ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۱۲۱.

تغییرات مقادیر سرمی اینترلوکین 15 و نیمرخ لیپیدی، متعاقب مداخله تمرین هوازی با شدت متوسط در مردان میان سال مبتلا به سندروم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی اینترلوکین-15 سندروم متابولیک نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۹۸
مقدمه و هدف: تقویت جذب گلوکز در بدن توسط اینترلوکین 15 و اختلالات متابولیکی مرتبط با آن در بیماران مبتلا به سندروم متابولیک احتمالا با مداخله فعالیت ورزشی هوازی دستخوش تغییراتی گردد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین هوازی بر سطوح IL-15 و شاخص های خطر متابولیک می باشد.مواد و روش ها: تعداد 20 مرد مبتلا به سندروم متابولیک بصورت داوطلبانه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه 10 نفری کنترل و تمرین قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل 12 هفته تمرین هوازی با  3 جلسه در هفته و هرجلسه شامل 45 دقیقه تمرین با شدت 70-60 درصد ضربان قلب اوج بود. خون گیری در مراحل قبل و بعد از مداخله تمرین جهت اندازه گیری متغیرهای خونی شامل IL-15، HDL، LDL، تری گلیسرید، کلسترول تام و گلوکز خون انجام شد. داده ها بوسیله آزمون های آماری تی وابسته و مستقل در سطح معنی داری 0.05 تحلیل شد.یافته ها: در همه متغیرها بین دو گروه تفاوت معناداری وجود داشت. در گروه تمرین مقادیر IL-15، HDL، حداکثر اکسیژن بیشینه در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معنادار داشت (0.05>P). در وزن بدن،  شاخص توده بودنی، دور کمر، فشار خون میانگین، کلسترول تام، تری گلیسرید، LDL، قند خون و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنادار مشاهده شد (0.05>P).بحث و نتیجه گیری: 12 هفته برنامه تمرین هوازی با شدت متوسط را می توان برای کنترل عوامل خطر متابولیک در بیماران دارای سندروم متابولیک بعنوان یک روش غیرداروئی پیشنهاد نمود.
۱۲۲.

تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی پروتئین شبه آنژیوپیتین4 و بتا آمینو ایزوبوتیریک اسید در مردان مبتلا به سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرینات هوازی پروتئین شبه آنژیوپیتین4 بتا آمینو ایزوبوتیریک اسید سندرم متابولیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۷
سندرم متابولیک یک اختلال متابولیکی رایج که BAIBA متابولیسم لیپید و کربوهیدرات را در بافت چربی، کبد و عضلات اسکلتی تنظیم می کند و ANGPTL4 در متابولیسم چربی نقش داشته و کنترل متابولیک را تعدیل می کند. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 12 هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی ANGPTL4 و BAIBA در مردان مبتلا به سندرم متابولیک بود. این تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن مردان مبتلا به سندروم متابولیک شهرستان اردبیل بود که 20 نفر از آن ها که شرایط ورود به مطالعه را داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرین(10 نفر) و گروه کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. پروتکل تمرین هوازی بمدت 12 هفته، سه جلسه در هفته و هر جلسه بمدت 45 دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا شد. نمونه های خونی در شرایط پیش و پس آزمون برای اندازه گیری متغیرهای خونی جمع آوری شد. تحلیل آماری داده ها بوسیله آزمون های آماری تی همبسته و آنکوا توسط نرم افزار 21spss درسطح معنی داری 05/0>p انجام شد. مقادیر متغیرهای BAIBA(001/0=p)، VO2 max(001/0= p) و HDL (001/0= p)افزایش معنی دار و ANGPTL4(001/0=p)، BF(001/0=p)، BMI(033/0=p)، اندازه دورکمر(01/0=p)، TG(015/0= p)، LDL (009/0=p) ،TC(033/0=p) و انسولین(001/0=p) کاهش معنی دار در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل داشتند(05/0>p). تمرین هوازی را بخاطر تاثیر مثبت بر سطوح سرمی ANGPTL4 ، BAIBA و عوامل مرتبط با خطر متابولیک می توان بعنوان یک روش برای فعال سازی مسیر تبدیل چربی سفید به قهوه ای و بهبود شاخص های مربوط به خطر متابولیک برای مردان مبتلا به سندروم متابولیک پیشنهاد کرد.
۱۲۳.

بررسی پروفایل هورمونی مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پروفایل هورمونی هورمون های درون ریز ورشکاران تیم ملی دوچرخه سواری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۷۴
مقدمه و هدف: بررسی پروفایل هورمونی رشته های ورزشی مختلف در تحقیقات فراوانی جهت ارائه معیار و شاخص به کار می رود. با توجه به اهمیت رشته دوچرخه سواری تحقیق حاضر به بررسی پروفایل هورمونی دوچرخه سواران مرد تیم ملی ایران می پردازد.مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی ۹۵ نفر از مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران با میانگین و انحراف معیار قد 4.5±175.4 سانتی متر، وزن 3.8±74.5 کیلوگرم و شاخص توده بدن 0.7±23.9 کیلوگرم بر مترمربع به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتند. متغییر های تحقیق شامل: (سطح سرمی هورمون تستوسترون، هورمون رشد، هورمون رشد شبه انسولینی، هورمون لوتئینی، هورمون تحریک کننده تیروئید و هورمون اریتروپویتین) بود که ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و به صورت ناشتا از ورید ناحیه آرنج آزمودنی ها خونگیری به عمل آمد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و بررسی شدند (0.05>P).یافته ها: در مردان دوچرخه سوار تیم ملی ایران میانگین سطح سرمی هورمون تستوسترون 0.23± 4.44 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد 0.17± 0.24 نانوگرم/میلی لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون رشد شبه انسولینی 56.64±246.3 میکروگرم/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون لوتئینی 0.72±2.44 واحد بین المللی/لیتر، میانگین سطح سرمی هورمون تحریک کننده تیروئید 0.8±2.33 میلی واحد بین الملل/لیتر و میانگین سطح سرمی هورمون اریتروپویتین 0.97± 4.79 میلی واحد بین المللی/ لیتر بود.بحث و نتیجه گیری: مقادیر مرجع هورمون های بررسی شده برای جمعیت عمومی ورزشکاران نخبه معتبر نیست. محدودیت های مرجع جدیدی باید برای متغیرهای هورمونی در ورزشکاران نخبه ایجاد شود. زیرا وضعیت متابولیسمی، تغذیه ای و تمرینی آنها با جمعیت عادی غیرورزشکار متفاوت است.
۱۲۴.

تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده (گلوتاتیون و ATP) و عوامل مخرب (سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید) در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بذر کدو پراکسید هیدروژن تمرین مقاومتی سیتوکرم-C مالون دی آلدئید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: مسمومیت های ریوی و تولید گونه های واکنشی به نقص در تبادل گازهای تنفسی و آسیب به DNA منجر می شوند. بذر کدو با خواص آنتی اکسیدانی بسیار قدرتمند می تواند تولید ROS را کاهش دهد؛ بنابراین هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تعاملی تمرین مقاومتی و مصرف بذر کدو بر سطوح عوامل بازدارنده گلوتاتیون و ATP و مخرب سیتوکرم-C و مالون دی آلدئید در بافت ریه رت های مسموم شده با پراکسید هیدروژن است. روش پژوهش: 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی ۵۰±۲۵۰ گرم انتخاب و به صورت تصادفی به 7 گروه 6 سری شامل 1. کنترل سالم، 2. کنترل مسموم، 3. تمرین مقاومتی، 4. بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم، 5. بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم، 6. تمرین مقاومتی+بذر کدو 1 میلی گرم بر کیلوگرم و 7. تمرین مقاومتی+بذر کدو 2 میلی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. پروتکل تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان یک متری با دو سانتی متر فاصله بین هر دو پله و شیب 85 درجه بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس دوطرفه همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS در سطح معنا داری 05/0P≤ صورت گرفت. یافته ها: تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو  به ایجاد اثر معنا داری بر غلظت های ATP، سیتوکروم-C، GSH، MDA و PAB در بافت ریه منجرشد (001/0=P). نتیجه گیری: تعامل انجام تمرین مقاومتی همراه با مصرف بذر کدو با افزایش عواملی مانند ATP و غلظت GSH و همچنین کاهش غلظت سیتوکروم-C، MDA و PAB می تواند ROS تولیدشده از مسمومیت هایی مانند H<sub>2 O<sub>2 را در بافت ریه کاهش دهد.
۱۲۵.

بررسی پلی مورفیسم R577X در ژن ACTN3 درکشتی گیران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلی مورفیسم کشتی گیران آلل 3ACTN

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۹۳
مقدمه و هدف: عملکرد ورزشی یک فنوتیپ پیچیده است که توسط چندین عامل محیطی از جمله رژی م غذایی، ورزش و عوامل اجتماعی تعیین می گردد. عوامل ژنتیکی نیز ممکن است به تفاوت بین فردی در عملکرد ورزشی افراد کمک کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی فراوانی آلل های پلی مورفیسم ژن ACTN3 در بین کشتی گیران مبتدی نوجوان اردبیلی بود.مواد و روش ها: آزمودنی های این تحقیق 15 کشتی گیر مبتدی نوجوان پسر (با سن 1.53±13.07 سال و وزن 7.37± 48.66 کیلوگرم) از شهر اردبیل بودند. روش اندازه گیری پلی مورفیسم ژن ACTN3 با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز و توالی یابی مستقیم DNA از طریق نمونه بزاقی تعیین و مورد مقایسه قرار گرفت. داده ها با آزمون کای دو برای نیکویی برازش و در سطح معنی داری 0.05>P با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در فراوانی های پلی مورفیسم ژن ACTN3 وجود داشت (0.001>P). فراوانی نسبی ژنوتیپ های RR و RX به ترتیب برابر 80% (تعداد=12) و 20% (تعداد=3) بود. همچنین، فراوانی نسبی آلل های R و X به ترتیب برابر 90% (تعداد=27) و 10% (تعداد=3) بود.بحث و نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج نشان دهنده برتری آلل R در پلی مورفیسم ژن ACTN3 در کشتی گیران نوجوان مبتدی پسر اردبیلی بود. به نظر می رسد ارزیابی فراوانی های پلی مورفیسم این ژن ها ممکن است دراستعدادیابی رشته های ورزشی از جمله کشتی در رده های سنی پایه، تأثیر گذار باشد.
۱۲۶.

تأثیر مکمل یاری عصاره برگ شاتوت و تمرینات ترکیبی بر سطوح لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و شاخص های متابولیکی مرتبط با دیابت در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینترلوکین 1 بتا تمرین ترکیبی عصاره برگ شاتوت لیپوکالین 2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۰
مقدمه: شواهد زیادی مبنی بر اثر مکمل یاری عصاره شاتوت و تمرینات ورزشی بر شاخص های التهابی مؤثر در پاتوژنز دیابت در سالمندان وجود ندارد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرینات ترکیبی (هوازی + مقاومتی) و مصرف عصاره برگ شاتوت بر سطوح سرمی لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و شاخص های متابولیکی مرتبط با دیابت در بیماران سالمند مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی و یک سوکور، 40 نفر از مردان سالمند با محدوده سنی 67.07±7.48 سال به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی، در پنج گروه مساوی (تمرین، مکمل، مکمل+تمرین، دارونما و کنترل)، قرار گرفتند. دوز روزانه 1000 میلی گرم (دو عدد کپسول 500 میلی گرمی) عصاره برگ شاتوت در 3 نوبت، به مدت 2 ماه استفاده شد. گروه ها به مدت 8 هفته و هر هفته 3 جلسه به مدت 90 دقیقه به تمرین پرداختند. متغیرهای مورد بررسی 24 ساعت پیش و 48 ساعت پس از دوره مداخل ه اندازه گیری شدند. یافته ها: مقدار لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و مقاومت به انسولین در پس آزمون گروه تمرین، تمرین+مکمل و مکمل نسبت به پیش آزمون کاهش معناداری داشت (P<0.05). در تغییرات بین گروهی، مقدار لیپوکالین 2، اینترلوکین 1 بتا و مقاومت به انسولین در گروه تمرین، تمرین+مکمل و مکمل نسبت به گروه دارونما و کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). نتیجه گیری: به نظر می رسد مصرف عصاره شاتوت می تواند تأثیرگذاری تمرین ورزشی را در کاهش نشانگرهای التهابی مؤثر در دیابت افزایش دهد و به همراه تمرین ترکیبی تأثیر هم افزایی داشته باشد.
۱۲۷.

مقایسه تأثیر 12 هفته تمرینات استقامتی و HIIT بر مقادیر پلاسمایی واسپین در رت های نر چاق ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بافت چربی آدیپوسایتوکاین تمرین ورزشی رت واسپین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
مقدمه و هدف: واسپین از جمله آدیپوسایتوکاین های پپتیدی مترشحه از بافت چربی است که در پاتوژنز چاقی و اختلالات همراه با آن نقش دارد. واسپین (مهارگر پروتئاز سرین مشتق از بافت چربی احشایی) به تازگی به عنوان آدیپوسایتوکاینی جدید با اثرات افزایش حساسیت انسولینی شناسایی شده است. اطلاعات اندکی در مورد اثرات تمرین ورزشی برغلظت واسپین وجود دارد. پژوهش حاضر تأثیر تمرینات استقامتی و HIIT را بر غلظت پلاسمایی واسپین در رت های نر چاق ویستار مورد مطالعه قرار داده است.مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع تجربی تصادفی با طرح مقایسه دو گروه کنترل و تجربی بود. 30 سر رت (با میانگین و انحراف معیار وزنی 20±200 گرم و سن 8 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه: "کنترل، گروه تمرینی استقامتی و گروه تمرین HIIT" تقسیم شدند. هر 3 گروه شامل 10سر رت بودند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، تمرینات را بر اساس برنامه تمرینی 3 روز در هفته انجام دادند، در حالی که گروه کنترل تمرین ورزشی را انجام نداد. به دنبال 12 هفته تمرین، سطح واسپین پلاسما اندازه گیری شد. 36 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و 10 ساعت ناشتایی، نمونه های خونی رت های تمام گروه ها پس از بریدن ناحیه صفاق مستقیماً از قلب گرفته شد. از آزمون کروسکال والیس جهت مقایسه میانگین سه گروه تحقیق و آزمون یوی من ویتنی برای مقایسه جفتی میانگین ها در سطح معناداری 0.05>P استفاده گردید.یافته ها: بعد از 12 هفته تمرین استقامتی و HIIT، سطوح واسپین، در گروه تمرین استقامتی و گروه تمرین HIIT در مقایسه با گروه کنترل، به طور معناداری کاهش یافت (0.001=P). پژوهش حاضر نشان داد، هر دو نوع تمرین استقامتی و HIIT، سطوح واسپین را به طور معناداری بهبود می بخشد.بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان اظهار نمود که تمرینات استقامتی و HIIT می توانند به عنوان راهکاری جهت کاهش بافت چربی و آدیپوسایتوکاین ها از جمله واسپین وعوامل پیش التهابی دیگر مدنظر قرارگیرند.
۱۲۸.

اثر مکمل گیری HMB-FA بر شاخص های آسیب عضلانی در پروتکل شبیه سازی شده کشتی در کشتی گیران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کشتی گیر HMB-FA آسیب عضلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مکمل HMB-FAبر شاخص های آسیب عضلانی در کشتی گیران نخبه بود. در مجموع بیست کشتی گیر مرد در دو گروه مکمل-ورزش (10نفر) و دارونما-ورزش (10نفر) برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند. آزمودنی ها به مقدار g/d 3 ازHMB-FA یا دارونما را دریافت کردند. نمونه های خونی جهت اندازه گیری مقادیر کراتین کیناز (CK) سرم و لاکتات دهیدروژناز (LDH) سرم قبل از مصرف مکمل، بعد از مصرف مکمل، بلافاصله بعد از تکرار اول، سوم و پنجم پروتکل اختصاصی کشتی، گرفته شد. وضعیت ریکاوری درک شده (PRS)، بلافاصله قبل از تکرار اول، دوم، سوم، چهارم و پنجم پروتکل اختصاصی کشتی، ارزیابی شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس آنکوا و آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های تکراری تجزیه و تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد که مقادیر شاخص های آسیب عضلانی شامل CK، LDH نسبت به گروه دارونما به میزان بیشتری در گروه HMB-FA کاهش یافت (05/0>p). همچنین تغییر قابل توجهی برای PRS وجود داشت که نسبت به گروه HMB-FA به میزان بیشتری در گروه دارونما کاهش یافت (05/0>p). بنابراین می توان نتیجه گرفت که مکمل گیری HMB-FA شاخص های آسیب عضلانی در پروتکل شبیه سازی شده کشتی در کشتی گیران نخبه را بهبود می بخشد.
۱۲۹.

تدوین و به روزرسانی نُرم های آمادگی جسمانی مردان و زنان 18 تا 60 ساله شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان مردان فاکتورهای آمادگی جسمانی تدوین نورم شهر کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۲۶۳
هدف کلی این پژوهش تدوین و به روز رسانی نورم های آمادگی جسمانی مردان و زنان 18 تا 60 سال شهر کرمانشاه بود. آزمودنی های این پژوهش را 200 نفر از مردان و 200 نفر از زنان شهر کرمانشاه تشکیل دادند که به ترتیب، متوسط سن آن ها 421/11±82/34 و 31/1±96/36 سال، قد 297/5±64/179 و57/0±46/161 سانتی متر ، وزن 586/11±97/80 و 17/1±86/70 کیلوگرم بود که به طور تصادفی انتخاب و در طبقات مختلف سنی تقسیم شدند. از آزمون های دویدن/ راه رفتن راکپورت برای اندازه گیری استقامت قلبی- عروقی، شنا برای سنجش استقامت عضلات کمربند شانه ای، درازونشست برای سنجش استقامت عضلات ناحیه شکم، نیروسنج دستی برای سنجش قدرت عضلات مچ دست، جعبه اندازه گیری انعطاف بدنی برای تعیین انعطاف تنه، چین پوستی سه ناحیه ای برای تخمین درصد چربی بدن استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی آزمودنی ها در مردان و زنان به ترتیب،14/45 و 80/38 میلی لیتر برکیلوگرم بر دقیقه، درصد چربی بدن 28/23 و 95/31 درصد، WHR 927/0 و 829/0 متر، انعطاف پذیری 43/29 و 91/23 سانتی متر، قدرت عضلانی پنجه دست راست 21/42 و 63/24 کیلوگرم، قدرت عضلانی پنجه دست چپ 02/36 و 13/23 کیلوگرم، استقامت عضلات سینه ای تعداد 18/44 و 32/14 شنای سوئدی، استقامت عضلات شکم تعداد 81/32 و 94/28 دراز و نشست بود. در مقایسه با هنجار های موجود، مردان شهر کرمانشاه در متغیرهای توان هوازی، قدرت عضلانی پنجه، استقامت عضلات سینه وضعیت بهتری به نسبت شهرهای دیگر و سایر کشورها داشتند و زنان شهر کرمانشاه در متغیرهای درصد چربی بدن، قدرت عضلات پنجه و انعطاف پذیری وضعیت نامناسبی داشتند.
۱۳۰.

اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژن Nrf2 در عضله قلب و برخی از شاخص های آنتی اکسیدانی موش صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اتانول تمرین هوازی فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) بیان ژن آنتی اکسیدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۲۶۷
در ارتباط با تأثیر ترکیب تمرینات ورزشی و مصرف الکل بر تنظیم کننده های سیستم دفاع آنتی اکسیدانی به ویژه فاکتور هسته ای اریتروئید 2 مرتبط با فاکتور2 (Nrf2) در عضله قلب مطالعات محدودی انجام شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین هوازی توأم با مصرف اتانول بر بیان ژنNrf2 عضله قلب و شاخص های آنتی اکسیدانی پلاسما در موش صحرایی نر بود. تعداد 32 سر موش صحرایی با میانگین وزنی6±230 گرم به چهار گروه کنترل، تمرین هوازی، اتانول20% با دوز 4 گرم بر کیلوگرم وزن بدن و اتانول به همراه تمرین تقسیم شدند. در پایان دوره سطوح میزان بیان ژن Nrf2 و میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی (TCA) و مالون دی آلدئید (MDA) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس دو سویه و در سطح معنی داری 0.05≥p تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تمرین هوازی اثر معنی داری در بیان ژن Nrf2 دارد (P=0.0068). نتایج عدم تأثیر معنی دار مصرف اتانول(P=0.312) و اثر تعاملی بین تمرین هوازی و مصرف اتانول (P=0.237) را در بیان ژن Nrf2 نشان دادند. تمرین هوازی بطور معنی داری بیان ژن Nrf2 را در گروه های تمرین و تمرین به همراه اتانول نسبت به گروه کنترل افزایش داد. مصرف اتانول بطور معنی داری سبب کاهش میزان TCA و افزایش MDA در مقایسه با سایر گروه ها شد. یافته ها نشان داد که مصرف اتانول به ترتیب سبب کاهش و افزایش سطوح پلاسمایی TAC و MDA می گردد. در مقابل انجام تمرین هوازی از طریق افزایش سطوح TAC و افزایش بیان ژن Nrf2 منجر به کاهش آسیب اکسیداتیو ناشی از مصرف اتانول شد.
۱۳۱.

پارامترهای قلبی-عروقی زنان متعاقب دو هفته تمرینات تناوبی عملکردی با شدتهای متفاوت با و بدون ماسکهای تنفسی: ارزیابی پاسخ و سازگاریها در طی پاندمی کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماسکهای تنفسی پاندمی کووید-19 تمرینات تناوبی شدید پارامترهای قلبی عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲
سازمان بهداشت جهانی پوشیدن ماسک های صورت در مکان های عمومی را توصیه می کند. برخی افراد نگران تأثیر زیانبار پوشیدن ماسک بر دستگاه قلبی-عروقی در طی انجام دادن فعالیت بدنی هستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر دو هفته تمرین تناوبی عملکردی با شدت های بالا (HIIT) و متوسط (MIIT) همراه با ماسک های تنفسی بر پاسخ پارامترهای قلبی-عروقی زنان در طی دویدن با شدت های بالا (HIR) و متوسط (MIR) روی نوارگردان انجام شد. تعداد 36 زن سالم (دامنه سنی 25 تا 45 سال و شاخص توده بدنی 23 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی به شش گروه تقسیم شدند: گروه HIIT با ماسک N95، گروه HIIT با ماسک جراحی، گروه MIIT با ماسک N95، گروه MIIT   با ماسک جراحی، گروه HIIT  بدوم ماسک و گروه MIIT بدون ماسک. تمرینات HIIT و  MIIT(دو تا چهار وهله 20 تا 60 ثانیه ای با 80 تا 90 درصد و یا 60 تا 70 درصد HRmax و فواصل استراحتی 15 تا 60 ثانیه ای) سه جلسه در هفته برای دو هفته اجرا شد. پارامترهای قلبی-عروقی با دستگاه های ECG و پالس اکسیمتر ارزیابی شد. یک وهله دویدن روی نوارگردان به ویژه با شدت بالا و ماسک N95 در قبل و متعاقب دو هفته HIIT و MIIT، موجب افزایش موقت معنادار HR، SBP و بار کار روی قلب (RPP) (P < 0.05) و تغییر معنادار نکردن SPo2% در مقایسه دویدن با شدت متوسط و گروه کنترل بدون ماسک شد (P ≤ 0.05). مداخله دو هفته ای HIIT موجب افزایش معنادار زمان رسیدن به واماندگی و VO2max (P < 0.05) و کاهش غیرمعنادار پارامترهای CV استراحتی زنان در مقایسه با گروه های MIIT شد. درمجموع، اجرای دو هفته HIIT با ماسک های تنفسی موجب بهبود عملکرد شد و پوشیدن ماسک های تنفسی حین فعالیت در زنان سالم ایمن بود و فقط با تغییرات گذرا در پارامترهای CV همراه شد. 
۱۳۲.

تأثیر مدل های مختلف تحریک الکتریکی جریان مستقیم فراجمجمه ای بر تصمیم گیری ریسک پذیر داوران ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحریک مغزی تصمیم گیری تکانشگری داوران ورزشی قشر خلفی جانبی پیش پیشانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۷۴
هدف از مطالعه حاضر؛ بررسی تأثیر مدل های مختلف تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تصمیم گیری ریسک پذیر داورانِ رشته های ورزش تیمی بود. 24 داور مرد در ورزش های فوتبال، فوتسال، والیبال، بسکتبال و هندبال (با دامنه سنی 19 تا 38 سال، درجه داوری: درجه 3 تا ملی؛ سابقه داوری: 2 تا 18 سال) به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بعد از جلسه آشنایی، آزمودنی ها در سه جلسه مجزا با فاصله حداقل 72 ساعت در آزمایشگاه حضور یافتند. در یک طرح درون گروهی به شیوه دوسویه کور و به صورت موازنه متقابل، هر آزمودنی 3 نوع تحریک الکتریکی شامل تحریک آنُد، کاتُد و شَم را بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست دریافت نمود. قبل و بعد از هر نوع تحریک؛ تکالیف روانشناختیِ تکانشگری برو/نرو و بازی قمار آیوا انجام شد. نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دوراهه مرکب نشان داد که مقادیر دلتای IGT در شرایط آنُد و کاتد در مقایسه با شَم به شکل معنی داری بیشتر بود (به ترتیب، p=0.003، p=0.01). همچنین، نتایج نشان داد که مقادیر دلتای IMP در شرایط آنُد و شَم در مقایسه با کاتُد افزایش معنی داری داشت (به ترتیب، p=0.0001، p=0.002). به عنوان یک یافته جدید، این نتایج نشان دهنده اثرات مثبت تحریک آنُد بر روی قشر خلفی-جانبی پیش پیشانی راست بر عوامل مرتبط با تصمیم گیری ریسک پذیر در داوران ورزشی مرد است. در پایان، می توان چنین نتیجه گیری نمود که tDCS احتمالاً می تواند به عنوان ابزاری برای بهبود تصمیم گیری ریسک پذیر داوران ورزشی مورد استفاده قرار گیرد، گرچه تأئید نهایی این امر نیاز به انجام تحقیقات متعدد دیگری دارد.
۱۳۳.

تأثیر مدت زمان ریکاوری فعال بر پاسخ کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز سرمی به یک جلسه فعالیت تناوبی در آب در شناگران زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شنای تناوبی مدت ریکاوری کراتین کیناز لاکتات دهیدروژناز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۷
مقدمه و هدف: هدف از این پژوهش تأثیر مدت زمان ریکاوری فعال بر تغییرات کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در پاسخ به یک جلسه فعالیت تناوبی شدید در شناگران زن بود. مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی، ۱۰ شناگر زن با دامنه سنی ۲۰ تا ۲۶ سال، با طرح متقاطع در دو گروه تجربی ۱ (۱۰ نفر) و تجربی ۲ (۱۰ نفر) قرار گرفتند. آزمودنی ها مسافت های ۲۵ متر را با حداکثر سرعت شنا کردند، مدت ریکاوری فعال در گروه تجربی ۱، سه برابر مدت شنا و در گروه تجربی ۲، چهار برابر مدت شنا بود. شدت فعالیت هنگام بازیافت فعال ۵۰ تا ۶۰ درصد حداکثر ضربان قلب آزمودنی ها در نظر گرفته شد، آزمودنی ها مسافت های ۲۵ متر را تا زمان واماندگی شنا کردند. نمونه های خونی قبل از شروع جلسه تمرین و بعد از مرحله ی بازیافت جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از آزمون آنوا با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری 0.05>P  استفاده شد.  یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد بین دو زمان بازیافت (۱ به ۳ و ۱ به ۴) از لحاظ اثرگذاری برکراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز تفاوت معنی داری وجود ندارد (P≥0.05). بحث و نتیجه گیری: بین ریکاوری سه برابر و چهار برابر بدنبال یک وهله فعالیت شنای تناوبی شدید بر تغییرات کاهشی شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز) تفاوتی مشاهده نشد؛ بنابراین بنظر می رسد ورزشکاران این رشته بتوانند با توجه به شرایط مسابقات از هر دو نوع ریکاوری بهره مند شوند.
۱۳۴.

اثر شش هفته تمرین استقامتی و عصاره هیدروالکلی گزنه بر سطح قندخون و سلول های نکروتیک ناحیه CA3 هیپوکامپ موش های صحرایی نژاد ویستار در مدل دیابت نوع یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی گزنه نکروتیک هیپوکامپ دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۲۸۶
با توجه به اثر آنتی اکسیدانی ورزش و گیاه گزنه، هدف این مطالعه بررسی شش هفته ای این مداخلات بر تغییرات قندخون و سلول های نکروتیک در ناحیه CA3 هیپوکامپ موش های دیابتی نوع یک بود. در این مطالعه 76 سر موش نژاد ویستار به گروه های سالم (کنترل، تمرین، گزنه و تمرین - گزنه) و دیابت (کنترل، تمرین، گزنه و تمرین - گزنه) تقسیم شدند. دیابت با تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (45 میلی گرم/کیلوگرم) القا شد و 48 ساعت پس از تزریق، قندخون بیشتر از 300 میلی گرم در دسی لیتر ملاک تأیید دیابت بود. پس از تأییدشدن دیابت، پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط (پنج روز/هفته) و گاواژ روزانه عصاره هیدروالکلی گزنه به مقدار 50 میلی گرم/کیلوگرم، به مدت شش هفته اجرا شد. چهل وهشت ساعت پس از آخرین جلسه، موش ها قربانی شدند و بافت هیپوکامپ خارج شد و سپس در فرمالین 10 درصد برای رنگ آمیزی کریزیل ویوله برای شمارش سلول های نکروتیک قرار داده شدند. داده ها با آزمون های آنالیز واریانس آنوا و کروسکال والیس و با استفاده از آزمون تعقیبی بونفرونی درسطح معنا داری (α = 0.05) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصاره گزنه سبب کاهش معنا دار غلظت قن د خون گ روه های دی ابت-تم رین ( P = 0.001 )، دی ابت-گزنه ( P = 0.001 ) و دی ابت-تمرین-گزنه ( P = 0.001 ) در مقایسه با گروه دیابت-کنترل شد. به علاوه بین گروه های دیابت-گزنه و دیابت-تمرین-گزنه ( P = 0.001 ) و دیابت-گزنه با دیابت-تمرین ( P = 0.002 ) تفاوت معنا دار مشاهده شد. همچنین تعامل تمرین استقامتی و مصرف عصاره گزنه باعث کاهش معنا دار تعداد سلول های نکروتیک در گروه دیابت-تمرین-گزنه در مقایسه با گروه دیابت-کنترل شد ( P = 0.029 ) ؛ درنتیجه شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصاره هیدروالکلی گزنه می تواند اثر محافظتی بر جلوگیری از نکروزشدن سلول های منطقه CA3 هیپوکامپ موش دیابتی داشته باشد.  
۱۳۵.

تغییرات بیان ژن شاخص های پرو و آنتی آپوپتوتیک بافت کبد و مقاومت به انسولین پس از تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن در رت های دیابتی نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی دیابت نوع دو آویشن آپوپتوز کبد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۳۱
دیابت می تواند باعث واردکردن صدمه بافتی و مرگ سلولی یا آپوپتوز در برخی بافت های حیاتی مثل کبد شود. پژوهش حاضر با هدف مطالعه تغییرات بیان ژن آپوپتوزی و آنتی آپوپتوزی بافت کبد و شاخص مقاومت به انسولین پس از انجام دادن تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن شیرازی در رت های چاق دیابتی نوع دو انجام شد. در این مطالعه، 36 سر رت نر ویستار چهارهفته ای در دامنه وزنی 20 ± 110 گرم  از مؤسسه رویان  با هدف آشنایی با محیط برای دو هفته نگهداری شدند و به حدود 20 ± 190  گرم رسیدند. همه رت ها برای مدت 20 هفته با رژیم پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی حدود 50 ± 407 گرم رسیدند. برای ایجاد مدل دیابتی نوع دو،  25 میلی گرم STZ با دوز کم بر کیلوگرم وزن بدن به شیوه تزریق درون صفاقی به رت ها تزریق شد که گلوکز ناشتای بین  mg/dl 150 تا400 معیار دیابتی شدن در نظر گرفته شد. سپس همه موش ها دیابتی شدند و در چهار گروه کنترل، تمرین تناوبی، آویشن و تمرین-آویشن قرار گرفتند. پروتکل تمرینی به صورت هشت هفته تمرین تناوبی، پنج جلسه در هفته با تناوب شدید دو دقیقه ای با دو تا هشت تناوب و با 80 تا 90 درصد vo2max و تناوب استراحت یک دقیقه ای با 50 تا 56 درصد vo2max  اجرا شد. عصاره آویشن به صورت گاواژ به میزان mg/kg 200 برای پنج روز در هفته به مدت هشت هفته داده شد. شاخص مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول محاسبه شد و بیان ژن های آپوپتوزی بافت کبد نیز توسط RT-PCR اندازه گیری شد. از تحلیل واریانس یک طرفه، تحلیل واریانس دوعاملی، آزمون تعقیبی بنفرونی و شاخص تعیین اندازه اثر برای مقایسه میزان تأثیر هریک از متغیرهای مستقل استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها P ≤ 0.05 در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه با گروه کنترل، تمرین تناوبی شدید به کاهش معنا دار گلوکز و شاخص مقاومت به انسولین منجر شد. همچنین تمرین تناوبی و مصرف عصاره آویشن به کاهش بیان ژن Bax و افزایش بیان Bcl2 در سلول های کبدی در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (P < 0.05). درمجموع، تمرینات تناوبی همراه با مصرف عصاره آویشن در رت های دیابتی به بهبود نیمرخ گلیسیمیک و تغییرات سطوح گلوکز و انسولین و نیز تغییرات مثبت و مناسب در بیان ژن های آپوپتوزی و ضدآپوپتوزی کبدی منجر شد (P < 0.05).
۱۳۶.

آثار تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی - هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ترکیبی کافئین کارنیتین آدیپونکتین لپتین نیمرخ لیپیدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۶
مقدمه و هدف: اثر تمرینات مقاومتی و هوازی بر بهبود شرایط متابولیکی افراد چاق در پژوهش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این موضوع که آیا مصرف مکمل های انرژی زا در کنار ورزش موجب بهبود وضعیت متابولیکی و نیمرخ چربی های خون این افراد می شود، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی- هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون - پس آزمون که روی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد، 28 داوطلب (سن 3.89±37.02 سال، قد 6.57±174.7 سانتی متر و شاخص توده بدنی 1.24±34.04 کیلوگرم/مترمربع) به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 1: تمرین + مکمل [RAS] (10 نفر)، 2: تمرین + دارونما [RAP] (9 نفر) و 3: مکمل [HUS] (9 نفر) تقسیم شدند. مکمل ترکیبی حاوی 200 میلی  گرم کافئین، 1000 میلی  گرم ال-کارنیتین و 1000 میلی گرم ال-آرژنین بود که روزانه 40 دقیقه قبل از تمرین مصرف می کردند. تمرینات مقاومتی شامل 45-40 دقیقه و تمرینات هوازی 30 دقیقه با شدت متوسط بود که به مدت ده هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مصرف مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط موجب کاهش معنی دار لپتین (0.0001=P < span lang="FA">) و افزایش در آدیپونکتین (0.001=P < span lang="FA">) پلاسمایی شده بود (0.05>P < span lang="FA">). همچنین تعامل تمرین مقاومتی-هوازی و مصرف مکمل ترکیبی موجب کاهش سطوح TC، TG و LDL-C و افزایش HDL-C در مردان چاق غیر ورزشکار شده بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد ده هفته مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط می تواند بر نشانگرهای متابولیکی لپتین و آدیپونکتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق غیرورزشکار اثر مثبت داشته باشد.
۱۳۷.

اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های هموباکس سی هشت (HOXC8) و سی نه (HOXC9) در بافت چربی موش های صحرایی نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی قهوه ای شدن بافت چربی سفید همو پروتئین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۷ تعداد دانلود : ۶۱۴
پروتئین های هموباکس سی هشت(HOXC) و سی نه (HOXC9) پروتئین هایی هستند که در نمو بافت چربی نقش دارند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرین استقامتی بر بیان ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در بافت چربی سفید زیر پوستی بود. برای این منظور، 16 موش (سن هشت نه هفته با میانگین وزن 220 گرم) صحرایی نژاد ویستار به صورت تصادفی به دو گروه؛ 1)کنترل (هشت سر) و 2) تمرین استقامتی (هشت سر) تقسیم شدند. موش های گروه تمرینی، به مدت هشت هفته، هفته ای پنج جلسه، تحت تمرین استقامتی تداومی بر روی نوارگردان (با میانگین شدت 25 متر در دقیقه و با میانگین مدت 25 دقیقه) قرار گرفتند. برای اندازه گیری بیان نسبی ژن های هدف در بافت چربی زیرپوستی از روش ریل تایم (Real Time–PCR)استفاده شد. داده ها نشان داد که بیان نسبی ژن پروتئین غیر جفت کننده یک (UCP1) در گروه استقامتی در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری بیشتر بود (P=0.018). با این حال، بیان نسبی ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در گروه استقامتی در مقایسه با گروه کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری نداشت (P hoxc9=0.36; Phoxc9=0.52). یافته های این مطالعه نشان داد که تمرین استقامتی تغییری در بیان ژن های هموباکس سی هشت و سی نه در بافت چربی زیرپوستی ایجاد نمی کند؛ که احتمالا بیانگر این است که تمرین استقامتی مورد استفاده در این مطالعه، تغییری در ویژگی بافت چربی سفید از نظر قهوه ای شدن یا سفید شدن بافت چربی سفید، ایجاد نمی کند.
۱۳۸.

اثر فعالیت کاهش یافته بر بیان برخی ژن های مرتبط با آتروفی عضلانی در عضله پلانتاریس موش های صحرایی پس از تمرینات مقاومتی، استقامتی و ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت کاهش یافته آتروفی عضلانی محرک ضعیف آپوپتوز شبه فاکتور نکروز تومور فاکتور رشد فیبروبلاست القایی-1

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۸۵
مقدمه و هدف: کاهش فعالیت بدنی به روش لیگاسیون عصب نخاعی (SNL) سبب آتروفی عضلانی می شود. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت کاهش یافته به شکل لیگاسیون عصبی بر بیان ژن های مرتبط با آتروفی عضلانی (TWEAK و Fn14) پس از تمرینات مقاومتی، استقامتی و ترکیبی بود.مواد و روش ها: تعداد 30 سر موش صحرایی به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: 1. گروه کنترل (7 سر موش)، 2. گروه تمرین ترکیبی (7 سر موش)، 3. گروه تمرین استقامتی (8 سر موش) و 4. گروه تمرین مقاومتی (8 سر موش). مدت برنامه تمرینی گروه های 2، 3 و 4، شش هفته و مدت فعالیت کاهش یافته، چهار هفته بود. برای سنجش بیان ژن از تکنیک Real time-PCR استفاده شد. برای تعیین تفاوت میان متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی در سطع معنی داری 0.05 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که بیان ژن های TWEAK و Fn14 در اثر فعالیت کاهش یافته، افزایش می یابد. در گروه های تمرین مقاومتی و تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل، کاهش معنی داری در بیان ژن TWEAK (P < span lang="FA">=0.001) مشاهده شد. در گروه تمرین ترکیبی نسبت به گروه کنترل، کاهش معنی داری در بیان ژن Fn14 (P=0.003) مشاهده شد. با این حال تغییری در بیان ژن های TWEAK و Fn14 در گروه تمرین استقامتی نسبت به گروه کنترل مشاهده نشد.بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که اجرای شش هفته تمرین مقاومتی یا ترکیبی نسبت به تمرین استقامتی پیش از فعالیت کاهش یافته (SNL)، از افزایش بیان ژن های TWEAK و Fn14 پیشگیری می کند. بنابراین حیواناتی که در برنامه تمرینی آنها، تمرین مقاومتی وجود داشت نسبت به گروهی که تنها تمرین استقامتی انجام داده اند در برابر آتروفی عضلانی ناشی از کاهش فعالیت بدنی مقاوم ترند. 
۱۳۹.

تاثیر تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن در حین راه رفتن: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راه رفتن سینرژی عضلانی شاخص های زمانی محدودیت جریان خون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۹۴
مقدمه و هدف: با افزایش سن، سازگاری های عصبی - عضلانی کاهش و میزان سقوط افراد افزایش می یابد. تجزیه و تحلیل الگوهای زمانی سینرژی عضلات می تواند چارچوب مفیدی را برای توصیف و تفسیر سازگاری سیستم عصبی - عضلانی فراهم آورد. لذا هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرین مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون بر الگوهای زمانی و تعداد سینرژی عضلانی سالمندان با سابقه افتادن درحین راه رفتن بود.مواد و روش ها: 27 مرد سالمند (1.5±62 سال) با سابقه افتادن به صورت تصادفی در سه گروه تمرین مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون، تمرین مقاومتی ناپایدار با محدودیت جریان خون و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین اسکات با وزن بدن روی سطح ناپایدار بود. قبل و بعد از مداخله، سیگنال های الکترومیوگرافی از هشت عضله اندام تحتانی در حین راه رفتن برای استخراج تعداد سینرژی، میزان به کارگیری عضلات، مدت زمان به کارگیری عضلات و ثبات و پایداری فرمان های عصبی ثبت گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون کروسکال-والیس، آزمون جفت شده ویلکاکسون و تحلیل کوواریانس با آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05>P < span lang="FA">).یافته ها: نتایج نشان داد که اگرچه در تعداد سینرژی عضلانی بین گروه کنترل با گروه تمرین مقاومتی روی سطح ناپایدار با محدودیت جریان خون (0.002=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.013=P < span lang="FA">) تفاوت معنادار آماری وجود دارد؛ ولیکن بین دو گروه تمرینی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد (0.23=P < span lang="FA">). هم چنین میزان به کارگیری عضلات و مدت زمان به کارگیری عضلات در هر دو گروه تمرین با محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) و بدون محدودیت جریان خون (0.0001=P < span lang="FA">) کاهش یافته است. تفاوت معنی دار آماری تنها در متغیر پایداری فرمان های عصبی بین دو گروه تمرین با و بدون محدودیت جریان خون  مشاهده شد (0.005=P < span lang="FA">).بحث و نتیجه گیری: تمرینات مقاومتی ناپایدار همراه با محدودیت جریان خون تنها منجر به بهبود شاخص پایداری فرمان های عصبی حین راه رفتن نسبت به تمرینات مقاومتی ناپایدار بدون محدودیت جریان خون در افراد مسن با سابقه افتادن می گردد.
۱۴۰.

تدوین هنجار آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 60-18 ساله استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نورم آمادگی جسمانی زنان استان البرز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۲۳
پژوهش حاضر با هدف تدوین نُرم عوامل آمادگی جسمانی مرتبط با تندرستی برای زنان سنین 18-60 ساله استان البرز انجام شد. 255 نفر از زنان سنین 18-60 ساله استان البرز با میانگین قد 0/5±159 سانتی متر، وزن 6/10±3/71 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/4±1/28 کیلوگرم بر مترمربع، نمونه آماری تحقیق را تشکیل دادند که به شکل سیستماتیک انتخاب شدند. استقامت قلبی-تنفسی با استفاده از آزمون راکپورت، قدرت عضلانی با استفاده از دینامومتر پنجه دست، استقامت عضلانی با استفاده از آزمون درازونشست و شنای سوئدی، انعطاف پذیری با استفاده از آزمون نشستن و خم شدن به سمت جلو و ترکیب بدن با استفاده از کالیپر ارزیابی شد. با استفاده از آمار توصیفی و محاسبه نقاط درصدی به تفکیک آزمون های مختلف، نُرم آمادگی جسمانی تهیه شد. یافته های تحقیق نشان داد که میانگین استقامت قلبی-تنفسی آزمودنی ها 2/25 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، چربی بدن 32 درصد، قدرت مچ دست راست 4/23 کیلوگرم، قدرن مچ دست چپ 0/23 کیلوگرم، استقامت عضلانی ناحیه شکم تعداد 8/15 درازو نشست، استقامت عضلانی ناحیه کمربند شانه ای تعداد 3/7 شنای سوئدی بود. در این متغیرها آزمودنی ها در مقایسه میانگین و نُرم های افراد همسال درکشورهای دیگر و نُرم های موجود از نظر متغیرهای ترکیب بدن در وضعیت خوبی نبودند و آمادگی هوازی بسیار ضعیفی داشتند. همچنین نُرم های استقامت عضلانی در مقایسه با نُرم های ذکرشده مقادیر بسیار کمتری را نشان داد؛ بنابراین فقر حرکتی در زنان میانسال استان البرز مشهود است و لازم است برای فعال ترکردن آنان چاره اندیشی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان