هدف از این پژوهش تبیین رابطه هوش سازمانی و چابکی سازمانی با کارآفرینی سازمانی در وزارت ورزش و جوانان ایران است. روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری شامل تمام کارشناسان معاونت های شش گانه وزارت ورزش و جوانان در سال 1392 است (حدود 340 نفر) و از طریق نمونه گیری طبقه ای-تصادفی متناسب با حجم 180 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش پرسشنامه های هوش سازمانی آلبرشت (2003)، پرسشنامه کارآفرینی سازمانی براون (1997) و پرسشنامه های چابکی سازمانی محقق ساخته سرابندی (1390) است. به منظور محاسبه پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل این پژوهش در بخش آماری توصیفی از فراوانی، درصد، انحراف معیار و نمودارو در بخش آمار استنباطی از همبستگی پیرسون، تی تست، آنوا و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی پیرسون بین هوش سازمانی و کارآفرینی سازمانی (564/0=r، 01/0>P) و چابکی سازمانی و کارآفرینی سازمانی مثبت و معنادار است (753/0=r، 01/0>P). همچنین، براساس نتایج رگرسیون همزمان سه مؤلفه از هوش سازمانی و سه مؤلفه از چابکی سازمانی به ترتیب توان تبیین و پیش بینی 40 و 81 درصد از تغییرات کارآفرینی سازمانی را دارند.
اصطلاح و گسترة معنای «اندوه» در عرفان اسلامی ایرانی، از جایگاهی رفیع برخوردار است و از میان آثار شاعران معاصر، در شعر سهراب سپهری نمود و جلوه بیشتری یافته و بسیار پربسامد است. آشکار است که اندیشه عرفانیِ سهراب در سروده هایش، او را از دیگر معاصرانش کاملاً متمایز می کند؛ لیکن یافتن مشرب و منشأ دیدگاه های عرفانی او به دشواری قابل درک و دست یابی است. در این جُستار، معنا و مفهوم «اندوه» در شعر سهراب با دیدگاه ها و آموزه های عرفان اسلامی، مطابقت و بررسی شده است. یافته های این پژوهشِ توصیفی تحلیلی که بر اساس رویکردِ ادبیّات تطبیقی و مطالعات میان رشته ای تدوین گردیده است، گواه آن است که به دو دلیل، عدمِ مطابقتِ کاملِ مفهومِ «اندوه» در شعر سهراب با عرفان اسلامی ثابت شد؛ نخست اینکه در عرفان اصیل، «فاصله» وجود ندارد و بر «وصل» تأکید می شود، در صورتی که در شعر سهراب، تأکید بر وجود فاصله است. دو دیگر این که دست یابی به «حقیقت اصیل» در شعر سهراب، ناممکن و محال است، در حالی که در عرفان اسلامی این چنین نیست.
یکی از روش های تخصیص منابع در بانکداری متعارف، اعتبار در حساب جاری است. این نوع از خدمات در قالب تخصیص اعتبار به بنگاه ها برای استفاده در نیازهای کوتاه مدت، فوری و ضروری می باشد. این نوع از خدمات با توجه به ماهیت ربوی بودن آن ها، در چارچوب قانون عملیات بانکی بدون ربا در کشورمان قابل استفاده نیست. با توجه به مزایای بسیار زیاد این روش، در سال های اخیر پژوهشگران حوزه ی مالی اسلامی به دنبال راهکارهای جایگزین برای استفاده از این شیوه ی تخصیص منابع می باشند. در این سال ها راهکارهای متفاوتی برای جایگزینی ارائه شده است اما بیشتر راه حل ها علی رغم مشروع بودن به دلیل جذابیت و مقبولیت کمی که برای بانک ها یا بنگاه هاداشته اند مورد استقبال قرار نگرفته اند و یا اینکه دارای فرآیند پیچیده ای بوده اند که در عمل قابلیت پیاده شدن نداشتند. این مقاله که از نوع پژوهش کاربردی است بااستفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی در صدد ارائه راهکاریبا استفاده از عقد وکالت می باشد که علاوه بر مشروعیت،به لحاظ اقتصادی نیز مقبول بانک ها و بنگاه های اقتصادی بوده و همچنین بتواند یک فرآیند سهل و آسان برای استفاده از اعتبار را فراهم آورد. در این راهکار، بانک، اعتباری را در قالب عقد وکالت به بنگاه تخصیص می دهد و به او وکالت می دهد تا این اعتبار را در قالب هر کدام از عقود مبادله ای که می خواهد با ملاحظه شرایط و سود معین مدنظر بانک به بنگاه خود اعطا کند و اقساط استفاده از اعتبار که شامل اصل اعتبار و سود بانک می باشد را به بانک بازپرداخت نماید.