قیام علیه ستمگران فرا می خوانند. هردو، شهادت را بر زیستن در میان ستم و تجاوز ترجیح می دهند و از کشتار کودکانِ بی دفاع، مسائل و مشکلاتِ مردمِ جنگ زده سرزمین خویش سخن می گویند. با بهره گیری از رمز، تشبیه و...، دشمن و جنایت های او را توصیف می کنند و مردم را به آگاهی، بیداری و مبارزه فرا می خوانند. تفاوت مشهود در شعر سلمان هراتی، درآمیختن مفهوم انتظار با موضوع مبارزه، شهید و شهادت است. از دیگر سو شفیق حبیب بیشتر از سلمان هراتی از ملّت جنگ زده خویش سروده و آنها را به مقاومت دعوت می کند و در خطاب دشمنان با زبان تهدید، تحقیر و تحدّی می سراید.
تحلیل بن مایه های داستانی منظومه عزیز و نگار
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل بن مایه های داستانی منظومه ی عزیز و نگار می پردازد که جزو قصه های فلکلور و عامیانه ای است که به صورت روایی و سینه به سینه و در منطقه ای خاص نقل می شده است. منظومه ای که بن مایه های داستانی آن از انواع حماسی، عاشقانه، شگفت انگیز و کرامت است. این منظومه ی محلی و عامیانه در منطقه ی طالقان، مورد هیچ گونه تحقیقی قرار نگرفته و معرفی آن در قدم اول از اهداف این پژوهش است. سیر این تحقیق با روش کتابخانه ای انجام گرفته و معرفی کوتاه این قصه، پیش درآمدی برای ارائه ی تحلیل بن مایه های آن است. از این اثر نگارش های متعددی در زمان های مختلف وجود دارد که هر یک در جزئیات با دیگر نگارش ها متفاوت است. این نسخ از روی هم نگاشته نشده اند و نقالان و مشتاقان پس از سال ها، از حافظه ی خویش و بنا بر سلیقه ی خود و مخاطبانشان آن را به نگارش در آورده اند. نتیجه ی تحقیقات و تحلیل در بن مایه ها نشان می دهد که اکثر بن مایه های قصه ی عزیز و نگار در ادبیات ایران و جهان دیده می شوند. از جمله: کوری، سفر، خوارق عادت، نبرد، جنون و رقابت عشاق، نامه و نامه بر، درویش، سیب و چشمه؛ که حضور این گونه موتیف ها در این قصه از ارزش های آن به شمار می آید.
مقایسه «هویت یابی» در سه داستان کودک با موضوع مشترک مدادرنگی: از منظر نشانه شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۳
73-116
حوزههای تخصصی:
از شگردهای داستان های کودک جهت عینی سازیِ روابط انتزاعی، استفاده از استعاره «رنگ» است. از آنجا که از یک طرف استعاره «تغییر رنگ» در سه داستانِ قرمز: داستان یک مدادشمعی ، روزی که مدادشمعی ها دست از کار کشیدند و مداد بنفش بر «انقلاب هویت» دلالت دارد و از طرف دیگر دو داستان اولی امریکایی و داستان مداد بنفش ایرانی است، لذا این مقاله داستان های مذکور را انتخاب کرده تا دیدگاه دو گفتمان فرهنگی مذکور را درباره معنای «هویت آرمانی» مقایسه کند. در همین راستا، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی و در چارچوب «نظام های معنایی لاندوفسکی» به سه پرسش پاسخ دهد: با توجه به اینکه سه م تن مذکور کودک را به هویت یابی تشویق می کنند، هرکدامشان چه تفسیری از هویت ایدئال دارند؟ و چگونه کودک را به آن فرامی خوانند؟ ایدئولوژیِ پنهان در هر متن کدام نهادهای مرتبط با سوبژکتیویته را غیریت سازی و کدام را غیریت زدایی می کند؟ پژوهش حاضر برای نخستین بار در ایران، پارادایم هویت یابی را در داستان های کودک بررسی می کند. از منظر ن ش انه شناسیِ فرهنگی هر متن به مثابه یک فرهنگ است و ترجمه ها ایدئولوژیِ نهفته در متون را از سپهر نشانه ایِ مبدأ به سپهر نشانه ایِ مقصد انتقال می دهند. بی توجهی مترجمان متون کودک به تسرّی شیوه هستی در جهانِ دو متن ضرورت تحقیق را انکارناپذیر می نماید.
نقش تداعی در ساخت یابی خلاقانه ی حکایت شیخ احمد خضرویه و گریه کردن کودک حلوا فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
یکی از بارزترین و فعال ترین ویژگی های مؤثر بر شاعران در زمان سرودن شعر، مسئله تداعی است. تداعی، فرایندی است که به صورت غیر ارادی، در ذهن ظاهر می شود و میان خاطرات، تصاویر، درونمایه ها و انباشته های ذهنی، ارتباط برقرار می-کند. از آنجا که آفرینش هر اثر ادبی جدید، مستلزم تخطّی و خروج از هنجار متون نافذ پیشین و خوانش خلاقانه آثار گذشته است؛ لذا، عنصر تداعی در ساخت یا بازسازی آثار ادبی، بویژه در جهت رهایی از اضطراب تأثیر آثار پیشینیان، نقش بسیار چشمگیری را داراست و زمینه های ایجاد بدخوانی خلاق را فراهم می کند. با عنایت به این که، جریان سیال ذهن و عنصر تداعی، از عوامل موثر بر ذهن مولانا، در زمان به نظم درآوردن حکایات بوده است؛ ازین رو، در پژوهش پیش رو، حکایتی از مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر طبق پژوهشی که انجام شده است، مشاهده شد که عنصر تداعی در تغییر دادن اصل موضوع حکایت، خلق درونمایه های فرعی، ترسیم فضایی بی زمان و بی مکان، نکره ذکر شدن شخصیت اصلی، نزدیکی شاعر از زاویه دید درونی به دانای کل، چند بعدی شدن شخصیّت داستانی و ... تأثیرات عمده ای داشته است و با تغییر سطح جدید، نسبت به سطوح ماقبل، سبب تغییرات عمده ای در حکایت مولانا به نسبت حکایات مبدأ شده است. در این پژوهش، پس از آشنایی با عنصر تداعی، شاخصه های آن، شناخت نظریه بدخوانی خلاق و اضطراب تأثیر، چگونگی تأثیر تداعی بر روند بدخوانی خلاق مولانا در حکایت شیخ احمد خضرویه و کودک حلوا فروش، بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده است.
ارتباط موثّر؛ مهارتی سرنوشت ساز در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت ها و ارتباطات آن ها در شاهنامه اهمیت ویژه ای دارند؛ در پژوهش حاضر با تکیه بر «مهارت ارتباط موثر»، که یکی از مهارت های دهگانه زندگی در تعریف سازمان جه انی بهداشت است، نمونه های ممتاز از ارتباطات انسانی شاهنامه، به منظور درک این مهارت و عوامل موثر در شکل گیری آن و همچنین برای شناسایی موانع ی که یک ارتباط را، به بن بست های ارتباطی و غمنامه ای دردناک بدل می کند، مورد واکاوی و تحلیل روان شناسی قرار گرفته است. این که کدام ارتباط را می توان موثر نامید ؛ نقش خرد در برقراری ارتباط موثر چیست و در سرزمین آرمانی ایران، با اینکه ارتباطات بر مبنای خرد شکل می گیرد، چگونه است که گاهی انسان های نیک و خردمند قربانی می شوند؛ از موضوعات محوری این نوشتار است؛ و نتیجه شگفت آن که فردوسی، استاد توانمند آفرینش ارتباطات متنوع است و چنین بر می آید که هزار سال پیش، با اصول آخرین حلقه این علمِ به ظاهر نوین اروپایی، آشنا بوده است و به ظرافت، فرجام دو اتفاق مشابه را به تمایزِ ارتباط موثر یا ناموثر، متفاوت، رقم می زند. روش این مقاله، تحلیل محتوای کیفی و جامعه آماری آن، تمام ابیات شاهنامه است.
این هفت مقدس
حوزههای تخصصی:
در جست و جوی خانه
حوزههای تخصصی:
تصویرهای توحیدی در حدیقه الحقیقه و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵(پیاپی ۹۰)
۹۶-۷۵
حوزههای تخصصی:
آموزش مباحث توحیدی و تلاش برای تفهیم مفاهیم غامض معرفتی، همواره دغدغه اندیشمندان بوده است. علیرغم وجود بن مایه های مشترک در تعالیم توحیدی، دستیابی به مفاهیم و معانی غنی برای همگان میسر نیست و چه بسا در ادراک آن تناقض های بسیاری درگیرد. حدیقه الحقیقه و مثنوی از جمله متون تعلیمی هستند که از صور خیال فراوانی به سان تشبیه، استعاره، مجاز، تشخیص و کنایه در بیان مفاهیم توحیدی بهره برده اند. در این نوشتار سبک تعلیمی سنایی و مولانا در آموزش مفاهیم توحیدی و نحوه برخورداری این دو عارف از صورخیال، مورد بررسی قرار گرفته است. زبان توحیدی مثنوی و حدیقه الحقیقه گرچه زبانی تقریبا یکدست و واحد است، اما سنایی در طرح کلیات و در سطح عالی به بیان توحید پرداخته و مولانا بیشتر وارد جزییات مفاهیم توحیدی شده است. تصویرهای حدیقه الحقیقه بیشتردر محور افقی طراحی شده، اما در مثنوی مولانا، در محور عمودی نیز تصاویر بسیاری یافت می شوند. مولانا در مواردی از تصاویر ایجاد شده از نمادهای سنایی بهره برده و در بسیاری از موارد با نمادهایی کاملا ابتکاری به آموزش مفاهیم توحیدی پرداخته است. برخورداری از شکل ترسیمی حروف (سمبولیسم الفبایی) و تشبیه به حروف در هر دو اثر مشترک است.
تأثیر هژمونی فرهنگی بر بینامتنیت پسااستعماری در داستان های "الماس ها ابدی اند"، اثر ایان فلمینگ و "بریق الماس"، اثر نبیل فاروق با تکیه بر نظریه هومی بابا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
538 - 570
حوزههای تخصصی:
بینامتنیت پسااستعماری نظریه نوین بینامتنی است که هدف آن تحلیل روابط بینامتنی متون کشورهای استعمارشده با متون غربی و میزان تأثیرپذیری از آن است. هسته مرکزی این مطالعات را هژمونی فرهنگی تشکیل می دهد. نظریه پردازان پسااستعماری معتقدند استعمارگران با القای فرهنگ غرب به عنوان فرهنگ برتر، کشورهای فرودست را رضایت مندانه به اطاعت از خود وامی دارند و متن ها به عنوان یک رسانه مهم نقش اساسی در این زمینه دارند. بریق الماس نبیل فاروق نمونه ای از داستان عربی در ژانر جاسوسی است که شواهد بیانگر برگرفتگی آن از یک داستان انگلیسی به نام الماس ها ابدی اند است. پژوهش حاضر تلاش نموده تا با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر نظریه پسااستعماری هومی بابا به چگونگی ایجاد رابطه توسط نویسنده آن به عنوان سوژه استعمارزده با متن غربی بپردازد. نتایج حاصل حاکی از آن است که اولاً در رابطه برگرفتگی این داستان تغییر و جایگشت جدی بر تقلید غلبه دارد؛ ثانیاً اقتباس این مؤلف شرقی از سبک جاسوسی غربی آگاهانه بوده و نه تنها منجر به تقلید کورکورانه نشده، بلکه عاملی گشته برای به رخ کشیدن توان او در تولید متون جدید همراه با حفظ فرهنگ عربی و دعوت دیگر فرهنگ ها به پیوند و احترام به انسانیت فارغ از رنگ و نژاد.