ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
۳۵۸۴.

آسیب شناسی برنامه درس طراحی در رشته معماری منظر در ایران 1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محتوای آموزشی معماری منظر برنامه درسی کارگاه طراحی منظر 1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری گروه های ویژه آموزش هنر
  2. حوزه‌های تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری منظر
تعداد بازدید : ۱۷۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
سابقه فعالیت آموزشی و پژوهشی معماری منظر به عنوان یک رشته دانشگاهی در ایران کمتر از دو دهه است و به عنوان فعالیت حرفه ای نیز تخصصی نو محسوب می شود و نیازمند رشد بستر نظری و عملی، تربیت نیروهای متخصص و بومی سازی علمی در کشور است. همچنین طراحی به عنوان هسته اصلی فعالیت های آموزشی و حرفه ای این رشته مستلزم گسترش مفاهیم، روش ها و ابزار تخصصی است. این مقاله با هدف آسیب شناسی برنامه آموزشی درس طراحی در رشته معماری منظر در دانشگاه های کشور و با تأکید بر کارگاه محیط و منظر ۱، سعی دارد تا چارچوبی نظری در تبیین محتوای آموزشی کارگاه طراحی منظر ۱ ارائه دهد. برای مقایسه تطبیقی، برنامه درسی کارگاه طراحی منظر ۱ در چند دانشگاه مطرح دنیا و در دانشگاه های ایران به شیوه نمونه یابی تصادفی بررسی شد. همچنین با هدف زمینه یابی بستر آموزش طراحی، با نُه نفر از اساتید و متخصصان طراحی منظر در دانشگاه های کشور مصاحبه هایی نیمه ساختار یافته با روش پیمایش زمینه یابی انجام گرفت. با تکیه بر تحلیل پاسخ ها می توان دو دیدگاه کلی را در آموزش طراحی منظر در ایران بازشناخت: ۱. آموزش «ارزش های بوم شناختی و قابلیت های طبیعی»، ۲. آموزش «ارزش های زیبایی شناختی و اصول طراحی معماری در محیط های باز». یافته های مقاله (مقایسه برنامه های آموزشی و نتایج مصاحبه ها) نشان داد که رویکردها و محتوای آموزشی در کارگاه طراحی منظر، نیاز به شرح دقیق تر دارند. با استناد به پیمایش برنامه های درسی، چارچوب پیشنهادی محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در دو سطح مقدماتی و پیشرفته در آخر معرفی شده است. همچنین مقیاس و موضوع پروژه طراحی با تکیه بر نظرسنجی ها در هریک از سطوح آموزشی در یک جدول معرفی شده است. نتایج نشان می دهد که محتوای آموزشی کارگاه طرح منظر ۱ در سطح مقدماتی باید بر طراحی پروژه های کوچک مقیاس و آموزش نظریه های پایه طراحی، شناخت مفاهیم پایه و اصول و روش های طراحی، بیان تصویری، یادگیری از مصادیق پروژه های حرفه ای و یادگیری بین رشته ای متمرکز گردد.
۳۵۹۲.

فضامندی و بدن آگاهی: بازخوانش مفهوم فضا در تجربه معماری (نمونه موردی: موزه هنرهای معاصر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بدنمندی تجربه حواس فضا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
بیان مسئله:شاید بتوان یکی از وجوه تمایز انسان مدرن با انسان به سربرده در دنیای سنت را کثرت تجربه های فضا-مکان برشمرد. زیست انسان در پهنه طبیعی و اجتماعی، نه تنها دارای تاریخی معرفتی و نظری است، که دارای ادراک های متمایز و گوناگون در تجربه مکان های طبیعی و اجتماعی است. این تجربه متمایز در طول تاریخ، دارای روحی منحصربه فرد از یک سو و روحی مشترک در کالبد بشری از سوی دیگر است. لیکن در گفتمان های غالب معماری، بدن و ویژگی های جسمانی و کالبدی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است و بدن صرفاً به عنوان ابژه ای منفعل تلقی شده است. هدف:این پژوهش بر آن است که به بررسی ادراک بدنی به مثابه منبع الهامی برای بازتعریف مفهوم فضا در تجربه معماری بپردازد. نمودهای خوانش فضا با واردکردن عنصر ادراکات بدنی و بررسی درهم تنیدگی حواس انسانی در ادراک از فضا از اهداف فرعی پژوهش است. روشتحقیق:این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات کیفی با رویکرد فلسفی پدیدارشناسی هرمنوتیک و به لحاظ «قصد» از پژوهش، تفسیری است که به تولید بینش جدید می پردازد. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود در باب موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، لذا نتایج آن، خالص است. منطق پژوهش، استقرایی است. در پژوهش حاضر، از مصاحبه عمیق جهت استنباط و استخراج «امر ناخودآگاه» از بطن پاسخ مصاحبه شوندگان استفاده شده است. روش تحلیل داده ها، تحلیل محتوای کیفی و شامل کدگذاری باز و محوری است. نتیجه گیری:نتیجه پژوهش نشان می دهد که خوانش پدیداری از تجربه ادراک از فضا به سه رسته «ادراک تام، درک پویا از فضا به واسطه حواس»، «فضا، واسطه ای بر ادراک نوستالژی جمعی» و «فضا به مثابه امکان شهود و درک دیگری» قابل تفکیک است.
۳۵۹۹.

تاثیر هندسه سوپرماتیست بر الگوهای معماری زاها حدید

کلیدواژه‌ها: مالویچ سوپرماتیسم زاها حدید معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۰۵
والاگرایی، ساختارگری ناب یا سوپرماتیسم جنبش هنری است که در سال 1913 توسط کازیمیر مالویچ در روسیه پایه گذاری شد. اوتابلو مربع سیاه را نقاشی کرد که بعد ها به یک اثر هنری شگفت انگیز و تکان دهنده تبدیل شد و آغازی بود برای یک فرهنگ تصویری و سبک جدید به نام سوپرماتیسم. عناصر اصلی در این شیوه که منشعب از کوبیسم است عبارت اند ازچهارگوش، سه گوش، دایره وصلیب. همچنین رنگ های به کار رفته در این سبک رنک هایی یک دست با استفاده از سیاه و سفید هستند. حدید یکی از معماران مشهور عصر حاضر بود که برای درک فرم های معماری وفضایی جدید و خلاقانه کمک کرد. زاها حدید اندیشه اروپایی نداشت ودر مصاحبه ای میگوید: «من هرگز آثار و کتاب های دریدا را نخوانده ام، اگر چه به سخنرانی های او گوش کرده ام». این مقاله به بررسی رابطه میان آثار زاها حدید معمار بغدادی الاصل و هنرمندان سبک سوپر ماتیست روسیه میپردازد. فرم های طراحی دست آزاد این معمارقرابت بسیاری به آثار آوانگارد دوران اولیه انقلاب روسیه دارد. آثاری که نود سال پیش در اوج احساسات انقلابی روسیه طراحی شد ولی به وسیله سیستم دولتی، غیرانقلابی تلقی گشت و به مدت پنجاه سال هیچکس در جهان این آثار را ندید. همچنین مطالعه تطبیقی بر روی آثار حدید با هدف شناسایی ویژگی های هر الگو انجام شد. این امر نشان میدهد که حدید اغلب در قالب پنج الگو در رابطه با مفاهیم شکل پروژه ها و ویژگی غالب پیکربندی بیرونی پروژه ها کار میکند. آثار معماری حدید که به صورت زمان بندی شده مرتب شده اند عبارت اند از: الگوهای سوپرماتیسم ، توپوگرافی، سیال، ارگانیک و شکل های پارامتریک .
۳۶۰۰.

بررسی تنوع پیکره ها و تناسبات انسانی در آثار کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی مکتب هرات کمال الدین بهزاد پیکرنگاری تناسبات انسانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲۲ تعداد دانلود : ۱۰۱۱
پیکره انسانی یکی از عناصر مهم تصویری در نقاشی ایرانی است و شیوه طراحی و ترسیم و تناسبات آن متأثر از مبانی زیبایی شناسی ایرانی تابع الگوهای مشخصی بوده است. از طرفی، حضور انسان در آثار نقاشی کمال الدین بهزاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. او به بازنمایی انسان در محیط واقعی زندگی توجه کرده و به نوعی واقع نمایی از انسان در آثار خود دست یافته است. بر همین اساس، موضوع این تحقیق بررسی تنوع پیکره ها و تناسبات پیکر بندی انسان در آثار نقاشی کمال الدین بهزاد و هدف از آن شناخت الگوهای احتمالی پیکرنگاری در نقاشی مکتب هرات است. همچنین، در این راستا، سعی شده است تا به این سؤالات پاسخ داده شود: 1. تنوع موضوعی پیکره ها در آثار کمال الدین بهزاد چگونه است؟؛ 2. الگو و تناسبات انسانی در پیکرنگاری آثار کمال الدین بهزاد چگونه قابل تبیین است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و برای سنجش تناسبات کلی و جزئی فرم پیکره ها از طول (ارتفاع) سر هر پیکره به عنوان واحد اندازه گیری یا پیمون استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. این بررسی نشان می دهد که تنوع غالب پیکره ها در آثار نقاشی بهزاد را می توان در سه دسته موضوعی «پیکره های تغزلی»، «پیکره های درویشی»، و «پیکره های عامه» طبقه بندی کرد. مطابق معیار اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق، بهزاد در ترسیم پیکره های تغزلی از یک الگوی مشخص و احتمالاً از پیش معین - که در فرهنگ و سنت تصویری ایرانی ریشه دارد - بهره برده است. همین الگو با تغییرات جزئی در غالب پیکره های درویشی نیز مد نظر قرار گرفته است. با این حال، در طراحی پیکره های عامه از فرم و تناسبات متنوعی استفاده شده است. این موضوع می تواند ملاک اصلی در تشخیص توانایی بهزاد در طراحی خلاق و آزاد نسبت های پیکرنگاری باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان