فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی عناصر بصری نگاره های حماسی وعرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاهی بر هنر نساجی ایران
حوزههای تخصصی:
آسیبشناسی موسیقی و نشر در ایران
حوزههای تخصصی:
اقتباس ادبی در ادبیات دراماتیک
حوزههای تخصصی:
سفالینه های نیشابور و سامرا در قرون سوم و چهارم هجری
حوزههای تخصصی:
مذهب، یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر شکل گیری آثار هنری در طول تاریخ می باشد. دین اسلام در تمام جنبه های زندگی مسلمانان از جمله آثار هنری تاثیر گذاشت و سفالگری از این امر مستثنی نبود. یکپارچگی قلمرو سرزمین های اسلامی از عوامل موثر بر ویژگی های سفال اسلامی به شمار می آید. طی سده های سوم و چهارم هجری قمری و مقارن با حکومت عباسیان، رواج شیوه های مشابهی در سفالگری اسلامی مشاهده می شود. با کشف آثار سفالی مشابه در نیشابور و سامرا، نظریات متفاوتی در این باره مطرح گردیده است. این مقاله بر آن بوده است با بررسی سفالینه های این دو منطقه در محدوده زمانی مورد اشاره، به ویژگی ها و خصوصیات شاخص گونه شناسی سفال هر یک از مناطق مذکور دست یابد. سوالات این پژوهش عبارت اند از: سفالینه های قرون سوم و چهارم نیشابور و سامرا دارای چه تنوعات تکنیکی در ساخت و لعابکاری هستند؟ تفاوت ها و تشابهات تولیدات این منطقه و چگونگی تاثیرپذیری سنت های سفالگری ایران از تکنیک های بیرونی کدام است؟ برای انجام این تحقیق از رویکردی تحلیلی- توصیفی و استناد به منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج این تحقیق مؤید آن است که تنوع فرم در سفالینه های نیشابور، بیشتر به شکل کاسه، قدح و بشقاب با لبه صاف و گاه برگشته، بدنه کشیده و کف حلقه ای است. این سفالینه ها با تکنیک های پوشش گلی، نقاشی زیرلعابی سفید با آبی لاجوردی، لعاب پاشیده، نقش کنده و زرین فام تزئین شده اند. سفالینه های سامرا در این زمان، اغلب به شکل بشقاب، کاسه، فنجان هایی با دیواره عمودی و کوزه بدون گردن با دسته های عمودی می باشند که با تکنیک پوشش گلی، نقاشی زیر لعابی سفید با آبی لاجوردی و قهوه ای، لعاب مات سفید به تقلید از سفال چین، لعاب پاشیده و زرین فام مزین شده اند. در ترکیبات بدنه های سامرا و نیشابور تفاوت هایی مشهود است و حلقه پایه یکی از ویژگی هایی است که در هر منطقه، ویژگی خاص خود را داراست. وجود نمونه های سفال مشابه در نیشابور و سامرا، حاکی از تأثیرات هنر ساسانی، هنر چین و اثرگذاری سفالگران مقیم عراق می باشد که ویژگی های منحصر سفال دوره عباسی را رقم می زنند. سیاست، تجارت، پیوند و ارتباط خانوادگی (ایرانیان و عباسیان)، گردهمایی صنعتگران و هنرمندان در بغداد و وجود راه های تجاری آبی و خاکی، تأثیرات گسترده و پراهمیتی را بر آفرینش این سفالینه ها برجای گذارده اند.
نگاهی به تئاتر آنتونین آرتو (تئاتر و همزادش
حوزههای تخصصی:
جایگاه هنر اسلامی در جامعه ی نوین: تقابل سنت و مدرنیته
منبع:
بیناب آبان ۱۳۸۳ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
خمیر لاجورد"" یا ""آبی مصری""؟ بررسی ساختاری و هویت بخشی مجموعه ای از اشیاء منسوب به خمیر لاجورد در موزه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معرفی آثار موزه ای مجموعه ای از اشیاء با طیف رنگ آبی، با نام سنگ لاجورد، آبی مصری و خمیر لاجورد نام گذاری می شود. با توجه به شکل ظاهری، ساختار و زمینه رنگی در یک مقایسه کلی تأکید می گردد لاجورد سنگی متشکل از چند کانی متفاوت نظیر سودالیت، کلسیت، پیریت و لازوریت است. جزء سنگ های دگرگونی است که دارای سطحی صیقلی و مات بوده و به رنگ های آبی تیره دیده می شود که از آن در ساخت اشیاء کوچک و به عنوان سنگ تزیینی استفاده شده است و بیش از 6000 سال قدمت دارد. آبی مصری به عنوان نخستین رنگدانه مصنوعی دست ساخته بشر بوده که در دو مرحله پخت مجزا ساخته می شود. دارای طیف رنگی از آبی کمرنگ تا آبی فیروزه ای است و برای اولین بار در مصر و بین النهرین حدود 2500 ق.م ظاهر شده و سپس در سراسر مدیترانه تا 800 میلادی به صورت گسترده استفاده شده است. با تأکید بر تفاوت ساختار و ماهیت این دو ماده، بکار بردن اصطلاح خمیر لاجورد در معرفی آثاری با زمینه رنگی آبی، علمی نبوده و غیر قابل استناد است. ازاین رو پژوهش های علمی و مطالعات آزمایشگاهی در راستای طبقه بندی، شناخت ماهیت و نام گذاری این مجموعه آثار، دارای اهمیت ویژهای است. در بررسی حاضر مطالعات آزمایشگاهی و بررسی ساختاری تعداد 10 عدد از آثار شاخص موزه ملی ایران مربوط به محوطه های تاریخی حسنلو، زیویه و تخت جمشید از هزاره اول پیش از تاریخ تا دوره هخامنشی انجام پذیرفته است که با عنوان لاجورد و خمیر لاجورد به ثبت رسیدهاند. این مجموعه دربرگیرنده اشیاء کاربردی و تزئینی با تنوع در ابعاد آن ها شامل عودسوز، سر شاهزاده هخامنشی، پلاک، گل میخ و تعداد دیگری از اشیاء است. آزمایش های انجام شده با استفاده از روش های دستگاهی میکروسکوپ الکترونی روبشی SEMبا سیستم تجزیه EDX و تعیین ترکیب شیمیایی به روش دستگاهی پراش پرتوایکس XRD بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده ماهیت تمامی اشیاء مورد مطالعه آبی مصری شناسایی شده و در هیچ کدام از آن ها ترکیبات لاجورد وجود نداشت. حاصل این آزمایش ها دلایلی مستند بر ضرورت بازنگری و تغییرات در برخی عناوین اشیاء لاجورد، حذف اصطلاح خمیر لاجورد و جایگزینی واژه صحیح آبی مصری است.
محمدکریم پیرنیا و دونالد ویلبر؛ تفاوت مقاصد و عناصر روایت سبکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ معماری ایران رشته ای است که هرچند پیشینه ای در سده اخیر دارد، مبانی و موضوعات آن هنوز محل بحث است. یکی از مهم ترین ابزارهای تاریخ نگاری معماری و هنر، سبک شناسی است. در این مقاله، به مقایسه مقاصد سبک شناسیِ دو تن از مهم ترین مورخان معماری ایرانی، یعنی محمدکریم پیرنیا و دونالد ویلبر می پردازیم. هدف مقاله تأمل در سبک شناسی معماری ایرانی و نشان دادن اثر مقاصد سبک شناختی بر تجربه تاریخ نگاری معماری است. مقاله به روش تحلیل مایگانی، مفاهیم را از تاریخ نامه اصلی هریک از دو نویسنده، یعنی کتاب های سبک شناسی معماری ایرانی و معماری اسلامی ایران در دوره ایلخانان استخراج می کند. سپس با استدلال منطقی، آن مفاهیم را در مقابل یکدیگر قرار می دهد. برای این منظور، ابتدا مقدماتی را مقایسه می کنیم که پیرنیا و ویلبر برای تدوین روایت های سبکی شان از تاریخ معماری فراهم کرده اند؛ سپس عناصر روایی و اهداف سبک شناسی ایشان را تطبیق می دهیم. در مقدمات، تفاوت های ایشان را در طبقه بندی سبکی و تحدید مکانی و زمانی آثار نشان می دهیم و در مقایسه عناصر روایت، تفاوت های ایشان را در پرداختن به منشأ سبک ها، مراحل سبک ها، و تحول سبک ها بررسی کرده ایم. عناصر فرعی تر روایت ازجمله ارتباط های سبک ها را با یکدیگر و همچنین مقاصد و تفاوت های تاریخ نامه های ایشان را برای معماران روشن کرده ایم. یافته های مقاله نشان می دهد رویکرد پیرنیا و ویلبر به سبک شناسی یکسان نیست. به نظر می رسد غایت های متفاوتی در پس تاریخ نویسی پیرنیا و ویلبر وجود داشته که باعث استخدام دو دستگاه متفاوت سبک شناسی شده است. در سبک شناسی پیرنیا، توجه به نقش مناطق در شکل گیری سبک های معماری، مشوق معماران است برای روی کردن به معماری بومی به هدف حرکت در مسیر معماری ایرانی. بااین حال از نظر پیرنیا هریک از سبک ها، قوت و ضعف هایی دارند و در مقام الگو هم ارز نیستند. او تحولات درونی معماری را عامل مهم تغییر سبک ها می داند. ویلبر قائل به نوعی پیوستگی در سبک های ایرانی است؛ چنان که گویی هر سبک از سبک قبلی خود زاده می شود. او قضاوت ارزشی درباره سبک ها نمی کند و تغییر سبک ها را بازتاب تحولاتی در بیرون از معماری می بیند. به این نحو، سبک شناسی پیرنیا را می توان معلمانه و درونی نامید و سبک شناسی ویلبر را مورخانه و بیرونی.
بررسی فیلم ماجرای نیمروز به همراه تحلیل ترانه ی شیرین رهایم نکن!: قهرمانان تنها (گری جانسون)
حوزههای تخصصی:
ساخت قلمدان به شیوه ی ورقه ای
حوزههای تخصصی:
معرفی نورگیرهای گره چینی در معماری سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
سینمای پاستورال: رویکردی دوگانه
منبع:
هنرنامه ۱۳۸۰ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
پاستورال در لغت به معنای چوپانی، شبانی و روستایی، گونه ای روستاپرستی و روستازدگی را نیز بیان می کند. این واژه در معنای مفهومی اما کمال مطلوب پنداشتن طبیعت است و اشاره به طریقی از زندگی هم آهنگ و سازگار با طبیعت.....
فراکتال و فراکتال گرایی در هنر
حوزههای تخصصی:
تاثیر اثر فتوکاتالیستی و آبدوستی نانوذرات دی اکسیدتیتانیوم در حفاظت از آثار تاریخی
حوزههای تخصصی:
حفاظت و نگهداری از آثار تاریخی از اهمیت بالایی برخودار می باشد. این آثار نسبت به عوامل شیمیایی، فیزیکی وبیولوژیکی محیط، دارای حساسیت بالایی هستند و ایجاد شرایطی محیطی مناسب جهت حفاظت و نگهداری از این آثار ضروری می باشد. نانوذرات دی اکسید تیتانیوم به سبب ایجاد خواص فتوکاتالیستی، خاصیت خود تمیز شوندگی برای سطوح، فیلتر کردن اشعه UV خواص ضد قارچی تجزیه آلاینده های هوا و ... می توانند نقش مهمی در حفاظت و نگهداری آثار تاریخی داشته باشند. در حال حاضر بررسی ها بر روی تاثیر این ماده بر روی نگهداری و حفاظت از آثار تاریخی ادامه دارد و دستیابی به نتایج قطعی نیازمند بررسی های بیشتر و دستیابی به نتایج این تحقیقات می باشد.
نقاشی لاکی در عهد قاجار
منبع:
گلستان هنر ۱۳۸۶ شماره ۹
حوزههای تخصصی: