مطالب مرتبط با کلیدواژه

نیمرخ چربی


۱.

تاثیر 8 هفته تمرین تناوبی بر مقاومت به انسولین و نیمرخ چربی مردان دیابتی نوع 2 تحت درمان با متفورمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی مقاومت به انسولین دیابت نوع2 متفورمین نیمرخ چربی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۵۷۷
دیابت نوع2 یک بیماری متابولیکی و متفورمین یکی از پرمصرف ترین داروهای کاهنده قند خون در این بیماران است. مطالعات نشان داده است ورزش نقش مهمی در بهبود نیمرخ چربی و کنترل قند خون در بیماران دیابتی نوع2 دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر تمرین تناوبی روی دوچرخه کارسنج بر مقاومت به انسولین و نیمرخ چربی مردان دیابتی نوع2 تحت درمان با متفورمین بود. 36 مرد مبتلا به دیابت نوع2 مصرف کننده متفورمین (میانگین سن 08/3 ±08/46 سال، شاخص توده بدنی 32/2±1/30 کیلوگرم بر متر مربع) انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین تناوبی (هشت هفته تمرین تناوبی، 3 روز در هفته، 35 تا50 دقیقه تمرین با 40 تا 55 درصد ضربان قلب ذخیره) و کنترل تقسیم شدند. مقادیر ناشتایی کلسترول تام (TC)، تری گلیسرید (TG)، لیپوپروتئین با چگالی پایین (LDL-C)، لیپوپروتئین با چگالی بالا (HDL-C)، انسولین،گلوکز و هموگلوبین گلیکوزیله در قبل و بعد از هشت هفته تمرین اندازه گیری شد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر وt مستقل در سطح معناداری 05/0> αتحلیل شدند. نتایج نشان داد مقادیر سرمی انسولین، گلوکز، TG، TC، LDL-C، هموگلوبین گلیکوزیله و شاخص مقاومت به انسولین در گروه تمرین به طور معنا داری کاهش یافت (05/0>P)، ولی این تغییرات در گروه کنترل معنا دار نبود (05/0<P). همچنین مقادیر HDL-Cدر گروه تمرین با افزایش غیرمعنا داری همراه بود (05/0<P). با توجه به تأثیرات مطلوب تمرین تناوبی بر شاخص مقاومت به انسولین، هموگلوبین گلیکوزیله و نیمرخ لیپیدی به نظر می رسد این شیوه تمرین روی دوچرخه کارسنج را می توان یک روش درمانی غیرتهاجمی برای افراد دیابتی نوع2 مصرف کننده متفورمین معرفی کرد.
۲.

پاسخ هورمون اورکسین و پروفایل چربی به شش ماه تمرین مقاومتی و بی تمرینی در مردان چاق غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اورکسین نیمرخ چربی فعالیت مقاومتی بی تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۴ تعداد دانلود : ۳۲۸
این مطالعه با هدف بررسی تأثیر شش ماه تمرین مقاومتی و دو هفته بی تمرینی متعاقب آن، بر تغییرات اورکسین و چربی های خون در مردان چاق انجام شد. ۳۰ مرد غیرفعال (سن: ۷/۱ ± ۲۱سال، قد: ۵/۷ ± ۵/۱۷۵سانتی متر، وزن:۳۵/۵ ± ۷۵/۹۵ کیلوگرم) به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره شامل گروه تجربی (هفت حرکت، چهار ست هشت تکراری با شدت 80 درصد یک تکرار بیشینه، سه جلسه در هفته و به مدت شش ماه) و گروه کنترل قرار گرفتند. نمونه گیری در پیش آزمون، ۴۸ ساعت، هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته پس از تمرین های مقاومتی و به دنبال دو هفته بی تمرینی انجام شد. تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که یک جلسه فعالیت بر متغیرهای پژوهش تأثیر نداشت. غ لظت پلاسمایی اورکسین (P = 0.005)، LDL (P = 0.004، P = 0.001، P = 0.001)، TG (P = 0.020، P = 0.012، P = 0.002) و وزن (P = 0.001، P = 0.001 ، P = 0.001) به ترتیب در مراحل هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته تمرین و  TC(P = 0.025، P = 0.002) پس از ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کمتر بود.HDL  پس از هشت، ۱۶ و ۲۴ هفته فعالیت در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل بیشتر بود (P = 0.001). دو هفته بی تمرینی باعث افزایش معنادار وزن (P = 0.014)، LDL (P = 0.002)، TG (P = 0.006) و کاهش معنادار HDL (P = 0.001) در مقایسه با آخرین جلسه فعالیت شد، اما هنوز از مقدار اولیه بهتر بود. درمجموع، انجام دادن فعالیت مقاومتی علاوه بر تأثیر بر هورمون اورکسین باعث بهبود وزن و نیمرخ چربی در مردان چاق شد و متناسب با طول دوره تمرینی، سازگاری ها محسوس تر بود؛ هرچند این سازگاری ها با بی تمرینی تضعیف شدند.
۳.

آثار هشت هفته تمرینات استقامتی بر شاخص های کبد چرب، نیمرخ چربی و مقاومت به انسولین در زنان دیابتی مبتلا به کبدچرب غیرالکلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی ترکیب بدن نیمرخ چربی کبدچرب غیرالکلی دیابت نوع دو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۲
مقدمه و هدف: بیماری کبدچرب غیرالکلی با رسوب چربی در سلول های کبدی مشخص می گردد و در صورت عدم کنترل ممکن است سبب فیبروز، سیروز و تخریب سلولی کبد گردد. پژوهش حاضر با هدف تعیین آثار 8 هفته تمرین استقامتی بر شاخص های ترکیب بدنی، نیمرخ چربی و کبد چرب در زنان دیابتی مبتلا به کبد چرب غیرالکلی اجرا شد.مواد و روش ها: در این مطالعه 30 زن دیابتی (سن 7±53 سال، قد 4±158 سانتی متر، وزن 9±75 کیلوگرم) دارای کبدچرب غیرالکلی شرکت کردند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (15=n) و تمرین (15=n) تقسیم شدند. تمرینات گروه تمرین به صورت دویدن در هر جلسه به مدت 30-45 دقیقه و شدت 60-70 درصد ضربان قلب ذخیره و سه جلسه در هفته و طی هشت هفته اجرا شد. آنزیم های کبدی، نیمرخ لیپیدی، قند خون، انسولین، شاخص مقاومت به انسولین، شاخص های ترکیب بدن و VO2max پیش و پس از پروتکل تمرینی ارزیابی شد. از روش آماری آنووا با اندازه گیری مکرر جهت تعیین تفاوت ها استفاده و سطح معنی داری آزمون ها P≤0.05 در نظر گرفته شد.یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه در متغیرهای نیمرخ چربی (TG، TC، HDL و LDL)، آنزیم های کبدی (ALT و AST)، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن معنادار می باشد. نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که به جز در متغیر HDL که تغییر معناداری نداشت، سایر متغیرهای نیمرخ چربی در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت (P<0.05). همچنین نتایج بین گروهی نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های کنترل و تمرین، در فاکتورهای قندخون ناشتا، ALT، AST، TG، HDL ،LDL، انسولین، مقاومت به انسولین، VO2max ، WHR، وزن و درصد چربی بدن وجود دارد (P<0.05).بحث و نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد می کنند که تمرین هوازی با شدت متوسط می تواند از طریق جبران اثرات تخریبی دیابت نوع دو و کبدچرب غیرالکلی نقش مهمی را در بهبود این بیمارن ایفا کند. علاوه بر این انجام تمرینات هوازی می تواند از پیشرفت بیماری NAFLD جلوگیری کند.