فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۳ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بی گمان جریان مدرنیسم در اواخر سده بیستم با نقدهای بسیاری در نشریه های معماری روبه رو بوده است. این نقدها هم موجب شکل گیری معماری پست مدرن بوده اند و هم دیگر جریان های هوادار مدرنیسم را نمایندگی کرده اند. مجله آپوزیشنز به عنوان معتبرترین مجله معماری، در اواخر سده بیستم نویسندگان و نقدهای گوناگونی از هر دو طیف را در بر گرفته است. با طرح این «پرسش» که «مجله آپوزیشنز در طول سالیان نشر خود چه رویکردهایی از نقد مدرنیسم را نمایندگی می کرده است؟» تلاش می شود تا جایگاه آپوزیشنز در مسیر شکل گیری تئوری معماری پس از مدرن مورد مطالعه قرار گیرد. می توان این «فرضیه» را مطرح کرد که آپوزیشنز با طیف گسترده نویسندگان، که هرکدام بعدها از سردمداران شکل های مختلف تئوری معماری پس از مدرن بوده اند («پیتر آیزنمن»، «کِنت فرامپتون»، «رِم کوله اس»، «رافائل مونئو»، «دنی س اسکات براون»، «مانفردو تافوری»، «برنارد چوم ی» و دیگ ران)، می تواند نمونه خوبی برای ارزیابی جریان حاکم بر تئوری معماری در آن دوره مهم باشد.هدف پژوهش: عبارت است از واکاوی اندیشه های منتقدانی که در یک بازه زمانی تأثیرگذار، تئوری معماری پس از مدرن را رقم زده اند.روش پژوهش: چارچوب نظری مقاله به کمک شیوه استدلال منطقی به نگارش درآمده و برای تحلیل یافته ها از نمونه گیری «تمام شماری» در روش پژوهش «تحلیل محتوا» استفاده شده است.نتیجه گیری: براساس یافته ها می توان گفت آپوزیشنز تعاملی دوسویه با جریان های تئوری معماری پس از مدرن و نقشی اثرگذار بر شکل دادن به آنها داشته است. تلاش برای تئوری پردازی - و نه تاریخ نگاری معماری - با رویکردی تفسیری در تحلیل جریان های روز معماری ناشی از اهمیت چنین نقشی برای نویسندگان آپوزیشنز است. در سال های میانی انتشار مجله، نئومدرنیست ها و ستایش از اقتصاد آزاد، جهانی سازی و تکنولوژی بیشتر به چشم می خورد، ولی در سال های ابتدایی و انتهایی، به تأثیر از رویکرد منطقه گرایی انتقادی پست مدرنیست ها واژه های زیرمتن گرایی، فرهنگ و جامعه، کلیدواژه های آپوزیشنز را شکل داده اند.
مطالعه ی تحلیلی در نگارگری ارامنه ایران: خوانش نگاره های تولد مسیح (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۸
57 - 69
حوزههای تخصصی:
پیدایش هنر ارمنیان در ایران به دوران مادها و هخامنشیان می رسد. بعد از کوچ اجباری ارمنیان به ایران توسط شاه عباس، میراث هنری ارمنی نیز به مکان جدید منتقل شد. قرون هفدهم و هجدهم میلادی، جلفای اصفهان مهد علم و دانش ارمنیان ایرانی گردید و نسخ خطی فراوانی کتابت و مصور شدند که هم اکنون در موزه کلیسای وانک نگهداری می شوند. در این پژوهش، 5 نمونه از نگاره های مکتب جلفای نو اصفهان با موضوع تولد حضرت عیسی مسیح (ع) را که در این موزه وجود دارد، موردمطالعه قرارگرفته است. هدف انجام این پژوهش، تحلیل نگاره های ارمنیان (تولد حضرت عیسی مسیح) برای پاسخ دادن به سئوال پژوهش است که نگاره های تولد در انجیل ها برچه اساسی مصور شده اند ؟در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و اینترنتی است .روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بصورت کیفی است. پس از خوانش نمونه های موردی این نتیجه حاصل شد که مضامین و نحوه ی دید هنرمندان در سنت نگارگری ارمنی، بر اساس وفاداری بر واقعیات تاریخی اتفاق افتاده ترسیم شده اند وپیوند نگاره ها با مضامین اسطوره ای (کهن الگوی تولد قهرمان و رمزگان اسطوره ای) آشکار می شود.
واسازی برج بابل خوانش نقاشی «برج بابل»، اثر «پیتر بروگل» با تکیه بر آرای دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
39 - 52
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آثار پیتر بروگل اغلب به عنوان آثاری تمثیلی و با دلالت های معنایی متناقض در تاریخ هنر مورد اتفاق نظرند. نقاشی برج بابل بروگل در عین اینکه بازنمایی ای بصری از روایت اسطوره ای-مذهبیِ برج بابل است، تفاسیر چندگانه و متناقضی را نیز پدیدار می سازد. ژاک دریدا از نظریه پردازان پساساختارگرا، روایت برج بابل را با رویکرد واسازانه و در ضدیت با سنت فلسفیِ اصالت و یگانگی معنا مورد تحلیل قرار داده است.روش پژوهش: این پژوهش می کوشد با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه دریدا، با تجزیه و تحلیل ساختاری و تفسیر اسناد و منابع موجود، جنبه های مختلف اثر برج بابل بروگل را با توجه به زمینه تاریخی اش مورد بررسی قرار دهد.هدف پژوهش: این مقاله با هدف فراهم آوردن خوانشی چندصدایی و سیال، با ردکردن معنای قطعی اثر، در هم سویی با تحولات نقد و زیباشناسی معاصر درصدد پاسخگویی به این پرسش هاست: ساختار نقاشی برج بابل چه نسبتی با عوامل برون متنی برقرار می کند؟ در فرایند نقد واسازانه اثر، چه ابعاد معنایی مشخص می شوند؟ خوانش تفسیری اثر چگونه با جهت گیری نقد معاصر مرتبط می شود؟نتیجه گیری: نقد واسازانه اثر با آشکارکردن تناقضات و سطوح معنایی چندگانه، نشان دهنده این مسئله است که نقاشی به صورت هم زمان، استعاره ای تصویری است از شکست، ناتوانی و زوال قدرتِ سیاسی حکومت معاصر نقاش در بستر تاریخی. در عین حال تجسمی مثبت از ساختِ گونه ای آرمان شهر با فعالیت و کوشش انسانی را در انطباق با زمینه فرهنگی و اجتماعی اثر بازتاب می دهد. این خوانش چندصدایی می تواند با رد تفاسیر کلیت گرا و مطلق، مظهر طبیعت متغیر و متکثر کنش نقد معاصر در حوزه هنر به شمار آید.
مفاهیم مشترک باغسازی در دوره تیموری و صفوی، با تاکید بر نگاره های باغ دو مکتب هرات و مکتب دوم تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
20 - 35
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی را می توان زیباترین محصول منتج از اصول زیبایی شناسی و طبیعت گرایی فرهنگ ایرانی دانست که مفهوم آن در بسیاری از هنرهای این سرزمین از جمله هنر نگارگری متجلی شده است. باغ معادل واژه پردیس است و در ایران از دیرباز باغ های معروفی وجود داشته که اکنون موجود نیستند. با ورود اسلام باغ از توجه ویژه ای برخوردار شد.آنچه مبحث باغ را نسبت به دوره پیش از اسلام متفاوت می نمود، ماندگاری باغ ایرانی در چهارچوب نگاره ها بود که گویی آن را برای همیشه برایمان جاودان نموده اند. تصاویر نقش شده در این مینیاتورها کوششی در مجسم ساختن طبیعت بهشت یا همان فردوس برین و جهان ملکوتی است.از دیدگاه شکلی، مینیاتورهای ایرانی طرح باغ را دقیقا مثل تجلی معمارانه اش، با تمامی عناصر کالبدی طبیعی و انسان ساخت تصویر می کنند.نگارگری در سده های هشتم تا دهم مدارج کمال را پیمود ودو مکتب نگارگری هرات و تبریز دوم، از شاخصه نقاشی این دوره هستند. آنچه ما قصد داریم در این مقاله به آن بپردازیم،حضور باغ در نگاره های این دو مکتب و خصوصیات آن است که براساس نمونه های موردی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای است. از آنجایی که نگارگری صفوی تا حد بسیار زیادی دنباله رو و میراث دار مکتب هرات بود، بنظر میرسد عناصر باغ در هر دو مکتب یکسان بوده و تفاوت ها صرفا به یک سری از ویژگی های نقاشی و رنگ آمیزی محدود می باشد.
مطالعه تحلیلی گروتسک در آثار نقاشان انقلاب اسلامی با تمرکز بر آثار حبیب الله صادقی، کاظم چلیپا و حسین خسروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
83 - 101
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون هنرمندان از گروتسک به عنوان شیوه و مفهومی شناخته شده برای آشکار کردن حقایق پنهان و پررنگ تر نشان دادن واقعیت های کمتر دیده شده بهره جسته اند.آشوب، انقلاب و جنگ در ایرانِ دهه های 50 و 60 شمسی، سرنوشتی تاریخی را برای این کشور رقم زد و نقاشان انقلاب با بهره گیری از گروتسک ویژگی های جامعه ی آن روزها را به نمایش گذاشتند. هدف از این پژوهش، شناخت بیشتر هنر انقلاب و واکاوی کارکرد و دسته بندی گروتسک در آثار نقاشان انقلاب اسلامی می باشد. سوالات پژوهش عبارتند از:1 گروتسک در آثار نقاشان انقلاب چگونه بروز یافته است؟2 گروتسک دارای چه کارکردی در آثار نقاشان انقلاب است؟ 3 آثار هنرمندان انقلاب اسلامی کدام یک از دسته بندی های گروتسک را شامل می شود؟ در پژوهش حاضر، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی، با استناد به منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار، ضمن مطالعه ی الگوی نظری چهار متفکر مطرح در مورد گروتسک، مهمترین زمینه های خلق مفاهیم آثار در فرایند بهره گیری از گروتسک و سیر زایشی معنا بررسی شده است. جامعه پژوهش، آثار نقاشان انقلاب تعریف گردیده و به عنوان نمونه تحقیق 9 اثر شاخص از اعضای هستهِ اولیه نقاشان انقلاب آقایان حبیب الله صادقی، کاظم چلیپا و حسین خسروجردی به روش نمونه گیری قضاوتی آورده شده است. نتیجه حاصل از پژوهش نشان می دهد که نقاشان انقلاب از گروتسک به عنوان یک نگرش و جهان بینی برای بیان اهداف خود بهره گرفته اند و اغلب آثار جامعه پژوهش، در دسته بندی گروتسک ناب قرار می گیرد. در تمامی آثار این هنرمندان نوعی تقابل دوگانه میان خیر و شر، نیکی و بدی، زیبایی و زشتی و حق و باطل موردنظر قرارگرفته است. در حقیقت رویکرد نقاشان انقلاب به گروتسک، رویکردی بدبینانه و سراسر اضطراب و ترس است و نقاشان انقلاب از گروتسک در جهت اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اخلاقی سود جسته اند.
تصویرسازی آیینی-روایتی اسطورگی خدایان در نگاره های ایران پیش از تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
43 - 54
حوزههای تخصصی:
نگاره های تصویرسازی شده، روی ادوات مختلف، بخشی از هنرهای کهن ایران را تشکیل می دهد. واکاوی تاریخی سابقه این هنر را به پیش از تاریخ و مردمان ایران قدیم بازمی گرداند. از میان این نگاره ها، تصویر-نگاره های ویژه ای قابل تمییز است که به نظر می آید، در ضمن اینکه با تفکر و هدف بنیادین ویژه ای به تصویر درآمده اند، دارای مضامین نشانگی و فرهنگی خاصی نیز هستند. نگاره های نامبرده پیکره های شبیه سازی شده ای را نشان می دهد که در حال انجام نوعی حرکات موزون و معنادار هستند. دقت نظر در نقش ها، عناصر تصویری، پیکره های شبیه سازی شده و اعمالی که در این نگاره ها انجام می شود، منعکس کننده این موضوع مهم است که این آثار برای خوانش، نیاز به مطالعه علمی، هنری و نیز فرهنگی عمیق دارند. مقاله حاضر قصد دارد به این مهم دست یابد. بر پایه این مطالعات و در تأویلی ژرف نگرانه، پیکره های یاد شده در حال انجام حرکات رقص گونه، فرا انسانی و اسطوره ای شناخته شده و بر همین اساس از این دست نگاره ها، با عنوان نگاره های تصویرسازی شده با رقص خدایان، یاد می شود. با خوانش تاریخی-هنری و نشانه شناختی تصاویرِ نگاره ها انسان ها در حال انجام حرکات موزون ویژه ای، موسوم به رقص خدایان، به مثابه متن فرهنگی-هنری دریافت می شوند. در این مداقه سؤال اساسی این خواهد بود که تولید و دوام فرهنگی-هنری این گونه از نگاره ها، در هنرهای تجسمی ایران پیش از تاریخ، چگونه توجیه پذیر است؟ از اهداف ویژه جستار حاضر مطالعه بخشی از فرهنگ و هنر ایران پیش از تاریخ، با اتکا به اسناد تاریخی-هنری و اتخاذ شیوه های نوین علمی است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تصویرسازیِ این گونه نقوش فراتر از تزیین صرف بوده و با مفاهیمی چون نماد، باورهای دینی-فرهنگی، اعتقادات و جهان بینی اسطوره ای و روایت های این مردمان، ارتباط عمیقی دارد. پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و با روش تبارشناسی تاریخی و رویکرد نشانه شناسی پدیدارها به نگارش در آمده است. شیوه اتخاذی این مقاله تحلیلی-تأویلی است و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای مهیا شده است.
مقایسه تطبیقی جانورنگاری در دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان و قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
7 - 17
حوزههای تخصصی:
نگارگری مکاتب دوره صفوی رابطه تنگاتنگی با هم دارند. جانورنگاری خشی از نگارگری که در دیوارنگاره های اولیه کاخ های چهل ستون اصفهان و قزوین نقش بسته، نشانگر این پیوستگی است. فرضیه نگارندگان مبتنی بر آن است که دیوارنگاره های اولیه ی کاخ های چهل ستون اصفهان و قزوین که مربوط به دوره شاه تهماسب و شاه عباس اول هست ازنظر سبک با هم مطابقت دارند و توسط نسلی از نگارگران انجام شده اند که سابقه کار و هنرآموزی را در مکاتب تبریز و قزوین داشتند. هدف از این پژوهش تطبیق موضوع ها، ویژگی های سبکی و عناصر به کاررفته در دیوارنگاره های اولیه بنای چهل ستون اصفهان و قزوین بود. از این مطالعه چنین برمی آمد که آزادی که در مکتب اصفهان از آن بحث می شود در این نگاره های مذکور قابل رویت نیست زیرا هنوز در این دیوارنگاره ها سبک مکاتب قبلی نمایان است. جانور سازی در نگاره ها گرچه هر سه شیوه جانورنگاری را در برمی گیرد اما در آثار باقی مانده در دو بنای حایز اهمیت دوره صفوی، اثری از جانوران اسطوره ای اژدها و سیمرغ نیست و گرفت و گیر در این دیوارنگاره ها حذف و یا محدود شده است. تغییر و تحولات مذکور در جانورنگاری از سال های پایانی مکتب تبریز دو، آغاز و در دیوارنگاره های چهل ستون قزوین و اصفهان خودنمایی کرده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تطبیقی بوده و در مطالعات از منابع کتابخانه ای و تحقیق میدانی استفاده شده است.
تبیین زمینه مناسب تحقق طرح های راهبردی در سیاست گذاری شهری با تأکید بر نظریه حکم روایی خوب شهری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
امروزه فضای شهرهای جهان سوم منجمله ایران تبدیل به فضایی مشکل زا شده و کیفیت زندگی در متن این فضا را تنزل داده است. همچنین برنامه ریزی و مدیریت شهری نیز نتوانسته است جهت توسعه این فضاها موثر باشد بطوریکه زایش و مشکل زایی این فضاها ادامه دار گشته است. یکی از مسائل برنامه ریزی شهری در این شهرها، فراهم نبودن بستر لازمه جهت اجرا و تحقق، طرحها و برنامه های نوین توسعه شهری می باشد. بطوری که این طرحها و برنامه ها همواره با عبارت عدم تحقق روبرو می گردند. این موارد فرایند مدیریت و برنامه ریزی شهری در این شهرها را از توسعه محور بودن به سمت ساماندهی محور بودن سوق داده است. چرا که به علت فضای مشکل زا و فراهم نبودن زمینه، برنامه ریزی شهری نمی تواند به تحقق طرحهای توسعه شهری منجر گردد و تنها می تواند به ساماندهی مشکلات شکل گرفته در متن فضایی موجود بپردازد. یکی از این طرحهای نوین توسعه شهری، طرحهای راهبردی می باشند که در زمان مدرنیته مطرح شده است. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که طرحهای راهبردی نیز نمی توانند در متن فضایی شهرهای ایران، محقق گشته و به اهداف خویش برسند. روش کار در این پژوهش روش گرند تئوری یا نظریه ای می باشد، نوشتار حاضر سعی در تبیین این مسئله دارد. یافته های نوشتار با رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک نیز نشان می دهد که عدم سازگاری زمانی – فضایی و محتوایی، مهمترین عامل عدم تحقق طرحهای راهبردی در شهرهای ایران می باشد. بطوریکه تحت تأثیر این عدم سازگاری، متن فضایی شهرهای ایران زمینه لازمه را جهت خوانش و انتقال معنا (تحقق) طرحهای راهبردی، دارا نمی باشند. با توجه به تئوری زمینه ای، متن فضایی سازگار جهت تحقق طرحهای راهبردی، از طریق وارد شدن به دوران موسوم به مدرنیته، فراهم می گردد. در حالیکه متن فضایی شهرهای ایران، تحت تاثیر زمانه گذار بین سنت و مدرنیته شکل گرفته و این زمانه در مرحله بعد پدیدار عدم سازگاری فضایی و محتوایی را شکل می دهد که سبب فراهم نبودن زمینه جهت تحقق طرحهای راهبردی برای توسعه شهرهای ایران می گردد.
تحلیل سرزندگی در فضاهای مجموعه های مسکونی (مفهوم، مولفه ها و شاخص های تاثیرگذار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
113 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: سرزندگی محیط های شهری موضوعی است که در برنامه ریزی ها، مطالعات و طراحی های معماری ایران از آن غفلت شده است. امروزه تامین نشاط و سرزندگی در مجتمع های مسکونی به ویژه در فضاهای باز و نیمه باز که ساکنین بخش زیادی از زمان خود را در محل سکونت خود می گذرانند به یکی از دغدغه های اصلی نظام های مدیریت در برنامه ریزی شهری در کشورها، به ویژه در کشورهای توسعه یافته، تبدیل شده است. از آنجایی که میزان سرزندگی افراد با بهبود کیفیت زندگی آن ها رابطه مستقیمی دارد؛ بنابراین پرداختن به این موضوع از اهمیت والایی برخوردار است. هدف: هدف مقاله حاضر شناسایی و دسته بندی مولفه ها و شاخص های موثر بر سرزندگی و در نهایت تدوین مدل نظری سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز می باشد. روش: روش تحقیق در این مقاله به شیوه فراتحلیل کیفی- کمی و ابزار تحقیق، نمونه گیری هدفمند (روش دلفی) با شیوه تحلیل آماری داده ها می باشد. یافته ها: با توجه به مطالعات انجام گرفته بر اساس تحلیل نظرات 15 متخصصین مربوطه، در رابطه با سرزندگی به ترتیب اولویت مولفه های فرمی، عملکردی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی مؤثرترین مؤلفه ها محسوب می شوند. نتیجه گیری: نتایج کمی این تحقیق نشان داده است که بهره گیری از عناصر طبیعی،نورپردازی مناسب،تنوع کالبدی در «مولفه فرمی»، تنوع کاربری ها، امنیت در «مولفه عملکردی»،پاکیزگی محیطی،همسازی با طبیعت،آسایش اقلیمی در «مؤلفه زیست محیطی»، فعالیت های تفریحی و قابلیت حضورپذیری در «مؤلفه اجتماعی»، هویت و غنای حسی در «مؤلفه فرهنگی» با بالاترین درصد کمی در تحقق حس سرزندگی مؤثر بوده اند. دستاورد نهایی این تحقیق تبیین مدل نظری ارتباطی میان مؤلفه های عامل تحقق سرزندگی در فضاهای باز و نیمه باز مسکونی است.
عرفان صوفی و معماری مقبره در اوایل قرن چهاردهم
حوزههای تخصصی:
ابن بطوطه۳، جهان گردی ماجراجو در دوّم رجب سال ۷۲۵ هجری قمری (۱۳ ژوئن ۱۳۲۵ میلادی)، مُوطن خود در[شهرِ] طنجه۴ را ترک نمود و راهی سفری شگرف به درازایِ ربع قرن شد. سفری که منجر به اشرافِ تمام و کمالِ او در حوزه [فرهنگ و تمدّنِ] اسلامی گردید. او برای انجامِ [فریضه] حجّ [ابتدا] مسیرِ شمالِ آفریقا را در پیش گرفت [و سپس] از فلات ایران عبور کرد، از قسطنطنیه و اردوی زرّین۵ [یا خاقانات قپچاق] بازدید کرد، از طریقِ دریایِ سرخ به مالدیو، هند، سوماترا، مالابار و حتّی سواحلِ چین عزیمت نمود. در رجعت به خانه، به نوشتن سفرنامه ای مبادرت ورزید که او را در زمره نامدارترین جهان گردانِ دنیا قرار داد.(۱) شایان ذکر است او در طول این سفر هزینه ای برای اسکان خود پرداخت ننمود. در عوض، در سرایِ حاکمان و یا مراکز مشهور مذهبیِ جهانِ اسلام سکنی می گزید. در این مقاله به برّرسی سه [مورد از] «شهرهای کوچک خدا»، خانقاه هایی در اطراف مدفن شیوخِ صوفی که ممکن است ابن بطوطه در آن جا سکنی گزیده باشد، پرداخته شده است.(۲) هر سه متعلّق به یک دوره تاریخی، امّا در قلمروهای جغرافیایی سلسله ایلخانان در ایران، دودمانِ ممالیکِ مصر و دوره مرینیان در مراکش قرار داشته و بر زوایایِ مختلف پدیده ای مشترک، [که همانا] تکریم و ستایش عرفایِ قرون وسطای اسلامی ست، دلالت داشتند.
بررسی شکل و فرم کلی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1-25
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل و فرم شهر بعنوان یکی از گام های ابتدایی در فرایند شناخت برای طراحی و برنامه ریزی هرشهر، از اهمیت چندانی برخوردار است. روش تحقیق مطالعه حاضر، روش تحقیق پیمایش بصری، مبتنی بر تجربه «اسپری رگان [1] »(1965) در بررسی شکل و فرم شهر می باشد. در این روش مواردی همچون دوره تاریخی، شکل، عوامل نوع شکل، فرم بافت و دانه بندی، عوامل فرم، عناصر شهری، نمادها و نشانه ها، خط آسمان، هویت، جهت یابی، الگوی دسترسی ها مبنای بررسی شکل و فرم شهر قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که شهر یزد دارای 4 محدوده اصلی، متمایز به لحاظ شکل و فرم می باشد. که عوامل متعددی در تمایز آنها دخیل بوده اند. این چهار محدوده عبارتند از: محدوده A ، این محدوده تقریبا تمامی آنچه تحت عنوان بافت تاریخی به صورت رسمی در شهر یزد وجود دارد را شامل می شود. و شامل بافت بجای مانده در شهر یزد از دوره پیش از اسلام، تا قاجاریه می شود. محدوده B این محدوده که به لحاظ تاریخی بیشتر به دوره پهلوی و دهه های 60 و 70 مربوط می شود. خود دارای دو زیر مجموعه B1 و B2 است. رشد شهر در دوره پهلوی و تغییرات آن تا به امروز تحت عنوان محدوده B1 و رشد شهر در دهه های 60 و 70 شمسی تحت عنوان محدوده B2 بررسی شده است. محدوده C ، شامل توسعه های مربوط به پروژه های مسکن مهر است و محدوده D شامل توسعه های پراکنده شهری در دهه های اخیر می باشد. ویژگی های شکلی و فرمی این محدوده ها مطابق موارد روش پیمایش بصری در مقاله بسط یافته است [1] -spreiregen
بازتاب خواست قانون در نقد معماری و شهرهای پیشامدرن ایرانی در دوران مشروطه؛ موردپژوهی: خاطرات عین السلطنه؛ از ۱۳۰۰ تا ۱۳۳۹ ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به روش تفسیری-تاریخی و با استناد به متنی دست اوّل از دوران قاجار یعنی «خاطرات عین السلطنه»، در پی پاسخ به این پرسش برآمده ایم که عین السلطنه به عنوان یکی از کسانی که هم دست به ثبت آراء و نظرات خود زده و هم علی رغم بستگی هایش به دربار خواهان تغییر جدّی اوضاع ایران است، چه نقدهایی بر معماری و شهرهای پیشامدرن ایران داشته است و چگونه می توان این نقدها را با توجّه به خواست قانون به عنوان مطالبه ای محوری در دوران مشروطه تحلیل کرد؟ برای رسیدن به این منظور، پس از معرفی چارچوب نظری تحقیق که بر اساس تحلیل های محمدعلی همایون کاتوزیان درباره ی دوران مشروطه است، به بررسی متن خاطرات عین السلطنه پرداخته ایم و گزاره های نقادانه ی او را از سال ۱۳۰۰ ه.ق تا کودتای رضاخان (۱۳۳۹ ه.ق) استخراج و دسته بندی کرده ایم. این نقدها را در سه دسته ی کلّی «نقد وضعیت بهداشتی شهرها و بناهای ایران»، «نقد طرح و وضع شهر» و «نقد طرح و عناصر بناها و معماری ایران» تقسیم کرده ایم که هریک خود به زیرمجموعه هایی قابل تقسیم هستند. در بخش تحلیلی نشان داده ایم که اکثر این نقدها، چه به صورت عیان (مانند نقد وضعیت معابر) چه به صورت پنهان تر (مانند خواست پلان در طرح ریزی شهرها و بناها یا استانداردسازی بناها) به خواست همه جانبه و گسترده ی «قانون مندی» و «پیش بینی پذیری» در دوران مشروطه گره خورده اند.
مطالعه تحلیلی نقوش جانوری در تزئینات آبگینه فاطمیان مصر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
39 - 49
حوزههای تخصصی:
سلسله فاطمیان، شیعه اسماعیلی بودند که خود را به حضرت محمد(ص) منسوب می کردند. بنیانگذاری این حکومت در تونس انجام شد و در مصر به پایان رسید. تأثیر این دوره را نمی توان در شکل گیریِ صنایع هنری همچون، آبگینه نادیده گرفت. هدف از پژوهش پیش رو شناسایی نقوش گونه های جانوری، مفاهیم و کارکرد آن ها در آثار آبگینه فاطمیان است. از این رو دو پرسش زیر صورت بندی شده است. الف: گونه های جانوری مورد استفاده در تزئینات آبگینه فاطمیان کدامند؟ ب: کارکرد وکیفیات زیباشناسانه نقوش جانوری آثار آبگینه این دوره چیست؟ این پژوهش، به روش تاریخی، با رویکردی توصیفی-تحلیلی و استناد به منابع کتابخانه ای، به سرانجام رسیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد: گونه های جانوری اجرا شده بر آبگینه فاطمیان شامل پرندگان، آبزیان، چهارپایان و موجودات افسانه ای می باشند که تنها به دلیل جنبه زیبایی بر آثار اجرا نشده اند بلکه وجه نمادین آن ها نیز مورد نظر بوده است. این نقوش تداعی گر معانی و مفاهیم خاص بوده و ریشه در باورها و اعتقاداتِ فرهنگ این دوران داشته است که در قالب نقوش مذکور، نمود یافته و نیز یادآور الهه ها و نماد خانوادگی فاطمیان است. این نقوش غالباً در یک خط سیر متوالی بر پیرامون آثار دیده می شوند که گاه نقش جانوران به تنهایی یا در ترکیب با نقوش نوشتاری، هندسی و گیاهی نیز به شیوه تراش، قالب و رنگ گذاری اجرا شده است.
سیر تحول انیمه های پر زد و خورد ژاپنی از تزوکا تاکنون در فرم بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در پی آن است تا با مطالعه ی رویه ی ساخت و نکات مؤثر بر صحنه های پر زد و خورد (اکشن) در انیمه های ژاپنی بتواند به ساختاری قابل ارائه برای الگو برداری و بازتولید صحنه های پر زد و خورد در انواع دیگر انیمیشن دست یابد. انیمه های ژاپنی با روش منحصربه فرد خود در به تصویرکشیدن صحنه های پر زد و خورد، سال هاست که به مرجع خوبی برای الهام گیری توسط بسیاری از تولیدات بین المللی تبدیل شده اند.مقاله با مطالعه تاریخچه شکل گیری انیمه ها از دوران تزوکا (به عنوان خالق انیمه) تا دوران حاضر، به بررسی مسیرهای مختلف تحول در عناصر متحرک سازی و عوامل مؤثر در صحنه های پر زد و خورد می پردازد، سپس به بررسی تعدادی از آثار برتر در بین انیمه ها در ژانر پر زد و خورد پرداخته تا بتوان ساختارهای بکار رفته در این آثار را بازیابی نمود.این مقاله به صورت تاریخی تحلیلی به بررسی و شناسایی اصول و مبانی موجود در شکل گیری صحنه های پر زد و خورد در انیمه های ژاپنی بخصوص در روش های متحرک سازی، نحوه دکوپاژ و حرکت دوربین، فضاسازی و تأثیر پسزمینه و پیشزمینه در آن ها پرداخت. نتایج مقاله بیانگر این است که از مهم ترین عوامل مؤثر بر صحنه های پر زد و خورد انیمه ها نحوه متحرک سازی محدود، حرکت دوربین و افکت های تصویری می باشد.
بررسی و شناسایی سبک بافت، نوع الیاف و مواد به کاررفته درگلابتون استفاده شده در قالی بشریت عیسی بهادری موجود درموزه هنرستان هنرهای زیبا اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرش دستباف سال های زیادی است به عنوان هنر کاربردی و تزیینی و اصیل ایرانی در زندگی مردم این خطه نقش و جایگاه ویژه دارد. ازاین رو در حال حاضر پژوهش در خصوص این شاخه از هنرهای سنتی، از وجوه مختلف صورت می پذیرد. در این بین، پژوهش های فن شناسانه در خصوص فرش دستباف نیز یکی از شاخه های تخصصی پژوهش در این حوزه است؛ به ویژه فن شناسی قالی های قدیمی و آنتیک یا آن گروه از فرش هایی که از لحاظ تکنیک بافت یا مواد اولیه حائز اهمیت و متفاوت هستند. به وسیله فن شناسی علمی می توان به تکنیک تولید و نوع مواد اولیه به کاررفته در فرش دستباف پی برد. این مقوله به ما کمک می کند که با مددگیری از یافته های به دست آمده و ارائه آن، در پیشبرد این هنر بکوشیم. پژوهش پیش رو با توجه به اهمیت قالی موسم به بشریت، به علاوه کاربرد متفاوت الیاف گلابتون در قسمت گلیم باف قالی به منظور شناخت بهتر ساختار لیف گلابتون مورد نظر و آسیب های واردشده بر آن، با رویکرد بررسی فن شناسی گلابتون های به کاررفته در قالی بشریت متعلق به دوران پهلوی صورت گرفته است. در این راستا با معرفی کلی قالی بشریت، به بررسی تکنیک بافت و نحوه تولید، ساختار و آسیب شناسی گلابتون های به کاررفته در این قالی با کمک روش های آزمایشگاهی از جمله تصویربرداری میکروسکوپی، EDS، طیف سنجی مادون قرمز و... پرداخته شده است. در نتیجه با استناد به داده های پژوهش می توان به دانش تولید گلابتون در دوران پهلوی پی برد؛ به علاوه با بررسی نوع و دلیل آسیب وارده به این الیاف می توان از وارد شدن آسیب به قالی یا حتی الیاف با شرایط مشابه جلوگیری کرد. و در نهایت به وسیله روش های آزمایشگاهی به کاررفته در این پژوهش، همچنین پژوهش های متناظر، می توان از روش های نوین و علمی در جهت شناخت بهتر و عمیق تر فرش دستباف یاری گرفت. از سوی دیگر با توجه به نوع کاربرد گلابتون در این قالی، می توان به نوآوری و خلق آثاری بدیع به کمک الیاف گلابتون پرداخت.
تحلیل فرم و ساختار کتیبه های مناره های(میل) آجری دوره های غزنوی و سلجوقی در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
23 - 37
حوزههای تخصصی:
قابلیت قلم کوفی در هندسه حروف و هم آمیختگی آن با نقوش در دوره های غزنوی و سلجوقی طیف وسیعی از تزیینات را به مدد ذوق ایرانی بر آثار معماری به جای گذاشته است. هدف، بازخوانی کتیبه ها و تحلیل فرم و ساختار نوشتاری حاکم بر مناره های راهبر فیروزآباد، خسروگرد، ایاز و کرات از دوره غزنوی و سلجوقی در خراسان امروزاست. مقاله به دنبال پاسخ بدین سؤال است که مضامین کتیبه مناره های مذکور چیست و ویژگی های فرم و ساختاری این کتیبه ها چگونه است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات، بر مبنای اطلاعات کتابخانه ای و به ویژه برداشت های میدانی استوار است. یافته ها نشان می دهد در کتیبه مناره ها از ترکیب نوشتار با نقوش گیاهی و گاهی نوشتاری صرف استفاده شده است. در ترکیب کتیبه علاوه بر حروف افراشته، طراحی خلاق سایر حروف در راستای کشیدگی کتیبه، ضرب آهنگ استواری را ارائه داده است. حرف «لا» نقش پویایی در حرکت سیال کتیبه ها دارد. تنوع طراحی حروف در کتیبه مناره فیروزآباد، چشمگیر است و از توان کاتب در ترسیم حروف در ساختار منسجم کتیبه حکایت می کند. این صلابت در سادگی مناره کرات و خسروگرد نیز عیان است، اگرچه در مناره ایاز اندکی مغفول مانده است.
نظریه پسااستعماری به مثابه رویکردی برای مطالعات تطبیقی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
25 - 31
حوزههای تخصصی:
مطالعات تطبیقی هنر، به عنوان یک گونه مطالعاتی سهم زیادی از مطالعات حوزه پژوهش هنر را به خود اختصاص داده است. همین مهم نیز تحقیق و پژوهش در شناسایی چارچوب های نظری آن را، ایجاب می کند. هدف این مقاله معرفی یکی از چارچوب های نظری سودمند در مطالعات تطبیقی هنر است. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و داده های برآمده از مطالعات کتابخانه ای، ضمن معرفی نظریه پسااستعماری، نحوه بهره گیری از این رویکرد پژوهشی و نیز ره آوردهای به کار بستن ملاحظات و انگاره های آن در مطالعات تطبیقی هنر تشریح گردیده است. ادوارد سعید با کاربست اصطلاح «شرق شناسی» و تعمیم و توسیع آن، مجموعه بزرگی از آثار هنری و ادبی غربی را در تحکیم ساخت سیاسی مبتنی بر اعمال سلطه مؤثر می شمارد و از این رهگذر از بافت فرهنگی استعمار غرب پرده برمی دارد. در زمینه مطالعاتی نقد هنری و در مواجهه غربیان با آثار هنری مشرق زمین می توان این زاویه نگاه شرق شناسانه را به وضوح دید. در حکم نتیجه بحث، لزوم کاربست چارچوب نظری پسااستعماری در مطالعات تطبیقی هنر، برای برگذشتن از مرزهای تنگ مطالعه شرق شناسانه آثار هنری و فرهنگی آشکار می شود و به این ترتیب امکان گفت وگوی آزاد و برابر میان هنرها و فرهنگ های اقصای عالم، فارغ از پیش انگاشته ها و قضاوت های ایدئولوژیک، نمودار می گردد.
قاب کردن نگاه در کاخ های عثمانی، صفوی و گورکانی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴
114 - 165
حوزههای تخصصی:
تقلایی دردناک: عکاسی و مسئولیت
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
64 - 70
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخ نگاری رسالات هنری عصر صفوی (مطالعه موردی: گلستان هنر، مناقب هنروران و قانون الصور)
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
23 - 27
حوزههای تخصصی:
سه رساله ی گلستان هنر ، مناقب هنروران و قانون الصور ، از جمله متون هنری ارزشمند عصر صفوی هستند که می توان آنها را به عنوان طلایه داران عرصه ی تاریخ نگاری نقاشی ایرانی به شمار آورد؛ چرا که مؤلفان این رسالات، برای اولین بار، هنرهای دیداری و احوالات هنرمندان آنها را به شکلی مستقل، موضوع و محتوای اثر خود قرار داده و از این طریق، بر اهمیت این دسته از هنرها در گفتمان آن دوران، صحه گذاشته اند. با توجه به ضرورت بررسی و مطالعه ی پیشینه ی تاریخی هنر نقاشی ایرانی، در راستای درک بهتر مفاهیم و شناخت رویکردها و نگرش های بنیادین هنرمندان آن، در این نگاشته به مرور، ابعاد تاریخ نگاری سه رساله ی فوق پرداخته می شود. لازم به ذکر است که این پژوهش، در چهارچوب مطالعات تاریخی، تحت راهبرد کیفی و با روش تفسیری- تاریخی صورت پذیرفته است. در نهایت، علاوه بر مقایسه ی وجوه تاریخ نگارانه ی این متون، اهمیت نقاشی در محتوای نوشتاری این رسالات و به طور خاص در گلستان هنر، بررسی گردیده است.