باغ های ایرانی به عنوان یکی از قدیمی ترین تجربه های منظرسازی؛ نیازمند نگرشی مجدد در شناسایی سرچشمه های الهام و الگوهای شکل یابی است. درباره عوامل شکل گیری باغ ایرانی نقطه نظرهاى متفاوتی وجود دارد، شناخت بیشتر این عوامل نیاز به مطالعه بر روی شیوه های سرزمینی این اثر دارد. در نوشته حاضر با غهای سمرقند به عنوان یکی از شیوه های سرزمینی که تأثیر به سزایی در شکل با غهای ایرانی پس از خود داشته است، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. باغ های دوره تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، از این رو داراى اهمیت است که حلقه واسطی بین باغ های پیش و باغ های پس از خود است. تأثیرپذیری این باغ ها از باغ های پیش از اسلام و اوایل اسلام و تأثیر آن در باغ سازی کشورهای همسایه ایران مانند افغانستان و هندوستان و حتى باغ هاى دوره صفوى، نمی شود انکار کرد.
نقش مایه ها در هنر سفالگری حامل مفاهیم و مضامینی است، که تجلی گر جهان بینی جوامع بشری به شمار می آیند؛ نقوشی که بر سفال نقش می بندد، بیانگر میراثی است که در آن بستر به وجود آمده اند. تحقیق پیش رو، به بررسی و تحلیل نقوش جاندار برروی سفالینه های نیشابور در دوره سامانیان می پردازد؛ که جزو زیباترین و اسرارآمیزترین نقوش سفالینه های اسلامی محسوب می شوند. اهداف این پژوهش عبارتند از: شناخت مفاهیم و مضامین آن ها و مشخص کردن عواملی که در نقش کردن نقوش جاندار برروی سفالینه های دوران مزبور دخیل بوده اند. لازم به ذکر است که تاکنون در رابطه با این نقش مایه ها در هنر سفالگری اسلامی، نظریه های گوناگون مطرح شده است؛ اما اغلب آن ها مصادیق مستدل و مستندی را در این زمینه ارائه نکرده اند. بدیهی است که اطلاعات مستخرج از نمونه های به کار رفته در سفالگری نیشابور در دوران سامانی، می تواند تا حدود زیادی راهگشای بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه و شناخت هرچه بیش تر نقوش جاندار بر روی این سفالینه ها باشد. از همین رو می کوشیم، ابعاد مختلف مفهومی و محتوایی و نمادین نقش مایه های مزبور را به صورت مستند، با روش پژوهشی توصیفی – تحلیلی، و تکیه بر روش کتابخانه ای مورد بحث و تحلیل قرار دهیم. بنابر مهم ترین یافته های تحقیق، عامل واحدی را نمی توان به عنوان تنها عامل نقش کردن نقوش جاندار بر سفالینه های نیشابور ذکر کرد؛ بلکه مجموعه ای از عوامل و منابع شناخته و ناشناخته در نقش کردن آن ها دخیل بوده اند که از مهم ترین منابع شناخته شده آن ها، رواج و رونق ادبیات و فرهنگ ایران زمین در دوره سامانی، علاقه خاندان پادشاهی سامانی به فرهنگ و هنر و اساطیر ایران باستان و ابداعات هنرمندان طراح سفال از محیط و طبیعت اطراف خود می باشد. گردآوری اطلاعات نیز، از طریق کتابخانه ای، منابع مکتوب، تصویری و الکترونیکی صورت گرفته است.
با وجود پژوهش های متعدد درباره روند و تاریخچه شکل گیری میدان نقش جهان، همچنان پرسش های متعددی در این زمینه وجود دارد که جواب دقیقی به آن ها داده نشده است. این پرسش ها به موضوعاتی از قبیل پیشینه میدان ، تاریخ دقیق ساخت و اتمام اجزای میدان، ترتیب شکل گیری اجزای میدان و... مربوط است. در این مقاله تلاش شده پاسخ های دقیقی در حد منابع و اسناد تاریخی موجود به این پرسش ها داده شود. روش پژوهش، تحلیلی تاریخی مبتنی بر متون تاریخی شامل کتب تاریخی دوره صفویه و نیز سفرنامه های آن زمان و برداشت های میدانی از قبیل مطالعه متن کتیبه های تاریخی ابنیه موجود در مجموعه و دیگر شواهد موجود است. هدف از این بررسی ها تدقیق و تکمیل پیشینه تاریخی یکی از مجموعه های تاریخی مهم معماری و شهرسازی ایران است. درباره دستاوردهای مقاله می توان به این موارد اشاره کرد: 1. پاسخ به ابهامات و پرسش های مرتبط با موضوع پژوهش و ارائه تصویری روشن از فرایند تاریخی شکل گیری میدان نقش جهان و اجزای آن، 2. گردآوری مهم ترین اسناد تصویری و متون تاریخی مرتبط با موضوع تحقیق، 3. تدوین چند سند تصویری از پیشینه و فرایند شکل گیری میدان در دوره صفوی که برای اولین بار در خصوص تاریخچه سیر تحول و شکل گیری میدان نقش جهان ارائه می شود و بیانگر پیشینه و نحوه توسعه میدان نقش جهان در دوره صفوی است.
معماری هر زمان به منزله آینه ای است که می توان در آن تمام خصوصیات باطنی آن زمان را مشاهده کرد. آثار کهن و ارزشمند معماری ایران، از پیشرفته ترین تکنولوژی زمان خود بهره برده اند، اما از اوایل قرن چهاردهم شمسی تاکنون معماران ایرانی کمتر موفق به نظریه پردازی و ابداعات اصیل شده و آنچه در ایران روی داده، غالبا به سبب عدم شناخت عمیق، به شکل نوعی تقلید بوده است. تکنولوژی همواره جزجدایی ناپذیر معماری است. انسان در طول تاریخ سعی در شناسایی و ارزیابی محیط پیرامون خود داشته است و بر اساس همین معیار تلاش نموده به نحوی با دنیای طبیعی و محیط خود ارتباط برقرار کند. اما براستی محیط و دنیای طبیعی چیست و رابطه انسان با آن چگونه است؟ اکنون پس از گذشت قرنی از تجربه معماری مدرن و در کنار دستاوردها و تحولات با ارزش حاصل از آن مشکلات پیچید ای در عرصه مسائل زیست محیطی رخ می دهد. در امتداد تغییرات حاصله، مفهوم جدیدی با عنوان توسعه پایدار مطرح گردیده و در نتیجه آن به علت نقش مهم محیط ساخته شده توسط انسان در جریان توسعه پایدار، معماری پایدار مورد توجه صاحب نظران و مسئولین مربوطه قرار می گیرد. مقاله حاضر در نظر دارد تا با تاکید بر اهمیت به کارگیری تکنولوژی در کیفیت فضای معماری و چگونگی تاثیر آن بر معماری پایدار بپردازد و ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. پژوهش فوق با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف از این مقاله، ایجاد شهرهای پایدار نه تنها می تواند حصول به خطرات آینده را کم رنگ کند، بلکه توانایی بهبود امنیت اقتصادی و اجتماعی جوامع را دارد. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در مقیاس شهری، طراحی پایدار بر سه محور اصلی زیر می باشد؛ منابع محیط(شامل ریز اقلیم، فضای سبز، آب و زباله و انرژی)، مهارت طراحی و فن آوری و ارزش های اجتماعی که برای دستیابی به معماری پایدار در طراحی محورهای فوق باید لحاظ شود.