فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱٬۸۶۱ تا ۴۱٬۸۸۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
توهین بمقام شامخ حکیم نظامی
حوزههای تخصصی:
جایگاه و نقش گرگ در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
61 - 87
حوزههای تخصصی:
در تحلیل متون حماسی به نقش آفرینی ویژه برخی حیوانات در پرورش حماسه برمی خوریم؛ این نقش آفرینی گاه مثبت و توتمیک است و گاه منفی و شریرانه. مانند گرگ که در برخی اساطیر و حماسه های جهان خویشکاری های مثبتی دارد، اما در برخی دیگر چنین نیست. در شاهنامه نیز نقش آفرینی گرگ غالباً منفی است. در این مقاله با روش تحلیل متن کوشیدیم دلایل نگاه منفی فردوسی به گرگ را تحلیل کنیم. نتایج حاصل نشان می دهد که یک دلیل عمده ارائه تصویری منفی و شریرانه از گرگ در شاهنامه، حضور اهریمنی گرگ در متون مذهبی ایران باستان است که کشتن آن را جزو اعمال مثبت و دارای پاداش برمی شمارند. دلیل دیگر این مسأله یکی گرفته شدن تورانیان با ترکان توسط فردوسی در شاهنامه است. از این رو، فردوسی هنگام سخن گفتن از تورانیان آن ها را به گرگ تشبیه کرده و صفت های منفی این حیوان را برای توصیف آنان به کار برده است.
هری پاتر میهمان تخیل بچه ها
سرگردان در دنیای فانتزی
حوزههای تخصصی:
نقد پسااستعماری رمان «رازهای سرزمین من» رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ادبیات پسااستعماری، به شاخه ای از ادبیات معاصر گویند که در زمان سلطه استعمار یا پس از آن، با هدف رهایی از یوغ آن در کشورهای مستعمره ظهور کرده است. از درون مایه های مهم این ادبیات، تقابل شخصیت ها و موضوعاتی است که «من» شرقی نویسنده را در تقابل با «دیگری» غربی و تعامل آنها را با هم، نشان می دهد. در ادبیات داستانی ایران و مصر، نویسندگان بسیاری در این زمینه قلم فرسایی کرده اند. پژوهش حاضر، بررسی تطبیقی دو رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی و «بین القصرین» نجیب محفوظ است. زمان رخدادهای هر دو اثر به اشغال غربی ها در سرزمین هایشان برمی گردد. یافته های این پژوهش که به شیوه تحلیل محتوایی و با رویکرد تطبیقی است، حاکی از آن است که نویسندگان با بیان و ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری چون دیگری سازی، متن و حاشیه، جنسیت، اعتقادات، آزادی خواهی و استعمارستیزی، در پی نشان دادن«خود» و «دیگری» یا «متن» و «حاشیه» بوده اند.
کارنامه دکتر فرشیدورد
حوزههای تخصصی:
بررسی ساختاری قصاید خاقانی بر پایه الگوی زبان شناختی لیچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آشناییزدایی و نقد ساختاری - ویژگیهایی که زبان ادبی را از زبان مرسوم متمایز میسازد- از اساسیترین مفاهیم مطرح شده در نظریه فرمالیستهای روسی است که شیوهای علمی و متداول برای بررسی ویژگیهای هنری آثار ادبی میباشد. جفری لیچ ساختارگرای انگلیسی خصیصههای ادبی )فراهنجاریها( را در هشت سطح 1- واژگانی ،2- نحوی ، 3- آوایی ، 4- نوشتاری ،5- گویشی ،۶- سبکی ،7- معنایی ،8- در زمانی، طبقهبندی و تقسیم کرده است. لیچ برای تمایز میان برجستهسازی هنری با سایر برجستهسازیها سه امکان را در نظر میگیرد: نخست آنکه برجستهسازی هنگامی تحقق مییابد که هنجارگریزی بیانگر مفهومی باشد، بهعبارت دیگر نقشمند باشد. دوم برجستهسازی هنگامی رخ میدهد که هنجارگریزی بیانگر منظور گوینده باشد، یعنی جهتمند باشد و در آخر برجستهسازی در مقام قضاوت مخاطبان، باید بیانگر مفهوم و بهعبارت دیگر غایتمند باشد. الگوی لیچ در همه زبانها بهویژه در زبان فارسی تعمیمپذیر است. از آنجا که قصاید خاقانی جایگاه و اعتلایی خاص در ادب فارسی دارد، در پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، در چهارچوب مکتب ساختگرایی و بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ، به بررسی انواع مختلف هنجارگریزی در اشعار خاقانی پرداخته ایم. بر این اساس بیشترین میزان آشنایی زدایی در قصاید خاقانی هم از نظر کیفی و هم از لحاظ کمی، مربوط به هنجار گریزی معنایی است.
حدیث دردزایی تبار پابرهنه «موره شین»
حوزههای تخصصی:
افسوس که قدری جوان
حوزههای تخصصی:
استعاره در گذر زمان؛ بررسی، تحلیل و نقد تطوّر تعریف استعاره در آثار بلاغی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
63 - 72
حوزههای تخصصی:
تعریف استعاره ازجمله موضوعات نخستین آثار بلاغی عربی و فارسی است. کثرت تعاریف موجب شده است برخی تصوّر کنند وجه مشترکی میان آنها نیست یا اینکه تعاریف استعاره بسیار پریشان است؛ در حالی که بررسی تعاریف در بیشتر کتاب های بلاغی فارسی و عربی حاکی از وجود مؤلفه های مشترک بین آنهاست. از طرفی باید این موضوع را در بستر زمان و شرایط فکری و فرهنگی در نظر گرفت. گسترش حوزه مطالعات بلاغی، ساختار فکری و فرهنگی زمینه ساز دریافت هایی از استعاره شده است که با دریافت آن در زمینه فکری دیگر متفاوت خواهد بود. می توان با دسته بندی تعاریف بر مبنای مؤلفه های برجسته و مشترک، علاوه بر تبیین عناصر مشترک آنها، مراحل تطوّر استعاره را نیز نشان داد. در پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل تعاریف استعاره در بیشتر متون بلاغی عربی و فارسی، مؤلفه های کانونی آنها استخراج و در هفت گروه دسته بندی شدند: ۱) تکرار کامل تعاریف ۲) تکرار بخشی از تعاریف ۳) تلفیق چند تعریف. از میان هشت گروه تعریفی که در هفت طبقه دسته بندی شده، چهار تعریف یک مؤلفه ای است که از میان آنها سه تعریف تکراری است؛ دو تعریف نیز دومؤلفه ای است که بخشی از آنها تکرار تعاریف یک مؤلفه ای است؛ همچنین یک تعریف سه مؤلفه ای و یک تعریف چهارمؤلفه ای است که همه از ترکیب تعریف های یک یا دومؤلفه ای حاصل شده اند.
این جادوگر چیز دیگری است
حوزههای تخصصی:
شعر امروز نیشابور
منبع:
پاییز ۱۳۸۴ شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در احوال و آثار یک شاعر ناشناخته از منطقه شیروان آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
213-235
حوزههای تخصصی:
حلیمی شیروانی از شعرای ناشناخته اوایل قرن دهم هجری است. درباره احوال حلیمی جز اطلاعاتی پراکنده که از تذکره های مختلف و به ویژه شعر او به دست می آید، آگاهی چندانی در دست نیست. همین اطّلاعات پراکنده و اندک موجب شده است صاحبان تراجم در شرح حال او و حلیمی فرهنگ نویس، صاحب بحرالغرایب، دچار اشتباه شوند. حلیمی شیروانی در اوایل سده دهم در شیروان آذربایجان متولّد شد، به گیلان و قزوین مسافرت رفت، سپس در میانه عمر به شام مهاجرت کرد. کلّیات حلیمی مشتمل بر بیش از شش هزار و پانصد و پنجاه بیت است که تاکنون تصحیح و تحقیقی بر آن صورت نگرفته است. تنها نسخه کلیات حلیمی در کتابخانه لالااسماعیل ترکیه نگهداری می شود. این کلیات مشتمل بر قصیده، غزل، رباعی، قطعه و همچنین حاوی شش رساله و سه منظومه است. حلیمی در سرودن شعر مصنوع، قصاید بی نقطه، معماگویی و ماده تاریخ مهارت بسیار داشته است. وی شاعری سنّت شکن و هنجارگریز است؛ چنان که در چندین جای، خود را مخترع نوعی از قصیده و طرزی خاص از شعر می داند.مقاله حاضر ضمن معرّفی این شاعرِ ناشناخته، امّا پُرکار، پژوهشی در ویژگی های سبک شناختی و مضامین شعری اوست.
بررسی نقش قاعده کم کوشی زبانی در شکل گیری زبان محاوره ی مجموعهٔ یکی بود و یکی نبود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از برجسته ترین رویدادهای زبانی در عصر مدرن و همزمان با تغییر و تحولات بنیادین در نحوه تفکر و شیوه زیست آدمیان حرکت زبان به سمت کم کوشی و میل به اختصار و ایجاز است. در تعاریف زبانشناختی، به قوانین و قواعد ناظر بر تحولات آوایی و صرفی زبان که به راحت تر شدن بیان و ساده تر شدن شکل و ساختار جملات و عبارات در فرآیندهای ارتباطی منتج می شود، «قانون صرف کمترین انرژی در گفتار و نوشتار» اطلاق می شود. یکی از مهمترین تأثیرات این قاعده بر صورتهای زبانی، خروج از معیارهای رسمی و کلیشه های تثبیت شده سنتی و حرکت تدریجی به سمت ساحتهای محاوره و غیر رسمی است. در این مقاله نشان داده ایم که یکی از عوامل تأثیر گذار در شکل گیری زبان محاوره محمدعلی جمالزاده تبعیت ذهن و زبان ایشان از قاعده کم کوشی زبانی است. بر این اساس پاره ای از فرآیندهای کم کوشانه زبانی را درسطح ارکان مختلف جمله، در نخستین مجموعه داستانی جمال زاده-«یکی بود و یکی نبود»- مورد بررسی قرار داده ایم و برآیند مقاله نیز فرضیه مزبور را تأیید کرده است.
کاش یک آب شسته تر
حوزههای تخصصی:
بازنمایی اضطراب شخصیّتی بر اساس نظریه کارن هورنای در رمان جزیره ی سرگردانی سیمین دانشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
78 - 97
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اضطراب در رفتار و کنش های شخصیّت های اصلی رمان می پردازد. شخصیّت های اصلی رمان جزیره ی سرگردانی، هستی و مراد و سلیم، منطبق بر نظریّه ی کارن هورنای بررسی شده اند. در واقع، پرسش اصلی پژوهش، این است که شخصیّت های اصلی رمان و تغییر و تحوّل آنها تا چه اندازه مطابق با نظریّه ی هورنای هست؟ روش کار با استفاده از تحلیل محتوا برای توصیف، تجزیه و تحلیل شخصیّت های اصلی به شیوه ی گردآوری اطّلاعاتِ کتابخانه ای است. در تجزیه و تحلیل مشخص می گردد که تعارض ها یعنی؛ اضطراب ها و نگرانی ها و تضادهای بنیادینی بین رفتارهای سه گانه ی شخصیّت وجود دارد. تمام مردم چه سالم و چه روان رنجور، از تعارض موجود بین این روندهای ناهمساز رنج می برند. شخصیّت های رمان جزیره ی سرگردانی، نیز از این قاعده مستثنی نیستند و بر اساس تجربیّاتی که در دوران کودکی داشته اند، ناگزیر تعارضاتی را داشته اند. به بیان صریح تر، شخصیت سه گانه ی این افراد از دوران کودکی آنها مایه می گیرد و تجربیات دوران کودکی دست مایه ای هستند برای این که کدام بُعد از ابعاد سه گانه ی شخصیّت، تا پایان عمر فرد، رهبری و قدرت اجرایی شخصیّت را در دست بگیرد و بر آن تأثیر عاطفی و روانی بگذارد. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد که افراد مهرطلب، برتری طلب و عزلت طلب در هر شرایطی به همان خودِ اصلی و خویشتنِ خویش باز می گردند، امّا گاهی عواطف و احساسات شان و زمانی دیگر منافع شخصی و شاید گاهی جایگاه اجتماعی شان اجازه نمی دهد که بتوانند آن چهره ی واقعی خود را نشان بدهند. هستی در پایان داستان به همان خواسته ای می رسد که در تَهِ قلب خود آرزوی آن را داشت. مراد دچار تغییر و تحوّل شده و به شخصیّتی دیگرگونه تبدیل می گردد و سلیم نیز همچون اسمش، تسلیم شرایط اجتماعی حاکم بر زمان می گردد. بنابراین می توان گفت که در رمان جزیره ی سرگردانی، بر اساس نظریّه ی هورنای، بیشتر شخصیّت ها در همان طبقه بندی قرار می گیرند که بر شخصیّت آنها حاکم است و تسلّط دارد.
