جهانیشدن عمدتا به منزله روندی پرشتاب از تعاملات اقتصادی مابین فرهنگها و کشورها تلقی میشود که توسط نظامی عظیم از فناوری ارتباطی مدرن حمایت میگردد.
در گسترش روند جهانی شدن دونهاد بینالمللی یعنی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول مسئولیتی اساسی داشتهاند. کشورها تحت فشار رقابت در عرصه اقتصاد جهانی، از این موسسات و افراد خارجی میافتد.
در مقابل روند تخریبی جهانی شدن که این موسسات، بانکها و شرکتهای چند ملیتی آن را رهبری میکنند، جنبش بشر دوستی خود را متعهد ساخته که برای سیسال آینده در جهت آفرینش یک ملت انسانی جهانی کار کند،ملتی جهانی که در آن تفاوتهای فرهنگی، به جای محو شدن، تبدیل به ارزش شوند.
پدیده جهانیشدن فرصتی برای تبادل اندیشه، اعتقادات، باورها و الگوی فرهنگی به وجود آورده است و به همه نشان داده است که تفاوتهای انسانها در مقابل تجارب و آرزوهای مشترکشان بسیار اندکاند.
مولف درابتدا به تعریف سه مقوله کودک، تلویزیون و آموزش میپردازد و سپس به بررسی انگیزه تماشای تلویزیون در کودکان اشارهکرده و نظریه ویلبرشرام را دراین باره تشریح میکند. وی در ادامه میکوشد تابه این پرسش پاسخ دهد که کودکان چه وقت و چه قدر تلویزیون تماشا میکنند؟ به چه نوع برنامههایی بیشتر علاقه دارند و اهمیت تاثیر تلویزیون برآنان، تاچه حد است؟
پیچیدگی تاثیر تلوییون برکودکان و میزان دانستنیهای کودک، تاثیر تلویزیون بر ارزشها و نقش آن در الگوسازی کودکان از مباحث دیگر این مقاله است.
در پایان نیز به وظایف سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، محققان و برنامهسازان کودک وهمچنین آموزش و پژوهشهای مربوط به این زمینه، اشاره شده است.
چگونگى رشد اخلاقى، ارزشى و دینى در نوجوانان و جوانان از موضوعات مهم روانشناسى رشد است که روانشناسان بزرگ درباره آن به تحقیق و نظریهپردازى پرداختهاند. این تحقیق تلاشى دیگر در این راستا است که مىکوشد تا چگونگى رشد و پرورش اخلاقى و دینى نوجوانان و جوانان را هم بر پایه دانش روانشناسى رشد و هم با تکیه بر یافتههاى دانش روانشناسى تربیتى، تبیین نماید. سعى بر این است که با نگرشى نو چگونگى رشد اخلاقى و ارزشى نوجوانان و جوانان را بررسى و نظریه تازهاى را درباب مراحل شکلگیرى و رشد دینى ارائه دهد.
کیفیت تعامل اجتماعى با دیگران و پیامهاى اخلاقى که دراین ارتباطها به نوجوانان و جوانان داده مىشود بسیار قویتر از آموزشهاى مستقیم اخلاقى است که معلم یااستاد در کلاس درس ارائه مىکند.
براى آنکه معلمان و والدین سهم مثبتى در رشد اخلاقى و دینى نوجوانان و جوانان داشته باشند باید روابط محترمانهاى رابا آنان ایجاد کنند. نوجوانان و جوانان نیاز به راهنمایى دارند و این راهنمایى باید در جریان یک ارتباط متقابل محترمانه به آنان ارائه شود، چراکه رشد اخلاقى و دینى نه فقط ناشى از تواناییهاى فکرى بلکه همچنین حاصل چگونگى روابط با والدین و مربیان و معلمان و همسالان و نوع ارزشهاى اجتماعى - فرهنگى و عواطفى است که در این ارتباطها با نوجوانان و جوانان مبادله مىشود. ترکیب پویاى ویژگیهاى انگیزشى، شناختى، عاطفى، اجتماعى و فرهنگى باعث مىشود وى پذیراى رفتار اخلاقى باشد، یعنى هم به ارزشهاى اخلاقى اولویت بدهد و هم به خداوند و جاودانگى خیر و فضیلت و ارزش انسانى خود و دیگران ایمان داشته باشد.
لازم به یادآورى است، به دلیل حجم زیاد مقاله، بخش نخست آن در این شماره و بخش دوم آن در شماره بعدى ویژه روانشناسى از نظر خوانندگان عزیز خواهد گذشت.