عدالت در رفتار هر فرد با افراد دیگر و در رفتار حکومت و قوانین با افراد جامعه بروز پیدا می کند. عدالت اجتماعی گونه ای از عدالت بوده که بیانگر این مفهوم بین جامعه است. انتخاب شعار عدالت از مدرنیته1 توسط مارکسیسم باعث شد تا برقراری عدالت اجتماعی ایده اصلی در حاکمیت و تبلور شهرهای کمونیستی باشد. ایده ای که مفهوم متفاوت آن براساس اندیشه مارکسیستی موجب پیدایش شهرهای متمایز سوسیالیستی شد. به دنبال این تمایز سؤالات پژوهش مطرح می شود : تعبیر مارکسیست ها از عدالت اجتماعی چیست؟ و مصداق ها و راهکارهای به دست آمده از این تعبیر به چه صورت در ایجاد شهرهای سوسیالیستی تأثیرگذار بوده اند؟ در فرهنگ مارکسیستی مقصود از عدالت اجتماعی برقراری تساوی بین شهروندان و دست یافتن به برابری اقتصادی است. هدف در این نگرش تأمین نیاز مردم و توزیع کالا به صورت مساوی و همگون سازی بین آنهاست که این مفهوم پس از برقراری تساوی و نابودی نظام سرمایه داری از بین می رود. براساس این نوع تفکر شاهد راهکارهایی برآمده از ایده عدالت اجتماعی در نظام رهبری و ساخت شهرهای سوسیالیستی در تمام لایه های شکل دهنده آن هستیم که این راهکارها بر اساس نمونه های بیان شده در شهرهای دو کشور گرجستان و ارمنستان در چهار قالب تشریح می شوند. در این مقاله همچنین به بررسی نحوه و میزان مشارکت دولت و مردم در دست یافتن به ایده عدالت اجتماعی مارکسیستی در شهر پرداخته می شود که میزان این مداخله شکل دهنده منظر شهرهای سوسیالیستی است.
در این مقاله برای دستیابی به نگاه متفاوت از دیدگاه عکاسان ایرانی و اروپایی در عکس برداری از ایران دوره قاجار، از روش کتابخانه ای و تطبیق عکس ها استفاده شده است با این دریافت که عکس ها تأثیری مستقیم و غیر مستقیم بر روابط سیاسی ـ فرهنگیِِ شرق و غرب در قرن نوزدهم دارند و نقش تعیینکننده شاه و دربار در عکاسی ایرانی را نشان میدهند. دو فرضیه در این مقاله پی گرفته شده است: میزان تأثیر نگاه عکاسان غربی از جریان شرق شناسی قرن نوزدهم و دلایل عدم گرایش عکاسان ایرانی آن دوره به مستندنگاری اجتماعی. دراین میان به نیاز ضروری ریشهیابی تاریخی علل اعجاب گری عکاسی ایرانی نیز توجه شده است. عکاسان مورد بررسی قرار گرفته شده عبارتند از: آقا رضا عکاسباشی، عبدالله میرزا، ناصرالدین شاه، فرانسیس کارلهیان، لوئیجی مونتابونه، ارنست هولتسر و آنتوان سوریوگین. نتیجه نشان دهنده تأثیر بصری فرهنگ دیداری غرب و هنر ایرانی بر عکاسان ایرانی و جریانات حاکم بر کار هر دو طرف است. این نتیجه با توجه به شناختی که از تاریخ عکاسی ایران بر مبنای این دوگانگی به دست میآورد، در یافتن مسیر آینده این هنر و روابطی که از این طریق در حوزه ارتباطات بینافرهنگی ایجاد میشود، کاربرد پیدا میکند.
براساس مطالعات صورت گرفته هنوز مدارک مستند و دقیقی درباره پیشینه قالی بافی در استان یزد تا قبل از دوره قاجاریه در دست نیست؛ به همین علت نمی توان صرفاً به سبب افول نساجی دستی، که موجب روی آوردن شعربافان یزدی به قالی بافی و رواج این هنر-صنعت در استان یزد شد، قاجاریه را نقطه شروع قالیبافی در این استان به حساب آورد. با این حال بنابر مطالعات و تحقیقات انجام گرفته، شروع قالی بافی در اردکان، به اوایل قرن جاری و حدود سال های ۱۳۴۴ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی) باز می گردد.
مقاله حاضر می کوشد ضمن معرفی قالی اردکان یزد، به بررسی ساختار طرح های لچک ترنج بافته شده در این منطقه نیز بپردازد، تا ضمن پی بردن به میزان آگاهی طراحان قالی از قوائد حاکم بر نظام طراحی سنتی فرش دستباف، مقدار اثرپذیری طراحان اردکانی از قالی های کاشان و نائین نیز مشخص گردد. تحقیق پیش رو به روش توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات گردآوری شده به شیوه کتابخانه ای و میدانی، با رویکرد کیفی – تطبیقی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.
الگوها برداشتی تجریدی هستند برگرفته از مفاهیم و ادراکات مشترک انسان های ساکن در فضا و محیط کالبدی که به کمک نمادها نشانه ها نیازها و هنجارها تجلی ظاهری می یابند . این الگوها پیچیدگی های محیط را قابل درک کرده و فضای مدرک و ملموس را ایجاد می کنند. بنابراین بدون داشتن تصویری روشن از آن مفاهیم و ادراکات داشتن الگویی از هنجارها و رفتارها ممکن نمی باشد. به دیگر سخن الگوها بیانگر آرمان های مردم هستند. آرمان هایی که از لابه لای تمایلات فطری و باورهای انسانی استخراج شده و سپس عینی ملموس و قابل مشاهده می شوند. محله ساخت و بافت آن و چگونگی شکل پذیری و شکل گیری آن یکی از این الگوهاست. ضرورت شناخت مفاهیم فضا از سویی شناخت ویژگی های فرهنگی بومی و تاریخی محله از دیگر سو و نیز معیارهای شاخت استخوانبندی می تواند ما را به ساخت الگوهای ذهنی رهنمون شده و توانائی شناسایی عناصر استخوانبندی محله را ممکن سازد این امر تعریف دستور زبان و واژگان ساخت محله را هموار ساخته و کاربست آنها را برای عینیت بخشیدن به الگوهای ذهنی میسر می سازد