ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۷۵۹ مورد.
۱۲۱.

بررسی اثر دو الگوی تمرین مقاومتی هرمی دوگانه و سرعتی هرمی بر فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی منتخب کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی هرمی دوگانه تمرین سرعتی هرمی فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
مقدمه و هدف: تمرینات هرمی مقاومتی و سرعتی می توانند موجب بهبود انعطاف پذیری، قدرت عضله و توان بی هوازی شوند، اما به نظر می رسد تمرینات مقاومتی روش مؤثرتری بر قدرت عضله باشند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی هرمی دوگانه و سرعتی هرمی بر فاکتورهای فیزیکی و فیزیولوژیکی منتخب کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان بود.مواد و روش ها: 30 نفر از کشتی گیران آزادکار پسر نخبه جوان به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه تمرین مقاومتی (به شکل هرمی دوگانه)، سرعتی (به شکل هرمی) و کنترل تقسیم شدند. گروه های تمرینی مقاومتی و سرعتی هر یک برنامه تمرین ویژه خود را به مدت 8 هفته و 3 جلسه در هفته اجرا کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) همراه با آزمون تعقیبی شیداک در نرم افزار SPSS نسخه 21 و در سطح معنی داری 05/0 مورد آنالیز قرار گرفتند (05/0P<).یافته ها: نتایج نشان داد افزایش فاکتورهای وزن بدن، شاخص توده بدنی، توده چربی بدن، قدرت عضلانی پایین تنه، اوج توان و میانگین توان در گروه هرمی دوگانه به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل و گروه هرمی سرعتی بالاتر بود (0.05>P)، در مقابل، بهبود فاکتورهای زمان دوی سرعت 30 متر، زمان تست 400 متر و افت سرعت در گروه هرمی سرعتی در مقایسه با گروه کنترل و گروه مقاومتی به طور معنی داری بیشتر بود (0.05>P). همچنین، یافته های دیگر این آزمون آشکار ساخت که بهبود استقامت عضلانی پایین تنه و انعطاف پذیری در هر دو گروه در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری بالاتر بود (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که مربیان کشتی می توانند از تمرینات مقاومتی هرمی دوگانه برای بهبود قدرت عضلانی و از تمرینات سرعتی هرمی برای بهبود سرعت بدن کشتی گیران آزادکار استفاده نمایند. 
۱۲۲.

بررسی اثر تحریک الکتریکی -عضلانی کل بدن با و بدون تمرینات تعلیق بر عملکرد جسمانی در زنان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تعلیق تحریک الکتریکی چاقی عملکرد جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
مقدمه و هدف: چاقی یک مشکل بهداشتی مهم در سبک زندگی مدرن است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تمرینات تعلیق و تحریک الکتریکی کل بدن بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدن در زنان چاق بود.مواد و روش ها: در یک طرح نیمه تجربی، 36 نفر داوطلب زن چاق به طور تصادفی به سه گروه شامل تمرینات تعلیق (ST)، تحریک الکتریکی عضلانی کل بدن (WB-EMS) و تمرینات تعلیق با تحریک الکتریکی عضلانی کل بدن (ST-WBEMS) تقسیم شدند. آن ها هشت هفته تمرین مقاومتی تعلیق، تحریک الکتریکی کل بدن یا هر دو مداخله (3 جلسه در هفته) را اجرا کردند. WB-EMS با پوشیدن جلیقه مخصوص تحریک الکتریکی انجام می شد. ترکیب بدن، قدرت بالاتنه و پایین تنه، تعادل پوپا و چابکی قبل و بعد از مداخله، اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t زوجی و ANCOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و سطح معنی داری آماری 0.05 تعیین شد.یافته ها: نتایج آزمون t زوجی نشانگر بهبودی در قدرت بالاتنه و پایین تنه، تعادل و چابکی پس از تمام مداخلات است  (0.05>P). همچنین برخلاف گروه های ST و ST+WB-EMS، توده عضلانی گروه WB-EMS پس از هشت هفته تغییر معنی داری نداشت. تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تغییرات چابکی، قدرت و توده عضلانی در گروه های ST و ST+WB-EMS به طور معنی داری بیش از WB-EMS بود  (0.05>P). در نهایت بین سه گروه در تعادل پویا تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0.05<P).بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که در زنان چاق، اثر تمرینات تعلیق و WB-EMS مشابه است. این تمرینات در ترکیب باهم می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر جهت بهبود عملکرد در زنان چاق مدنظر قرار گیرد.
۱۲۳.

