فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۵۸۱ تا ۴۲٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
195 - 226
حوزههای تخصصی:
باززایی، بازآفرینی و دگردیسی اسطوره، از شیوه های استفاده شاعران معاصر از اسطوره است؛ بدین معنا که شاعران، متناسب با مقتضیات زمانه و مضامین مد نظر خویش، به تغییر در جزء یا اجزایی از یک اسطوره و دخل و تصرّف در آن می پردازند. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن نشان دادن اسطوره های دگردیسی شده و شیوه های این دگردیسی در اشعار سیّاب، به بررسی زمینه ها و اهدافی می پردازد که موجب دگرگونی اسطوره ها در سروده های این شاعر شده اند. با توجّه به پیشگامی سیّاب در شعر آزاد عرب و بهره گیری فراوان او از اسطوره ها، این بررسی می تواند علاوه بر نمایاندن جنبه های جدیدی از رویکرد شاعری سیّاب، بخش مهمّی از شیوه ها و دلایل دگردیسی اسطوره ها را در شعر معاصر عرب نشان دهد. نتایج این پژوهش دخل و تصرّف سیّاب در اسطوره ها، انواع گوناگون اسطوره ها، اعمّ از ملّی، یونانی و دینی بودن آن ها را نشان می دهد؛ همچنین افزودن عناصری به اصل اسطوره، تغییر ماهیّت و کارکرد شخصیّت های اسطوره ای و نیز تغییر در اجزای مختلف اسطوره به ویژه در پایان بندی آن، از عمده ترین شیوه های دگردیسی اسطوره ها در سروده های سیّاب است. انطباق هرچه بیشتر اسطوره ها با وضعیّت عصر حاضر، اندیشه ها و اغراض شاعر و نیازهای سیاسی اجتماعی را نیز باید از مهم ترین اهداف سیّاب در دگردیسی اسطوره ها دانست.
اشاره: ما و مقوله ای به نام «نقد ادبی»
حوزههای تخصصی:
به تازگی منتشر شده است
حوزههای تخصصی:
از حاشیه تا مرکز؛ تأثیر تغییر و تحولات اجتماعی و ادبی بر ادبیات کودکان کشور کلمبیا
حوزههای تخصصی:
بودنی چون بخواهد بود: با آه، اشک و افسوس از تاریخی که بر خاک می ریزد
حوزههای تخصصی:
در ستایش سردار سپه
منبع:
ارمغان ۱۳۰۲ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
هویّت شخصی و جمعی و مؤلّفه های بارز آن ها در شعر محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
23 - 40
حوزههای تخصصی:
محمود درویش و قیصر امین پور هر دو از شاعرانی هستند که در آثارشان هویّت - چه اجتماعی و چه فردی - رشد، بلوغ و تبلور ویژه ای یافته است؛ تعهّد اجتماعی و معنابخشیدن به آرمان های فرمی و ساختاری یک شعر، از اجزاء جدانشدنی شعر متعهّد بوده است؛ به طوری که بسیاری از منتقدان هدف نهایی شعر را تحقّق همین تعهّد دانسته اند. وجود هویّت های فردی و جمعی در شعر، زمینه ساز بروز آرمان های شخصی و اجتماعی می شود که شاعر به وسیله آن ها همزادپنداری خود با جامعه و مخاطب خاص را به نمایش می گذارد. محمود درویش و قیصر امین پور هردو از هویّت های جمعی خود، برای حفظ ارزش های جامعه و روحیه انقلابی، نهایت استفاده را برده اند تا جایی که بسیاری از شاخصه های محتوایی آثارشان از زاویه دید این گرایش، قابل تحلیل و تطبیق است. عشق به وطن، مقاومت و مبارزه، نوستالژی جمعی، تاریخ یک ملّت و... از ارکان قابل لمس این نگاه است. درکنار این واکنش متعهّدانه، هویّت شخصی نیز توانسته خود را - نه در حدّ هویّت های جمعی - پررنگ سازد؛ امّا بستر رشد و نموّ آن هرگز نتوانسته به طورکامل، خود را به شخص و روحیه فردی محدود سازد و شاعر همیشه در مسیر میل به اجتماع و خروج از هویّت شخصی گام برداشته است.
DEATH IS LIFE: A Cognitive Analysis Of Sohrab Sepehri's "Water's Footsteps"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
107 - 116
حوزههای تخصصی:
Sohrab Sepehri's poetry is a rich source of novel metaphors. As a poet deeply preoccupied with convincing us to see things differently, Sepehri redefines such key concepts as life and death in his poems. To give us a new understanding of these concepts, he creates numerous metaphors. Probing into his metaphors through a Cognitive Poetic approach helps find out how he constructs them. Cognitive Poetics is a new literary discipline which, among other things, tries to find the relationship between literary works and everyday language. This paper aims to disclose the underlying cognitive structure of Sepehri's metaphors of life and death in his "Water's Footsteps." Such an analysis reveals how the poet rejects the common way of comprehending the concepts of life and death to give them new meanings. The authors argue that the poet resorts to a kind of cognitive defamiliarization by refusing to employ the common Conceptual Metaphors for death and life. Instead, he constructs the metaphor of DEATH IS LIFE. Also discussed is wherein the poem the poet comes round to the common conceptual metaphors of death. Keywords : Sohrab Sepehri, Conceptual Metaphor, cognitive poetics, death, life
انتقادات از دستور دوره جدید
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی بازنماییِ تاریخ اجتماعی در رمان تاریخی بر مبنای دیدگاه جرج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین حوزه هایی که موضوعات مربوط به تاریخ اجتماعی در آن تجلی یافته، رمان تاریخی است. در واقع «رمان تاریخی» یکی از مهمترین حلقه های پیونددهنده تاریخ و ادبیات است. اما آنچه بیش از همه این پیوند را نمایان میسازد پرداختن رمان تاریخی به موضوعات تاریخیِ کمتر سیاسی و بیشتر اجتماعی است. یعنی موضوعاتی از قبیل زندگی روزانه مردم عادی، زنان، طبقات روستایی و دهقانان، فلکلور، موسیقی و ... است. از سوی دیگر این موضوعات دقیقاً همان موضوعات مورد پژوهش در تاریخِ اجتماعی است. بنابراین رمان تاریخی بیش از هر گونه تاریخی دیگر، به تاریخ اجتماعی نزدیک است. به دیگر سخن رمان تاریخی، به نحوی تاریخ اجتماعی را در خود بازنمایی میکند. چگونگی این بازنمایی، شاید بیش از هر چیز دیگر در آثار جورج لوکاچ مورد توجه قرار گرفته است. از این رو، مقاله پیش رو تلاش دارد تا بر مبنای دیدگاه لوکاچ، این بازنمایی را که مورد توجه بسیار اندک پژوهشگران تاریخ اجتماعی و ادبیات معاصر واقع شده، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
کلاغ؛ حادثه ای نو
نیایش های آیینی در شعر فارسی (با تکیه بر تحمیدیه های پنج تن از شاعران ادب فارسی)
منبع:
تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی دوره ۵ زمستان ۱۳۹۲ شماره ۱۸
179 - 198
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا نیایش های آیینی را به عنوان یکی از زیر گونه های شعر غنائی مورد کند و کاو قرار دهد. این زیرگونه شعری که غالباً در بر دارنده سنت دیرینه ی افتتاح و اختتام مثنوی ها و بعضاً دیوان های شعری است، سبب گردیده تا به ندرت منظومه و دیوانی را بتوان یافت که در آن نیایش و مناجات و تحمیدیه به چشم نخورد؛ از این رو در آثار حماسی مانند شاهنامه فردوسی و همچنین در آثار غنایی و منظومه های عاشقانه و آثار تعلیمی چون گلستان و بوستان و مثنوی معنوی نمود نیایش و مناجات را می توان رصد کرد. این مقاله بر آن است تا محورهای مهم در اشعار نیایشی آیینی از جمله: تعریف نیایش و دعا، عناصر دعا و نیایش، ساختار نیایش های آیینی و دینی، ادبیات و نیایش، نیایش در شعر فارسی و نیایش سرایندگان ادب فارسی را مورد بحث و بررسی قرار دهد و طیف گسترده ی حضور این قسم شعر را در ادب فارسی نشان دهد.
تحلیل تطبیقی «عزاداران بیل» ساعدی و «کوری» ساراماگو از منظر سمبولیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 100
حوزههای تخصصی:
مکتب ها در شرایط اجتماعی و سیاسی خاصی ظهور کرده، به کمال می رسند. اغلب نویسندگان نیز در بیان اندیشه-های خود، خواه ناخواه تحت تأثیر مکتب حاکم قرار می گیرند. نویسندگانی که دارای نبوغ بیشتری بوده، برای تحلیل مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... سبکی خاص در درون آن مکتب بر می گزینند؛ از این رو، شناخت مکاتب فکری و سبک های شخصی نویسندگان، در آشنایی با اهداف آن ها سهم درخور توجهی دارد. هم چنین نگاهی نقادانه به آثار ادبی، شرایط مناسبی را برای کشف حقایق درونی آن ها فراهم می کند. در این پژوهش با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و با تکیه بر روش تحلیل تطبیقی، عناصر سمبولیستی را در دو اثر ساعدی و ساراماگو بررسی کرده و نشان داده ایم که این مکتب ادبی با اصول خود توانسته است پایه های اندیشه تعالی گرایانه و فضای باز فکری را در میان اجتماع بنا کند. تأثیر این مکتب ادبی بر این آثار چنان است که اگر از شگردهای آن در بیان اندیشه های نهفته بهره گرفته نمی شد، چه بسا چنین آثار بزرگ و ارزنده ای به ثمر نمی رسید.
شیوه های تصویر آفرینی مناظر طبیعت در منظومه ویس و رامین
حوزههای تخصصی:
مساله اصلی در این مقاله بررسی شیوه های تصویر آفرینی مناظر طبیعت در منظومه ویس و رامین فخرالدین اسعد گرگانی است. بدین منظور ابتدا کلیه تصاویر استخراج و سپس از نظر محتوا و مضمون در طبقه بندی زیر قرار گرفته اند : الف) تصویر آب ؛ ب) تصویر آسمان ؛ پ) تصویر خورشید؛ ت) تصویر ماه و ث) تصویر گل و گیاه. یافته های این مقاله نشان می دهداز منظر تصاویر زبانی ( واقعی) و مجازی، غلبه با تصاویر مجازی است. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که گرگانی بیش از آن که تصویری واقع گرایانه از طبیعت ارائه نماید به کاربرد هنری تصاویر طبیعت در قالب انواع بدایع لفظی و معنوی توجه داشته است. علاوه بر این ،از منظر پویایی و ایستایی تصاویر، از بین تصاویر بررسی شده مانند اغلب تصاویر کهن غلبه با تصاویر ایستا است با این همه در موارد معدودی تصاویر پویا نیز مشاهده می شودکه درخور تحسین است در مجموع می توان گفت که گرگانی شاعری تیز بین، با طبعی لطیف، ذوقی سرشار و قریحه ای بارور است. این ویژگی ها موجب شده در توصیف و تصویرگری مناظر طبیعت بسیار چیره دست باشد و بخشی از قدرت سخنوری خویش را در این عرصه نشان دهد .
کتاب های نفیس
حوزههای تخصصی:
مفهوم ناخانگی و ادبیات مهاجرت در رمان «شمارنده شب» اثر «عالیا یونس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم خانه و کاشانه بار عاطفی دارد و به فرد حس امنیّت، تعلق و پایداری می دهد؛ با این حال، دنیا برای فرد مهاجر یا استعمارشده «ناخانه ای» بیش نیست. پژوهش توصیفی_تحلیلی حاضر با استفاده از نظریه «هومی بابا»( HOMI BHABHA) درباره مفهوم «ناخانگی»(UNHOMELY)، به بررسی تجربه مهاجری لبنانی-امریکایی به نام فاطیما در رمان «شمارنده شب»(THE NIGHT COUNTER) اثر «عالیا یونس »(ALIA YUNIS) می پردازد. بابا معتقد است که ناخانگی زمینه رشد و خلاقیت را برای مهاجر فراهم می کند و در عین حال فرد به علت «پیوند خوردگی»( HYBRIDITY) در فضای انتقالی بینابینی میان «جهان و خانه» قرار می گیرد که فرهنگ غالبی ندارد. پرسش اصلی این پژوهش مبتنی بر این مطلب است که آیا پیوند خوردن فرهنگی و هویّتی آن گونه که بابا ادعا می کند فاقد برتری فرهنگی است؟ ضمن تایید کاربردیِ مفهوم ناخانگی هومی بابا، نتایج این بررسی نشان می دهد که در مورد فاطیما فرهنگ بومی بر فرهنگ غربی سلطه دارد زیرا که او همواره با توسل به میراث مذهبی و فرهنگِ خود تلاش می کند که توان و نیروی ادامه زندگی در غرب را بیابد. سپری شدن سال های متمادی او را از دنبال کردن فعّالیت های سنّتی بازنمی دارد و همین دلیل بر برتریِ فرهنگی و حس ملّی است تا عدم آن. بنابراین، ضمن وجود پیوندخوردگی، درجه پیوندخوردگی در افراد مختلف وابسته به میزان وابستگی آنان به سرزمین مادری، هویّت فرهنگی و مذهبیست و این مسئله ای است که هومی بابا به آن اشاره نکرده است.
کارکرد بلاغی و ساختاری آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصادالعباد با رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
59 - 76
حوزههای تخصصی:
برخی شگردهای بلاغی در متون، به ویژگی های سبکی تبدیل شده اند. یکی از راه های بررسی این ویژگی های سبکی در متون مختلف تحلیل بینامتنی است. این موضوع در متون عرفانی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا این متون زبانی تمثیلی و تأویلی دارند و با متون دینی و قرآنی در پیوندهای آشکار و پنهان هستند. این پژوهش در پی بررسی بینامتنی کارکرد بلاغی آیه 17 سوره انفال در شرح التعرف و مرصاد العباد است؛ به گونه ای که شگردهای سبکی هنری که نتیجه کارکرد بلاغی و اندیشگانی این آیه است- بررسی شده است. همچنین به دنبال آن بوده است که کارکرد و ساختار صور خیال در دو دوره سبکی متفاوت در متون عرفانی تا چه میزان مشابهت دارند و نوع خوانش عارفانه از این آیه، چگونه سبب شگردهای سبکی مشترک، در بیان آموزه های معرفتی آنان شده است. با تحلیل بُعد ساختاری و عناصر بینامتنی، سعی شد براساس نظریه ژنت، میزان استفاده این دو متن از یکدیگر و تطبیق آنها با بلاغت فارسی نشان داده شود. بر همین اساس درباره آیه مدنظر در دو متن اشاره شده، همه گونه های بینامتنی آشکار و ضمنی به صورت تضمین و تلمیح و تمثیل به کار رفته است.
مورخان اسلام
حوزههای تخصصی:
بازچاپ مجله های دیریاب
حوزههای تخصصی: