فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
110 - 124
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و گسترش فیزیکی شهرها در دهه های اخیر با پیامدهای منفی بسیاری در ابعاد مختلف همراه بوده است. یکی از مهم ترین این پیامدها، کاهش سلامتی شهروندان تحت تأثیر عواملی همچون وابستگی به خودروی شخصی، کاهش پیاده مداری (به عنوان فعالیت بدنی روزانه) و توزیع نامناسب فعالیت ها است. در این راستا، موضوع سلامت در شهر در سال های اخیر موردتوجه قرارگرفته است. تحقیقات نظری بیانگر آن است که فرم شهری که شامل مجموعه ای از ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی در شهر است، در کاهش یا افزایش سلامتی ساکنین مؤثر است. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین فرم شهری و سلامتی شهروندان در شهر ارومیه است. به عبارت دیگر، این تحقیق به دنبال آن است تا مهم ترین عناصر فرم شهری با تأکید بر میزان فشردگی و پراکندگی مناطق شهر ارومیه را شناسایی کند که بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری دارند. روش این تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و همچنین توسعه ای – کاربردی است. جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایش (توزیع پرسش نامه میان ساکنین مناطق 3 و 4 شهر ارومیه) است. برای تحلیل از روش تاپسیس استفاده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که در میان عوامل یازده گانه فرم شهری در سه دسته زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی، مهم ترین عامل مؤثر بر سلامتی شهروندان، میزان فشردگی بافت است و پس ازآن اختلاط کاربری، کیفیت فضاهای پیاده، کیفیت هوا و کیفیت فضاهای سبز در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج تحلیل تاپسیس نشان داد که طبق نظر ساکنین، وضعیت فعلی فرم منطقه 4، تأثیر بیشتری بر سلامتی شهری دارد و این نشان می دهد که فرم شهری فشرده (و عناصر آن) بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری نسبت به فرم شهری پراکنده (منطقه 3) دارد. این یافته ها با مطالعات نظری صورت گرفته، سازگاری دارد.
اثرگذاری طیف های رنگ روی احساسات کاربران فضای مسکونی و تأثیرگذاری ترجیح رنگ در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط داخلی تأثیر بالایی بر سلامت، رفاه و آسایش کاربران دارد و از میان متغیرهای آن، رنگ به عنوان ساده ترین متغیر قابل مشاهده است رنگ بر رفتار، تصمیم گیری، سلامت و احساسات مخاطبان به عنوان یکی از شاخص ترین نمودهای فیزیکی فضا با یا بدون درک مستقیم تأثیرگذار است. با توجه به تأثیرگذاری رنگ بر روی احساسات مخاطبان، مشخص نمودن تأثیرگذاری و میزان آن با توجه به ترجیحات متفاوت رنگی تأثیر بالایی در افزایش کیفیت فضا می تواند ایجاد نماید. ویژگی های متفاوت رنگ ها در دسته بندی گرم، سرد و خنثی و تأثیرگذاری بر روی احساسات شش گانه آرامش، هیجان، علاقه، تمرکز، فشار و مشارکت در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از 286 پرسشنامه برخط استفاده و از دو روش آزمون و ضریب مسیر برای تحلیل استفاده شد. در بررسی های نهایی به ترتیب طیف رنگ های ذکر شده بالاترین و پایین ترین تأثیر مثبت را بر روی احساسات کاربران داشته اند: آرامش(خنثی-گرم)، هیجان(گرم-سرد)، علاقه(خنثی-سرد)، تمرکز(خنثی-گرم)، فشار(خنثی-گرم) و مشارکت(سرد-گرم). در نتایج به دست آمده مشاهده شد که کاربران نسبت به انتخاب رنگ در بسترهای مختلف، علایق متفاوتی داشته و صرفاً یک طیف رنگ را برای تمامی بسترها انتخاب نمی نمایند. علاوه بر این ارتباطی در ایجاد حس مثبت در احساسات کاربران با طیف رنگ مورد علاقه و ترجیح آن ها مشاهده نشد.
رازهای سر به مهر نگاره در گرمابه ها، تجلی مفهوم تطهیر در کالبد معماری براساس نگاره های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : طهارت به عنوان هدف اساسی از اصولی است که پیوسته در معماری ایرانی به خصوص در گرمابه به کار گرفته شده و با گذر زمان روند شکوفایی و نوع نگاره ها از حیث پرداختن به جزئیات، بیشتر شده و آن را به اوج خود رسانده، این امر به خوبی در روند پیشرفت نگاره ها مشهود است. آثار ادبی گرمابه گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث تطهیر در آثار نگارگری ایجاد کرده و نگاره های متنوعی از گرمابه ها در کتاب های ادبی وجود دارد. هدف پژوهش : هدف این پژوهش بازشناسی و بازخوانی اصل تطهیر و نمود آن در نگاره های به جامانده در حمام های ایرانی است. روش پژوهش : روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و به بررسی 10 نمونه نگاره از کتاب هفت اورنگ جامی، دیوان ترکی امیرعلیشیرنوایی، خمسه نظامی، مثنوی مهر و مشتری اثر عصار تبریزی، ظفرنامه مستوفی، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی مولانا پرداخته است. نتیجه گیری : تنوع ابزارآلات و افراد در نگاره های گرمابه بیانگر آن است که از جزئیات برای نمایش هرچه بهتر اصول تطهیر بهره گرفته شده، برای سهولت در خوانایی، به ارائه کاربری های هر بخش و همچنین عملکرد اجزا و افراد، که در یک رابطه دوسویه با یکدیگر هستند پرداخته شده است. مطالعه نگاره ها نشانگر وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جامانده از نگاره های گرمابه و وجود افتراقات در تزیینات و جزئیات آن هاست. مقایسه نگاره ها همچنین در بعد کارکردی و عملکردی شباهت های بسیاری را نسبت به بعد کالبدی نشان می دهد و اینکه در اشتراکات از راهکارها و الگوهای به خصوصی به کار رفته و هم نوآوری هایی را در نشان دادن تطهیر، ایجاد کرده است.
نظریه سیاستی و برنامه ریزی محیط زیست (مطالعه موردی: نظریه توسعه پایدار)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
113 - 124
حوزههای تخصصی:
نظریه و نظریه پردازی به ویژه در علوم اجتماعی، هم در مقام صورت بندی و تفسیر و هم در مقام تأثیر در سیاست گذاری اجتماعی و اجرا، دربردارنده سلسله مراتب گوناگونی از ارزش ها و پیش فرض های هنجاری است. این سلسله مراتب، از سطح فَرانظریه (مباحث هستی شناسانه، معرفت شناسانه، روش شناسانه) آغاز و به سطح نظریه و در نهایت سطح سیاست گذاری منتهی می گردد. نظریات سیاستی که در سطح سیاست گذاری اجتماعی مطرح می گردند، اندیشه های بنیادین و نظری را با عمل اجتماعی مرتبط می سازند. برنامه ریزی محیط زیست نیز به عنوان امری هنجاری و مرتبط با سیاست گذاری اجتماعی، برای تدوین اقدامات حاکمیتی و جهت گیری های سیاستی نیازمند چنین نظریاتی است. در این مقاله، ابتدا با تکیه بر سلسله مراتب پیش فرض های هنجاری در نظریه پردازی، مفهوم نظریه سیاستی تبیین می شود. سپس این پرسش مورد تحقیق قرار می گیرد که آیا نمونه هایی از نظریات سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست وجود دارد؟ به ویژه، با توجه به این که در دهه های اخیر، مفهوم توسعه پایدار از ایده های مسلط بر سیاست گذاری توسعه و محیط زیست در بسیاری از کشورهای جهان بوده، آیا می توان آن را یک نظریه سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست دانست؟ در نهایت، با نگاهی به برنامه های پنج ساله توسعه کشور، تأثیرپذیری سیاست های محیط زیستی ایران از نظریات سیاستی بررسی می گردد. نگاهی به تاریخچه و تعاریف نهادی توسعه پایدار، در کنار تحلیل معرفت شناختی، زبان شناختی و تاریخی این مفهوم، بیانگر انطباق آن با ویژگی های یک نظریه سیاستی شامل هنجاری، تجویزی و معطوف به عمل حاکمیتی بودن است. هم چنین، تأثیر عملی گسترده این مفهوم بر سیاست گذاری محیط زیستی در کشورهای گوناگون جهان از جمله ایران، مؤید آن است که نظریه توسعه پایدار، مصداقی از نظریات سیاستی در برنامه ریزی محیط زیست است.
بررسی تناسبات طلایی و اصول هندسی برگرفته از طبیعت در اجزای کالبدی خانه های تاریخی (مطالعه موردی: خانه های قاجاری اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
هدف پژوهش : بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.
روش پژوهش : بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.
نتیجه گیری : نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالباً در تالارها) و نسبت های طلایی (غالباً در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تأثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.
بررسی نقش مؤلفه غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در بازارهای محلی (مطالعه موردی: شهرک شهید بهشتی مشهد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بازار ها به عنوان ستون فقرات و قلب تپنده اقتصاد شهر های ایرانی شناخته می شوند باید با وحدت معنایی و فضایی خود، تجلّی گاه هنر، اندیشه و تدبیر ایرانی بوده و در جهت رفع نیاز های انسانی به مطلوب ترین شکل عرض اندام نمایند. تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر نیز از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد؛ در ادراک فضا هرچه اندام های حسی بیشتری تحریک شوند، تأثیر گذاری فضا بیشتر و درک از فضا کامل تر و عمیق تر صورت خواهد گرفت و احتمال سرزندگی، حس تعلق به مکان در آن فضا نیز افزایش خواهد یافت. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش مؤلفه های غنای حسی در ایجاد سرزندگی و حس تعلق به مکان در شهرک شهید بهشتی مشهد است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جهت گردآوری اطلاعات پیشینه و مبانی نظری، از روش مطالعات کتابخانه ای و جهت گردآوری و تحلیل اطلاعات در مطالعه میدانی از روش پیاده روی حسی، یادداشت برداری حسی و پرسشنامه حضوری استفاده شده است. جهت سنجش غنای حسی در بازارِ محلیِ شهرک شهید بهشتی مشهد، به بررسی عوامل محرک و میزان درگیری هر کدام از حواس پنج گانه و همچنین حسِ امنیت، حسِ زمان و حسِ تعلق پرداخته شد، مساحت رنگ شده در نمودارها، میزان درگیری حواس در این بازار را نشان می دهد. یافته ها بیانگر آن است که به ترتیب بیشترین مساحت رنگ شده مربوط به حس بینایی است؛ بعد از حس بینایی بیشترین میزان درگیری حواس مربوط به حسِ زمان است چرا که گذر زمان در این مکان به دلیل سرزندگی و جذابیت بازار احساس نمی شود و میزان درگیری حواس زیاد است. اولویت بعدی غنای حسِ بویایی می باشد که دلیل آن وجود (انواع مواد غذایی، میوه وسبزیجات و ماهی) است؛ درگیری حواسِ شنوایی و چشایی در بازار شهرک شهید بهشتی به یک میزان است و بعد از این حس ها، غنای حسِ امنیت و در آخر غنای حس لامسه احساس می شود.
واکاوی زیبایی شناسی و نمادپردازی در هنر معماری قشقایی به روش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۷۰-۵۷
حوزههای تخصصی:
نمادپردازی و زیبایی شناسی مردمان در هنرهایشان نمود می یابد. سایر محققانی که معماری سیاه چادر را موردتوجه قرار داده اند ازنظر عناصر و اجزا، ویژگی های سازه ای، اقلیمی یا شیوه زندگی به آن توجه کرده اند. آن ها به تمجید زیبایی های آن پرداخته اند اما جنبه های زیبایی شناسانه را تحلیل نکرده اند. این پژوهش با تمرکز بر سیاه چادر عشایر قشقایی به عنوان جلوه ای از معماری بومی در پی این است که پیام ها و انگاره های زیبایی شناسانه را به صورت اکتشاف پدیدارشناسانه شناسایی کند. هدف این پژوهش شناخت ساختار معنا در معماری سیاه چادر است. زیبایی شناسی و نمادپردازی به عنوان بالاترین سطح معنی در معماری عشایر کمتر موردتوجه قرار گرفته است. داده های این پژوهش به صورت مشاهده یک ایشوم ییلاقی عشایر قشقایی و صحبت با زنان گردآوری شده و به صورت پدیدارشناسی تحلیل شده است. چهارچوب نظری بر اساس نظریه فرهنگی - اجتماعی راپاپورت و پدیدارشناسانه باشلار تدوین شده است. بر اساس این چهارچوب مؤلفه های گهواره، مرزها، درون و بیرون، بزرگ و کوچک، آرمان، آشیانه، شکل ها و رنگ ها بر مبنای سه عنصر خیال، رؤیا و افسانه تحلیل می شوند. سؤال این پژوهش این است که ویژگی های نمادین و زیبایی شناسی چگونه بر شکل سیاه چادر عشایر قشقایی تأثیرگذار است؟ یافته ها نشان می دهد نمادهایی مانند رؤیاپردازی نامحدود، بی کرانگی قلمروی سکونت، عناصر طبیعت، تقدس اجاق، پناه، کمال گرایی، جلوه انسانی سیاه چادر، عشق ورزیدن به خانه، مینیاتوری از عمارت آرمانی، صمیمیت و مرزهای نسبی در ارتباط شکل سیاه چادر با معنا قابل خوانش است. نتایج همچنین نشان می دهد کل مجموعه سیاه چادر با عرصه های اطراف به عنوان نظام خانه مدنظر است و ساختار شکل گیری عناصر مختلف به صورت شکل گیری عرصه ها در یک ساختار مارپیچی حول زن عشایر تعریف می شود. بنابراین در کنار سایر عوامل سرپناه و شیوه زندگی، مفهوم ادراکی پناه، معنا و نمادها در ایجاد معماری بومی سیاه چادر نقش تعیین کننده دارد.
واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری با استفاده از رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۰
181 - 206
حوزههای تخصصی:
مالکیت روان شناختی یکی از مباحث اصلی مدیریت است که در دانش مدیریت، روانشناسی و در محدوده رفتار سازمانی راه یافته است. هدف این پژوهش واکاوی عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی در گردشگری شهری است. روش پژوهش فراترکیب است. جامعه آماری شامل مقالات خارجی معتبر و در دسترس پژوهشگر در پایگاه های داده امرالد، ساینس دایرکت و گوگل اسکالر است که بین آن ها تعداد 42 پژوهش، که با موضوع پژوهش مرتبط بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری هدفمند (غیر تصادفی) و روش گردآوری داده های پژوهش مطالعه نظام مند است. روایی پژوهش با استفاده از تحلیل کسپ و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کاپا بررسی و تأیید شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای رسیدن به موفقیت مالکیت روان شناختی باید عوامل مؤثر بر مالکیت روان شناختی را شناسایی کنیم که شامل شخصیت، دلبستگی، خودمختاری، عدالت درک شده، کنترل درک شده توسط گردشگر، انگیزه، سرمایه گذاری گردشگران در گردشگری، دلبستگی ملی گردشگران، شهرت برند درک شده، جذبه تبلیغات شبه- مالکیت، خود پنداره، عامل اجتماعی فرهنگی، ایجاد دانش، سیستم کاری با عملکرد بالا و احساس قدرت است.
نقش معماری در سلطه گفتمان شهری بر روستایی در ادبیات منظوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نوشتار حاضر حاکی از آن است که تصویرپرد ازی های شاعران کلاسیک ایران د ر بسیاری از تقابل های شهر و روستا، با سلطه و برتری گفتمان شهری همراه است. پژوهش های پیشین، د لایل این سلطه را عمد تاً به وجوه انسانی نسبت د اد ه اند . ازآنجاکه شهر و روستا فقط شامل وجوه انسانی نیست، پس مغفول ماند ن رابطه وجوه کالبد ی (به خصوص معماری) با ایجاد و تثبیت این برتری گفتمانی، یک مسئله است.
هد ف پژوهش : مقاله حاضر به د نبال چگونگی استفاد ه اد بیات منظوم از معماری برای تصویرپرد ازی سلطه شهر بر روستاست.
روش پژوهش : نظریه تحلیل گفتمان انتقاد ی چارچوب نظری و تاحد ود زیاد ی روش تحقیق نوشتار حاضر را شکل د اد ه است. د اد ه های اولیه این تحقیق کیفی و به اد بیات منظوم کلاسیک ایران محد ود شد ه است. د رکنار آن ها از متون غیرمنظوم نظیر سفرنامه و نیز آراء صاحب نظران معماری، برنامه ریزی روستایی و جغرافیا برای مباحث تکمیلی استفاد ه به عمل آمد ه است.
نتیجه گیری : یافته ها مؤید آن است که زبان د ر تصویرپرد ازی های اد بیات منظوم ایران، از د و طریق برجسته سازی و به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه توانسته سلطه گفتمان شهر بر روستا را ایجاد و به تثبت برساند . برای برجسته سازی بر ویژگی های معمارانه شهر نظیر د راختیارد اشتن واحد های اختصاصی (همچون مناره، مسجد آد ینه و...)، مرکزیت شهر نسبت به روستا، وسعت یا بزرگی مقیاس فضاهای شهری تأکید شد ه که با ساختارهای کالبد ی شهرها و نیز با ساختارهای فکری حاکم بر د وره های پیش و پس از ورود اسلام منطبق است. همچنین، برای به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه روستا از اهمیت د اد ن به زمینه گرایی، اد غام فضاهای آن با طبیعت، موقعیت های مناسب روستا برای گشت وگذار، معیشت محوری فضاهای روستایی، ساد گی راه حل های ساختمانی، سبقه تاریخی معماری روستایی د ر مقابل معماری شهری، تنوع مجتمع های زیستی مرتبط با روستا و... چشم پوشی شد ه است. د رحقیقت، ویژگی های معماری به مثابه ابزاری برای تصویرپرد ازی و نماد پرد ازی سلطه گفتمان شهر بر روستا بد ل شد ه است.
اجتماع پذیری و سرزندگی فضاهای عمومی شهری: شواهدی از دیدگاه متخصصین و کاربران در خیابان ولیعصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
131 - 148
حوزههای تخصصی:
بیان مساله : امروزه با روند رو به افزایش خصوصی شدن فضاهای عمومی و کنترل آن به روش های مختلف؛ اجتماع پذیری فضای عمومی که یکی از ارکان سرزندگی شهری می باشد؛ دچار چالش شده است. از طرفی کم توجهی به بعد اجتماعی سرزندگی در اکثر پژوهش ها مشاهده می شود. این پژوهش به دنبال شناسایی مهمترین شاخصه های اجتماع پذیری برای دستیابی به سرزندگی در خیابان ولیعصر تهران از نگاه متخصصان و کاربران خیابان می باشد. اهداف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی نسبت و ارتباط دو مفهوم اجتماع پذیری و سرزندگی در خیابان ولیعصر تهران جهت کاربست نتایج آن در برنامه ریزی فضاهای عمومی شهری است. روش پژوهش : در این راستا، یک تحلیل تطبیقی بر اساس دیدگاه متخصصین آشنا به خیابان ولیعصر و کاربران این خیابان انجام گردید. با اتخاذ یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر طرح تحقیق متوالی اکتشافی و با استفاده از سه روش مصاحبه بدون ساختار، پیمایش کمی و مشاهده میدانی، داده های پژوهش گردآوری شد. یافته ها: در مجموع 7 معیار اصلی توسط متخصصین شناسایی شد که 3 مورد از این 7 معیار مورد تأیید کاربران قرار نگرفت. در ادامه نتایج در دو محور مورد بحث قرار گرفت. نخست اینکه مشخص شد برخلاف دیدگاه متخصصین، معیارهایی که حالت جمع گرایانه تر دارند، از سوی کاربران کمتر ترجیح داده می شوند. ضمن اینکه تفاوت های اساسی در دیدگاه این دو گروه وجود داشت. بطوری که متخصصین، نگرشی علمی اما ایده آل گرا نسبت به مسائل و موضوعات فضاهای عمومی داشتند. در حالی که دیدگاه کاربران، یک دیدگاه ساده، حداقلی اما واقعی از ترجیحات و خواسته های آن ها از یک فضای عمومی می باشد که مبتنی بر تجربه زیسته آن ها از فضاهای عمومی است. نتیجه گیری: در نهایت تحقق اجتماع پذیری فضاهای عمومی در گرو یک سری از الزامات و شرایط زمینه ای تشخیص داده شد که در حیطه ساختارهای کلان سیاسی، نهادی و اجتماعی قابل جستجو هستند.
Role of Environmental Dimensions on well-being: Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, individually and collectively. This study aims to uncover qualitatively whether these two environmental elements, namely social and physical factors, are indeed predictors of subjective well-being and reliable indicators of quality of life in cities. The study presents and tests a model that examines a matrix of cross-effects between social and physical indicators with subjective well-being. Data are obtained through an expert survey in the city of Tehran. In this approach, a group of urban planners undertakes the effect of social and physical components on subjective well-being. First, the existing literature is studied, and the related components are identified. Then, some interviews are made, and the cross-section analysis effects are extracted in a cross-effect matrix. As the finding revealed, among physical factors, percapita and spatial justice can have the highest impact on subjective well-being in Tehran. This was followed by access to urban transportation networks depending on their type, quality, and amount. Also, commute, neighborhood, housing, and job satisfaction were predictors of subjective well-being. Among social factors, spending leisure time, continuous social interactions, and health status impact subjective well-being.
مروری نظام مند بر ادبیات نظری رابطه قابلیت دسترسی و عدالت فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی در دو رویکرد اصلی توزیع فضایی و فرایندهای تصمیم سازی دنبال می شود، در رویکرد اول بیشترین مساله ای که در سالیان اخیر مورد توجه پژوهشگران بوده، دسترسی به حمل ونقل می باشد. قابلیت دسترسی مفهومی بسیار مهم با تعاریف، اندازه گیری ها و معیارهای ارزیابی متنوعی است؛ زیرا، پیامدهای حمل ونقل و سایر ابعاد برنامه ریزی را همانند محوری به یکدیگر وصل می کند. چندبعدی بودن قابلیت دسترسی خود نشان از پیچیدگی مفهوم آن دارد و از سوی دیگر نیز مفهوم پردازی رابطه آن با عدالت فضایی را پیچیده تر می کند. اما تاکیدات لازم به مبانی نظری و فلسفی رویکردهای نظری خیلی مورد توجه پژوهش گران نبوده است. این امر سبب ایجاد دو نوع مساله شده است: تخصص گرایی افراطی و کم توجهی به بین رشته ای بودن رابطه عدالت و قابلیت دسترسی و یا ساده انگاری بیش از حد با دیدگاه باینری به مقوله ی قابلیت دسترسی. در دوره اول دسترسی از طریق مفهوم شمولیت اجتماعی با عدالت مرتبط می شود اما در دوره دوم با طرح عدالت افقی و عمودی در رویکرد محتوایی به توزیع زیرساخت ها می پردازند و در نهایت در دوره سوم با طرح انتقادهایی به مبانی فلسفی رویکرد محتوایی، رویکرد رویه ای شکل می گیرد. اصول مورد توجه رویکرد محتوایی را می توان شامل: فایده گرایی، برابرگرایی، اصل رالزی، کف حداقلی، بازه حداکثری و سهم های برابر دانست؛ درحالی که مارتنس در نظریه اش اصول نیاز، بیشینه سازی بیشنه و بسندگی را مورد توجه قرار می دهد. در رویکرد محتوایی اولین چالش، ظرفیت بسنده نظام حمل ونقل است که به دلیل دو مولفه مساله مند پیش بینی تقاضا و تحلیل هزینه فایده در این رویکرد سبب غلبه تحرک محوری می شود به همین دلیل غلی رغم تلاش های نظری، قابلیت دسترسی همچنان محور اصلی نیست.با جمع بندی این دو رویکرد می توان به این نتیجه رسید که قابلیت دسترسی به عنوان هدفی برای سنجش عدالت فضایی است که از طریق ابزارهای قابلیت اتصال، مجاورت و تحرک سنجیده می شود.
ارزیابی انواع روش های اسکان موقت در زمان بحران در برابر تهدیدات با بهره گیری از روش تحلیل سلسله مراتبی AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
21 - 37
حوزههای تخصصی:
همواره بحث ایمنی جانی در زمان بحران ها برای بشر در طول تاریخ با اهمیت بوده و یکی از نیازهای مهم بشر بوده است. بروز تهدیدات طبیعی منجر به ویرانی منازل مسکونی، ترک اجباری زیستگاه های ویرانشده و بی خانمانی مردم مناطق سانحه دیده میشود. عدم وجود مکانی جهت آسایش و در امان ماندن افراد سانحه دیده از اثرات مخرب سوانح و نبود احساس امنیت، ضرورت تأمین سرپناه برای آنها را ایجاد میکند. در این مقاله سعی شده است، ابتدا شاخص های مرتبط با انتخاب بهترین روش اسکان موقت در زمان بحران تاثیرگذار با استفاده از نظرات خبرگانی در حوزه معماری، عمران و مدیریت بحران تعیین شده و در مرحله بعد میزان تاثیر گذاری و اهمیت آنها با در نظر گرفتن معیارهای قابلیت مقاومت در برابر زلزله، پیچیدگی اجرا، سرعت اجرا، هزینه و قابلیت آوار برداری بدست آورده شود. جامعه خبرگان متشکل از 16 نفر بود که به پرسشنامه ای جهت تعیین اولویت شاخص ها و وزن گزینه ها پاسخ دادند. در ادامه با استفاده از روش AHP میزان وزن هر یک از شاخص های اصلی و فرعی (زیر شاخص) بدست آورده شد و سپس با استفاده از همین روش وزن هر یک از گزینه های موجود در شاخص ها محاسبه شد. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که چادرزنی ناسازگارترین روش اسکان موقت در شرایط بحران می باشد و همچنین استفاده از مصالح بوم آورد با توجه به اهداف ذکر شده مناسب ترین روش اسکان موقت می باشد.
تأثیر رنگ آمیزی فضای آموزشی بر خلاقیت و تمرکز ذهنی هنرجویان رشته معماری (مطالعه موردی؛ هنرستان دخترانه هفده شهریور کرج)
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
65 - 76
حوزههای تخصصی:
خلاقیت فردی یک توانمندی اکتسابی است و ارتقای سطح خلاقیت افراد بعنوان یکی از شاخص های کیفی یادگیری محسوب می شود. امروزه نیروی انسانی متخصص و خلاق، به عنوان مهمترین سرمایه سازمانی شناخته شده است که می تواند با اصلاح یا تغییر آگاهانه کارکردها و فرآیندهای سازمانی، موجبات ارتقا و توسعه پایدار سازمان خود را فراهم آورد. توجه به شرایط محیط آموزشی دانش آموزان یکی از مؤلفه های مؤثر بر ارتقای سطح خلاقیت آنها است. استفاده از رنگ های مناسب در فضاهای مدرسه یکی از عوامل ارتقادهنده حس تعلق به مدرسه می شود. بنابراین درک روحیه و احساس دانش آموزان و استفاده درست از رنگ های مختلف برای پاسخگویی به نیازهای روحی و روانشناختی دانش آموزان بسیار ضروری است. در این پژوهش به بررسی اثر رنگ آمیزی فضای آموزشی بر سطح خلاقیت ذهنی هنرجویان پایه دهم رشته معماری داخلی هنرستان 17 شهریور کرج پرداخته شده است. برای سنجش خلاقیت هنرجویان از آزمون خلاقیت تورنس بهره گیری شد. بدین منظور تعداد 16 نفر از مجموع 67 هنرجوی مشغول به تحصیل در هنرستان مورد نظر، به صورت کاملاً تصادفی گزینش شدند. هنرجویان به صورت دو مرحله ای (قبل و بعد از اعمال تیمار رنگ آمیزی فضای آموزشی) مورد سنجش قرار گرفتند. نمرات کسب شده هنرجویان با استفاده از آزمون آماری ناپارامتریک ویلکاکسون در سطح اعتماد 95 درصد در نرم افزار SPSS 22 مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که رنگ آمیزی فضای آموزشی تأثیر معنیداری بر سطح خلاقیت هنرجویان داشته (05/0 < p) و میانگین رتبه های افزایش یافته و کاهش یافته هنرجویان به ترتیب برابر 11 و 4 بوده است. از آنجا که رنگها دارای تأثیرات فیزیولوژیکی و روانی بر انسانها هستند، با شناخت صحیح و بهره گیری بجا از آنها می توان به رشد خلاقیت فراگیران کمک کرد. توجه به ارتقای سطح خلاقیت هنرجویان در سطوح آموزشی پایه، می تواند از طریق تربیت کارشناسان خلاق و کارآمد در آینده، بستری مناسب جهت تحقق آرمانهای توسعه پایدار کشور را در پی داشته باشد.
طراحی سایبان هوشمند برای ساختمان اداری جهت کنترل ورود نور مستقیم خورشید مبتنی بر کاهش بار سرمایشی با الگوبردای از گره های ایرانی اسلامی
حوزههای تخصصی:
بهره برداری از ساختمان ها تقریباً به یک سوم مصرف جهانی انرژی و سهم مشابهی در انتشار گازهای گلخانه ای کمک می کند. در ایران انرژی مصرفی ساختمان ها بیش از 40% کل انرژی مصرفی کشور می باشد. امروزه محیط زیست، صرفه جویی در مصرف سوخت های فسیلی و توسعه پایدار به مباحث بسیار مهم و رایج در سطح بین المللی تبدیل شده اند و پوسته ساختمان به عنوان بیرونی ترین لایه ساختمان که بیشتر با عوامل محیطی در ارتباط است، نقش مهمی را ایفا می کند. این مقاله به طراحی و بررسی کارایی سایبان های هوشمندی می پردازد که از نفوذ ناخواسته تابش خورشید در ماه های گرم سال جلوگیری کرده و در ماه های سرد سال اجازه ورود نور را به داخل فضا می دهد و از طرفی هم زمان نگاه زیباشناسانه به این سایبان ها دارد که از هندسه ایرانی برای رسیدن به این زیبایی استفاده کرده است. شبیه سازی کامپیوتری و آنالیز توسط نرم افزار و استفاده از منابع کتابخانه ای روش استفاده شده می باشد که در این راستا یک نمونه آنالیز به ابعاد 4 متر عرض، 6 متر طول و ارتفاع 2/3 متر به عنوان یک بخش از فضای اداری برای سایبان ها طراحی شده میزان تأثیر آن در روشنایی فضای داخلی در فصل گرم سال، مورد آنالیز در نرم افزار VELUX Daylight Visualizer قرار گرفت. این سایبان ها با توجه به چرخش خورشید حرکت کرده و تغییر جهت می دهند. آنالیز نشان می دهد که در مواقع گرم سال این سایبان ها می توانند میزان روشنایی فضای داخلی را به میزان یک سوم کاهش دهند و باعث کاهش بارسرمایشی گردند و میزان شدت روشنایی (لوکس) را نزدیک به استاندارد فضای اداری (300 لوکس) نگه دارند و از طرفی در فصل سرد سال با باز شدن این سایبان ها اجازه ورود نور را به داخل می دهند.
تبیین رابطه نورگیری فضا با مزاج زنان خانه دار: مطالعه مقدماتی در اقلیم گرم و خشک کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
197 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه علوم مختلف،کیفیت محیط زندگی است. در این بین به نظر می رسد تعامل دانش معماری با طب سنتی می تواند به این کیفیت کمک کند. یکی از فاکتورهای موثر بر کیفیت فضا، بهره گیری از نور طبیعی است که در طب سنتی ایران تأثیر آن بر سلامتی و درمان افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تاثیرنور روز بر وضعیت سلامت جسمی و حالات روانی انسان در مطالعات متعدد طراحی محیط با رویکرد سلامتی و درمان مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال شواهد حاکی از نبود تحقیقات در زمینه ارتباط نورگیری فضا با تفاوت های مزاجی انسان است. به نظر می رسد چگونگی دریافت نور طبیعی در محیط مصنوع یکی از عوامل تاثیرگذار بر مزاج ساکنین بناهاست. از این رو هدف از پژوهش بررسی رابطه نورگیری فضا با مزاج افراد است. در این مقاله که به دلیل محدودیت ها مطالعه ای پایلوت است سعی شده که با روش تحقیق همبستگی به کشف روابط میان مزاج افراد و چگونگی دریافت نور طبیعی فضا پرداخته شود. جهت بررسی فرضیه، پژوهش در واحدهای مسکونی واقع در شهر کرمان برروی144 زن خانه دار انجام شد. در این بررسی، داده ها از طریق پرسشنامه پزشکیِ تعیین مزاج و مشاهده نقشه های واحدهای مسکونی گردآوری گردید. تحلیل داده ها در نرم افزار spss22 با آزمون کای دو صورت گرفت. یافته ها حاکی از این است که 7/70 درصد زنان ساکن در واحد های تیپ A که سطح عنصر نورگذر کوچکتری دارند و از سمت شمال شرق و جنوب غرب نور روز را دریافت می کنند ، دارای مزاج سرد می باشند و 8/76 درصد از زنان ساکن در خانه های تیپ B و 3/77 درصد زنان ساکن در خانه های تیپ C دارای مزاج گرم و معتدل (در گرمی و سردی) می باشند. نتایج حاصل از آزمون کای دو از ارتباط معنی دار بین نورگیری فضا و مزاج افراد، حکایت داشت .شاید بتوان گفت نورگیری فضا با تاثیر گذاری بر مزاج کاربران سلامتی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و معمار در طراحی ساختمان با توجه به میزان و چگونگی قرارگیری عناصر نورگذر، جهت استفاده حداکثر و مطلوب از نور طبیعی، می تواند به تعدیل مزاج و سلامتی کاربران کمک کند.
تحلیل تولیدات کارگاه های شاخصِ سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
85 - 94
حوزههای تخصصی:
هنر اقوام مختلف به خصوص در زمینه تولید صنایع دستی، همواره یکی از اصلی ترین عوامل شکل گیری فرهنگ در یک قوم محسوب می شود و سرامیک ها به عنوان زیر مجموعه ای از صنایع دستی، نشان دهنده فرهنگ مردم یک منطقه اند. منطقه مازندران که به واسطه شاخصه های محیطی اش شناخته می شود، دارای گستره فرهنگی غنی ای است که از دیرباز سفال گری در آن شکل گرفته، اما به نظر می رسد علی رغم وجود کارگاه های متعدد سفال گری در منطقه، تولیدات سفال با ویژگی های هویتی مازندران تناسبی ندارند؛ همین موضوع ضرورت آسیب شناسی و بررسی شرایط کارگاه های مربوطه را سبب ساخته است. هدف از انجام این پژوهش بازشناسی تولیدات کارگاهی سفال امروز مازندران از منظر هویت بومی با رویکرد آسیب شناسی این آثار بوده است. پژوهش مذکور از زیرمجموعه پژوهش های کاربردی بوده است و از جنبه ماهیت و روش جزء تحقیقات توصیفی و تحلیلی قرار دارد. شیوه گردآوری اطلاعات این تحقیق شامل مطالعات کتابخانه ای (منابع مکتوب و اینترنتی) و تحقیق میدانی شامل مشاهده و مصاحبه با کارگاه ها و نواحی تولید در منطقه مورد پژوهش است. پس از آشنایی با هویت، فرهنگ، قومیت و اکولوژی مازندران و شناخت ویژگی های طبیعی این منطقه و در نهایت بررسی آثار تولید شده در کارگاه های شاخص این استان، مشخص شد روند تولید سرامیک با آسیب هایی مواجه هست که از آن جمله می توان به افزایش سفال گران غیر بومی، کمرنگ شدن نقش سفال گران سنتی، افزایش تولیداتی با هویت غیربومی و تغییر ذائقه خریداران سفال اشاره کرد.
بررسی الگوها و گونه شناسی کالبدی ایوان در خانه های تاریخی؛ مطالعه موردی: خانه های قاجار و پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه ی فضاهای معماری ایران و خانه های تاریخی نشان دهنده ی ترکیب و ارتباط سه فضای باز، بسته و نیمه باز است. ارتباط بین این سه فضا و به طورکلی ارتباط درون و بیرون، یکی از اصول معماری ایرانی است. ایوان به عنوان یک فضای نیمه باز، علاوه بر ارتباط و فصل مشترک فضاهای باز و بسته، کارکردهای مختلف عملکردی، اقلیمی، فرهنگی و کالبدی دارد. همچنین غالباً معیاری برای تشخیص ارزش و هویت معماری و اجتماعی صاحبان خانه های تاریخی محسوب می شود. در این پژوهش برای نیل به هدف اول که شناخت و گونه شناسی ایوان ها در دوره ی قاجار و پهلوی اول است از طریق روش توصیفی - تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی گونه شناسی و مفهوم ایوان پرداخته شده و در ادامه مبتنی بر مشاهدات میدانی و برداشت های صورت گرفته از ایوان خانه ها، تلاش می شود تا ویژگی های کالبدی ایوان در دوره های قاجار و پهلوی اول بر پایه ی دو نظام دقیق «کالبدی و فضایی» و «کارکرد و عملکردی»، تحلیل شود. بعد از ارائه ی الگوها و مقایسه ی نظام های کالبدی در چهار دوره ی (اوایل، اواسط و اواخر قاجار و پهلوی اول) یافته های زیر به دست می آید. با بررسی ایوان ها ازنظر الگویی، می توان آن ها را بر اساس ویژگی های نظامی کالبدی خانه ها در سه گونه ی «ایوان درکل»، «ایوان درمیان» و «ایوان بیرون زده» بررسی و دسته بندی کرد. درباره ی هدف نهایی پژوهش که چگونگی و چرایی تغییرات در ایوان ها است این نکته قابل بیان است که ایوان، مانند دیگر اجزا و عناصر خانه های تاریخی انعطاف پذیر بوده و براثر تغییرات ایجادشده در سطح جامعه و معماری، پیکره بندی و سازمان فضایی و مخصوصاً کالبد ایوان ها تغییر یافتند. در پی تحولاتی که بعد از جنگ ایران و روسیه در ایران پدید آمد، زنجیره ای از حوادث به وجود آمد که در دوره ی پهلوی اول به اوج خود رسید. مجموعه ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، شهری که بر الگوی معماری خانه ها و ایوان ها اثر گذاشته اند. از مهم ترین این عوامل که بر تغییرات ایوان ها تأثیر زیادی داشتند می توان به ارتباط با کشورهای غربی، تضعیف باورها و ارزش ها، افزایش جمعیت، تمکن مالی صاحب خانه و تحولات نوسازی و شهری اشاره کرد.
بررسی نقش قوانین و مقررات معماری و شهرسازی در فرایند طراحی نقشه های «مصوب و اجرایی» با تأکید بر دیدگاه طراحان معمار؛ مطالعه موردی: طراحان معمار شاغل در سازمان نظام مهندسی استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۷۷
۷۴-۶۱
حوزههای تخصصی:
مقررات ملی ساختمان در اغلب کشورها به عنوان جزئی از قوانین و یک موضوع مهم حرفه ای فراروی بسیاری از گروه های دست اندرکار ساخت وساز ازجمله مهندسین و معماران است. علاوه بر شکل گیری نقشه های ساختمانی با عنوان هایی مانند نقشه های مصوب که با مهر و امضای طراح موجود است و به تأیید شهرداری و سازمان نظام مهندسی رسیده، نقشه های دیگری هم تهیه می شود که در اجرا از آن ها استفاده می شود و موسوم به نقشه های اجرایی هستند. ازآنجاکه در تمامی قوانین مشخص شده و حتی در کمیسیون ماده ی 100 شهرداری ها، نقشه های مصوب ملاک بررسی و ارزیابی میزان مطابقت نقشه های ساختمانی با قوانین و مقررات قرار می گیرند؛ مغایرت به وجود آمده بین نقشه های مصوب و اجرایی باعث شکل گیری تخلف و عدم رعایت ضوابط و قوانین معماری و شهرسازی شده است. برای جلوگیری از تخلفات ساختمانی لازم است ماهیت این مسئله و علل وقوع تخلفات از هر جهت موردبررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ روش، توصیفی، علّی، همبستگی و پیمایشی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی از طریق توزیع پرسش نامه جمع آوری شده است. بر اساس یافته های پژوهش دو نوع نگرش وجود دارد: اول «نگرش درآمدزایی شهرداری ها به پدیده ی تخلف ساختمانی، تلقی کردن جریمه به عنوان منبع درآمد، ناکارآمدی سیستم نظارت بر ساخت وسازها» و دوم «نگرش طراحان معمار در بررسی چهار عامل اصلی طراحی (فرم، عملکرد، اقتصاد و زمان)، انگیزه ی کسب سود بیشتر مالکان با افزایش سطح اشغال، آزادی عمل طراحان در نقشه های اجرایی به واسطه ی عدم قبول مسئولیت، کنترل کمتر مراجع صدور پروانه روی نقشه های اجرایی و ...» که از مهم ترین عوامل شکل گیری نقشه های اجرایی است. بر همین اساس مشخص شد که بین افزایش تعداد نقشه های اجرایی با افزایش تخلفات ساختمانی رابطه و همبستگی وجود دارد. بنابراین تأمین منابع درآمدی پایدار، بهبود سیستم نظارت بر ساخت وساز شهرداری ها ونیز بهبود وضعیت بوروکراسی اداری صدور پروانه در شهرداری ها و قانونمند کردن نقشه های ساختمانی می تواند به کاهش تخلفات ساختمانی کمک کند.
واکاوی نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوان بیگی بخارا از منظر نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
109 - 119
حوزههای تخصصی:
آثار هنری موجود در دنیای اسلام با توجه به احوال و گرایشهای اندیشه هنرمندانش و نیز حامیان آنها دارای معنایی گوناگونی است، برخی اوقات این آثار بیانگر رمزی هستند که میتواند متأثر از تفکرات عرفای مسلط در زمان خلق اثر باشد. این چنین آثاری در هر لایه از معانی خود، رمزی با بار ارزشی ویژهای را جای دادهاند. هدف این پژوهش، نشانهشناسی نقش سیمرغ در سَردر مدرسه دیوانبیگی بخارا است که با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناسی لایهای و نیز با توجه به تفکرات عرفای اسلامی و مفاهیم اسطورهای این نقش به این دو پرسش پاسخ داده است، 1. بر اساس علم نشانهشناسی لایهای نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی چه معنا و مفهومی دارد؟ و 2. عوامل مؤثر در شکلگیری نقش سیمرغ در سردر این مدرسه کدام است؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دو نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی بخارا پرداخته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانهای بوده است. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که سیمرغِ سردر مدرسه نادر دیوانبیگی و نقوش مجاورش، نشانههایی را در بر گرفتهاند که متأثر از تمایلات فکری حامیان مدرسه و نیز اندیشه مسلط در جامعه و نخبگان آن جامعه است. این پژوهش با بررسی نشانه سیمرغ به کمک ادبیات عرفانی حاکم در جامعه و نیز اندیشه مسلط در اجتماع مشخص شد که سیمرغ در معانی صریح خود به عنوان یک پرنده اسطورهای و در مفاهیم ضمنی خود در معنای انسان، عالیترین نمونه جامعه خود است.