مطالب مرتبط با کلیدواژه

آثار بلاغی


۱.

پیشینة فنون و صناعات ادبی

کلیدواژه‌ها: بلاغت صنایع ادبی دانشمندان بلاغت آثار بلاغی پیشینه صناعات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۱ تعداد دانلود : ۷۱۹
این مقاله به بررسی پیشینة فنون و صناعات ادبی و مبتکران آن می پردازد، موضوعی که تا کنون تحقیق جامع و دقیقی دربارة آن نشده است. بررسی پیشینة فنون ادبی به بحث و تحقیق پیرامون صناعات کمک زیادی می کند و باعث درک عمیق دانش پژوهان در راستای درست تشخیص دادن زیبایی های سخن و بهبود بخشیدن کلام ادبی می گردد. در واقع، هدف از بررسی سابقه صناعات ادبی، آشنایی دانش پژوهان با مبدعان و تحول و تطور آن است تا با مراجعه به منابع گوناگون و مطالعة پیشینة این صناعات، بتوان به چگونگی شکل گیری آنها و نکات ارزندة بلاغی پی برد. مطالعه در این مقاله به روش اصیل (Original) انجام گرفته و جامعة آماری شامل صناعاتی است که با تحقیقات گسترده در مباحث بلاغی، مبدعان آنها معلوم شده است. در این روش ابتدا کتب مهم بلاغی از آغاز تاکنون بررسی شده و سپس این آثار با یکدیگر تطبیق و صنایع ادبی استخراج گردیده است. با بررسی صناعات مشخص می شود ابداعات دانشمندانی مانند ابن معتز، قدامة بن جعفر، ابوهلال عسکری، ابن رشیق قیروانی و ابن ابی الاصبع در بلاغت از دیگران بیشتر بوده است و سابقة صنایع ادبی با نام اولین مبدع آنها ذکر گردیده است.
۲.

استعاره در گذر زمان؛ بررسی، تحلیل و نقد تطوّر تعریف استعاره در آثار بلاغی عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره تعریف تحلیل نقد آثار بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۳۴۲
تعریف استعاره ازجمله موضوعات نخستین آثار بلاغی عربی و فارسی است. کثرت تعاریف موجب شده است برخی تصوّر کنند وجه مشترکی میان آنها نیست یا اینکه تعاریف استعاره بسیار پریشان است؛ در حالی که بررسی تعاریف در بیشتر کتاب های بلاغی فارسی و عربی حاکی از وجود مؤلفه های مشترک بین آنهاست. از طرفی باید این موضوع را در بستر زمان و شرایط فکری و فرهنگی در نظر گرفت. گسترش حوزه مطالعات بلاغی، ساختار فکری و فرهنگی زمینه ساز دریافت هایی از استعاره شده است که با دریافت آن در زمینه فکری دیگر متفاوت خواهد بود. می توان با دسته بندی تعاریف بر مبنای مؤلفه های برجسته و مشترک، علاوه بر تبیین عناصر مشترک آنها، مراحل تطوّر استعاره را نیز نشان داد. در پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل تعاریف استعاره در بیشتر متون بلاغی عربی و فارسی، مؤلفه های کانونی آنها استخراج و در هفت گروه دسته بندی شدند: ۱) تکرار کامل تعاریف ۲) تکرار بخشی از تعاریف ۳) تلفیق چند تعریف. از میان هشت گروه تعریفی که در هفت طبقه دسته بندی شده، چهار تعریف یک مؤلفه ای است که از میان آنها سه تعریف تکراری است؛ دو تعریف نیز دومؤلفه ای است که بخشی از آنها تکرار تعاریف یک مؤلفه ای است؛ همچنین یک تعریف سه مؤلفه ای و یک تعریف چهارمؤلفه ای است که همه از ترکیب تعریف های یک یا دومؤلفه ای حاصل شده اند.
۳.

بررسی، تحلیل و نقد طبقه بندی استعاره در آثار بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره طبقه بندی آثار بلاغی نقد و تحلیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۷۷۴
پس از شکل گیری پایه های نخستینِ علوم بلاغی، در مرحله بعد پژوهشگران این عرصه به طبقه بندی کرانه های مختلف این دانش پرداختند. استعاره از قلمروهای اولیه ای است که از آغاز پی ریزی بلاغت، همواره مورد اهتمام بلاغیون بوده است. هنگامی که گستره بلاغت وارد مرحله طبقه بندی گردید، طبعاً استعاره نیز از این قاعده مستثنا نبود. بررسی آثار بلاغی مختلف در حوزه بلاغت عربی و فارسی نشان می دهد طبقه بندی استعاره ادوار مختلفی را در دو قلمروی بلاغت عربی و فارسی پشت سر گذرانده است.پژوهش حاضر تطور طبقه بندی استعاره را در امهات آثار بلاغی عربی و فارسی از روزگار نخستین تا عصر حاضر بررسی کرده است. بر این اساس می توان برای طبقه بندی استعاره در آثار بلاغی عربی سه مرحله و در آثار بلاغی فارسی شش مرحله در نظر گرفت. حاصل پژوهش نشان می دهد طبقه بندی آثار فارسی از قرن یازدهم به صورت کامل متأثر از آثار سکاکی، خطیب قزوینی و تفتازانی بوده است، هرچند برخی آثار بلاغی نقدهای اندکی نیز بر این طبقه بندی های مذکور وارد کرده اند؛ اما در روزگار ما برخی آثار بلاغی ضمن نقد طبقه بندی مرسوم، سودمندی خاصی را بر آن مترتب ندیده اند و برخی با نقد این طبقه بندی ها، مواردی بر آن ها افزوده اند.
۴.

مدح در بدیع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آثار بلاغی بدیع صنایع معنوی مدح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
یکی از مضامین عمده در تاریخ ادب فارسی، مدح بوده است که شاعران به شیوه های مختلف آن را بیان کرده اند. علمای بلاغت هریک از این شیوه ها را یک صنعت به شمار آورده و ویژگی ها و شرایط خاصی برای آن ها در نظر گرفته اند. این پژوهش، به روش توصیفی تحلیلی به بررسی و نقد این صنایع در آثار بلاغی زبان فارسی پرداخته است. در مجموع سیزده آرایه از صنایع بدیعی به مضامین مدحی اختصاص دارد که همه جزو صنایع معنوی بدیع محسوب می شوند. این جدا از صنایعی است که افزون بر مدح، مضامین دیگر نیز از طریق آنها ارائه شده است. از این تعداد، سه صنعت ابداع، تأکیدالمدح بمایشبه الذّم و استدراک به دلیل ایهامی که در ذهن خواننده ایجاد می کنند، دارای ارزش های بلاغی بیشری هستند. در این میان صنعت تأکید المدح بمایشبه الذّم، بیشتر مورد توجه بلاغیون بوده است؛ به گونه ای که در همه کتب بدیعی مطرح شده است. از بین آثار بلاغی نیز کتاب بدایع الافکار فی صنایع الاشعار بیشتر از بقیه، یعنی نُه صنعت مدحی را مطرح کرده است. آنچه دراین میان آشکاراست، تشتّت و گاه اختلاف آرای بلاغیون در زمینه نامگذاری، تعاریف و ذکر شواهد این صنایع است.
۵.

نام شناسی کتاب های بلاغی از منظر معنا، هسته معنایی، شفافیّت و تیرگی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نام شناسی آثار بلاغی هسته معنایی شفافیت تیرگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۱۹
نام شناسی (Onomastics) دانشی است که حوزهای گسترده از علوم گوناگون را در خود جمع کرده است؛ این دانش، نام ها را از زوایای مختلف اجتماعی، تاریخی، جغرافیایی و زبانی مطالعه کرده و با توجه به جنبه های مختلف، قلمروهای دلالتی گوناگونی را درباره چرایی نام ها تبیین می کند. در خودِ قلمرو زبانی نیز می توان ساختار نام ها را از زوایای مختلف بررسی و تحلیل کرد. در پژوهش حاضر نام کتاب های اصلی و معروف در حوزه بلاغت را از منظر هسته معنایی، شفافیت و تیرگی به شیوه ای تحلیلی - توصیفی بررسی کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد در نام هایی که «بلاغت» کانون نام اثر است و نام دارای ساختار اضافی است، باید برخلاف رویه معمول در چنین تحلیل هایی، جزء دوم را هسته ترکیب تلقی کرد. این ویژگی در آثاری که «بدیع» در آن ها به کار رفته نیز دیده می شود، درحالی که در بسیاری از نام ها که مضاف الیه آن ها «شعر» است، هسته ترکیب، همان بخش اول آن ها است؛ به عبارتی، این اسامی از جمله نام های درون مرکز هستند. آنچه در این بررسی بسیار درخور توجه است، نام های عربی است که در ساختار آن ها جار و مجرور دیده می شود. می توان مواردی از این دست را در شمار نام های مرکب اضافی قرار داد. علاوه بر این موارد، در این حوزه، با نام هایی سروکار داریم که باید آن ها را فاقد هسته ای مشخص بدانیم. از منظر شفافیت و تیرگی باید گفت در نام کتاب هایی که ساختار اضافی دارند، اغلب مضاف الیه بر هسته یا به عبارتی کل ترکیب سایه افکنده و آن را تحت تأثیر قرار داده است؛ حتی در ترکیبات وصفی نیز اغلب واژهای یافت می شود که همه ساختار را متأثر کرده است. در مجموع در این اسامی واژگان «بلاغت»، «شعر»، «ادب» و «نظم» بسیار نمایان است، لکن به نظر می رسد هیچ یک از آن ها موجب شفافیت نام نشده اند، بلکه آنچه شفافیت نام را در پی داشته، زمینه موضوعی نام یا بافت موقعیتی آن بوده است.