فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۸۵۰ مورد.
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
137 - 155
حوزههای تخصصی:
حمل و نقل ریلی به عنوان یکی از انواع سیستم های حمل و نقل، با توجه به مزایایی نظیر قابلیت حمل انبوه مسافر و بار، حفظ محیط زیست، مصرف پایین انرژی و جذابیت های توریستی، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در این پژوهش، با بررسی رویکردهای توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی و بازآفرینی شهری، چارچوب نظری تدوین می گردد. در این بخش، چهار معیار عمده شامل دسترسی، توسعه، الزامات فنی و اقتصادی و نیز هماهنگی با محیط زیست تبیین شده است. سپس در راستای دستیابی به روابط بین متغیرها، از نظرات کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش در قالب پرسشنامه و روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP استفاده می شود. نتایج این تحلیل نشان می دهد معیار هماهنگی با محیط زیست با 43/6 درصد تاثیر، مهمترین معیار جهت مکانیابی ایستگاه های مسافری راه آهن می باشد. در گام بعد و با انتخاب شهر بیرجند به عنوان نمونه موردی، تطابق معیارها با زمینه بررسی شده و در نهایت با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، مکانیابی ایستگاه مسافری راه آهن بیرجند انجام می شود. نتایج نشان می دهد از میان ایستگاه های اولیه دارای پتانسیل جهت مکانیابی، گزینه E به عنوان مکان بهینه استقرار ایستگاه انتخاب می شود.
معماری معاصر ایران و مسئله هویت: بازنمایی رئالیستی از خوانش انتقادی پست مدرنیسم در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
65 - 86
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم، وجه غالب باور فرهنگی زمانه ای است که تمامی کنش ها را دوباره قالب ریزی می کند؛ تا آن جا که قدرت متمرکز، جای خود را به کثرت گسسته داده، جلوه ای از معاصریت هویت را آشکار می کند. این پژوهش کیفی داده بنیاد، با هدف تأویل هویت معماری معاصر ایران بر مبنای پست مدرنیته و اندیشه انتقادی، به دنبال پاسخ این پرسش است که هویت چگونه می تواند به مثابه رویکردی انتقادی، بر بازشناسی معماری پست مدرن، به ویژه در دوره ایران معاصر، تأثیر داشته باشد؟ یافته ها نشان می دهند پیامد جمع بندی متغیرهای علّی پژوهش در شرایط میانجی وضعیت موجود، رویدادی را رقم می زند که در نگرشی بنیادی میان حقیقت (خودشیفتگی تا خودباختگی) و ماهیت (خودباوری) ایرانی، و در گفتمانی تاریخی میان بازخوانی آن چه هست و بازنمایی از آن چه باید باشد، به صورت سلبی (و نه ایجابی)، در خوانشی از یک رئالیسم انتقادی، در حال شدن است و در ارزیابی خودانعکاسی از تفسیری بازخوردی، نحوه بودن را بازمی آفریند.
رتبه بندی شهری در مقیاس ملی با رویکرد اسلامی، درجستجوی مدل نظری
حوزههای تخصصی:
کلانشهرها با شاخص های مختلفی مورد ارزیابی قرار می گیرند، اما شاخص های مورد استفاده در نظام های رتبه بندی بومی نبوده و تاکنون از منظر فکری اسلام بدان نگریسته نشده است. به نظر می رسد رویکرد اسلامی می تواند مبنای مناسبی جهت رتبه بندی شهرها باشد. این پژوهش با هدف جستجوی مدل نظری تبیین کننده رتبه بندی شهرها از منظر اندیشه ایرانی-اسلامی تدوین شده و در پی پاسخ به سوالاتی چون مدل مفهومی تبیین کننده رتبه بندی شهری از منظر شهر ایرانی- اسلامی کدام است، می باشد. برای این منظور پژوهشگران روش های مختلف کمی و کیفی همچون مصاحبه، پرسشنامه، تحلیل کیفی و تحلیل داده های ثانویه را به کارگرفته اند. به منظور تدقیق مدل از مصاحبه های ساختاریافته و نیمه ساختاریافته و نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. جامعه متخصصان و حرفه مندان شامل 25 نفر از اندیشمندان و متخصصان حوزه شهرسازی اسلامی است. نتایج، حاکی از کارایی مدل خیمه بر ارکان و مولفه ها و شاخص های رتبه بندی شهری است. مدل مفهومی شامل 17 مقوله می باشد. رکن اول؛ وجه فکری- عقیدتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 2 مقوله، رکن دوم؛ وجه معیشتی شهروند ایرانی مسلمان شامل 3 مقوله، رکن سوم؛ تعاملات شهروندی با یکدیگر شامل 4 مقوله، رکن چهارم؛ تعاملات شهر شامل 2 مقوله و رکن پنجم؛ بستر شهر شامل 5 مقوله می باشد.
تحلیل پیشران های کلیدی تاثیرگذار بر کنترلِ بازارِ زمین و مسکن شهری با کاربست آینده نگاری (موردپژوهی: شهر جدید پرند، کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییرات فضایی گسترده ی ناشی از افزایش جمعیت و سیل مهاجرت به شهرها و به خصوص کلانشهرها، تقاضای زمین و به تبع آن ساخت وسازهای مرتبط با مسکن شدت گرفت. در این بین بورس بازی، رانت و سوداگری؛ بازار زمین و مسکن را با مشکلات عدیده روبرو ساخت و منافع شخصی به منافع عموم ترجیح داده شده است. در این راستا هدف این پژوهش تحلیل و شناسایی عوامل کلیدی تاثیرگذار بر کنترل بازار زمین و مسکن در شهر جدید پرند (کلانشهر تهران) با رویکرد آینده نگری می باشد. نوع پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و ماهیت آن، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری مشتمل بر 30 نفر از متخصصان و مدیران شهری می باشد. برای استخراج شاخص ها (به صورت تحلیل کیفی) از نرم افزار MAXQDA و همچنین برای تجزیه و تحلیل کمی داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که، ابعاد اقتصادی و مدیریتی – نهادی تاثیرگذارترین و ابعاد محیطی – اجتماعی و اقتصادی تاثیرپذیرترین معیارهای کنترل در بازار زمین و مسکن شهری پرند بودند. همچنین از میان 40 عامل مورد بررسی، 15 عامل به عنوان عوامل کلیدی موثر بر کنترل بازار زمین و مسکن شهر جدید پرند انتخاب شدند. در این راستا، پنج عامل مالیات بر سود حاصل از فروش، مالیات به حق مرغوبیت، مالیات بر نقل و انتقالات مکرر زمین و مسکن، مالیات بر مساکن خالی و بلااستفاده و قوانین سلب مالکیت از زمین و ذخیره ی آن به ترتیب با ارزش عددی «351، 347، 326، 304 و 296» به صورت مستقیم؛ و پنج عامل مالیات بر سود حاصل از فروش، تغییر سبک زندگی، مالیات بر نقل و انتقالات مکرر زمین و مسکن، وضعیت درآمد و قوانین سلب مالکیت از زمین و ذخیره ی آن به ترتیب با ارزش عددی «349، 341، 325، 310 و 297» به صورت غیرمستقیم بر کنترل بازار زمین و مسکن شهر جدید پرند تاثیرگذار خواهند بود.
ارائه مدل آینده نگر تامین مالی شهرداری و تاثیر آن بر پایداری شهری (مطالعه موردی: شهرداری منطقه 10 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهم ترین چالش شهرداری های جهان در هزاره سوم در موضوع تحصیل درآمد و تامین منابع مالی می باشد. هرچند فرق اساسی بین دولت های محلی جهان با شهرداری های ایران به نوع منابع مالی آنها مربوط است به این معنا که در عمده شهرهای جهان «کمک های بلاعوض دولتی» یکی از منابع بزرگ شهرداری ها را (دولت های محلی) تشکیل می دهد اما در ایران سهم این منبع در بودجه شهرداری کلان شهرهای کشور کمتر از ۵ درصد است و در تهران نیز طی یکی دو سال اخیر سهم این نوع از درآمدهای شهری به صفر مطلق رسیده است. هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل تامین مالی شهرداری تهران و تاثیر آن بر پایداری شهری است. روش تحقیق این پژوهش به صورت کیفی و از طریق مصاحبه با 31 نفر از خبرگان حوزه مدیریت شهری، تامین مالی بخش شهری و اساتید برجسته دانشگاهی با استفاده از نمونه گیری هدفمند تا مرحله اشباح نظری به انجام رسیده است. یر اساس یافته های پژوهش و تحلیل های انجام شده، مطابق با تحلیل مضامین، 105 مضمون پایه، 19مضمون سازمان یافته و 2 پیامد، سلاکت اجتماعی شهری و توسعه پایدار تمامی ارکان شهری ارائه گردید. در نهایت "سلامت اجتماعی شهری" و "توسعه پایدار تمامی ارکان شهری" به عنوان پیامدهای اصلی و "تامین مالی پایدار" مشخص گردیدند. همچنین مولفه های "اقتصاد مقاومتی"، "چرخه فعال شهری"، "ذینفعان بانفوذ" و "زیست پذیری شهری" در تامین مالی شهری موثر، اما در پایداری شهری از اهمیت کمتری برخوردار می باشند . #s3gt_translate_tooltip_mini { display: none !important; }
شناسایی و تحلیل محورهای غالب در تحقیقات مرتبط با اخلاق در برنامه ریزی شهری: مرور نظام مند پیشینه با روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
111 - 141
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اخلاق با مسئله انتخاب و قضاوت عملی در ارتباط است. ازآنجاکه ماهیت برنامه ریزی شهری به پیگیری منافع اجتماع با تعیین اقدامات مناسب برای آینده طی انتخاب های متوالی در زمینه های پیچیده و شرایط نامعلوم مربوط می شود، می توان گفت ملاحظات اخلاقی بخشی جدایی ناپذیر از آن بوده و ادغام فلسفه اخلاق با اندیشه ها و تلاش های حرفه ای برنامه ریزی اجتناب ناپذیر است. اخلاق از دهه ی 1970جایگاهی ثابت در میان پژوهش های برنامه ریزی پیدا کرد و موجی از آثار در این رابطه منتشر گردید. اما چالش های مطرح شده در دوران معاصر و کاهش توجه به این موضوع، بازبینی و بازاندیشی درباره محتوای اخلاقی در برنامه ریزی را ضروری کرده است.
هدف: هدف از این پژوهش ارائه ی دیدگاهی جامع و کلی از موضوع اخلاق در برنامه ریزی با شناسایی و تشریح اولویت های اصلی پژوهشگران در این حوزه است.
روش : این پژوهش بر اساس هدف، بنیادی و ماهیتاً کیفی بوده و با اتخاذ رویکرد توصیفی- تبیینی و به کارگیری رویکردی ترکیبی شامل مرور نظام مند و تحلیل مضمون، 110 تحقیق منتخب را مورد بازبینی، دسته بندی و سنتز دقیق قرار داده است.
یافته ها: این مقاله علاوه بر شناسایی سه مضمون فراگیر شامل ادغام نظریه های اخلاقی با نظریه ی برنامه ریزی، اخلاق در عرصه ی عمل حرفه ای و اخلاق در عرصه ی دانشگاهی، مضامین پایه و سازمان دهنده را نیز تشریح و با بررسی نتایج تحقیقات در هر لایه، شکاف های موجود و مسیرهای بالقوه را برای پژوهش در آینده معرفی کرده است.
نتیجه گیری: با وجود پراکندگی و کاهش تعادل مضامین در لایه های مختلف، طبق بررسی ها برخی از آن ها جایگاه ثابتی در پژوهش ها داشته اند: استخراج دیدگاه های اخلاقی برنامه ریزان، بررسی کدهای حرفه ای و آموزش اخلاق. همچنین جریان پژوهش ها در دو دهه ی اخیر، نشانگر پررنگ شدن زمینه ی برنامه ریزی و اهمیت و تأثیر آن در انتخاب، تفسیر و آموزش مفاهیم و ایده های اخلاقی است. بدین ترتیب اهمیت توجه به فرآیندهای اجتماعی، فضایی و سیاسی در جریان ادغام فلسفه ی اخلاق با برنامه ریزی بیش ازپیش برجسته شده است.
تحلیل پویش فضایی شهرهای منطقه ای در گذار به کلانشهر؛ مورد مطالعه: شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
47 - 62
حوزههای تخصصی:
شهر در طی حیات خود تحت تأثیر عوامل درونی_بیرونی، در بستر مکان و در گذر زمان دستخوش تغییرات فراوانی قرار گرفته و به رشد و توسعه خود در جهات مختلف شکل و ابعاد بخشیده است. بنابراین، توجه به الگوی رشد و گسترش شهر، پایش تغییرات کاربری و پوشش زمین در شهرهای بزرگ، برای مدیریت رشد و پایداری اکوسیستم شهری امری حیاتی است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف تحلیل پویش فضایی شهرهای منطقه ای در گذار به کلانشهر(مورد مطالعه: شهر رشت) و با روش توصیفی_تحلیلی انجام شده است. داده های حاصل از پژوهش با روش اسنادی و با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست جمع آوری شده است. برای پردازش داده ها از مدل دیویس، تصاویر ماهواره ای(ایجاد نقشه های کاربری و پوشش اراضی شهر رشت در چهار کلاس) و همچنین کاربست متریک های فضایی در سطح کلاس، با استفاده از نرم افزار FRAGSTATS استفاده شده است. یافته های کیفی پژوهش نشان داد پویش فضایی شهر رشت، پویش فشرده و مبتنی بر گذار سریع بوده است. این پویش، تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون نیروها و توان های طبیعی، مؤلفه های سیاسی، سیاست های اقتصادی و طرح های توسعه ای، توسعه زیرساخت ها و نظام ارتباطات، ادغام پدیده های فضایی پیرامونی در محدوده کالبدی شهر، گسترش اسکان غیررسمی و همچنین جریان های مهاجرتی، همواره دستخوش تحول و دگرگونی شده و بازتاب هایی را به دنبال داشته است. از جمله مشخصه های عینی و بازتاب های آن می توان به تغییرات نظام کاربری و پوشش زمین، پراکنده رویی شهری، عدم تعادل در سازمان فضایی شبکه و سلسله مراتب شهری، خدماتی شدن و گسترش بنیادهای اقتصاد شهر اشاره نمود. یافته های کمی پژوهش نیز مؤید افزایش سطوح کلاس کاربری شهری از چهار هزار و 915 هکتار به نُه هزار و 960 هکتار و در مقابل کاهش پوشش کشاورزی از 29 هزار و 504 به 28 هزار و 233 هکتار و آهنگ کاهشی مشابه در پوشش شالیزار و مناطق جنگلی طی سال های 1398-1372 است. همچنین نتایج متریک های فضایی بیانگر افزایش 103 درصدی مناطق شهری و گسیختگی زمین های کشاورزی و شالیزارهاست که آهنگ پرشتاب پویش فضایی شهر به پراکندگی کالبدی را به دنبال دارد.
ارزیابی فضای عمومی محلات شهری با تأکید بر مفهوم زمان (نمونه موردی: محله های گلسار و ساغریسازان در شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
با گذر زمان در جوامع کنونی، بر سرعت تغییرات افزوده می گردد و ساختار استخوان بندی محلات سنتی، در نزاع مابین تجدد و سنت، تغییر می یابند. درگذشته، زمان با مکان پیوند داشت و در ایجاد هویت خاص محله تأثیرگذار بود، اما در فرایند جهانی شدن، زمان فشرده شد و توانایی هویت سازی آن کاهش یافت. مسئله این است که چگونه می توان مولفه های زمانی را در فضاهای عمومی محلات شناسایی کرد و راهکارهای برنامه ریزی در جهت ارتقاء کیفیت این فضاها را ارائه داد. شناخت و ارزیابی مولفه های زمانی فضاهای عمومی محلات شهری و ارائه راهبردها و راهکارهای برنامه ریزی زمانمند در راستای ارتقاء کیفیت فضای عمومی محلات شهری از اهداف این مقاله است. دو محله سنتی (ساغریسازان) و جدید (گلسار) در شهر رشت، به عنوان نمونه انتخاب و شاخص های استخراج شده از متون نظری با استفاده از روش تحقیق تحلیلی – اکتشافی، استخراج، ارزیابی و تحلیل شدند. اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای، مشاهده، مصاحبه با خبرگان، نمونه-گیری و پرسش نامه (نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده با تعیین حجم نمونه 380 توسط آزمون کوکران) طبق طیف پنج گزینه ای لیکرت جمع بندی و با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تلفیق آن با ماتریس سوات تحلیل و ارزیابی گردید. مولفه های زمانی (سال، فصل، ماه، روز و ساعت)، در کنار مولفه های تأثیرگذار متعارف در فضا (مولفه های کالبدی، عملکردی، فرهنگی و اجتماعی، ارتباطی، بصری و ادراکی)، بر کارکرد فضاهای عمومی محلات شهری تأثیرگذار هستند. تبلور مولفه های زمانی در محله های قدیم و جدید متفاوت است و با ارزیابی فضای عمومی محلات، راهکارهای برنامه ریزی زمانمند معرفی گردیدند. نمود مولفه های زمانی هر محله، متناسب با بستر زمانی آنها و متفاوت با دیگر محلات است و مدیریت ساختارهای زمانی، بر افزایش کیفیت فضاهای عمومی محله تأثیرگذار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر محله زمان های خاص خود را دارد و لازم است چارچوب زمانمند خاص آن در برنامه ریزی های آتی ارتقای کیفیت فضای عمومی محلات مدنظر قرار گیرد.
تبیین تاثیر الگوی کالبدی بافت های مسکونی بر تعاملات همسایگی در محلات (مورد پژوهی: شهرک مسکونی نفت، نیوسایت، زیتون کارمندی و کیانپارس در شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
35 - 50
حوزههای تخصصی:
همسایگی و تعامل همسایه ها در محله از دیرین یکی از بنیادی ترین پندارهای بستر در معماری و شهرسازی بوده است. پرسمانی که ساختار بنیادی این پژوهش را برپا داده است کاستی تعاملات همسایگی و تغییر سبک زندگی و الگوی رفتاری ساکنین در شهرها شده است. هدف از نگارش این پژوهش جستن رابطه بین کالبد یا فرم محله و میزان تعاملات چهره به چهره در محله است. پژوهش موجود از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت و گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی و از نوع کمی-کیفی است که از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) صورت گرفته است. دستاوردهای کاوش موجود روشنگر آن است که یافته های حاصل از پرسشنامه در محلات ویلایی و آپارتمانی تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین در محله های ویلایی رابطه چهره به چهره افزایش می یابد و برعکس در مناطق آپارتمانی رابطه چهره به چهره کاهش می یابد.
تحلیل و ارزیابی ابعاد شهر هوشمند از دیدگاه شهروندان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها امروزه با چالش های پیچیده و به هم پیوسته ای چون رشد فزاینده ی شهرنشینی و جمعیت شهری، عدم توازن در هرم سنی، کمبود مسکن، نارسایی زیرساختهای شهری و خدماتی، معضلات زیست محیطی و قطبی شدن رشد اقتصادی مواجه هستند. یکی از مفاهیم جدید جهت مقابله با چالش های کنونی شهرها در عرصه برنامه ریزی شهری، توسعه شهر هوشمند است که قابلیت های فیزیکی و مجازی را با هم یکپارچه می کند. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی -تحلیلی در صدد مشخص کردن وضعیت مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه از لحاظ بهره مندی از ابعاد و شاخص های شهر هوشمند بر اساس 5 بٌعد پویایی هوشمند، مردم هوشمند، زندگی هوشمند، محیط هوشمند و حکمرانی هوشمند است که هر کدام از این ابعاد نیز شامل 6 گویه می شوند. از کل جامعه آماری پژوهش، 384 نفر به عنوان حجم نمونه به تفکیک مناطق در نظر گرفته شد و برای تجزیه و تحلیل یافته ها، از آزمون های T-test، Anova، آزمون تعقیبی Tuky HSD، و برای ترسیم نقشه های توزیع فضایی ابعاد و شاخص ها در سطح مناطق، از GIS استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش بیانگر وضعیت نسبتاً مطلوب شهر کرمانشاه به لحاظ بهره مندی از ابعاد و شاخص های شهر هوشمند است؛ ولی منطقه 1 به لحاظ مجموع ابعاد مورد بررسی با کسب رتبه اول و وضعیتِ مطلوبیتِ مناسب، انطباق بیشتری با شاخص های شهر هوشمند دارد. در مقابل، مناطق 2 و 5 در رتبه های آخر و وضعیت مطلوبیت پایین - نامطلوب، با شاخص های شهر هوشمند فاصله دارند؛ لذا در یک اولویت بندی، به عنوان مناطق محروم از نظر شاخص ها و ابعاد شهر هوشمند برای توسعه معرفی می گردند.
بررسی چالش های زیست پذیری شهری در افغانستان از دیدگاه متخصصین شهری
حوزههای تخصصی:
مقدمه: باتوجه به افزایش روزافزون شهرنشینی، چالش ها ی شهری نیز در حال افزایش است. چالش های شهرنشینی در کشورهای درحال توسعه با شدت بیشتری زیست پذیری را دچار چالش می کند و مفهوم زیست پذیری ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی شهروندان دارد. شهرهای کشور افغانستان علاوه بر این که درحال توسعه محسوب می شوند در طول سال های گذشته با تغییرات سیاسی اساسی نیز مواجه بوده اند. باتوجه به تاثیر سیاست روی شهرسازی در افغانستان، چالش های زیست پذیری شهری به وجود آمده اهمیت زیادی یافته است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی چالش های زیست پذیری شهری با تاکید بر تحولات 5 سال اخیر در افغانستان است.روش شناسی: رویکرد پژوهش، کیفی است. این پژوهش از جنبه اهداف درونی، توصیفی و از جنبه اهداف بیرونی، کاربردی است. از شیوه مصاحبه نیمه ساختاریافته برای گردآوری داده بهره گرفته شده است. مشارکت کنندگان به شکل هدفمند (به کمک شیوه گلوله برفی) انتخاب شدند و تعداد آن ها وابسته به رسیدن به اشباع داده 21 نفر بوده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل اساتید ، پژوهشگران و دانشجویان شهرسازی افغانستان بودند. روش تجزیه وتحلیل داده ها، روش تحلیل محتوای کیفی است. برای تحلیل داده ها از فرایند کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. این کدگذاری در سه سطح انتزاع صورت گرفته استیافته ها و بحث: چالش های اصلی زیست پذیری شهری در افغانستان شامل یازده مقوله اصلی است. این چالش ها عبارتند از: نبود احساس امنیت شهری، نبود بستر تعاملات اجتماعی در فضاهای شهری، نگاه تک بعدی به کاربری های شهری، کاهش حس تعلق، از بین بردن المان و عناصر شهری، تخریب فضاهای عمومی، تضعیف حقوق شهروندی، غیرتخصصی پیش بردن مدیریت شهری، رکود اقتصادی در تامین مالی شهرها، ناکارآمدی قوانین شهری و تقلیل مشارکت مردمی است.نتیجه گیری: چالش های زیست پذیری شهری افغانستان در سه بعد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی دسته بندی می شوند. در جمع بندی مطالب می توان چنین گفت که شاخص و اصول زیست پذیری شهری در افغانستان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد و زیست پذیری شهرهای افغانستان با چالش های اساسی و جدی روبه رو است.
سنجش پیاده مداری محله های شهری با استفاده از روش واک اسکور؛ مطالعه موردی: محله های پیرسرا و گلسار رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
51 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: صدمات وارده به محیط زیست برخاسته از اتکای بیش ازحد به خودرو، مانعی جدی در دستیابی به توسعه پایدار است. گسترش پیاده مداری ازاین رو، در مرکز توجه برنامه ریزان و طراحان شهری قرارگرفته است. ارزیابی پیاده مداری محلات می تواند به شناسایی نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت آن ها در این جهت کمک کند.
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش قابلیت پیاده مداری در دو محله شهر رشت با استفاده از روش واک اسکور است. این روش چندان در ایران شناخته شده نیست و طرح آن می تواند در ارزیابی های ازاین دست کمک قابل توجهی باشد.
روش: واک اسکور یکی از روش های کاربردی سنجش میزان پیاده مداری است که در جهان با اقبال عام روبرو شده است. این روش بر فاصله قابل پیاده روی از واحد مسکونی تا هرکدام از خدمات موردنیاز خانوارها متکی است. امتیازدهی بر اساس کوتاهی فاصله انجام می شود و فواصل کوتاه تر، امتیاز بیشتری دریافت می کنند. امتیاز مزبور، نشان دهنده میزان پیاده مداری محله است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد که هر دو محله پیرسرا و گلسار شهر رشت علی رغم تفاوت هایشان به لحاظ قدمت، ساختار کالبدی و وضعیت اقتصادی-اجتماعی ساکنان، از قابلیت پیاده مداری خوبی برخوردارند و اکثر سفرها می تواند به صورت پیاده انجام شود.
نتیجه گیری: روش واک اسکور به دلیل بررسی شاخص های کمی نظیر دسترسی به کاربری های جاذب سفر پیاده، تعداد تقاطع ها و متوسط طول بلوک بی چون وچرا دارای مزایایی است و می توان بخش مهمی از پژوهش های مرتبط با پیاده مداری را به کمک آن انجام داد. ولی با توجه به بررسی های صورت گرفته در پژوهش حاضر باید اذعان داشت که علاوه بر معیارهای کمی، معیارهای کیفی را نیز می بایست در ارزیابی دخیل کرد؛ بنابراین کامل بودن روش واک اسکور موردتردید قرار می گیرد. زیرا این روش تنها بر معیارهای کمی استوار است و توجه به برخی شاخص های کیفی مؤثر بر پیاده مداری در آن مغفول واقع شده است.
چارچوب عملیاتی برای رایانش یکپارچه در طراحی معماری انرژی- فرم کارا؛ نمونۀ مطالعاتی: مسکن اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۳۵-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
اهداف: کارایی را به عنوان یک شاخص فرهنگی می توان آسایش حاصل از آرایش مناسب اجزاء و نقطه اتصال بین فرم و عملکرد تعریف نمود؛ که نقش مهمی در کیفیت بخشی به فضا دارد. چنین نگرشی به طراحی؛ تلاشی است به منظور دست یافتن به الگویی از معماری ارزشمند پیشین جهت سنجش پایداری و کشف دستور زبان فضا با هدف ماندگاری و اصالت بخشی به طراحی معاصر، تداوم حیات زمینه های ارزشمند شهری و خلق آثاری برای آینده معماری. روش: پژوهش حاضر نوعی پژوهش اسنادی، مبتنی بر استفاده از داده های الگوهای باارزش گذشته است که با اتخاذ رهیافت توصیفی- تحلیلی، به تحلیل مفهوم کارایی در ساختار عملکرد و فرم در خانه های بومی قاجار اصفهان می پردازد. یافته ها: عمده توده گذاری به ترتیب در جبهه های شمالی (فضاهای عمومی)، غربی (فضاهای خدماتی)، جنوبی (فضاهای خصوصی) و شرقی (فضاهای خدماتی) صورت گرفته است. همچنین داده های به دست آمده از نرم افزار اکوتکت نشان دهنده آن است که بهترین جهت در شهر اصفهان فاصله بین 5/17 درجه جنوب غربی تا 5/22 درجه جنوب شرقی می باشد. با این وجود فراوانی رون اصفهانی در خانه های بومی قاجار اصفهان بسیار کم و تاکید بر جهت گیری در راستای شمال-جنوب بوده و جنوب شرقی یا جنوب غربی آن چندان مورد توجه نبوده است؛ بلکه موقعیت زمین، نحوه دسترسی به آن و نیز راستای کوچه ها نقش تعیین کننده تری نسبت به پایبندی به راستای رون اصفهان داشته است. نتیجه گیری: پیکره بندی فضا، میزان انرژی دریافتی و ارتباط بصری محیطی (دید) از شاخصه های تاثیرگذار بر کارایی می باشد که با نحوه توده گذاری، روابط فضایی و تناسبات فضایی معنا می یابد.
مفهوم سازی نظری شهر شکننده و ارائه ابعاد و شاخص های سنجش آن با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
52 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر شکننده در واقع یک مفهوم جدید می باشد و شهرهایی را توصیف می کند که توانایی لازم در زمینه مدیریت شهر و خدمات رسانی به شهروندان را ندارند. مفهوم «شهر شکننده» به عنوان یک چارچوب تحلیلی جدید برای توصیف شرایط اضطراری در عصر جدید ظهور یافته و این مفهوم نوین، ابزاری برای درک نابرابری ها و تعارضات در محیط های شهری است. در واقع یک شهر زمانی "شکننده" و یا " شکست خورده " تلقی می شود که در انجام کارکردها و وظایف اصلی خود موفق نباشد و در حوزه های سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی آسیب پذیری بالایی داشته باشد. بازگشت سریع به شرایط قبل از شکنندگی را «تاب آوری» نامیده اند و تاب آوری ماموریت اصلی خود را کاهش «شکنندگی شهر» و «برگشت پذیری در سریع ترین زمان ممکن و با حداقل آشفتگی و حفظ شایستگی» می داند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی نظری شهر شکننده و تعیین تمامی شاخص های آن انجام شده است.روش: روش تحقیق اسنادی با استفاده از رویکرد تفسیری و روش نظام مند فراترکیب بوده و جامعه آماری مقالات پژوهشی چاپ شده در مورد شهر شکننده در مجلات علمی در بازه زمانی 2010 تا 2022 میلادی می باشد که بر اساس عنوان و تحلیل محتوای مقاله ها 143 مقاله از بین 641 مقاله انتخاب شد و داده ها بر اساس استراتژی تحلیل محتوا با استفاده از نرم افزار مکس کیودا کدگذاری و بر اساس شاخص « دو کد گذار » جهت ارزیابی پایایی و کنترل کیفی یافته ها با 94/0 توافق عالی بین دو ارزیاب منتج گردید.یافته ها: بر اساس مقالات بررسی شده، ضمن تعریف کامل شهر شکننده، ابعاد شکنندگی شهری اعم از اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیطی و شاخص های آنها مشخص شد.نتیجه گیری: با توجه به تعریف شکنندگی و ابعاد آن، پژوهش حاضر می تواند فرصتی برای شناسایی علل شکنندگی در شهرها و ارائه راهکارهایی برای رفع آن فراهم آورد.
بازشناسی مؤلفه های مسکن بومی از نظرگاه زیست پذیری( نمونه مورد مطالعه: شهر املش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
96 - 112
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: دردنیای معاصر نمایانی معماری بومی کم رنگ شده و بافت شهرها، شکلی متفاوت و مدرن را پذیرفته اند، زیست پذیری بر کیفیت زندگی، قابلیت پایداری، کیفیت مکان و اجتماع سالم تمرکز دارد و مسکن زیست پذیر به عنوان پیشنهاد صاحب نظران برای دستیابی به مکان مناسب زندگی است. هدف: این پژوهش، شناخت مولفه ها و دست یابی به راهکارهایی به منظور ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر با توجه به عناصر ساختاری مسکن بومی است.مقاله با بررسی بناهای بومی شهر املش، به عنوان نمونه های واجد ارزش در استان گیلان، به اثرگذاری عناصر معماری این بوم، بر زیست پذیری پرداخته است. پرسش پژوهش عبارتست از: عناصر مسکن بومی شهر املش چه تاثیری بر زیست پذیری دارند؟ چه ویژگی هایی از معماری بومی املش، برای ارتقای زیست پذیری مسکن معاصر، قابل دستیابی است؟.روش: روش توصیفی-تحلیلی و در پارادایم ساختارگرایی، در زمره پژوهش های کاربردی کیفی قرار دارد.چارچوب محتوایی تحقیق متکی بر آرای راپاپورت مبنی بر تاثیرپذیری شکل معماری از فرهنگ است. ابزار پژوهش در بخش نظری بر مطالعات اسنادی و در بخش موردپژوهی بر مطالعات میدانی استوار است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد که خصوصیات زیست پذیری در مسکن بومی، متاثر از عناصر و فضاهای کارکردی این معماری بوده که درنمونه های موردی و عملکرد اجزای ساختاری مشهود است.از نتایج این تحقیق می توان به خصیصه های زیست پذیریِ مشاهده شده در معماری خانه های شهر املش از جمله سازگاری ساختار فیزیکی خانه با محیط پیرامونی، تامین رفاه و راحتی، حس تعلق به مکان و هویت مندی، رضایت ساکنان، و نیز کیفیت مناسب زندگی، اشاره کرد که عمدتاً بر ویژگی های ذهنی تاکید دارد.نتیجه گیری:نتایج حاصل از این پژوهش ، خصوصیات کیفی زیست پذیری مسکن بومی، با ارایه تمهیداتی برای رسیدن به کیفیت مناسب، برای مسکن معاصر پیشنهاد شده استنکات برجسته:زیست پذیری در حل چالش های پیش رو شهروندان به معنای آینده پُر رونق ، زنده و پاسخگو و تامین کننده کیفیت مناسب زندگی است. این امر مستلزم تحقق سه هدف ، اجتماعات سرزنده، اقتصاد پویا و محیط زیست پایدار است.
امکان سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی (TOD) با مرکزیت ایستگاه مترو گلشهر کرج
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
208 - 223
حوزههای تخصصی:
رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی یکی از راهکارهای نوین برنامه ریزی حمل ونقل شهری در راستای دستیابی به اهداف توسعه پایدار می باشد. جهت ظرفیت سنجی توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در شهر کرج، ایستگاه متروی گلشهر از میان سه ایستگاه مترو شهر کرج به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید. در این تحقیق با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و شناخت میدانی دقیق از محدوده مطالعه و همچنین از روش های مصاحبه، سندخوانی، روش پرسشنامه ای محدود و روش مشاهده مشارکتی به عنوان روش های جمع آوری داده ها استفاده خواهد شد. رابطه همبستگی بین شاخص های توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده ایستگاه برای تحلیل داده ها به کار می رود. جهت اجرای TOD، لازم است در سایت متروی گلشهر، اصول برنامه ریزی دچار تغییر شده و سیاست های مربوط به حمل ونقل بر اساس کاهش الگوی استفاده از خودروی شخصی و همچنین ترویج پیاده مداری در بهره گیری از حمل ونقل عمومی بازتعریف شود. می توان گفت با توجه به وضعیت مطلوب سایت مترو گلشهر جهت پذیرش اصول مکمل TOD، با اجرای سیاست های مؤثری نظیر تقویت جذابیت های فیزیکی و محیطی در جهت افزایش مصرف کننده ایستگاه، توسعه فعالیت های اجتماعی مکمل ایستگاه و درنتیجه افزایش فعالیت های اقتصادی و محیط اطراف آن، امکان اجرای رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی در محدوده اطراف ایستگاه تا میزان مناسبی وجود دارد.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
بررسی تحلیلی غنای حسی در بازشناخت فضای شهری با تمرکز بر حواس بویایی و چشایی؛ نمونه موردی: خیابان حافظ شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
29 - 42
حوزههای تخصصی:
«غنای حسی» یکی از کیفیت های مؤثر بر ارتقای کیفی تجربه شهروندان از حضور در فضای شهری است. در میان حواسی که این کیفیت را شکل می دهند، حواس «بویایی» و «چشایی» و نقش آنها در کیفیت بخشی به فضا در پژوهش های حوزه طراحی شهری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش در پی بازشناخت فضای شهری بر اساس تحلیل غنای حواس بویایی و چشایی است و به کمک روش های کیفی و با استفاده از بررسی منابع کتابخانه ای، برداشت میدانی در قالب «حس گردی»، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته و تحلیل محتوای آنها انجام شده است. نمونه مورد مطالعه بخشی از خیابان حافظ شیراز است که ضمن دارا بودن هویت تاریخی و جاذبه گردشگری، می تواند در لایه تجربه حسی و منظر حسی نیز فضای شهری مورد توجهی در مواجهه کیفی شهروندان با شهر باشد. یافته های حاصل از پژوهش، حاکی از اهمیت شاخص های «آسایش بویایی»، «حضور گیاهان مثمر» و «خاطرات توأم با محرک چشایی در فضا»، در تجربه حسی مردم است. این یافته ها نشان می دهد، محدوده مورد مطالعه در شاخص های «بوهای طبیعی»، «بوهای وابسته به زمان» و «آسایش بویایی» وضعیت مطلوب تری دارد و نیاز است که شاخص های «تنوع بویایی» و «سازگاری بویایی» در بازنگری، مورد توجه بیشتری قرار گیرند. یافته های این پژوهش همچنین حاکی از اهمیت توجه به تأثیر متقابل تجربه های حواس «بویایی» و «چشایی» بر بعد زمان و مکان و ارتقای هویت مندی و خاطره انگیزی فضاهای شهری است. این پژوهش هم با هدف بسط مطالعات آتی در این حوزه با توجه به خلأهای پژوهشی و هم در انجام پروژه های سامان دهی منظر فضاهای شهری می تواند مورد استناد پژوهشگران حوزه شهرسازی و استفاده حرفه مندان طراحی و برنامه ریزی شهری قرار گیرد.
راهکارهای افزایش هماهنگی طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی در ایران: تبیین چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
69 - 82
حوزههای تخصصی:
یکپارچگی ضعیف بین برنامه ریزی کاربری زمین و حمل ونقل می تواند منجر به مشکلات عمده ای از جمله اتلاف منابع برای اصلاح ناهماهنگی ها، تعریف کلان پروژه های ناسازگار یا دست کم ناهماهنگ در دو حوزه حمل ونقل و کاربری زمین و در نتیجه کاهش کارایی مدیریت شهری شود. در ایران، برنامه ریزی کاربری زمین در قالب «طرح جامع شهرسازی» و توسعه شبکه حمل ونقل در قالب «طرح جامع حمل ونقل» انجام می شود. در این مطالعه روند تهیه و تصویب طرح های جامع شهرسازی و حمل ونقل با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 20 نفر از متخصصان این دو حوزه مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه بر این بررسی اسناد و ضوابط قانونی برای تکمیل مصاحبه ها انجام شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روند حاکم بر تهیه و تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی تا حد زیادی مستقل از یکدیگر بوده و می توان گفت هماهنگی بین این دو طرح پایین است. در ادامه، با مرور تجارب خارجی در این زمینه و مصاحبه با مدیران شهری و متخصصان داخلی و خارجی، تلاش شده تا پیشنهاداتی به منظور بهبود هماهنگی بین این دو طرح ارائه شود. همچنین برای راهکارهای پیشنهادی مطرح شده در سه دسته شامل 1) تلفیق طرح های جامع شهرسازی و حمل و نقل در قالب یک طرح واحد، 2) تهیه و تصویب همزمان طرح ها و 3) اصلاح روند فعلی تصویب طرح های جامع حمل ونقل و شهرسازی، چالش هایی با استفاده از نتایج مصاحبه ها بیان شده است. در نهایت، با توجه به چالش های جدی تلفیق و انجام همزمان دو طرح، به نظر می رسد زمینه سازی برای تغییر نگرش در فرآیند تهیه و تصویب طرح ها و همچنین توسعه ابزارهای تحلیل یکپارچگی، راهکاری عملیاتی باشد.
نقش کیفیت محیطی در تداوم سکونت و زندگی در مجتمع های زیستی شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
19 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه مطالعه یک محیط مسکونی به دلیل مؤثر بودنش بر شاخص های مهم برنامه ریزی مانند نرخ جابه جایی سکونتی،کیفیت زندگی و پیش بینی تقاضای مسکن اهمیت دارد. کیفیت محیط از عوامل مؤثر بر تحرکات جمعیتی درون شهری محسوب می شود و کاهش تحرک مسکونی، قدمی است به سمت ساختن یک محله پایدار و با ثبات و ثبات سکونتی منجر به انسجام جامعه، تشکیل شبکه های اجتماعی و نظارت اجتماعی غیر رسمی و به صورت جمعی به مشکلات جامعه و محله منجر می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر محیط سکونت در ماندگاری یا جابه جایی ساکنین در مجتمع های مسکونی و پیشنهاد اصلاح ساختار معماری در جهت ثبات سکونتی است. این سئوال پیش می آید که چه عواملی از کیفیت محیط مجتمع های مسکونی در شهر اراک چه تأثیری بر ثبات یا جابه جایی ساکنان داشته است؟ در این رساله با استفاده از روش زمینه ای و مصاحبه کیفی با ساکنین از طریق انتخاب تصادفی خوشه ای در 21 مجتمع مسکونی اراک در نقاط مختلف شهر به بررسی مسئله پرداخته شد و نتایج نشان داد کیفیت خوب ساختمانی و سطح فرهنگی و همگونی اولویت های اول و دوم ساکنین در ثبات سکونتی بودند. اما نکته مهم میزان بالای اشاره به آرامش و امنیت، سطح دسترسی مناسب، مدیریت خوب و عدم توانایی اقتصادی به جابه جایی سکونتی است که از دلایل مهم پاسخگویان بوده است. از موارد دیگر اشاره شده می توان به محلیت خوب آپارتمان و مجتمع اشاره داشت.همچنین برای جابه جایی ساکنین، بیش از همه دستیابی به آپارتمان با مساحت بالاتر اهمیت دارد. در این بین شرایط علی بیشترین تأثیر را در وهله اول و شرایط مداخله گر و راهبردی در وهله دوم تأثیرگذارند. عوامل ایجاد ثبات سکونتی با عوامل ایجاد میل و گرایش به جابه جایی متفاوت است و دلیل آن این است که عوامل ایجاد ثبات سکونتی بر اساس واقعیات و نیازها بیان شده ولی عوامل گرایش به جابه جایی بر اساس آرزوها، ایده آل ها و آرمان ها و انتظارات بیان شده است. هر چه فاصله بین این دو ( درخواست های واقعی و آرزوها ) بیشتر شود، میل به جابه جایی بیشتر می شود.