فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۶۸۱ تا ۶٬۷۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختمان های بلندمرتبه امروزه از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند، چرا که مسائلی در خصوص فراهم آوردن شرایط آسایش زندگی فردی و جمعی کاربران و ساکنان آن مطرح است، اهمیت این مساله زمانی مطرح می شود که با تدقیق در سیر تحول ساخت و ساز پس از انقلاب صنعتی به دلیل ظهور تکنولوژی و نیز محدودیت های توسعه افقی ساختمان ها توجه به بلندمرتبه سازی در صدر امور قرار می گیرد، شرایط آسایش و رفاه افراد در قالب های گوناگون شکل می گیرد و تعریف می شود که از آن جمله می توان به پایداری اجتماعی اشاره کرد، پایداری اجتماعی چیزی است که با معیارهای مختلفی چون مشارکت، امنیت و کیفیت زندگی تجلی می یابد، این پژوهش با نظر به پایداری اجتماعی و سیر تحول بلندمرتبه سازی از مطالعات کتابخانه ای، بررسی های اسنادی و دیدگاه اندیشمندان و نظریه پردازان این حوزه برای رسیدن به نقش بلندمرتبه سازی و سیر تحول آن در ایجاد پایداری اجتماعی می پردازد، این پژوهش حاکی از آن است که مشارکت اجتماعی، پیوستگی اجتماعی، امنیت اجتماعی؛ اعتماد اجتماعی از طریق بعد عینی و ذهنی می بایست برقرار شود تا پایداری کاربران این گونه از ساختمان ها تضمین گردد.
واکنش تعجب (انگشت به دندان/دهان گرفتن) در شعر و نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
177 - 195
حوزههای تخصصی:
Humans get enthusiastic when facing certain events and phenomena. One form of such emotions is the act of amazement and surprise which has physiological and cultural roots. It appears that one of the ways to express surprise in Iranian culture is the reaction of "placing a finger to the mouth or teeth" which is considered as a cultural act. In this article, it is sought to discover the history of this reaction, its possible changes in the context of time and why it is used in Iranian painting by applying the descriptive-historical method. To achieve this goal, the situations of astonishment in Persian poetry is investigated in libraries and documents over a period of nearly a thousand years, from the time of Rudaki until contemporary ages. Furthermore, its pictorial samples in Iranian painting in a history of nearly seven hundred years is examined. The results of the research indicate that the reaction to amazement and surprise in the cultural history of Iran is present in Iranian culture for nearly a thousand years without change in form and meaning whilst having a significant presence. It is believed that this reaction is the best method to express amazement with bearing in mind that according to the rules and style of painting, the emotions of the face should not be depicted in Iranian painting. Research aims: 1. A study on the background of the term "finger to tooth / mouth" expression and its possible changes in Iranian poetry and painting. 2. Understanding the reason for using this literary expression in Iranian painting. Research questions: 1. What is the contextual history of the expression "finger to tooth / mouth" and its possible changes in Iranian poetry and painting? 2. What is the reason for applying such an expression in Iranian artworks?
تبیین راهبردهای برنامه ریزی شهری از منظر واقع گرایی اسلامی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه های ارزشی و فرهنگی، نظام فکری و فلسفی آن جامعه ای است که مسبب اصلی شکل گیری و هدایت نظریه ها و الگوهای برنامه ریزی شهری خاص خود است. در این میان، مفاهیم و الگوهای شهرسازی در ایران نیز بر اثر موج فراگیر جهانی شدن، تحت تأثیر رویکردهای غربی، دچار نظام فکری متشتت و بحران هویت شده و لزوم بازتعریف الگوها و بنیادهای شهرسازی مبتنی بر فرهنگ و حکمت جامعه اسلامی بیش ازپیش آشکارشده است. هدف از انجام تحقیق، دستیابی به راهبردهای برنامه ریزی شهری برای شهر ایرانی از منظر واقع گرایی اسلامی علامه طباطبایی است. پژوهش حاضر، به روش کیفی و با راهبرد پس کاوی انجام شده است. آزمون مدل، به روش داده بنیاد از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و باز از ساکنان، متخصصان و مدیران شهر زنجان انجام گرفت که در تعداد 45 نمونه مصاحبه، مفاهیم و مصادیق راهبردها کاملاً تکراری شد و به اشباع نظری رسید. یافته های تحقیق، بیانگر آن است که راهبردهای برنامه ریزی شهری قابل تأملی از مبانی معرفت شهرسازی و دلالت های نظری- مفهومی برنامه ریزی شهری واقع گرایی اسلامی استنباط شده است که این راهبردها مشتمل است بر الزامی بودن توجه به لایه های واقعیت شهری با ویژگی های علّی، تأکید بر ابعاد فطری انسان در تعیین اهداف مطلوب و برنامه ریزی، به کارگیری توأمان عقلانیت علمی، جمعی و ارتباطی، احیای برنامه ریزی بر اساس نیازها و خواسته های واقعی جامعه شهری، به کارگیری خلاقیت ارزشی و توجه به هماهنگی و هم گرایی اجزاء در هنر و زیبایی شهر و غیره. به این ترتیب در این پژوهش تلاش شد تا زاویه ای کوچک از اندیشه واقع گرایی اسلامی به روی دانش برنامه ریزی شهری گشوده شود.
بررسی و مقایسه ویژگی های بصری نقش برجسته های صخره ای آنوبانینی و بیستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان آثار به جا مانده از هنر ایران باستان، نقش برجسته های صخره ای، دارای اهمیت و جایگاه مخصوصی هستند. نقش برجسته آنوبانینی به عنوان قدیمی ترین و نقش برجسته بیستون به عنوان یکی از مهم ترین نمونه های این آثار، علاوه بر داشتن موضوعی مشابه، دارای تشابهات بصری و نمادینِ دیگری هستند که موجب شده تا بسیاری از پژوهشگران، نقش برجسته بیستون را تقلیدی از نقش برجسته آنوبانینی بدانند. علی رغم اهمیت و شباهت این آثار با یکدیگر، تا پیش از این، مطالعه تطبیقیِ دقیق و ویژه ای در زمینه ویژگی های بصری این نقوش صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی تطبیقی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای، در صدد پاسخ به این سؤال بوده است که مهم ترین شباهت و تفاوتِ بصری نقش برجسته های آنوبانینی و بیستون کدام بوده و نقش برجسته بیستون تا چه میزان از نقش برجسته آنوبانینی تأثیر پذیرفته است؟ در این پژوهش، به بررسی و تحلیلِ ویژگی های بصری- هنری و پیشینه تصاویر و نمادهای به کار رفته در این نقوش و مقایسه شباهت ها و تفاوت های میان آنها در جهت روشن شدن هر چه بیشتر ارتباط میان این دو اثر پرداخته شده است. ویژگی های بصری و نمادین یادمان آنوبانینی، برگرفته از هنر بین النهرین قدیم (به ویژه هنر اکدی) بوده که در طرحی جدید کنار هم قرار گرفته اند. ویژگی های بصری و نمادین یادمان بیستون نیز متأثر از هنر اقوام پیشین (به ویژه هنر آشوری) بوده که در قالب هنر هخامنشی ارائه شده اند. نتایج به دست آمده، نشانگر آن هستند که نقش برجسته بیستون، تقلیدی صرف از نقش برجسته آنوبانینی نیست، بلکه بازنماییِ به روز شده و تغییریافته ای بوده که در راستای هنر هخامنشی انجام گرفته است. مهم ترین شباهت این آثار، در طرح کلی آنها (داستانِ روایت شده) و مهم ترین تفاوت، در روح بصریِ حاکم بر نقش برجسته بیستون بوده که منجر به عدم تحقیر دشمنان و اعمال خشونت بر آنها شده است.
مکانیابی موقعیت پردازه های محرک توسعه در بافت های ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: ناحیه 2 منطقه 18 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
51 - 62
حوزههای تخصصی:
چکیده بیان مسئله: لزوم باز آفرینی در بافت های فرسوده و ناکارآمد که نسبت به سایر بافت های پیرامونی خود، دچار کاهش کارایی شده اند، امری ضروری است که یکی از سیاست ها در این زمینه اجرای پردازه های محرک توسعه است. به طور خلاصه پردازه های محرک توسعه یکی از رویکردهای متأخر ادبیات بازآفرینی شهری در ایران و جهان می باشد که با مکان یابی مناسب آن ها، بافت محیطی که پردازه های محرک توسعه در آن جانمایی شده اند، احیا و توسعه می یابند. هدف: اهداف تحقیق حاضر، تعیین شاخص های مکانیابی پردازه های محرک توسعه با تأکید بر مباحث کالبدی و مکانیابی پهنه های مستعد جهت تعریف پردازه های محرک توسعه در نمونه مطالعه می باشد. روش تحقیق: نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی می باشد. روش های گردآوری اطلاعات نیز شامل پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای، پیمایش میدانی و مشاهده است. در بخش مکانیابی از روش AHP در نرم افزار GIS استفاده شده است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان میدهد شاخص های مختلفی مانند تراکم های جمعیتی و ساختمانی، قدمت و کیفیت ابنیه، سطح فرهنگ و سواد ، اختلاط و تنوع کاربری ها و فعالیت ها و ...جهت مکانیابی پردازه های محرک توسعه با تأکید بر بُعد کالبدی استخراج گردید. با بکارگیری این شاخص ها جهت مکانیابی پهنه های مستعد برای تعریف پردازه های محرک توسعه در نمونه مطالعه، 3.99 هکتار (14.04 درصد) از بافت فرسوده محدوده مورد مطالعه کمترین قابلیت را برای شکل گیری پردازه های محرک توسعه دارا بوده (بخش غربی بافت مسأله دار محلات ناحیه دو) و در مقابل 9.66 هکتار (34 درصد) از محدوده مطالعه بیشترین قابلیت اجرای پردازه های محرک توسعه را دارا می باشد (بخش شرقی محلات ناحیه دو) و عمده پهنه های مناسب برای جانمایی در بخش های مرکزی بافت و محلات شهید رجایی و صادقیه واقع شده است.
رویکرد محیط شناختی به اسطوره گرایی و خیال پردازی در باغ های دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
21 - 40
حوزههای تخصصی:
اهمیت شناخت باغ های اسطوره ای نه فقط از نظر شناخت الگوی ایده آل باغسازی در تمدن اسلامی، بلکه همچنین به دلیل تاثیر الهام بخش آن ها بر روی طراحی باغ ها در تاریخ معماری منظر دوره اسلامی مهم می باشد. سایت های باغی دارای ارزش مطالعه اسطوره گرایی و طراحی منحصربفرد که نمونه های معرّف معماری منظر دوره اسلامی بوده و مشتمل بر طیف متنوعی از باغ ها و مناظر هستند، از نظر جغرافیایی منطبق بر حوزه های حکمرانی مسلمین از قرن دوم تا یازدهم هجری است که اسپانیا، مغرب، الجزایر، تونس، مصر، ترکیه، سوریه، عراق، ایران، آسیای مرکزی، پاکستان و هندوستان را شامل می گردد. این تحقیق در پاسخ به این پرسش که آیا باغسازی اسطوره ای مسلمین در قرون اولیه تا میانه اسلامی نتیجه عظیم گرایی و تزیین گرایی صرف و یا محیط گرایی و تسلط بر عناصر طبیعی بوده، به انجام رسیده است. نوشتار حاضر با رویکردی اکتشافی و مبتنی بر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی با مطالعه تحقیقات و مکتوبات شاخص و برجسته برای هر باغ، به جای اخذ رویکرد تاریخ نگاری که باغ را همچون شیئی محصور بررسی می نماید، با اتخاذ رویکرد محیطی، بستر بزرگتری از منظر را مورد مطالعه قرار داده تا درباره علت و معلول، و تعادل بین نیروهای طبیعی و ارزش های فرهنگی بحث نماید. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ریشه اصلی موفقیت باغ سازی اسطوره ای در تمدن اسلامی را باید در رویکرد محیطی معماران منظر آن تمدن جستجو نمود، رویکردی که صرفاً در پی تزیین گرایی افراطی نبوده، بلکه در مقیاسی سه گانه و مبتنی بر رویکرد محیط شناختی صورت می پذیرفته است. اگر در مقیاس کلان، مکان گزینی هوشمندانه باغ و اتکاء بر امکانات طبیعی منطقه ای نشانه برتری جویی و سلطه طلبی نوع بشر بر هم نوعان بود، در مقیاس میانی ظرایف طراحی منظر و چگونگی ظاهر نمودن ویژگی های محیطی بود که مخاطب را تحت تاثیر قرار می داد. در نهایت، نقش مایه ها، ابزارها و اشیای طبیعت گرا در جزئیات منظر و ویژگی های معماری تزیینی می توانست زنجیره خلق یک فضای باز اسطوره ای را کامل نماید.
مطالعه تطبیقی کتیبه های ضریح های امام حسین (ع) و حضرت عباس(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
191 - 205
حوزههای تخصصی:
ضریح ها سازه هایی هستند از چوب و یافلز که بر مرقد بزرگان به جهت ادای احترام و شان ایشان قرار می گیرد. ضریح سازی در دوره معاصر محل هنرنمایی و تامل اندیشمندان عالم قرار گرفته که در این میان کتیبه ها اهمیت والایی دارد. از نمونه های عالی ضریح سازی می توان ضریح های امام حسین و حضرت عباس علیهاسلام را نام برد که توسط هنرمندان ایرانی و عراقی انجام پذیرفته است. بازشناسی و واکاوی کتیبه های این دو ضریح گامی است در جهت تاباندن لایه های مستتر در کتیبه ها و جایگاه آنها در اعتقادات و باور شیعیان. هدف بررسی تاریخ ضریح های ایشان در طول تاریخ و کتیبه های آنها، ارتباط آیات منتخب با شان ائمه اطهار است. یافته ها نشان دارد در دو ضریح، 13کتیبه با سه قلم ثلث، نسخ و نستعلیق در مقام و منزلت ایشان کتابت شده است. به دلیل ابعاد متفاوت ساختمان دو ضریح، یک ردیف کتیبه در ضریح امام حسین(ع) بیشتر به کار رفته است. از نظر محتوا، کتیبه های ضریح امام حسین و حضرت عباس(علیهم السلام) در چهار گروه 1- قرآنی، 2- اسماء الحسنی و چهارده معصوم(ع)، 3- روایات و احادیث، 4- اشعار طبقه بندی می شود که کتیبه های قرآنی جلوه بیشتری نسبت به دیگر بخش ها دارند. روش تحقیق تحلیلی - تطبیقی بوده و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و بویژه میدانی است.
مطالعه تطبیقی درهای منبت مسجد افوشته نطنز با آثار مشابه دوره تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
103 - 115
حوزههای تخصصی:
دوره تیموری را می توان یکی از دوره های درخشان هنرهای چوبی ایران به شمار آورد. این دوره علاوه بر اینکه ادامه دهنده راه دوره های قبلی است، به واسطه نوآوری های موجود در آثار، از دوره های قبل متمایز می شود. از جمله آثار این دوره می توان به درهای نفیس مسجد افوشته اشاره کرد که جزء پرکارترین درهای اسلامی محسوب می شوند. این درها علاوه بر ارزش هنری بالا، به دلیل وجود کتیبه هایی که با دین و مذهب مردم گره خورده، از ارزش مضمونی و اجتماعی بالایی نیز برخوردارند. هدف اصلی پژوهش حاضر، تطبیق اصول طرح و نقش درهای منبت مسجد افوشته با سایر نمونه های شاخص دوره تیموری است. روش پژوهش از نظر روش، توصیفی، تحلیلی و تطبیقی است. با توجه به مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته توسط نگارندگان، این نتایج حاصل شد که درهای مسجد افوشته به میزان بسیار زیادی با الگوی رایج درهای منبت تیموری همخوانی دارد و از لحاظ ترکیب بندی تمامی این آثار تقریباً یکسان و دارای ویژگی های مشترکی هستند. همگی درها دولنگه ای هستند که هر لنگه به سه تنکه تقسیم شده است. نقوش استفاده شده بر روی آنها به ترتیب فراوانی شامل: نقوش گیاهی، نقوش نوشتاری و هندسی است. همچنین، بر اساس مطالعه مضمونی کتیبه ها می توان دریافت که کتیبه های دوره تیموری بیشتر شامل: اشعار، نام بانی و سازنده، تاریخ ساخت، اسامی خداوند، نام حضرت محمد (ص) و نام حضرت علی (ع) است. کاربرد این اشعار و اسامی مذهبی نشان دهنده اعتقادات مذهبی بانیان آثار است که تمایلات شیعی در آن به وضوح دیده می شود.
کارایی نورخان در تهویه طبیعی
حوزههای تخصصی:
تهویه طبیعی غالبا به عنوان یک رویکرد با مصرف انرژی پایین در تهویه هوای ساختمان ها شناخته شده است. دسترسی هم زمان به هوای تازه و نور روز یکی از مشکلات اصلی در ساختمان های عمیق است که افزایش مصرف انرژی برای روشنایی مصنوعی و تهویه مکانیکی را موجب می شود. در این راستا، نورخان ها سیستم های معماری غیرفعالی هستند که به طور گسترده در ساختمان ها مورد استفاده قرار می گیرند. نورخان به عنوان یک مکعب روشن بدون سقف و به تعبیری دهلیزی برای تامین نور روز و تهویه هوای فضاهای اطراف، تعریف شده است. اهمیت دادن به ویژگی های هندسی و جانمایی نورخان در ساختمان ها، برای افزایش تهویه طبیعی، امری ضروری است. عملکرد اقلیمی نورخان، در بهره وری انرژی، نرخ تهویه و تنظیم تهویه شناوری نقش قابل توجه ای دارا است و این رفتار نورخان ها در همه اقلیم ها یکسان نیست و به ویژگی های متعدد کالبدی و محیطی بستگی دارد. پژوهش های اخیر موجب توسعه دانش درافزایش کارایی تهویه طبیعی در ساختمان ها شده است. لذا در این مقاله نتایج پژوهش هایی در مورد تهویه طبیعی در ساختمان های دارای نورخان، جمع آوری و با دسته بندی درکنار یکدیگر قرارگرفته اند. این پیشنهادات ارائه شده به ساختمان ها کمک خواهد کرد تا طرح های بهتری برای افزایش کارایی تهویه طبیعی در ساختمان ها، با ارائه یک پیکره بندی مناسب به وجود آورد.
امنیت انرژی و دیپلماسی ایران در ژئوپلیتیک انرژی منطقه بین سال های (2017-2020)
حوزههای تخصصی:
امروزه انرژی با توجه به نقش حیاتی آن در استمرار توسعه سیاسی و اقتصادی جزء اهداف و برنامه های اصلی کشورهای جهان است. با توجه به اینکه ذخایر انرژی در مناطق خاصی از جهان متمرکزاست؛ ضرورت تأمین امنیت تولید و انتقال این منابع به بازارهای مصرف از استراتژیک ترین مباحث موجود در سیاست خارجی عرضه کنندگان و مصرف کنندگان انرژی است. در همین راستا دیپلماسی و در رأس آن دیپلماسی انرژی اهمیت بسزایی در مدیریت انتقال این منابع دارد و بدون تردید یکی از متغیرهای مؤثر در شکل گیری سیاست خارجی کشورها، موقعیت جغرافیایی و به تبع آن ژئوپلیتیک انرژی آن کشور و نحوه ارتباط آن با جهان خارج و همسایگان است. کشور ایران علی رغم قرار گرفتن در مرکز منطقه ای معروف به بیضی انرژی و دارا بودن سهم عمده ای از تولید انرژی جهان، همچنین دارا بودن موقعیت بسیار مهم گذرگاهی و ضریب بالا در تأمین امنیت انرژی، از نفوذ و تسلط به بازار انرژی متناسب با موقعیت ژئوپلیتیک خود برخوردار نبوده و در حال حاضر تحت تأثیر برنامه ها و سیاست های تحمیل شده ای قرار دارد که از سوی بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای مثل؛ عربستان سعودی و آمریکا در منطقه و بازار انرژی تبیین و اعمال می گردد. در مقاله پیش رو، ضمن برشمردن بنیان ها و مولفه های ژئوپلیتیک انرژی و ابزار موردنیاز در این حوزه به بررسی نقش و جایگاه ایران در منطقه و تبیین دیپلماسی انرژی و سرفصل های آن پرداخته شده و پس ازآن، وضعیت ژئوپلیتیک انرژی و دیپلماسی انرژی ایران موردبررسی و درنهایت به ارائه برخی راهکارها برای دست یابی به یک حضور مؤثر در بازارهای جهانی انرژی کشور منتج خواهد شد.
رویکرد ساختاری در تحلیل شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
111 - 127
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بافت های ناکارآمد میانی شهرها که به عنوان بافت های فرسوده هم شناخته می شوند، یکی از معضلات و موانع اصلی توسعه پایدار بزرگ شهرها و کلان شهرهای کشورمان به حساب می آیند. شهر رشت نیز از این قاعده مستثنا نیست و با وجود به کارگیری رویکرد بازآفرینی شهری در چند سال اخیر که هنوز فرایندی ناقص و در نطفه است، نیازمند تکامل آن با نگاه علمی تر و کاراتر و در نظر داشتن چارچوب های شناختی و کاربردی است. هدف: پژوهش حاضر اهداف تبیین شاخص های بازآفرینی پایدار بافت های ناکارآمد میانی شهری، و رتبه بندی و تحلیل ساختاری شاخص های مربوط به شهر رشت را دنبال می نماید. روش:بدین منظور ابتدا پرسشنامه دلفی برآمده از مطالعات اسنادی و نظری، با شاخص های پیشنهادی بازآفرینی پایدار بافت های ناکارامد میانی جهت طوفان ذهنی، به 8 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شناسایی اولیه شاخص ها ارائه گردید و در فاز دوم دلفی، اجماع نظر توسط کارشناسان صورت گرفت. سپس بر اساس روش تحلیل ساختاری و با معیار قرار دادن شهر رشت به عنوان بستر شکل گیری این شاخص ها، تحلیل ها بر اساس موقعیت شاخص ها در نمودار تأثیرپذیری- تأثیرگذاری از طریق نرم افزار توصیفی – تحلیلی میک مک، انجام گرفت. یافته ها: 68 شاخص برگزیده در 6 زمینه: 1.کالبدی – فضایی؛ 2.خدماتی – کارکردی؛ 3.توسعه اقتصادی؛ 4.توسعه اجتماعی؛ 5.توسعه فرهنگی؛ 6.حفاظت از محیط زیست؛ می باشند. پس از آن 63 شاخص از طریق تجزیه و تحلیل نرم افزار میک مک مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه گیری: بر اساس ماتریس تأثیرگذاری- تأثیرپذیری، برترین شاخص های زمینه های شش گانه از متغیرهای تأثیرگذار شامل دو شاخص، «میزان اختلاط کاربری» در زمینه کارکردی–خدماتی و «میزان رشد تولید انرژی های تجدیدپذیر» در زمینه زیست محیطی بوده و از متغیرهای ریسک، شاخص های «میزان رشد کیفی خدمات ایمنی» در زمینه کالبدی – فضایی، «وضعیت بازآفرینی مراکز محله» در زمینه اقتصادی، «میزان توسعه فعالیت مراکز فرهنگی» در زمینه فرهنگی، و «میزان مشارکت های مردمی در فرایند بازآفرینی» در زمینه اجتماعی، رتبه نخست را به دست آورده اند.
باز تعریف مفهوم شهرهای هوشمند و فرآیند هوشمندسازی شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
119-128
حوزههای تخصصی:
با مروری بر مطالعات گذشته و بررسی وضعیت موجود شهرها و نوع اثر فن آوری های نوین بر شهرهای پیشرفته، می توان رد پای تولد نسل جدید از شهرهای هوشمند را در ادبیات علمی و حرفه ای جهان مشاهده کرد. پیشرفت فن آوری و ظهور امکانات جدید برآمده از آن، منجر به تولد مفاهیم نوینی در مفهوم شهر هوشمند و در نتیجه تغییر فرآیند طراحی و برنامه ریزی برای شهر هوشمند شده است. لاکن، به واسطه ارتباط مفهومی و ماهیتی مفهوم شهر هوشمند با فن آوری و دستاوردهای آن، می توان بیان نمود که مفهوم شهر هوشمند، در طول زمان تغییر کرده و واجد ماهیتی پویا است و هم گام شدن با این تغییرات در فرایند شهرسازی ضروری است. بدین مبنا، نوع و رویکرد به طراحی و برنامه ریزی شهر هوشمند در طول زمان دستخوش تغییرات بنیادی شده و شهر هوشمند نوین با رویکردی متفاوت به تبیین هوشمندی در شهر و شهر مشارکتی بدل شده است. بدون شک این تعریف جدید از شهر هوشمند، اثرات قابل توجهی در فرم و فرآیند طراحی شهری خواهد داشت. در این نوشتار مفهوم شهر هوشمند از بررسی و ارزیابی مفاهیم متاخر مطرح شده از شهر هوشمند در تعامل با نتایج بدست آمده از ارزیابی طرح های شهری برای شهرهای هوشمند، برگرفته شده است. بر این اساس، ضمن شناسایی و بررسی مفاهیم نوین مرتبط و اثرگذار، مفهومی نوین از شهر هوشمند از دو منظر تجربی و مفهومی معرفی و فرآیند د گردیسی محیط های شهری به سمت تسری هوشمندی همه جانبه ارائه شده است تا راهگشا و مبنای طراحی ها و مطالعات برای دگردیسی شهرهای ایران به شهرهای هوشمند باشد.
جایگاه هنر در الگوی پایۀ اسلامی ایرانی پیشرفت
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
29 - 56
حوزههای تخصصی:
هنر، زبان گویای تمدن ها و ظرف عینیت بخشیدن به فرهنگ و اعتقادات آن هاست. در تمدن های آیندۀ بشر نیز هنر در تمام مراحل شکل گیری، تثبیت و گسترش، نقش به سزایی دارد و اگر قرار باشد نقشۀ راه و الگویی برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی مدنظر قرار گیرد، لازم است ارتباط تنگاتنگ پدیده های هنری با این تمدن، به عنوان مؤلفه ای تأثیرگذار و جهت دهنده مورد توجه باشد. الگوی پایه، تعیین کنندۀ چارچوب های الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت است که مسیر حرکت مطلوب کشور به سمت تمدن نوین اسلامی را در نیم قرن آینده مشخص می نماید که به همراه فراخوان تکمیل و ارتقای آن، توسط رهبر انقلاب اسلامی، آیت الله خامنه ای، به صورت عمومی منتشر گردید. مقالۀ حاضر، در پاسخ به این فراخوان و در راستای بررسی عمیق و تخصصی این سند، در حوزۀ هنر به رشتۀ تحریر درآمده تا بسنجد که هنر به چه میزان در الگوی پایه، مورد توجه قرار گرفته است؟ همچنین این مقاله در پی یافتن پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود سند الگوی پایه، در مباحث مربوط به هنر است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک تحقیق توسعه ای محسوب می شود و روش آن، پژوهش کیفی با رویکرد تحلیلی - توصیفی است و بر اساس برخی منابع کتابخانه ای به همراه تحلیل ها و نقطه نظرات محقق و دستاوردهای علمی پژوهش گران، ارایه شده است. ضمن این پژوهش، مشخص شد که در کل سند پایه، تنها پنج بار، به صورت پراکنده و غیرسازمان یافته به مقولات مرتبط با هنر پرداخته شده و غفلت چشم گیر نسبت به حوزۀ هنر در سند به چشم می خورد. از این رو یازده پیشنهاد مشخص جهت تکمیل و ارتقای سند الگوی پایه در این حوزه، ارایه گردید.
تطبیق مفاهیم و مضامین، طراحی و ترکیب بندی قالی تصویری سنگشکو صفوی و قالی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
53 - 69
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی اوج هنر قالی در ایران است و قالی های تصویری ازجمله طرح هایی هستند که مورد توجه طراحان و بافندگان قالی در این دوره قرار گرفتند. قالی سنگشکو از نمونه قالی هایی است که در دوره صفوی بافته شده و دربردارنده تصاویری از داستان های ادبی با مضامین عاشقانه، حماسی و اسطوره ای است. حضور این نقشمایه ها در قالی ها ریشه در آیین و باورهای تمدن های قدیم ایران داشته است. زیبایی طرح و نقش قالی سنگشکو منبع الهام و تأثیر طراحان و بافندگان ایرانی و غیر ایرانی بخصوص در قرن 19م شد. حضور مضامین ادبی و اسطوره ای همچون مجالس بزم (دیدار لیلی و مجنون و آبتنی کردن شیرین)، رزم(صحنه های شکار) و همچنین نقشمایه های اساطیری شامل گرفت و گیر، سیمرغ و اژدها و ... در طراحی دو قالیِ صفوی و قاجار، دلیل بررسی و تحلیل پژوهش حاضر است. هدف از این پژوهش تحلیل مفاهیم نقوش و شناسایی شباهت ها و تفاوت های این دو قالی از نظر موضوع و مضمون، در کنار تحلیل ساختاری شامل ترکیب بندی، طرح و رنگ است. حال این سؤال مطرح می شود که 1- قالی سنگشکو در عصر صفوی به لحاظ مضمونی و مفهومی چه تأثیراتی بر قالی دورهٔ قاجار داشته است؟ 2-چه تفاوت هایی در طراحی نقوش، ترکیب بندی و رنگ آمیزی و تزیینات بین دو قالی وجود دارد؟ 3- معنا و مفاهیم نقشمایه های مشترک مورد استفاده در طراحی این دوقالی چیست؟ روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بوده و گردآوری مطالب به شیوهٔ کتابخانه ای و میدانی صورت پذیرفته است از نتایج این تحقیق چنین برمی آید قالی دورهٔ قاجار از نظر مضامین از قالی صفوی الهام گرفته اما در نوع ترکیب بندی و طرح، تغییراتی را ایجاد کرده و در شیوه های رنگ پردازی و تزئینات سبکی را اجرا نموده که در دورهٔ قاجار رایج بوده است. برخی از نقشمایه های اساطیری به کار رفته در قالی سنگشکو در این دوره بارمعانی اسلامی و عرفانی به خود می گیرد نظیر نقشمایهٔ سیمرغ که در این دوره نماد وحدت و ذات باری تعالی است. این تأثیرات در قالی دورهٔ قاجار هم دیده می شود.
کاربست روش میان یابی وزن دار در تحدید پهنه های بارزه مند میراثی و حفاظت کالبدی از منظر تاریخی شهر* (موردپژوهی: شهر قدیم لار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
۳۴-۱۹
حوزههای تخصصی:
"منظر تاریخی شهر" را لایه های متنوعی از ارزشمندی های نهان و آشکار تکوین می بخشند. این ارزش ها موجب تمایز منظر تاریخی هر شهری نسبت به سایر شهرها می شوند. حفاظت و ارتقا مبتنی بر شناخت دقیق و درک درست از زمینه، موجب تداوم بارزه ها و ارزشمندی های منظر تاریخی می شود. این مقاله، در خلأ روش شناسانه تعیین و تحدید پهنه های حفاظت از میراث و منظر تاریخی و پاسخ به نارسایی تعریف حریم عناصر ارزشمند میراثی، درصدد ارائه شیوه ای نوین با هدف حفاظت کالبدی از ویژگی های کالبدی (شامل ابعاد معماری و طبیعی) منظر تاریخی شهر قدیم لار بوده است. روش آغازین در این پژوهش، "ارزیابی بارزه مندی پهنه های حفاظتی" است که بر اساس چهار دسته معیار شامل؛ "ارزش مبتنی بر شواهد (کالبدی)"، "ارزش تاریخی"، "ارزش زیبایی شناختی و معماری" و "اصالت و یکپارچگی"، مورد سنجش قرار گرفته و بدین منظور، دو رویکرد حفاظت "نقطه-مبنا" (مبتنی بر تک عناصر واجد ارزش میراثی) و "پهنه- مبنا" (بر مبنای حریم عناصر و پهنه های حفاظت) هم زمان مورد توجه بوده اند. این پژوهش با بسط تعریف پهنه های حفاظتی، از جمله مطالعات کاربردی بوده و در پیشبرد آن، از روش های کیفی و کمی به شیوه تلفیقی استفاده شده است. در ابتدا، و با نگاهی نقطه-مبنا از طریق برداشت میدانی و مصاحبه با کارشناسان، نقاط ارزشمند و میراثی موجود در بافت (علاوه بر عناصر ثبتی) شناسایی شده اند. این مرحله، به منظور تدقیق و گسترش حوزه شمول عناصر ارزشمند میراثی بوده است. سپس به کمک وزن دهی معیارها توسط متخصصین و وارد کردن آن در فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، نسبت به رتبه بندی اهمیت معیارها و زیرمعیارهای بارزه مندی اقدام شده است. در گام بعدی، با استفاده از شیوه درون یابی در نرم افزار GIS، پهنه های حفاظت بافت تاریخی شهر لار حول نقاط ارزشمند در قالب "پهنه های بارزه مند" تعیین شده اند. این پهنه ها در سه سطح؛ واجد بارزه مندی زیاد (درجه 1)، بارزه مندی متوسط (درجه 2) و بارزه مندی کم (درجه 3) پیشنهاد شده اند. تعیین این پهنه ها، ملاکی برای در نظر گرفتن ضوابط مداخله و نیز حفاظت از منظر تاریخی شهر خواهد بود.
تبیین رویکرد بازنمایی منظر مبتنی بر ادراک شنیداری شرح یک تجربه آموزشی در درس بازنمایی در رشته معماری منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
115 - 133
حوزههای تخصصی:
در کارگاه های طراحی منظر، فرایند یادگیری تعاملی تاحد بسیار زیادی وامدار زبان بصری است. دست نگاری مهم ترین ابزار انتقال مفاهیم و بازنمایی وجه احساسی و تأویل پذیر آن است. پرسش اصلی این است که به جای تأکید بر ادراک دیداری به مثابه مولدی برای بازنمایی منظر، آیا می توان سرنخ های خلاقانه بازنمایی را مبتنی بر سایر حواس، نظیر ادراک شنیداری درک کرد و انتقال داد؟ چگونه قابلیت شنیدن نقادانه می تواند به مثابه راهبردی آموزشی سبب غنا یافتن محتوای درس بازنمایی منظر شود؟ این مقاله با هدف برانگیختن قابلیت ادراک شنیداری دانشجویان و اثرگذاری آن بر توان بازنمایی خلاقانه آنها از طریق مصاحبه گروهی متمرکز و تحلیل محتوا با روش نظریه مبنایی انجام شد. ادراک شنیداری دانشجویان گروه های آزمون و شاهد با پیمایش میدانی ثبت گردید و با انجام دست نگاری کوتاه مدت دانشجویان در محل و مصاحبه های نیمه ساختار یافته، بازخوردها دریافت شد. همچنین به کمک روش دلفی با نظرسنجی از سه نفر از صاحب نظران حوزه معماری منظر، سطح انتزاع دست نگاری ها بررسی گردید. نتایج بیانگر تفاوت آشکار میان پاسخ ها و موفقیت پژوهش در ارتقای توان بازنمایی دانشجویان با تکیه بر ادراک شنیداری است. گروه آزمون با تکیه بر ادراک شنیداری نقادانه، به شیوه ای انتزاعی تر «بازنمایی های اولیه» از حالت های فیزیکی صدا را ارائه کرده اند. به این ترتیب می توان از ادراک شنیداری به مثابه راهبردی سودمند در غنا بخشیدن به محتوای بازنمایی منظر استفاده کرد.
مستندنگاری ﺧﺎنه قاجاری «قدیمی» ﺩﺭ شهرستان ﮔﺰ و ﺑﺮﺧﻮاﺭ و مطالعه تطبیقی تزئینات بنا با خانه های شاکری و همایی در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۸۸)
91-66
حوزههای تخصصی:
معماری و بافت تاریخی شهرستان گز و برخوار، باوجود ارزش های نهفته در آن، همچنان ناشناخته باقیمانده است؛ یکی از خانه های تاریخی این منطقه، خانه منسوب به خانواده «قدیمی» است. به دلیل توجه ناکافی سازمان میراث فرهنگی، ناتوانی صاحبان خانه در مرمت و نگهداری آن و هم چنین واقع شدن خانه در محدوده خیابان در طرح تفصیلی، همچون بسیاری از خانه های تاریخی شهرستان گز و برخوار، در آینده ای نزدیک تخریب خواهد شد. از این رو معرفی بنا و مطالعه تزئینات آن ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین هدف مقاله حاضر به مستندنگاری خانه قدیمی و مقایسه تزیینات این خانه روستایی با نمونه های شهری مشابه -خانه همایی و خانه شاکری- در راستای شناخت دوره تاریخی آن اختصاص دارد. در این پژوهش از روش توصیفی- تاریخی استفاده شده است و رویکردی تطبیقی دارد. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته در سطح بنا و هم چنین تکیه بر تاریخ شفاهی-خاطرات وراث- استفاده شده است. در ادامه با نگاهی دقیق تر دو فضای اصلی این بنا که به دلیل غنای تزئینات معماری، شاخصه این بنا هستند، به تفصیل تشریح شده و تزئینات آن ها معرفی می گردد. مهم ترین تزیینات این بنا شامل انواع گچ بری با نقوش گیاهی، آینه کاری، کاربرد شیشه رنگی در گچ و نقاشی می شود. با تطبیق تصاویری مشابه از تزئینات و پلان این خانه ها به نظر می رسد بخشی از خانه قدیمی که دارای تزئینات معماری غنی است و قدیمی ترین بخش خانه محسوب می شود، در دوره زمانی مشابه با خانه همایی و شاکری، یعنی دوره قاجار ساخته شده است و بخش های دیگر خانه الحاقاتی است که در دوره های بعدی اضافه شده اند.
معماری و نوستالژیا، پویشی بر یادآوری مفاهیم عاطفی معطوف به گذشته در فضای معماری (مطالعه موردی: خانه سنتی شکوهی در شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
التفات به مفاهیم کیفی مرتبط با گذشته هر متنی، ارتباط پررنگ تر با مفاهیم عاطفی در آن را به دنبال دارد. درحوزه معماری نیز ارتباط با گذشته بستر، می تواند بر اختلالات ناشی از عدم پیوند روانی با مکان، تا حد زیادی فائق آید. در این مقاله، عطف به بروز احساس نوستالژیا در فضای معماری، به عنوان یکی از دغدغه های کیفی فضای معماری در راستای یک طراحی ادراکی مطرح می گردد؛ زیرا موجب تازه شدن روحیه و احساسات کاربر، به علت ظهور یاد و خاطره برخی مولفه های کیفی و لذت بخش در مکان می شود. توجه به احساس نوستالژیا در حوزه معماری، علاوه بر ایجاد آشنایی ضمنی با مکان، بیدار کردن روان جمعی بشر برای نگه داشتن رشته اتصال به ریشه های کهن زمان است. فضای معماری حاوی حس نوستالژیا به تجربه عاطفی مفاهیم توجه دارد. نوعی از تجربه مکان های معاصر که به علت یاداوری خاطرات خوش گذشته و برانگیختن برخی معانی واکنشی، انسان را به دلتنگی شیرین وا می دارد. این پژوهش با تمرکز بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی در زمینه مفهوم نوستالژیا، در حوزه های مرتبط از جمله ادبیات، روانشناسی و روانشناسی محیط، به تجزیه و تحلیل تفسیری از درک پدیده مذکور پرداخته است. همچنین باتوجه به هدف عمده پژوهش، یعنی هدایت به سمت بروز این احساس با یادآوری برخی مفاهیم ضمنی در مکان، درعملیات میدانی تحقیق از تکنیک آزمون میدانی مصاحبه ها و پرسش نامه های نیمه ساختار یافته بهره گرفته شده است. مهمترین پیامد بروز نشانه های این احساس در فضای معماری، پدیدار شدن احساس تجربه یک فضای صمیمی، ملموس و تاثیر پذیر از بستر فرهنگی-اجتماعی است و در واقع تلاشی در جهت غنابخشی و معنادهی عاطفیبه فضای معماری با التفات به گذشته محسوب می گردد. بر این مبنا، معنی اولا می بایست از سطح معنی تجسمی به سطح واکنشی ارتقاء یابد؛ دوما مخاطب مکان را به واکنش عاطفی مثبت (در پی ارتباط با گذشته) ترغیب کند. لذا لایه های معنی بایستی طوری در محیط عملیاتی گردند که تداعی معانی عاطفی در عطف به گذشته، نسبت به محیط ایجاد گردد.
تاثیر شیوه زندگی بر سازمان فضایی خانه (مطالعه موردی: شهرستان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
197 - 221
حوزههای تخصصی:
محققان مسکن را چیزی بیش از نیاز انسان به سرپناه می دانند و معتقدند که از جمله مولفه های اصلی تاثیرگذار بر شکل و فرم آن فرهنگ است. اما از آنجایی که فرهنگ مفهومی پیچیده و بسیار عام می باشد، نیاز است که به مولفه هایی قابل سنجش و اندازه گیری مانند شیوه زندگی بسط پیدا کند. نادیده انگاشتن مطالعات فرهنگی و مردم شناسانه در سال های اخیر باعث کاهش رضایت مندی و از بین رفتن هویت فرهنگی مسکن شده است. دگرگونی سبک زندگی در طول دوره های تاریخی مختلف و ارتباط مستقیمی که میان آن با شکل و فرم مسکن وجود دارد، امکان مطالعه و بررسی سیر تاثیر آن بر خانه را در دوره های مختلف تاریخی فراهم می کند. این پژوهش به دنبال یافتن سیر تغییر سازمان فضایی خانه های کرمان از طریق مطالعه سیر تغییر تحول سبک زندگی است. شیوه توصیفی-تحلیلی روش کار این پژوهش است. در مرحله اول با مطالعات کتابخانه ای، ادبیات موضوع و در مرحله دوم با مطالعات میدانی برداشت نمونه های موجود در شهر کرمان که شامل خانه هایی در دوره های قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم، اوایل انقلاب و معاصر می باشد بدست آمده است. سپس خانه های هر دوره بر اساس مصاحبه و پرسشنامه هایی که از طریق ساکنین آنها جمع آوری شده است، انطباق کالبدی پیدا کرده اند، تا تاثیر سبک زندگی بر ساختار کالبدی مشخص شود. در آخر و به منظور نتیجه گیری از طریق تحلیل نمونه های کالبدی مبتنی بر سبک زندگی، سیر تغییرات تاریخی آنها معلوم می شود. نتایج نشان می دهد که دگرگونی سبک زندگی ارتباط مستقیم و قابل مشاهده ای بر کالبد خانه دارد و عدم شناخت و مطالعات کافی در این زمینه باعث شده است که در دوره های متاخر خانه ها متناسب با زندگی کاربران نباشد.
دلالت بدن در هنر معاصر
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۱ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
115 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به اهمیت و نقش موارد بسیاری بازتا بدهنده واقعی تهای اجتماعی و مناسبات فرهنگی و سیاسی است، م یکوشد فرآیند شک لگیری معنا به واسط ه بدن در یک اجر ای پست دراماتیک و نیز انتقال آن به تماشاگر با استفاده موضوع محوری در این » نمایش سایبورگ « از فن آوری پیشرفته را مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس پژوهش است. نمایشی که مشخصه اصلی آن استفاده از ف نآوری است و بدون به کارگیری آن اجرا پیش هرگز شکل نخواهد » بدن « نخواهد رفت. و نکته قابل توجه این است که چنین نمایش فناورانه ای بدون اندامگانی انسانی است که با بخ شهای مکانیکی گسترش یافته است و یا به » بدن سایبورگ « . گرفت عبارت دیگر با اجزایی غیرارگانیک -به منظور انتقال هر چه بهتر معنا در تجرب های هنری- همراه شده است. موضوع دیگری که تاش شده است در این پژوهش به آن پرداخته شود، رابط ه میان اجراکننده و تماشاگر است. تعاملی پویا و غیرمعمول که در طول نمایش همواره در حال گسترش و دگرگونی است. تجرب ه حضور در رویدادی اجتماعی است، که نه فقط بازتا بدهنده واقعیت موجود ،» نمایش سایبورگ « است بلکه حکایت از واقعیتی دارد که در آینده رخ خواهد داد.