فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
67 - 80
حوزههای تخصصی:
مهمترین بناهای معماری دوره مغول ( قرن های7 و8 هجری /14و15 م ) در سرزمین آذربایجان که به عنوان مرکز سیاسی دولت مغول شناخته می شد، ساخته شده است. از جمله ی این بنا ها می توان به رصد خانه مراغه، آثار متعدد در تبریز از قبیل مسجد، کاروانسرا وحمام و بازار و ساخت دو شهرک غازانیه وربع رشیدی اشاره کرد . یکی از شهرهای مهم این دوره سلطانیه می باشد که ساخت و توسعه آن در این دوره به دلیل عبور راه های بزرگ تجاری از کنار این شهر بود. از طرفی دیگر شهر اوجان نیز به عنوان پایتخت تابستانی ایلخانان به دلیل دارا بودن مرغزارهای بزرگ و همچنین قرار گیری در چهار راه ارتباطی آسیای مرکزی به بین النهرین و شمال غرب به فلات مرکزی انتخاب و ساخته شده است. این مقاله با رویکرد باستان شناختی در صدد ارائه گزارشی از چهار فصل کاوش قلعه وارگ حکومتی شهر تاریخی اوجان می باشدکه برروی ویرانه های دوره سلجوقی بنا شده است. معماران سازنده شهر اوجان ضمن اینکه تحت تاثیر شیوه والگوی معماری سلجوقی قرار گرفته بلکه با الگوبرداری از شیوه معماری دوره های پیشین ایران الگو وروش نوینی در ساخت وتزیین آثار معماری ارائه نموده اند.
سیستم مدیریت دانش در شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
ما در دنیایی زندگی می کنیم که به خاطر جهانی شدن، دچار تغییرات سریع و اجتناب ناپذیری است. در این دنیا، اقتصاد به سمت اقتصاد دانش محور حرکت کرده و بسیاری از معادلات کنونی کشورها را با چالش مواجه ساخته که این امر، خود حاصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است. سازمان های کنوین، اهمیت بیشتری جهت درک، انطباق پذیری و مدیریت تغییرات محیط پیرامون قائل شده و در کسب و به کارگیری دانش و اطلاعات روزآمد به منظور بهبود عملیات و ارائه خدمات و محصولات مطلوب تر به ارباب رجوعان پیشی گرفته اند. چنین سازمان هایی نیازمند به کارگیری سبک جدیدی از مدیریت به نام «مدیریت دانش» می باشند. برخی از سازمان ها بر این باورند که با تمرکز صرف بر افراد، فناوری و فنون می توان دانش را مدیریت کرد.
بازشناسی نقش ورودی در نظام کالبدی حمام های گیلان در دوره قاجاریه
حوزههای تخصصی:
نظافت و طهارت از اهمیت بسیاری در دین اسلام برخوردار است. این اهمیت در توجه فراوان به گونه ای از معماری به نام حمام بیشتر تجلی یافته است. حمام ها علاوه بر ویژگی های کالبدی و مادی دارای ویژگی های آیینی و غیرمادی نیز هستند که برای شناخت آنها باید ساختار کالبدی مشترک حمام های عمومی مورد مطالعه قرار گیرند. البته باید در نظر داشت که این ساختار مشترک در معماری و به ویژه معماری سنتی رابطه مستقیم با عملکرد بنا دارد و در حقیقت هر بنا برای عملکردی ویژه و با طرحی متناسب با آن به وجود آمده است. این مقاله به بازشناسی و معرفی ویژگی های کالبدی گرمابه های گیلان و نحوه طراحی ورودی آنها در دوره قاجار می پردازد. بدین منظور، چندین باب از گرمابه های این دوره برگزیده شده و از لحاظ جبهه ورودی، مصالح بنا و ملات، نوع پوشش، تزئینات، سلسله مراتب ورودی و تناسبات آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش تحلیلی- توصیفی است که به بررسی فضاهای طراحی شده برای ورودی ها و بررسی پیشینه نمونه هایی از معماری سنتی گذشته گرمابه های گیلان و بررسی تاثیر اقلیم گیلان بر معماری حمام های این منطقه می پردازد. نتایج حاصل از بررسی نمونه ها نشان می دهد عموماً جهت گیری حمام ها متأثر از جهت اصلی بافت و شهر بوده است. همچنین تزئینات موجود در این گونه بناها بیشتر شامل ترئینات کاربندی و طاق نماهای تزئینی بوده و در مرمت های اخیر، از کاشی کاری جهت این امر استفاده شده است.
بازتاب اسطوره "گاوماهی" در هنر ایرانی بر اساس منابع کهن، با محوریت قالیچه تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استمرار و تداوم نقوش و تصاویر اسطوره ای در هنرهای ایرانی، نشانه بازتاب و پیوند اندیشه های مردمانی است که باورها و اعتقادات خویش را به شیوه های هنرمندانه در این آثار به تصویر کشیده اند. هدف این نوشتار، تحلیل و تبیین یکی از اندیشه های باستانی و جهان شناختی مردمان ساکن فلات ایران با عنوان گاوماهی است. لزوم و اهمیت انجام این پژوهش، آشنایی با وسعت موضوعات به کار رفته در هنر مردمان دیرین و منشاء به کارگیری نقوش و اهمیت این نقوش در گذشته و خلاء آنها در عصر حاضر است. محور اصلی پژوهش حاضر، بر تأویل و رمزگشایی پیکر فرشته یا الهه ایستاده روی گاو (در فرش گاوماهی) متمرکز گردیده است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی، با رویکرد تطبیقی و با استفاده از روش بازتاب است و شیوه جمع آوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از پژوهش، مؤید تداوم بازتاب مسایل فرهنگی و اجتماعی بر آثار هنری و ارتباط موضوعی اسطوره گاوماهی در ادبیات کهن، فرهنگ عامه و هنر ایرانی تا اواخر دوره قاجار است. شخصیت زن ایستاده (دنیا) در فرش مورد بررسی، «سپندارمذ»، فرشته موکل و نگهبان زمین از طرف اهورامزدا و حامی حیوانات است که خویشاوندی نزدیکی با «مامِ مهین»1 دارد. علاوه بر آن، تصویر گاو با حیوانات درون ترکیبی2، پیکر «گاوِ یکتا آفریده» (ایوکدات)، همان گاوِ نخستین است. گردهمایی حیوانات بر پیراهن فرشته و پیکر گاو، بازسازی مجدد پیکر اولیه و ازلیِ مام مهین و گاو یکتا آفریده، در عصر آفرینش مینوی اهورامزداست.
بررسی روش های صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی سبز
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر معضلاتی در زمینه مسکن به وجود اورد که از ان به عنوان بحران مسکن یاد می شود از همین رو درطی دهه های اخیر احداث ساختمان های با کاربری مسکونی جهت کمک به حل مشکل مسکن در ایران مورد توجه قرار گرفت از طرف دیگر ضرورت توجه به امر صرفه جویی به خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی باعث شده که طراحی پایدار و معماری سبز به یکی از مباحث بسیار مهم تبدیل شود . بر اساس امار موجود بیش از نصف انرژی در ساختمان ها برای گرمایش و سرمایش و معادل 10 درصد ان برای روشنایی و بقیه ان برای سایر مصارف انرژی به کار می رود . در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی به صورت کتاب خانه ای می باشد ، ضمن اشنایی با ساختمان های سبز ، به بررسی مزایای و تکنولوژی و سیستم های به کار گرفته شده در راستای اهداف بهینه سازی انرژی در این ساختمان ها پرداخته می شود و ه دف از آن اس تفاده از معیاره ای معماری سبز جهت توجیه پذیر نمودن ساختمان های سبز در ایران می باشد.
واکاوی اصول و رهنمود های طراحی معماری مدارس از منظر پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری در طراحی معماری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیر عامل به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. معماران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین اعضای گروه طراحی لازم است در ارایه طرح های خود به جوانب مختلف تاثیر گذار به آن توجه نمایند. توجه به پایداری طرح در طول عمر ساختمان و تاثیر ملاحظات طراحی معماری، در کاهش آسیب پذیری ساختمان در مقابل تهدیدات انسانی و طبیعی امری ضروری خواهد بود. از اینرو مدارس به دلیل تعداد، شرایط و تنوع گروه های سنی کاربران و همچنین نوع و اهمیت کاربری، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرند. از طرف دیگر در زمان وقوع حوادث در ساعات بهره برداری، امکان خسارت جانی بسیار وجود دارد. لذا توجه به ایمنی و کاهش آسیب پذیری در این بناها در زمان بروز حوادث از اهمیت خاصی بر خوردار است که، پرداختن به مقوله پدافند غیر عامل و در تقابل با مدیریت بحران به خصوص از حیث اهمیت در درجه ویژه ای قرار دارند، کمک خواهد کرد تا تلفات انسانی در زمان بروز حوادث، کاهش یابد. بدینسان این مساله، بستری لازم را برای نگارش پژوهش حاضر فراهم کرده است. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، پرداختن به امر پدافند غیرعامل در مدارس و توجه به گستردگی موضوع به ارایه چهارچوب و راه کارهایی در بخش طراحی می باشد که مدرسه ای طراحی شود که در شرایط بحران، ایمن و برای شرایط پسا بحران، نقش پناهگاه را داشته باشد و بتواند جامعه را از تهدیداتی که بعد از سانحه به وجود می آید حفظ کند. پژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است که از ابزار جمع آوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه ایی) در بستر بهره گیری از مطالعات میدانی بهره برده است. با استناد به نتایج این پژوهش می توان این گونه برآورد نمود که، در نظر گرفتن تدابیری همچون نحوه قرارگیری بازشوها، حفاظت سلسله مراتبی فضاها، تاثیرفرم ساختمان بر کاهش اثر موج انفجار، طراحی مناسب مسیرهای حرکت داخلی، فضای عبور موج، انتخاب شیوه مناسب نورگیری، طراحی محوطه و انتخاب مصالح فضایی امن را در اختیار قرار می دهد که در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺟﺮای ﻓﻀﺎﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ (ﻣﺪارس) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
طرح و نقش در قالی های نقشه ارمنی بخش خرقان استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اسفند ۱۳۹۹ شماره ۹۳
67 - 82
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: شمار بسیاری از قالی های روستایی و عشایری استان قزوین به اقوام و تیره های مختلف ساکن در این منطقه تعلق دارد. از مهم ترینِ این اقوام ارمنیان اند که سنت کهن قالی بافی خود را در این سرزمین نیز ادامه داده اند و می توان انتظار داشت که ویژگی های فرهنگی و قومیتی آنان در دست بافته هایشان نیز بروز یافته باشد. از سویی، تأثیر خصوصیات اقلیمی نیز، پس از یکجانشینی ارمنیان، بر فرهنگ و هنر آنان قابل انتظار است. زمینه های مذکور این پرسش را پیش می کشد که مجموع عوامل نژادی و اقلیمی چه ویژگی هایی را برای بافته های ارمنیان منطقه قزوین رقم زده است.هدف پژوهش: این پژوهش در پی شناسایی و بررسی طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین است که این بافته ها را در میان دیگر بافته های آن منطقه و نیز بافته های همین قوم در دیگر مناطق ایران دارای شناسنامه ای متمایز می سازد.روش پژوهش: بیشتر داده های این پژوهش به شیوه میدانی گرد آمده و برای برخی بررسی های تاریخی به اسناد نیز مراجعه شده است. روش تحقیق براساس شیوه اجرا توصیفی و تحلیلی است. داده ها نیز به صورت کیفی تجزیه و تحلیل شده اند. براساس جستجوی میدانی صورت گرفته، کلیه قالی های دردسترس نقشه ارمنی خرقان قزوین در جامعه آماری این پژوهش قرار دارد و از این میان، 13 قالی یافت شده در منطقه به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است.نتیجه گیری: وابستگی به طرح و نقش قالی ارمنستان ویژگی کلی قالی های نقشه ارمنی منطقه خرقان است که بیش از قالی های ارمنی باف دیگر مناطق ایران در این منطقه نمود دارد. برجسته ترین ویژگی های طرح و نقش قالی های نقشه ارمنی قزوین ساختار هندسی و شکسته و تأکید بر نقوش شاخصی چون کلیسا، چلیپا و ستاره است که در فرهنگ این قوم ریشه دارد. رایج ترین نقشه های قالی های ارمنی نیز شامل بوته خاری، کاسه بشقابی، گل افشان، ترنج چلیپا و گلدانی است.
قدمگاه امام علی(ع)؛ در جستجوی تربت خانه ایلخانی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
89-112
حوزههای تخصصی:
شهریار عدل در مقاله ای با عنوان «یک جفت کاشی دوآتشه یادبود از کاشان مورخ سال 711ق»، دو قطعه کاشی زرین فام مدوّر محفوظ در موزه سِور پاریس را مطالعه کرده است که بنا بر متن کتیبه مندرج در کاشی ها در ارتباط با یک بنای یادمانی شیعی در کاشان ساخته شده اند. یکی از کاشی ها که لبه ای برجسته شبیه نعل اسب دارد، روایتگر رؤیایی از سال 711ق است. طبق شرح رؤیای یادشده، امام علی(ع) و امام مهدی(عج) در سر راه هند به کاشان آمده اند و در آنجا امام علی(ع) دستور ساخت بنایی را صادر کرده است تا کسانی که نمی توانند به دیدار ایشان بروند، آن بنا را زیارت کنند. با وجود بررسی های صورت گرفته و از جمله اشاره به موقعیت کلی بنا، تاکنون خود بنا و جای دقیق آن شناسایی نشده است. لذا این پرسش ها قابل طرح است که آیا جفت کاشی زرین فام یادشده به بنایی مشخص اشاره دارند؟ و مهم تر اینکه اگر بنای یادشده قابل شناسایی است، کجا واقع شده و چه خصوصیاتی دارد؟ این مقاله در پی یافتن بنای یادشده و روشن کردن خصوصیات اصلی آن است. این مطالعه بر اساس روش تفسیری تاریخی به انجام رسیده است. برای این منظور، متن کتیبه ها و متون تاریخی مرتبط مطالعه و تفسیر می شوند؛ همچنین محدوده ای وسیع در شمال غربی حصار تاریخی شهر بررسی می شود تا امکان پاسخ دادن به پرسش ها فراهم شود. در ادامه، مکان دقیق بنایی در همان محدوده مطالعه و بقایای بنای یادشده با برخی نمونه ها مقایسه می شود تا خصوصیات دقیق تر و دوره تاریخی ساخت آن روشن شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بنای گنبدخانه ای کوچک در شمال گورستان صالح آباد که در بیرون حصار کاشان قرار دارد، همان بنایی است که شرح حال ساخت آن بر روی کاشی زرین فام مورد نظر نوشته شده است. مطالعات صورت گرفته نشان دهنده رابطه میان دو کاشی منحصربه فرد یادشده و بنای گنبددار کوچکی در شمال حصار کاشان در محدوده صالح آباد است؛ جایی که بنای دیگری تا سال 1397 با عنوان قدمگاه وجود داشته است. دو کاشی یادشده از گزند حوادث در امان مانده اند تا بخشی از تاریخ فرهنگی و معماری کاشان را بازگو کنند و البته نقش و جایگاه محدوده ای در شمال حصار تاریخی شهر را در فرهنگ شیعی کاشان برای ما روشن کنند.
سیر تحول ابنیه هم جوار با میدان ارگ اراک، از زمان ساخت در عصر قاجار تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
141-159
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رخدادهای سیاسی عصر قاجار و نیاز به ایجاد مرکزی جدید در غرب کشور، برای ایجاد امنیت و کنترل شورش ها و ناآرامی های رخ داده در ناحیه ای که امروز اراک خوانده می شود، فتحعلی شاه قاجار به یوسف خان گرجی دستورِ ساخت شهری نظامی در ناحیه عراق عجم می دهد؛ شهری که همانند نام های متعددش چون سلطان آباد، اراک و شهر نو، دگرگونی های بسیاری به خود دیده است. اراک از معدود شهرهای ایرانِ عصر قاجار است که ساخت آن بر اساس نقشه ای ازپیش طراحی شده انجام گرفته و در اصل به عنوان قلعه ای نظامی در ذهن بانیانش تصور می شده است. این شهر عناصر و ویژگی های شاخصی دارد که کمتر بدان پرداخته شده و مهم ترین آن ها میدان ارگ است. کارکرد نظامی شهر در اندک مدتی از معنی تهی شد و به تبع آن، میدان ارگ اراک که قلب شهر را تشکیل می داد، تحولات بسیاری به خود دید؛ در این میان، ساختمان های میدان ارگ نیز که علاوه بر بخش های مسکونی نظیر حمام ها، مدارس، مسجد و بناهای عمومی و دولتی متعدد بوده است، طی این دوران تجدید بنا یا تخریب شده اند. مطالعات کتابخانه ای و بررسی سفرنامه ها، اسناد، نقشه ها و عکس های تاریخی به جامانده از میدان ارگ اراک، که به شیوه توصیفی تاریخی در این مقاله انجام شده است، نشان می دهد که با توجه به نقاط عطف تاریخی و برهه های حساس زمانی، در طول حیات شهر اراک، می توان سیر تحول میدان ارگ را در هشت مرحله بررسی نمود و در هر مرحله، دگرگونی های کالبدی رخ داده در ابنیه موجود در این میدان را شناسایی کرد؛ مراحلی که از زمان ساخت و پیدایش شهر تا امروز، دگرگونی های اراک از شهری نظامی، به تجاری و سپس صنعتی و در پی آن تغییرات رخ داده در کالبد و عملکرد میدان ارگ را نشان می دهد.
معانی لفظ معماری: جستجویی با اتکا بر آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
235-250
حوزههای تخصصی:
معماری لفظی مختلف المعانی است. از سوی دیگر بحث های پرشوری در باب چیستی معماری در میان اهل معماری و دیگران متفکران حوزه های همجوار با معماری در جریان است. برخی از متفکران بر این باورند که پرسش از چیستی هر چیز مرادف و ملازم با پرسش از چیستی مدلول، معنا، یا مفهوم لفظ آن است. از این رو در این مقاله به بررسی معانی لفظ معماری پرداخته ایم. یکی از دشواری های پرداختن به معانی لفظ معماری در زبان فارسی، و البته بیشتر دیگر زبان های امروز، این است که در زبان فارسی امروز این لفظ را به معانی مختلفی به کار می بریم؛ اما بر ما معلوم نیست که کدام معانی این لفظ حقیقی و کدام مجازی است؛ یعنی نمی دانیم لفظ معماری با کدام موجودات در عالم واقع پیوندی اصیل و با کدامشان پیوندی ناشی از تسامح زبانی و تداول و مجاز دارد. در این تحقیق با طرح پرسش از معنای لفظ معماری ضمن بررسی این لفظ می کوشیم معانی حقیقی لفظ معماری را بیابیم و آنها را از معانی مجازی آن تمیز دهیم. برای پاسخ دادن به این پرسش از آموزه های مبحث الفاظ علم اصول فقه و روش هایی بهره می بریم که این مبحث برای تشخیص معانی حقیقی و مجازی الفاظ در اختیارمان قرار می دهد. این تحقیق نشان می دهد که لفظ معماری بر سه حوزه معنایی دلالت می کند: ۱. قسمی از علم انسان یا ویژگی های این قسم از علم انسان یا جزئی از آن؛ ۲. قسمی از اعمال انسان یا ویژگی های این قسم از اعمال انسان یا جزئی از آن؛ ۳. بنا یا مجموعه ای از بناها یا مجموع ویژگی های محسوسشان. از این میان دلالت لفظ معماری بر معانی اول و دوم به حقیقت و دلالت آن بر معنای سوم مجاز است. همچنین در این تحقیق روشن می شود که دلالت لفظ معماری بر بنا یا مجموعه بناها و مجموع ویژگی های محسوسشان به طریق التزام است. این تحقیق در شمار تحقیق های غیرکمی است؛ روش آن تحلیل مضمونی و راهبرد آن استدلال منطقی است. مقاله در چهار باب اصلی تنظیم شده است: مقدمه، علم اصول فقه و مبحث الفاظ آن، جستجوی معنای لفظ معماری، و نتیجه.
خود مردم نگاری متحرک به عنوان روشی برای فهم تجربه های زیسته از جابه جایی های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با ظهور «چرخش جابه جایی» و به تبع آن شکل گیری «پارادایم جدید جابه جایی»، جریان ها و شیوه های متنوع جابه جایی به مثابه کنش های بر سازنده تجارب زیسته متفاوت فردی و جمعی در نظر گرفته می شود که تجربه جدیدی از مفاهیم بیان شده را از خلال تجارب متحرک ممکن می کند. بااینکه دو دهه از ظهور این پارادایم جدید و این مسئله معرفت شناسانه در حوزه علوم اجتماعی می گذرد هنوز روش شناسی جامع و متناسب برای درک و فهم این تجارب زیسته متحرک ارائه نشده است. مقاله حاضر به دنبال بسط روش شناسی موجود برای فهم و درک این تجارب زیسته متحرک است؛ روش هایی که بتوانند به معانی نهفته در این تجارب متحرک دست پیدا کنند. روش: این مقاله پس از بررسی این خلأ روش شناسانه، «خود مردم نگاری متحرک» را به مثابه روشی نو برای فهم این تجارب زیسته در حین حرکت تبیین و پیشنهاد می کند. یافته: روش خودمردم نگاری متحرک به محققهای حوزه مطالعات شهری امکان فهم معناهای زیسته در کنش های جابه جایی در محیط های زندگی روزمره را از خلال تجربه زیسته خود و دیگران در چارچوب پارادایم جدید جابه جایی فراهم می کند. نتیجه گیری: خود مردم نگاری که روشی نوظهور در مردم نگاری است و هدف آن فهم تجربه زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است می تواند در ترکیب با روش های متحرک به روشی کارآمد در حوزه فهم تجربه های زیسته در جابه جایی های شهری در رشته های مطالعات شهری تبدیل شود.
بررسی مفاهیم حرکت و زمان در معماری ایرانی
حوزههای تخصصی:
در بیشتر پژوهش هایی که در مورد معماری ایرانی صورت گرفته است، محور به عنوان عاملی برای حرکت ذکر شده است. سؤال این پژوهش این است که آیا با توجه پررنگ ترین اصول اولیه معماریِ ما، که می توان بعضی از آنها را "درونگرایی" یا "حجاب" نامید، محور-که خود نیز از عناصر یا کالبد های حاضر در معماری ایران بوده- می تواند عامل حرکت به این "درون" باشد؟ فرضیه این پژوهش، مفهوم حرکت در معماری ایرانی اسلامی را نه عاملی برای حرکت جسمی، بلکه به لحاظ جسمی، مفهومی برای سکون شونده به فضای معماری و شروع به سیر و حرکت معنایی در اندامها فضاهای این معماری می داند. این پژوهش با رویکرد تفسیری-تاریخی، با مطالعه کتابخانه ای و جمع آوی اسناد و مدارک معماری ایران، به بررسی مفهوم حرکت یا سکون در مورد معماری ایرانی پرداخته، و به روش مقایسه ای- تطبیقی، سعی در جمع بندی و تدوین معیارهایی برای حرکت و سکون و تحلیل و بررسی این معیارها در مورد نمونه های موجود در معماری ایرانی دارد. نتایج اولیه مطالعات، نشان می دهد که اندامهایی مانند محور، و یا سلسله مراتب، که در دیگر پژوهش ها به عنوان عاملی برای حرکت نشان داده شده اند، تأکید بر جنبه بازدارندگی و به وجود آوردن فاصله زمانی و مکانی به فضای خصوصی دارد تا وارد شونده به لحاظ روحی و معنوی برای ورود به فضای حریم شخصی افراد آماده شود، لذا یکی از اصلی ترین کلیدواژه هایی که این پژوهش به آن می پردازد، بحث زمان و رابطه آن با بحث حرکت و معماری می باشد.
رویکرد اصالت الوجودی به هویت سیمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
38 - 45
حوزههای تخصصی:
تفاوت کالبد امروز و دیروز شهر ایرانی و هزارچهره بودن سیمای شهری امروز، نزد برخی از منتقدان معماری و شهرسازی به بی هویتی یا بحران هویت تعبیر می شود. در این میان، ازمیان رفتن کالبد شهرهای سنتی و به وجودآمدن تفاوت زیاد در سیمای شهری ازنظر فرم، مصالح و رنگ بناها در مقایسه با گذشته دلیل موجه ازدست رفتن هویت ارزیابی می شود. گویی که اثبات هویتمندی سیمای یک شهر منوط به حفظ نشانه های کالبدی گذشته است و دگرگونی و تغییر کالبدی با حفظ تشخص یا هویت سازگار نیست، تا جایی که از آن به بحران یاد می شود و مدیریت شهری را به صرف هزینه های فراوان برای احیای هویت ازدست رفته یا دچار بحران وامی دارد. پرسش این مقاله چرایی این برداشت نزد متخصصان و متولیان سیمای شهری در لایه فلسفی است. این تحقیق کیفی با رجوع به شرح نظرات ملاصدرا در منابع مکتوب و نتیجه گیری از طریق استدلال عقلی و فلسفی به پاسخ می پردازد. ابداع فلسفی ملاصدرا یعنی «اصالت وجود» در مقابل «اصالت ماهیت» نشان می دهد که هویت، امری از سنخ وجود است. تبیین حرکت در جوهر شی به معنای نفی ثبات و ایستایی و اثبات سیالیت و پویایی در «هویت» است. یعنی برای هویتمندی سیمای شهری به جای تکیه بر شاخصه های ماهیت از قبیل شکل، رنگ و مصالح معین و ثابت، باید به دنبال صفات وجودی مثل انسان واری، نظم و حق مداری بود که در تحولات زمان مندِ کالبد شهر ملازم آن بوده اند. به همین ترتیب بحران هویت را باید در فقدان صفاتی از قبیل تکثر و نظم و تحمیل ثبات و ایستایی به آن جستجو کرد. ازهمین رو راه حل های این رویکرد در مقابل رویکرد اصالت ماهیت، غیرکالبدی و در واقع، معرفتی است. از این منظر طرح های ساماندهی کالبد که با توجیه هویتی به دنبال بازگرداندن و تکرار شکل، مصالح و رنگ های گذشته به آن هستند، مبنای مستحکمی ندارند.
تبیین سنخیت رویکرد پدیده شناسی جهت شناخت معماری بومی (نمونه موردی: مسکن بومی منطقه منوجان استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۷۱
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
تاکنون معماری بومی عمدتاً با نگرش های اقلیمی و فرهنگی تبیین شده است؛ پژوهشگران در مطالعات و بررسی هایشان، اغلب با روش های معمولِ آماری و ترسیم جدول و نمودار و سپس با یافتن معیارهایی برای مقبول بودن روش، تحلیلی از مقبولیت آن ها به دست می دهند؛ اما این رویکردها و روش ها به دنبال پاسخ به «چرایی» بوده و در گسست «عین» و «ذهن» رقم می خورند. درحالی که معماری بومی در هماهنگی با «تجربه زیسته» بومیان شکل می گیرد، بنابراین در این تحقیق، این جنبه های مغفول از معماری بومی مدنظر بوده و بر آن شد تا با تکیه بر روشی متناسب در شناخت کامل و جامعِ موضوع که در آن گسست عین و ذهن وجود نداشته باشد و«چگونگی» در آن ممکن شود به پدیده شناسی رجوع کند. مطالعات پدیده شناختی ریشه در فلسفه داشته و بر مفاهیمی چون «تجربه زیسته» و «ادراک» انسان از هستی اشاره دارند. درواقع ماهیت فلسفی پدیده شناسی آن را واجد پیچیدگی هایی کرده که گشودن آن ها افق های جدیدی را باز می کند. افق هایی که در تقابل با محدودیت استانداردگرایی افراطی، «در- جهان- بودنِ» انضمامی و انفرادی انسان را مطرح می کنند. انسانی که فراتر از ابعاد و اندازه های فیزیکی و متافیزیکیِ تعیین شده، فضای زیستی اش را می شناسد و می سازد. این مقاله به بازخوانی منابع و تفسیر محتوای پدیده شناسی، با تکیه بر آرای شولتز- معمار و نظریه پرداز معاصر- که نظریات پدیده شناسی او معطوف به فلسفه هستی شناسانه «هایدگر» است، برای پاسخ به اینکه چگونه پدیده شناسی برای خوانش معماری بومی متناسب می باشد، با روش پژوهشِ تحلیلی- توصیفی پرداخته است. ازآنجاکه پدیده شناسی در پی بررسی و توصیف ساختارهای آگاهی آن چنان که از منظر اول شخص تجربه می شود، است؛ درنتیجه معماری بومی منوجان با این روش با توجه به جنبه های گوناگون مواجهه انسان با زیست- جهانش به گونه ای فردی- کیفی و فراتر از پاسخ به کارکردهای آشکار و ظاهری، مورد تأمل و تفسیر قرار می گیرد. نتایج، بیانگر ارتباط ویژه میان شاعرانگی، محیط طبیعی، پدیده مکان با معماری بومی و خصوصاً در نمونه موردی موردبررسی یعنی معماری بومی منوجان است که درنهایت سعی شد نشان داده شود تحقق سکونت و حس مکان معطوف به تجربه زیسته ساکنان و با تحلیل و رویکردی وجودی به دید می آیند.
اولویت بندی توجه به شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران با استفاده از مدل ISM-MICMAC-TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۱۰۵-۹۱
حوزههای تخصصی:
تهران پایتخت 200 ساله ایران در مقایسه با بسیاری از شهرهای کشور، شهری جوان و درعین حال دارای ساختار پیچیده سیاسی و اجتماعی است. ازاین رو ایجاد حس مکان و شکل گیری روابط اجتماعی در این کلان شهر با پیچیدگی ها یی روبرو بوده و نگاه جزءنگر و مدرنیستی شهرسازان و برنامه ریزان شهری باعث کاهش حس تعلق مخاطب و به دنبال آن کاهش سرزندگی این شهر شده است. در طرح جامع سامان دهی و توسعه فضاهای فرهنگی کلان شهر تهران، محدوده ای تحت عنوان پهنه فرهنگی تهران معین شده که هدف از آن ترسیم چشم انداز توسعه فضاهای فرهنگی در سازمان فضائی شهر تهران می باشد. مکان یابی این پهنه با توجه به ساختار طبیعی- تاریخی شهر تهران و در دو بستر شمالی- جنوبی و شرقی- غربی است. در این پژوهش اولویت بندی توجه به مؤلفه های حس مکان براساس دیدگاه متخصصین از یک سو و استفاده کنندگان از فضا ازسوی دیگر در محور فرهنگی- گردشگری جماران به عنوان یکی از اجزای پهنه فرهنگی تهران با استفاده از ترکیب سه مدل تفسیری- ساختاری1، میک مک2 و تاپسیس3 انجام گرفته است. نتایج خروجی مدل تفسیری- ساختاری در 5 مرحله نشان داد که شاخص میزان تعریف قلمرو به عنوان مهم ترین مؤلفه حس مکان بر مبنای خروجی پرسش نامه مرحله اول دلفی از دید خبرگان و صاحب نظران برنامه ریزی و طراحی شهری تعیین گردید. در تبیین شاخص های حس مکان در پهنه فرهنگی تهران و براساس خروجی مدل میک مک سه دسته شاخص «اثرگذار»، «وابسته»، «مستقل» قابل شناسایی است و شاخص «پیوندی» شناسایی نگردید .همچنین به منظور ارائه پیشنهادات و تعیین اولویت توجه به بهبود مؤلفه های حس مکان در پهنه فرهنگی گردشگری جماران، از ترکیب نتایج سه مدل مذکور استفاده گردید و مشخص شد در پهنه مورد مطالعه، بهبود شاخص های میزان حضورپذیری، میزان امنیت، میزان تعریف قلمرو و میزان بهره مندی از تسهیلات به منظور ارتقای حس مکان در اولویت قرار دارند.
تبیین سطوح، شاخصه ها و مراتب شفافیت در فضای معماری (مورد پژوهی: خانه رسولیان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
67 - 78
حوزههای تخصصی:
«شفافیت» در معماری از مفاهیم جدیدی است که اندیشمندان بسیاری آن را جزئی از اصول معماری محسوب نموده و معتقدند که معماری درگذر تاریخی، به سوی افزایش شفافیت فضایی پیش رفته است. این درحالی است که شفافیت، با مفاهیم جاری در بعضی خانه های سنتی مانند درونگرایی، محرمیت و فضای خلوت تباین دارد. لذا در این رابطه بایستی ابتدا به معنا و مفهوم دقیق شفافیت پرداخت تا ضمن تعیین چارچوب برای آن، بتوان اصل شفافیت در معماری را بررسی کرده و شاخصه ها و معیارهای استفاده از آن را مشخص نمود. در این پژوهش، خانه رسولیان یزد به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیفی تحلیلی است، بدین منظور ابتدا اطلاعات حاصل از مطالعات کتابخانه ای و منابع اسنادی مورد بررسی قرارگرفت و با رویکرد تطبیقی مورد محور، شفافیت در خانه سنتی رسولیان ارزیابی -شد. براساس نتایج این پژوهش، شفافیت را می توان در چهار سطح؛ شفافیت کالبدی-سازه ای، شفافیت بصری-ادراکی، شفافیت رفتاری-عملکردی و شفافیت معنایی-مفهومی در فضای معماری تبیین نمود. شفافیت معنایی-مفهومی در معماری سنتی ارجحیت بیشتری دارد. همچنین با توجه به شاخصه های شفافیت در خانه رسولیان مشخص گردید، برای معماران همیشه ایجاد شفافیت حداکثری فضا مدنظر نبوده بلکه در بعضی از شاخصه ها، رویکردی کنترلی اتخاذ گردیده است.
