فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۸۱ تا ۶٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
شهرت داستان لیلی و مجنون و مثل شدن آن ها در عشق و عاشقی، درواقع از دولت سر شاعران ایرانی حاصل آمده است. نقاشی ایرانی با شعر و ادب فارسی الفت دیرینه دارد و به مرورزمان با حکمت کهن ایرانی و عرفان اسلامی درآمیخته است. در هر اثر تجسمی، هنرمند نحوه نگرش خود را به موضوعی خاص به تصویر می کشد و مجموعه پیام های تصویری باعث ایجاد ارتباط بصری می شود. نقش لیلی همواره در طول تاریخ هنر و ادب ایران به عنوان یکی از اسطوره های زنانه مطرح بوده است. ازجمله در آثار کمال الدین بهزاد، میر خلیل نقاش، مظفر علی تربتی و قاسم علی، به عنوان مفهومی مهم، سیما و سرشت خاصی دارد. هدف این پژوهش تحلیل بصری نقش لیلی و همخوانی متن و تصویر این شخصیت در نگاره های کتب خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در دوره های تیموری و صفوی است. با تحلیل و بررسی نگاره های موجود در دوران مذکور به جایگاه لیلی در این کتب پرداخته شده و سپس با نگاهی تطبیقی به نقش لیلی و استخراج نقاط افتراق و اشتراک آن و همخوانی متن و تصویرسازی پرداخته شده و تلاش شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود که نخست ویژگی های تجسمی لیلی در خمسه نظامی و هفت اورنگ جامی در عصر تیموری و صفوی چیست؟ و همچنین انطباق متن و تصویر تا چه اندازه بوده است؟ در نگاره های عصر تیموری و صفوی لیلی زنی نجیب و افسونگر بارنگ پوستی روشن و دست های باریک و کشیده به تصویر کشیده شده که عمدتاً در مرکز توجه بوده ولی خودش به بیرون از تصویر نگاه می کرده است. در دوران مذکور با توجه به تعدد فرقه های عرفانی اغلب نقاشان برداشت شخصی خود را از متن به تصویر درآورده اند که درنتیجه در برخی موارد هنرمند تعهد کمی به متن توصیفی داشته است.
بررسی تطبیقی آرایه های معماری در حسینیه مدرسه ها و مدارس سنتی شیراز در دوره قاجاریه (نمونه موردی: حسینیه قوام، حسینیه مشیر، مدرسه مقیمیه، مدرسه نظامیه)
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
88 - 107
حوزههای تخصصی:
آرایه ها در معماری اسلامی علاوه بر زیبایی، مفاهیمی چون نظم و وحدت وجودی را القا می کنند که در قالب نقوش هندسی و انتزاعی مانند اسلیمی ها، رنگ های خالص و درخشان طلایی و خوش نویسی و کتیبه نگاری آیات قرآنی دیده می شود. آرایه های معماری در هنر اسلامی، یکی از اصلی ترین و مؤثرترین مؤلفه های وحدت بخش به شمار می رود. تزیین در معماری و هنر اسلامی به ویژه در مدارس، نقش ویژه ای را به خود اختصاص داده است. این مقاله سعی دارد با روش توصیفی تحلیلی و با مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی به صورت حضور در مکان و مشاهده مستقیم به بررسی تطبیقی تزیینات در حسینیه مدرسه و مدارس سنتی شیراز در دوره قاجاریه بپردازد. بدین منظور حسینیه مدرسه مشیر و قوام و مدرسه مقیمیه و نظامیه تحلیل شده است. اهمیت پرداختن به این موضوع از آنجا ناشی می شود که مدارس سنتی و حسینیه مدرسه ها به عنوان مکانی برای یادگیری علوم، در قیاس با دیگر بناها کمتر تجزیه وتحلیل شده اند. بنابراین بررسی و کنکاش در این حوزه می تواند داشته های فرهنگی این برهه تاریخی را معرفی کند و گامی به منظور پیشبرد پژوهش های بعدی در این زمینه بردارد و در روند حفظ این آثار و شناسایی و درک بناهای ازبین رفته مؤثر باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد تزیینات به کاررفته در حسینیه مدرسه های قاجاریه، بیشتر از ویژگی هایی مانند اهمیت جزء بر کل در نقوش منفرد، واردکردن عناصر طبیعی (پرندگان، حیوانات، گل ها) و چهره های انسانی، ازدحام بیش ازحد نقوش و عناصر، تنوع نقوش و عناصر و تنوع رنگی برخوردار است که این نوع ویژگی ها در تزیینات مدارس قاجاریه شیراز به ندرت دیده می شود
بررسی نمود زیبایی شناسی و روابط قدسی گره های هندسی در معماری کهن و اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
زیبایی ، ریشه در نهاد و روحیات وام گرفته شخص طراح از یگانه زیبای عالم دارد . هر هدفی بایک قاعده مندی و طی یک فرایند برنامه محور به دست می آید و در طی این فرایند ابزار های بکار میرود. در بحث زیبایی شناسی و معماری ، معماران ایرانی در طول چندین هزار ساله تاریخ هنری خود همواره با اتکای به خلاقیت و حس زیبایی شناسی برخاسته از فرهنگ ، شخصیت و محیط زیبای ایرانی توانسته اند ابزار های مختلفی ابداع و بهبود بخشند یکی از این ابزار های در معماری نقوش هندسی و گره چینی با استفاده از مصالح مختلف و متناسب با کاربری فضای خاص با اقلیم خاص می توان نام برده شود که همواره در طول تاریخ به صورت فرایند رو به رشد عمل کرده اند. این پژوهش با هدف آشنایی بیشتر نگارنده و خوانندگان محترم با هنر معماری سنتی ایرانی اسلامی و بازشناسی قواعد و حکمت های پنهان نقوش سنتی در هنر های اسلامی سعی کرده قدمی در خصوص معرفی و بازیابی دلایل و عناصر ماندگاری و اثرگذاری فضایی آثار معماری گذشته ایران باشد. در این پژوهش با توجه به نیاز بررسی متون تاریخی و مطالعات کتابخانه ی و دستیابی به مضامین تاریخی در زمینه روابط و نقوش هندسی در معماری سنتی ، روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ی و بررسی تطابقی نظرات پیشین مد نظر بوده و در ادامه با روش تجزیه تحلیل و استدلال منطقی در جمع بندی مطالب به یک نتیجه معلوم در خصوص نمود زیبایی شناسی و روابط قدسی گره های هندسی در معماری کهن و اسلامی ایران برسیم ،پس از تجزیه تحلیل و استدلال منطقی و در جمع بندی مطالب عنوان شده به جرات میتوان عنوان کرد از دلایل ماندگاری و عظمت معماری ایرانی اسلامی در طول چندین هزار سال در آگاهی به روز و سطح بالای معماران آن زمان نسبت به علوم مهندسی سازه و اقلیم در قیاس با دیگر ممالک بوده و در ادامه از مهمترین دلایل دیگر وجود حس زیبایی شناسی آنان که برخاسته از محیط فرهنگی و اقلیمی کاملا خاص کشور و رابطه عاشقانه خالق و مخلوق نهادینه در قلب وی میتواند عنوان شود.
حاشیه نویسی در معماری: رویکردی نظام مند در راستای تحرک بخشی و توسعه پایه های نظری، پژوهشی و انتقادی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
247-271
حوزههای تخصصی:
حاشیه به معنای کناره و شرحی است که بر متن می نویسند و برای توضیح مطالب مشکل یا مبهم، نقد یا رد اشکالات و در توصیف عمومی در راستای تعامل با متن صورت می گیرد. حاشیه نویسی به خصوص از دوران اسلامی رواج یافته و به صورت یکی از سنت های حوزه علوم اسلامی در راستای ترویج و پویایی علوم اسلامی به ویژه در دوره هایی که کمتر اندیشه تازه ای برای طرح وجود داشت تداوم یافته است. سؤال این تحقیق به این صورت است: آیا حاشیه نویسی می تواند به ساحت معماری انتقال یابد و در راستای تحرک بخشی به مباحث نظری به کار گرفته شود؟ بر این اساس هدف از این تحقیق سعی در بررسی ابعاد باززنده سازی این راهکار سنتی در دوره معاصر به صورت روشی دموکراتیک در بیان و ترویج نظریات و تأثیر آن در بسط مفاهیم علوم و به طور مشخص مباحث نظری معماری است . تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و تاریخی تفسیری، در چهار بخش اصلی مباحث خود را ارائه می دهد. نخست، طرح مسئله در زمینه لزوم تحرک بخشی مباحث نظری معماری صورت می گیرد. در بخش دوم، ضمن ارائه معانی لغوی و اصطلاحات مربوط به حاشیه، تاریخچه مختصری از حاشیه نویسی ارائه می شود. در بخش سوم، ابعاد و کاربرد حاشیه نویسی در مباحث نظری معماری طرح می شود. در بخش نهایی، تبیین مفاهیم و روش های کاربردی حاشیه نویسی در معماری پیشنهاد می شود و درباره روش های محتوایی و صوری حاشیه نویسی عناوینی ارائه می شود. از نتایج این پژوهش چارچوب پیشنهادی برای تفکر هدفمند و دستیابی به الگوهایی برای تقرب به تحقیق در معماری و کاوش فعال ادبیات موضوع است. این نتایج نشان می دهد که حاشیه نویسی به واسطه فرایندهای تحرک بخشی خود به پویا سازی جریان های فکری درون زا در معماری کمک می کند. این رویکرد با با بهره گیری از امکانات و رسانه های نوین، تأثیر بسزایی در زندگی دائمی متون معماری و زایش مداوم آن ها خواهد داشت.
نقش نقاشان زن، در احیا و حفظ سنت نگارگری در نقاشی معاصر ایران (در دهه 50 تا 80)
منبع:
پیکره دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
1 - 17
حوزههای تخصصی:
علیرغم گسترش همه جانبه مبانی هنرهای تجسمی مدرن، و انبوه سبک ها و تکنیک های مختلفی که به سرعت در دنیا منتشر می شوند، نگارگری ایرانی، چه به صورت بالفعل و چه به صورت بالقوه کارکردهای بصری و بیانی فراوانی یافته است. با حضور پر شمار زنان به عنوان نقاش در تاریخ هنر ایران در دوران معاصر، نقاشان زن ایرانی، علاوه بر کاربست روش ها و تکنیک های غربی، در به کارگیری برخی شگردهای تصویری این گنجینه بصری در نقاشی معاصر ایران، موفقیت هایی را کسب نموده اند. هدف این پژوهش، جمع آوری و معرفی این نقاشان معاصر و بررسی و تحلیل آثار آنان با در نظر گرفتن حضور نگارگری در آثارشان است. سؤال این است که زنان نقاش ایرانی در زمینه احیای نگارگری در نقاشی معاصر ایرانی، چه نقشی را ایفا نموده اند و چگونه و از کدام ویژگی های نگارگری برای بیان شیوه های نو در نقاشی معاصر، بهره گرفته اند؟ این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنتی و آرشیوی، به نتایجی دست یافت که در آن مشخص گردید، نقاشان زن ایرانی با استفاده از تلفیق نقوش گیاهی و جانوری و حروف الفبای فارسی، همچنین با استفاده از نقش اسب در شیوه های متنوع، یا تغییر مصالح، ایجاد نمودهای بصری جدید از طریق تحلیل سطوح نگارگری، تحول در کارکرد سطوح معماری و همچنین با بهره گیری از مبانی تجسمی غربی، موفقیت هایی را در جهت غنای نقاشی معاصر با استفاده از عناصر سنت نگارگری به دست آورده اند.
تأثیر آیین تعزیه بر معماری بومی تکایای مازندران- طایفه اسک آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
258 - 295
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و آیین مردم مازندران از پرستش عناصر طبیعت، ادیان یکتا پرستی تا ورود اسلام به ایران و پذیرفتن شیعه دوازده امامی تحول داشته است.مراسم یادبود شهادت اسوه ی آزادگی،امام سوم شیعیان،در قالب تعزیه به عنوان شکلی از نمایش آیینی در فضاهای جمعی برای عرض ارادت به ساحت اهل بیت پیامبر(ص) برگزار می شد.تعزیه روند دگرگونی را پیمود و به تدریج این ضرورت احساس شد که نمایش به جای فضای باز موقت در فضای بسته اجرا شود.این روند تکاملی با گرایش درون گرایی منجر به تغییر کالبدی نمایش تعزیه در مرکز و جایگاه تماشاگران در پیرامون به صورت دایره ای حلقه وار گردیده و در تکایای معاصر این تغییر عملکردی به شکل زینبیه،فضایی برای زنان و ابوالفضلی،جایگاهی برای مردان،در سویی دیگر طراحی شده است.در پژوهش حاضر تکایای تاریخی هم براساس تقسیمات اقلیمی و همچنین فضاهای عملکردی،طبقه بندی شده،سپس با بررسی عناصر نمادگرای تعزیه و براساس اصول معماری ایرانی تحلیل شده است.این پژوهش از نوع کیفی با روش تاریخی-تفسیری انجام شده و به صورت اسنادی و میدانی به جمع آوری اطلاعات پرداخته و در تحلیل داده ها از روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی بهره برده است.نتایج،گویای آن است که،عوامل فرهنگی تأثیر بیشتری از شاخصه های اقلیمی در مشخص کردن فرم،نمادها و فضای عملکردی نمایش آیینی داشته است. فرم بومیتکایا از یک سویه برون گرای همساز با اقلیم به فضای دوسویه برون گرا - درون گرای هماهنگ با فرهنگ تکامل یافته است.عملکرد فضاها از یک سویه به دوسویه متناسب با جنسیت مخاطب به عنوان یک عامل فرهنگی تبدیل شده است.فضای یک سویه برون گرا تحت تأثیر صحنه گرد مرکزی تعزیه به حیاط مرکزی و درون گرایی معماری ایرانی تغییر کرده است.
بررسی تأثیر ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی پساسانحه بر زندگی زنان سرپرست خانوار از دیدگاه نظریه ناهماهنگی شناختی، مورد مطالعاتی مجتمع نرگس، پس از زلزله 1382 بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخداد سوانح، بر عملکرد اجتماعی-روانی جوامع تاثیر گذاشته و موجب ناهماهنگی های شناختی در ابعاد مختلف می شوند. به سبب تاثیر راهبردهای مواجهه با این پیامدها و سنجش عملکرد مسکن حمایتی بر بازتوانی بازماندگان سانحه، پژوهش به بررسی نقش ویژگی های کالبدی- محیطی مسکن حمایتی زنان سرپرست خانوار، ارائه شده توسط بنیادی خیریه، در فرایند کاهش ناهماهنگی ها و تجارب تروماتیک پس از زلزله 1382 بم، پرداخته است. پژوهش اکتشافی و از رویکردهای پژوهش-روایت و مردم نگاری با تکینک مشاهده مشارکتی با 8 خانواده بین سالهای 2016 تا 2018، با هدف بررسی تجارب بی خانمانی از زلزله تا اقامت در مجتمع؛ معانی و ادراکات؛ حوادث قابل توجه و رفتار فضایی-مکانی استفاده شد. انتخاب نمونه به صورت داوطلبانه و داده ها به روش تحلیل محتوا طبقه بندی و سازماندهی شدند. بر اساس یافته ها، تجربه مصائب و مشکلات پیش از اسکان در مسکن حمایتی سبب الزام انطباق، دلبستگی مکانی و انگیزه های استمرار سکونت شده-اند. ویژگی های کالبدی- محیطی پاسخگو و سازگار با انگیزه ها، حمایت مالی و معنوی؛ توجه به حریم و قلمرو؛ احیای سبک زندگی در خانواده گسترده؛ همسانی ظاهری(عدالت)؛ اطمینان؛ امنیت؛ نور و منظر مطلوب مسکن؛ تجهیزات و تسهیلات رفاهی؛ بهبود کیفیت زندگی؛ تعامل با محیط سبز؛ آشناییت و انس با عناصر معماری؛ سازگاری بومی و آسایش اقلیمی بوده اند.
گونه شناسی نظام مدیریت شهری در ایران، روند تحولات و چشم انداز اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یکصد سال از شکل گیری و استقرار نظام مدرن مدیریت محلی/ شهری در ایران می گذرد. در طول این مدت، نظام مدیریت شهری تحولات مهمی را از نظر رهبری سیاسی و اجرایی در سطح محلی از سر گذرانده است. هدف این مقاله، بررسی گونه شناختی نظام مدیریت شهری در ایران و تغییرات آن با رویکرد نهادگرایی تاریخی و کنشگرمدار است. مطابق با این رویکرد، سه دوره اصلی در تاسیس و تحول نظام مدیریت محلی در ایران قابل تشخیص است. در هر یک از این دوره ها اشکال مختلفی از توزیع قدرت میان سطوح مرکزی و محلی حکومت از یک سو و همچنین روابط میان ارکان قانون گذاری و اجرایی مشاهده می شود. تحلیل روابط میان کنشگران اصلی قدرت در سطوح مرکزی و محلی نشان دهنده ویژگی های عمومی نظام مدیریت محلی در هر دوره است. نتایج بررسی نشان می دهد نظام مدیریت شهری در ایران از منظر گونه شناسی نهادگرایانه به مدل صلاحیت دوتایی، مدل تقلیل یافته وظایف یکدست و مدل اختلاط گرا شبیه است. همچنین تحلیل ساختار و روابط قدرت حاکی از ثبات نسبی در روابط افقی و نوسان فراوان در روابط عمودی قدرت، مداخله گسترده دولت مرکزی در امور محلی و فقدان عزم سیاسی در تمرکززدایی قدرت در اداره امور محلی است.
پیشینه ی همنوازی و چگونگی همنشینی سازها در تاریخ موسیقی ایران (دوره ی اسلامی تا پیش از عصر قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، مطالعه ی چگونگی همنوازی در تاریخ موسیقی ایرانِ دوره ی اسلامی است که تعداد و همچنین چگونگی همنشینی سازها را مورد بررسی قرار می دهد. فقدان مبحث همنوازی در رسالات موسیقی، در میان مباحث متنوع نظریه پردازانِ قدیم نکته ای قابل تأمل است که می توان به کم اهمیت بودن مقوله ی همنوازی و برتری تکنوازی در تاریخ موسیقی ایران پی برد. از معدود مواردی که به همنوازی پرداخته شده، کتاب موسیقی کبیر فارابی است که در آن صرفاً مبحث دونوازی بررسی شده و تمرکز اصلی فارابی از تشریح دونوازی ها، تبیین ساختار نغمگی سازها بوده است. با بررسی نگاره ها نیز، به اهمیت تکنوازی در تاریخ موسیقی ایران پی می بریم. در میان تصاویر، بیشترین فراوانی پس از تکنوازی، مربوط به دونوازی است. در دونوازی ها، همنشینی دو نوع ساز زخمه ای و کششی، فراوان ترین ترکیب را تشکیل می دهد و کمترین فراوانی مربوط به ترکیب دو ساز کششی است. در سه نوازی ها، همنشینی دو ساز زخمه ای و یک ساز کششی فراوان ترین ترکیب هستند. تعداد سازهای ملودیک در تصاویرِ همنوازی ها از پنج ساز فراتر نمی رود. از یافته های تحقیق حاضر می توان دریافت قدما علاوه بر ساختار نغمگی، به تعادل سازهای زخمه ای و کششی در همنوازی ها نیز می اندیشیدند. روش تحقیق در مقاله ی حاضر، تحلیلی توصیفی و گردآوری اطلاعات، با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای است.
واکاوی لایه های معنایی در نگاره های فالنامه نسخه طهماسبی با رویکرد آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
51 - 64
حوزههای تخصصی:
فالنامه های مصور دوره صفوی از چند جنبه دارای اهمیت فراوانی هستند. با توجه به این که فالنامه از نخستین نسخ موجود مکتب قزوین به شمار می رود، نگاره های آن از جنبه ی سبک شناختی دارای ارزش مطالعاتی بسیاری است. اهمیت دیگر آن به ارتباط بینامتنی نگاره ها با متون چندگانه ی عصر خویش که شکل دهنده ی مضامینی مختلف در یک راستای مشخص است، بازمی گردد و دیگر این که هنر نگارگری برخلاف کارکرد معمولش در سنت کتاب آرایی و تصویرسازی متون ادبی، این بار در کارکردی متفاوت ظاهرشده است. بدین ترتیب نگاره های فالنامه به لحاظ معنامندی، از ساختاری چندلایه تشکیل شده اند. مسئله این است که چه لایه های معنایی آشکار و پنهانی در نگاره های فالنامه های عصر صفوی حضور دارند؟ در این مقاله تلاش شده است تا با روش توصیفی-تحلیلی، نگاره های فالنامه نسخه طهماسبی (پراکنده) طبق الگوی آیکونولوژی، خوانش و در مراحل سه گانه ی آن مورد تحلیل قرار بگیرد. نتیجه این پژوهش نشان داد که وجود مضامین دینی و قرآنی و همچنین فراوانی این مضامین نسبت به دیگر مضامین در نگاره های فالنامه طهماسبی (پراکنده) در جهت ایجاد این تلقی بوده که فالنامه کتابی منطبق بر سنت استخاره و در نتیجه از نظر شرع بدون اشکال است و در کنار آن نیز دیگر باورها از طریق مضامین غیردینی نگاره ها فرصت حیات یافته اند.
شناسایی و اولویت بندی مولفه های آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرات محیطی با رویکرد پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷
94 - 109
حوزههای تخصصی:
بشر همواره در زندگی و ساخت و سازهای خود با تهدید مواجه بوده است و در طول تاریخ، انواع حوادث را تجربه کرده است. عصر حاضر عصر آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرات محیطی است، زیرا همزمان با پیچیده شدن حیات شهری، شهرها در ابعاد مختلف با مخاطرات طبیعی و بحران تکنولوژیک از یک سو، و بحران های اجتماعی – امنیتی از دیگر سو مواجهندوضعیت بد استقرار عناصر کالبدی و کاربری های نامناسب زمین های شهری، شبکه ی ارتباطی ناکارآمد شهر، بافت شهری فشرده، تراکم های شهری بالا، وضعیت بد استقرار تاسیسات زیربنایی شهر و کمبود و توزیع نامناسب فضاهای باز شهری و مواردی از این قبیل نقش اساسی در افزایش میزان آسیب های ارده به شهرها در برابر مخاطرات طبیعی دارند.. پدافند غیرعامل یکی از مهم ترین مفاهیم مطرح شده در حوزه کلی مدیریت بحران شهری برای تامین امنیت شهرها و پایه ریزی رفاه شهرو ندی در تمام مناطق شهری می باشد.. روش تحقیق در این مقاله از نوع پیمایشی-توصیفی و از ابزار پرسشنامه با میزان آلفای کرونباخ 2/81 درصد، برای جمع آوری اطلاعات استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت شهری شهر ایلام در سازمانهای مرتبط تشکیل می دهد که به دلیل مشخص نبودن حجم جامعه، به روش نمونه گیری تصادفی، پرسشنامه تحقیق در بین کارشناسان توزیع و در نهایت اطلاعات 85 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. از روش های آمار توصیفی برای توصیف متغیرهای جمعیت شناختی و به منظور تحلیل فرضیه ای تحقیق از آزمون T یکطرفه و از آزمون فریدمن برای رتبه بندی عوامل در نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد مهمترین شاخص مخاطرات محیطی از نظر کارشناسان شاخص های سازمانی و مدیریتی با میانگین رتبه 23/15 و آخرین اولویت شاخص ساختار شبکه های ارتباطی با میانگین رتبه 18/5 بود. بر اساس نتایج تحقیق می توان ادعا کرد که از نظر کارشناسان، شهر ایلام در زمینه های مختلف مخاطرات محیطی می تواند آسیب پذیر باشد، تنها دو مورد از شاخص های مخاطرات محیطی با اختلاف ناچیزی از نظر کارشناسان رد شد یکی فرسودگی و دفاع پذیری بافت شهر و دیگری زیرساخت های تامین آب در سطح شهر می باشد.
مطالعه یخچال های نایین به همراه تحلیلی از نگاه مؤلّفه های معماری بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۸ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶۶
۱۰۸-۹۵
حوزههای تخصصی:
همان گونه که آب انبارجهت انباشت و ذخیره آب آشامیدنی مورد استفاده قرار می گرفت یخچال نیز مخزنی جهت نگهداری و حفظ یخ بوده است. یخ در زمستان و در طی ماه های سرد سال تهیه شده و در طی فصول گرم، یخ ذخیره شده تا شروع زمستان سال بعد مورد استفاده قرار می گرفت. در مناطقی که اقلیم آن باعث می شده که برف و یخ زمستانی در ارتفاعا ت پایدار بماند برای استفاده در فصول گرم از این ذخایر استفاد می شد و بنای خاصی برای تولید و ذخیره یخ وجود نداشت. اما در مناطق گرم و خشک ایران مانند شهرستان نایین که دارای تابستان های نسبتاً طولانی و درجه حرارت بالای هوا در تابستان هستند با استفاده از فنون معماری ایرانی سازه ای به نام یخچال برای تولید، ذخیره و نگهداری یخ ساخته شده است. این بناها با ساختار کالبدی و ویژگی های معماری که داشتند یخ را از فصل زمستان تا آخر فصل تابستان به خوبی نگهداری می کردند . بررسی ها نشان می دهد با وجود نقش و ویژگی های یخچال های نایین، تاکنون مطالعه کاملی در مورد آن ها صورت نگرفته است. اما امروزه عللی که باعث پدید آمدن این بناها در نایین شده است به تنهایی، خود ضامن حفظ و نگهداری این آثار نمی باشد بلکه شرایط معمول زندگی امروزین با مقتضیات بهره برداری معمول از این گونه آثار سازگار نیست و در حال حاضر به دلیل مسایل بهداشتی و دستیابی به روش های صنعتی و بهداشتی تولید یخ مانند پدیدار شدن یخچال های مکانیکی خانگی، به فضاهایی فاقد کاربری و متروکه تبدیل شده اند. پژوهش حاضر از روش توصیفی-تحلیلی و ارزیابانه مبتنی بر مطالعات میدانی و کتابخانه ای استفاده می کند. براساس پیمایش میدانی مشخص شد در محدوده شهرستان نایین واقع در اقلیم گرم و خشک منطقه مرکزی ایران سه یخچال در شهر نایین، شهر بافران و محمدیه وجود دارد. حوضچه های یخ بند، دیوار سایه انداز و مخزن گنبد دار ذخیره و نگهداری یخ از فضاهای کالبدی مرتبط با یخچال ها محسوب می شوند.این بناها به عنوان یکی از راهکار های معماری بومی برای مقابله با اقلیم گرم و خشک نایین در انطباق کامل با شرایط محیطی بوده و دارای منافع اقتصادی نیز می باشند.
طلا در آرایه های تزیینی قرآن قاجاری (شناسایی رنگ طلایی در 5 نسخه خطی موزه ملی قرآن کریم)
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲)
36 - 47
حوزههای تخصصی:
منابع مختلفی در موضوع آرایه های تزیینی و رنگ های استفاده شده در تزیینات نسخ خطی وجود دارد که می توانند مرجع خوبی برای شناخت این گونه تزیینات باشد. اما ضروری است مطالعات دقیق تری برای شناسایی رنگ های به کاررفته انجام پذیرد، تا شناخت ما نسبت به آثار، شناختی دقیق و علمی باشد. ازجمله این موارد کاربرد رنگ طلایی در آرایه های تزیینی نسخ خطی است که در این پژوهش به شناسایی آنها در نسخ تاریخ دار پرداخته شده است. با توجه به اینکه نسخه شناسان در فهرست نویسی ها یا شناسنامه های اموالی، رنگ طلایی نسخ خطی را زر (طلا) اعلام می کنند و از طرفی در دوران اسلامی کاربرد طلا در آثار و اشیا محدودیت دارد، این پرسش مطرح می شود که آیا کاربرد طلا در قرآن ها نیز محدودیت داشته یا از آلیاژهایی که تلألؤ طلایی دارند استفاده می شده است. بر همین اساس در این پژوهش به بررسی رنگ طلایی قرآن های خطی قاجاری پرداخته می شود تا مشخص شود در تزیینات قرآن ها از طلا یا از آلیاژهای آن استفاده شده است. در تحقیق حاضر 5 نمونه رنگ طلایی به کاررفته در 5 نسخه خطی مربوط به دوره قاجار شناسایی شد. این آثار مذهّب و مرصّع به دلیل نفیس بودن در فهرست آثار ملی ثبت شده است و در حال حاضر در موزه ملی قرآن نگهداری می شوند. این بررسی با میکروسکوپ پلاریزان (PLM) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مجهز به آنالیزگر (EDS) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد طلا به عنوان رنگ دانه در تزیینات رنگ طلایی به کار رفته است.
بررسی کاروانسراهای ایران و بناهای وابسته به آن
حوزههای تخصصی:
از جالبترین مباحثی که در تاریخ معماری ایران، شایان مطالعه و رسیدگی است، چگونگی اساس و احداث کاروانسراها و رباطها در ایران می باشد. در ایران زمین از گذشته بسیار دور، آثار و مظاهری از این گونه پناهگاهها و استراحتگاههای بین راهی دیده می شوند که بسیاری از آنها را می توان از نظر شیوه ساختمانی از شاهکارهای معماری و هنری عصر خود به حساب آورد. احداث کاروانسراها در ایران سابقه بس قدیمی داشته، طبق منابع تاریخی این کشور در احداث کاروانسراها و همچنین سیستم ارتباط مبتکر و پیشقدم بوده است. به طور کلی تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف به وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و... بستگی داشته، شکل یابی و توسعه آن با موارد یاد شده در ارتباط بوده است. این ابنیه، از عصر هخامنشیان بصورت ایستگاه های دولتی و با نام چاپارخانه، برای تعویض چاپارهای سواری، به منظور تأمین ارتباطات سریع، برپا شده بود. در دوران اسلامی ایجاد این گونه بناها با ویژگیهای گوناگون شهرها و روستاها– در جاده های حاشیه کویر و معابر کوهستانی- با نامهای مختلف چون رباط و کاروانسرا رو به توسعه و گسترش نهاد. عملکردهای گوناگون کاروانسراها در گذشته باعث گردیده نامهای متفاوتی برای این گونه بناها در فرهنگ لغات جای گیرد: کاربات، رباط، ساباط و خان در واقع عملکرد و وظایف مشابهی مانند کاروانسراها داشتند، ولی از جهت ویژگی معماری متفاوت بودند. تنوع طرحها و نقشههای کاروانسراهای ایران ایجاب می کند که این کاروانسراها به گروه های مختلف کاروانسرای مناطق کوهستانی، کاروانسراهای کرانه خلیج فارس، کاروانسراهای حاشیه دریای خزر و کاروانسراهای حیاط دار بخش مرکزی تقسیم شوند و خصوصیات و ویژگیهای هر گروه جداگانه مورد بررسی قرار گیرد. این بررسی نشان می دهد کاروانسراهای کوهستانی از هر طرف بسته و پوشیده بوده است. کاروانسراهای کرانه خلیج فارس به علت اوضاع اقلیمی عموماً فاقد حیاط مرکزی بوده و همه اتاق ها به خارج بنا راه داشته اند. مهم ترین، بهترین و زیباترین کاروانسراهای ایران کاروانسراهای حیاطدار مناطق مرکزی ایران می باشد. ساخت کاروانسراهای حاشیه دریای خزر به پیروی از سبک معماری کلی کاروانسرا در مناطق گرم و خشک و به صورت بنایی با حیاط مرکزی انجام می شد.
سنجش جزایر حرارتی در بافت مرزی و میانه کلانشهر شیراز با رویکرد تاب آوری اقلیمی و استفاده از نرم افزار دیتالاگر
حوزههای تخصصی:
شهرها مدام در حال تغییر و تحولاند. تغییراتی که از درون و یا بیرون حادث میشوند؛ براساس این تغییرات که میتواند مربوط به الگوهاای ضااایی، تیکیات، تغییار جمعیتی، بحرانهای اقتصادی، سیاسی وغیره باشد، ممکن است یت شهر توسعه یابد، اضول کند، و یا حتی ممکن است شکل و یا عملکرد آن تغییر یاباد، باه نوناه ای که از هم ضرو پاشد و یا برعکس در برابر این تغییرات مقاومت کنند. شهرهای تابآور به خوبی در برابرمشکلات به وجود آمده مقاومت کرده و به بهترین و موجهتارین شکل موجود به حل آن میپردازند تا اضراد ساکن در شهر و سیستمهای شهری کمترین خسارت را متحمل شوند. از طرف دیگر در ساال هاای اخیار موعاوق اقلایم و تغییرات نامناسب زیستمحیطی آن از جمله مسائلی است که متخصصان و پژوهشگران زیادی را به سمت خود جلب نموده است؛ زیرا حیات انسانها در زماین کااملا وابسته به اقلیم آن است. اما انسان خود موجب ناهمگونی اقلیمی شده و هم اکنون نیز از برخی آثار مخرب آن راه نریزی نادارد. یکای از ایان نااهمگونی هاا تشاکیل جزایرحرارتی شهری است که میتواند آسیب زیادی را برجامعه وارد نماید. دراین پژوهش ساختارنرا پس ازمطالعات اسنادی و کتابخانهای، به منظورسنجش تااب آوری شهری دو نمونه در باضت تاریخی و میانی شیراز با کاربری مسکونی انتخاب نردیده که با مشخص شدن ایساتگاه هاایی باه ضاهاله تقری اا 02 متار از هام در دو باضات منتخب، بصورت همزمان و با استیاده از دستگاه دیتالانر، دمای هوا در زمستان و بعد از غروب آضتاب اندازهنیری شد تا با توجه به متغیرهای جمعیتی، آلودنی هاوا و مورضولوژی باضت، جزایرحرارتی جوی تشخیص داده شود. نتایج حاکی از بالاتر بودن دمای هوا در باضت میانی و درنتیجه وجود جزایر حرارتی در آن است.
انطباق پذیری مجتمع مسکونی با سامانه سرمایشی ایستا، تراس چهار طرفه، در اقلیم Cs؛ بندر انزلی
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش مصرف انرژی در فضای داخلی ساختمان جهت رسیدن به آسایش حرارتی ساختمان به چالشی برای طراحان تبدیل شده که موجب طراحی ساختمان هایی متکی به خود گردیده است. سامانه ایستا یکی از کارآمدترین روش های تأمین آسایش حرارتی در ساختمان بدون نیاز به سوخت فسیلی است. در ابنیه سنتی گیلان راهکارهای مختلفی جهت مقابله با عوامل جوی صورت گرفته است که امروزه بسیاری از این عناصر کارکرد خود را از دست داده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تراس ها به عنوان یکی از المان های ابنیه سنتی گیلان که تأثیر زیادی در کاهش دما فضای داخلی دارد، می باشد به گونه ای که تراس ها در واحدهای امروزی ایجاد گردد. عملکرد خرد اقلیمی این تراس ها موجب کاهش میزان مصرف انرژی در فضا داخلی خانه های مسکونی گردد. روش تحقیق در این مقاله، در ابتدا مطالعات کتابخانه ای بوده که به بررسی شرایط اقلیمی و محاسبات اقلیمی اولیه پرداختیم و سپس به شبیهسازی نرم افزاری در نرم افزار اکودیزاینر انجام شد و تأثیر ارتفاع بر قرارگیری تراس به میزان کاهش انرژی فضا داخل پرداختیم که نتایج حاصل نشان می دهد، علاوه بر اینکه دما را در فصول گرم 1 الی 3 درجه خنک تر و در فصول سرد 1 الی 5/1 درجه گرم تر می نماید، وجود تراس در طبقات بالاتر در میزان تأثیر بر حرارت داخل نیز تأثیرگذار است.
سیر تحول حرم حضرت معصومه(س) با تأکید بر سلسله مراتب ورود (تشرف) از دوره صفوی تا دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۶
81-104
حوزههای تخصصی:
فضاهای ورودی در اماکن مقدس که زائر به شوق زیارت و به منظور برطرف شدن حاجات خود وارد آنجا می شود، دارای کیفیت هایی مبتنی بر آداب زیارت هستند که به آن ها سلسله مراتب تشرف گفته می شود. پژوهش های متعددی درباره ضرورت وجود و کیفیت سلسله ای از فضاهای متوالی درباره ورودی اماکن مقدس ایران به انجام رسیده، اما نسبت به تأثیر این سلسله مراتب در ادراک مخاطب (زائر یا سیاح) پژوهش های اندکی صورت گرفته است. بررسی های این پژوهش نشان می دهد حرم حضرت معصومه(س) در دوره صفوی و قاجار دارای سلسله مراتب تشرف بوده است که در طول این دوران در حال تغییر مداوم بوده و نسبت به زمان حاضر نیز متفاوت بوده است. مقاله به دنبال پاسخ این پرسش است که وجود سلسله ای از فضاهای ورودی چه تأثیری بر ادراک مخاطبان حرم حضرت معصومه(س) می گذارد. برای ایجاد تصویری مناسب از تشرف به حرم در دوره صفوی و قاجار می بایست با روش تحقیق توصیفی به واکاوی منابع و اسناد کتابخانه ای پرداخت. مهم ترین منابعی که می تواند تصویر گذشته حرم حضرت معصومه(س) را بازسازی کند منابع تصویری (نقشه، گراور و عکس) و منابع مکتوب تاریخ شهر قم، به خصوص سفرنامه های زوار، تجّار و سیّاحانی است که قصد شهر قم را داشته و یا از آن عبور کرده اند. از آنجایی که این پژوهش در جست وجوی تأثیرات ادراکی سلسله فضاهای ورودی اماکن مقدس است، متن سفرنامه ها که بیان ادراک و احساس خاص نگارندگان آن ها هنگام ورود به حرم است، مهم ترین منبع پژوهش هستند. حاصل بررسی منابع تصویری و متون سفرنامه ها، تصویر مشخصی از سلسله مراتب تشرف به حرم، همچنین سیر تحولات آن از دوره صفوی تا انتهای قاجار را نشان می دهد. در این نوشتار سلسله مراتب تشرف به حرم حضرت معصومه(س) با ذکر جزئیات فضاهای متوالی و تأثیرات آن بر ادراک مخاطبان برای نخستین بار معرفی می شود.
مطالعه تطبیقی آرای ابوالوفا بوزجانی با ساختار هندسی صفحه آرایی قباله های ازدواج در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قباله های ازدواج، جزء اسناد خطی هستند که از زمان قاجار به دو صورت طوماری و دفترچه ای، موجود بوده؛ اسنادی که جدا از ارزش تاریخی و هنری، حاوی اطلاعات گران بهایی در زمینه سلیقه تصویری دوران قاجار و اصول حاکم بر نگارش و آرایش نوشته ها و زیبایی نسخ خطی در این دوران هستند. انواع اسناد طوماری و دفترچه ای هر کدام، دارای نظامی منحصر به خویش بوده که مطالعات این مقاله بر روی قباله های ازدواج، از نوع طوماری هستند. آرایش این اسناد، از صفحه آرایی قرآن ها و کتب دوران قاجار، الهام گرفته است. قواعد موجود در تنظیم قباله ها در تمام نمونه های بررسی شده، ثابت نبوده اند و جز در مواردی کلی، هر کدام، از آرایشی منحصر به خود برخوردار است. جدول کشی و تعیین حدود نوشتار در اکثر موارد، مشابه است، اما تغییراتی در تزئینات سرلوح دیده می شوند که در هر قباله برای آن طراحی شده است. مربع سرلوح در بیشتر موارد، با نقوشی نظیر؛ گل و مرغ و شمسه، تزئین می شود. تلاش نگارندگان در پژوهش حاضر، پاسخ به این پرسش ها است؛ نظام هندسی حاکم بر قباله های ازدواج در دوره قاجار، چگونه است؟ هندسه ابوالوفا بوزجانی دانشمند قرن چهارم ه.ق.، در آرایش نسخه ها چه تأثیراتی داشته است؟ در انتهای این پژوهش مشخص شده که قواعد هندسه بوزجانی در جدول کشی و تزئین مربع سرلوح، در قباله های این دوران رعایت می شده اند. تعیین حدود حواشی به این ترتیب است؛ اندازه سطوح جداول، مضربی از کل بوده، حاشیه سمت راست همیشه بزرگ تر از حاشیه سمت چپ است. به احتمال قوی، این تقسیم بندی، جهت تعیین محل امضای شهود انجام گرفته است. در پژوهش حاضر، سه عقدنامه قاجار، به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرند. در این اسناد، نه مسئله بوزجانی شامل؛ ترسیم هشت ضلعی در مربع، ترسیم مربع در مربع با یک دوم مساحت، تقسیم خطوط به قطعات مساوی، ترسیم مربع، ترسیم خط موازی، نقش اسپیرال، دو نیم کردن پاره خط، رسم زاویه قائمه و گره چهارلنگه، مورد مطالعه قرار می گیرند.
واکاوی اصول بازآفرینی شهری فرهنگ- مبنا با رویکرد ارتقای رقابت پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم فروردین ۱۳۹۸ شماره ۷۰
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:امروزه بسیاری از شهرها دچار رکود حیات اجتماعی- اقتصادی هستند که منجر به کاهش جذابیت آنها شده است. در این راستا، بهره گیری از فرهنگ در قالب فرایند بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راه حلی نوین، مورد توجه مدیران شهری قرار گرفته است و این ادعا وجود دارد که این فرایند قادر است تا ضمن حل مشکلات موجود، شهرها را برای ورود به عرصه های رقابتی آماده سازد. از این رو شناسایی مفهوم بازآفرینی فرهنگ- مبنا، مؤلفه ها و اصول تأثیرگذار آن بر رقابت پذیری شهری حائز اهمیت است. هدف:این پژوهش سعی دارد تا با بررسی مفاهیم، اندیشه های نظری و داده های به دست آمده، اصول دخیل در موفقیت فرایند بازآفرینی فرهنگ- مبنا در راستای رقابت پذیری را استخراج کرده و تحلیل کند. روش تحقیق:روش تحقیق بر حسب هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها از نوع توصیفی- تحلیلی است. در بخش توصیفی از نوع مطالعات زمینه یابی و در بخش تحلیلی، از نوع مطالعات اکتشافی- کتابخانه ای است. این پژوهش همچنین از نوع کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، مصاحبه به عنوان ابزار گردآوری داده ها و روش نمونه گیری هدفمند انجام شده است. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که بازآفرینی فرهنگ- مبنا با بهره گیری از فرهنگ به عنوان موتور محرکه توسعه، سعی دارد تا از طریق چهار مؤلفه صنایع خلاق و فرهنگی، آفرینش مکان و خلق محلات فرهنگی، گردشگری فرهنگی و رویدادمداری و برندسازی شهری، شهرها را برای حضور در عرصه های رقابت پذیری آماده کرده و مزیت رقابتی آنها را در مقایسه با شهرهای رقیب ارتقا بخشد. بر اساس یافته ها، این امر از طریق پایبندی به اصول هفتگانه از جمله سرمایه محوری و زایندگی فرهنگ، شکوفایی صنایع خلاق و فرهنگی، شبکه سازی و خلق جاذبه های شهری، پایداری فرآیند بازآفرینی فرهنگ- مبنا، تبلیغات و روابط بین الملل، برندسازی رقابتی مبتنی بر فرهنگ و آفرینش مکان های رقابتی و سودآور ممکن می شود.
ریشه های ادبی، محتوایی و زیباشناختی رنگ آسمان روز و شب در نگاره های سلطان محمد نقاش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگری قدیم ایران، بخصوص تا ابتدای سده یازدهم هجری، نوعی تصویرسازی نسخ معتبر شعر و ادب فارسی بود. ارتباط محکم میان نگارگری و ادب فارسی موجب شکل گیری این پیش فرض شد که نگارگری به تأسی از تمثیلات ادب فارسی، آسمان روز را به رنگ های طلایی یا زرد یاقوتی و آسمان شب را به رنگ لاجوردی ترسیم کرده است. با این پیش فرض، بررسی نمودهای رنگی آسمان در نگارگری ایرانی و ریشه های ادبی، محتوایی و زیباشناختی آن، هدف پژوهش حاضر قرار گرفت، اما به دلیل گستردگی کمّی آثار نگارگری ایرانی، پژوهش به شناخت این وجوه در آثار یکی از مهم ترین نگارگران تاریخ نگارگری ایرانی، یعنی سلطان محمد نقاش متمرکز گردید. از میان آثار منسوب به این هنرمند، تعداد هفده اثر متعلق به او تشخیص داده شده و همه این هفده اثر به عنوان نمونه های موردبررسی انتخاب گردید. با بررسی وضعیت رنگ آسمان در این نگاره ها و تطبیق رنگ ها با روایت داستان ها درباره روز یا شب بودن زمان وقوع اتفاقات، دورنگ طلایی و لاجوردی، رنگ های مورداستفاده برای آسمان های روز و شب تشخیص داده شد. همچنین در بیشتر نگاره ها، تبعیت کامل نگارگر از روایت متن یا تبعیت نگارگر از روح حاکم بر متن در تعیین روز یا شب بودن زمان وقوع داستان نگاره ها، امری ملموس تشخیص داده شد؛ اما در مواردی معدود، نگارگر کم توجه یا بی توجه به متن ادبی و متکی به تشخیص هنری یا زیباشناسی خود، مسیری متفاوت با این قواعد را پیموده است؛ مسیری که به دلیل عدم آگاهی ما از فضاهای منجر به خلق نگاره ها، در هاله ای از یک ابهام تاریخی باقی مانده است. به این ترتیب، پژوهش حاضر از طریق یک تحقیق توصیفی و تحلیلی و با یک رویکرد کمّی و کیفی به آثار سلطان محمد، ریشه های تعیین رنگ های طلایی و لاجوردی برای آسمان نگاره ها را در شعر و ادب فارسی تشخیص داد و معیارهای زیباشناسی این انتسابات را در تبعیت حداکثری از توصیفات متون ادبی و تبعیت حداقلی از ذوق شخصی نگارگر تشخیص داد.