تحلیل انتقادی گفتمان دو اثر طنزآمیز «دیوان خروس لاری» از ابوالقاسم حالت و «مجموعه آثار محمد علی افراشته» بر اساس الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۴
57-88
حوزههای تخصصی:
موضوع این جستار تحلیل انتقادی گفتمان دو اثر طنزآمیز «دیوان خروس لاری» از ابوالقاسم حالت و «مجموعه آثار محمدعلی افراشته» به کوشش نصرت الله نوح، براساس الگوی ون لیوون (1996م.) است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر قدرتهای حاکم و فرایندهای ایدئولوژیکی دوران پهلوی دوم بر میزان صراحت و پوشیدگی کلام در این دو اثر است. در این مقاله کارگزارانی که در این اشعار طنزآمیز حضور و مشارکت دارند براساس عوامل الگوی ون لیوون چون حذف، تشخص زدایی، مشخص سازی، نامشخص سازی، نامدهی، طبقه بندی، پیوند زدن، جدا کردن، جنس ارجاعی و نوع ارجاعی بررسی می شوند. دلیل انتخاب این دو اثر این است که دیدگاه های این طنزپردازان در دوران پهلوی دوم از آبشخورهای مشترک سیاسی و اجتماعی سرچشمه می گیرد؛ اما آنان ایدئولوژی و گرایشهای متفاوتی نیز دارند. بنابراین وجود مشترکات و مفترقات گوناگون، زمینه مقایسه میان آنها را فراهم می سازد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با اینکه هر دو طنزپرداز به پوشیده گویی تمایل بیشتری دارند و طبقه بندی و تشخص زدایی در اشعار آنان بیشترین بسامد را دارد؛ اما محمدعلی افراشته بر خلاف ابوالقاسم حالت با نامدهی کارگزارانی که بر مسند قدرت قرار دارند و هم چنین انتقاد از ارکان اصلی قدرت چون شاه، دربار، روحانیون و نیروهای امنیتی بر صراحت کلام خود افزوده است. محمدعلی افراشته هم چنین به دلیل گرایش سوسیالیستی از عامل جنس ارجاعی برای بازنمایی توده و خلق بیشتر بهره برده است. ابوالقاسم حالت نیز با کاربرد بیشتر عامل نامشخص سازی یعنی ضمایر و صفات مبهم، کلام خود را پوشیده تر کرده است.
درونمایه های ادبیات پایداری در سروده های بهمن ساکی با تکیه بر دفتر«آهوان پیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
287-308
حوزههای تخصصی:
شعر دفاع مقدس، یکی از مهم ترین ارکان ادبیات دفاع مقدس و ادبیات دفاع مقدس، یکی از مهم ترین ارکان ادبیات پایداری است. شعر دفاع مقدس، پس از پایان جنگ تحمیلی، وارد دوره تازه ای از حیات خود شد؛ شاعران این دوره به جنگ با نگاهی واقع گرایانه تر، پرداختند. یکی از شاعران این دوره در شعر معاصر خوزستان، بهمن ساکی است. او با انتشار نخستین مجموعه شعرش با نام «آهوان پیر» خود را به عنوان شاعری در عرصه ادبیات پایداری به جامعه ادبی پس از جنگ شناساند. این پژوهش، نخست با روش تحلیلی- توصیفی، انواع درون مایه های ادب پایداری را در «آهوان پیر» شناسایی کرده، سپس با تحلیل درصد به کار گیریِ درونمایه ها، تعلق و علاقه شاعر به هر کدام از آنها را نشان می دهد. بررسی ها و تحلیل ها نشان می دهد که درون مایه های گوناگون ادب پایداری در دفتر «آهوان پیر» از این قرارند: سه گانه انتظار، امید و آرمان گرایی، سه گانه عاشورا، جهاد و شهادت، حسرتِ جاماندن از کاروان شهیدان، نکوهشِ فراموشی یاد شهیدان، ترسیم فضا و بیان پیامدهای ناگزیر و ناگوار جنگ، جنگ ستیزی، اعتراض، نگرانی و دلواپسی از اوضاع نابسامان جهان، اعتراض به کاستی های زندگی مُدرن و فراموشی سنت ها و ارزش ها، دغدغه بیداری، ایستادگی، تحرک و پویایی، مبارزه با هوای نفس و مراقبت از خویش، عشق عرفانی و... اما درصد به کار گیری درون مایه ها نشان می دهد که از نظر انواع ادبیات پایداری، بهمن ساکی، نخست شاعری است با نگرش انسانی- جهانی، در درجه دوم، شاعری است با دیدگاه دینی- آیینی، در مرتبه سوم شاعری است با دل مشغولی های عرفانی و در جایگاه چهارم شاعری است با علایق ملی- بومی.
کتابی مفهومی، ناتوان در انتقال مفاهیم
حوزههای تخصصی: