فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۰۱ تا ۸٬۶۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقش مایه ها در هنر سفالگری حامل مفاهیم و مضامینی است، که تجلی گر جهان بینی جوامع بشری به شمار می آیند؛ نقوشی که بر سفال نقش می بندد، بیانگر میراثی است که در آن بستر به وجود آمده اند. تحقیق پیش رو، به بررسی و تحلیل نقوش جاندار برروی سفالینه های نیشابور در دوره سامانیان می پردازد؛ که جزو زیباترین و اسرارآمیزترین نقوش سفالینه های اسلامی محسوب می شوند. اهداف این پژوهش عبارتند از: شناخت مفاهیم و مضامین آن ها و مشخص کردن عواملی که در نقش کردن نقوش جاندار برروی سفالینه های دوران مزبور دخیل بوده اند. لازم به ذکر است که تاکنون در رابطه با این نقش مایه ها در هنر سفالگری اسلامی، نظریه های گوناگون مطرح شده است؛ اما اغلب آن ها مصادیق مستدل و مستندی را در این زمینه ارائه نکرده اند. بدیهی است که اطلاعات مستخرج از نمونه های به کار رفته در سفالگری نیشابور در دوران سامانی، می تواند تا حدود زیادی راهگشای بسیاری از ابهامات موجود در این زمینه و شناخت هرچه بیش تر نقوش جاندار بر روی این سفالینه ها باشد. از همین رو می کوشیم، ابعاد مختلف مفهومی و محتوایی و نمادین نقش مایه های مزبور را به صورت مستند، با روش پژوهشی توصیفی – تحلیلی، و تکیه بر روش کتابخانه ای مورد بحث و تحلیل قرار دهیم. بنابر مهم ترین یافته های تحقیق، عامل واحدی را نمی توان به عنوان تنها عامل نقش کردن نقوش جاندار بر سفالینه های نیشابور ذکر کرد؛ بلکه مجموعه ای از عوامل و منابع شناخته و ناشناخته در نقش کردن آن ها دخیل بوده اند که از مهم ترین منابع شناخته شده آن ها، رواج و رونق ادبیات و فرهنگ ایران زمین در دوره سامانی، علاقه خاندان پادشاهی سامانی به فرهنگ و هنر و اساطیر ایران باستان و ابداعات هنرمندان طراح سفال از محیط و طبیعت اطراف خود می باشد. گردآوری اطلاعات نیز، از طریق کتابخانه ای، منابع مکتوب، تصویری و الکترونیکی صورت گرفته است.
مطالعه تطبیقی مکاتب نقاشی در ادوار قاجار و پهلوی اول با رویکردهای فکری در برابر ورود تجدد به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۸
16 - 34
حوزههای تخصصی:
در عصر قاجار، در پی ورود فلسفهٔ مدرن به ایران، ساختارهای سنتی پیشین شروع به ریزش کرد و اصالت امر ذهنی جای به اصالت امر عینی در چارچوب ابعاد فاهمهٔ انسانی داد. جامعهٔ فکری ایران آن زمان، در مواجهه با دوگانگی فرهنگ پیشین خود و فرهنگ نوین غرب، چند رویکرد مختلف اتخاذ نمود که به زعم برخی نظریه پردازان معاصر می توان آنها را در سه رویکرد کلی غربگرایانه، انطباق گرایانه و انتقادی تقسیم بندی نمود. هر یک از این سه رویکرد با نمایندگان مشخصی در عرصه اندیشه شناخته می شوند. بر پایهٔ فرضیه تحقیق، به نظر می رسد که هم زمان نقاشی ایرانی نیز ضمن خروج از الگوی جامع پیشین، جوهر زیبائی شناختی خویش را وانهاد و در رویکردهای متنوع و البته غیرمتجانسی چون رویکرد غربگرایانه که در تلاش برای بازنمایی امر واقعی بود و در مدارس جدید تعلیم داده می شد، پیکرنگاری درباری که رویکردی انطباقی میان عناصر ایرانی و رهیافت های غربی داشت، و رویکرد انتقادی که در نقاشی قهوه خانه ای و نگارگری نو جلوه گر می شود، ظهور یافته است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و تطابق رویکردهای متنوع هنری این دوره، در قبال جریانات نوین فکری و شناسایی وجوه اشتراک و افتراق این رویکردها در هر دو حوزه صورت گرفته است. پرسش اصلی عبارتست از اینکه اولاً میان متفکران و هنرمندان از نظر نوع رویکرد چه تشابهات و تمایزاتی می توان قائل شد؟ و ثانیاً در میان دو گروه متفکران و هنرمندان کدام رویکردها تداوم یافت و کدام یک ابتر ماند؟ روش تحقیق در نوشتار حاضر، توصیفی تحلیلی، جمع آوری اطلاعات به شیوهٔ کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به روش استقرائی است. طبق یافته های تحقیق می توان گفت، در حالی که در حوزهٔ تفکر رویکرد انطباق گرا و رویکرد انتقادی تداوم یافته و به جریان غالب بدل شدند و رویکرد غربگرایانهٔ محض را به حاشیه راندند در نظام هنر این رویکرد غربگرایانه بود که سلطه کیفی و کمّی یافت.
شیوه تبریز مکتب ترکمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
29 - 40
حوزههای تخصصی:
کانون هنری تبریز در سال های ۸۹۶-۸۸۳ ﻫ یعنی سال های سلطنت سلطان یعقوب آق قویونلو، بدیل کانون هنری هرات در زمان سلطان حسین بایقرا (۹۱۱-۸۷۵ ﻫ) بود. پیش از همه، کانون هنری سلطان یعقوب، مجالس و محافل ادبی و هنری و علمی او و هنرپروران و هنرمندان زمان وی پژوهیده شد. تتبع آثار بازمانده از این دوره، نسخه نگاره ها، عمارات، مرقعات و غیره، از ملزومات بود. ویژگی های این آثار و کیفیت تولید آنها که جملگی در رقابت با مکتب هرات صورت می گرفت، فحص شد. نتایج حاصله، بویژه در مورد هنرمندان و تولیدات دو کانون هنری تبریز و هرات حاکی از آن بود که بین این دو کانون، رقابتی پنهان و عیان، در کار بود. ارتباط دوستانه و مودت آمیز سلطان یعقوب با دربار سلطان حسین بایقرا، در نتایج حاصله نقشی در خور داشت. در این بررسی و پژوهش، از روش تجزیه و تحلیل یافته ها و داده ها، با کیفیت چند و چونی و بازیافت جزئیات برآمده از سه فرآیند در هم تافته وصف (چیستی) ارزیابی (چگونگی) و تحلیل (چرایی) استفاده شده است. با این روش استقرایی و رویکرد علمی، تصویری گویا و کل نما از کانون هنری تبریز در دوره سلطان یعقوب آق قویونلو فراز آمد.
مطالعه تطبیقی-توصیفی نگاره های کتاب آرایی کلیمیان ایران در عصر صفویه با نمونه های مکتب اصفهان در سده 11 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
91 - 102
حوزههای تخصصی:
همزمان با تشکیل تمدن ایرانی حضور ادیان مختلف آسمانی بخشی از ساختار اجتماعی هر دوره از این سرزمین را شامل شده است. از این رو از دیرباز کلیمیان ایران نیز ، قسمتی از فرهنگ این سرزمین را شکل داده اند. در این میان نوع نگاه و نحوه برخورد حکومت مرکزی صفویان با هنر و فرهنگ مذاهب، بویژه کلیمیان، قابل تامل و بررسی است که بیش از هرچیز به فضای حاکم بر اصفهان در سده 11 ه.ق برمی گردد. همچنین نوع خاصی از فرهنگ زبانی و هنری کلیمیان شکل می گیرد که به فارسیهود مشهور است. هنر فارسیهود برگرفته از کتاب آرایی این اقلیت دینی در ایران می باشد. از ادبیات خاص کلیمیان ایران در آن دوران، نوع ویژه ای از کتاب آرایی فارسیهود متشکل از زبان عبری و نگارگری این عصر شکل گرفته، که خاص این دوران است. این پژوهش برمبنای روش شناسی خود از نظر هدف، از نوع بنیادی، از نظر روش، تطبیقی- تحلیلی و موردکاوی به دنبال یافت داده های مناسب بوده برای تطبیق نمونه های فارسیهود با نگارگری مکتب اصفهان بوده و از انواع روش های مقایسه ای در تجزیه و تحلیل نگاره ها برای یافت قرابت مکتب اصفهان و به خصوص آثار معین مصور، نگارگر سده یازدهم با نمونه های فارسیهود استفاده نموده است.
راهبردهایی برای تربیت مندسازی نظام آموزش معماری در ایران
حوزههای تخصصی:
"نظام آموزش" مفهومی پیچیده از مفاهیم انسانی، فلسفی و علمی است که بررسی و ارائه راهکار برای ارتقاء آن، نیازمند شناخت جامع عوامل موثر آن است. به ویژه، هنگامی که این مفهوم در حیطه ی میان دانشی مانند معماری مطرح می شود. بنیاد نظام آموزش عالی در اصطلاحِ سیستم نهفته است که نگاهی "کل گرایانه"، "فرآیندمحور" و مرتبط با "زمینه" را در ارتباط میان یاددهنده و یادگیرنده مطرح می سازد. فرآیند آموزش در ایران، غالباً به صورت شبه سیستم و یا سیستم بسته و صلب، اجرا شده و برنامه آموزش بر سه محور روش، محتوی و هدف استوار است. این محورهای سه گانه هر چند که در فرآیند آموزش علوم مؤثر هستند، اما در رشته های انسانی و هنر و به ویژه رشته معماری، به دلیل محتوای تربیتی آنها، کارآیی موثر و لازم را نداشته و بهتر است بهینه سازی شوند. تربیت معمار، فرآیندی پیچیده از تعامل مدرس، دانشجو، محیط و اهداف تربیتی است و به طور خلاصه بر نوعی رشد یافتن و پرورش دادن از درون استوار است. مقاله حاضر با ارائه چهار ویژگی اساسی پرورش معمار شامل ویژگی های آموزش"فطری"، "تجربی"، "تعاملی" و "خلاق"، تلاش می کند با تحلیل نحوه ی ارتباط میان ارکان چهارگانه تربیت معمار و اصول سه گانه نظام آموزش عالی، پیشنهادهایی برای ارتقاء نظام آموزش معماری ارائه دهد. این پژوهش با نگاهی به مفهوم نظام آموزش عالی و بررسی مشکلات آن و تحلیل سیستم پرورش معمار آغاز شده و با ارائه چارچوبی برای ارتباط کارآمد برنامه آموزش متداول معماری و تربیت معمار، راهبردهایی برای ارتقاء نظام آموزش معماری در سه محور"کل گرایی"، "جامع گرایی" و "انعطاف پذیری" پیشنهاد می نماید.
بررسی میزان تعامل پذیری واحدهای همسایگی با استفاده از رویکرد صمیمیت فضایی (نمونه موردی: محدوده خیابان جهان آرا، بولوار پاسداران، شیراز)
حوزههای تخصصی:
واحدهای همسایگی، تبلور کالبدی – فضایی اجتماع شهری، و نمایانگر شیوه های حضور و تعامل انسانی بر مبنای الگوی پایه سکونت اند. از این رو، شاید بتوان مهم ترین خلاء در واحدهای همسایگی امروزین شهرها را، فقدان ارتباط عمیق و تعامل مداوم دانست. از جمله ملاحظاتی که در بازسازماندهی فضاهای شهری، لازم است توجه قرار بگیرد، ابعاد اجتماعی فضا است که شامل کیفیت های فضایی انسان محور از جمله «تعامل پذیری» است. یکی از عوامل تأثیرگذار در تکوین و تقویت تعامل پذیری ، کیفیت «صمیمیت» فضایی است که خود، شامل مؤلفه ها و شاخص های گوناگونی است. آنچه در این مقاله به آن پرداخته شده، بررسی کیفیت تعامل پذیری با رویکرد صمیمیت فضایی، در محدوده خیابان جهان آرا که شامل محدوده ای با مختصات کلّی یک واحد همسایگی است. بدین منظور، مؤلفه های مؤثر در تکوین کیفیت تعامل پذیری بر اساس مبانی نظری و بازخوانی ادبیات مرتبط، استخراج گردیده و سپس، وضعیت مؤلفه های موردنظر با استفاده از پرسشنامه و مطالعات میدانی احصاء و بررسی شده است. سپس، با استفاده از روش های آماری و استفاده از آزمون همبستگی، ارتباط بین مؤلفه های مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی و مؤلفه های کالبدی، زیست محیطی و اجتماعی محدوده مورد نظر مورد بررسی قرار گرفته است. در آخر، داده های به دست آمده، با استفاده از آزمون همبستگی اسپیرمن، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی مؤثر بر شکل گیری کیفیت صمیمیت فضایی در وضعیت نامطلوبی قرار داشته لذا می توان چنین نتیجه گیری کرد که محدوده مورد نظر در حال حاضر فاقد کیفیت صمیمت فضایی است، و در نتیجه تعامل پذیری نیز در این محدوده در ضعیت نامطلوبی قرار داشته، و لازم است به منظور تقویت تعامل پذیری اقداماتی نظیر بازطراحی فضای شهری و ارتقاء کیفیت های مرتبط با مفهوم تعامل پذیری، صورت بگیرد.
راهبردی نظری برای باززنده سازی دخمه های زرتشتیان در ایران (نمونه موردی : دخمه زرتشتیان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
53 - 64
حوزههای تخصصی:
دخمه زرتشتیان کرمان یکی از آثار معماری بسیار ارزشمند آیینی در مجاورت شهر کرمان است که قدمت آن به سال های 1233 تا 1261 هجری شمسی می رسد. در کنار آن دخمه قدیمی تر و اصلی قرار گرفته که تاریخ ساخت آن به احتمال بسیار مربوط به دوران ساسانی است. از حدود سال های 1320ه .ش که شیوه دفن زرتشتیان به دلایل بهداشتی و اجتماعی تغییر کرد، این دخمه نیز متروکه شده و به مرور زمان در وضعیت حفاظتی نامطلوبی قرار گرفته است. بر مبنای نظریات حفاظت معاصر، همواره یکی از بهترین راه حل های حفاظت میراث معماری، در صورت امکان بازگرداندن آنها به زندگی معاصر و مورد توجه قرار دادن آنهاست. برای حفاظت از یک اثر معماری بر مبنای تئوری های کلاسیک و معاصر سه راه حل عمده وجود دارد : اول حفاظت پیشگیرانه با تمرکز بر حفظ وضعیت کالبدی بنا در وضع موجود و جلوگیری از تغییر و تأثیر عوامل مخل بر آن، دوم حفاظت در قالب باززنده سازی و ارایه کاربری قبلی اثر در جهت تداوم حیات آن و سوم حفاظت در قالب باززنده سازی و ارایه کاربری جدید و مرتبط با اصالت و هویت بنا. هر یک از روش های فوق مسایل و مشکلاتی را در پی خواهد داشت که بسته به بنایی که در آن به کار گرفته می شود متفاوت است و مستقیماً به ارزش های مختلف و شرایط و ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی بنا بستگی دارد. هدف از این پژوهش بررسی روش های فوق و دستیابی به روش مداخله ای مناسب برای حفاظت دخمه زرتشتیان کرمان است که بتواند همزمان به بیشترین مقدار ممکن هم ارزش های بنا را حفظ کرده و هم به نیاز مخاطبین پاسخگو باشد. روش تحقیق در این مقاله پژوهش موردی است. ابتدا اطلاعات مربوط به ارزش های دخمه زرتشتیان کرمان با استفاده از روش میدانی و مطالعات اسنادی گرد آوری شده و پس از آن این ارزش ها با استفاده از روش تحلیل کیفی در جهت دستیابی به روش مناسب برخورد با اثر تحلیل و بررسی و بر پایه استدلال منطقی نتیجه گیری شده است. در پایان و با توجه به بررسی ارزش هاى گوناگون اثر از یک سو و نیازهای ذی نفعان از سوی دیگر و همچنین بررسی هر یک از سه روش مذکور در بازگرداندن اثر به زندگی معاصر و قدرت هر یک در انتقال و حفظ ارزش ها و همچنین پاسخگویی به نیازهای ذی نفعان، راه حل سوم، یعنی بازگرداندن آن به زندگی معاصر با ارایه یک کاربری جدید و با توجه و تأکید بر اصالت و هویت اثر نتیجه گیری شده است.
مؤلفه های معماری ایرانی-اسلامی و نقش هویت بخش تزئینات
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۱
37 - 46
حوزههای تخصصی:
نماد شناسی نقش پرنده در قالی های ایران و هند
منبع:
پیکره دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
33 - 51
حوزههای تخصصی:
نقوش به کار رفته درقالی های ایران و هند، سرشار از مفاهیم و معانی نمادینی است که در بستر زمان، از اساطیر، فرهنگ ها و اعتقادات مردمان دو کشور نشأت گرفته است. پرنده چه به صورت نقش مایه عام و چه به شکل خاص، در بسیاری از فرش ها حضور دارد و نمادی از رهایی و آزادی است که انعکاس آن در طرح فرش که اغلب گلزار و بوستانی زیبا را در مقابل دیده مخاطب می نشاند، آیتی الهی و تمثیلی از بهشت است. با نگاهی گذرا به آثار تاریخی، ادبی و هنری درمی یابیم که مفهوم نقش پرنده در زندگی فکری و اجتماعی بشر از نقش و جایگاه مهمی برخوردار بوده است. از آن جا که نقش ها و نگارهای گذشته پیوندی عمیق با اعتقادات اساطیری و نمادهای باستانی بسیار دور دارند. مسئله این پژوهش چیستی مفاهیم نمادین در فرش های ایران وهند است و هدف آن، آگاهی از مفاهیم نمادین پرنده و چگونگی حضور این نقش مایه در فرش های دو کشور است. این که نقوش پرنده موجود در فرش های ایران و هند چگونه اند و مفهوم نمادین آن ها چیست؟ سوالاتی است که در پژوهش حاضر به آن پاسخ گفته می شود. این پژوهش به روش کتابخانه ای انجام شده و نتیجه آن به صورت توصیفی و تحلیلی ارائه شده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که نقوش پرنده ای که در فرش های این دو کشور آورده شده برآمده از اساطیر، اعتقادات و مفاهیم گسترده ای است که کمابیش در هر دو کشور به صورت مشترک با اندک تغییراتی رسم شده است و مبیّن هنر و فرهنگ آن هاست.
پهنه بندی منطقه 12 تهران از نظر میزان آسیب در برابر خطرات انسان ساخت با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۱ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
43 - 57
حوزههای تخصصی:
منطقه 12 تهران به دلیل قرارگیری کاربری های مهم سیاسی، اداری و تجاری کشور همچون مجلس شورای اسلامی، بازار تهران، کاخ گلستان، بیمارستانهای متعدد و... به عنوان یکی از بخش های استراتژیک شهری به حساب می آید. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی ادبیات موضوع پیرامون پدافند غیر عامل، 7 شاخص اصلی تاثیرگذار در بحث آسیب پذیری مناطق شهری استخراج شده و به سنجش و ارزیابی آنها در نمونه موردی پرداخته شد. لذا هدف اصلی در پژوهش حاضر پهنه بندی منطقه 12 از نظر میزان آسیب پذیری در برابر خطرات انسانساخت با رویکرد پدافند غیرعامل میباشد. بدین منظور ضمن بررسی کلی نمونه موردی، لایه های GIS منطقه 12 شهر تهران براساس شاخص های 7گانه، تهیه و مورد ارزیابی قرار گرفت. جهت تعیین اولویت شاخصها نسبت به هم، با استفاده از روش ANP، مقایسه زوجی آنها در قالب توزیع پرسشنامه ای در بین 20 عضو هییت علمی فعال در حوزه های مشترک شهرسازی، معماری و پدافند غیر عامل دانشگاه های دولتی شهر تهران به صورت نمونه گیری (احتمالی)، خوشه ای تک مرحلهای و با درنظر گرفتن تعداد برابر مردان و زنان و با پراکنش متعادل در تابستان 1396، انجام پذیرفت. در ادامه به کمک روش ANP شاخصهای وزنده ی شده، با استفاده از ابزار Fuzzy در محیط GIS و با رویه گذاری شاخصهای مذکور، پهنه های خطر و آسیب در منطقه 12 سنجش شدند. نتایج نشان می دهد که در مجموع 89/5 درصد از بلوکهای منطقه 12 در پهنه های با آسیب پذیری متوسط به بالا قرار میگیرند که نشان از عدم امنیت این منطقه در برابر حملات احتمالی دارد. بررسی نقشه فازی آسیب پذیری محلات نیز نشان میدهد که به ترتیب محلات 12 ،19 ،10 ،11 ،20 ،22 ،23 به صورت بالقوه به ترتیب دارای بیشترین میزان آسیب پذیری در برابر خطرات انسان ساخت می باشند.
معماری زمین پناه مسیری به سمت معماری پایدار به ویژه در اقلیم گرم و خشک
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به وجود مسائلی همچون بحران انرژی، آلودگی های زیست محیطی و نیز افزایش تقاضای مسکن ناشی از رشد مداوم جمعیت در جهان، راه حل های نوآورانه مانند ساختمان های زیرزمینی یا زمین پناه می تواند به عنوان جایگزینی مناسب برای ساختمان های رو زمینی در راستای کاهش نیاز ساختمان به انرژی، کاهش استفاده از زمین و مسائل اقلیمی مورد توجه قرار گیرد. پناه بردن به دل زمین و استفاده از خاصیت حرارتی خاک، یکی از راهبردهایی است که در گذشته نیز مورد استفاده قرار می گرفته است. پژوهش حاضر بر آن است ضمن معرفی بناهای زمین پناه و چگونگی عملکرد انواع مختلف آن، به بیان مزایای اکولوژیکی و نیز امکان پیش ساخته سازی این ساختمان ها به ویژه در اقلیم گرم و خشک بپردازد. سؤالاتی که در این پژوهش مطرح است: وجود گیاهان یا به عبارتی کاشت گیاه در این ساختمان ها چه تأثیراتی می تواند داشته باشد؟ چگونه می توان به بهره وری هر چه بیشتر این ساختمان ها افزود؟ روش تحقیق در این پژوهش کیفی بوده و برای به دست آوردن نتایج مطلوب در این مقاله و ارائه پاسخ مناسب به سؤال های فوق از تحقیق کتابخانه ای اعم از کتاب، رساله، مقالات و سایت ها استفاده شده است.
واکاوی اثرات تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی در نوسازی محلات قدیمی شهر (مورد: محلّه دربنو گرگان)
حوزههای تخصصی:
محلات قدیمی سکونت گاه های شهری به مثابه تاریخ فرهنگی شهر و ساکنین آن بوده که با گذشت زمان و تحت تأثیر جریان ها و تحولات اقلیمی- محیطی، اجتماعی و اقتصادی بهتدریج دستخوش تغییرات و فرسودگی شده که ضرورت نیاز به نوسازی و بهسازی آنها احساس گردیده است. از سویی، آنچه در باب این مداخلات بافت و کالبد شهری حائز اهمیت است، ضرورت توجه به امر مشارکت شهروندان است. چراکه در این رابطه باید توجه شود که هرگونه مداخله در بافت های شهری بدون مشارکت ساکنان به نتیجه نمی رسد. در این میان، مشارکت بعنوان یک عامل مهم در توسعه شهری، خود متاثر از عوامل دیگری از جمله حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی است. در بین دارایی های یک جامعه، حس تعلق مکانی شهروندان و سرمایه اجتماعی از اهمیت خاصی برخوردار بوده و می تواند محرک توسعه محلّه یا شهر باشد. زیرا این دو دارایی باعث می شود شهروندان، سایر سرمایه ها از جمله سرمایه های فکری و مالی خود را جهت ترقی محیط زندگی شان وارد عرصه کنند. از این رو در پژوهش حاضر تلاش گردیده تا میزان این حس تعلق مکانی و سرمایه اجتماعی ساکنان در محلّه قدیمی دربنو شهر گرگان مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد و نقش این متغیرها بر میزان مشارکت ساکنان در توسعه و نوسازی محلّه مورد واکاوی قرار گیرد. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که جهت گردآوری دادهها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) استفاده شده است. ضریب پایایی ابزار پرسشنامه حدود 9/0 بوده و حجم نمونه آماری 120 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در محلّه قدیمی دربنو شهر گرگان می باشد. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که سطح سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی در محلّه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده و این دو متغیر اثرات معناداری بر میزان مشارکت ساکنان در برنامه های بهسازی و نوسازی این محلّه دارد.
گاوکُش در استوره مهر ایرانی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش و هویت ایرانی زن در تصاویر زنان تصویر شده در دهه شصت، هفتاد و هشتاد در مجله کیهان بچه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
29 - 46
حوزههای تخصصی:
این مقاله، به بررسی هویت ایرانی - اسلامی و نقش زن در تصاویر زنان تصویر شده در دهه شصت، هفتاد و هشتاد در مجله کیهان بچه ها می پردازد. با توجه به این که، زنان می توانند نقش تعیین کننده و کنترل کننده ای بر ساختار خانواده و اجتماع داشته باشند، جا دارد که نگاهی ویژه، به جایگاه زن در رسانه های عمومی، مخصوصا مجلات کودک شود. یکی از پر بازدیدترین مجله ها نزد بچه های ایرانی، کیهان بچه هاست؛ از آن جایی که، الگو پذیری در این سنین شکل می گیرد و عدم توجه به الگوپذیری در بخش تصاویر مجلات، موجب می شود بسیاری از قالب های غربی و بیگانه جایگزین فرهنگ ایرانی شود، باید سعی شود که دیدگاه فرزند ایرانی نسبت به قومیت، نژاد و مذهب تقویت شود. رکن های نشان دهنده هویت ملی ایرانیان -که در این مجله، مورد بررسی قرارگرفته اند- عبارتند از: جغرافیا و عوامل محیطی، اسلام، اجزای چهره، لباس، نقش مایه و رنگ.... بنابراین، به بررسی 1440 جلد مجله کیهان بچه ها -که طی سه دهه به چاپ رسیده بود- پرداخته و از بین آن ها، برای هر دهه، 10 تصویر -که گویاتر بود- برای تجزیه و تحلیل انتخاب شده است؛ 2 تصویر از هر دهه به عنوان نمونه، در این مقاله آورده شده است. روش پژوهش، توصیفی–تحلیلی است و اطلاعات از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها حاکی است که زنان تصویر شده در سه دهه مذکور، غالبا در نقش های عادی- اجتماعی ظاهر می شوند و تصویرسازی های دهه شصت، بیش تر از دو دهه هفتاد وهشتاد، نشان از هویت ایرانی دارند.
جست وجوی استنادی احادیث و روایات خوشنویسی در رسالات خوشنویسان ایران
منبع:
رهپویه هنر/ هنرهای تجسمی دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
23 - 32
حوزههای تخصصی:
از خوشنویسان ایرانی در سده های میانی دوران اسلامی (هفتم تا یازدهم/سیزدهم تا هفدهم) رسالاتی به جا مانده که همگی با نقل احادیثی از زبان پیامبر (ص) و علی (ع) آغاز شده اند. این روایات که گاه تا حد تکرارِ بی تغییر نقل های پیشینیان پیش رفته، بازتابنده سنت های مستمرّ آموزش و انتقال فنون خط در حلقه های حرفه ای خوشنویسان و متّکی به آگاهی ایشان از حضور مؤثرِ نخستین پیشوایان دین در امر کتابت و اظهار سخنانی در این زمینه بوده است. با این حال جست وجو در منابع معتبر حدیث شیعی تفاوت هایی را بین اصل احادیث و روایات خطاطان آشکار می کند که نشان می دهد ایشان چندان در پی صحت و اعتبار روایت ها نبوده و بیشتر بر شنیده ها و خوانده های خود از هم صِنفانشان تکیه کرده اند. این ناهماهنگی حتی در نقل های ایشان از جملات قصار منتسب به مشاهیر نیز عیان است. در این نوشتار پس از سیری گذرا در پیشینه آیات و احادیث مرتبط با خط و خوشنویسی در قرآن و سیره رسول الله (ص) و علی (ع)، رایج ترین احادیث و اقوال مندرج در رسالات خوشنویسی ایرانی با یکدیگر مقایسه و درجه اعتبار هر یک در آثار معتبر و معروف محدثّان شیعه جست وجو و سنجیده خواهد شد.
امکان سنجی هویت بخشی به شهرها، تعامل و حیات شهروندان
حوزههای تخصصی:
شهرها در گذشته دارای شخصیت و هویتی منحصر به فرد بودند؛ آنچه که امروزه از شهر استنباط می کنیم از هم پاشیدگی ساختارهای هویتی در شهر است؛ حال این مسئله مطرح می شود که هویت برای ساکنین یک شهر چگونه تعریف می شود. بر این اساس پاسخگویی به این سوالات که هویت شهری دارای چه فاکتورهایی است؟ هویت و منظر شهری چه ارتباطی با هم دارند؟ و هویت شهری از چه طریق بر حیات شهروندی تاثیر دارد؟ ضروری به نظر میرسد. شهرها واقعیتی شکل گرفته توسط عموم مردم یک جامعه و محصول اراده ساکنین آن است. فرآیندی شکل گیری شهر با توجه به تفکرات عمومی، برخاسته از فرهنگ و باورهایی است که برای ساکنین آن دارای ارزش باشد. این تفکرات حاصل تعاملات اجتماعی و حیات مدنی در شهر است و هویت شهر نامیده می شود. هویت را می توان یکی از موثرترین نقاط اتصال عاطفی بین شهر و شهروندان قلمداد نمود. آرامش شهروندی در بستر شهر و در محیط شهری تحقق می یابد. این مقاله براساس اسناد و مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی می کوشد به سوالات فوق پاسخ دهد.
نقش دلبستگی به مکان در هویت بخشی به رودخانه های درون شهرها
حوزههای تخصصی:
شهرها به عنوان مکان زندگی و فعالیت انسان، نه تنها بخش مهمی از محیط می باشند بلکه علاوه بر تاثیر گذاری بر محیط زیست، باعث بهبود کیفیت زندگی، احساسات و ایجاد حس دلبستگی به مکان می گردند و از آنجا که ادراک مکانی نتیجه تعامل انسان با عناصر درون محیط است، وجود رودخانه هم می تواند به عنوان یک عنصر طبیعی در شهر، در هویت مندی آن تاثیر به سزایی داشته باشد. این پژوهش با انگیزه توجه به اهمیت دلبستگی و ابعاد آن با تبیین شاخص های دلبستگی به مکان، نقش آن را در ایجاد مطلوبیت و هویت رودخانه کارون بررسی می کند. پژوهش مذکور با روش مطالعه نمونه موردی و مطالعات میدانی و مصاحبه حضوری با شهروندان اهوازی و گردشگران و بازدیدکنندگان از پارک ساحلی رودخانه کارون و تحلیل آن با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی انجام شده است. امید است نتایج تحقیق بتواند عوامل موثر بر ایجاد دلبستگی به رودخانه به عنوان یک مکان هویت مند برای ساکنین و گردشگران این شهر را تبیین نماید.
سیر تطور کشکول از منظر هانس روبرت یاوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مرداد ۱۳۹۷ شماره ۶۲
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : کشکول ظرف کشتی شکلی ا ست که سابقه ای طولانی در ایران داراست؛ و فرض مقاله بر این است که کاسه های کشتی شکل میگساری بر اثر دریافت های متوالی در ادب فارسی، به کشکول تبدیل شده است؛ و می توان با دو مبحث بازسازی افق انتظار و زنجیره دریافت هانس روبرت یاوس به تحلیل این سیر تطور پرداخت. هدف : این پژوهش بررسی سیر دریافت فوق از طریق مفاهیم بازسازی افق انتظار و زنجیره دریافت در آرای یاوس است. بازسازی افق انتظار روشی سه مرحله ای است که به وسیله آن می توان به معیاری که مخاطبین برای ارزشگذاری و تفسیر آثار یک عصر به کار می بردند، پی برد؛ زنجیره دریافت به سیر بسط آثار طی دریافت های متوالی گفته می شود که می توان با بررسی آن از اهمیت تاریخی و چگونگی سیر تکامل آثار آگاهی یافت. البته لازم به ذکر است تا حال از آرای یاوس برای بررسی آثار هنری نیز بهره گرفته شده است. ولی بدون داشتن سندی از دریافت مخاطبین فقط می توان به حدس هایی از چگونگی انتظار آنها بسنده کرد. در این مقاله برای اولین بار از دریافت های یک گونه اثر هنری صناعی (کشتی) در متون ادبی برای تحلیل ماهیت دریافت مخاطبین آن بهره گرفته شد. روش پژوهش : در مورد چگونگی روش پژوهش باید گفت، ابتدا افق انتظار کاسه های کشتی شکل به استناد متون ادب فارسی بازسازی و از آنجا که در افق انتظار این ظرف سیر دریافت های مکرری دیده شد که موجب به وجود آمدن ظرفی دیگر به نام کشکول شده است، از مبحث زنجیره دریافت یاوس نیز بهره گرفت. نتیجه گیری : بازسازی افق انتظار کشتی به استناد متون ادبی نشان داد، زنجیره دریافت غنی از این ظرف وجود داشته است؛ به گونه ای که کشتی میگساری در سیر دریافت های متوالی، به استعاره ای از وسیله نجات از بحر غم، و بر اثر تکرار، تبدیل به نماد رهایی از غم شده، سپس با افزوده شدن زنجیر، به نماد فقر که موجب رهایی از متعلقات دنیا می باشد، تبدیل شده است؛ مستند این مدعا آنکه برخی کشکول ها با اشعار نشاندهنده زنجیره دریافت از یک ظرف میگساری تا نماد فقر، آذین شده اند. بنابراین می توان کشکول را، یکی از منحصر به فردترین و غنی ترین آثار ایران به لحاظ زنجیره دریافت محسوب کرد؛ و در گامی فراتر دستاوردهای روش شناختی این پژوهش از جمله بهره گیری از متون ادبی برای اطلاع از جایگاه زیبایی شناختی یک اثر هنری کاربردی، استفاده از بحث زنجیره دریافت مخاطب در روش بازسازی افق انتظار و همچنین بررسی سیر تطور یک استعاره تا نماد در بحث زنجیره دریافت، می تواند زمینه ساز پژوهش های دیگری در حوزه ادبیات، هنر و زبان شود.
مطالعه تطبیقی نقش اسفنکس در هنر هخامنشی و هنر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
53 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : اسفنکس از انواع نقوش جانوران ترکیبی است که انسان پیشین آن را با ذهن و تخیل خودش آفرید و در طی ادوار مختلف تاریخی، با مفاهیم و ظواهر متفاوت پرورش داد. این نقش در ایران هم نمود پیدا کرد و در دوران باستانی و اسلامی مورد استفاده قرار گرفت. با وجود کاربرد و اهمیت اسفنکس در دوره های تاریخی ایران، این نقش کمتر مورد بررسی و قیاس قرار گرفته و کماکان با نقاط مبهمی روبروست. لذا در این تحقیق به بررسی نقش اسفنکس به عنوان نقشی پرکاربرد در دو دوره تاریخی ایران، هخامنشیان در دوران باستانی و سلجوقیان در دوران اسلامی پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش، یافتن تفاوت ها و شباهت های مابین نقش اسفنکس در دو دوره هخامنشی و سلجوقی با رویکردی تطبیقی است. روش پژوهش : در راستای دستیابی به هدف، تصاویر اسفنکس ها در دوره هخامنشی و سلجوقی و مفاهیم مرتبط با آن، جستجو و با تکیه بر روش توصیفی به توصیف مشخصات هر یک در جداولی جداگانه پرداخته، مهم ترین ویژگی های ساختاری نقوش، مشخص شد و با رویکرد تحلیلی دلایل و منابع احتمالی کاربرد آنها مورد بحث و تحلیل قرار داده شده است. علاوه بر این، از منظر بصری آنها را مورد بررسی قرار داده و در انتها با یکدیگر تطبیق داده شدند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از این پژوهش نمایانگر وجوه اشتراک و افتراق نقش اسفنکس در این دو دوره است. به طور کلی می توان گفت در اغلب موارد، نقش اسفنکس در دو هنر هخامنشیان و سلجوقیان از لحاظ ویژگی های ساختاری متفاوتند ولی از لحاظ مفاهیم و نقش کاربردی آن با یکدیگر نقاط اشتراک زیادی دارند. در بررسی بصری نیز مشخص شد که هر دوی آنها از منظر ترکیب بندی، ریتم و نوع خط به یکدیگر شباهت دارند. این نقش در دوره هخامنشی نماد خورشید، قدرت شاهنشاهی، محافظ درخت زندگی و نگهبان کاخ بوده، در دو طرف درخت مقدس با مفهوم نیایش در ارتباط بوده و در دوره سلجوقی، نماد خورشید، برکت، وجوه عرفانی، صور فلکی، سحر و جادو، نگهبان قصر، محافظ درخت زندگی، و در دو طرف درخت زندگی با مفهوم نیایش مرتبط است.