نظام آموزش آتلیه ای دانشکده ی هنرهای زیبا: شرح برنامه ی آموزش طراحی معماری در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، از بدو تأسیس در سال ۱۳۱۹ش تا اواخر دهه ی ۱۳۴۰ش، نظام آموزشی برقرار بود که به نظام آتلیه ای شهرت داشت. این نظام در سال های دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش دوران اوج خود را گذراند. تحقیق حاضر می کوشد تا با تکیه بر منابع شفاهی و اسناد مکتوب، برنامه ی رسمی و عملیِ آموزش طراحی معماری این دانشکده را در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش تبیین کند، ویژگی های اصلی آن را مشخص کند و ارکان آن را بازشناسد. روش تحقیق تاریخی است و از فنون تاریخ شفاهی و سندپژوهی بهره گرفته شده است. نظام آموزش معماریِ دانشکده ی هنرهای زیبا در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش برنامه ی منسجم و مشخصی داشت. آتلیه های معماری مکان اصلی وقوع و ظهور و بروز این نظامِ آموزش بود. نظام آتلیه ای نظامی مستقل و باز و آزاد بود که روحیه ی رقابت در ارکان آن جاری و ساری بود. استادْ رأس آتلیه و مراد دانشجویان بود و بعد از او، دانشجویان سال بالایی طی سلسله مراتبی آموزش را عهده دار بودند. در این شیوه ی آموزش، به جنبه های هنری و ظاهری معماری بیشتر اهمیت داده می شد. آتلیه، مسابقات و شورای قضاوت ارکان اصلی این نظام بودند. این ارکان مکمل هم بودند و در ارتباط با هم نظام آتلیه ای را شکل می دادند.
نظام نیارش گنبدخانه کهن کاشان (گنبدخانه مسجد جمعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گنبد، فرمی است که تأثیر بسزایی در شکل گیری ساختارها و مناظر معماری ایران دارد. شناخت انواع، شیوه های ساخت، و عملکرد سازه ای آن همواره دغدغه معماران و محققان بوده است. این پژوهش، به گنبدخانه مسجد جامع کاشان، از معدود بناهای کهن و پابرجا پس از زلزله های ویرانگر منطقه پرداخته است. تاکنون به معماری و فن ساخت این بنا پرداخته نشده است و بررسی آن نمایانگر تمایزاتی با گنبد های مشابه است. هدف پژوهش، مستندنگاری، بررسی پیشینه تاریخی، تزیینات و شیوه ساخت این گنبدخانه است. راهبرد پژوهش توصیفی تحلیلی و تفسیری-تاریخی است. پژوهش با حضور در بنا، کار میدانی و همچنین مطالعه منابع کتابخانه ای و اسناد شفاهی برای کنترل یافته ها و درک فنون به کاررفته و آگاهی از فرایند ساخت انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گنبد متعلق به دوره ایلخانی و به صورت دوپوسته گسسته است که با استفاده از فنِ شاهنگ و زنجیر و شابلون متحرک ساخته شده؛ شکل قوس گنبد داخلی، منحنی ریسمان آویخته است. نتایج پژوهش ضمن شناسایى دقیق اجزا و چگونگى کاربرد مصالح و خشخاشى ها در گنبد، نشانگر تشابه سلسله مراتب فن ساخت در منطقه، در مقایسه با گنبد خانه ی چند بنای هم دوره خود است. تزئینات ایوان و محراب، نمونه منحصربه فردی از کاربندی و مقرنس است.
تحلیل زمینه گرای معماری کلیسا؛ مرکزگرایی، ویژگی بارز کلیسای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است.
Classification of Iranian Contemporary Architecture, Based on Trends and Challenges(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
47 - 60
حوزههای تخصصی:
The use of demands such as "Iranian-Islamic architecture" or "preservation of Iranian-Islamic identities" appeared in different dimensions and have gradually caused the shape of contemporary Iranian architecture. Many criticisms have been made from various perspectives on the architectural conditions, despite, all of them are worthy of attention, it seems that a required issue has been neglected in all these s tudies, which is having a proper classification in a morphological and meaningful format. In this article, an attempt has been made to introduce in a suitable classification in the form of the Iranian architectural process and its challenges and sub-branches of each of the researchers' views. In this regard, we have used a research method based on critical discourse in a library and field method, which has been saturated with information by examining the maximum number of available samples, and finally, we have analyzed it. Then, all the s tudies were evaluated, both in terms of time and in terms of checking the buildings in tables and graphs. The results of this article include a his torical proposed course with a morphological and semantic classification in contemporary Iranian architecture and finally, among them, the s tyle according to the current situation is more logical and more Iranian was introduced that can provide the prelude to artis tic s tylis tics for contemporary Iranian architecture.