مطالب مرتبط با کلیدواژه

پشیو


۱.

برونداد شعری نشأت گرفته از اندوه و غربت در اشعار «عبدالله پَشِیو» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پشیو رصافی ادب‍ی‍ات ک‍ردی ادبیات عربی غربت گزینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۹۶۵
«معروف رصافی» شاعر نامور عرب و «عبدالله پشیو» از شاعران نامی کرد در عراق از شاعران معاصریند که از پدیده غربت گزینی رنج می برده اند. بایستگی و اهمیت این پژوهش از آن جا نشأت می گیرد که پیش از این، غربت گزینی در شعر این دو شاعر همچون یک پژوهش مستقل تطبیقی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ بنابراین نگارندگان در جستار حاضر برآنند که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی پدیده غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. دو شاعر از اغتراب اجتماعی، سیاسی و روحی ناشی از سیطره استعمار، ظلم، به حاشیه راندن نخبگان و انحصار امور در دست فرومایگان، اوضاع عراق و عقب ماندگی از تمدن جهانی، فقدان آزادی، درهم شکسته شدن آرزوها، تباهی اخلاق، ناهمگونی زندگی شاعر با معیارهای جامعه، تفرقه سیاسی و بی اعتنایی مردم به دعوت شاعر و نیز حس نوستالژی برامده از حسرت بر ارزش ها و گذشته شکوهمند از دست رفته و اغتراب مکانی ناشی از دوری از وطن رنج می برده اند. غربت گزینی و اندوه «پشیو» بر خلاف «رصافی»، محصور در پرداختن به مسائل و معضل های منطقه ای نیست، بلکه دیدگاهی فرامنطقه ای و فراملی دارد. غربت رصافی فزونتر در قالب سروده هایی با درونمایه حزن آلود محصور می ماند لکن پشیو پیشتر احساس غربت خود را با طغیان سروده هایی بروز می دهد که از خشم و اندوهی ژرف نشأت می گیرد. وطن از پربسامدترین جلوه های غربت گزینی نزد دو شاعر است که بر سایر جلوه های غربت در شعرشان تأثیر گذارده است، زیرا غیر از زمان دوری از وطن، در زمان حضور در آن نیز، با مشاهده وضع موجود بر اندوه و احساس غربتشان افزوده می شود.
۲.

واکاوی جامعه شناختیِ گرایش به کُنش انقلابی و طردگرایی در عصیان سروده های عبداللّه پَشیو و مُفدی زکریا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۹
عبداللّه پَشیو و مُفدی زکریا از شعرای معاصر هستند که دوران حیاتشان همزمان با سیطره رژیم بعث بر کردستان عراق و استعمار الجزائر توسّط دولت فرانسه بوده است. در چنین شرایطی، دو شاعر به عنوان شعرای متعهّد، سروده های خود را به آینه بازنمایی رنج های مردم استعمارشده کُرد و عرب تبدیل کرده اند و با تأکید بر لزوم استعمارزدایی، انقلاب را تنها گریزگاه رهایی از چنگال استعمار و اشغالگری می شمارند. در پس زمینه گرایش دو شاعر به انقلاب، علاوه بر رنج بردن از اِشغال سرزمین و احساس حقارت و سرخوردگی ناشی از آن، عواملی همچون محرومیّت، آسیمیله کردن مردمِ استعمارزده و ارتکاب جنایات وجود دارد که پَشیو و مُفدی را به سوی طردگرایی و کُنش انقلابی سوق داده است. از آن رو که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی عوامل گرایش پَشیو و مُفدی به کنش انقلابی نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به بررسی تطبیقی این پدیده در اشعار دو شاعر بپردازد. مسئله بنیادین پژوهش حاضر این است که عوامل زمینه سازِ کُنش انقلابی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های دو شاعر، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است. جهت بررسی این مسئله، نگارنده از روش  تحلیلی و تطبیقی مُبتنی بر بررسیِ جامعه شناختی بُن مایه های سروده هایِ دو شاعر بهره گرفته است. وجود عوامل زمینه ایِ نشأت گرفته از هژمونی استعمارگر و اشغالگر، دو شاعر را به طردگرایی و رویکرد انقلابی واداشته است. دامنه اشعار انقلابی مُفدی بسیار وسیع تر از اشعار پَشیو است؛ امّا سروده های پَشیو، اِلقاکننده خشمی فراگیرتر است که گاه با کاربرد الفاظ رکیک و آتشفشانی از خشم و نفرت آمیخته می شود.