تاثیر تمرینات هوازی حین دیالیز بر شاخص پایی- بازویی (ABI)، کیفیت زندگی و کفایت دیالیز بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماران همودیالیزی تمرینات هوازی شاخص پایی-بازویی کفایت دیالیز کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
مقدمه: بیماری شریان محیطی، بخش مهمی از عوارض بیماری مزمن کلیه را تشکیل می دهد. اندازه گیری شاخص پایی-بازویی(ABI) معتبرترین روش تشخیص این بیماری است. براساس بررسی ها فعالیت بدنی می تواند با تاثیر بر عملکرد عروق و کارایی همودیالیز، بر وضعیت جسمانی و کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی تاثیر بگذارد . در پژوهش حاضر، تاثیر تمرین هوازی حین همودیالیز بر شاخص پایی- بازویی، کیفیت زندگی و کفایت دیالیز بررسی شد. روش پژوهش: در این مطالعه 30 بیمار همودیالیزی(با میانگین سن 02/4± 56 سال) از مراکز درمانی دیالیز، انتخاب شدند. بیماران به دو گروه تمرین(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین در دوره 12 هفته ای تمرین هوازی(رکاب زنی در حالت درازکش) حین دیالیز شرکت کرد اما گروه کنترل روال عادی درمان را سپری کرد. قبل و پس از پایان دوره تمرینی، داده های مربوط به اندازه گیری متغیرها جمع آوری شد و تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزار Spss صورت گرفت. یافته ها: بین میانگین شاخص پایی-بازویی(018/0=P)، کفایت دیالیز(004/0=P)، کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی(000/0=P)، عملکرد بدنی(000/0=P)، روابط(000/0=P) و کیفیت خواب(006/0=P) گروه تمرین و کنترل در قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی داری وجود داشت. همچنین بین تغییرات شاخص پایی-بازویی و کیفیت زندگی (05/0=P) و بین کفایت دیالیز و کیفیت زندگی (025/0=P) ارتباط معنی داری وجود دارد با این حال بین شاخص پایی-بازویی و کفایت دیالیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد(920/0=P). نتیجه گیری: تمرین هوازی حین همودیالیز تاثیر معناداری بر کاهش شاخص پایی-بازویی، افزایش کفایت دیالیز و کیفیت زندگی بیماران دارد. از این رو این نوع تمرین می تواند به عنوان راهبرد مهم در کاهش بیماری قلبی و بهبود کیفیت زندگی بیماران استفاده شود.
۱۲۴.

تأثیر هشت هفته ورزش استقامتی، وانادیوم و عصارۀ استویا بر تغییرات ساختاری بافت کبد موش-های نر دیابتی نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی وانادیوم استویا بافت کبد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۵۰
هدف: عنوان شده که مصرف گیاه استویا و وانادیوم بر تنظیمات قند خون موثر هستند. بر همین اساس، بررسی همزمان فعالیت استقامتی و مصرف وانادیوم و عصاره استویا بر بافت کبد موش های دیابتی در نظر گرفته شد. روش: تعداد 35 سر موش نر صحرایی (10±180گرم) (6تا8 هفته)، به صورت تصادفی به 7گروه: کنترل، دیابتی، دیابتی+تمرین، دیابتی+وانادیوم، دیابتی+تمرین+وانادیوم، دیابتی+استویا و دیابتی+تمرین+استویا تقسیم شدند. جهت القای دیابت نوع1، استرپتوزوتوسین (55میلی گرم/کیلوگرم) درون صفاقی تزریق شد، و عصاره وانادیوم (1میلی گرم/میلی لیتر) در آب روزانه محلول گردید. برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن، و 5روز در هفته بود، که با زمان 15 دقیقه و سرعت 20 متر/دقیقه آغاز، و به 35 دقیقه و سرعت 30 متر/دقیقه در هفته پایانی رسید. تغییرات هیستوپاتولوژی در بافت کبد با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی گردید. به منظور نرمال-سازی داده های پارامتریک از آزمون شاپیرو-ویلک و جهت تجزیه تحلیل آن ها، آزمون یک طرفه آنوا با تست تعقیبی بونفرونی، و برای داده های ناپارامتریک آزمون کروسکال والیس (05/0≥p) بکار گرفته شد. نتایج: مقادیر وزن بدن در هر شش گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل سالم (001/0=p)، در گروه وانادیوم +ورزش در مقایسه با وانادیوم (01/0=p)، و گروه استویا+ورزش در مقایسه با استویا (04/0=p)، کاهش معناداری یافت. تخریب سلولی، ورید مرکزی و لوبولی، و فضای سینوزوئیدی توسط مداخله ی ورزش، وانادیوم و استویا (به-تنهایی و نیز هم زمان) بهیود یافت، اما تنها وانادیوم+ورزش بر التهاب و پرخونی موثر بود (001/0=p). نتیجه-گیری: به نظر می رسد که اجرای هشت هفته فعالیت استقامتی، مصرف استویا و وانادیوم بر تنظیم وزن بدن و نیز بهبود تخریبات کبد ناشی از دیابت موثر باشند.
۱۲۵.

تاثیر تمرین ورزشی بر سرعت جریان خون در شریان مغزی میانی: یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی جریان خون مغزی افراد سالم فراتحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۲۸۷
هدف: شامل تعیین تاثیر تمرین ورزشی، سطح آمادگی قلبی تنفسی بالاتر و یا سابقه فعالیت بدنی بر سرعت جریان خون در شریان مغزی میانی (MCAv) افراد سالم بود. روش شناسی: مداخلات بررسی شده بر روی بزرگسالان سالم منتشر شده در مجلات پژوهشی تا قبل از پایان جولای سال 2020 میلادی در پایگاه های Pubmed، Googlescholar، SID و Magiran جستجو شدند. در کل 14 تحقیق (شامل 21 مداخله) متشکل از هفت تحقیق دارای طرح پیش و پس آزمون و هفت تحقیق دارای طرح علّی پس از وقوع، شاخص های شمول در فراتحلیل را کسب کردند. مدل اثرات تصادفی برای تحلیل داده های گزارش شده بر حسب اندازه اثر اختلاف میانگین توسط نرم افزار CMA2 استفاده شد. به علاوه، همبستگی بین اندازه های اثر تمرین ورزشی یا سطح آمادگی جسمانی بر MCAv با سن، حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار متوسط سرخرگی، وزن، شاخص توده بدن، ضربان قلب استراحتی، فشار سهمی دی اکسید کربن انتهای بازدم و همچنین مدت زمان اجرای تمرینات ورزشی با فرا رگرسیون مدل تصادفی ساده بررسی شد. نتایج: تمرین ورزشی بدون توجه به ویژگی های آزمودنی ها و تعداد هفته های تمرین، سبب افزایش غیر معنی دار 569/0 سانتی متر بر ثانیه ای درMCAv (60/0p=) می شود. همچنین در بررسی های فرارگرسیونی نیز همبستگی های معنی داری مشاهده نشد(05/0<p). نتیجه گیری: در حال حاضر نمی توان به تاثیر تمرین ورزشی، آمادگی جسمانی قلبی-تنفسی و یا داشتن سابقه ورزشی برای بهبود جریان خون مغزی یا جلوگیری از افت جریان خون مغزی اتکا کرد. با اینحال، هنوز نیاز به انجام کارآزمایی های بالینی بیشتر در این زمینه وجود دارد.
۱۲۶.

