در تحقیق حاضر بین تولید صنعتی ناب و تولید سنتی ناب در چهارچوب فرآیندهای طراحی و تولید محصول مقایسه ای به صورت تطبیقی انجام می پذیرید . در هر دو فرهنگ تولید ، به نیاز تعریف شده راه حلی ایده آل و مطلوب ارائه می شود . ماهیت ( DESIGN ) در ارتباط و با انتقال جهان بینی حاکم بر فضا - مکان زیستی انسانها می باشد . تنها در مرحله گذر از تولید سنتی ناب به تولید صنعتی ناب است که ماهیت ( DESIGN ) معنا و مفهومی پیش پا افتاده ( Banal ) و به خود می گیرد . بزرگترین تفاوت دو شیوه تولید در جهان بینی و دیدگاه حاکم بر آنهاست ...
در جستجوی زمانی از دست رفته ودر سخن گفتن با زبان گذشته به آن گونه که به زبان مردمان همه روزگاران شنیدنی آید دشوار است. توس محوطه ای باستانی در شمال مشهد است که امروز بیشتر بقایای باستانشناسی است. این محوطه دوره ها و حوادث زیادی را پشت سر گذاشته است. این تاریخ و بزرگان فرهنگی آن و ارزش های باستانی اش منظری فرهنگی است. حفظ این منظر در طراحی امروزی می بایست لحاظ گردد. مطالعات تطبیقی با دیگر شهرهای تاریخی ورجوع به مستندات و مدارک رفته رفته به آشکار سازی خطوط گم شده می انجامد. این موضوع به همراه سابقه تاریخی فرصت طراحی امروز را فراهم می کند به شکلی که بتواند پیوستگی تاریخی خود را حفظ کند. این نوشتار به این موضوع می پردازد که چگونه در حالیکه شناخت ما از ویژگی های معماری یک سایت تاریخی کم است می توان رئوس تصمیم گیری هایی را مشخص کرد که به هدف سنجش و حفظ مستمراصالت ویکپارچگی آن تدوین شده است. این کار با تعریف دو سطح کلان وخرد مطالعه وشناسایی حوزه و سطح مداخله با توجه به منشورهای جهانی مقدور می گردد.همچنین به انعطاف پذیری کاربری ها تاکید شده است. اگر چه مطالعه موردی است اما این شیوه می تواند در دیگر سایت های تاریخی نیز استفاده گردد. در این تحقیق به بازشناسی شهر تاریخی تابران توس پرداخته وسطوح مداخله تدقیق شده است.
برآورده شدن تصویر ذهنی افراد از خانه، نقش تعیین کننده ای در رضایت آنان از سکونتگاهشان دارد. این تصویر که متأثر از فرهنگ میباشد، در میان ساکنان یک اجتماع به صورت تقریبی واحد است. اگرچه این تصویر ذهنی واحد در حال شکسته شدن است، هنوز مردمانی در مناطقی از کشورمان هستند که با وجود گذر زمان و تغییراتی که در سبک زندگی آنها رخ داده، به این الگوهای ذهنی ثابت پایبند ماندهاند و حتی با پیشآمد شرایطی که الگوی جدید و مغایر با تصویر ذهنیشان را به آنها تحمیل کرده است، نه تنها آن را نپذیرفته، بلکه به روش های گوناگون در احیای تصویر ذهنی و الگوی کهن خود تلاش کرده اند. در این مقاله، تصویر ذهنی ساکنین برهسر خورگام، از توابع رودبار که در زلزله خرداد 1369 رودبارـ منجیل خسارت فراوانی دید و پس از آن جابهجا شد، بررسی شده است. در این منطقه، مردم نه تنها الگوی مسکن بازسازی شده پس از زلزله را نپذیرفتند، بلکه با تغییرات رفتاری و کالبدی، سعی در برگشت به الگوی پیش از سانحه داشته اند. نگارنده مقاله به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی بوده است که تصویر ذهنی ساکنان از خانه چه بوده و در صورت تفاوت این تصویر ذهنی با مسکن بازسازی شده، مردم چه رفتاری از خود نشان دادهاند؟ از آنجا که موضوع اصلی تحقیق، تصویر ذهنی ساکنان از خانه و مشخص کردن رفتار آنان است، با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق کیفی روش مناسب تری نسبت به روش های کمی است و از میان روش های تحقیق کیفی، رویکرد نظریه زمینه ای برای مشخص کردن تصویر ذهنی مردم انتخاب شده است.
هنر نگارگری اسلامی ایران همواره در پیوند ناگسستنی با ادبیات غنی و آکنده از تعبیرات عرفانی و حکیمانه قرار داشته است و نگارگران نیز، تلاش نموده اند تا این معانی را به زبان تصویر متجلی سازند. یکی از مهم ترین منابع مصور سازی برای نگارگران ایرانی در طول دوره های مختلف، خمسه نظامی است. خمسه تهماسبی، از نسخه های مصور خمسه متعلق به مکتب تبریز عهد صفوی و دوران شاه تهماسب است که در آن آثار ارزشمندی به قلم هنرمندان بزرگ آن زمان تصویر شده است. دو نگاره از سومین منظومه نظامی، لیلی و مجنون، در این نسخه منسوب به آقا میرک و میر سیدعلی، دو تن از نامدار ترین نگارگران ایرانی است. بررسی ویژگی های هنری این دو نگاره با عناوین «مجنون در بیابان» و « آوردن مجنون بر در خیمه لیلی» و توجه به ارتباط بین ویژگی های بصری با متن داستانی آنها موضوع این مقاله است که، به روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق حاکی از این امر است که هنرمندان در عین توجه به مضامین داستان، با استفاده از نمادهای بصری و ایجاد ارتباطات گوناگون در فضاسازی و ترکیب بندی، به ترجمان تصویری متن، با بیانی هنرمندانه وگسترده تر پرداخته اند.