مطالب مرتبط با کلیدواژه

امر حسی


۱.

میرزا آقا تبریزی و سیاست زیباشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی شناخت میرزا آقا تبریزی تئاتر ایران سیاست زیباشناختی امر حسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه جامعه شناسی هنر
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی تئاتر و نمایش ایران نمایشنامه
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۹۲۹
تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد. تاکنون به آثار میرزا آقا تبریزی، نمایشنامه نویس پیش گام، از دریچ? تاریخ تکاملی تئاتر ایران نگریسته شده است. اما این مقاله جنبه های روشنگرانه این متون از حیث حیات اجتماعی سال های پیش از مشروطه یادآور می شود و فراتر از آن، انقلابی بالقوه زیباشناختی را در آن می یابد. به این طریق، می کوشد در پیوندی میان جامعه شناسی و زیباشناسی بر اهمیت شناخت میان رشته ای تاکید بگذارد.
۲.

جایگاه امر حسی در پدیدارشناسی هنر دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی اجرا اثر هنری امر حسی تجربه زیبایی شناسانه ابژه زیبایی شناسانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه هنر
تعداد بازدید : ۱۶۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۹۶
میکل دوفرن، فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، در رشته ای از آثار خویش، به ویژه مهم ترین اثرش به نام پدیدارشناسی تجربه زیبایی شناسانه، توصیفی منظومه وار از تجربه زیبایی شناسانه به دست داده است. این مقاله جهت گیری ای را بررسی می کند که به نظر می رسد مبنای پدیدارشناسی هنر او را تشکیل می دهد، و آن بر صدر نشاندن معنای اصیل و آغازین واژه استتیک/ زیبایی شناسی، یعنی ادراک حسی (aisthesis) به عنوان اصل لاینفک و جانشین ناپذیر تجربه زیبایی شناسانه است. دوفرن این کار را عمدتا با تفکیک میان اثر هنری و ابژه زیبایی شناسانه انجام می دهد. در این مقاله نشان داده شده است که این تفکیک نزد دوفرن چگونه به اصالت امر حسی در تجربه زیبایی شناسانه راه می برد. در عین حال، این نکته نیز شرح داده شده است که تاکید دوفرن بر حسیت و امر حسی در تجربه زیبایی شناسانه به معنای نفی یا دست کم گرفتن معنا یا عناصر شناختی در این تجربه نیست. با این حال، نزد دوفرن معنا یا عناصر شناختی تجربه زیبایی شناسانه در امر حسی درون ماندگارند و تنها در همین محمل آنی هستند که هستند. به عبارت دیگر، آنچه را ""در"" اثر هنری گفته می شود تنها ""با"" اثر هنری می توان گفت.
۳.

اعتبار سنجی توثیقات و تضعیفات رجالیان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: توثیق تضعیف قول رجالی قول خبره امر حسی امر حدسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۳۶
شناسایی أحوال راویان از حیث وثاقت و ضعف، وابسته به اقوال رجالیان است. مقاله حاضر به بررسی ارزش قول رجالی در توثیقات و تضعیفات می پردازد و به اشکالات بحث، به خصوص دو اشکال عدم حجّیّت قول ثقه در موضوعات و حدسی بودن این اِخبار، پاسخ داده و در اثبات این نظر که خبر واحد در موضوعات حجّت است، می کوشد. نیز مدعی است در صورت پذیرش اشکالات، قول رجالی را از باب حجّیّت قول خبره می توان مدلل کرد و حجیت آن را از باب ظنّ خاص (علمی) اثبات کرد و در این صورت، دیگر نوبت به انسداد صغیر نمی رسد.
۴.

چگونگی غلبه هنر بر متافیزیک غرب در تفکر هایدگر(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هایدگر هنر کار هنری متافیزیک نیست انگاری امر حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۳۷۶
به نظر هایدگر نیست انگاری غرب ناشی از تاریخ متافیزیک زده آن است که از افلاطون آغاز می شود. متافیزیک به دلیل غفلت از وجود و پرداختن به موجودات به نیست انگاری انجامیده است. راه حل هایدگر برای مواجهه با متافیزیک و نیست انگاری در توجه به هنر است. هنر عالمی را که پیش تر وجود داشته است آشکار می کند و از این رهگذر قومی را پدید می آورد و تاریخ آن را رقم می زند و بر متافیزیک غلبه می کند. مساله این مقاله این است که متافیزیک چگونه به نیست انگاری انجامیده است و هنر چگونه بر متافیزیک غلبه می کند. هدف مقاله نشان دادن این است که سرّ این مساله در نسبت میان متافیزیک و هنر با امر حسی است. این مقاله تلاشی است برای نشان دادن این دو نسبت و از این رهگذر آشکار ساختن نقش هنر در غلبه بر متافیزیک. نتیجه این مقاله این است که متافیزیک امر حسی را به مرتبه موجود ناحقیقی تنزل داده است، ولی هنر می تواند آفرینش گری کند و با آغازی غیرمتافیزیکی امر حسی را حقیقت بخشد.