فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۲۶۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل اجتماعی تعیین کننده سلامت انسان بهره مندی از حمایت های اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر حمایت اجتماعی بر سبک زندگی سالم در بیماران کرونر قلبی (مورد مطالعه: شهرستان بانه) بود. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری 3124 نفر بود. حجم نمونه با فرمول کوکران 342 نفر که به روش نمونه گیری آسان انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که متغیر حمایت اجتماعی و ابعاد آن: عاطفی، ابزاری و اطلاعاتی با سطح معنی داری 000/0Sig= بر متغیر وابسته سبک زندگی سالم تأثیر دارند. بر اساس تحلیل رگرسیون می توان گفت متغیر حمایت اجتماعی بعد اطلاعاتی با ضریب بتای 40/0 مهمترین پیش بینی کننده متغیر وابسته سبک زندگی سالم است بنابراین، تقویت حمایت اجتماعی بیماران به منظور تغییر سبک زندگی ناسالم به سبک زندگی سالم، به عنوان یک راهبرد مهم در مداخله های رفتاری ضروری به نظر می رسد.
عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با سبک زندگی اسلامی در بین دانش آموزان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی از مفاهیم مهم جامعه شناسی معاصر به شمار می آید. چرا که نه فقط زیستن، بلکه چگونه زیستن نیز دارای اهمیّت است. دین اسلام نیز هنجارها و ارزش های فراوانی در راستای چگونه زیستن مسلمانان به همراه دارد. بر این اساس هدف این مطالعه، بررسی سبک زندگی اسلامی دانش آموزان در رابطه با عوامل فرهنگی و اجتماعی در شهر شیراز می باشد. روش انجام پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری شامل تعداد 50980 نفر از کلیه دانش آموزان پسر و دختر پایه های اوّل تا چهارم دبیرستان های دولتی در شهر شیراز بوده، که از این میان بر اساس جدول لین تعداد 381 نفر به عنوان نمونه تعیین شد که به منظور افزایش دقت حجم نمونه به تعداد 400 نفر افزایش یافت. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بوده که به شکل محقق ساخته و با بهره گیری از پرسشنامه هنجاریابی شده توسط کاویانی (1391) تدوین شده است. جهت تعیین اعتبار از اعتبار صوری و همچنین اعتبار سازه، به کمک تحلیل عاملی و جهت تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. در این تحقیق شش فرضیه مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل آماری، بین متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، میزان استفاده از رسانه های داخلی و خارجی، تقید دینی والدین و اولویّت اوّل در الگوی مرجع، با سبک زندگی اسلامی رابطه معنی داری وجود داشت. اما دسترسی به امکانات فراغتی و جنسیت پاسخ گویان، رابطه معنی داری با گرایش به سبک زندگی اسلامی نداشت.
رابطه ی فضاهای اقتصادی شهری و شبکه های اجتماعی: بررسی تاثیر میدانهای میوه و تره بار و هایپراستار بر تعاملات اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هرگونه مداخله در شهر اثرات مثبت و منفی زیادی بر ابعاد مختلف زندگی شهروندان مانند کیفیت زندگی، سرمایه ی اجتماعی و... خواهد داشت. میدان های میوه و تره بار و هایپرمارکت ها نیز به عنوان پروژه های اقتصادی نوعی مداخله در زندگی شهری محسوب می شوند. تا کنون در ایران مطالعات منسجمی در باره ی سنجش تأثیرات مثبت و منفی این پروژه ها بر شبکه های اجتماعی محلی صورت نگرفته است. بر این اساس مساله ی پژوهش حاضر این بود که اثرات میدان های میوه وتره بار و هایپرمارکت در اجتماع محلی و بویژه در مناسبات و تعامالت اجتماعی محله ای مورد سنجش قرار دهد. در این پژوهش از دو روش بررسی اسنادی و پیمایش استفاده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ی محقق ساخته است که از اعتبار صوری برخوردار است. جامعه ی آماری مراجعان به میدان میوه شهران و هایپراستار واقع در منطقه ی پنج شهر تهران است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 380 نفر به دست آمد و دسترسی به افراد نمونه با نمونه گیری سیستماتیک صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل نیز از آزمونهای تی مستقل و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج آزمون تی مستقل حاکی از آن است که تعاملات اجتماعی در دو فضای میدان های میوه وتره بار و هایپراستار متفاوت است. به بیان دیگر شهروندان بر این باورند که بازارهای محلی میدان های میوه و تره بار تقویت کننده ی تعاملات اجتماعی است. در نهایت تعاملات در قالب شبکه های واقعی اجتماعی خود به عنوان بستری است که سرمایه ی اجتماعی سطح محله ای در آن متولد می شود.
انگاره های مصرف فرهنگی در بین زنان استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی پیش رو، بر اساس رویکرد سیری ناپذیری کاتز-گرو و سالیوان و با روش پیمایشی، ضمنِ موشکافی ساختار ذائقه ی زنان استان قم، رابطه ی عوامل مرتبط با انگاره های مصرف فرهنگی در بین 532 نفر از آنها را بررسی می کند. نتایج نشان داد که از نظر مؤلفه های انگاره ی مصرف (یعنی تنوع و فراوانی)، زنان استان قم را می توان در دو سنخ جای داد؛ از نظر تنوع فعالیت فرهنگی، زنان این استان کم مصرف اند و در فرهنگ سطح پائین یعنی در 1 تا 3 فعالیت فرهنگی شرکت دارند. از نظر فراوانی فعالیت فرهنگی، زنان استان قم هیچ مصرف فرهنگی ندارند و فراوانی فعالیت فرهنگی آنها در حد صفر است. همچنین، مهم ترین تعیین کننده های هم تنوع و هم فراوانیِ مصرف فرهنگی زنان در این استان، سرمایه ی اقتصادی، سرمایه ی انسانی، سن، وضع تأهل و وضعیت اشتغال بودند. نتایج دلالت بر آن دارد که بیشتر زنان استان قم هنوز به درجه ی مصرف کننده ی فرهنگِ سطح متوسط (مرد مپسند) و در مرحله ی بالاتر، مصرف کننده ی سیری ناپذیر نرسیده و انگاره ی مصرف فرهنگی آنها محدود به هیچ مصرفی و تک مصرفی و به عبارتی فرهنگ سطح پائین است.
فرانوگرایی فرهنگی و رابطة آن با جهان گرایی در بین جوانان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان گرایی در بستر فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب کم رنگ شدن مرزهای مکانی و زمانی شده است. برخی معتقدند که این فرایند باعث ورود جوامع به دوره ای جدید به نام دورة فرانوگرا شده است. فرانوگرایی عناصر و ویژگی های دورة مدرن همچون خرد و پیشرفت را به چالش می کشد. فرهنگ جوامع فرانوگرا، فرهنگی سطحی و متحرک و تا حد زیادی تحت تأثیر رسانه های ارتباط جمعی است. تحقیق حاضر به بررسی رابطة بین جهان گرایی و فرانوگرایی فرهنگی در بین جوانان شهر یزد پرداخته است. این تحقیق نشان داده است که عناصر فرهنگی جامعة فرانوگرا چیست و چه میزان از این عناصر به جامعة ما وارد شده است. تحقیق حاضر با روش پیمایش بین 384 نفر از جوانان 29-16 سالة شهر یزد انجام شد. روش نمونه گیری، روش تصادفی طبقه ای چندمرحله ای و ابزار سنجش پرسش نامة محقق ساخته است. یافته های تحقیق نشان داد که بین جهان گرایی با تمام ابعاد فرانوگرایی فرهنگی رابطة معنی داری وجود دارد؛ بُعد هنجارهای فراملی جهان گرایی، به غیر از بُعد مصرف محوری، با سایر ابعاد فرانوگرایی فرهنگی (زوال عاطفه، بازاندیشی، نسبی گرایی فرهنگی، سیالیت روابط) رابطة معنی داری نشان داد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان داد که دو بُعد جهان گرایی قادر به تبیین بیش از 22 درصد از واریانس فرانوگرایی فرهنگی هستند.
مطالعه کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیتزندگیمناسب مستلزم ایجاد احساسفردازشادیو رضایت است. از نظر وینهوون قابلیت زندگی جامعه در شادی اعضایش نشان داده می شود. از آنجاکهشادمانیدرسلامتی،عزت نفسوعملکردافراد مؤثر است،باعثبهبودکیفیتزندگیمی شود. حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره و بحران های زندگی را داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی اندازه گیری کیفیت زندگی شهروندان تهرانی و تأثیر شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر آن در سال 1394 است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تبیینی و از لحاظ روش ، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران در سال 1394 است.ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه است که در حجم نمونه 420 نفر اجرا شده. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . آمار توصیفی نشان می دهد که به طورکلی 3/58 درصد پاسخگویان کیفیت زندگی متوسطی دارند.نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی با شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات آنها همبستگی معنادار و مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد. پس از آن تحصیلات و در آخر حمایت اجتماعی متغیرهای مؤثر بر کیفیت زندگی هستند. براساس مدل پژوهش، با افزایش حمایت اجتماعی، شادمانی اجتماعی افزایش می یابد و نیز افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری را دریافت می دارند، از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار می شوند.
جهان زیست ایرانی و تأثیر آن در نهادمندی سبک زندگی
حوزههای تخصصی:
نیک می دانیم مقوله ی «سبک زندگی» از دهه ی 1970 به این سو توجه ناظران و تحلیل گران علوم اجتماعی و سیاسی را به خود جلب کرده است. امری که بر انواع الگوهای رایج مصرف و بهره گیری از مواد و کالاهای نمادین در میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی دلالت دارد. به نظر می رسد تحولات رخداده در دو دهه ی اخیر در زمینه های اقتصادی و فرهنگی که با روند جهانی شدن ها نیز تشدید شده است، گفتمان انقلاب اسلامی در ایران به ویژه در عرصه ی فرهنگ و مختصات آن در زمینه ی سبک زندگی، نگاه های ناظران و اصحاب سیاست را به خود معطوف نمود. از این رو، نویسنده در مقاله ی پیش رو، بر آن است به تحلیل این مفروضه ی بنیادین خود بپردازد که در چارچوب «جهان زیست ایرانی» که خود تا حد وسیعی وامدار گفتمان انقلاب اسلامی است، چه شکل و شیوه ای از سبک زندگی معنا و مصداق پیدا می کند؟ بر این اساس جهان زیست ایرانی، در پیوند با اهمیت نهادمند شدن سبک زندگی دارای سه مشخصه ی بنیادین است: ا) سنت مداری ایرانی، 2) سنت مداری اسلامی و 3) پویایی نوگرایی ناشی از پیوند با محیط بیرونی. مقاله ی حاضر ابتدا با استفاده از نظریه ساخت یابی آنتونی گیدنز به توضیح رابطه ی موجود میان جهان زیست و سبک زندگی می پردازد و در بخش بعدی نتایج این امر را در نهادمندی سبک زندگی در جهان زیست ایرانی مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی نقش هویت اجتماعی در تعیین سبک زندگی جوانان (شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر برآمده از یک پژوهش علمی است که با هدف بررسی هویت اجتماعی جوانان در ابعاد خانوادگی، گروهی، دینی و قومی و تأثیر آن بر سبک زندگی آن ها انجام شد. در این مقاله ابتدا مروری بر دیدگاه های نظری و منابع تجربی انجام می شود و سپس چهارچوب مفهومی مناسبی تنظیم می شود و در قالب آن فرضیه های اصلی مطرح و مورد آزمون قرار خواهند گرفت. مبنای نظری پژوهش، تلفیقی از تئوری های پیربوردیو، ماکس وبر و آنتونی گیدنز است. پرسش اصلی این مقاله آن است که آیا رابطه معناداری میان ابعاد مختلف هویت اجتماعی با یک دیگر و نیز رابطه آن ها با سبک زندگی وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش جوانان شهر همدان و حجم نمونه مورد بررسی نیز ۳۸۴ نفر می باشدکه به روش نمونه گیری خوشه ای چندمحله ای انتخاب شده اند. تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار اندازه گیری آن پرسش نامه بوده، سپس توسط آمار استنباطی، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی شفه به بررسی رابطه بین متغیرها و آزمون فرضیه های پرداخته شده است. یافته ها مؤید این نکته هستند که جهت و شدت رابطه هویت اجتماعی با ابعاد مختلف مفهوم سبک زندگی؛ یعنی فعالیت ها (تفریحی، گروهی و دینی)، علاقه مندی ها (مذهبی، ورزشی و فرهنگی) و نگرش های مدرن متفاوت است. بنابراین، می توان گفت جوانان براساس هویت اجتماعی شان سبک زندگی متفاوتی دارند. نتایج همچنین نشان می دهند هویت مذهبی نقش مهم و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های دینی و علاقه مندی های مذهبی جوانان دارد. در مقابل هویت گروهی نقش برجسته و تعیین کننده ای در میزان فعالیت های گروهی، تفریحی و علاقه مندی های ورزشی جوانان و همچنین میزان نگرش های مدرن در آن ها دارد.
تحلیل آسیب شناسانه رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی در میان گردشگران
حوزههای تخصصی:
رفتار زیست محیطی در جامعه ما با مشکلات جدی روبروست.زباله پراکنی بعنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعیشهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است. بدین منظور هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران کنار ساحل، پارک های جنگلی استان مازندران جمع آوری گردید. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت، گمنامی، فقدان امکانات، محیط کثیف،عدم آگاهی،ضعف کنترل هنجاری و بی مسئولیتی فرد رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که شرایط محیطی تسهیل کننده و شرایط هنجاری تسهیل کننده بطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تاثیر دارد. عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 35/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین قرار دهند.
تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان، با تأکید بر فرهنگ و قومیت لر (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله، بررسی تأثیر ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان 30-18سال شهر یاسوج و پاسخ به این سؤال است که جوانان یاسوجی چه ارزش های اجتماعی و نیز چه سبکی از زندگی را برای خود برگزیده اند و ارزش های اجتماعی (مادی، التقاطی و فرامادی) تا چه اندازه بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است. جامعه آماری، جوانان شهر یاسوج بودند که از طریق فرمول کوکران 384 نفر از آنان به عنوان نمونه به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد: ارزش های اجتماعی بر سبک زندگی جوانان تأثیرگذار است و هر قدر ارزش های فرامادی جوانان افزایش یابد، سبک زندگی آنها مدرن تر می شود و بیشتر به سمت مدرنیته پیش می روند. جوانان به واسطه قرار گرفتن در شرایط جهانی شدن، با سبک های مختلفی از زندگی روبرو هستند و هر چه سبک زندگی افراد در جامعه امروزی مدرن تر باشد، از میزان هویت قومی افراد کاسته می شود. از این رو باید به تقویت ارزش های اجتماعی توجه ویژه ای مبذول شود.
بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربه بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
بررسی رابطه بین اوقات فراغت و نشاط اجتماعی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت اشاره به زمانی فارغ از کار و اشتغال دارد که افراد می توانند به دور از مشغله های کاری و بنا بر میل خود از آن استفاده کنند. نحوه گذران اوقات فراغت تأثیر فراوانی بر ابعاد مختلف زندگی فردی دارد که پیامدهای اجتماعی مهمی به بار می آورد، ازجمله نشاط اجتماعی که میزان آن بسته به نحوه گذران اوقات فراغت می تواند کم یا زیاد شود. مقاله حاضر به بررسی رابطه بین اوقات فراغت و نشاط در شهر اصفهان می پردازد. در اینجا اوقات فراغت در ابعاد فردی فعال، فردی غیرفعال، جمعی فعال و جمعی غیرفعال و نشاط نیز با استفاده از پرسشنامه استاندارد نشاط آکسفورد مورد سنجش قرار گرفته است. در مبنای نظری – تحلیلی بررسی از بحث های ساکتیول، لو و آرگایل، و کانمان و همکارانش استفاده شده است. بر اساس بحث های ساکتیول (2012) اوقات فراغت دارای چهار بعد جمعی/فردی و فعال/غیرفعال است و مطابق با نظر کانمان و همکارانش (2006) و لو و آرگایل (1993) اوقات فراغت جمعی و فعال اثرات بیشتری بر نشاط دارد. روش انجام پژوهش، پیمایش است و جامعه آماری آن را ساکنان شهر اصفهان تشکیل می دهند. بر مبنای فرمول نمونه گیری کوکران 1200 نفر به عنوان نمونه تعیین و به شیوه تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که بین اوقات فراغت و نشاط و نیز رضایت از گذران اوقات فراغت بانشاط رابطه معناداری وجود دارد؛ با افزایش رضایت از اوقات فراغت بر میزان نشاط نیز افزوده می شود. همچنین شیوه فعال گذران اوقات فراغت نسبت به شیوه غیرفعال آن، همبستگی قوی تری بانشاط دارد و در شیوه غیرفعال، شکل جمعی آن رابطه قوی تری بانشاط دارد.
مطالعه بین نسلی سبک زندگی دختران و مادران شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
در جوامع کنونی به علت توسعه فن آوری ارتباطات و اطلاعات و تنوع روزافزون کالاها و خدمات و ... موجب تفاوت تجارب و آموزش های نسل فعلی از نسل قدیم و کاهش میزان بازتولید ارزش های اجتماعی در جامعه جدید می گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی تفاوت ابعاد سبک زندگی (مصرف فرهنگی، گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس) مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر این ابعاد است. این تحقیق به صورت پیمایش مقطعی و جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه در میان زنان 75-15 ساله شهر یزد در پائیز 91 انجام گردید.
در این تحقیق با بهره گیری از نظریه های بوردیو و اینگلهارت به عنوان چارچوب نظری، با استفاده از spss و آزمون های t، همبستگی و رگرسیون به آزمون فرضیات پرداخته شد.
یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار بین مصرف فرهنگی، نحوه گذران اوقات فراغت، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران و نیز وجود همبستگی مثبت و معنادار بین درآمد خانوار با مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مادران می باشد. همچنین همبستگی مثبت و معنادار سرمایه فرهنگی با مصرف فرهنگی، مدیریت بدن و الگوی خرید لباس دختران و مدیریت بدن و الگوی خرید لباس مادران مشاهده گردید.
کلیدواژه ها
سنجش سرمایه فرهنگی طبقات براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی (مطالعه ی در میان شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مطالعه ی حاضر سنجش سرمایه فرهنگی طبقات بر اساس پایگاه اقتصادی – اجتماعی در میان شهروندان اصفهانی است. رویکرد نظری این پژوهش بر ترکیبی از نظریه ی پیر بوردیو و ماکس وبر استوار شده است. بلحاظ روش شناسی، در مطالعه حاضر روش تحقیق پیمایشی بکار رفته و جهت جمع آوری اطلاعات نیز از تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است. نمونه ی تحقیق حاضر 400 نفر از شهروندان 20 تا 64 سالة شهر اصفهان در 14 منطقه شهری در سال 1393 بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب اتا و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. در سطح توصیفی نتایج بدست آمده نشان داد که بیشتر شهروندان در طبقه متوسط قرار دارند و میزان سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در میان طبقات متفاوت است، بطوریکه کمترین میانگین مربوط به طبقه ی پایین، سپس طبقه ی متوسط و بیشترین آن مربوط به طبقه ی بالا است. در سطح تحلیلی نیز یافته ها نشان داد که پایگاه اقتصادی اجتماعی با سرمایه فرهنگی رابطه ی معناداری دارد و از میان ابعاد آن بیشترین نقش تبیین کنندگی را در زمینه ی سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده ایفاء می کند.