تدوین و به روز رسانی هنجارهای عوامل آمادگی جسمانی مردان 18 تا 60 ساله شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فاکتور های آمادگی جسمانی نورم مردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
هدف از مطالعه حاضر تهیه نورم فاکتورهای آمادگی جسمانی مردان سالم و غیرفعال 18 تا 60 سال شهرکرمان بود. 363 نفر مرد با روش نمونه گیری خوشه ای بر اساس پرسشنامه فعالیت جسمانی انتخاب و در 4 گروه (18 تا 29 سال)، (30 تا 39 سال)، ( 40 تا 49 سال)، (50 تا 60 سال) تقسیم شدند. اندازه گیری های قد، وزن، دورکمر و دور لگن، چربی زیر پوستی (شکمی، سینه ای و ران) انجام شد. سپس انعطاف تنه (جعبه انعطاف)، قدرت عضلات پنجه دست(دینامومتر)، استقامت عضلات شکمی (درازنشست)، استقامت عضلات سینه (آزمون شنای سوئدی) و توان هوازی (آزمون پله کوئین) اندازه گیری شد. برای ساخت نورم از نقاط درصدی 10، 70،30 و90 استفاده شد. در داده های پس رونده، کمتر از نقطه درصدی 10 به عنوان خیلی خوب، از نقطه درصدی 10 تا 30 خوب، از نقطه درصدی 30 تا 70 متوسط، از نقطه درصدی 70 تا 90 به عنوان ضعیف و بالاتراز نقطه درصدی 90 به عنوان خیلی ضعیف در نظرگرفته شد. در داده های پیش رونده بالاتر از نقطه درصدی 90 به عنوان خیلی خوب، از نقطه درصدی 70 تا 90 خوب، از نقطه درصدی 30 تا 70 متوسط، از نقطه درصدی 10 تا 30 ضعیف و کمتر از نقطه درصدی 10 خیلی ضعیف در نظرگرفته شد. نتایج نشان داد در تمام رده های سنی درصد چربی بالاتر از نورم ACSM، انعطاف پذیری و قدرت پایین تر و استقامت عضلانی مشابه نورم ACSM بود. پیشنهاد می شود با توجه به وضع موجود مطالعات بیشتری صورت پذیرد.
۱۲۷.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.
۱۲۸.

تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی-TRX) و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL6 زنان غیر فعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی TRX دارچین آپلین IL-6 چاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
مقدمه و هدف: امروزه متخصصان عقیده دارند که رژیم غذایی و داروها در درمان و کنترل قند و متابولیسم چربی های خون بیماران به تنهایی کافی نیستند، بلکه انجام فعالیت های بدنی و ورزشی نیز باید به برنامه روزانه اضافه شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر  بررسی تأثیر یک دوره تمرین ترکیبی و مصرف مکمل دارچین بر سطوح سرمی آپلین و IL-6 زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود.مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون می باشد. 40 نفر از زنان دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین ترکیبی (10 نفر)، تمرین ترکیبی- مکمل دارچین (10 نفر)، مکمل دارچین (10 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. تمرین هوازی با 75-50 درصد ضربان قلب بیشینه و تمرین TRX در دامنه درک فشار 12 تا 17 در مقیاس بورگ انجام شد. 24 ساعت قبل از شروع دوره تمرینی و 48 ساعت پس از اتمام آخرین جلسه جهت اندازه گیری آپلین و IL-6 خونگیری انجام شد. سپس با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تغییرات بین گروهی و از آزمون تی زوجی جهت مقایسه درون گروهی استفاده شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS5 در سطح معناداری 0.05>P صورت گرفت.یافته ها: نتایج بین گروهی تفاوت معنی دار در غلظت سرمی IL-6 و آپلین نشان داد (0.001=P). نتایج آزمون تی زوجی کاهش معنادار را برای هر سه گروه در مقادیر IL-6 و آپلین نشان داد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: کاهش التهاب ناشی از فعالیت ورزشی یکی از عوامل مؤثرکاهش سطح آپلین در مطالعه حاضر می باشد. با توجه به نتایج تحقیق حاضر و از انجایی که تمرین ترکیبی تأثیر سودمندی بر آپلین و IL-6 داشته است. مصرف مکمل دارچین به همراه تمرین ترکیبی بطور موثر بافت چربی را کاهش می دهد، با این حال، هر دو مداخله ممکن است با هم به عنوان یک روش کاهش وزن و التهاب استفاده شوند
۱۲۹.

تأثیر کوتاه مدت فعالیت ورزشی استقامتی بر تغییرات سطوح پروتئین های پلاسما در مردان ورزشکار و غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت استقامتی پروتئین های پلاسما کراتینین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۹
مقدمه و هدف: عملکرد ورزشکاران در جلسات کوتاه مدت فعالیت ورزشی که می تواند در طول مسابقات نیز اهمیت ویژه ای داشته باشد، تحت تأثیر عوامل مختلف قرار می گیرد. غلظت خون توسط اجزای مختلف خون از جمله پروتئین ها تعیین می گردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر کوتاه مدت فعالیت ورزشی استقامتی بر تغییرات سطوح پروتئین های پلاسما در مردان ورزشکار و غیرورزشکار می باشد.مواد و روش ها: در این تحقیق 12 ورزشکار و 12 غیرورزشکار مرد به طور داوطلبانه شرکت کردند. این دو گروه، یک آزمون هوازی تا حد واماندگی را بر روی دوچرخه مونارک انجام دادند. قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از فعالیت ورزشی، نمونه های خونی از افراد گرفته شد. پس از جمع آوری داده ها، از روش آمار توصیفی برای دسته بندی اطلاعات و برای مقایسه متغیرهای درون گروهی از روش آماری اندازه گیری مکرر و برای مقایسه بین گروهی از روش آماری تی تست مستقل استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد میزان پروتئین تام، آلبومین و گلوبولین پلاسما در گروه ورزشکار و غیرورزشکار در زمان بعد از فعالیت ورزشی به طور معناداری افزایش داشته و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی به طور معناداری کاهش می یابد (0.05>P). همچنین سطوح کراتینین پلاسما در گروه ورزشکار افزایش معنادار داشت (0.0001>P)، اما در گروه غیرورزشکار تفاوت معناداری وجود نداشت (0.15=P).بحث و نتیجه گیری: با توجه به این که دوره بازیافت در فعالیت های ورزشی اهمیت ویژه ای دارد، به نظر می رسد دوره بازیافت متغیرهای تحقیق حاضر متفاوت می باشد. همچنین ورزشکار و یا غیرورزشکار بودن باعث ایجاد نتایج متفاوت در برخی از متغیرها می شود.
۱۳۰.

مقایسه فرود از ارتفاع 3000 متری به دو شیوه تداومی و تناوبی بر کوفتگی تاخیری عضلانی، شاخص های آسیب عضلانی و شاخص های سیستم ایمنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرود از ارتفاع سیستم ایمنی فعالیت تناوبی فعالیت تداومی پسران نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه و هدف: نحوه فرود از ارتفاع، یکی از مهمترین سوالاتی است که ذهن کوهنوردان را به خود مشغول کرده است. در این مطالعه به مقایسه فرود از ارتفاع 3000 متری به دو شیوه تداومی و تناوبی بر کوفتگی تاخیری عضلانی، شاخص های آسیب عضلانی و سیستم ایمنی پسران نوجوان پرداخته شده است.مواد و روش ها: بدین منظور، 20 پسر نوجوان سالم غیرورزشکار (با میانگین سنی 1.03±16.4 سال و شاخص توده بدنی 2.6±20.06 کیلوگرم بر متر مربع) در دو گروه 10 نفری با شاخص های آنتروپومتریکی یکسان، با استفاده از تلکابین به ارتفاع 3000 متری انتقال داده شدند و سپس مسیر پیاده روی به مسافت 14 کیلومتر را به دو گونه تداومی و تناوبی به طرف دامنه کوه اجرا کردند. سلول های سیستم ایمنی، هموگلوبین و هماتوکریت خون، شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز) و میزان کوفتگی تاخیری عضلانی قبل، بلافاصله، 24 و 48 ساعت پس از کوه پیمایی مورد اندازه گیری قرار گرفت. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری برای آنالیز آماری استفاده شد. سطح معناداری 0.05>P در نظر گرفته شد.یافته ها: شاخص های سیستم ایمنی در بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت، اما 24 ساعت پس از فعالیت سلول های سیستم ایمنی نسبت به قبل از فعالیت در گروه تداومی به طور معناداری کاهش یافت. کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در بین دو گروه تفاوتی نداشت، این آنزیم ها بلافاصله پس از فعالیت در هر دو گروه افزایش پیدا کرد، اما میزان افزایش کراتین کیناز در گروه تداومی بیشتر بود. همچنین میزان کوفتگی عضلانی در گروه تداومی بیشتر از گروه تناوبی بود.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اگرچه سطوح شاخص های سیستم ایمنی و آسیب عضلانی در بین دو گروه یکسان بود، اما پایین آمدن از ارتفاع بصورت تداومی نسبت به روش تناوبی موجب سرکوب سیستم ایمنی و افزایش میزان کوفتگی تاخیری عضلانی در پسران نوجوان کم تحرک می شود. 
۱۳۱.

