بیان مسئله: از دیرباز تا کنون، خط نسخ در کنار خط کوفی و نستعلیق، سه خط اصلی در کتابت و هنر کتاب آرایی در جهان اسلام به شمار می روند اما با مطالعه دقیق در حوزه سبک شناسی خط نسخ، تفاوت هایی در نوع کتابت این خط در کشورهای مختلف مشاهده می شود که نیازمند بررسی دقیق است. هدف مقاله: انجام این پژوهش به منظور ارائه شاخص هایی جهت شناخت نسخ ایرانی از عثمانی صورت گرفته تا علاقه مندان به هنر خوشنویسی و پژوهشگران توانایی تشخیص این دو سبک را از یکدیگر بیابند و همچنین می توان هدف فرعی این پژوهش را کمک به نسخه شناسان دانست زیرا سبک شناسی این دو قلم، برای شناسایی محل و ادوار نسخه های فاقد تاریخ کتابت مفید است. سؤالات مقاله: 1. آیا شیوه نگارش خط نسخ در ایران و کشور عثمانی با یکدیگر متفاوت بوده است؟ 2. درصورتی که شیوه نگارش خط نسخ در ایران و عثمانی، متفاوت باشد، تمایز میان آن ها برای خوشنویسان و نسخه شناسان مبتدی دشوار است، پس چگونه می توان این دو شیوه را از یکدیگر تشخیص داد؟ روش تحقیق: در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای - تحلیلی صورت گرفته، نخست اطلاعاتی در خصوص خط نسخ و دو خوشنویس برجسته جهان اسلام احمد نی ریزی و محمد شوقی افندی که اولی ایرانی و دومی عثمانی است، جمع آوری شده و سپس شیوه کتابت این دو هنرمند بزرگ در جز سی ام قرآن به صورت دیجیتالی و به کمک نرم افزار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نتیجه گیری: تجزیه وتحلیل های صورت گرفته، نشان داد که نسخ رایج در ایران با عثمانی متفاوت بوده و به منظور تشخیص این دو شیوه، شاخص هایی از قبیل؛ بررسی شیب کرسی، مد و تشدید، اندازه اعراب، شیوه کتابت سکون، اندازه دندانه ها، زاویه حروف عمودی نسبت به کرسی ارائه شده است.
مساکن سنتی روستایی درشمال کشور‘ با ظاهر متفاوت خود اقتباسی ساده از طبیعت و جغرافیائی منطقه بوده و پاسخگوی نیازهای اساسی مردمانی است که فعالیتهای اقتصادی و فرهنگ زیستی آنان متفاوت با دیگر نقاط ایران می باشد در این مقاله سعی شده علاوه بر بررسی شمای کلی مسکن سنتی روستایی گیلان و چگونگی شکل گیری آن تاثیر عوامل جغرافیا و اقلیم نوع فعالیتهای معیشتی و فرهنگ عمومی منطقه بر این مساکن مورد مطالعه قرار گیرد علل تظاهر معماری ویژه منطقه و توجه به نیازهای رفتاری و سکونتی انسان ساکن در مساکن سنتی از جمله مطالبی است که به آن پرداخته شده است همچنین در این نگارش نگاهی کوتاه به شناخت روند توسعه فیزیکی الگوهای معماری بومی در روستاهای استان گیلان دارد
از آنجا که بخش عمدة تاریخ نقاشی ایران را کتاب آرایی تشکیل می دهد، برای ریشه یابی سابقة تصویری بسیاری از مضامین، همچون اساطیرِ ایران باستان، باید به این منابع مراجعه کرد. جمشید یکی از شهریاران مطرح اساطیری با ریشه های هند و ایرانی است که در شاهنامه های مصور بسیاری به تصویر درآمده است. مجلس پادشاهی جمشید که در شاهنامة بایسنقری و مکتب هرات و در عهد تیموری خلق شده، از جمله سرآمدان آثاری با این مضمون است. نقاش این نگاره ناشناس است. به این ترتیب برای شناخت ویژگی های نگاره به بررسی اجمالی مکتب هرات و شاهنامة بایسنقری پرداخته شده است. با توجه به پیوند کتاب آرایی با ادبیات و با استناد به مصداق مفهوم بینامتنیت در مطالعات مربوط به نقاشی ایران، تحلیل تطبیقی متن تصویری با نوشتاری روش این پژوهش در نظر گرفته شده است. این نگاره با دو رویکرد ویژگی های صوری و جوهری در رابطة بینامتنی تحلیل شده است. به این منظور جستجوی ریشه های این اسطوره در متون نوشتاری ناگریز می نماید. در نهایت از طریق تحلیل بینامتنی این نگاره می توان دریافت پیوند میان متن نوشتاری و تصویری در هر دو سطح مذکور به شکلی جامع نمود پیدا کرده است.