نویسنده، در این پژوهش، سعی می کند، یک عنوان درسی به عنوان « حکمت هنر اسلامی » را ، از پرده ابهام خارج نماید و به عرصه نقد و نظر و وضوح معنایی راه دهد. بر اساس ره یافتی که نویسنده به «حکمت» نگریسته است، حکمت هنر ، دیگر مضمونی گنگ نیست؟، بلکه مقوله ایست عقلی – عرفانی و فوق حس ، و متعلق به افقی والا که سابقه تاریخی آن بازمی گردد به حوزه های تمدنی و اندیشه های یونان باستان – از سقراط و افلاطون و ارسطو – تا متفکران جهان اسلام چون بوعلی سینا و سهروردی و ابن عریب و سبزواری، تا متفکران ژرف اندیش غربی چون رولف اتو، نورمن کیسلر، میرچا الیده و متفکران غربی اسلام آورده ای چون بورکهارت و گسنون تا متفکران معاصر پست مدرن چون واتیمور و لیوتار. از دیدگاه آنان حکمت را مقوله ایست استعلائی یا مقوله ایست عقلی -الهی که فلسفه صورخیالی هنر اسلامی را در افقی برتر، در حوزه عرفان و آسمان از طریق صورتهای تجریدی زیبا شناسانه به صحت هنر وارد می کند. اما، نکته مهم این تحقیق از آنجا شروع می شود که نویسنده، نظریه تازه ای را بر اندیشه قدما ومعاصرین می افزاید و آن نگرش فلسفی و حکیمانه به هستی و زیبایی است که از اسمان فرود می آید، دامن به خاک می آلاید؛ به صورتهای عینی و فیگوراتیو و بشری نزدیک می شود اما محتوی و مضمون والای خود را حفظ می کند . و دوباره رخت از زمین بر می کند و به اسمان صعود می نماید. «حکمت wisdom»، خرد ،اندیشه بیرخنه و فوق تمایلات فردگرایانه همراه با گرایش به افق های برتر از حس و لذت. «تأویل Hermeneutics»، و نگرش تأویلی که تلاش می کند از ظاهر به باطن حرکت کند و معنی صور و واژگان را به افق های معنایی متفاوت گسترش دهد. «استعلایی Transcendental»، والا، متعلق به افق های فوق حس و تجربه ، متعالی. «ابتدایی Primitive» متعلق به زمان های پیش از تاریخ. «مقدسSacred» متعلق به عالم قدس. «درونی Esotric» باطنی متعلق به لایه های عمیق تر معنایی. کلیدواژگان: شاهنامه ,قهرمان ,هنر ملّی
تاکنون سهمی که هنرمندان ایران در شکل گیری مکتب استانبول داشتند، چندان مورد توجه قرار نگرفته و یا به دلیل عدم دسترسی به منابع دست اول مغفول باقی مانده است. در این مقاله سعی شده هنرمندانی که پس از جنگ چالدران بین شاه اسماعیل و سلطان سلیم، به استانبول کوچانده شده و یا مهاجرت کرده اند شناسایی شوند. پیش از هر چیز محیط تبریز از سده هفتم تا نهم هجری بررسی می شود تا میزان فعالیت هنرمندان در تبریز روشن گردد. شکل گیری مکتب ترکمان و تأثیرگذاری مکتب ایلخانی تبریز و آل جلایر و مکتب شیراز و نیز مکتب هرات در آن پی گیری می شود. ورود شاه اسماعیل به تبریز و شروع حکومت صفویان به شکل گیری مکتب تبریز می انجامد و تمامی خزاین و اندوخته های مکتب ترکمان و هرات در تبریز گرد می آید که پس از جنگ چالدران بدست سلطان سلیم می افتد و وی تمامی آنها را همراه چند صد نفر از هنرمندان و اهل حرفه به استانبول می فرستد. در این مقاله با رجوع به اسناد و مدارک توپقاپی سرای و دفاتر اهل حِرَف آن، نام های هنرمندان و ارباب پیشه ایران و میزان تأثیرگذاری آنها در شکل گیری مکتب نگارگری استانبول مشخص میشود
عواملی همچون زمینه-اقلیم-طبیعت در شکل گیری معماری بومی ایران تاثیرگذار بوده اند و همین عوامل در مکان یابی برای ساخت و توسعه معماری موثر هستند. جهت گیری از جمله مواردی است که در معماری ایران تاثر زیادی گذاشته است ولی تاکنون مطالعات زیادی درباره جهت گیری و مسائل تاثیر گذار در جهت گیری معماری انجام نیافته است این در صورتی است که جهت گیری صحیح معماری به عنوان یکی از مهمترین عوامل در شکل و فرم بنا در کنار مسائل اقلیمی و زیست محیطی معماری است و استفاده به جا از تابش آفتاب را به عنوان منبع انرژی طبیعی میسر می سازد. هدف از بررسی های انجام گرفته پاسخگویی به سوال اصلی این تحقیق می باشد که مولفه های جهت گیری در معماری بومی ایران بخصوص در خانه های تاریخی آن چیست؟ و گونه های مختلف معماری نظیر باغ، کاروانسرا، مسجد وامثالهم از چه عواملی تاثیر گرفته اند؟ به نظر می رسد عواملی همچون راه، اعتقاد، طبیعت در شکل گیری جهت معماری ایران م وثر بوده اند. مؤلفه های تاثیر گذاری براساس تحلیل نمونه های مورد مطالعه در خصوص عواملی که در شکل، جهت گیری، ساخت و توسعه خانه های تاریخی موثر بودند شناسایی شدند و مورد تحلیل و آنالیز در نمونه موردی که خانه های تاریخی تبریز است قرار گرفتند. در نهایت عوامل مؤثر بر جهت گیری در گونه های مختلف معماری در 6 دسته (اقلیم، تعادل، همسایگی، مذهب، دید و منظر، شیب زمین و سایه اندازی) تفکیک شده و ارائه گردیده است. دسته بندی اقلیم شامل طول و عرض جغرافیایی، جهت تابش آفتاب و جهت وزش باد می باشد و تعادل در بنا با تحقیق در جای گذاری فضاها و تأثیرآن بر هندسه پلان بررسی گردیده است. هندسه قطعه زمین، ابنیه و گذرهای پیرامون عوامل مؤثر در حوزه همسایگی شمرده شده و چشم انداز و دید از بازشو ها در دسته بندی دید و منظر جای گرفته است. تأثیر اعتقادات و تطابق با اقلیم در برخی مناطق موجب جهت گیری برخی ابنیه به سمت قبله گردیده است. جهت شیب زمین و محدوده سایه اندازی نیز از عوامل مهم مؤثر بر جهت گیری ابنیه می باشد.
در این پژوهش، با نگاهی جامع به هنر آهک بری در سه دوره صفویه، زندیه و قاجار به شناخت این هنر و بررسی سیر تحول آن در این سه دوره و میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری آن پرداختیم. پرسش های مطرح شده در این پژوهش عبارت اند از:
- نقوش آهک بری در کدام قسمت از حمام اجرا شده اند؟
- چه نقوشی در هر دوره بیشتر مورد توجه بوده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان نقوش اجراشده در هر دوره وجود دارد؟
مباحث مندرج در این پژوهش حاصل مطالعه منابع کتابخانه ای و بررسی و مشاهده آثار است. در این راستا، تزئینات آهک بری در حمام های شاخص هر دوره در استان های مختلف را براساس نوع نقوش و جایگاه قرارگیری آن ها بررسی، مقایسه و تحلیل کردیم. طبق نتایج حاصل از این پژوهش، بخش عمده تزئینات در قسمت سربینه و در درجه بعد در گرمخانه اجرا شده اند. انواع نقوش اجراشده، به ترتیب کمیت عبارت اند از: نقوش گیاهی، هندسی، حیوانی، پرندگان، انسانی و اسطوره ای. در دوره صفویه بیشتر نقوش گیاهی و هندسی، در دوره های بعدی ضمن الگوپذیری از دوره صفویه، به ترتیب نقوش حیوانی و انسانی و در دوره قاجار تصاویری با مضامین ادبی و اسطوره ای به کار می رفتند.
از پدیده های مهمی که در زندگی اجتماعی انسانها رخ داده است، ظهور شهرها و روستاها و ارتباط پیچیده بین آنهاست. هدف از شناخت روابط متقابل شهر و روستا و نتایج مثبت و منفی حاصل از این روابط، برنامه ریزی در جهت ایجاد تعادل در رابطه شهر با روستاهای پیرامونی است، که هدف نهایی این شناخت و برنامه ریزی، رسیدن به توسعه ای هماهنگ و پایدار در زمینه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ... و ایجاد رفاه برای ساکنین شهر و روستاها است. بنابراین با بررسی روابط متقابل شهر با روستاهای همجوار و شناخت اثرات مثبت و منفی حاصل از این روابط در صورت تدوین برنامه ای مناسب و منطقی و اجرای آن می توان به تعادل در رابطه شهر و روستا دست یافت و از اثرات منفی گسترش فیزیکی شهر بر روستاهای پیرامونی کاسته و اثرات مثبت آن را تثبیت نمود. عناصر گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ساختار عرصه های روستایی و شهری دخالت دارند و روابط موجود میان آنها را نمی توان بسادگی در چهارچوب های ذهنی و از پیش تعیین شده بررسی کرد؛ اما از آنجا که نظریه ها می توانند به شناخت جنبه های گوناگون روابط شهر و روستا و فعال سازی ذهن و درک بهتر آنها کمک کنند می توان آنها را با توجه به قابلیتهای خاص به کارگرفت. بنابراین در این مقاله نظریات مطرح در روابط متقابل شهر و روستا در جهان و ایران در جهت دستیابی به توسعة پایدار به صورت توصیفی و مقایسه ای بیان شده است. نتیجه ایی که حاصل شد بدین صورت است که به طور کلی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط شهر و روستا در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است. بنابراین در بررسی روابط روستایی- شهری در مناطق مختلف باید شرایط خاص را در کنار قانونمندیهای کلی و عام در نظر گرفت. در کشور ما با توجه به ویژگی های خاص جغرافیای طبیعی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، شهرنشینی و روستانشینی و روابط بین آنها با کشورهای صنعتی و پیشرفته متفاوت بوده و بنابراین این نظریات، بصورت کلی قابل تعمیم به روستاها و شهرهای کشور ما نیستند و روابط بین شهر و روستا در ایران با کشورهای جهان اول متفاوت است.