تاثیر دوره های ورزش کوتاه و بلندمدت بر اختلال حافظه ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در هیپوکامپ مغز موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتیدیوم بروماید ورزش کوتاه مدت ورزش بلندمدت حافظه ی فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۵۶
اهداف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس شایع ترین بیماری ناتوان کننده غیرتروماتیکی است که بجز ناتوانایی های حرکتی، حافظه افراد مبتلا را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات بهبود دهنده ی اعمال دوره های ورزش کوتاه و بلند مدت بر اختلال حافظه ی فضایی ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در ناحیه CAهیپوکامپ رت های نر است. مواد و روش ها: این مطالعه بر روی هفت گروه 7 تایی از موش های صحرایی نر با میانگین سنی 10 هفته و محدوده وزنی50±200 گرم شامل: گروه کنترل، گروه شاهد،گروه اتیدیوم بروماید، دوگروه تحت ورزش کوتاه و بلند مدت و دوگروه آزمایشی اتیدیوم بروماید+ ورزش صورت گرفت. از ماز آبی موریس به منظور تست حافظه ی فضایی استفاده شد یافته ها: تزریق 3 میکرولیتر اتیدیوم بروماید 01/0 به ناحیه CA1 هیپوکامپ در روزهای سوم تا پنجم آزمایش موجب کاهش پارامترهای مرتبط با حافظه فضایی شد)05/0>P (. علاوه بر این، اعمال دوره ها ی ورزش کوتاه و بلندمدت، قادر به بهبود پارامترهای زمان سپری شده ( 05/0>P ) و مسافت طی شده ( 05/0>P ) برای یافتن سکو در روزهای سوم تا پنجم آزمایش ناشی از اثر اتیدیوم بروماید در ماز آبی موریس شد. نتیجه گیری: علیرغم اثر مفید ورزش بر بهبودی حافظه ی رت ها، نتایج مطالعه نشان داد که دوره ی ورزش کوتاه مدت نسبت به ورزش بلند مدت اثر بیشتری در بهبود حافظه ی رت های مسموم شده ناشی از تزریق اتیدیوم بروماید در یک دوره ی 7 روزه دارد.
۱۳۲.

تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات شنا داروی ماینوسایکلین عفونت دوران کودکی اضطراب مالون دی آلدئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
مقدمه: عفونت در دوران نوزادی سطح اضطراب را افزایش می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تاثیر یک دوره تمرینات شنا و داروی ماینوسایکلین پس از عفونت دوران کودکی بر سطح اضطراب و سطح مالون دی آلدئید در هیپوکامپ و پرفرونتال کورتکس موش ها نژاد NMRI بود. روش پژوهش: به منظور القا عفونت، در روز سوم و پنجم پس از تولد حیوانات به مدت 15 روز لیپوپلی ساکارید دریافت کردند. حیوانات به 5 گروه گروه کنترل (Control)، لیپوپلی ساکارید (LPS)؛ لیپوپلی ساکارید+مینوسیکلین (LPS+Min)؛ لیپوپلی ساکارید+ورزش (LPS+Ex) و لیپوپلی ساکارید+ورزش+مینوسیکلین (LPS+Ex+Min) تقسیم -شدند. طول دوره 4 هفته و دوز ماینوسایکلین 20 میلی گرم بر کیلوگرم بود. از تست اضطراب فضای باز جهت اندازه گیری سطوح اضطراب استفاده شد. آنالیز واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: سطوح MDA در گروه LPS در هر دو بخش هیپوکامپ و پری فرونتال بالاترین مقدار در مقایسه با گروه Control داشت (05/0 ≥P). درصد تغییرات MDA هیپوکامپ گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 14 درصد کاهش و MDA پری فرونتال گروه LPS+Min+EX نسبت به گروه کنترل 20 درصد افزایش داشت. زمان سپری شده و تعداد ورود در تست اضطراب فضای باز در گروه LPS+Min+Ex در مقایسه با سایر گروه ها افزایشی و در گروه LPS کاهشی بود (05/0 ≥P). نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد ورزش شنا و داروی مینوسیکلین می تواند عوارض ناشی از اضطراب ناشی از عفونت دوران کودکی را با تغییرات MDA تغییر دهد.
۱۳۳.

تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی در موش های C57BL/6 پیش دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیش دیابت گلیکوژن سنتاز رژیم غذایی پرچرب تمرین استقامتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۵
شرایط استرس زای پیش دیابت، به مرحله قبل از شکل گیری بیماری دیابت نوع ۲ گفته می شود، که میزان قند خون بیشتر از حد طبیعی و کمتر از معیارهای تشخیصی دیابت نوع ۲ است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین استقامتی بر ذخایر گلیکوژن عضلانی موش های پیش دیابتی شده می باشد. بر این اساس تعداد 15 سر موش نر نژاد C57BL/6 به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: موش های تغذیه شده با رژیم غذایی طبیعی (ND ، 5 عدد) و رژیم غذایی پرچرب (HFD ، تعداد 10 عدد). موش ها به مدت ۱۲ هفته تغذیه شدند. پس از تشخیص القای پیش دیابت توسط آزمون های تشخیصی در گروه HFD ، این گروه به دو زیرگروه تقسیم شدند: موش های پیش دیابت شده (PD) و موش های پیش دیابت شده به همراه تمرین استقامتی (PD-Ex) نتایج کاهش معناداری از سطح گلوکز خون و مقاومت انسولینی را در گروه PD-Ex نسبت به PD نشان داد. تکنیک PAS تغییرات کاهش قابل مشاهده ای از ذخایر گلیکوژن در HFD نسبت به گروه ND نشان داد درحالیکه تمرین استقامتی باعث افزایش تجمع گلیکوژن در عضله اسکلتی موش ها شد. سطح بیان ژن های نسبی دخیل در ذخایر کیلگوژن عضله همچونPI3K, AKT, GSK3,GYS1، و ژن LRRC8A تغییرات معناداری (05/0>p) بین گروه ND در مقایسه با گروه HFD نشان داد، که نشان دهنده اختلال مسیر سیگنالینگ ذخایر گلیکوژن می باشد.تمرین استقامتی (PD-Ex) منجر به بهبود قابل ملاحظه ای از سطح بیان ژن GSK3 شد. به طور کلی به نظر می رسد انجام تمرین استقامتی، تأثیرات منفی شرایط پیش دیابتی ناشی از مصرف رژیم غذایی پرچرب را بهبود می بخشد.
۱۳۴.

تغییرات پاتومورفولوژی ماکروفاژ و بافت چربی نواحی مزنتریک و رتروپریتونئال به تغییر محتوای رژیم غذایی و سه روش ایزوکالریک تعادل منفی انرژی در موش های صحرایی چاق تحت رژیم غذایی پر چرب غیراشباع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت چربی محدودیت کالری ماکروفاژ شاخص های متابولیک فعالیت هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۲۹۱
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی و مقایسه چهار روش محدودیت-کالری به مدت 10 هفته بر تغییرات هسیتولوژیک بافت چربی و نفوذ ماکروفاژی و همچنین متغیرهای سرمی چربی و شاخص های گلیسمیک در موش های صحرایی نر چاق انجام شد. مواد و روش ها: نمونه بر داری خونی و بافتی از 72 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(وزن 5 ± 195 گرم، سن هشت هفته) پس از ناشتایی شبانه در هفته های اول، هجدهم و بیست و هشتم صورت گرفت. پس از نمونه برداری پایه، 64 سر موش باقیمانده به طور تصادفی به گروه های کنترل ( CO ) (16 سر) و رژیم غذایی پرچرب غیراشباع ( UHFD ) (۴۸ سر) تقسیم شدند. پس از 18 هفته، گروه UHFD به زیرگروه های تغییر محتوای رژیم غذایی ( SD )، فعالیت ورزشی ( EX )، محدودیت کالری ( CR )، ترکیبی ( CR+EX ) و رژیم پرچرب ( UHFD ) تقسیم شد. گروه ورزشی به مدت 10 هفته (پنج جلسه در هفته)، تمرین هوازی با شدت معادل Vo2max  75-70 درصد انجام داد. CR با کاهش 25 درصد از کالری جیره دریافتی اعمال شد و گروه SD تحت تغییر جیره غذایی از رژیم پرچرب غیراشباع به غذای استاندارد قرار گرفت. تغییرات هیستولوژیک بافت چربی نواحی رتروپریتونئال و مزنتریک به همراه میزان نفوذ ماکروفاژی به نواحی مذکور، پس از پاساژ بافتی، رنگ آمیزی H & E و عکس برداری میکروسکوپی با رزولوشن زیاد، ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام شاخص های گلیسمیک و لیپیدی (به جز HDL ) و همچنین مساحت آدیپوسیت های نواحی مطالعه شده در گروه های مداخله در مقایسه با UHFD تفاوت معنا داری را نشان دادند ( 0.05 > P )؛ نتیجه گیری:  به نظر می رسد روش های مداخله انرژی صرف نظر از نوع مداخله انجام شده، احتمالاً به واسطه کاهش سطح آدیپوسیت و نه به دلیل تغییر نفوذ ماکروفاژی می توانند بهبود متغیرهای متابولیک به همراه داشته باشند.
۱۳۵.

مروری بر مدل های برآورد دو و سه فازی آستانه بی هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستانهِ بی هوازی مدل سه فازی نقطه شکست ضربان قلب آستانه تنفسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۷۲
اهداف : این پژوهش با هدف مروری بر روش های مختلف تهاجمی و غیرتهاجمی برای تعیین آستانه بی هوازی انجام شد. آستانه بی هوازی به منزله یک شاخص از فعالیت فیزیکی، بیشترین شدت ورزش است که طی آن هزینه انرژی عملکرد ورزشی عمدتاً از دستگاه هوازی تأمین می شود و نرخ بروز لاکتات خون با نرخ پالایش آن برابری می کند. به دلیل اینکه پدیده آستانه بی هوازی با تغییر سیستم تأمین انرژی از هوازی به بی هوازی همراه است، این فاکتور متابولیک در برنامه ریزی دقیق تمرینات ورزشی، تعیین محدوده های شدت کار و پیش بینی عملکرد ورزشکاران، به ویژه در ورزشکاران استقامتی از اهمیت بسیار برخوردار است. سنجش مستقیم لاکتات خون احتمالاً دقیق ترین روش تهاجمی در تعیین آستانه بی هوازی است که هزینه بر است و آزمودنی را با خاطر نمونه گیری از خون مواجه می کند؛ بنابراین روش های غیرتهاجمی که عمدتأ از ارتباط ضربان قلب به نرخ بار کار یا تغییرات پارامترهای تنفسی مانند معادل تهویه ای گازهای تنفسی بهره می برند، برای برآورد آستانه بی هوازی مدنظر قرار گرفته است . همچنین روش سنتی در تعیین آستانه بی هوازی عمدتأ از مدل های دوفازی استفاده می کند؛ درحالی که در پژوهش های اخیر استفاده از مدل های سه فازی ترجیح داده شده است که برآورد بهتری از محدوده های شدت کار هنگام فعالیت ورزشی ارائه می دهد؛ ازاین رو پژوهش حاضر  روش های متداول در تعیین آستانه بی هوازی و آشکارکردن کاستی ها و مزایای آن ها در قالب مدل های دوفازی و سه فازی را واکاوی می کند.
۱۳۶.

مقایسه اثر برنامه تمرینی قدرتی، قدرتی-راه رفتن و دویدن به جلو و قدرتی- راه رفتن و دویدن به عقب بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال 50 تا 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بدنی آمادگی عملکردی راه رفتن به عقب مردان میان سال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
مقدمه و هدف: اثر تمرینات ترکیبی بر آمادگی جسمانی افراد مختلف به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته، اما تفاوت راه رفتن/ دویدن به جلو و عقب در بخش هوازی این تمرینات کمتر بررسی شده است. لذا هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثر تمرینات مقاومتی با تمرینات ترکیبی قدرتی هوازی (راه رفتن/ دویدن به جلو در مقابل راه رفتن/ دویدن به عقب) بر ترکیب بدنی و آمادگی عملکردی مردان میان سال بود.مواد و روش ها: بدین منظور، 48 مرد میان سال به طور تصادفی به چهار گروه تمرین قدرتی - هوازی رو به جلو، تمرین قدرتی- هوازی رو به عقب، تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه به تمرین پرداختند. پس از تمرینات، آزمون های ترکیب بدنی، قدرت بالاتنه، قدرت پایین تنه، چابکی و تعادل و استقامت هوازی به عمل آمد. داده ها توسط روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شد.یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن بود که بین گروه ها تفاوت معنی داری در وزن، توده بدون چربی و توده چربی وجود نداشت (0.05<P). در مورد قدرت عضلانی اندام تحتاتی و فوقانی، چابکی و تعادل و استقامت هوازی نتایج نشان داد که هر سه گروه تمرینی از قبل از تمرینات تا بعد از تمرینات بهبود معنی داری داشته اند (0.001>P) اما بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: می توان گفت هشت هفته برنامه تمرین ترکیبی (قدرتی راه رفتن/ دویدن به جلو و قدرتی راه رفتن/ دویدن به عقب) اثرات معنی دار و سودمندی بر عملکرد جسمانی مردان میان سال دارد و نباید نگران اثرات تداخلی این تمرینات بود. لذا با توجه به اثر احتمالی راه رفتن به عقب بر سایر متغیرهای عملکردی و برای تنوع بخشی به تمرینات ترکیبی می توان از راه رفتن به عقب به عنوان بخشی از تمرین هوازی بهره برد.
۱۳۷.

تاثیر 5 هفته تمرینات HIIT بر پارامتر های HRV و RPP دختران 7 تا 9 سال :ارتباط با اضافه وزن در کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید تغییر پذیری ضربان قلب شاخص اکسیژن مصرفی قلب حداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی آزمون 6 دقیقه پیاده روی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۶۱
مقدمه:اضافه وزن و چاقی در کودکان زمینه ساز بروز مشکلات قلبی عروقی است،که از طریق اختلال در سیستم عصبی خود کاررخ می دهد،در حالی که فعالیت ورزشی تأثیرات مطلوبی بر ANS دارد.این تغییرات از طریق پارامتر های تغییر پذیری ضربان قلب قابل اندازه گیری است.بر این اساس هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 5 هفته تمرین تناوبی شدید بر HRV و RPP دختران دارای اضافه وزن بود. روش پژوهش: دانش آموز دارای اضافه وزن در محدوده 2+ BMI Z-SCORE < < 1+ در گروه تجربی و گروه کنترل،مورد استفاده قرار گرفتند.آزمودنی ها قبل و بعد از 5 هفته تمرین HIIT در آزمون شاتل ران برای براورد اکسیژن مصرفی بیشینه و 6 دقیقه پیاده روی برای برآورد حداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی شرکت کردند.ریشه میانگین مربع فواصل موج های R-R متوالی ضربان قلب (RMSSD) برای اندازه گیری HRVاستراحتی و فشار خون سیستولیک و ضربان قلب برای اندازه گیری RPP استراحتی در هفته ابتدایی و انتهایی ثبت گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری t همبسته و تحلیل کوواریانس با سطح معنا داری p<0.05 صورت گرفت. یافته ها:در گروه تمرین 5 هفته تمریناتHIIT موجب تغییرات معنا دار درRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی تمرینی در دختران دارای اضافه وزن شد (p<0.05).در گروه کنترل پارامتر ها تغییر معنا داری نداشتند.د نتیجه گیری:پارامتر هایRMSSD ، RPP وحداکثر اکسیداسیون چربی می توانند به عنوان جایگزین های مناسب و کارآمد برای شناسایی کودکان در معرض خطر و پروسه های درمانی،قبل از سن بلوغ مورد استفاده قرار گیرند.
۱۳۸.

تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کم توان ذهنی ترامپولین آمادگی جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
مقدمه و هدف: فرکانس های تمرینی مختلف می تواند تأثیرات متفاوتی بر آمادگی جسمانی افراد داشته باشد. هدف پژوهش حاضر مطالعه تأثیر دو برنامه کار با ترامپولین با تعداد جلسات متفاوت و حجم های یکسان بر برخی از شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی در دختران کم توان ذهنی بود.مواد و روش ها: 30 دانش آموز دختر کم توان ذهنی (سن 8-16 سال، وزن 10.53±37.83 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 19.04 ±4.19 کیلوگرم/مترمربع و با ضریب هوشی 50 تا 70) به صورت هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. یکی از گروه های تجربی، تمرین با ترامپولین را سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته و گروه تجربی دوم، تمرین با ترامپولین را دو جلسه در هفته به مدت 10 هفته انجام دادند. قبل و بعد از دوره تمرینی از همه آزمودنی ها تست های آمادگی جسمانی و حرکتی شامل استقامت عملکردی، آمادگی قلبی تنفسی، تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی،  قدرت عضلانی و توان انفجاری گرفته شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 0.05>P تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد هر دو برنامه تمرینی در گروه های تجربی در مقایسه با گروه کنترل باعث بهبود شاخص های تعادل ایستا، تعادل پویا، چابکی، هماهنگی، قدرت عضلانی پایین تنه و توان انفجاری گردید اما بین دو برنامه تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. شاخص های استقامت عملکردی و آمادگی قلبی تنفسی بین سه گروه تفاوت معنی داری نداشت.بحث و نتیجه گیری: دختران کم توان ذهنی احتمالاً می توانند برای بهبود شاخص های عملکرد جسمانی و حرکتی خود از برنامه تمرین ترامپولین به صورت سه جلسه در هفته به مدت 7 هفته استفاده کنند.
۱۳۹.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی فزاینده و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی بافت ریه موش های مسموم شده با آب اکسیژنه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین کدو تنبل فشار اکسایشی هیدروژن پراکسید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۲۸۴
اهداف: مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مکمل بذر کدو بر شاخص های فشار اکسایشی ریوی رت های مسموم شده با آب اکسیژنه ( H 2 O 2 ) انجام شد؛ مواد و روش ها:  42 سر رت نر ویستار تصادفی به هفت گروه کنترل، مسموم شده، مسمومیت + یک گرم کدو، مسمومیت + دو گرم کدو، مسمومیت + تمرین هوازی، مسمومیت+ یک گرم کدو + تمرین، مسمومیت+ دو گرم کدو + تمرین تقسیم شدند. القای فشار اکسایشی با تزریق درون صفاقی mg/kg 1/0 هیدروژن پراکسید به مدت سه روز در هفته، دریافت بذر کدو  به صورت یک و دو گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن و برنامه تمرینی شامل هشت هفته دویدن فزاینده روی تردمیل (سه روز در هفته با حداقل سرعت هشت متر بر دقیقه و شیب 10 درجه) بود. از کیت های تخصصی به منظور اندازه گیری شاخص های سیتوکروم c ، ATP ، MDA و PAB استفاده شد و داده ها با آزمون تحلیل واریانس دوراهه در سطح معناداری 05/0 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مسمومیت با  H2O2 سبب کاهش معنادار ATP و افزایش معنادار سیتوکروم C ، MDA   و PAB ریوی شد ( P < 0.05 ). دریافت دوزهای بذر کدو اثر معناداری بر غلظت MDA ، سیتوکروم c   و ATP نداشت ( P > 0.05 ) . از طرفی دریافت دو گرم بذر کدو  موجب کاهش معنادار غلظت  PAB شد ( P < 0.05 ). هشت هفته تمرین هوازی اثری معناداری بر غلظت MDA ریوی نداشت ( P > 0.05 )، اما غلظت ATP را به صورت معناداری افزایش داد و غلظت سیتوکروم c و PAB را کاهش داد ( P < 0.05 ). تعامل تمرین هوازی با دوزهای بذر کدو باعث افزایش ATP و کاهش غلظت MDA ، سیتوکروم   c و PAB شد ( P < 0.05 ). نتیجه گیری: به نظر می رسد اثرات مجرد بذر کدو به بافت و دوز مصرفی وابسته باشد. هشت هفته تمرین هوازی نیز بسته به عواملی راهکار ضداکسایشی مناسبی در شرایط مسمومیت با پراکسید هیدروژن است. ترکیب تمرین هوازی و دوزهای بیشتر مکمل بذر کدو اثرات مضاعفی بر شاخص های اکسایشی  بافت ریه در رت های مسموم شده با آب اکسیژنه دارد.
۱۴۰.

تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسپروزین تمرین تداومی چاقی گلوکز پلاسما مقاومت به انسولین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۲۸۶
مقدمه: آسپروزین یک هورمون پروتئینی است که به طور عمده توسط سلول های چربی ترشح و وارد جریان خون می شود. در پژوهش حاضر تأثیر 8 هفته تمرین تداومی بر سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در رت های چاق بررسی شد.  روش پژوهش: در این زمینه، 32 سر رت نر نژاد ویستار (با میانگین وزن 7 ± 23/180 گرم) به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل سالم (8 سر)، کنترل چاق (8 سر)، تمرین سالم (8 سر) و تمرین چاق (8 سر) تقسیم شدند. گروه تمرین تداومی، 8 هفته پروتکل تمرین را اجرا کردند و 48 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرینی، رت ها بی هوش و کشته شدند. متغیرهای موردنظر در رت ها (سطوح سرمی آسپروزین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین) اندازه گیری شد. برای تجزیه وتحلیل آماری داده ها از آزمون کروسکال والیس در سطح معناداری، 05/0≥P استفاده شد.  یافته ها: بین میانگین سطوح سرمی آسپروزین (p<0/001)، انسولین (p<0/001)، گلوکز ناشتا (p<0/001) و مقاومت به انسولین (p<0/001)، گروه های کنترل سالم، کنترل چاق، تمرین سالم و تمرین چاق، تفاوت معناداری وجود داشت.  نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق حاضر، به نظر می رسد چاقی تأثیر معناداری در افزایش سطوح آسپروزین و تمرین تداومی تأثیر معناداری در کاهش سطوح آسپروزین دارد. بنابراین تمرین تداومی می تواند به عنوان راهبردی مهم در جهت کاهش سطوح آسپروزین و وزن استفاده شود. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان