فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۸۱ تا ۳٬۷۰۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
«خوائو نونش» نماینده نسل اول معماران منظر
حوزههای تخصصی:
ارزیابی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله اسکان- شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن، بعد مهم و تأثیرگذار اجتماعی و روانی مسکن است؛ زیرا سبب می شود خانوارها از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کنند از سوی دیگر برای آنکه گروه های کم درآمد در طول زمان، وضع مسکن خود را بهبود بخشند، امنیت حق تصرف بسیار حائز اهمیت است. در سال های اخیر امنیت تصرف زمین به عنوان یکی از حقوق اولیه خانوارها توجه بسیاری از سازمان های جهانی را به خود جلب کرده و منجر به ایجاد مطالعات و جریان های فکری جدیدی در زمینه ی ارتقاء امنیت تصرف شده است. در اغلب این مطالعات، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها ضروری قلمداد شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله اسکان یزد می باشد و از آنجا که دستیابی به ساماندهی کالبدی – فضایی سکونتگاه های غیررسمی، جدا از مسائل کالبدی، اجتماعی و مدیریتی نیست، در این تحقیق ارتباط بین امنیت تصرف و متغیرهای کیفیت مسکن و عوامل مدیریتی و خدماتی در طرح های مذکور مورد توجه قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده می شود و شیوه نمونه گیری بر اساس پرسشنامه تهیه شده و سؤالات مربوطه توسط سرپرست خانوارهای ساکن در محله و به روش تصادفی ساده تکمیل می گردد و در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت جدول های توزیع فراوانی و نمودارها مورد تحلیل قرار گرفته و سپس روابط بین متغیرها با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی تاو-کندال و رگرسیون چندگانه در بسته نرم افزاری SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که بین کیفیت مسکن و امنیت تصرف زمین در محله اسکان رابطه ی مستقیم وجود دارد و همچنین بین دو متغیر مدیریت و خدمات رسانی با امنیت تصرف ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد یعنی با افزایش میزان خدمات رسانی و مدیریت بهتر میزان امنیت تصرف پاسخ دهندگان نیز افزایش می یابد.
احکام طراحی مسکن اجتماعی مناسب در بافت ارزشمند و تاریخی (نمونه موردی: بافت قدیم شهر یزد)
حوزههای تخصصی:
مسکن اجتماعی راه حل جوامع امروزی است؛ در قبال مسئله فراهم نمودن محل سکونت برای اقشار کم درآمد و سایر اقشاری که به تنهایی توان تهیه مسکن و سرپناه را ندارند. از جمله ویژگی های عمومی مسکن اجتماعی رفع عوارضی مانند گسترش افقی شهرها با طراحی بر پایه توسعه درون زا به جای توسعه برون زا، حل مشکلات مکان یابی طرح های مساکن مهر، تجدید حیات در بافت های فراموش شده شهرها و ... است. بر خلاف مساکن مهر که حوزه پیرامونی شهرها را در بر میگیرد، رویکرد ساخت مسکن اجتماعی درون هسته مرکزی شهرها از جمله شهر یزد می باشد. به لحاظ اینکه هسته مرکزی شهر یزد را بافت ارزشمند و تاریخی تشکیل می دهد، طراحی مسکن اجتماعی در این شهر از حساسیت مضاعفی برخوردار است. در صورت توجه به این حساسیت، ایده طراحی مذکور ضمن اینکه پاسخی به مسئله مسکن اقشار کم درآمد می باشد، می تواند یاری دهنده مسائل بافت ارزشمند شهر یزد نیز باشد. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، طراحی مجتمع مسکونی با رویکرد مسکن اجتماعی در بافت قدیم شهر یزد را بهانه ای برای مطالعه خود قرار داده است و با درک حساسیت های ذکر شده پیرامون موضوع مورد مطالعه، به این نتیجه دست یافت که در صورت رعایت دو نکته مهم یعنی همسازی کالبدی و همسازی اجتماعی، نه تنها به پاسخ مطلوب برای طراحی مسکن اجتماعی دست می یابیم بلکه به تداوم و حیات بافت ارزشمند نیز کمک شایانی رسانده ایم.
بازنمایی معناهای فضاهای شهری اردبیل دوره صفویه با نظریه فرهنگی هال
حوزههای تخصصی:
فرهنگ هر شهر هم الگوی پدیداری شهر است و هم حامل حال وهوا و فضای معنایی است که شهر در درون آن توسعه و تحول می یابد. از این رو فرهنگ شهر عبارت است از نظام معنا یا نمادهای معنادار و یا معانی نمادین و الگوی کالبدی آن. بنابراین راهبرد اساسی در شناسایی فرهنگ شهری، توجه به انواع یا اشکال گوناگون فضاهای شهری و معانی و مفاهیم آن هاست. در این راستا، مطالعه فرهنگی شهرهای تاریخی زمینه مناسبی جهت درک تحولات تاریخی و دگردیسی شهر و شناخت فرهنگ شهرسازی جامعه می باشد. شهر اردبیل از شهرهای تاریخی مهم است که در دوره صفویه به غنای فرهنگی خاصی رسیده و نقش مهمی در فرهنگ شهرسازی آن دوره ایفا نموده است. لذا شناخت کامل مراحل تکوین و تکامل فضاهای شهر، همچنین ارتباط بازنمایی معنا و فرهنگ در این دوره ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با روش اکتشافی- اسنادی و با استفاده از مدار فرهنگی استوارت هال، با هدف بررسی بازنمایی معناهای فضاهای مهم شهری اردبیلِ دوره صفویه جهت دستیابی به الگوی فرهنگی آن انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بقعه شیخ صفی الدین به دلیل قداست معنایی، به شهر هویت مقدس بخشیده و بازار به عنوان ستون فقرات شهر دلالت بر مکنت آن داشته و همچنین جمعه مسجد نیز یکپارچگی مکانی- معنایی شهر را بازنمایی می کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بازنمایی معانی فضاهای شهر اردبیل در دوره صفویه پیوند تنگاتنگی با مناسبات قدرت داشت و فرهنگ شهر بر اساس نظام دینی مبتنی بر مشروعیت حکومت شیعی صفویه نمود پیدا کرده بود.
صورتگر فرشهای جاودانه، رسام عرب زاده
حوزههای تخصصی:
ظهور مکان در غزلیات سعدی
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی، هستیِ نوشونده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایشِ تعدد و گوناگونی مطالعاتِ باغ ایرانی علیرغم فواید بسیار، به علت کم توجهی به چارچوب نظری حاکم بر آنها منجر به بروز جدال هایی شده که پیش از اعتبار بیرونی هر یک، مربوط به اعتبار درونی آنهاست. در این زمینه یکی از مسایل مهم، معنایِ «مقدس» بودنِ باغ به مثابه بهشت است. از این رو مسئله قدسی بودن به عنوان «دست آوردی آسمانی» که الگویی ثابت با توانایی ایجادِ گسترده تغییرات است یا انکار قدسی بودن و محدود کردن آن به واقعیت های فیزیکی و سایر اندیشه ها، به روشنی در میان مطالعاتِ باغ ایرانی تفاوت گذاری نشده، به همین سبب مخاطب از جنبة حکمت باغ ایرانی با ابهام روبه رو است. هدف مقاله دسته بندی مطالعات باغ ایرانی بر اساس چارچوب نظری حاکم بر آنهاست؛ تا با تمرکز بر مسئله «قدسی» بودن و تشریح اینکه «پیدایشِ یک بارة باغ ایرانی با لحاظِ عقلِ امروز بسیار بعید است»، اعتبار درونی آنها را بررسی کند. از این رو با دسته بندی مطالعات موجود در چهار ساختار اصلی «اسطوره ای»، «جوهر ثابت»، «انکار جوهر» و «جوهر متحرک»، به تحلیل آنها جهت شناسایی و رفع تناقض ها پرداخته می شود. روش کار، استدلال منطقی از نوع فرهنگی/گفتمانی و شامل دو مرحله است. اول، مطالعات کتابخانه ای و استدلال برای تبیین اعتبار درونی. دوم، تفسیر رابطه ای جدید میان یافته ها و مقایسه با هنر شعر فارسی جهت تبیین اعتبار بیرونی. نتایج نشان می دهد باغ های ایرانی همچون شاعران متعدد هنر فارسی در سطوح مختلف، فهم های متعددی از خصلت شاعرانگی ایرانی هستند که استعلا یافته اند. خصلتی که حاصل «فهمی از سازوکار عالم» در چرخه ای از نهفتگی-اشتداد-فعلیت (حرکت جوهری) است. نمودِ احساسیِ این فهم در یکی از قلعه های رفیعش از نگاه مولانا «حضور مداوم خداوند» است. وجه منحصربه فرد هنرمند باغ ساز ایرانی، التفات او بر این حضور مداوم است. تغییرات پدیده ها در باغ که حواس مادی تا مفهومی را اغناء می کنند، سرمستی از این «نگاه آیه نگر» است که نمود مهرورزی آن ارزش «قدسی» می یابد. کیفیتِ باغ ایرانی از «تکوین» زیبایی ها و منافع عالم ماده به ماورا «استعلا» یافته و نه اینکه ثابت و از پیش وجود داشته باشد.
