فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۹٬۷۳۴ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
93 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه در رابطه میان ساخت، سازه و معماری، واگرایی به وجود آمده و به دلیل رشد علوم، فن آوری و تخصص گرایی، انفکاکی ریشه دار بین این حوزه ها حادث شده است. ارتباط بین سازه و معماری با واژه ای به نام تکتونیک معنا پیدا می کند. تکتونیک در معماری مفهومی دیرپاست که از تاریخ باستان تا عصر دیجیتال معنای خود را حفظ کرده است و می تواند چارچوبی منسجم و معنادار برای ارتباط میان طراحی، سازه، معماری و ساخت ایجاد کند. این ترکیب معنا و ساخت در معماری، همانا عرصه حضورِ تکتونیک است.هدف پژوهش: مقاله حاضر جهت تبیین معیارها، خوانش و استنباط تکتونیکی بناهای عمومی معماری معاصر ایران در دوره پهلوی دوم انجام شده است. هدف مقاله، ارائه تعریف دقیقی از خوانش تکتونیکی معماری، شناخت وحدت یا انفصال سازه، ساخت و معماری، شناخت تحلیلی و تعیین عوامل مؤثر بر ایجاد وحدت فضایی و ساخت به عنوان یکی از ابعاد روشن نشده معماری در ایران و تبیین یک چارچوب نظری متکی بر تکتونیک و معیارهای تعیین گر زیباشناسانه معماری و سازه با مطالعه بناهای عمومی معماری معاصر ایران است.روش پژوهش: تحقیق حاضر با روش ترکیبی، تفسیری-تاریخی و رویکرد غالب کیفی در گردآوری و تحلیل اطلاعات انجام شد. برای خوانش تکتونیکی نمونه های موردی براساس طرحی هدفمند، از روش تحلیل اسناد و مشاهده توصیفی مبتنی بر پدیدارشناسی توسط خبرگان و نخبگان معماری استفاده شد. در این میان، انتخاب نمونه های موردی از طریق بررسی نتایج حاصل از توزیع پرسش نامه در میان خبرگان معماری انجام شد و همچنین در روند تحقیق، از نرم افزار کیفی مکس کدا (MAXQDA) و نرم افزار آماری اس پی اس اس (SPSS) برای ارائه خروجی های مفهومی تر نیز استفاده شد. در پایان نیز با استفاده از مثلث سه سویه سازی (خوانش پدیدارشناسی، استنباط های محقق براساس اسناد و مدارک موجود، ادبیات غنی تکتونیک)، استحکام و تأیید پژوهش از جهات مختلف بررسی شد. نتیجه گیری: تکتونیک معماری با ابعاد سازه، پوسته ، مصالح، جزییات و تأسیسات قابل تبیین است. در بعد سازه ای با هندسه، مشارکت در سازمان فضایی و القای بصری پایداری و در جزئیات با پوسته، مصالح و ریزمعیار همبندی مرتبط است. همچنین ابعاد سازه ای تکتونیک معماری با مؤلفه های مختلف خود، به نسبت سایر مؤلفه ها در خوانش تکتونیکِ معماری بناهای عمومی معاصر ایران مربوط به دوره پهلوی دوم حضور بیشتری داشته است.
معرفی اثر-اسکیس پرسپکتیو-معماری
حوزههای تخصصی:
هنر فرشبافی
منبع:
وحید آذر ۱۳۴۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
درآمد/ نسبت معماری با تکنولوژی
منبع:
منظر بهمن ۱۳۸۸ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
الگوی گسترش فضایی منطقه 13 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این معضل به عارضة منفی پراکندگی شهری منجر شده و منشاً بسیاری از مشکلات در کشورهای در حال توسعه شده است، بنابراین بررسی الگوی گسترش شهرها یکی از مسایلی است که می تواند استراتژی های توسعه را در افق دوردست جهت توانمندسازی مدیریت شهری فراهم سازد.
هدف از این پژوهش تعیین الگوی گسترش فضایی منطقه 13 شهر تهران طی سال های 89-1384 و ارایة راهکارهایی به منظور دستیابی به الگوی بهینه و پایدار رشد شهری است. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی، به صورت مطالعات اسنادی ـ کتابخانه ای، برداشت های میدانی با در نظر گرفتن شاخص های مساحت، جمعیت و تراکم کلی مسکونی و بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن به عنوان روش هایی کاربردی برای تحلیل سیستماتیک الگوهای رشد شهری است. نتایج پژوهش بر اساس مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که منطقة مورد مطالعه طی سال های اخیر به صورت پراکنده رشد کرده و منجر به عارضة منفی پراکندگی شهری شده است، بر این اساس می توان از الگوی گسترش متمرکز درون بافتی (فشرده و عمودی) و در عین حال تغییر کاربری زمین های متعلق به پادگان نیروی هوایی و مهمات سازی بهره گرفت تا توسعة کالبدی منطقه روند معقولانه تری را طی کند.
مسجد شاه اصفهان
حوزههای تخصصی:
آفرینش از خاک
از طبیعت واقع به طبیعت تاریخی؛ تحلیل تحولات شیوه منظرسازی آلن پروو
حوزههای تخصصی:
پدیده پست مدرنیسم به عنوان نتیجه منطقیِ دل زدگی جهان از سیاست های بوم ستیز مدرنیست ها از 1960 شروع به خودنمایی کرد. پست مدرنیست ها با اهمیت دادن به زمینه وقوع هر اتفاق، توجه به جغرافیا، تاریخ و فرهنگ جوامع را به عنوان عوامل هویت بخش پدیده ها در دستور کار خود قرار دادند. در عرصه معماری منظر نیز، زمینه گرایان از 1960 با جنبش هایی همچون هنر زمینی کیفیت جغرافیایی مکان را مورد توجه قرار دادند. از اوایل 1980 به تدریج توجهات به هنر باغسازی کلاسیک اروپا جلب شد. در فرانسه نیز این اتفاق با پشتوانه مطالعات نوگرایانه تاریخ نگاران تقویت می شد. باغ های باروک فرانسوی به عنوان سند زنده هنر باغ سازی فرانسوی، تبدیل به الگوی عده ای از معماران منظر این کشور شد. بی شک ؛ نوعی تفاخر فرانسوی و بالیدن به گذشته نیز در این گرایشات نهفته بود. ارزش این باغ ها تنها به خلق فضای باز نبود، بلکه جنبه حاصلخیزی آنها نیز اهمیت داشت. اصولاً باغبانی در تاریخ هنر فرانسه جایگاه والایی دارد و این باغبان ها بودند که به عنوان معمار منظر در دربار فعالیت می کردند. نقش مدرسه باغبانی ورسای را در احیای این هنر نمی توان نادیده گرفت؛ مدرسه ای که معماران منظری چون آلن پروو را در خود پروراند.
آلن پروو بی شک در میان معماران منظر تاریخ گرا جایگاه ویژه ای دارد. او که در آغاز کار خود در 1960 به فضاسازی ارگانیک تمایل داشت، با طراحی پارک آندره سیتروئن و رویکرد دوباره خوانی معماری منظر کهن فرانسه، خالق نخستین پارک پست مدرن جهان شد. تأثیر تاریخ را می توان در دو بخش کالبدی و نمادین در پروژه های او جستجو کرد. عناصر شاخص باغ فرانسوی همچون هرس گیاهان، بازی با آب و نظم هندسی بخش جداناشدنی پروژه های پروو هستند که همواره توسط وی شخصی سازی شده و با چهره ای مدرن اجرا می شوند. آلن پروو در طراحی خود متأثر از مکتب مینیمالیسم با ایده حذف عناصر غیرضروری است، ولی برخلاف تفکر اصلی مینیمالیست ها، عوامل بیرونی همچون تاریخ سرزمین را زائد نمی داند و از نمادهای تاریخی به عنوان نشانه های هویتی استفاده می کند؛ نشانه هایی که اصالت مورد علاقه پاریسی را به مردم فرانسه یادآوری می کند و جلوه گر گذشته باشکوهشان است. پروو تنها تجمل، اغراق و کهنگی را از آنها می زداید، ضمن اینکه از به کارگیری مصالح مدرن نیز روی گردان نیست. شیوه کار وی را می توان نمونه ای شایسته از تداوم طراحی در معماری منظر یک سرزمین دانست. شیوه ای که از باغ های سلطنتی باروک آغاز شده و در باغ های پروو به کمال می رسد؛ باغ هایی شهری و مدرن، و همزمان غرورآفرین و در ستایش تاریخ.
برج سازی در قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
صفه ۱۳۸۴ شماره ۴۰
حوزههای تخصصی:
پدیده برج سازی زاییده تحولات اجتماعی - اقتصادی مغرب زمین است . این پدیده بیش از آن که رشد حجمی و ارتفاعی خود را مرهون معماران باشد ، مدیون دستاوردهای صنعتی است . معماران در جهت خلق فضاهایی بودند که از کسالت فرم های اولیه بکاهد و در حین ایجاد تنوع ، به نیازهای مدام در تغییر و تحول صنوف مختلف پاسخ دهد . در این جهت ، سه حرکت اصلی صورت پذیرفت که هر یک پیروانی یافت ، این حرکت ها در سیر پیشرفت خود باعث تحولات مهمی شد و برج سازی را در مسیر جدیدی قرار داد ، به طوری که پاره ای معماران تلفیقی از این مجموعه ار در طرح های خود به کار بردند ...
میناکاری صابئین
حوزههای تخصصی:
افزایش تأمین درآمد پایدار راهبرد مدیریت شهری در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی
حوزههای تخصصی:
نکته حائز اهمیت در بحث تأمین و اصلاح منابع مالی شهرداری ها پایداری منابع درآمدی است بطوریکه این درآمدها باید علاوه برداشتن قابلیت اتکا و استمرار پذیری تهدیدی برای توسعه پایدار شهری نیز نباشند. اگر شهر را به صورت یک موجود زنده تصور کنیم، این موجود زنده و بسیار پیچیده برای بقای خود به منابع گوناگونی احتیاج دارد، که یکی از مهم ترین و استراتژیک ترین این منابع، منبع اقتصادی است. اهمیت این منبع به اندازه ای است که در طرح جامع، طرح تفصیلی، برنامه های پنج ساله اول و دوم شهرداری و قانون شورای اسلامی اهدافی جهت دستیابی به منابع اقتصادی مطرح شده است و به دلیل اهمیت این منبع حیاتی، برای تامین منابع اقتصادی یک شهر باید در ابتدا منابع درآمد زایی وجود داشته باشد، لازم است تا چالش«تامین مالی شهرداری ها» به عنوان دغدغه اصلی مدیران شهری مورد توجه قرار گیرد. در ایران نیز کمک های دولت و نهادهای دولتی، درآمدهای حاصله از فروش اموال، درآمدهای حاصله از ارایه خدمات توسط موسسات انتفاعی شهرداری؛ درآمدهای مستمر شهرداری ها از محل عوارض و مالیات ها، کمک های اهدایی شهروندان و نهادهای خصوصی، فروش اوراق مشارکت و پروژه های سرمایه گذاری مشارکتی از جمله اصلی ترین منابع درآمدی مدیریت شهری هستند. کسب در آمد از منابع پایدار در طول زمان موجب تقویت شهرداری می شود که این خود سبب می گردد شهرداری نقش فعال تر و مفید تری در محیط شهری ایفا نماید و پاسخگویی مناسبی به نیاز های شهروندان در محیط شهری داشته باشد. بر همین اساس هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه راهکارهای کسب درآمد پایدار و راهکار مدیریت شهری در افزایش تأمین درآمد پایدار در رسیدن به بهبود و ارتقاء بهره وری سازمانی با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می باشد. نتیجه پژوهش نشان می دهد بهترین راه برای درآمد شهرداری، ایجاد درآمد پایدار از طریق افزایش مشارکت های مردمی است و شهرداری ها باید تا جایی که می تواند اتکای خود را به درآمدهای ناپایدار کمتر کند. همچنین قدیمی بودن قوانین شهرداری، نبود هماهنگی بین دستگاه های اجرایی با شهرداری، عدم ضمانت اجرایی جهت اجرای کامل قوانین، نداشتن جایگاه و منزلت عمومی شهرداری و شهرداران بر خلاف کشورهای پیشرفته از مهمترین تنگناها شهرداری ها می باشد.
بهره گیری از طبیعت در آموزش طراحی سازه در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
61 - 74
حوزههای تخصصی:
توجه خاص به ارتباط معماری و طبیعت به خصوص در سه دهه گذشته هم به لحاظ پیدایش رویکردهای نوینِ معماری و هم شکل دهی فناوری هایِ نوین همچون نانو فناوری دستاوردهای کاملاً متفاوت و درعین حال مفیدتری نسبت به گذشته داشته است. سازه به عنوان یکی از اجزای ضروری معماری از اهمیتی خاص برخوردار است. رویکردهای متفاوت و گاه متضاد در طراحی سازه و معماری، «با» یکدیگر و یا «بر» یکدیگر، می تواند کیفیاتی متفاوت خلق کند و در ارزش گذاری بر معماری و سازه تأثیرگذار باشد. این مقاله، با تکیه بر این مهم که گفتگو بین معمار و طراح سازه از ضروریات خلق یک اثر معماری است، بر یادگیری علوم سازه ای توسط معماران و تبحر آنان در شناخت اصول سازه ای تأکید می کند و همچنین با نگاهی انتقادی به تبعیت معماری از سازه و نقش کلیدی طبیعت گرایی، ریشه این مشکل را در شیوه آموزش سازه برای معماران جستجو می کند. پرسش اصلی این پژوهش آسیب شناسی عدم تحقق بهره گیری از راهبردهای طبیعت در همسازی معماری و سازه در معماری حال حاضر ایران است. این پژوهش که بر سه پایه تحلیل، تدقیق و ارزیابی شکل گرفته است در گام نخست با شیوه تحقیق عِلّی به واکاوی چالش های ناشی از طبیعت گرایی در شیوه های معماری پس از انقلاب صنعتی و ارزیابی جایگاه سازه در رویکرد طبیعت گرایِ این سبک ها می پردازد؛ در گام دوم با شیوه تحقیق تاریخی-تفسیری، ضمن پرداختن به پژوهش های مرتبط، به آرای منتقدین معماری در زمینه مورد بحث اشاره می کند و در ادامه به دستاوردهای طبیعت در معماری و به خصوص سازه در حوزه دانشگاهی می پردازد. در نهایت، برای ارزیابی موضوع پژوهش، داده ها به کمک نرم افزارspss تحلیل می شوند. لازم به ذکر است در این پیمایش دانش سازه ای و تجربی معمار در زمینه فرم ها، ساختارها و سازه های طبیعی به عنوان متغیرهای مستقل و مهارت طراحی معمار در همسازی معماری و سازه با بهره گیری بیشتر از راهبردهای طبیعت گرا به عنوان متغیر وابسته منظور شده است. قیاس پژوهش های قبلی با پیمایش صورت گرفته نتیجه می دهد که عدم توفیق معماری کنونی ایران در همسازی با سازه و بهره گیری بهتر از طبیعت، ناشی از دریافت ناصحیح جامعه عمومی معماری ایران در این زمینه است که این آسیب غالباً در حوزه آموزش ریشه دارد. در نهایت این پژوهش بر تغییر هدفمند شیوه آموزش دروس فنی جهت بهبود درک رفتار و سیستم های سازه توسط معماران تأکید کرده وهمچنین پیشنهاداتی جهت بهبود این مهم در فضای کار حرفه ای ارائه کرده است.
تا به افسوس ننشته ایم بافت یزد تختگاه کویر را دریابیم (2)
حوزههای تخصصی:
چفدها و طاقها
منبع:
اثر ۱۳۵۸ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
صوفی در گرمابه
بهیافت منظر؛ رویکرد نو در احیای نواحی دفن زباله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر صنعت با خود فرهنگ مصرف گرایی را به همراه دارد که تنها با اتمام زندگی بشر روی زمین به پایان می رسد. بشر امروزی به طور دایم کالا و فضا را مصرف می کند، دور می اندازد و سپس با عواقب نامطلوب که یکی از آنها ایجاد سایت های دفن زباله است مواجه می شود. نتیجه این رویارویی، تلاش بشر به احیای سایت های متروک، مهجور و مصرف شده ای است که جزئی از شهرها هستند. راه حل معمول و رایج برای پنهان کردن سایت های دفن زباله بدون احیای آنها قابل قبول نیست. احیای این سایت ها و رویارویی با آنها و ارایه راه حل هایی برای کاهش آسیب هایی که به موجب آلودگی های زیست محیطی و بصری آنها بر شهرها تحمیل می شود، در دهه های اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. بررسی ""مفهوم بهیافت"" به عنوان مفهومی نوین در زمینة مصرف گرایی و محیط زیست، ضمن شناخت ویژگی های سایت های دفن زباله و نخاله ، برخورد معماری منظر با این پدیده را بررسی و الگویی منظرین و متناسب با ماهیت و زمینه آن را معرفی سازد؛ چراکه مفهوم بهیافت، جوهره هنر را عاملی می داند که باعث ارتقای کیفی کالاها و فضاهای مصرف شده می شود. در این میان معماری منظر به عنوان یک دیسیپلین و به واسطه ارتباطی که با انواع هنر برقرار می کند، رویکردی متفاوت به احیای این سایت ها دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد رویکرد منظرین به احیای سایت های دفن زباله، علاوه بر در نظر گرفتن جنبه های زیست محیطی، بر جنبه های ذهنی تأکید دارد و می تواند با حفظ پیشینه، ویژگی های مفهومی این سایت ها را برجسته و با بهره گیری از تکنیک های هنری، مخاطب را در مورد مسایل زیست محیطی آگاه کند.
قصر گوتدرف و تجلیات فرهنگ ایرانی
حوزههای تخصصی:
مکتب سقاخانه : نگاهی پسااستعماری یا شرق شناسانه؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : آیا مکتب سقاخانه را می توان متأثر از نظریه پسااستعماری دانست؛ آیا تقویت کننده سلطه شرق شناسانه است یا باید نگرش سومی را نسبت به آن یافت؟ هدف و روش تحقیق : هدف از تحقیق پیش رو به چالش کشیدن دو رویکرد -پسااستعمارانه و شرق شناسانه- به صورت توصیفی-تحلیلی برای بررسی مکتب سقاخانه است. پیشنهاد پژوهش محصور نکردن مکتب سقاخانه در دو قطبی نظریه پسااستعماری یا شرق شناسانه و در نظرگرفتن مسایل خاص کشور ایران است. این پژوهش ابتدا خود مکتب سقاخانه و سپس جریانات هنری روز ایران، اروپا و آمریکا را بررسی می کند. نتیجه گیری : کتاب «شرق شناسی» ادوارد سعید، آغاز نظام مند رویکرد پسااستعماری و ترجمه فارسی «دوزخیان روی زمین» فرانتس فانون، هر دو متاخرتر از شکل گیری جریان سقاخانه هستند. به نظر می رسد نظریات پسااستعماری فانون و سعید در طبقه بندی هنر در جامعه ایران موثر بوده؛ حال آنکه آن نظریات علاوه بر اینکه متاخرتر از جریان سقاخانه اند، بر جوامع دیگری منطبق هستند که شرایط برابری با جامعه ایران نداشتند. به نظر نسبت دادن این مکتب هنری به گفتمان پسااستعماری، برگرفته از نگاهی شرق شناسانه است. بررسی های تاریخی نشان می دهد سقاخانه به عنوان جریانی پست مدرن هم زمان با اتفاقات جهان هنری غرب شکل گرفت و البته داعیه ملی بودن داشت. مردم ایران خود را استعمار زده نمی دیدند تا بخواهند به این جایگاه اعتراض کنند. سقاخانه درصدد به تصویر کشیدن امری اگزوتیک به معنی شرق شناسانه آن نبود؛ ضمن اینکه حال وهوای معنوی این هنر که بر نام گذاری آن بی تاثیر نبوده، امری آشنا با مردمان ایران است. به نظر می رسد تحلیل آثار سقاخانه بیشتر متأثر از جریانات متاخر باشد؛ امری که می توان آن را پرتاب نقد شرایط معاصر به گذشته تعبیر کرد. این جریان که پیش از به بلوغ رسیدن به حاشیه رفت، از اواخر دهه 1370 با اوج گرفتن نگاه ایرانی-اسلامی حیاتی دوباره یافت. پیشنهاد نگارندگان برای هنرمندان معاصر توجه به زمینه های معنوی مکتب سقاخانه و اجتناب از تکرار صوری آن است.
فرآیند دستیابی به زبانِ معماری واکنش گرا به بستر با بهره گیری از برنامه دهی دورک
حوزههای تخصصی:
کسی که فرآیند طراحی را به درستی درک کند، هر چند در عمل نتواند به ایده هایش برسد، قادر خواهد بود تلاش های ناموفق و موفق معماری را به درستی شناسایی و ارزش گذاری کند؛ همچنین هیچ ایده یِ جدیدی در معماری بدون ارجاع به منابع گذشته خلق نمی شود. معمارانی هستند که کارها را بر اساس یک «ایده» انجام می دهند و همین طور معماران دیگر که از الگوها و روال تجربه شده استفاده می کنند. معماری واکنش گرا به بستر، آگاهانه یا ناآگاهانه، با تاریخی که به بناها و شهرهای درون فرهنگ خود خوانایی می بخشد، رابطه دارد. از این رو در پژوهش حاضر، تعریف، پیشینه، واژه-شناسی و شناخت رویکردهای معماری واکنش گرا به بستر و راهبردهای طراحی بر اساس رویکرد کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت نیز طرح مطالعاتی که بر اساس این رویکرد و با بهره گیری از برنامه دهی دورک انجام شده است، به عنوان نتیجه گیری ارایه خواهد شد.
حکم دادگاه، رأی به طرح «له آل» پاریس نداد
منبع:
منظر تیر ۱۳۸۹ شماره ۸
حوزههای تخصصی: