فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۲۱ تا ۴٬۰۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
245 - 270
حوزههای تخصصی:
«پیر مغان» اصطلاح - مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست و حافظ با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند» ، این اصطلاح – مفهوم را به گفتمان و ژانری دو «پیر مغان» اصطلاح- مفهومی است که همچون خرابات و کوی مغان از آیین مهری و دین زردتشت در زادبوم ایرانیان به یادگار مانده و بعد از انقلاب دینی در دواوین بعضی از شاعران برای افشای موضوعات ریایی به شکلی مقدس و برجسته جلوه نموده است که در این میان خاقانی را می توان پیش قراول استفاده از آن دانست. خاقانی (۵۹۵-۵۲۰ق) یکی از مهم ترین شاعرانی است که بعد از سنایی (۵۴۵-۴۷۳ق) و عطار (۶۱۸-۵۴۰ق) و قبل از مولوی (۶۷۲-۶۰۴ق) و حافظ به سرودن اشعار مغانه ای اهتمام ورزیده است و در لفظ، معنا و ایجاد ساختار بیرونی و درونیِ شعر مغانه ای بر حافظ (۷۹۲-۷۲۷ق) تأثیرِ مستقیم گذاشته است . حافظ نیز با وام گیری از خاقانی و تقدس بخشی و جانمایی آن در کنار مفهوم غامض و وزین «رند»، این اصطلاح- مفهوم را به گفتمان و ژانری دو وجهی تبدیل کرده است که بعد از عبور از صافیِ ذهن و زبان او از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود. تبدیل کرده است که از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت از پیر مغانی است که خاقانی پیش تر با آن روشنگری کرده بود؛ زیرا جنبه هنری و رازآلودی و ایهامی پیرِ حافظ که صورت پیر را انتزاعی کرده، آنی نیست که خاقانی بی پرده و حقیقی با آن افشاگری و ستیهندگی نموده است. پس هر دو در راستای زمان به پیر مغان توجه داشته اند؛ با این تفاوت که پیر خاقانی حقیقی و شفاف است؛ امّا پیر حافظ انتزاعی و رندانه.
رمزگشایی از نمادهای هفت اقلیم هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۷
34 - 61
حوزههای تخصصی:
نظامی، یکی از شاعران توانمند در زمینه نمادپردازی است. «هفت پیکر» وی از جمله داستان های نمادین و نوآیینی است که در هر گنبد آن می توان به رمزی نو و شگرف دست یافت. از این رو، جستار پیش رو با هدف دستیابی به پیوند میان اقلیم ها، داستان ها و اختران این منظومه به رمزگشایی گنبدهای هفت گانه آن می پردازد. برای رسیدن به این منظور، ابتدا اقلیم های هفت گانه از دیدگاه جغرافی دانان برجسته ای چون ابوریحان بیرونی و یاقوت حموی بررسی شد، سپس به پیوند اقلیم ها و داستان های بیان شده با هفت سیاره پرداخته شد. نتایج این پژوهش توصیفی- تحلیلی بیانگر آن است که نظامی با ذهن خلاق خویش و با آگاهی از اسطوره، تاریخ و نماد، نه تنها دیدگاه انسان باستانی را در نگرش به آسمان و تأثیر کواکب بر سرنوشت آنان به تصویر کشد، بلکه توانسته فراتر از آن با بنای هفت گنبد نمادین، قدرت و چیرگی بهرام، قهرمان داستان را در کنار هفت شاهدخت هفت اقلیم به نمایش بگذارد و بدین سان هفت اقلیم جغرافیایی را به هفت کشور نمادین بدل سازد.
ازدواجیه التجربتین المختلفتین؛ لمدینه الدیستوبیه فی تجربه "یاسین طه حافظ" الرومانسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
85 - 108
حوزههای تخصصی:
ینتمی شعر "یاسین طه حافظ" إلی شعر طائفه من الشعراء الذین مزجوا فی أشعارهم بین تجربه الحبّ الرومانسی وتجربه المکان فی بعده العام الخارج عن الإطار الرومانسی المرتبط بحالات الحب والاشتیاق أو البعد والافتراق. تکون التجربه الرومانسیه فی هذا النمط من الأشعار فریده فی نوعها بحیث تسرد قصه الحب المرتبطه بالمجتمع الفاسد والمدینه الفاسده أی یسرد الشاعر من خلال أشعاره الرومانسیه الحالات الفاسده الغیر مرغوبه فیها للمدینه والمکان. یحاول هذا البحث عبر المنهج الوصفی _ التحلیلی دراسه هذا الملمح الشعری الجدید فی أشعار" یاسین طه حافظ" والهدف المرجو هو الکشف والإبانه عن التمظهر الواسع لهذا الدمج الشعری الإبداعی بین الدیستوبیا وتجربه الحب الرومانسیه وتشیر النتائج إلی أن شعر "طه حافظ یاسین" یمثّل شعراً ذی البعدین فی ارتباطه بالمکان وتجربه الحب الرومانسی الذی یحکی قصه حبّ الشاعر لعشیقته فاطمه رمزاً أو حقیقهً. فعمد الشاعر فی أشعاره علی تجسید الحالات الفاسده وغیر المرغوبه للمکان الذی یعیش فیه والذی یختلف ویکون فی مفارقه کامله مع صفاء الحب وبراءته ولا یمکن للإنسان المعاصر أن یمتلک تجربه الحب الرومانسی الخالص فی مثل هذه المدینه. فالمدینه والمکان اللذان یخوض فیهما الشاعر لا یحملان البعد المنشود المثالی فالمدینه فقدت فی شعر الشاعر بعدها المثالی ولایشمُّ منها رائحه الصفاء والبراءه ولا تکون المدینه المعاصره حاضنه للحب البرئ مادامت علی نقیض مع الحب الطاهر نتیجه الحاله السلبیه وهیمنه الوجه المادی والنزعه الجسدیه و زوال الحرکه والفکر فی المدینه الدیستوبیه.
نقد اجتماعی «همسایه ها» و مقایسه آن با نظریه لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
35 - 65
حوزههای تخصصی:
دوره حکومت محمدرضا پهلوی میزان فروش نفت به کشورهای دیگر افزایش پیدا می کند و شرایط مالی کشور به نسبت قبل بهتر می شود و به تبع آن خرید کاغذ، نشر کتاب و... افزایش می یابد. از سویی سختگیری و سانسور به نسبت دوره رضاشاه کم تر است. از این رو در دوره حکومت پهلوی دوم داستان نویسی رواج بیش تری دارد و نویسندگان متأثر از شرایط جامعه دست به خلق داستان هایی می زنند که شرایط جامعه و حوادث تاریخی آن دوره را بیان می کند. یکی از این داستان ها، «همسایه ها» است که اوضاع جنوب ایران در زمان ملی شدن نفت را بیان می کند. در این کتاب، شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر آن دوره، زندگی مردم و افکار و اندیشه و آرزوها و مشکلات آن ها، فقر مالی و فرهنگی و حتی لایه های پنهان زندگی و فکر انسان ها بیان می شود و به صورت غیر مستقیم به نقش حزب توده در ایجاد این نهضت سیاسی اشاره شده است.
بررسی و تحلیل درون مایه سرور در ترانه های محلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آرای انتقادی سیالکوتی مل وارسته در مطلع السعدین نسبت به دیدگاه های سراج الدین آرزو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
124 - 147
حوزههای تخصصی:
سیالکوتی مل وارسته، از شاعران و نویسندگان فارسی گوی شبه قاره در قرن دوازدهم هجری است . مطلع السعدین، یکی از آثار وارسته در موضوع بلاغت است. وی در این اثر، به بیان دقیق نکات مربوط پرداخته و دقّت و ریزبینی اش در نگارش مطلع السعدین، قابل توجه و حائز اهمیت است. در این اثر ، وارسته به کتاب های بلاغی و نظر اندیشمندان معاصر و پیش از خود ارجاع داده و به عنوان موافق یا مخالف، نظراتی درباره آن ها ارائه کرده است. یکی از کسانی که در این اثر، بسیار از او نام برده می شود، سراج الدین آرزو است. آرزو، شاعر، نویسنده و منقد ادبی بوده، آثاری در نقد اشعار دیگران دارد. البته خود نیز مورد انتقاد برخی افراد قرار گرفته است. وارسته از او همواره به نیکی و با القابی چون سراج المحققین و سراج المدققین نام می برد؛ امّا در مواردی، آرا و اشعار وی را زیر سؤال برده ، رد می کند. در این مقاله به شیوه تحلیل محتوا به نمونه هایی از این موارد خواهیم پرداخت. استقلال رأی، دانش وسیع و مطالعه گسترده وارسته، در آرای انتقادی او نسبت به آثار بلاغی پیش از خود و نیز نظرهای اندیشمندان بزرگی چون سراج الدین آرزو، به روشنی نمایان است.
بررسی و تحلیل باورهای عامیانه و اساطیری ایرانی در نفثه المصدور
حوزههای تخصصی:
ایرانیان، از گذشته های کهن، باورهایی را به عنوان اعتقادات خود در جامعه و خانواده در ذهن داشته اند.این باورها، قطعاً سرچشمه هایی نیز داشته و علّتی برای تشکیل مطالبی در باب آن ها و شاخ و برگ دادن یا ندادن بدین مطالب، وجود داشته است. مثلاً می توان به موجودی موهوم همچون «سیمرغ» یا «اژدها» اشاره کرد که از روزگار پیش از هخامنشیان در ایران و حتّی سایر ملل رواج داشته و هم اکنون نیز متداول است. همانگونه که همگان نیز به خوبی بدین مسأله واقفند، غیر ممکن است که بتوان اثری از آثار ادبا را یافت که کاملاً خالی از این مطالب باشد اما یقیناً هرچه به گذشته های دورتر برویم، به دلیل کمبود وسایل پیشرفته- که امروزه بشر از آن برخوردار است- بیشتر و بیشتر، شاهد اشاعه ی باورهای عامیانه و گاه مطلقاً خرافی در باب برخی امور یا موجودات خواهیم بود. یکی از متونی که در آن می توان بدین باورها دست پیدا کرد، نفثه المصدور است. این اثر با تمام تصنّع و ثقالتی که در عبارات خود دارد، فاکتورها و عناصر و مواردی را درخود گنجانده است که یک یه یک، حاکی از وجود چنین باورهایی در باب موجودات موهوم و یا باورهایی اسطوره ای و عامیانه در باب موجوداتی حقیقی و واقعی است. لذا بر آن شدیم تا در این جستار به استخراج این فاکتورها از متن کتاب مذکور و بررسی و تحلیل و گاه تبیین ریشه ی آن ها بپردازیم.
نشانه-معنا شناسی مکان در داستان زادن زال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاثیر و کارکرد مکان ها، حاوی اطلاعات و معانی است که موضوع بحث دانش نشانه شناسی و بخصوص نشانه شناسی فرهنگی است. اصول نشانه شناسی که در بسیاری از دانش های ادراکی ریشه دارد، با تکیه بر مفهوم نشانه، و بررسی عوامل نشانگی با وجوه مختلف معنایی، می تواند گامی در جهت معنا بخشی به این پدیده برای مخاطب باشد. در این راستا، این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مکان ها در داستان زادن زال در شاهنامه فردوسی پرداخته، تا با دیدگاهی معناگرا و تحلیل نقش نشانه های مکانی، انواع مکان را نمایان سازد، و با تکیه بر اصول علم نشانه-معناشناسی به بررسی فرآیندهای تاویل مکان ها در این داستان بپردازد. نتایج نشان می دهد، بیشتر رویدادهای داستان در کوه البرز که مکانی اساطیری است صورت می گیرد. حتی اکثر مکان های روایی این داستان نیز در کوه البرز قرار دارد و مکان های دیگر، بیشتر به فضا شدگی تمایل دارند و از مکان بودگی خود دور می شوند و جنبه تخیلی آنها نیرومندتر می گردد و نشانگی جدیدی را می پذیرند که ریشه در تجربیات ذهنی، همچون اسطوره ها، تاریخ، فرهنگ و خاطرات جمعی یک ملت دارد. مکان ها جنبه اسطوره ای داستان زادن زال را تقویت می کنند.
حقل الألفاظ الدّاله علی "الکرَم" فی شعر حاتم الطّائی؛ دراسه دلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
97 - 115
حوزههای تخصصی:
یقوم هذا البحث بدراسه دلالیه فی شعر حاتم الطّائی . بعد لمحهٍ إلی علم الدّلاله والحقول الدّلالیه ونَظره عاجلهٍ إلی حیاه حاتم ، درسنا کل الألفاظ التی تدلّ علی معنی الکرَم وإنفاق المال کسباً لحمد الله والناس فی شعره. ولقد حاولنا فی جمیع موضوعات البحث أن نتعامل مع شعر حاتم بأسلوب تحلیلی لما نجده من أن التحلیل یمکن أن یکشف لنا عن أدقّ تفاصیل الأمور ویوضح لنا حقیقه العلاقه بین هذه الألفاظ التی تدلّ علی معنی الکرم وإنفاق المال وإنّ المنهَج الذی نعتمده هو المنهج الوصفی ولا یخفی أنّنا لکی نصف بدقه، فعلینا أن نحلل بعمق لتتضح صوره الوصف من خلال رصد أدق ملامحها، ولم تکن غایتنا من هذا البحث إلّا أن تُکشف لنا هذه العلاقات الکامنه والخفیه التی تجول إثناء هذه الکلمات ودورها فی شعر حاتم . وبإستخراج ألفاظ هذا الحقل الدلالی ودراستها وتبیین علاقاتها الدلالیه مع الألفاظ الأخری، قمنا بالتحلیل الدلالی لشعر حاتم الطائی .
ضرورت تصحیح مجدد دیوان فغانی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
173 - 194
حوزههای تخصصی:
فغانی شیرازی مشهور به «حافظ کوچک» شاعر نام آور قرن نهم و از غزل سرایان سرآمد این عصر محسوب می شود. دیوان اشعار او را لال ماتهر دهلوی در شبه قاره و احمد سهیلی خوانساری در ایران تصحیح و چاپ کرده اند؛ اما پس از آن تصحیح، تاکنون بیش از بیست نسخه ی دست نویس از دیوان بابافغانی پیدا شده که برخی از آن ها ازنظر قدمت و صحت معتبرتر از نسخه های مورداستفاده ی مصححان پیشین است. با وجود شناسایی این نسخه ها از این دیوان تاکنون برای تصحیح مجدد غزل ها یا ابیات این دیوان، گامی پیش نهاده نشده است. در این پژوهش کاستی های موجود در متن های تصحیح شده توسط لال ماتهر دهلوی و سهیلی خوانساری باز شناسی شده اند. مهم ترین این کاستی ها عبارت اند از: گزینش ها و خوانش های نادرست، موجودنبودن برخی غزل ها و ابیات، اشکال در وزن و قافیه، اغلاط املایی و خطاهای چاپی. پژوهشگران در این مقاله کوشیده اند ضمن نقد و بررسی روش تصحیح مصححان پیشین و ارائه ی نمونه هایی از اشکال های موجود، لزوم تصحیح دوباره ی دیوان فغانی خوانساری را تبیین کنند.
تحلیل مضمون و ساختار سروده های سیاسی یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
551 - 574
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری و محتوایی در زبان صرفاً نمایی روبنایی نیست، بلکه بر عکس بخش اساسی از معنای رسانده شده توسط شاعر را تشکیل می دهد. این نوع تحلیل، از میان گونه های کاربرد زبان، بیش از همه به زبان در ادبیات توجه نشان می دهد و بخش عمده پژوهش ها در این شاخه مطالعاتی بر شناسایی سبک های ادبی، زبان شخصی و فردیتِ خلّاق مولّف متمرکز است. یوسف خطیب از جمله شاعران سیاسی معاصر فلسطین می باشد که خود عضو حزب بعث سوسیالیستی عربی بود که فعالیّت های سیاسی بسیاری از خود بر جای گذاشته است و دیوان شعری وی پُر از مفاهیم سیاسی پیرامون جهان عرب است که در وراء این اشعار بر عنصر مقاومت و پایداری تأکید دارد. شباهت های مفاهیم شعری یوسف الخطیب و ملک الشعرای بهار نگارندگان را بر آن داشت تا اشعار این دو را از منظر محتوایی و ساختاری مورد بحث و بررسی قرار دهند. نگارندگان در پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی به بررسی و نقد داده ها می پردازند.
برونداد شعری نشأت گرفته از اندوه و غربت در اشعار «عبدالله پَشِیو» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 191
حوزههای تخصصی:
«معروف رصافی» شاعر نامور عرب و «عبدالله پشیو» از شاعران نامی کرد در عراق از شاعران معاصریند که از پدیده غربت گزینی رنج می برده اند. بایستگی و اهمیت این پژوهش از آن جا نشأت می گیرد که پیش از این، غربت گزینی در شعر این دو شاعر همچون یک پژوهش مستقل تطبیقی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بنابراین نگارندگان در جستار حاضر برآنند که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی پدیده غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. دو شاعر از اغتراب اجتماعی، سیاسی و روحی ناشی از سیطره استعمار، ظلم، به حاشیه راندن نخبگان و انحصار امور در دست فرومایگان، اوضاع عراق و عقب ماندگی از تمدن جهانی، فقدان آزادی، درهم شکسته شدن آرزوها، تباهی اخلاق، ناهمگونی زندگی شاعر با معیارهای جامعه، تفرقه سیاسی و بی اعتنایی مردم به دعوت شاعر و نیز حس نوستالژی برامده از حسرت بر ارزش ها و گذشته شکوهمند از دست رفته و اغتراب مکانی ناشی از دوری از وطن رنج می برده اند. غربت گزینی و اندوه «پشیو» بر خلاف «رصافی»، محصور در پرداختن به مسائل و معضل های منطقه ای نیست، بلکه دیدگاهی فرامنطقه ای و فراملی دارد. غربت رصافی فزونتر در قالب سروده هایی با درونمایه حزن آلود محصور می ماند لکن پشیو پیشتر احساس غربت خود را با طغیان سروده هایی بروز می دهد که از خشم و اندوهی ژرف نشأت می گیرد. وطن از پربسامدترین جلوه های غربت گزینی نزد دو شاعر است که بر سایر جلوه های غربت در شعرشان تأثیر گذارده است، زیرا غیر از زمان دوری از وطن، در زمان حضور در آن نیز، با مشاهده وضع موجود بر اندوه و احساس غربتشان افزوده می شود.
نقد و بررسی ضبط و انتساب ابیاتی به رودکی سمرقندی در فرهنگ عجایب اللغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عجایب اللّغه فرهنگ لغتی فارسی به فارسی تحریر یافته در حدود نیمه اول قرن دهم است، همراه با شواهد متعدّد از اشعار شاعران پارسی زبان، که یگانه دست نویس آن در کتابخانه مجلس به شماره 2192 نگهداری می شود. این اثر را فردی به نام «ادیبی»، در دوره سلاطین عثمانی به رشته تحریر درآورده و محمود مدبری آن را در سال 1389 براساس نسخه مذکور، تصحیح کرده است. مطابق بررسی های صورت پذیرفته در ثبت لغات و ضبط شواهد شعری، بوضوح مشخص است که ادیبی برای تألیف اثرش، از منابع لغت پیش از خود، بویژه، لغت فرس و صحاح الفرس، بهره برده و به همین جهت، فرهنگ حاضر را می توان منبعی مستند برای بازیابی و تصحیح اشعار پراکنده شاعران پیشگام و بی دیوان دانست. یکی از این شاعران رودکی سمرقندی است که مؤلف در نود و دو موضع، ابیاتی به نام وی ثبت کرده است. از آنجا که این اثر تا کنون، در هیچ یک از دیوان های چاپی (به تصحیح نفیسی و دیگر مصححان پس از وی)، مورد استناد و استفاده نبوده، ضروری است تا درباره برخی از ابیات که در این اثر، به نام رودکی ثبت شده و در دیوان های چاپی نیامده، بحث شود. همچنین، از آن جا که مصحح فرهنگ (محمود مدبری)، بنابه دلایلی، تنها به یادآوری انتساب و پاره ای توضیحات مختصر در ضبط واژه و ابیات بسنده کرده، ضرورت دارد موارد مذکور بررسی شود. در پژوهش حاضر، ده بیت از این موارد بررسی می شود. حاصل این مطالعه بدین صورت است که ادیبی چهار بیت را به نام رودکی آورده، حال آن که این ابیات در اصل، متعلق به شاعرانی دیگر است. ما درباره انتساب درست و اصلاح پاره ای ایرادات در ضبط لغات و ابیات در این پژوهش به طور مفصل بحث کرده ایم. نکته دیگر که در این فرهنگ دیده می شود، انتساب برخی ابیات رودکی به شاعران دیگر است، ابیاتی که در انتساب آنها به رودکی تاکنون تردیدی وجود نداشته، درباره این ابیات که تعدادشان شش مورد است نیز بحث کرده ایم.
Etude de l’Archétype du Voyage du Héros dans Ulysse From Bagdad et Rencontre à Kuala Lumpur, Selon la Théorie de Campbell(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۵, No ۲۸, L’hiver Et Le printemps ۲۰۲۱
128 - 141
حوزههای تخصصی:
Éric-Emmanuel Schmitt et Nasser Ghalamkari, deux écrivains contemporains revisitent les problématiques de leurs époques par une réflexion sur la figure de l’immigré, qui est capturé entre deux cultures et deux pays, victime des forces qui le dépassent et soumis à un voyage plein d’épreuves comme celui d’Ulysse. L’itinéraire du voyage forcé des personnages de Schmitt et de Ghalamkari décrit l’histoire de l’errance en vue d’atteindre la terre promise. Le décryptage des récits de voyage de l’immigré dans ces deux romans montre les étapes de déracinement socioculturel chez les deux héros qui s’engagent dans la voie des voyages initiatiques, comme expressions symboliques de leurs transformations. Comment les personnages surmontent-ils l’épreuve de cette quête identitaire au cours de ce voyage ? Les deux œuvres deviennent un vaste territoire à explorer à travers l’itinéraire du voyage des deux héros du Moyen-Orient, en proie à l’absence d’identité, qui commencent un voyage à la recherche du bonheur. Cette recherche nous permet d’analyser comment ce voyage bouleverse les repères du migrant et favorise la perte d’identité chez l’un des protagonistes ou l’émergence d’une identité chez l’autre. En étudiant les étapes de leur voyage, d’après la théorie de Campbell, critique jungien, nous essaierons de montrer le processus d’individuation au cours de ce voyage pour les héros de Schmitt et de Ghalamkari.
بررسی مؤلّفه های «خودشکوفایی» در شخصیّت زال برپایه نظریه روان شناختی مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
125 - 165
حوزههای تخصصی:
بررسی و پژوهش در حوزه ادبیات، در ارتباط با علوم مختلف ازجمله روان شناسی، جامعه شناسی، تاریخ، زبان شناسی و... نشان دهنده قابلیت های چندگانه گستره ادبیات است. در میان علوم مختلف، روان شناسی رابطه تنگاتنگی با ادبیات دارد و می توان آن را در تحلیل آثار ادبی به کار برد. از میان شاخه های متعدّد آن، روان شناسی شخصیّت ابزار مناسبی برای بررسی شخصیّت های داستانی است. در میان نظریات متعدّد شخصیّت، الگوی هرمی آبراهام مزلو، روان شناس انسان گرای امریکایی، شاخص و فرایندی است که می توان از آن در بازشناسی شخصیّت ها استفاده کرد. این هرم، الگوی مناسبی برای شناخت ویژگی های انسان کمال طلب و خواستارِ تحقّق خود، در متون ادبی است. آنچه از فرایند این نظریه بر روی شخصیّت ها و تبیین جایگاه آن ها مهم به نظر می آید، جنبه تعلیمی و الگویی و تربیتی آن است. اینکه شخصیّتِ به کمال رسیده و خودشکوفا چه آموخته ها و تجربیاتی کسب کرده است، از جنبه شاخص های تربیتی و اخلاقی بسیار مهم می نماید. از بین آثار مختلف ادبی، شاهنامه فردوسی از آثار انسان گراست؛ نژاد، گوهر، هنر و خرد، چهار عنصری است که به تأکید فردوسی می تواند فرد را در ذهن و عمل به تکامل برساند. انسان در شاهنامه از واقعیت و فراواقعیت، تعقّل و تعهّد و در کلامی گسترده، خرد و اسطوره برخوردار است. خویشکاری شخصیّت های شاهنامه زمینه ای است که می تواند در شناسایی مرتبه انسانی آن ها کمک کند. بازشناخت روانی و شخصیّتی آن ها و اینکه آیا با بررسی روان شناختی شخصیّت ها می توان به شناخت دیگر از آن ها رسید، پرسش محوری این پژوهش است. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد تا نشان دهد در میان شخصیّت های متعدّد این اثر، زال می تواند مصداق فرد خودشکوفا در نظریه مزلو باشد. او از شخصیّت های برجسته شاهنامه است که از ویژگی کامل پیوند خرد و اسطوره برخوردار است و توانسته است به مرحله خودشکوفایی برسد. یافته مهم این جستار آن است که زال الگوی خواستاران تحقّق خود است و شخصیّت اسطوره ای حماسی او دارای ویژگی های افراد اخلاق مدار و خودشکوفاست. از ویژگی های او، ادراک روشن از واقعیات، مسئله مداری، فرهنگ ناپذیری، خودانگیختگی، خوی مردم گرایی، پذیرش دیگران، خود و طبیعت است.
Nanon, Lecture à Travers le Nom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Parmi les romans du XIXe siècle portant le nom de femmes, Nanon, écrit par George Sand en 1871, se distingue par son choix de titre. Par son approche titrologique appropriée, l'auteur définit en effet une nouvelle identité féminine, peu reconnue dans la société française à l'époque. Une identité qui est indépendante du genre et de la classe sociale et qui résulte de l'individualité humaine. Mais la question qui se pose en accord avec cette définition identitaire est de savoir si le titre de l'œuvre, ainsi que le pseudonyme de l'auteur, conduisent-ils à l'unité du protagoniste et de son auteur, ou au contraire, trace-t-il la frontière entre ces deux ? Et comment chacun de ces éléments - la dualité ou l’identité entre l’auteur et son héroïne- forment l’horizon de l’attente du lecteur ? Comment un lecteur, confronté à la dualité de l’héroïne et de l'écrivain, parvient-il enfin à réconcilier les deux dans tout le processus de lecture ? Cet article présente d'abord une analyse dans le domaine de l'anonymat et après avoir examiné la classe sociale dans laquelle vivait l'auteur, tente de représenter l'image inversée qu’elle laisse d’elle-même, dans l'esprit du public.
بررسی تطبیقی مضامین «آگاهی» و «عصیان» در اشعار رمانتیک اجتماعی- انقلابی آندره شنیه و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
772 - 793
حوزههای تخصصی:
این جستار هدف دارد به بررسی تطبیقی اشعار رمانتیک اجتماعی - انقلابی آندره شنیه (۱۷۶۲-۱۷۹۴) و احمد شاملو (1925_2000) بپردازد. این دو شاعر انقلابی که به دو قرن متفاوت تعلق دارند، دارای اشتراکات یکسانند و از لحاظ تفکر و درون مایه اجتماعی اشعارشان، به رمانتیسم گرایش دارد. به علاوه، «آگاهی» و «عصیان» در درک مفهوم انقلابی بودن دو موضوع اساسی اند و نقش رمانتیسم چند وجهی (احساس گرا، جامعه گرا، و انقلابی) آن ها را به اثبات می رسانند. هر دو شاعر در قبال ناملایمات جوامع خویش، زبان انتقادی مشترکی دارند و در غالب اشعارشان فقر، بی عدالتی و ظلم مضامینی اند که تأثیر رمانتیسم را در مناسبات سیاسی - اجتماعی غرب و شرق آشکار می سازد. بررسی تطبیقی اشعار شنیه و شاملو بیانگر اهمیت تأثیر شعر بر سرنوشت انسان اجتماعی است و در آمیختن احساس با تعهد از مظاهر شعر پویای هر دو شاعر است. دراین مقاله با بررسی اشعار شنیه و شاملو، از منظر مکتب آمریکایی (قرابت ها و شباهت ها)، نشان می دهیم که دو شاعر با نگرش های هم گرا در تکاپوی ساخت دنیایی تازه در ژرفای جامعه هستند.
تحلیل لایه های سبکی در آثارالوزرا با رویکرد سبک شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این تحقیق، شناساندن ژرف ساختهای فکری، فرهنگی و سیاسی کتاب آثار الوزرا، نوشته «سیف الدین حاجی بن نظام عقیلی» به عنوان یکی از نمونه های وزارت نامه نویسی فارسی دوره تیموری از طریق تحلیل لایه های سبکی این متن است. دستاورد این تحقیق، که به روش تحقیق ترکیبی (تحلیلی-توصیفی- استدلالی) انجام شد، بدین ترتیب است: در لایه زبانی، وجود رمزگان اخلاقی پربسامد، کمبود شاخص و بهره مندی بیشتر از واژگان حسی، متن را از هدف اصلی وزارت نامه نویسی دور کرده است. در لایه نحوی، بهره مندی بیشتر از وجهیت اخباری، جملات ساده و جملات کوتاه بر قطعیت، صراحت و سرعت روایت در متن افزوده است. در لایه بلاغی، نویسنده، استفاده معناداری از ابزارهای بلاغی نکرده است. در لایه کاربردشناسی، کنش بیانی/اظهاری در مرتبه نخست و کنش ترغیبی در مرتبه بعدی قراز می گیرد و نشان می دهد که نویسنده چگونه از این دو کنش برای رسمیت دادن به ارزشهای حاکم بر دیدگاه های ارزشی (اخلاقی/آرمانی) خود استفاده کرده است. منظور اصلی عقیلی از پردازش این متن، بیش از تدوین متن تاریخی/سیاسی با مختصات وزارت نامه ای، تألیف اثری تعلیمی و اخلاقگرا با رویکرد ترغیب نسبت به محسنات اخلاقی از طریق تأکید بر ناپایداری جهان و انعکاس رفتار انسان در سرنوشت او با تکیه بر مفاهیم عدل و معاداندیشی بوده است.
کارآگهان و کارآگهی در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشخاص و مناصب در شاهنامه گوناگون اند، از جمله کسانی که در شاهنامه حضوری فعال دارند، کارآگهان هستند که به کارآگهی می پردازند و منظور از کارآگهی، جاسوسی، کسب خبر و اطلاع رسانی است. در این پژوهش ویژگی های شخصیتی، وظایف، انگیزه ها، و شگردهای کارآگهی این افراد بررسی می شود. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که این گروه در ویژگی های فنی و عناصر داستانی شاهنامه نقش دارند. از لحاظ شخصیتی مورد ستایش فردوسی قرار گرفته اند و با صفاتی چون خردمند، کاردان و بیدار از آن ها یاد می شود. مهم ترین وظایف آن ها آگهی از وضعیت سپاه دشمن، شمارش آن ها و تحت نظر گرفتن افراد موردنظر شاه است و بعد از شاه فقط به سپهبد گزارش می داده اند. کارآگهان برای کامیابی در مأموریت ها از شگردهای گوناگون مانند تغییر چهره، پنهان نمودن نام و هویت، پوشیدن لباس دشمن و... استفاده می کردند. کسب شهرت و افتخار، گرفتن پاداش، نشان دادن قدرت و لیاقت از مهم ترین انگیزه های کارآگهان در شاهنامه است.