بررسی نقش فضای سبز بر حضور ساکنین و افزایش تعاملات اجتماعی در محله های دارای بازار دوره ای (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
135 - 146
حوزههای تخصصی:
امروزه، امکان ارتباط میان افراد در نقاط مختلف جهان بسیار راحت تر و سریع تر گشته است و شبکه های ارتباطات مجازی روز به روز فراگیرتر و گسترده تر می گردد. با این وجود، میزان تعاملات اجتماعی و آشنایی همسایگان با یکدیگر در محله های شهری نسبت به گذشته به شدت کاهش یافته است. هرچند فعالیت هایی همچون برپایی بازارهای روز و دورهای در کنار محله های شهری، توانسته است همچنان به نقش گذشته خود که جنبه اقتصادی-اجتماعی دارد، تدوام ببخشد و مردم ساکن محله ها را به حضور در فضاهای شهری ترغیب نماید، اما با توجه به پتانسیل های موجود این سنخ بازارها و مشکلات عصر حاضر در زمینه ارتباطات و آلودگی های زیست محیطی، لازم می باشد با راهکارهای ساده و عملیاتی، همچون افزایش کیفیت محیط از طریق ایجاد و بهبود فضای سبز، بستر لازم را جهت حضور بیشتر مردم و افزایش تعاملات اجتماعی فراهم آورد. بر همین اساس، در این پژوهش میزان تأثیر فضاهای سبز بر میزان تعاملات اجتماعی و حضور شهروندان در محله هایی که در آن بازار روز برپا می گردد، بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد که در آن، بازار روز برپا می گردد که ساکنین 3 محل های که در آن محل برپایی بازارهای روز دارای فضای سبز می باشد، با 3 محله متناظر که محل برپایی بازار روز در آن فاقد فضای سبز می باشد، مقایسه و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محلاتی که بازار دوره ای برگزار می گردد، و محل برپایی آن دارای فضای سبز می باشد میزان مراجعه به بازار، آشنایی همسایگان از یکدیگر، حس تعلق و میزان همکاری با یکدیگر بیشتر از محلاتی است که فاقد فضای سبز می باشد. همچنین، از دیگر نتایج تحقیق دست یافتن به شاخص های مؤثر در کیفیت فضاهای سبز می باشد که به ترتیب اهمیت عبارت اند از 1. میزان زیبایی مبلمان شهری 2. پوشش گیاهی مناسب 3. کافی بودن مبلمان شهری 4. کفسازی مناسب
آیا لنینگراد نجات خواهد یافت؟
حوزههای تخصصی:
طرح های نوسازی شهری- یک مسئله؛ کدامین رویکرد- یک تجربه
منبع:
منظر بهمن ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
معرفی اثر-آب و معماری
حوزههای تخصصی:
ارائه دو روش جدید در ترسیم گره و مقایسه ی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله دو روش جدید پارامتریک برای ترسیم گره ارائه شده است. روش های متداول رسم گره، شامل روش سنتی (روش زیر ساختی شعاعی) و هانکین، پارامتریک نیستند. این محدودیت باعث ایجاد پیچیدگی و زمان بر بودن ترسیم گره می شود. برای رفع این محدودیت، روش های پیشنهادی ما جهت رسم گره پارامتریک است. با توجه به آن که احتمال آسیب به اطراف یک نقش هندسی نسبت به مرکزش بیشتر است، در زمان مرمت با رسم نقوش از مرکز و تعریف خطوط شکل به گونه ا ی پارامتریک بر اساس طول دهانه ی مرکزی، می توان از مرکز، سایر قسمت هایش را نیز رسم کرد که این امکان در روش های پارامتریک پیشنهادی وجود دارد. در این مقاله سوال اصلی این است که آیا می توان با استفاده از دو روش پیشنهادی قسمت های آسیب دیده ی یک گره را بازیابی کرد که نتایج، حاکی از رضایتبخش بودن این روش و همچنین کاهش پیچیدگی های محاسباتی رسم گره است. هدف از این تحقیق، یافتن راه های جدید برای رسم گره می باشد، مطالعه ی این پژوهش کتابخانه ای و روش آن یافته اندوزی و تحلیل محتوا، جستجو در روابط ریاضی و مثلثاتی خطوط گره، یافتن الگوریتم مناسب برنامه نویسی برای گره و نهایتاً ترسیم گره ی مورد نظر می باشد. نتایج این پژوهش، حاکی از یافتن دو روش جدید قابل اجرا برای ترسیم گره بر روی سطوح مستوی و منحنی است که در مرمت گره های سنتی کاربرد خواهد داشت. مقایسه ی روش های ارائه شده با روش های متداول کنونی نشان می دهد روش های پارامتریک پیشنهادی، پیچیدگی محاسباتی را کمتر نموده به طوری که در روش پیشنهادی دوم کاربر می تواند با استفاده از تعداد اضلاع شمسه ی گره و طول دهانه ی مورد نظر، گره را به راحتی رسم کند. در مقایسه ی دو روش پیشنهادی، امکان ویرایش ترسیم گره با جابه جایی نقطه ی برخورد از میانه به مکان دیگر و یا تبدیل یک نقطه به دو نقطه روی یال چند ضلعی ها، حسن روش اول نسبت به روش دوم می باشد.
گفتگوی مجله منظر با آلن پروو
حوزههای تخصصی:
نقش عناصر منظر (آب و بستر جغرافیایی) در شکل گیری باغ بحرالارم بابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باغ های کرانه جنوبی دریای خزر از نمونه های برجسته باغ سازی ایرانی است که بر خلاف باغ های کویری ایران تضاد چندانی با محیط اطراف ندارد. مسئله پیش رو در تحقیق حاضر عدم شناخت و معرفی باغ های کرانه جنوبی دریای خزر و عوامل تأثیرگذار در شکل و هندسه آنان است که به دلیل آثار اندک به جا مانده از این باغ های تاریخی، مطالعه و پژوهش چندانی در این خصوص صورت نگرفته است و تنها می توان به توصیفات پراکنده تاریخی و سفرنامه های سیاحان اروپایی و تصاویر اندک از آنها اشاره کرد. بسیاری از باغ های دوره صفوی با الگوی هندسی و فضایی منطبق بر الگوی باغ ایرانی در این ناحیه احداث شده است و تفاوت آنها با باغ های نواحی مرکزی و جنوب ایران تنها در جزییات و نحوه استفاده از عناصر طبیعی است. لذا شناخت این باغ ها به عنوان گونه ای ویژه از باغ ایرانی در کنار سایر گونه های کالبدی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به استناد کتب و تصاویر تاریخی در ترکیب با روش نمونه موردی به صورت برداشت میدانی و با هدف شناسایی خصوصیات باغ بحرالارم بابل انجام می شود و نقش عناصر طبیعی را در این باغ با اصول باغ ایرانی مقایسه می کند. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که نقش عناصر منظر از جمله آب در شکل باغ بحرالارم به چه صورت بوده است؟ در پاسخ فرضیه پژوهش بر این تأکید دارد که حضور گسترده آب در منطقه و تعامل کامل باغ با بستر، سبب ایجاد گونه ای از باغ به نام باغ-جزیره شده است. بازشناسی تصویری با توجه به شواهد تاریخی، نقل قول های مورخین و سیاحان و وضع موجود باغ حاکی از این است که باغ بحرالارم باغی جزیره ای است که با توجه به شرایط مناسب اقلیمی و فراوانی آب در منطقه احداث شده است. پهنه وسیع آبی و تعبیه کل باغ در جزیره مرکزی از نمونه های ویژه در باغ های ایرانی است. احترام به آب و ارزش آن در نزد ایرانیان علی رغم عدم توجیه اقلیمی، سبب شد که موقعیت فوق به صورت یک باغ و اقامتگاه و تفریح گاه سلطنتی درآید، وجود این باغ دال بر تنوع کالبدی باغ ایرانی با حفظ اصول اصلی آن است.
واکاوی حس مکان در آفرینش و پایداری معماری دستکند روستای کندوان
حوزههای تخصصی:
روستای کندوان در شهر آذربایجان شرقی از توابع اسکو یکی از مناطق گردشگری این شهر می باشد. معماری صخره ای کندوان از نظر فرم و شکل معماری جزو معماری دستکند می باشد که در درون کران های سخت با ایجاد حفره در داخل سنگ ها به وجود آمده است. وجود اقلیم سرد آذربایجان شرقی و مقاومت بالای این سنگ ها نشان می دهد که معماری صخره ای و دستکند روستای کندوان جزو معماری پایدار نیز می باشد. که از لحاظ زمین شناسی بریک توده آذر آواری قرار دارد که فرسایش طبیعی دره کندوان موجب شکل گیری سازه های کله قندی آن شده است. معماری روستایی کندوان بیانگر آن است. معماری بومی ساختمان هایی را بنا می کند که عملکرد آنها بر خواسته از نگرش آنان می باشد. معماری صخره ای جزئی از معماری پایدار است که حاصل تلفیق سکونتگاه های بشری با طبیعت می باشد. اگرچه این نوع معماری، برگزیده معماری و توسعه پایدار شناخته شده است، ولی به دلیل ویژگی های خاص جغرافیایی و توپوگرافی آن در هرجایی قابل استفاده نمی باشد. لیکن بررسی ویژگی های این نوع معماری از نظر ساختار، عملکرد حرارتی، فرم معماری، چگونگی سازگاری با شرایط محیطی و تعدیل شرایط درونی می تواند راهی به سوی استفاده کاربردی ویژگی های آن در معماری امروز ی و تطابق با اهداف توسعه پایدار باشد.
باغ ایرانی دامپزشکی؛ نسخه دوم از باغ ایرانی برای زندگی امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۵ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
«باغ ایرانی دامپزشکی» در تهران دومین تجربه مهندسین مشاور پژوهشکده نظر در طراحی بوستان های شهری با رویکرد باغ ایرانی است. در این پروژه گروه طراح به دنبال خوانشی جدید از باغ ایرانی بود، تا در عین بهره گیری از الگوهای متنوع باغ ایرانی و تأکید بر ادراک تاریخی، الگویی جدید و متناسب با بعد اجتماعی بستر طرح ارائه دهد. در این نوشتار سیاست ها و اصولی که در طراحی باغ موردتوجه قرارگرفته بیان شده و اقدامات متأثر از رویکرد منظرین در طراحی باغ ایرانی دامپزشکی تشریح شده است.
حاکمیت برنامه بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر تهران با رویکرد شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث بافت های ناکارآمد و توجه به بهبود فضای زیستی در نواحی فرسوده شهری یکی از مباحث پیچیده و چند وجهی در حوزه شهرسازی و مدیریت شهری به شمار می رود. نظر به اهمیت بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری تاکنون قوانین و مصوبه های زیادی سعی در ایجاد شرایط و تسهیل امور مربوط به آن داشته اند، اما با این وجود به نظر می رسد پیشرفت چندانی در این حوزه صورت نگرفته است. یکی از دلایل قابل ذکر، ماهیت چند تخصصی و متنوع پروژه ها همراه با حضور ذی نفعان متعدد از نهادهای خصوصی و عمومی در حوزه بازآفرینی بافت ناکارآمد است که هماهنگی و هم راستایی عملکرد این ذی نفعان موجب پیچیدگی فرایند بازآفرینی می شود. در واقع می توان گفت که بازآفرینی بافت ناکارآمد شهری دارای خصوصیات یک طرح1 است که شبکه ای از ذی نفعان در اجرا و پیش برد اهداف آن دخیل هستند و مطابق مطالعات پیشین یکی از مهم ترین عوامل در پیش برد این طرح ها مسئله حاکمیت ذی نفعان آن است. لذا شناخت حاکمیت این شبکه و نقد آن می تواند در موفقیت این طرح ها تأثیرگذار باشد. به این منظور، این مقاله با استفاده از روش گروه های کانونی میزان تعامل بین هر دو ذی نفع شناسایی شده را کمی سازی می کند و سپس با استفاده از روش تحلیل شبکه اجتماعی که ابزاری قدرتمند برای شناسایی و تحلیل ابعاد مختلف شبکه ها محسوب می شود، شبکه قدرت حاکم بر سازمان ها و نهادهای مرتبط با برنامه بازآفرینی شهر تهران را به منظور بررسی میزان تعامل که یکی از مهم ترین ملزومات حاکمیت این شبکه هاست، مورد بررسی قرار می دهد. در انتها با تمرکز بر ادبیات موضوع و تطبیق نتایج حاصل از تحلیل شبکه اجتماعی با شرایط مطلوب، ضعف های وضع موجود را بررسی و رویکرد مناسب حاکمیت را پیشنهاد می کند.