فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۸۱ تا ۵٬۵۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
71-89
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله بافت های تاریخی از جمله مسائل مهم در حوزه های شهرسازی و معماری می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر باززنده سازی این بافت ها وجود کاربری های محرک هستند که در توسعه و پویایی بافت های تاریخی بسیار تاثیر گذار می باشند. هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر کاربری های محرک بر باززنده سازی بافت های تاریخی، مرکزی، عامری و خرمکوشک واقع در شهر اهواز است. عوامل و معیارهای تاثیر گذار کاربری های محرک بر باززنده سازی و پویایی این بافت های تاریخی چیست؟ به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح شده است. با توجه به مقایسه تطبیقی سه بافت تاریخی مرکزی، عامری و خرمکوشک روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی و یافته های بدست آمده از طریق مدل ahp و با استفاده نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بافت مرکزی با میانگین وزنی 691/0، در رتبه نخست، عامری با میانگین وزنی 209/0 و خرمکوشک با میانگین وزنی 100/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین با توجه به ارزیابی صورت گرفته، معیارهای اجتماعی با میانگین وزنی 459/0، اقتصادی با میانگین وزنی 285/0، کالبدی با میانگین وزنی 137 /0 و زیست محیطی با میانگین وزنی 119/0، بر تاثیر گذاری کاربری های محرک بر پویایی و باززنده سازی این سه بافت موثر هستند.
تبیین مؤلفه های مؤثر بر ادراک بصری در تفرجگاه های کوهستانی (مطالعه موردی: محور کلکچال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
40 - 53
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی نوع و نحوه ارتباط ابعاد مختلف ادراک بصری منظر مسیرهای کوهستانی، با میزان رضایتمندی و تمایلات مردم به حضور در محیط تفرجگاه های کوهستانی انجام گرفته است. در این راستا، محور کلکچال به عنوان یک محور با سطح کنشگری بالا و فعالیت های متنوع انتخاب شده است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی و از نوع تحلیلی-توصیفی است. بدین منظور، برای تحلیل عوامل مؤثر بر ادراک بصری تفرجگاه های کوهستانی در چهار بُعد شناختی، احساسی، تفسیری و ارزش گذاری بررسی و ویژگی های منظر و توان و محدودیت های منطقه طی پیمایش مسیر و به صورت فیزیکی و کالبدی برداشت، و با سایر اطلاعات محیطی تلفیق و ارزیابی شد. همچنین با استفاده از پرسشنامه، میزان رضایتمندی مردم در هر سکانس براساس مؤلفه های مذکور ارزیابی شده است. نتایج این پژوهش نشان داد ارتقای کمی و کیفی فضاهای تفرجگاهی کوهستانی باعث افزایش میزان جذب شهروندان و ارتقای سلامت روحی و جسمی آنها می شود. از راهکارهای بررسی شده می توان: پیروی از شیب طبیعی زمین و بکر نگه داشتن قسمتی از سایت، کاشت گیاهان به صورت توده ای برای کاهش سرعت باد، کاشت درختان به صورت خطی در امتداد یک محور به منظور خوانایی و رعایت سلسله مراتب کاشت با توجه به گیاهان موجود در سایت را برشمرد. بررسی نمونه موردی محور کلکچال نشان داد سکانس های دو و هشت که بیشترین امتیاز را از لحاظ کیفیت ادراک بصری و رضایتمندی کسب کرده اند، پتانسیل بالاتری جهت تبدیل به مکانی با فعالیت های چندمنظوره برای همه اقشار جامعه و همه سنین دارند. در بُعد احساسی، مؤلفه های تنوع فضایی، تراکم پوشش گیاهی و تمیزی فضا بیشترین نقش را در ادراک محیط کوهستان دارند. در بُعد تفسیری، مؤلفه خوانایی فضا همبستگی مثبتی با کیفیت محیط و رضایتمندی دارد. در بُعد شناختی، میزان تنوع رنگی و میزان محصوریت فضا رابطه معناداری با ارتقای کیفیت محیط و رضایتمندی مردم دارد اما بر کیفیت ادراک فضایی تأثیرگذاری کمی دارد. در بُعد ارزش گذاری، میزان حضورپذیری مردم ارتباط مستقیمی با کیفیت مؤلفه های سه بُعد شناختی، احساسی و تفسیری دارد که در این میان رابطه آن با مؤلفه های احساسی و تفسیری، بیشتر از مؤلفه های بُعد شناختی است.
خوانشی بر منظر خیابان های جنوب شرقی آسیا در قیاس با غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
54 - 63
حوزههای تخصصی:
خیابان ها بخش قابل توجهی از فضای عمومی آزاد در شهرها را تشکیل می دهند و به عنوان نمایندگان مهم فضاهای عمومی شهری شناخته می شوند. در تاریخ فرهنگ شرق و غرب نیز، خیابان یکی از مهمترین فضاهای عمومی بوده است. با این وجود، در حال حاضر شکاف نسبتاً عمیقی میان معنا و کارکرد خیابان در شرق و غرب وجود دارد که منجر به ایجاد مناظر شهری متمایزی میان شرق و غرب شده است. این پژوهش به بررسی تفاوت های منظر خیابان از جنبه های معنایی-ادراکی، عملکردی-فعالیتی و زیباشناختی (عناصر غیرکالبدی معماری شامل عناصر نیمه ثابت و متحرک) در خیابان در شرق (کشورهای جنوب شرقی آسیا) و غرب (آمریکای شمالی، اروپا و اقیانوسیه) می پردازد. روش تحقیق از نوع کیفی (کتابخانه ای و بر پایه مشاهدات نویسنده) است. یافته های تحقیق نشان می دهد با وجود آنکه منظر خیابان به عنوان پدیده ای عینی و ذهنی شناخته می شود، منظر خیابان در شرق و غرب از لحاظ نوع ادراک و جنبه های عینی و ذهنی با یکدیگر متفاوت هستند. منظر خیابان در شرق و غرب از جنبه های معنایی، عملکردی و زیباشناختی و در ویژگی هایی چون تنوع فعالیت، نظم، مرز میان فضای عمومی و خصوصی، الگوهای زمانی عملکردها، میزان به کارگیری حواس مختلف انسان و چگونگی انطباق پذیری و انعطاف پذیری فضا، با یکدیگر تفاوت های بارزی دارند.
طراحی جواهر براساس شخصیت های زن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
33 - 44
حوزههای تخصصی:
به دلیل ورود الگوهای بیگانه در بازار جواهرات (زیورآلات)، نیاز به تولید آثاری است که دارای بار فرهنگی بوده و نیز بر هویت زن ایرانی تأکید کند. انتخاب «شاهنامه فردوسی» می تواند منبع الهام مناسبی باشد. از بین زنان شاهنامه، «رودابه» با بیشترین توصیف انتخاب شد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان شخصیت اسطوره ای رودابه را برای طراحی جواهرات به کار برد و از روش داستان سرایی برای طراحی جواهر استفاده کرد؟ طراحی جواهر برای زن معاصر ایرانی با بهره گیری از الگوی زن اساطیری (رودابه) در راستای معرفی این کهن الگو صورت گرفت.در روش داستان سرایی، تمرکز نه به کارکرد محصول که به پیام آن معطوف است. روند پژوهش شامل دو فاز است، نخست اسطوره پژوهی و تعریف داستان مرتبط با آن (مطالعه و بررسی زنان شاهنامه، اولویت بندی آنان و انتخاب پرکاربردترین نمونه، استخراج نمادها و تعریف داستان براساس الگوی داستان های کلاسیک) و دوم مردم نگاری و ارزیابی (شناسایی الگوهای مشترک، تدوین مود برد، تعریف چهار داستان برای کاربران و طراحی براساس داستان ها و مودبردها و در نهایت ارزیابی طرح ها توسط کاربران و انتخاب چهار طرح برتر). در ارزیابی آثار، امتیاز کاربران نشان داد که جواهرات طراحی شده می تواند حامل الگوهای اساطیری و معرف آن برای زن معاصر باشد. به نظر می رسد که استفاده مناسب از نمادها در طراحی و توجه به درک استفاده کنندگان از فرم ها، در تداعی مفهوم یک نماد اهمیت دارد و می توان با استفاده از روش داستان سرایی در جهت بهره وری از نمادهای کهن و اساطیری زنانه ایرانی برای طراحی مناسب و مطلوب زنان معاصر ایران بهره برد.
تحلیل فرایند کتاب آرایی نسخه هفت اورنگ جامیِ محفوظ در مجموعه فریر (معروف به جامی فریر)
منبع:
فردوس هنر سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲
62 - 81
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نسخه مصور هفت اورنگ سلطان ابراهیم میرزا معروف به جامی فریر محفوظ در گالری فریر،[i] یکی از شاهکارهای مکتب نگارگری مشهد در عصر صفوی است. این اثر در زمان حکمرانیِ سلطان ابراهیم میرزا، برادرزاده شاه تهماسب صفوی تهیه شد و فرایند تهیه آن با برنامه ریزی دقیق در طول نُه سال در سه شهر مختلف صورت گرفت. مسئله مورد توجه در این مقاله، مطالعه مراحل کتاب آرایی و تحلیلِ تزیینات داخلی در این نسخه مصور است.هدف: هدف از این مطالعه بررسی فرایند کتاب آرایی این نسخه خطی است که می تواند منجر به آگاهی از ترتیب و مراحل اجرای کتاب آرایی در نسخه های خطی آن دوران گردد.سؤال: در این مقاله تلاش می شود تا به این سؤالات پاسخ داده شود: مراحل کتاب آرایی این اثرِ خطی به چه صورت بوده و از چه نوع تزییناتی جهت آراستن نسخه جامی فریر استفاده شده است؟روش تحقیق: روش انجام این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و در تدوین مباحث نظریِ صورت گرفته از منابع کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی برای دسترسی به اطلاعاتِ موردنیاز، استفاده شده است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مراحل کتاب آرایی با نظارت رئیس کتابخانه صورت گرفته است و در مرحله نخست، آماده سازی برگه ها (رنگی و ساده) و سپس جدول کشی و ستون بندی آنها صورت گرفته است. تعداد ابیات در هر صفحه با توجه به مِسطربندی از پیش تعیین شده و هر یک از عناصر تزیینی علاوه بر کارکرد زیبایی شناسی، کارکردی نمادین و مفهومی نیز داشته اند.
بررسی روش های صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی سبز
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر معضلاتی در زمینه مسکن به وجود اورد که از ان به عنوان بحران مسکن یاد می شود از همین رو درطی دهه های اخیر احداث ساختمان های با کاربری مسکونی جهت کمک به حل مشکل مسکن در ایران مورد توجه قرار گرفت از طرف دیگر ضرورت توجه به امر صرفه جویی به خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی باعث شده که طراحی پایدار و معماری سبز به یکی از مباحث بسیار مهم تبدیل شود . بر اساس امار موجود بیش از نصف انرژی در ساختمان ها برای گرمایش و سرمایش و معادل 10 درصد ان برای روشنایی و بقیه ان برای سایر مصارف انرژی به کار می رود . در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی به صورت کتاب خانه ای می باشد ، ضمن اشنایی با ساختمان های سبز ، به بررسی مزایای و تکنولوژی و سیستم های به کار گرفته شده در راستای اهداف بهینه سازی انرژی در این ساختمان ها پرداخته می شود و ه دف از آن اس تفاده از معیاره ای معماری سبز جهت توجیه پذیر نمودن ساختمان های سبز در ایران می باشد.
واکاوی اصول و رهنمود های طراحی معماری مدارس از منظر پدافند غیرعامل
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از اصول ضروری در طراحی معماری، توجه به عملیاتی کردن الزامات پدافند غیر عامل به منظور کاهش آسیب پذیری و ایمن سازی آن هاست. معماران به عنوان یکی از تاثیر گذارترین اعضای گروه طراحی لازم است در ارایه طرح های خود به جوانب مختلف تاثیر گذار به آن توجه نمایند. توجه به پایداری طرح در طول عمر ساختمان و تاثیر ملاحظات طراحی معماری، در کاهش آسیب پذیری ساختمان در مقابل تهدیدات انسانی و طبیعی امری ضروری خواهد بود. از اینرو مدارس به دلیل تعداد، شرایط و تنوع گروه های سنی کاربران و همچنین نوع و اهمیت کاربری، در زمره مهمترین فضاهای شهری قرار می گیرند. از طرف دیگر در زمان وقوع حوادث در ساعات بهره برداری، امکان خسارت جانی بسیار وجود دارد. لذا توجه به ایمنی و کاهش آسیب پذیری در این بناها در زمان بروز حوادث از اهمیت خاصی بر خوردار است که، پرداختن به مقوله پدافند غیر عامل و در تقابل با مدیریت بحران به خصوص از حیث اهمیت در درجه ویژه ای قرار دارند، کمک خواهد کرد تا تلفات انسانی در زمان بروز حوادث، کاهش یابد. بدینسان این مساله، بستری لازم را برای نگارش پژوهش حاضر فراهم کرده است. هدف اصلی از نگارش این پژوهش، پرداختن به امر پدافند غیرعامل در مدارس و توجه به گستردگی موضوع به ارایه چهارچوب و راه کارهایی در بخش طراحی می باشد که مدرسه ای طراحی شود که در شرایط بحران، ایمن و برای شرایط پسا بحران، نقش پناهگاه را داشته باشد و بتواند جامعه را از تهدیداتی که بعد از سانحه به وجود می آید حفظ کند. پژوهش حاضربه لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است که از ابزار جمع آوری اطلاعات، اسنادی(کتابخانه ایی) در بستر بهره گیری از مطالعات میدانی بهره برده است. با استناد به نتایج این پژوهش می توان این گونه برآورد نمود که، در نظر گرفتن تدابیری همچون نحوه قرارگیری بازشوها، حفاظت سلسله مراتبی فضاها، تاثیرفرم ساختمان بر کاهش اثر موج انفجار، طراحی مناسب مسیرهای حرکت داخلی، فضای عبور موج، انتخاب شیوه مناسب نورگیری، طراحی محوطه و انتخاب مصالح فضایی امن را در اختیار قرار می دهد که در ﻃﺮاﺣﯽ و ﺟﺮای ﻓﻀﺎﻫﺎی آﻣﻮزﺷﯽ (ﻣﺪارس) ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﮐﺎﻫﺶ آﺳﯿﺐﭘﺬﯾﺮی ﺿﺮوری ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽرﺳﺪ.
ارتباط دوسویه متن و تصویر در نسخه واسطی مقامات حریری از منظر نقد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری اثر مشهور ابومحمدقاسم بن علی حریری بصری متولد ۴۴۶ ه.ق. است. این اثر ادبی از کهن ترین داستان های مصور ادبیات عرب دوران خلفای عباسی می باشد؛ ادبیات بی نظیر، جاذبه های داستانی به همراه انتقادات اجتماعی، آموزه های اخلاقی و تربیتی از ویژگی های منحصربه فرد آن است. محمود واسطی با مصور کردن این اثر نه تنها مکتب نگارگری بغداد را پی ریزی نمود، بلکه فرهنگی مصور از شرایط اجتماعی، رفتاری و اخلاقی آن روزگار به وجود آورد. از منظر نقد اجتماعی محیط بر ادبیات تاثیر دارد، و ادبیات نیز بر محیط اجتماعی موثر است. پژوهش های جامعه شناسی ادبیات نشان می دهد، برای شناخت اندیشه اجتماعی می توان از آثار شاعران و نویسندگان یاری طلبید. در نقد اجتماعی به روابط متقابل ادبیات و اجتماع توجه شده است؛ از این رو، مهم ترین راه بررسی و تحلیل آثار ادبی، فلسفی و هنری نمایشنامه ها، نقد و تحلیل اجتماعی است. با توجه به جایگاه ارزشمند مقامات حریری و ادبیات غنی و فن سخنوری و نیز این که نقدهای اجتماعی حریری تاکنون مورد توجه قرار نگرفته است، این پژوهش مختصرا، مهم ترین نقدهایی را که درون این اثر وجود دارد، بررسی می کند. انتقادات درون متن مقامات به سه عنوان حکومتی، رفتارهای عقیدتی - اجتماعی و اخلاقی - اجتماعی تقسیم می شود؛ که حکومت، عوامل آن، گروه های خاص تأثیرگذار اجتماعی و افراد مختلف جامعه را دربر می گیرد. این انتقادات نمایان گر ذهن جامعه گرای حریری و واسطی هستند. هر دو هنرمند، نویسنده و نگارگر، در این اثر، زشتی های سیاسی، اجتماعی، رفتاری و اخلاقی جامعه را درد پیکره انسانی می دانند. حریری کاستی های اجتماعی، اخلاقی و رفتارهای سیاسی نادرست را با زبان نوشتاری و تصویری تلخ و گزنده بیان نموده و حاکمان، عالمان و مفسران و موعظه گران مذهبی زمان خود را مورد انتقاد قرار داده است. از نظر او جامعه سالم و عادل بستر پرورش و سازنده انسان کامل است و سازندگی اجتماعی بشری را در گرو به پای بندی مسایل شهروندی و اجتماعی می داند. این مقاله با روش نقد اجتماعی به توصیف و تحلیل متن نوشتاری و تصویری مقامات حریری می پردازد و به واقعیات جامعه اجتماعی آن روزگار و هم چنین، به نتایج تحقیق دست خواهد یافت.
خوانش منظر شهر اشرف البلاد در دوره صفوی و نسبت آن با مجموعه باغ های صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های معمول در پژوهش های باغ های ایرانی این است که باغ ها را پدیده ای درون گرا در نظر می گیرند محصور در دیوارهایش و جدا از بستری که آن را احاطه کرده است. با این دیدگاه، برخی از ویژگی های مهم باغ ها نادیده گرفته می شوند. از سوی دیگر، تشخیص چهره اصیل شهر در منظر امروزین شهرهای تاریخی به دلیل تغییرات سریع شهری روزبه روز دشوارتر می شود. این امر ضرورت توجه به شناخت صحیح و حفاظت اصولی از منظر تاریخی این شهرها و عناصر تشکیل دهنده آن ها را ایجاب می کند. از آنجا که ساختار شهر در دوره صفوی، بسیار تحت تأثیر باغ ها و به خصوص باغ های شاهی بوده، پژوهش حاضر بر شناسایی روابط میان باغ و شهر در شهر اشرف البلاد صفوی متمرکز شده است. هدف این مقاله پی بردن به چگونگی کیفیات روابط و پیوندهای میان باغ های شاهی به عنوان عناصر شاخص منظر شهری تاریخی شهر صفوی اشرف البلاد با سایر اجزای تشکیل دهنده آن است. برای این منظور، از روش مطالعات تاریخی که رویکردی کاربردی در بازیابی جنبه های پنهان این ارتباط است، بهره گرفته شده است. در این راستا پیگیری مرحله به مرحله، منطبق با مراحل شکل گیری شهر انجام شد. با دنبال کردن این رویکرد، ساختارهای شهری گذشته و حال بر اساس اطلاعات مبتنی بر شواهد مکتوب و ریخت شناسانه، مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج این پژوهش نمایانگر برخی از نمودهای ارتباط ساختاری میان باغ های شاهی و این شهر تاریخی است که در طول سالیان، کم رنگ شده است؛ از جمله جایگاه باغ های شاهی در مراحل طرح ریزی شهر، در ساختار شبکه ارتباطی شهر، در تراکم شهری و در نظام سلسله مراتبی حاکم بر منظر شهری. بر اساس این نتایج، کیفیاتی از پیوندهای میان باغ و شهر روشن می شود که معرف هویت شهر صفوی بوده اند و بدون آن ها، هم ارز ش های شهر مخدوش می شود و هم میراث باغ ها ناگفته می ماند.
خود مردم نگاری متحرک به عنوان روشی برای فهم تجربه های زیسته از جابه جایی های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با ظهور «چرخش جابه جایی» و به تبع آن شکل گیری «پارادایم جدید جابه جایی»، جریان ها و شیوه های متنوع جابه جایی به مثابه کنش های بر سازنده تجارب زیسته متفاوت فردی و جمعی در نظر گرفته می شود که تجربه جدیدی از مفاهیم بیان شده را از خلال تجارب متحرک ممکن می کند. بااینکه دو دهه از ظهور این پارادایم جدید و این مسئله معرفت شناسانه در حوزه علوم اجتماعی می گذرد هنوز روش شناسی جامع و متناسب برای درک و فهم این تجارب زیسته متحرک ارائه نشده است. مقاله حاضر به دنبال بسط روش شناسی موجود برای فهم و درک این تجارب زیسته متحرک است؛ روش هایی که بتوانند به معانی نهفته در این تجارب متحرک دست پیدا کنند. روش: این مقاله پس از بررسی این خلأ روش شناسانه، «خود مردم نگاری متحرک» را به مثابه روشی نو برای فهم این تجارب زیسته در حین حرکت تبیین و پیشنهاد می کند. یافته: روش خودمردم نگاری متحرک به محققهای حوزه مطالعات شهری امکان فهم معناهای زیسته در کنش های جابه جایی در محیط های زندگی روزمره را از خلال تجربه زیسته خود و دیگران در چارچوب پارادایم جدید جابه جایی فراهم می کند. نتیجه گیری: خود مردم نگاری که روشی نوظهور در مردم نگاری است و هدف آن فهم تجربه زندگی روزمره از خلال تجربه زیسته محقق است می تواند در ترکیب با روش های متحرک به روشی کارآمد در حوزه فهم تجربه های زیسته در جابه جایی های شهری در رشته های مطالعات شهری تبدیل شود.
بررسی و بازشناسی فرهنگی نقوش سنگ قبور گورستان های موکریان شرقی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
63 - 85
حوزههای تخصصی:
بر روی صدها نمونه سنگ قبر موجود در ناحیه موکریان شرقی که در گورستان های عصر قاجار آن، بی وقفه در کنار هم صف آرایی کرده اند و چون کتابی قطور، گویای تاریخ خاک خورده مردمانی خفته در زیر تلنباری از خاک اند؛ نقوشی قرار گرفته که بر زیبایی و اهمیت این آثار دو چندان افزوده است. آنچه که مسلم است، این نقوش تنها برای تزئین حکاکی نشده اند، بلکه خود می توانند بیانگر علایق و دل بستگی های فرد متوفی و بازماندگان، اعتقادات، موقعیت مکانی و زمانی و نمودی از فرهنگ جامعه و یا این که نماد و مفهومی از اسطوره ها و تفکرات عمیق گذشته باشند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی و تاریخی بوده و یافته های آن مبتنی بر بررسی های میدانی و مطالعات اسناد گردآوری شده است؛ به دنبال بررسی و تحلیل سنگ قبور گورستان های عصر قاجار موکریان شرقی و نقوش قرار گرفته بر روی آنها بوده و در این راستا اهداف زیر را دنبال می کند: 1- گورستان های عصر قاجار حوزه جغرافیایی موکریان شرقی کدام ها و شامل چه نقوشی هستند؟ 2- نقوش به تصویر کشیده شده بر روی سنگ قبور عصر قاجار موکریان شرقی، تا چه حد تحت تأثیر باورها و اعتقادات و آداب و سنن فرهنگی جامعه بوده است؟ بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که این سنگ قبرها شامل نقوش متنوعی از تصاویر انسانی، حیوانی، گیاهی، هندسی و کتیبه اند. به طور کلی بیشتر این نقوش در عین دارا بودن معانی و نمادین خاص، متأثر از فرهنگ منطقه، اعتقادات و موقعیت زمانی و مکانی خود هستند. از طرف دیگر مذاهب شیعه و سنی علاوه بر فرم سنگ قبرها، بر نوع نقوش این آثار نیز، بیشترین تأثیرات را از خود بروز داده است.
مطالعه تطبیقی رابطه متن و تصویر در نگاره صحنه به دار آویختن ضحاک در شاهنامه بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
153 - 171
حوزههای تخصصی:
شاهنامه ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی از مهم ترین نسخه های مصور شاهنامه می باشند که هر یک با اصول کیفی هنری و ذوق زیباشناختی زمانه خلق شده است. یکی از صحنه های مشترک که در این سه نسخه مصور شده است، صحنه ی به دار آویختن ضحاک ماردوش است. این پژوهش با هدف تطبیق رابطه ی متن و تصویر و واکاوی وجوه افتراق و اشتراک نگاره ی به دار آویختن ضحاک در سه نسخه ی مصورشده به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تطبیقی در پی پاسخ به این سؤالات است. الف: نگارگران از چه روش ها و کیفیاتی برای وفاداری متن و تصویر در مصورسازی نگاره ی به دارآویختن ضحاک در سه شاهنامه بهره گرفته اند؟ ب: نگاره ی به دارآویختن ضحاک در سه نسخه ی بایسنقری، ابراهیم سلطان و طهماسبی دارای چه وجوه اشتراک و افتراقی است؟ داده های این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و مشاهده ی آثار جمع آوری شده است. نتایج گویای آن است که، ثنویت انگاری ایرانیان باستان، بنیان نظری خلق نگاره هاست، اما نحوه ی انعکاس آن در نسخه ها متفاوت است. ساختار اثر، ویژگی عناصر به کاررفته و کیفیت های تصویری این نگاره در شاهنامه ی طهماسبی بر پایبندی بیشتر آن به متن اصلی دلالت دارد. از وجوه اشتراک سه نگاره، وفاداری بر اصول هنری زمانه و از وجوه افتراق بارز، به صحنه پردازی، ترکیب بندی و تعداد عناصر می توان اشاره کرد.
بررسی تطبیقی باغ های ایرانی چهل ستون و هشت بهشت اصفهان با پارامترهای پایداری منظر در پاسخگویی به اهداف اقلیمی منطقه گرم و خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری مانند باغ و پارک، در انطباق با شرایط اقلیمی می توانند به عنوان منظر پایدار، موجب کاهش آلودگی زیست محیطی شوند. ازجمله این فضاها می توان به باغ های تاریخی ایران زمین اشاره نمود. هدف این پژوهش دستیابی به ضوابط و معیارهای طراحی باغ های ایرانی مناطق گرم و خشک بوده که بتوانند در هماهنگی با ضوابط امروز در طراحی منظر و محیط های پایدار به کار گرفته شوند. روش تحقیق اتخاذشده در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با استخراج داده ها از نمونه باغ های چهل ستون و هشت بهشت در شهر گرم و خشک اصفهان است. با بررسی راهبردهای اقلیمی در باغ های انتخابی میزان پاسخگویی آن ها به اهداف اقلیمی ارزیابی گشته و نشان می دهد که مؤلفه های اقلیمی از عوامل مؤثر در طراحی الگوهای کالبدی و عناصر تشکیل دهنده باغ های ایرانی در مناطق گرم و خشک می باشند.
نقش شاخص های مرکزیت شبکه های اجتماعی در سازمان دهی فضایی مبتنی بر سوابق طراحی (مطالعه موردی: بخش اورژانس بیمارستان ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
سازمان دهی فضایی، مرحله ای بسیار حائز اهمیت به خصوص در طراحی پلان های کارکردی است. جهت سازمان دهی کارکردی نیاز است فضاها به درستی جانمایی شوند. معماران در مراحل مختلف طراحی از سوابق طراحی بهره می برند. فرض اصلی این پژوهش مبتنی بر این موضوع است که می توان از سوابق طراحی، شاخص های لازم برای ارزیابی روابط فضایی پلان را در مرحله برنامه ریزی معماری استخراج نمود. هدف اصلی پژوهش به کارگیری دانش موجود در سوابق طراحی جهت ارزیابی سازمان دهی فضایی پیش از اجرا و پس از بهره برداری است. جهت انجام پژوهش 60 پلان اورژانس بیمارستان به عنوان جامعه آماری (سوابق طراحی) انتخاب شدند. شاخص های مرکزیت بینیت و نزدیکی برای تمامی حوزه های موجود در سوابق طراحی توسط نرم افزار سایتواسکیپ محاسبه شدند. تمرکز اصلی پژوهش بر سازمان دهی عملکردی اصلی ترین حوزه درمانی اورژانس (حوزه فوریت) قرارگرفته است. با محاسبه این شاخص ها مشخص شد که حوزه فوریت باید به نحوی سازمان دهی شود که بالاترین مرکزیت بینیت و نزدیکی را داشته باشد.
پرورش خلاقیت دانشجویان معماری با بهره گیری از رویکرد پژوهش محور (IBL)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
61 - 75
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی رویکردهای آموزشی نشان می دهد، امروزه میان رویکردهای آموزشی، رویکرد یادگیرنده-محور از مهم ترین رویکردهای حاکم بر برنامه درسی است. این رویکرد انواعی دارد که متداول ترین آن در نظام آموزشی فعلی رویکرد فعال یا فعالیت-محور می باشند. رویکرد فعالیت-محور، هم اکنون به عنوان الگویی متداول سرلوحه ی کار کارشناسان دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی است. در مقابل رویکرد یاد شده فوق، رویکرد پژوهش-محور قرار دارد که در آن فعالیت ها از بطن پرسش ها و علاقه مندی های دانشجو بر می خیزد و طبیعتا نمی توان آن ها را مانند رویکرد فعالیت-محور بسته بندی و فرموله کرد. این فعالیت ها برای دانشجویان متفاوت نیز به ناچار یکسان نیست. در این رویکرد دانشجو خود به دنبال الگوها و روابطی مرتبط با مشاهده هایش از جهان پیرامون است و به عبارت دیگر نقطه شروع، مراحل کار و نقطه پایان فعالیت ها را خود تعیین می کند. مسئله ای که اینجا مطرح است ارتباط بین ویژگی های برخی علوم ماننند معماری با انتخاب رویکرد آموزشی خاص است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر داده های کتابخانه ای به بررسی این مسئله پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد کاربست رویکرد پژوهش محور هنگامی که فعالیت ها از بطن پرسش های دانشجو بر می خیزد و براساس تجارب او شکل می گیرد، به وی فرصت داده می شود تا تجارب و مشاهده های خود را هم زمان به کار گیرد. نظر به اینکه در سیاستگذاری آموزشیِ معماری، پرورش بر آموزش تقدم مرتبه دارد، دستیابی به اهداف دروس، درک و بیان معماری مستلزم اتخاذ رویکرد و روش های اثربخش و متناسب با این سیاست گذاری است. میان رویکردهای مختلف یادگیری، رویکرد پژوهش محور که گرایشِ پرورشی قوی تری دارد، برای به کارگیری در آموزشِ درک و بیان معماری اثربخش تر و مناسب تراست. اهداف تحقیق: 1.مطالعه و واکاویِ ویژگی هایی رویکرد پژوهش محور 2.تببین نقش رویکردِ پژوهش محور در پرورش خلاقیت دانشجویان معماری سؤالات تحقیق: 1.آموزش پژوهش محور چه ویژگی هایی دارد؟ 2.رویکرد پژوهش محور چگونه در پرورش خلاقیت دانشجویان معماری مؤثر است؟
مولفه های مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
75 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه منابع انسانی، سرمایه اصلی سازمان ها محسوب می شوند. در این میان، مدیریت می تواند نقش تعیین کننده ای در افزایش کارایی منابع انسانی داشته باشد. سازمان میراث فرهنگی یکی از سازمان هایی است که با هدف صیانت از داشته های فرهنگی و مدیریتِ گردشگری ایجاد شده است. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد تبیین رابطه کارآمدی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با منابع انسانی و مدیریت آن است. در راستای حل این مسئله از روش کمی و کیفی به صورت توأمان استفاده شده است. با توجه به موضوعپژوهش، روش پژوهش به کار رفته از حیث محیط کتابخانه ای-میدانی، از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده مقطعی، از نظر روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی و علی می باشد. جامعه آماری از میان خبرگان دانشگاهی و مسئولین و کلیه کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری انتخاب شده است. روایی پرسشنامه محقق ساخته نیز از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. در بخش کیفی کدگذاری نتایج مصاحبه با استفاده از نرم افزار(MAXQDA)انجام شد و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و استنباطی(مدل سازی معادلات ساختاری،آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی سیستمی مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دارای سه بعد ورودی، فرآیندی و خروجی می باشد. بعد ورودی دارای دو مؤلفه انگیزش کارکنان و وجدان کاری می باشد و بعد فرآیندی نیز دارای سه مؤلفه حفظ و نگهداری کارکنان، آموزش و مدیریت استعداد می باشد. بعد سوم الگوی سیستمی نیز شامل بهره وری منابع انسانی می باشد. اهداف پژوهش: 1.شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی سیستمی مدیریت منابع انسانی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. 2.تعیین برازش سیستمی مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. سؤالات پژوهش 1.ابعاد و مؤلفه های کارآمدی منابع انسانی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کدامند؟ 2. چه الگوی سیستمی می توان برای مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه کرد؟
تطبیق تقاضا از ممدوح در سبک خراسانی (منوچهری دامغانی و فرخی سیستانی) با نگارگری سده هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
361 - 376
حوزههای تخصصی:
فنّ بیان حوزه های مختلفی دارد و یکی از جامع ترین و در عین حال، جالب ترین اقسام فنّ بیان در هنر است که به کارگیری آن بدون شک تأثیر قابل ملاحظه ای در تولید اثر هنری با کیفیت و فاخر دارد زیرا همان طور که هنر نوعی از بیان است، بیان نیز نوعی از هنر است. در این میان، در بررسی شعر نیز به عنوان یک پدیده هنری، نخستین چیزی که نظر ما را به خود جلب می کند، طرز بیان هنرمندانه شاعر است. آثار هنری و از جمله شعر، حکم منشوری را دارند که از هر زاویه، چشم انداز متفاوتی را عرضه می کنند و مجموعه این چشم اندازها، تصویری کلّی و جامع از منشور را به دست می دهند. یکی از ابعاد مهم شعرا ارتباط با بزرگان و درباریان به عنوان مشوق و حامی است، بنابراین در اشعار برخی از شاعران به شکل آشکاری ارتباط میان شاعر و ممدوح دیده می شود. در این میان شاعرانی چون فرّخی و منوچهری از شاعرانی هستند که در شعر خود، ممدوح را مخاطب قرار داده اند. این نوشتار بر آن است تا به بررسی و تطبیق بیان هنری شاعرانی چون فرخی و منوچهری در طرح تقاضا از ممدوح بپردازد. از سوی دیگر این تقاضاهای مطرح شده در شعر آن ها را با نگارگری سده هشتم هجری مطابقت دهد. مقوله تقاضا و درخواست، که از زیر شاخه های ادبیات غنایی محسوب می شود، در شعر این شاعران، به صورت های گوناگون جلوه کرده است که آنها با بیانی هنرمندانه و به شیوه های متفاوت نسبت به طرح آن اقدام کرده اند. در این زمینه، سعی شده است تا اشعار این شاعران مورد مطالعه قرار گیرد و انواع درخواست ها و تقاضاهای مادی و غیر مادی آنها از ممدوح، استخراج، بررسی و تحلیل گردد. اهداف تحقیق بررسی تقاضاها و درخواست های مطرح شده از ممدوح در شعر فرخی و منوچهری بررسی بازتاب جایگاه ممدوح در نگارگری سده هشتم هجری(با محوریت مطالعه اشعار فرخی و منوچهری) سؤالات تحقیق تقاضای شاعرانی چون فرخی و منوچهری از ممدوح چه شباهت و تفاوت هایی داشته است؟ آیا می توان در نگارگری سده هشتم هجری نمونه هایی از تقاضا و درخواست شاعران از ممدوح پیدا کرد؟
قدمگاه امام علی(ع)؛ در جستجوی تربت خانه ایلخانی کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
89-112
حوزههای تخصصی:
شهریار عدل در مقاله ای با عنوان «یک جفت کاشی دوآتشه یادبود از کاشان مورخ سال 711ق»، دو قطعه کاشی زرین فام مدوّر محفوظ در موزه سِور پاریس را مطالعه کرده است که بنا بر متن کتیبه مندرج در کاشی ها در ارتباط با یک بنای یادمانی شیعی در کاشان ساخته شده اند. یکی از کاشی ها که لبه ای برجسته شبیه نعل اسب دارد، روایتگر رؤیایی از سال 711ق است. طبق شرح رؤیای یادشده، امام علی(ع) و امام مهدی(عج) در سر راه هند به کاشان آمده اند و در آنجا امام علی(ع) دستور ساخت بنایی را صادر کرده است تا کسانی که نمی توانند به دیدار ایشان بروند، آن بنا را زیارت کنند. با وجود بررسی های صورت گرفته و از جمله اشاره به موقعیت کلی بنا، تاکنون خود بنا و جای دقیق آن شناسایی نشده است. لذا این پرسش ها قابل طرح است که آیا جفت کاشی زرین فام یادشده به بنایی مشخص اشاره دارند؟ و مهم تر اینکه اگر بنای یادشده قابل شناسایی است، کجا واقع شده و چه خصوصیاتی دارد؟ این مقاله در پی یافتن بنای یادشده و روشن کردن خصوصیات اصلی آن است. این مطالعه بر اساس روش تفسیری تاریخی به انجام رسیده است. برای این منظور، متن کتیبه ها و متون تاریخی مرتبط مطالعه و تفسیر می شوند؛ همچنین محدوده ای وسیع در شمال غربی حصار تاریخی شهر بررسی می شود تا امکان پاسخ دادن به پرسش ها فراهم شود. در ادامه، مکان دقیق بنایی در همان محدوده مطالعه و بقایای بنای یادشده با برخی نمونه ها مقایسه می شود تا خصوصیات دقیق تر و دوره تاریخی ساخت آن روشن شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که بنای گنبدخانه ای کوچک در شمال گورستان صالح آباد که در بیرون حصار کاشان قرار دارد، همان بنایی است که شرح حال ساخت آن بر روی کاشی زرین فام مورد نظر نوشته شده است. مطالعات صورت گرفته نشان دهنده رابطه میان دو کاشی منحصربه فرد یادشده و بنای گنبددار کوچکی در شمال حصار کاشان در محدوده صالح آباد است؛ جایی که بنای دیگری تا سال 1397 با عنوان قدمگاه وجود داشته است. دو کاشی یادشده از گزند حوادث در امان مانده اند تا بخشی از تاریخ فرهنگی و معماری کاشان را بازگو کنند و البته نقش و جایگاه محدوده ای در شمال حصار تاریخی شهر را در فرهنگ شیعی کاشان برای ما روشن کنند.
واکاوی معیارهای مطلوبیت در فضاهای جمعی اصفهان صفوی، نمونه موردی: فضاهای جمعی بافت تاریخی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
16 - 27
حوزههای تخصصی:
فضاهای جمعی امروزه به مفری از زیست ماشینی، سرعت بالا و جهان مملو از کار و فعالیت شهرهای جهان بدل شده است. ظرفیت بالای این فضاها برای جذب شهروندان و گردشگران، افزایش سطح مشارکت و سرزندگی شهرها در کنار تأثیر بر بافت شهری پیرامونی در بسیاری از نمونه های موفق جهانی ثابت شده است، تا جایی که بسیاری از متخصصان، حرفه مندان و مدیران شهری در سال های اخیر به لزوم ساخت، بازآفرینی و تجهیز شهرهای ایران به این دسته از فضاها تأکید داشته اند. پژوهش حاضر در تلاش بوده است تا با ارزیابی فضاهای جمعی موجود در بافت تاریخی اصفهان، به عنوان یکی از شهرهای تاریخی و کهن ایران در زمان رونق یکی از حکومت هایی که در شهرسازی اهتمام می ورزد، نقاط ضعف و قدرت این گونه فضاها را بررسی نماید. در این پژوهش درگام نخست به تعریف فضای شهری، فضای عمومی، فضای جمعی، حضور این فضا در بافت تاریخی و تشریح فضاهای جمعی بافت اصفهان صفوی پرداخته شده است. پس از آن ابتدا با جمع بندی نظرات متخصصان در تعریف فضای جمعی، فضاهای جمعی شاخص اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفته و در گام بعد از نخبگان این حوزه در تبیین مؤلفه های ارزیابی و برگزاری آزمون نظرسنجی کمک گرفته شد و میزان تفوق این فضاها مورد ارزیابی قرارگرفت تا درنهایت مدل دقیق تری از معیارهای مطلوبیت فضای جمعی بافت تاریخی پیشنهاد شود.
گرگان از منظر میراث و آیین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
13 - 22
حوزههای تخصصی:
حضور مردم در فضاهای شهری با هدف «بودن در فضا» یکی از مؤلفه های سرزندگی فضاهای شهری است که منجر به ارتقای سطح روابط اجتماعی، افزایش امنیت، ایجاد حس تعلق به مکان با امکان افزایش وقوع خاطره فردی و جمعی و کاهش جرم و جنایت در شهر می شود. فضاهای آیینی از دیرباز نقش مهمی در شکل دهی به منظر شهرها داشته اند و از قوی ترین تجربه های فضاهای جمعی و یکی از علل اصلی شکل گیری شهرها بوده اند. امروزه مؤلفه های کالبدی شهرهای سنتی، حتی در صورت بقا، فاقد پویایی و حضورپذیری هستند و فعالیت آنها تنها محدود به مناسبات خاص اجتماعی و مذهبی شده است. در بازدید میدانی دو روزه از بافت سنتی گرگان آنچه بیش از همه نظر مخاطب را به خود جلب می کند، تعدد تکایا، حسینیه ها و مساجدی است که به لحاظ قرارگیری در هسته مرکزی محلات، واشدگاه هایی با پتانسیل های اجتماعی، مذهبی و اقتصادی بالا هستند که در گذشته تجلی گاه فرهنگ، دین، حیات اجتماعی بوده و به طور کلی هویت اجتماعی مردم گرگان را شکل داده اند. حال آنکه به واسطه تغییر سبک زندگی، نیازهای مردم و الگوی شهرسازی مدرن، این عرصه ها به هسته هایی خاموش در قلب بافت سنتی و ارزشمند گرگان تبدیل شده اند. از این رو در این مقاله سعی شده با استفاده از روش توصیف و تحلیل کیفی به بررسی مناظر میراثی و آیینی شهر گرگان در متون و منایع قدیمی و جدید بپردازیم و علل تعدد مساجد و تکایا در این شهر را از میان این متون و بازدید میدانی شهر واکاوی کنیم.