مبحث مدرنیزم در عرصه های معماری و شهرسازی ابعاد گسترده ای را شامل می شود0 هر چند، از چند دهه پیش ، نقد مدرنیزم در این عرصه ها توسعه روبه تزاید داشته است ولی، از سوی دیگر، جریان دیگری تحت عنوان تفکر پست مدرنیستی نیز قدم به قدم و سنگر به سنگر مواضع به ظاهر جاویدان مدرنیزم را تسخیر نموده است0 آبشخور این تحولات را البته می توان در تحولات عمیق علم و فلسفه دانست0 همین امر باعث شده است که پست مدرنیزم تنها نقد مدرنیزم را در بر نگیرد بلکه مباحث آن حیطه های بسیار عمیق تری را پیش روی کسانی که به ویژگیهای جهان پس از مدرنیزم علاقه مندند گشوده است0 در این مقاله ابتدا مدرنیزم و پست مدرنیزم از نظرگاه جهان بینی مورد مقایسه قرار گرفته اند و سپس، بطوراجمال، تاثیرات هر یک بر مبانی نظری و عملی در معماری و شهرسازی مطرح شده اند0درنهایت این نتیجه حاصل شده است که بشر چاره ای جز پشت سر گذاشتن مدرنیزم و روی آوری به دوران پس از آن ندارد و توسعه معماری و شهرسازی اینک در گرو تبیین وتدقیق نهضت پست مدرنیزم است
نگارگری ایرانی از دیرباز درگیر تغییرات مختلفی بوده است که از جمله آنها میتوان به تغییرات حکومتی و عدم نفوذ یکسان هنر نگارگری در شهرهای ایران و تحولات فرهنگی هنری اشاره کرد. بررسی وتطبیق عناصر وجودی باغ در دو دوره تیموری و صفوی و عناصری چون آب،گیاهان، کوشک و عمارت ها و دیگر عناصر معماری و عناصر تزیینی در نگارگری های ایرانی در مکتب شیراز که خود از دوره های مختلفی چون آل اینجو، آل مظفر و تیموریان تشکیل شده، انگیزه بخش این تحقیق است. این تحقیق به توصیف و تحلیل وقایع تاریخی آن مکتب و تأثیر باغ در نگارگری می پردازد و با توجه به ارتباط معنادار اینگونه نگارگری ها و پیشرفت باغ، نگارگری های دوره مربوطه با توجه به منتخب تصاویر از شاهکارهای ادبی آن سده بررسی شده و منطق شکل گیری این نوع نقاشی ها و ارتباط معنادار عناصر نگارگری و عناصر باغ در این مکتب آشکار می گردد. با بررسی نگاره ها این پرسش مطرح می شود که: تا چه اندازه این نگارگری ها بازتابی واقع گرایانه از موجودیت باغ هستند؟ عناصر تصویر شده با باغات دوره های تحت بررسی در چه مواردی تطبیق می کند؟ روش پژوهش مقاله توصیفی-تحلیلی و از طریق استفاده از اسناد کتابخانه ای و پژوهش های تحلیلی بر روی نگاره های دوره مربوطه است. نتیجه حاصل از این تحقیق مبین این مطلب است که فضای باغ و عناصر آن تا چه حد در نگارگری ایران در مکتب شیراز تاثیر داشته و بررسی ها گواه بر عناصر مشترک بین باغ ها و منظره پردازی ها در نگاره ها و باغات موجود در عناصری چون اندرونی و عمارت،گیاهان و درختان، نظام آب و هندسه و عناصری زینتی چون دیوارنگاری و کتیبهها و غیره است. هم چنین تأثیر دوره باغسازی تیموری بر روی صفوی با بیان ویژگی های موبوط به هر دوره آشکار می گردد.
منطقة سیمره (شهرستان دره شهر) باوجود ارتفاعات کبیرکوه، از گذشته های دور تا کنون یکی از منابع غنی برای زیستن و تداوم حیات ساکنان بوده است. آثار فراوان برجای مانده از دوران مختلف تاریخی و فرهنگی گذشتگان، سندی بسیار محکم برای اثبات چنین ادعایی است. نگارندگان که برای بررسی آثار برجای مانده از دورة ساسانیان به تنگة بهرام چوبین رفته بودند، متوجه نگاره های صخره ای برجای مانده ای در این مکان شدند که قدیمی تر از آثار ساسانی این منطقه به نظر می رسیدند. بی گمان، این نگاره ها یادمان های مردمان ساکن در این منطقه بودند. این نگاره ها با توجه به شواهد، چرا و مسائل مربوط به دامداری و یا ارتباط بین انسان و حیوان (بز کوهی) را به ذهن منتقل می کنند. سؤالات اصلی پژوهش عبارت اند از:
- این سنگ نگاره ها به چه دورة تاریخی تعلق دارند؟
- آیا این نقوش علاوه بر مباحث مربوط به گذران معیشت، بیان کنندة اندیشه ای اساطیری در این سرزمین هستند؟
فرضیة پژوهش این است که قدمت این سنگ نگاره ها به هزارة اول ق.م برمی گردد و فراوانی نقش بز کوهی در سایر آثار موزه ای این منطقه، وجود یک اندیشة اساطیری به نام «اسطورة زایش» را در فرهنگ و هنر این مردمان نشان می دهد. مطالعات نشان می دهند که این سنگ نگاره ها به احتمال فراوان به هزارة اول ق.م متعلق هستند و در این هزاره، اسطورة زایش
براساس شواهد و مدارک، در آثار برجای مانده از آن ها نمود یافته است. این پژوهش را با روش توصیفی و تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام داده ایم.