فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
رینوپلاستی یا جرّاحی بینی یکی از پدیده هایی است که اخیراً در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران و حتّی در شهرهای کوچکی مانند آستارا، رایج شده است. پژوهش حاضر در پی کندوکاو و فهم شرایط، بسترها و پیامدهای فرآیند پدیده رینوپلاستی در شهر آستارا است. این مطالعه از روش شناسی نظریه زمینه ای بهره می برد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق می باشد. بیست مشارکت کننده (سنین ۴۵-۱۸) شامل ۱۰ زن و ۱۰ مرد در این پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب مشارکت کنندگان و مفاهیم از یکی از استراتژی های روش نمونه گیری هدفمند؛ یعنی حدّاکثر تنوّع و هم چنین، نمونه گیری نظری استفاده شده است. مقولات استخراج شده در یک مدل پارادایمی تنظیم شد که شامل ۱۰ مقوله است. تحلیل داده ها نشان داد که دلایلی از جمله رسانه ها و نفوذ مدل های نقش، ادراک و اهمیّت زیبایی و انگیزه همسریابی به عنوان شرایط علّی شناخته شد، فراگیری عمل و فشار هنجاری و شرایط مالی، شرایط زمینه ای و مداخله گر درباره عمل بینی است. راه بردهای کنش/ کنش متقابل نیز عبارت اند از: بازاندیشی و انجام عمل. نتیجه حاصل از سوی مشارکت کنندگان، مطلوب و مثبت ارزیابی شد. رضایت-مندی، تسهیل روابط اجتماعی و تأیید اجتماعی پیامد این عمل برای بخش عمده ای از مشارکت کنندگان بوده است. در نهایت، رینوپلاستی به مثابه بازاندیشی و تغییر رضایت بخش به عنوان مقوله هسته استخراج شد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر سلامت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر در مناطق شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر به منظور تبیین تأثیر عوامل جمعیتی و اجتماعی بر سطح سلامت سالمندان ۶۰ سال و بالاتر در شهر مشهد صورت گرفته است. چارچوب نظری با رویکردی بین رشته ای مبتنی بر نظریه گذار جمعیتی و سرمایه اجتماعی است. روش تحقیق پیمایشی و شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. حجم نمونه آماری ۵۷۰ نفر و ابزار سنجش، پرسش نامه استاندارد سلامت SF۳۶ بوده که برای جمع آماری اطلاعات از تکنیک مصاحبه استفاده شده است. سازه سنجش سرمایه اجتماعی براساس مفاهیم نظریه پاتنام و کلمن تنظیم شده است و در سنجش اعتبار سازه های پرسش نامه، علاوه بر استفاده از شیوه اعتبار محتوا از طریق تحلیل عاملی، سازه ها تأیید شده است. همچنین، تأیید پایایی درونی پرسش نامه توسط ضریب الفای کرنباخ بوده و تجزیه و تحلیل دادها از طریق روش های آماری (آزمون های تک متغیّره، رگرسیون چندمتغیّره، و در انتها، معادلات ساختاری و تحلیل مسیر) با کمک دو نرم افزار SPSS و EQS انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که سلامت سالمندان در شهر مشهد در حدّ متوسط است؛ امّا سلامت مردان بیش تر از زنان است. تحصیلات بالاتر، دارای همسر بودن، وضعیت اقتصادی مطلوب تر، بر سلامت تأثیر مثبتی دارد. افزیش میزان انزوای اجتماعی و سنّ، رابطه منفی با میزان سلامت سالمندان داشته است. سرمایه اجتماعی به عنوان مؤثّرترین متغیّر، ۲۰ درصد از تغییرات سلامت سالمندان را تبیین کرده و در مجموع، ۳۷ درصد تغییرات سلامت توسط متغیّرهای تحقیق حاضر، تبیین شده است.
جامعه شناسی تجربه زیسته زنان مبتلا به ایدز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری ایدز تنها یک بیماری، و حامل آن صرفاً یک بیمار نیست. از آنجا که راه های انتقال این بیماری شامل رفتارهایی است که در اذهان عمومی با بار ارزش منفی ارزیابی می شود، دربارة آن برچسب زنی و نگرش های منفی چشمگیری شکل گرفته است و مبتلایان با انگ افراد منحرف در جامعه مواجه، و غالباً با طرد و تبعیض افراد روبه رو می شوند. این پژوهش با هدف شناخت تأثیر این بیماری و انگ ناشی از آن در تجربة زیستة زنان مبتلا به ایدز یا زنان اچ آی وی مثبت انجام شده است. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از روش کیفی و نظریة مبنایی و فن مصاحبه نیمه ساخت یافته با زنان اچ آی وی مثبت مراجعه کننده به «انجمن حمایت از آسیب دیدگان اجتماعی (احیای ارزش ها)» صورت گرفته است. براساس تحلیل یافته های حاصل از این پژوهش، چهار مقولة «افکار و نگرش های منفی موجود در جامعه»، «راه های خاص (حساس از نظر فرهنگی) انتقال بیماری»، «نبود دانش عمومی دربارة راه های سرایت بیماری» و «حمایت نکردن خانواده و نزدیکان و طردکردن بیماران» به عنوان شرایط علّی «زمینه ساز حساسیت بیمار به انگ اجتماعی» به دست آمد. همچنین یافته ها مؤید این مطلب است که انگ مرتبط با اچ آی وی موجب بروز رفتارهای تبعیض آمیز با این بیماران و درنتیجه بروز مشکلات و دغدغه در این زنان می شود؛ مشکلات جسمانی، روانی، انزوا و افسردگی، نگرانی های اقتصادی، نگرانی ازدست دادن شغل، توسل به پنهان کاری در محیط کار، تجربة طردشدن و ازدست دادن حمایت خانواده و دوستان، محدودیت دسترسی به درمان، نگرانی درمورد ازدواج و تعاملات اجتماعی محدودتر، از جمله مشکلاتی است که پیش روی این بیماران قرار دارد. این مشکلات در کنار ترس از افشای بیماری و انگ و داغ ننگ آن، سطح کیفیت زندگی در این بیماران را کاهش می دهد.
بررسی نقش ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی روانشناختی مادران در اضطراب و افسردگی دختران دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی اضطراب و افسردگی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و بهزیستی روان شناختی مادران آنها بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه ششم دوره ابتدایی شهرستان بابل بود که در آن 240 دانش آموز به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان دو پرسشنامه افسردگی کودکانِ کواکس و مقیاس بازنگری شده اضطراب آشکار کودکانِ رینولدز و ریچموند را تکمیل کردند. مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف و پرسشنامه شخصیتی پنج عاملی نیز توسط مادران آنان تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده-ها از رگرسیون چندگانه با رویکرد سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج نشان داد که بهزیستی روانشناختی مادران می تواند به صورت منفی و معنادار افسردگی و اضطراب فرزندان را پیش بینی کند. هم چنین از بین صفات شخصیتی مادر، روان رنجورخویی به صورت مثبت توانست افسردگی و اضطراب فرزندان را پیش بینی کند و گشودگی در برابر تجربه و برونگرایی نیز توانست افسردگی را به صورت منفی پیش بینی کند. نتایج نشان داد که صفات شخصیتی مادران و بهزیستی روانشناختی آنان در پیش بینی افسردگی و اضطراب دختران آنان نقش تعیین کننده ای دارد.
نقش مادران در آموزش سلامت به دختران: تبدیل دانش سلامت به رفتار مرتبط با سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با تحلیل ثانویه داده های طرح پژوهشی «مفاهیم سلامتی و بیماری و رفتارهای مرتبط با سلامتی نزد دختران دانشجو» نقش مادران را در آموزش سلامت به دختران بررسی کرده ایم. تحلیل گفتمان انتقادی یافته های این طرح پژوهشی نشان می دهد که دختران درباب سلامت آگاه تر از مادرانشان هستند، اما رفتارهای مرتبط با سلامت آنها مشابه مادرانشان است؛ آنها تحت تأثیر فرهنگ غالب به سلامتی خود اهمیت نمی دهند. این موضوع را می توان با نظریه یادگیری اجتماعی بندورا به این شیوه تحلیل کرد که دختران ازطریق مشاهده رفتار سلامتی در مادران می آموزند که بیماری و درد را تا زمانی که در روند زندگی روزمره آنان اخلال ایجاد نکرده است تحمل کنند، هرچند این شیوه با دانش و باور سلامتی در آنان مغایرت دارد. بنابراین، مادران در آموزش سلامت به دختران نقش محسوسی در تبدیل دانش به رفتار مرتبط با سلامتی دارند.
وای به روزی که بگندد نمک: تا چه اندازه می توان بررسی های پزشکی را معتبر دانست؟
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی الگوها و چارچوب های سنجش اثر پژوهش های پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
پژوهش در حوزه ی پزشکی به سرمایه گذاری های کلان نیاز دارد و سرمایه گذاران خصوصی و دولت ها همواره به دنبال راهی برای اطمینان از مؤثر بودن سرمایه گذاری خود بوده اند. به همین علت طی چند دهه ی گذشته محققان راه هایی را برای سنجش اثر تحقیقات حوزه ی سلامت ابداع کرده اند. هدف این پژوهش، شناسایی، مرور و مقایسه ی الگوها و چارچوب های موجود برای سنجش اثر پژوهش در حوزه ی سلامت و پزشکی بوده است. این مطالعه، از دسته ی مطالعات مروری- نقلی (Non-systematic-narrative) است که با انجام جستجوهای جامع در متون، الگوهای مطرح برای سنجش اثر پژوهش شناسایی شد و پس از معرفی مورد مقایسه قرار گرفت.
سیزده چارچوب و الگو و ابزار برای سنجش اثر پژوهش شناسایی شد. بررسی ویژگی ها و مقایسه ی الگوها و چارچوب ها نشان داد که از نظر سطح سنجش، از نظر اقلام مورد سنجش و از نظر نوع اثر مورد سنجش (علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) تفاوت هایی میان آن ها وجود دارد. تنها الگویی که هر چهار نوع اثر را در بر می گیرد، چارچوب کیفیت پژوهش در بریتانیا است.
بررسی روش های مورد استفاده برای سنجش اثر پژوهش و مرور تحقیقات انجام شده در این حوزه نشان داد که هنوز یک روش استاندارد تثبیت شده برای این کار وجود ندارد، اما از میان چند الگویی که برای سنجش اثر پژوهش وجود دارد، الگوی بازگشت سرمایه که یکی از قدیمی ترین هاست، بیش از سایر الگوها مورد توجه و استفاده قرار گرفته است. در استفاده از کلمات اثر و دستاورد در متون، ابهام وجود دارد و مرز میان آن ها گاه چندان مشخص نیست.
وسایل ارتباط جمعی، موقعیت اجتماعی- اقتصادی مخاطبان و برجسته سازی دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بیماری های عفونی و مسری جای خود را به بیماری های مزمن و غیرواگیر داده اند. بنابراین به رهیافتی نو در حوزه سلامت نیاز است تا فرد از این بیماری ها در امان ماند. این رهیافت، اتخاذ سبک زندگی سالمی است که از یک سو بر مسؤول بودن فرد تأکید می کند و از سوی دیگر، نیاز به کسب دانش کافی در حوزه سلامت را خاطر نشان می کند. وسایل ارتباط جمعی به عنوان یکی از منابع اصلی کسب اطلاع، می توانند دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور را در بین مخاطبان ارتقا دهند. این پژوهش، با آزمون رگرسیون چند متغیر و سپس تحلیل مسیر مدل تحقیق، نقش رسانه ها را با حضور سه متغیر کاربرد رسانه ای، احساس نیاز به راهنمایی و موقعیت اجتماعی- اقتصادی، در برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور مطالعه کرده است. روش تحقیق در این بررسی کمّی و در قالب پیمایش و پرسشنامه تحقیق تکمیل شده است. سنجش اعتبار پرسشنامه به دو روش سازه ای و صوری و سنجش پایایی به روش های آلفای کرونباخ و آزمون- آزمون مجدد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق، افراد 40 سال به بالای شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 400 نفر است. براساس نتایج پژوهش، رسانه ها با برجسته سازی سبک زندگی سلامت محور، دانش مخاطبان را در این زمینه ارتقا می دهند. البته تأثیر رسانه های چاپی بیش از رسانه های الکترونیک است و وقوع برجسته سازی نیز در بین مخاطبان، از جهت حس نیاز به راهنمایی متفاوت است. همچنین برخورداری از موقعیت اجتماعی- اقتصادی بالاتر، هم حس نیاز به راهنمایی بیشتر را در بین مخاطبان برمی انگیزد و هم میزان کاربرد رسانه را افزایش می دهد. حاصل چنین اختلافی، تفاوت در برخورداری از دانش مرتبط با سبک زندگی سلامت محور است .
فرا تحلیلی بر ارتباط سرمایة فرهنگی و مدیریت بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جامعه امروزی مدیریت بدن به معنای دستکاری مستمر در ویژگی های ظاهری آن گسترش چشمگیری یافته است و بدن به عنوان عنصری هویت ساز و اجتماعی در حوزه جامعه شناسی، مباحث زیادی را به خود اختصاص داده است. در این پژوهش که با هدف فرا تحلیل رابطه متغیرهای مدیریت بدن و سرمایه فرهنگی انجام شده است، پس از بررسی های اولیه و استخراج مطالب توسط نویسندگان و تایید نهایی داوران، 10 پژوهش از میان 38 پژوهش جستجو شده در پایگاه های اطلاعاتی در خصوص مدیریت بدن که دارای شرایط لازم بودند، انتخاب و داده ها توسط نرم افزار فرا تحلیلِ جامع (CMA) مورد واکاوی قرار گرفتند. در این پژوهش با عنایت به نتایج بررسی ناهمگنی، مدل اثرات تصادفی متناسب تشخیص داد شد و اندازه اثر ترکیبی رابطه 32 درصد به دست آمد که بر اساس معیار کوهن یک اندازه اثر متوسط است. به عبارت دیگر سرمایه فرهنگی نقش متوسطی را در تبیین واریانس مدیریت بدن ایفا می کند.
مهندسی ژنتیک به عنوان یک انقلاب عظیم در علوم زیستی جهان امروز
حوزههای تخصصی:
انتخاب جنسیت: علم یا تجارت؟!
حوزههای تخصصی:
بررسی جامعه شناختی رفتار بیماری زنان نابارور (مورد مطالعه: مراجعه کنندگان به مراکز ناباروری استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفتار بیماری به مثابه فرایندی مشتمل بر مراحل ادراک علائم، اسناد معنا، بیان، واکنش های مقابله ای و رفتار کمک جویی است. ناباروری یکی از بیماری هایی است که رفتار بیماری آن بیش از دیگر عوامل تابعی از متغیرهای اجتماعی و فرهنگی است. با علم به اهمیت مسئلة فرزندآوری، مقالة حاضر ازمنظر جامعه شناسی پزشکی به بررسی رفتار بیماری زنان نابارور استان مازندران می پردازد. برای تحلیل رفتار بیماری (ادراک بیماری و ابعاد آن) از مدل عقل سلیم لونتال، برای تبیین رفتار کمک جویی از مدل رفتار کمک جویی گونای و نیز برای بررسی تأثیر وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی بر هریک از ابعاد ادراک بیماری و رفتار کمک جویی از مدل درمان جویی لین وایت استفاده شده است. مطالعة حاضر به روش پیمایشی و به صورت مقطعی دربارة 95 زن نابارور مراجعه کننده به مراکز درمان ناباروری استان مازندران که به صورت تصادفی انتخاب شده اند اجرا شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه همراه با مصاحبه بود. از پرسش نامة اصلاح شدة ادراک بیماری (IPQ-R) و مقیاس مکان کنترل سلامت برای سنجش متغیرهای تحقیق بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد بیشتر افراد تحت بررسی (59 درصد) دارای کیفیت ادراک بیماری درحد متوسط هستند. درباب رفتار کمک جویی نیز نتایج بررسی نشان داده است 87 درصد افراد رفتار کمک جویی مدرن دارند. نتایج حاکی از رابطة معنی دار برخی ابعاد ادراک بیماری و وضعیت توانمندی و وضعیت آمادگی است.
بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در نهادهای پزشکی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی درماندگی آموخته شده در نهادهای پزشکی، به مطالعه ی موردی بیمارستان های شهر تهران پرداخته است. درماندگی آموخته شده؛ حالتی است که موجود درمانده، رویدادها را از کنترل خویش خارج می بیند و این باور در او ایجاد می شود که رویدادها از حوزه ی پاسخ دهی او بیرون است. جامعه آماری تحقیق بیمارانِ بیمارستان های شهر تهران است که به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته اند، ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. همچنین تفاوت میزان درماندگی در دو جنس زن و مرد مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان می دهد که درماندگی آموخته شده در نمونه با آلفای83/0و سطح اطمینان (p ≤ 0 /05) وجود دارد. بر اساس نتایج تحقیق رابطه ی بین احساس درماندگی آموخته شده در بیماران و عوامل اجتماعی، می تواند به سطح نسبتاً پایین عدم کنترل بر شرایط، ناکامی و تزلزل و بی ثباتی بین فعالیت فرد و دریافت پاسخ، نسبت داده شود. همچنین بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش میزان میانگین درماندگی آموخته شده در مردان برابر 051/3 و در زنان برابر 079/3 می باشد. که با سطح اطمینان (p≥ 0 /05 ) نشان می دهد بین درماندگی آموخته شده در زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
افسردگی وعوامل مرتبط با آن در دانشجویان دختر دانشکده پرستاری مامایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی در میان دانشجویان است و به عنوان یک بیماری ناتوان کننده بر عملکرد جسمی، اجتماعی و آکادمیک دانشجویان تاثیر دارد. این پژوهش با هدف تعیین شیوع افسردگی و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشکده پرستاری مامایی دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. این پژوهش به شکل مقطعی در مورد 280 نفر از دانشجویان در سال 1391 انجام شد. ابزار گرد آوری داده ها پرسشنامه دو بخشی، شامل داده های دموگرافیک و بخش دوم، پرسشنامه استاندارد سنجش میزان افسردگی بک بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان دادند که 45%(126 نفر) از دانشجویان دارای درجاتی از افسردگی بصورت خفیف تا شدید بودندکه 95 % از این افراد در هیچ نوع مشاوره یا درمان پزشکی نبودند.ارتباط معناداری بین وضعیت اقتصادی ،سابقه افسردگی در فامیل درجه یک ، ابتلا قبلی به بیماری های روانی ،میزان رضایت از رشته و افسردگی مشاهده شد، اما بین سن، وضعیت تاهل، رشته تحصیلی و افسردگی اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان دهنده فراوانی نسبتا بالای افسردگی بین دانشجویان نسبت به جمعیت عمومی می باشد.
بررسی وضعیت سلامت معلمان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی: مورد مطالعه معلمان آموزش و پرورش شهر بوشهر (94-1393)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در رویکرد جامعه شناختی، سلامت شامل هر دو بعد عینی و ذهنی است و بر نقش عوامل اجتماعی، به ویژه، سرمایه اجتماعی در حفظ و ارتقای سلامت تأکید می شود. مقاله حاضر بر اساس رویکردهای متأخرتر، رابطه هر دو منبع شناختی و ساختاری سرمایه اجتماعی را با سلامت عینی و ذهنی معلمان بررسی کرده است. رویکرد و روش مورد استفاده کمی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهر بوشهر در سال تحصیلی 94-1393 بوده اند که 380 نفر از آنان بر اساس جدول تعیین حجم نمونه لین، به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. برای دستیابی به افراد نمونه، از روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، 42/78 درصد از پاسخگویان حداقل یکی یا بیشتر از انواع بیماری های جسمانی را داشته اند که شایع ترین آن، دردهای عضلانی بوده است. همبستگی متغیرهای بعد شناختی (به جز اعتماد به آشنایان شغلی) با این بعد از سلامت منفی و معنی دار بوده است و متغیرهای حمایت اجتماعی و رضایت از زندگی توانسته اند 7 درصد از واریانس آن را تبیین کنند. همبستگی همه ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی با احساس سلامت بدنی و کاهش فرسودگی شغلی مثبت و معنی دار بوده است. هیچ یک از انواع مشارکت با هیچ یک از ابعاد سلامت همبستگی معنی داری نداشته اند (به جز همبستگی مثبت و معنی دار مشارکت مذهبی و فوق برنامه با کاهش فرسودگی شغلی). متغیرهای تحقیق توانسته اند، به ترتیب، 22، 8، و 7 درصد از از واریانس کاهش فرسودگی شغلی، ایفای مؤثر نقش ها، و احساس سلامت بدنی را تبیین کنند. می توان گفت ابعاد عینی و ذهنی سلامت تحت تأثیر متغیرهای یکسانی قرار ندارند؛ همچنین تأثیر بعد شناختی سرمایه اجتماعی بر سلامت، به ویژه بعد ذهنی، بیشتر از از بعد ساختاری آن بوده است. واژه های کلیدی: بوشهر، معلمان، سلامت، سرمایه اجتماعی
گیاه مردم نگاری بَرودْار در منطقه کاکاشرف شهرستان خرم آباد احمد بازگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گونه بَرودْار[1] (بلوط ایرانی) گونه درختی غالب جنگل های استان لرستان است، مردم این منطقه از دیرباز از این گونه در موارد گوناگون استفاده نموده اند. این استفاده ها درگذر زمان منجر به ایجاد وابستگی و ارتباطی عمیق بین مردمان این منطقه و این گونه جنگلی شده است. ارتباطی که غالباً بر پایه تجربه بوده و تا اندازه زیادی کاربردی است و از گذشته تا به امروز پاسخگوی نیازهای این جوامع در اغلب جنبه های زندگی بوده است. این پژوهش استفاده های ملموس امروزی مردم محلی از گونه بَرودْار را در روستای چشمه علی از توابع دهستان کاکاشرف شهرستان خرم آباد در استان لرستان نشان داده است. روش پژوهش مردم نگاری بوده و از ابزارهای مصاحبه ساختار نیافته، نیمه ساختاریافته و مشاهده مشارکتی استفاده شده است. همچنین برای اندازه گیری مقادیر کمّی در ارتباط با ابعاد برخی دست ساخته های چوبی از متر و نوار قطرسنج بهره گرفته شده است. جامعه تحقیق نیز عشایر و روستاییان ایل پاپی، طایفه مدهنی و تیره عین شاه بوده که معیشت آن ها از طریق دامداری و کشاورزی می گذرد. نتایج به دست آمده از استفاده ها در 7 طبقه: غذایی، ساختمانی، دارویی، صنایع دستی، دامداری، سوخت و کشاورزی دسته بندی شده است. در هر طبقه استفاده های گوناگونی وجود دارد که از بذر، برگ و چوب درختان بلوط به دست می آیند. تنوع و اهمیت محصولات تولیدی از میوه بیشتر از چوب است. در برخی طبقات استفاده های امروزی نسبت به گذشته کاهش یافته است و در برخی طبقات چون دامداری و سوخت وابستگی و ارتباط با این گونه بیشتر است
نقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهرستان سرباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای این پژوهش تبییننقش واسطه ای بهزیستی روان شناختی در بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی در زنان فرهنگی شهر سرباز بود. در این پژوهش از روش پیمایشی- همبستگی استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان فرهنگی شهر سرباز و نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای تعداد 191 نفر انتخاب گردید. داده ها از روش پرسش نامه های بهزیستی روان شناختی ریف(1989) ، خودکارامدی آدامز و شرر(1982) و سرمایه اجتماعی سهامی (1387) گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر به روش بارون و کنی استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان دادند که خودکارآمدی با سرمایه اجتماعی و مولفه های آن به اسثتنائی مولفه اعتماد به خانواده رابطه مثبت و معنادار دارد. هم چنین، خودکارآمدی با بهزیستی روان شناختی و مولفه های آن رابطه مثبت و معنادار دارد. افزون بر این، نتایج تحلیل مسیر نشان دادند که متغیرهای اعتماد سیاسی و شبکه اجتماعی به صورت مستقیم بر متغیر خودکارآمدی تأثیر می گذارد و متغیر بهزیستی روان شناختی نقش واسطه ای بین سرمایه اجتماعی و خودکارآمدی ایفا می کند، اما مولفه های اعتماد به خانواده و مشارکت اجتماعی تاثیری معنادار بر خودکارآمدی نداشتند و تنها مولفه تاثیرگذار سرمایه اجتماعی بر بهزیستی روان شناختی، اعتماد سیاسی بود.
بررسی جامعه شناختی تأثیر ساختار خانواده بر سلامت اجتماعی مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سلامت تابعی از عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی است. یکی از مهم ترین عوامل تأمین کننده سلامت اجتماعی افراد جامعه، ساختار و روابط خانوادگی است. با توجه به تغییرات کارکردی پدیده چندهمسری طی سال های اخیر، این ساختار خانوادگی به عامل تهدیدکننده سلامت اجتماعی مردان چندهمسر حتی در استان سیستان و بلوچستان مبدل شده است. در این تحقیق به منظور مقایسه میزان سلامت اجتماعی مردان در خانواده های چندهمسر و تک همسر شهرستان سرباز در سال 1395 از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استاندارد شاپیرو و کییز (2007) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل 300 مرد متأهل ساکن این شهرستان است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس ورژن 22 تجزیه و تحلیل شدند و یافته های حاصل از آزمون تی مستقل نشان دادند که میانگین میزان انطباق، انسجام، مشارکت و خودشکوفایی مردان در ساختار چندهمسر به شکل معناداری کمتر از خانواده های تک همسر است. با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت اگرچه بسیاری از رسوم و سنن اجتماعی در گذشته به واسطه کارکرد مثبت و سازگاری آنها با شرایط اجتماعی، تأمین کننده پذیرش اجتماعی مردان خانواده است، اما امروزه با کژکارکردهایی همراه است که اکثر مؤلفه های سلامت اجتماعی را در نظام خانوادگی و جامعه با بحران مواجه می سازد.