ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۷۱۶ مورد.
۱۰۴۱.

تأثیر تمرین هوازی تداومی و بی تمرینی بر پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بی تمرینی تمرین هوازی تداومی پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۶۶۵
تمرین منظم و هوازی می تواند موجب هایپرتروفی قلب از نوع فیزیولوژیک شود. هدف از این تحقیق تعیین تأثیر تمرین هوازی تداومی و بی تمرینی بر پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم است. بدین منظور، 10 دانشجوی مرد غیرورزشکار به طور داوطلب انتخاب شدند و در برنامة تمرینی هشت هفته ای، هفته ای، سه روز با 70 درصد HRBmaxB شرکت کردند. پس از پایان هشت هفته، آزمودنی ها چهار هفته در دورة بی تمرینی به سر بردند. در هر جلسه، تمرین دو تداومی به مدت 45 دقیقه انجام شد. پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ با روش اکوکاردیوگرافی اندازه گیری شد. با استفاده از آزمون t وابسته، بینESD ، PWT، FS% وEF % پس از هشت هفته، در مقایسه با قبل از تمرین تفاوتی معنی دار (05/0(P< و بین EDD، IVS ، LA، AO،HR ، SBP و DPB تفاوتی غیرمعنی دار (05/0(P> مشاهده شد. بین EDD، FS% وEF % پس از چهار هفته بی تمرینی پس از تمرین، در مقایسه با هشت هفته تمرین تفاوتی معنی دار (05/0(P< و بین ESD، IVS، PWT،LA AO، HR ، DPB و SBP تفاوتی غیرمعنی دار مشاهده شد (05/0(P>؛ در نتیجه، تمرین هوازی تداومی و بی تمرینی می تواند بر پارامترهای ساختاری و عملکردی بطن چپ مردان سالم تأثیر گذارد.
۱۰۴۲.

تغییرات گرلین آسیل دار پلاسمایی و گرسنگی افراد چاق، هنگام و بعد از یک جلسه فعالیت ورزشی متناوب با شدت های مختلف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی هورمون رشد گرلین آسیل دار اشتها دویدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۰
وزن بدن از طریق تعادل بین دریافت غذا و انرژی مصرفی تنظیم می شود. هورمون گرلین باعث افزایش اشتها و مصرف غذا می گردد. برای تعیین اثرات یک جلسه فعالیت ورزشی متناوب با شدت های فزاینده روی گرلین آسیل دار و اشتهای افراد چاق، 9 دانشجوی مرد بی تحرک با سن 5/0±21 سال، وزن بدن 13/2±61/99 کیلوگرم، شاخص توده بدن 84/0±68/32 کیلوگرم بر مترمربع و حداکثر اکسیژن مصرفی 48/1±21/34 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، در تحقیق حاضر شرکت کردند. تحقیق با طرح تصادفی متعادل شده شامل دو جلسه آزمون (ورزشی و کنترل) انجام شد. پروتکل تمرین شامل دویدن روی نوارگردان با 50%، 60%، 70%، و 80% حداکثر اکسیژن مصرفی بود. نمونه های خون قبل، هنگام و دو ساعت بعد از فعالیت جمع آوری شد. نتایج نشان داد مقادیر گرلین آسیل-دار و میزان گرسنگی کاهش یافته است و در انتهای آزمون، به طور معنی داری کمتر از مقادیر استراحتی بود (هر دو 001/0>P). مساحت زیرمنحنی مربوط به میزان گرسنگی، هنگام فعالیت ورزشی، بازیافت و کل دوره آزمون به طور معنی داری (به ترتیب: 007/0=P، 001/0>P و 001/0>P) در جلسه آزمون ورزشی (به ترتیب: 33/7±94/145، 71/21±58/344، 90/23±19/490 واحد در دقیقه) کمتر از کنترل بود، در حالی که مقادیر مساحت زیرمنحنی مربوط به گرلین آسیل دار در جلسه آزمون ورزشی، در مقایسه با کنترل فقط در دوره بازیافت (001/0>P) و کل دوره آزمون (001/0>P) کمتر بود. این یافته ها اشاره دارند گرلین آسیل دار و اشتهای افراد چاق هنگام فعالیت ورزشی با شدت 70% حداکثر اکسیژن مصرفی و تا دو ساعت بعد از این پروتکل کاهش می یابد و به نظر می رسد هورمون رشد در این کاهش نقش مؤثرتری دارد. اینکه آیا این پروتکل می تواند در یک برنامه تمرینی کوتاه مدت اثرات مشابهی داشته باشد، به بررسی بیشتر نیاز دارد.
۱۰۴۳.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین زیربیشینه در شرایط هایپوکسی نورموباریک و شرایط طبیعی بر آنژیوژنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Vo2max شاخص خستگی VEGF تمرینات زیر بیشینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۲۶
برای بررسی تأثیر هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی نورموباریک بر غلظت VEGF سرم (به عنوان مهم ترین شاخص آنژیوژنز یا رگ زایی)، 24 نفر از دانشجویان داوطلب مرد غیرورزشکار در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها براساس حداکثر اکسیژن مصرفی در سه گروه هشت نفره شامل: تمرین در شرایط هایپوکسی مطابق با ارتفاع 4200 متر، تمرین در شرایط نورموکسی و گروه کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین ورزشی روی دوچرخه کارسنج برای هر دو گروه تجربی )با شدت Vo2max 75% - 55% به طور فزاینده به مدت 45 دقیقه) یکسان سازی شده بود، فقط گروه هایپوکسی تمرین را در شرایط هایپوکسی 12% انجام دادند. برنامه تمرینی سه جلسه در هفته، به مدت هشت هفته بود. خون گیری در ابتدا و انتهای هفته هشتم در حالت ناشتا انجام شد. شاخص خستگی آزمودنی ها از طریق آزمون وینگیت و VO2max از طریق دستگاه گاز آنالیزر اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. نتایج نشان داد هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی- نورموباریک تغییر معنی داری در غلظت VEGF سرم (افزایش44 درصد) و VO2max (افزایش 14%) گروه هایپوکسی، در مقایسه با دو گروه دیگر اجاد می کند. غلظت VEGF سرم در گروه نورموکسی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت، در حالی که هشت هفته تمرین در شرایط هایپوکسی یا نورموکسی هیچ تغییری در شاخص خستگی گروه ها ایجاد نکرد. بدین ترتیب، با وجوداینکه تمرینات استقامتی موجب بهبود VO2max وآنژیوژنز می شود، تمرین استقامتی در شرایط هایپوکسی می تواند این بهبود را تسریع کند.
۱۰۴۴.

اثر بازیافت فعال و غیرفعال بر توانایی حفظ تکرار، مقدار لاکتات و درک فشار بین نوبت های فعالیت مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی میزان درک فشار لاکتات خون بازیافت فعال بازیافت غیرفعال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۱ تعداد دانلود : ۷۴۷
هدف از این پژوهش، بررسی اثر بازیافت فعال و غیرفعال بر توانایی حفظ تکرار، مقدار لاکتات و درک فشار بین نوبت های فعالیت مقاومتی است. 18 مرد تمرین کرده در دو جلسة مجزا، حرکات پرس سینه و اسکات پا را چهار نوبت با وزنه ای معادل 75 درصد یک تکرار بیشینه تا سر حد واماندگی اجرا کردند، به گونه ای که 9 آزمودنی بازیافت غیرفعال (نشستن روی صندلی) و 9 آزمودنی بازیافت فعال (تمرین کششی) را بین وهله های تمرین اسکات انجام دادند. بعد از 48 ساعت، آزمودنی ها جلسه ای مشابه را با حرکت پرس سینه اجرا کردند. مدت بازیافت بین نوبت ها سه دقیقه بود و تمرین با مترونوم و زمان سنج دیجیتال کنترل شد. بعد از هر نوبت، تعداد تکرارها، نمونة خونی و میزان درک فشار ثبت شد. برای تحلیل داده ها، از روش آماری آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و عامل بین گروهی (4×2×2) و آزمون t جفت شده استفاده شد. در حرکت پرس سینه، بین حفظ تکرار پس از بازیافت فعال نسبت به غیرفعال در وهله های دوم، سوم و چهارم تفاوت معنی داری مشاهده شد (05/0p≤) و در حرکت اسکات پا، پس از بازیافت فعال و غیرفعال تفاوت معنی داری در وهلة چهارم مشاهده شد (05/0p≤). بازیافت فعال باعث کاهش معنی دار لاکتات خون و میزان درک فشار نشد (05/0p>). این پژوهش نشان می دهد بازیافت فعال (تمرینات کششی)، در مقایسه با بازیافت غیرفعال باعث بهبود حفظ تکرار، کاهش لاکتات خون و میزان درک فشار بین نوبت های تمرین مقاومتی نمی شود.
۱۰۴۵.

رابطه بین آمادگی جسمانی با درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 15-13 ساله شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی جسمانی درصد چربی بدن دانش آموزان شهری – روستایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۶
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین میزان آمادگی جسمانی، درصد چربی بدن و چربی های سرم خون و تفاوت آن متغیرها در دانش آموزان پسر 13- 15 ساله دوره راهنمایی شهری و روستایی است. به همین منظور 60 دانش آموز پسر از مدارس راهنمایی شهرستان جوانرود از دو گروه شهری (30 نفر) و روستایی (30 نفر) انتخاب شدند. میانگین سن، قد و وزن گروه شهری به ترتیب 778/0±97/13 سال، 579/9 ±20/157 سانتی متر و 159/8±70/44 کیلوگرم و میانگین سنی، قد و وزن گروه روستایی به ترتیب830/0± 14 سال، 803/7±73/153 سانتی متر و 225/9±17/40 کیلوگرم بود. به منظور انجام این تحقیق از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تعیین طبیعی بودن داده ها واز آزمون لوین برای همگنی واریانس ها استفاده شد. از آزمون برتر ایفرد که شامل آزمون های دراز و نشست، بارفیکس اصلاح شده، انعطاف پذیری و دویدن540 متر است، برای سنجش میزان آمادگی جسمانی دو گروه استفاده شد و همچنین برای به دست آوردن درصد چربی بدن از کالیپر و با استفاده از فرمول دونقطه ای (سه سر بازو- ساق پا ) لومان و اسلاتر استفاده شد. میزان چربی های سرم خون نمونه ها بر اساس نمونه خونی به دست آمد که در آزمایشگاه پزشکی از آن ها گرفته شد. ابزار اندازه گیری شامل آزمون برتر ایفرد و دستگاه کا لیپر بود. به منظور تجزیه و تحلیل آماری، از آزمون تی مستقل برای مقایسه متغیرهای بین دو گروه و از آزمون همبستگی پیرسون برای ارتباط بین گروهی متغیرها استفاده و نتایج زیر حاصل شد. بین میانگین نمرات آمادگی جسمانی در دو گروه شهری و روستایی، اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد. بین میانگین درصد چربی بدن دو گروه شهری و روستایی اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد(گروه روستایی درصد چربی بدن کمتری داشتند). بین متغیرهای چربی سرم خون (TC, TG , LDL, HDL ) دو گروه شهری و روستایی، فقط در دو فاکتور HDL و TC اختلافی معنی دار به نفع گروه روستایی مشاهده شد (گروه روستایی مقادیر بیشتری HDL و TC نسبت به گروه شهری داشتند). بین سطح آمادگی جسمانی و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی فقط بین میانگین آمادگی جسمانی با HDL درگروه شهری (410/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد. بین درصد چربی بدن و چربی های سرم خون دو گروه شهری و روستایی، فقط بین درصد چربی بدن با TG در گروه شهری (367/0=r ) ارتباط مستقیم معنی داری مشاهده شد.
۱۰۴۶.

نقش جنسیت بر مقدار ژلاتینازهای سرم (MMP-2 و MMP-9) در حالت استراحت و در پاسخ به فعالیت استقامتی حاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت فعالیت استقامتی تخریب کلاژن ژلاتینازها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
میزان آسیب بافت تاندون در زنان متعاقب فعالیت ورزشی بیشتر از مردان است. علت این تفاوت هنوز معلوم نیست. ژلاتینازها اجزای تشکیل دهندة بافت همبند را تخریب می کنند. بنابراین هدف از این تحقیق، بررسی نقش جنسیت بر مقدار ژلاتینازهای سرم (MMP-2 وMMP-9) در حالت استراحت و در پاسخ به فعالیت استقامتی است. 15 زن و 15مرد غیرفعال سالم در این پژوهش شرکت داشتند. 72 ساعت پس از تعیین V02 max، آزمودنی ها یک ساعت چرخ کارسنج را با شدت 70 درصد V02maxرکاب زدند. 2 میلی لیتر خون قبل، بلافاصله و دو ساعت بعد از فعالیت، از ورید بازویی آزمودنی ها گرفته شد. MMP-2 وMMP-9 به روش الایزا اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که مقدار ژلاتینازهای سرم در حالت استراحت بین مردان و زنان متفاوت نیست. همچنین مقدار MMP-2 سرم بلافاصله بعد از فعالیت در هر دو گروه کاهش یافت، ولی مقدار این کاهش در زنان معنی دار نبود. مقدار MMP-9 سرم در هر دو گروه در پاسخ به فعالیت تغییر نکرد. همچنین تغییرات ژلاتینازهای سرم در پاسخ به فعالیت بین دو گروه متفاوت نبود. براساس یافته های این تحقیق مقدار ژلاتینازها در حالت استراحت و پاسخ آنها به فعالیت، عامل تاثیرگذار بر آسیب پذیری بیشتر بافت تاندون زنان در پاسخ به فعالیت نیست. احتمالاً عوامل ساختاری و فیزیولوژیکی دیگر در تاندون زنان عامل آسیب دیدگی بیشترباشد.
۱۰۴۷.

پاسخ شاخص های هورمونی و خونی زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 به تمرین هوازی در آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین در آب انسولین هموگلوبین گلیکوزیله رتینول باند شده به پروتئین زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۴
مقدمه و هدف: دیابت یکی از شایع ترین بیماری های غدد درون ریز است که مشخصه آن افزایش مزمن قند خون و اختلال در متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین در آب بر مقادیر HbA1C، RBP4، انسولین، گلوکز و نیمرخ لیپیدهای سرم زنان مبتلا به دیابت نوع 2 می باشد. روش شناسی: 20 نفر از بین زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 شهرستان مرند با دامنه سنی 60-50 سال به روش غیر احتمالی انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و گروه شاهد (10 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 12 هفته (3 جلسه در هفته) تمرینات هوازی در آب را با شدت 60 تا 75 درصد ضربان قلب بیشینه انجام داد. گروه شاهد در طول دوره پژوهش هیچ گونه فعالیت بدنی نداشت. نمونه های خونی در حالت ناشتا قبل و بعد از تمرین برای هر دو گروه بدست آمد. مقادیر HbA1C، RBP4 و انسولین توسط روش الایزا و گلوکز و نیمرخ های لیپیدی با روش کالریمتری آنزیمی اندازه گیری شد. برای محاسبه شاخص مقاومت انسولینی از روش HOMA-IR استفاده شد. تحلیل داده ها در سطح خطای آلفای 5 درصد و توسط نرم افزارSPSS نسخه 18 انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد پس از 12 هفته برنامه تمرینی، سطوح گلوکز، نیمرخ لیپیدی، HbA1C و RBP4 بطور معناداری کاهش یافت؛ همچنین مقاومت انسولینی در گروه تجربی کاهش معناداری را نشان داد (05/0 < P). سطوح انسولین سرم نیز افزایش داشت با این حال این افزایش معنادار نبود (05/0> P). بحث و نتیجه گیری: برطبق نتایج پژوهش حاضر تمرینات هوازی در آب با تغییرات شاخص های خونی و هورمونی اثر شبه انسولینی خود را در زنان یائسه مبتلا به دیابت نوع 2 نشان داد.
۱۰۴۸.

تأثیر مصرف محلول ساکارز 5 درصد در طول یک فعالیت استقامتی بر میزان قند خون و حداکثر سرعت متعاقب آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت استقامتی مصرف کربوهیدرات عملکرد سرعت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۹۶
مقدمه و هدف: در سال های اخیر مصرف مواد قندی در فعالیت های استقامتی رواج بیشتری پیدا کرده است. هدف از انجام این تحقیق تاثیر مصرف ساکارز 5 درصد در طول یک فعالیت استقامتی 90 دقیقه ای، بر میزان گلوکز خون و حداکثر سرعت دویدن متعاقب آن بود. روش شناسی: 30 نفر دانشجویان تربیت بدنی با سن: 43/1± 28/21 سال، قد: 06/6±42/175 سانتی متر، وزن: 32/8±2/62 کیلوگرم آزمودنی های تحقیق حاضر را تشکیل دادند. آزمودنی ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت مساوی و تصادفی جایگزین شدند. در مرحله پیش آزمون گلوکز خون و رکورد دوی 200 متر سرعت آزمودنی ها، پیش از شروع دوی استقامتی 90 دقیقه ای اندازه گیری شد و در خلال دوی استقامتی آزمودنی های گروه آزمایش، هر 15 دقیقه محلول ساکارز 5 درصد و گروه کنترل دارونما مصرف کردند و پس آزمون گلوکز خون و رکورد دوی 200 متر سرعت آزمودنی ها بلافاصله پس از پایان دوی استقامتی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته و مستقل در سطح معنی داری 05/0>P استفاده شد. یافته ها: در میانگین رکورد دوی سرعت 200 متر مرحله پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری وجود داشت. همچنین افزایش معنی داری در میانگین گلوکز خون گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در مرحله پس آزمون وجود داشت(05/0≥P). بحث ونتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق مصرف محلول ساکارز 5 درصد به منظور جلوگیری از کاهش قند خون و عملکرد سرعت در طول فعالیت استقامتی توصیه می شود.
۱۰۴۹.

پاسخ های فیزیولوژیک و ایمونولوژیک متعاقب تغییر وضعیت هیدراسیون و اجرای کارسنج دستی در کشتی گیران فرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستگاه ایمنی هومورال مردان جوان سالم هیپرترمی محیط گرم و مرطوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۷
مقدمه: ورزش موجب تغییرات فیزیولوژیکی قابل توجهی در سیستم ایمنی می شود، اما اثر استرس محیطی و فیزیکی در محیط گرم و تغییر وضعیت هیدراسیون ناشی از آن بر برخی شاخص های فیزیولوژیک و دستگاه ایمنی هومورال کاملا روشن نیست. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ های فیزیولوژیک و ایمونولوژیک متعاقب تغییر وضعیت هیدراسیون بدن در کشتی گیران فرنگی کار بود. روش شناسی: 14 مرد جوان سالم داوطلب به طور تصادفی به دوگروه تجربی و کنترل تقسیم شدند.گروه تجربی3 تا 4 % وزن بدن خود را با آبزدایی-در سونا خشک با تناوبهای 10 دقیقه ای از دست دادند. نمونه گیری خون و ادرار در سه مرحله قبل، بعد و 18 ساعت بعد سونا انجام شد. آزمون کارسنج دستی به صورت 6 دقیقه تمرین تناوبی شدید (8 تناوب 15 ثانیه ای با شدت بالا و 30 ثانیه بازگشت فعال بدون بار) در سه مرحله اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده افزایش معنادار شمار لکوسیت ها، لنفوسیت ها، نوترفیل ها و منوسیت ها پس ازآبزدایی است، این تغییرات در مقایسه با وضعیت آبگیری طبیعی و مجدد معنادار است. هموگلوبین گروه تجربی با آبزدایی وآبگیری مجدد به ترتیب 5 تا 7 % افزایش وکاهش داشت. هماتوکریت با آبزدایی74/2% افزایش و با آبگیری مجدد 24/2% کاهش یافت. افزایش فیبرینوژن پس از آبزدایی، همچنین در مقایسه با گروه کنترل معنادار بود. بحث و نتیجه گیری: از دست دادن آب بدن ناشی از سونا و فعالیت در محیط گرم و مرطوب باعث تغییرات نامطلوب فاکتورهای فیزیولوژیک و سیستم ایمنی هومورال شده و می تواند سلامت فرد را تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین مصرف مایعات در شرایط محیطی خاص به تمامی افرادی که درپی دستیابی به اهداف سلامتی ورزش می باشند توصیه می شود.
۱۰۵۰.

تأثیر تمرین هوازی بر رزیستین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین هوازی آدیپونکتین رزیستین شاخص مقاومت انسولینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۳۳
هدف این مطالعه تأثیر تمرین هوازی بر سطوح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع 2 و همچنین بررسی ارتباط آن ها با شاخص مقاومت انسولینی بود. 30 مرد مبتلا به دیابت نوع 2 به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر، 65/6±80/58 سال و 75/3±38/26 BMI=) و گروه کنترل (15 نفر، 50/4±50/53 سال و 17/2± 31/26 BMI= ) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا 50 دقیقه به فعالیت هوازی دویدن بر روی نوارگردان با شدت های فزاینده مطابق با شدت های متفاوتی از حداکثر ضربان قلب (% HR max75-35) پرداختند. نمونه-های خون برای اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین، رزیستین و انسولین به روش الایزا (ELISA5) قبل از تمرین (پیش آزمون) و هفته هشتم (پس آزمون) از آزمودنی ها در حالت ناشتا بعد از فعالیت تهیه شد. برای آنالیز آماری داده ها از آزمون های t مستقل، t وابسته، یومن- ویتنی و تحلیل همبستگی پیرسون استفاده شد. در مقایسه با گروه کنترل، با کاهش معنی دار وزن و BMI گروه آزمایش (به ترتیب 9 درصد و 10 درصد)، بعد از هفته هشتم، تغییراتی معنی دار در سطوح سرمی آدیپونکتین در جهت افزایش (39% و 001/0< P) و رزیستین در جهت کاهش (49% و001/0< P) مشاهده شد. بین هفته صفر و هفته هشتم اختلافی معنی دار در سطوح سرمی آدیپونکتین و رزیستین مشاهده شد (001/0< P). با کاهش 48% مقاومت انسولینی بعد از هشت هفته تمرین هوازی، بین سطوح سرمی آدیپونکتین بعد از تمرین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی مشاهده نشد (14/0- r=)، در حالی که بین سطوح سرمی رزیستین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی مثبت و قوی (60/0 r=) وجود داشت. نتایج نشان داد که با کاهش BMI و وزن، هشت هفته تمرین هوازی باعث کاهش سطوح سرمی رزیستین و مقاومت انسولین و در راستای آن افزایش سطوح سرمی آدیپونکتین شد. نتایج همچنین نشان داد که بین تغییرات سطوح سرمی آدیپونکتین متعاقب تمرین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی وجود ندارد، اما بین سطوح رزیستین و شاخص مقاومت انسولینی همبستگی وجود دارد.
۱۰۵۱.

رابطه بین غلظت های لاکتات خون و بزاق برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات با استفاده از بازی در زمین های کوچک (SSG) فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات خون لاکتات بزاقی بازی در زمین های کوچک (SSG)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۵ تعداد دانلود : ۱۳۵۵
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه غلظت های لاکتات بزاقی با لاکتات خون و ضربان قلب برای برآورد غیرتهاجمی آستانه لاکتات پس از اجرای یک شیوه تمرینی توپی فوتبال (بازی سه در مقابل سه) در مردان فوتبالیست است. به این منظور، 12 مرد فوتبالیست (سن: 1±18 سال، قد: 4/4±6/173 سانتی متر، وزن: 6/4±8/67 کیلو گرم، درصد چربی: 8/3±3/14) در قالب چهار گروه سه نفری در این پژوهش شرکت کردند. هر گروه سه نفره از آزمودنی ها نوعی از تمرینات بازی فوتبال در زمین های کوچک (سه در مقابل سه) بدون دروازه یا درواز ه بان را در محوطه ای به ابعاد 25×25 متر اجرا کردند. فعالیت شامل حفظ توپ و تلاش حریف برای به دست آوردن توپ بود. برای تعیین شدت فعالیت، ضربان قلب آزمودنی ها در هر مرحله پنج دقیقه ای، با استفاده از ضربان سنج پولار ثبت می شد. مراحل نمونه گیری خون و بزاق در شش مرحله عبارت بودند از: حالت استراحت، بعد از 15 دقیقه گرم کردن و بعد از چهار مرحله بازی پنج دقیقه ای با شدت های 60%، 70%، 80% و 90% ضربان قلب ذخیره. بین هر مرحله، پنج دقیقه استراحت غیرفعال بود و نمونه های خون و بزاق در این مرحله جمع آوری می شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و همبستگی اسپیرمن در سطح معنی داری 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به نتایج، در مقادیر لاکتات خون و بزاق، بین شش مرحله تفاوت معنی داری مشاهده می شود. از طرف دیگر، بین لاکتات خون و بزاق در مرحله های پنج و شش (شدت های80% و 90%) از قرارداد تمرینی، همبستگی قابل قبولی وجود دارد (79/0=r5 ،05/0P< و 56/0=r6 ،05/0P<). بین ضربان قلب و لاکتات در مرحله های پنج و شش بزاق نیز همبستگی بالایی مشاهده می شود (6/0=r5 ،05/0P< و 68/0=r6 ،05/0P<)؛ بنابراین شاید بتوان از اندازه گیری غلظت لاکتات بزاقی به عنوان روشی غیرتهاجمی برای تحقیقات فیزیولوژیکی استفاده کرد. همچنین، به دلیل شباهت بین نقطه شکست لاکتات خون- ضربان قلب و لاکتات بزاق- ضربان قلب در منحنی های مربوط می توان آستانه بی هوازی چشمی را برای این نوع قراردادهای تمرینی تعیین کرد. (قطعاً تحقیقات بیشتر در این زمینه نیاز است).
۱۰۵۲.

هنجار ویژگی های بیوانرژیک بازیکنان نخبه و زبده مرد و زن بدمینتون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجار ویژگی های بیوانرژیک بازیکن نخبه بدمینتون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۹۸۳ تعداد دانلود : ۶۱۹
هدف تحقیق حاضر، تدوین هنجار ویژگیهای بیوانرژیک بازیکنان نخبه مرد و زن بدمینتون کشور به تفکیک جنسیت است. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی هنجارساز است. جامعه آماری 128 ، پژوهش حاضر شامل تمامی بازیکنان مرد و زن نخبه و زبده بدمینتون ایران در سال 1389 6/ 19 سال، قد 13 /92 ± 3/ بازیکن نخبه و زبده شامل 64 بازیکن نخبه و زبده مرد (با میانگین سن 40 9/27 سال) و  2/ 70 کیلوگرم و سابقه فعالیت رقابتی 68 / 46 ± 6/ 176 سانتیمتر، وزن 77 / 53 ± 163 سانتیمتر، وزن / 90± 5/ 17 سال، قد 87 / 00 ±2/ 64 بازیکن نخبه و زبده زن (با میانگین سن 44 6/27 سال) و نمونه آماری با جامعه آماری  1/ 56/18 کیلوگرم و سابقه فعالیت رقابتی 55 ± 5/75 برابر بود. با توجه به ویژگیها و نیازمندیهای اختصاصی ورزش بدمینتون، توان هوازی، توان بی هوازی بی لاکتیک و توان بی هوازی با لاکتیک مورد اندازهگیری قرار گرفت. همچنین براساس توزیع نمرات به دست آمده، جدول های فراوانی و نقاط درصدی بازیکنان به تفکیک جنسیت، جهت تدوین ترسیم شد و سپس براساس هنجار درصدی به spss- هنجارهای مربوط، با استفاده از نرم افزار 15 دست آمده و براساس مقیاس رایج لیکرت، دستهبندی عملکرد بازیکنان صورت گرفت. همچنین از یک نمونهای جهت مقایسه ویژگیهای بیوانرژیک بازیکنان نخبه و زبده کشور با بازیکنان t آزمون نخبه جهانی استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که میانگین توان هوازی بازیکنان مرد و زن نخبه و 44 میلیلیتر بر کیلوگرم در دقیقه به طور معنیداری از / 55 و 05 / زبده بدمینتون ایران با مقادیر 16 p < بازیکنان مرد و زن نخبه جهانی با مقادیر 63 و 50 میلیلیتر بر کیلوگرم در دقیقه پایینتر ( 0.01 ) بود. همچنین میانگین ارتفاع پرش سارجنت بازیکنان مرد و زن نخبه و زبده بدمینتون ایران بامقادیر 63 و 48 سانتی متر نسبت به بازیکنان مرد زن نخبه جهانی بدمینتون با مقادیر 63 و 56 اما توان بیهوازی با لاکتیک بازیکنان مرد و زن ( p < سانتی متر به شکل معن یداری پایینتر ( 0.01 نخبه و زبده بدمینتون کشور در وضعیت مناسبی قرار داشت. نتایج تحقیق بیانگر نیاز به توجه،بازنگری و طراحی تمرینات اختصاصی در جهت توسعه و بهبود توان هوازی و بیهوازی بیلاکتیک در بین بازیکنان بدمینتون کشور است
۱۰۵۳.

تاثیر دو مرحله مختلف دوره ماهانه (اواسط فولیکولی و لوتئینی) و فعالیت هوازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: HS هموسیستئین پلاسمایی مراحل دوره ماهانه CRP سرمی دختران ورزشکار فعالیت هوازی وامانده ساز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۳ تعداد دانلود : ۹۸۱
هدف از تحقیق، تعیین تاثیر مراحل دوره ماهانه و فعالیت هوازی شدید روی هموستئین پلاسمایی و hs-CRP سرمی در دختران ورزشکار بود. به این منظور 9 دختر ورزشکار سالم با 8 سال سابقه فعالیت باشگاهی و دوره ماهانه منظم انتخاب شدند. این افراد دو قرارداد تمرینی بروس را در مراحل اواسط فولیکولی و لوتئینی تا حد واماندگی انجام دادند و نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد. به منظور بررسی تغییرات دو شاخص طی دو مرحله دوره ماهانه از آزمون واریانس یک راهه با اندازه گیری های مکرر استفاده شد (سطح معنی داری 05/0). مقادیر پایه و افزایش متعاقب فعالیت هموسیستئین و hs-CRP در مرحله فولیکولی بیشتر از مرحله لوتئینی بود که با افزایش استروژن در این مرحله همسو بود. تنها افزایش پس از فعالیت هموسیستئین در اواسط فولیکولی معنی دار بود. نتایج نشان داد افزایش استروژن در اواسط لوتئینی موجب کاهش هموسیستئین و hs-CRP می شود که حاکی از نقش محافظتی این هورمون در مقابل شاخص های پیشگوی بیماری قلبی – عروقی است.
۱۰۵۴.

مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12 رشته ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشته های ورزشی گونه پیکری پراکندگی گونه پیکری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۶ تعداد دانلود : ۸۸۹
هدف از اجرای این پژوهش، مقایسه وضعیت پراکندگی گونه پیکری ورزشکاران زن و مرد استان مرکزی در 12رشته ورزشی بود. بدین منظور از بین ورزشکار زن و مرد استان مرکزی (86-87) تعداد 480 نفر (240 زن و 240 مرد) با میانگین (سن= 52/2± 26/24 سال، قد=65/5 ± 82/176 سانتی متر، وزن=17/8± 03/69 کیلوگرم) برای مردان و میانگین (سن=31/2± 26/21 سال، قد=45/4± 82/163 سانتی متر، وزن=15/7± 03/56 کیلوگرم) برای زنان به صورت تصادفی انتخاب شدند و با استفاده از روش هیث-کارتر مورد آزمون قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از آمار توصیفی، آزمون t مستقل و F (تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میانگین پراکندگی (SAD) گونه پیکری (نسبت به میانگین کلیه رشته ها در هر جنس) ورزشکاران مرد (35/0±82/0) و زن (45/0±00/1) در رشته های ورزشی مختلف تفاوت معنی داری در سطح 001/0≥P وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه-گیری کرد که زنان از در رابطه با یک رشته ورزشی خاص از همگنی بیشتری برخوردار بودند و این در حالی است که مردان همگنی بیشتری را در رابطه با تمام رشته های ورزشی داشتند.
۱۰۵۵.

تاثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات و اسیدفولیک بر سطوح هوموسیستئین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین مونوهیدرات هوموسیستئین ورزش وامانده ساز مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹۸ تعداد دانلود : ۲۹۳۳
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر مکمل گیری کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات و اسید فولیک بر سطوح هوموسیستئین افراد فعال به دنبال یک جلسه تمرین وامانده ساز بود. به این منظور 18 تن از اعضای حاضر در اردوی آماده سازی تیم فوتبال دانشگاه مازندران (با میانگین سنی 02/2±11/22 سال؛ VO2max31/2±51/56 میلی لیتر کیلوگرم، و هوموسیستئین 59/0±45/13میکرومول در لیتر )، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تجربی کراتین مونوهیدرات (6 نفر) و اسیدفولیک(6 نفر) و یک گروه دارونما(6 نفر) تقسیم شدند. از آزمودنی ها در وضعیت حداقل 12 ساعت ناشتایی خون گیری به عمل آمد. پس از خون گیری آزمودنی ها تا مرز واماندگی برروی نوارگردان دویدند و بلافاصله بعد از آن دوباره خون گیری انجام شد. گروه تجربی2 به مدت 9 روز، 800 میکروگرم مکمل اسیدفولیک و در 5 روز بعدی علاوه بر مصرف همین مقدار اسید فولیک 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، دارونمای شبه کراتین مونوهیدرات دریافت کرد. گروه تجربی 1 به مدت 9 روز دارونمای شبه اسیدفولیک و برای 5 روز بعد علاوه بر دارونمای شبه اسید فولیک، به مقدار 3/0 گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، مکمل کراتین مونوهیدرات نیز دریافت کرد. بعد از اتمام دوره مکمل گیری، آزمودنی ها با حفظ توالی حاکم بر پیش آزمون بار دیگر ارزیابی شدند. برای بررسی معناداری سطوح هوموسیستئین و تفاوت بین گروه ها، از آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی LSD استفاده شد. سطح معناداری(05/0p<) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بعد از دوره مصرف مکمل، سطوح هوموسیستئین گروه کراتین مونوهیدرات به طور معنی داری کاهش یافت، اما در سطوح هوموسیستئین بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. سطوح هوموسیستئین بلافاصله بعد از ورزش در گروه کراتین نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری پایین تر بود. تفاوت گروه های کراتین با اسیدفولیک و کراتین با دارونما نیز معنی دار بود (به ترتیب 001/0 p=و 002/0p=). اما بین گروه های اسیدفولیک و دارونما تفاوت معنی داری نبود(714/0p=). در مجموع یافته ها نشان داد که مصرف مکمل کوتاه مدت کراتین مونوهیدرات تاثیر معنی داری بر سطوح هوموسیستئین بعد از ورزش وامانده ساز دارد، اما مصرف کوتاه مدت مکمل اسیدفولیک تاثیری بر سطوح پایه و بلافاصله بعد از تمرین وامانده ساز در سطوح هوموسیستئین ندارد.
۱۰۵۶.

برآورد درصد چربی بدن از طریق توزین زیر آب و اندازه های محیط بدن و ارائه معادلات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب بدنی درصد چربی بدن توزین زیر آب محیط اندام ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴۲ تعداد دانلود : ۱۶۳۵
هدف از پژوهش حاضر، برآورد درصد چربی بدن از طریق محیط بخش های مختلف بدن با استفاده از چگالی سنجی توزین زیر آب به عنوان روش معیار و ارائه معادلات مربوط به آن بود. به این منظور 158 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه اصفهان (سن 6/21 سال، قد 174 سانتی متر، وزن 69 کیلوگرم، 61/15 درصد چربی بدن و شاخص توده بدنی 5/22) به صورت تصادفی انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه سوابق پزشکی، آزمون های پژوهش را اجرا کردند. چگالی بدن از طریق توزین زیر آب به دست آمد. حجم باقی مانده از طریق معادله برآورد شد. قد، وزن و محیط اندام ها در هشت نقطه از بدن اندازه گیری شد. از طریق ضریب همبستگی پیرسون و معادلات رگرسیون خطی و به روش گام به گام، پنج معادله توسعه ارائه شد. مقدار ضرایب همبستگی بین وزن و محیط اندام ها و آزمون معیار قابل قبول و زیاد و برای ترسیم معادله مناسب بود. دو معادله از پنج معادله ای که ضریب تعیین بالاتری داشتند، عبارتند از : متغیر وابسته معادله r r2 SEE مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم (HC * 197/) + (CC * 303/) + (LA * 490/) – (W* 655/) + 924/5 = TBF(kg) 901/0 812/0 60438/2 مقدار توده بدون چربی بدن به کیلوگرم 2 (LA) * 003/ - (W * 358/) + 413/2 = TBF(kg) 2(CC) * 001/ + (SCCAUA * 098/) + 904/0 818/0 52478/2 W= وزن ، LA= محیط پایین شکم، CC= محیط سینه، HC= محیط باسن، SCCAUA= جمع محیط سینه و بالای شکم
۱۰۵۷.

تأثیر 4 هفته تمرینات هوازی بر وضعیت اکسایشی تحریک شده با هموسیستئین در هیپوکمپ پشتی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمانس تمرین هوازی استرس اکسایشی مواد ضد اکسایشی هیپوکمپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۳۷
هرچند که تمرین منظم بدنی برای بدن مفید است، اما اطلاعات اندک و سردرگم کننده ای در خصوص این موضوع که آیا ورزش منظم می تواند باعث ایجاد استرس اکسایشی در مغز، به وی ژه در هیپوکمپ پشتی شود یا خیر وجود دارد. هدف این مطالعه، تعیین اثر 4 هفته تمرین هوازی بر سوپراکسید دیسموتاز و مالوندی آلدهید در هیپوکمپ پشتی موش های نر بود. در این خصوص تعداد 82 سر موش 3 ماهه با وزن 40 ±300 گرم به طور تصادفی به دو گروه شامل طرح مطالعه مقدماتی (برای تعیین دوز مؤثر هموسستئین یعنی 1/0، 2/0، 3/0 و 6/0 مولار بر تغییرات فرسایشی مغز واختلالات حافظه) و طرح مطالعه اصلی و زیر گروه های مربوطه دسته بندی شدند. موش های گروه تمرین هوازی به مدت 4 هفته، هفته ای 5 جلسه با سرعت 12 تا 14متر در دقیقه و به مدت 10 تا30 دقیقه روی نوارگردان دویدند. در پایان هفته چهارم، سوپر اکسیددیسموتاز و مالوندی آلدهید هیپوکمپ پشتی به ترتیب با روش های الایزا واسپکتروفتومتری اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده ازمون های t مستقل و وابسته در سطح 05/0 p ≤ تحلیل شدند. نتایج نشان داد که القای هموسیستئین ( با دوز 6/0 مولار) به درون هیپوکمپ پشتی، باعث افزایش معنی دار مالوندی آلدهید در این ناحیه و اختلال حافظه در موش های صحرایی گردید. به علاوه، انجام 4 هفته تمرین هوازی باعث افزایش قابل توجه مقدار سوپر اکسید دیسموتاز وکاهش غیر معنی دار مقادیر مالوندی آلدهید در مقایسه با گروه کنترل با سن مشابه شد. این نتایج نقش انجام تمرین منظم بدنی در حفظ و بهبود عملکرد مغز را نشان می دهد و به نظر می رسد افزایش عوامل ضد اکسایشی و احتمالاً نوروژنز، به عنوان یک سازوکار فیزیولوژیک در بهبود حافظه ناشی از ورزش نقش دارند.
۱۰۵۸.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) در دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) توده بدون چربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۶۲
از تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه اکسیداسیون چربی بین دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار. 10 مرد و 10 زن غیرورزشکار فعالیت دوی فزاینده ای را با مراحل 3 دقیقه ای روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. متغیرهای حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت متناسب با آن (Fatmax) در هر فرد تعیین شد. با آزمون آماری t مستقل میانگین مقادیر بین دو گروه مقایسه شد. میزان مطلق اکسیداسیون چربی (g/min) به طور معناداری در همه شدت های نسبی فعالیت در مردان بالاتر از زنان بود (05/0≥P). اما در میزان نسبی اکسیداسیون چربی (g/min/kg ffm) تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. میزان MFO در مردان به طور معناداری بالاتر از زنان بود (به ترتیب 07/0±26/0 و 05/0±17/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). با وجود این، MFO در دو گروه، در شدت های یکسانی رخ داد (مردان 7/7±1/41 و زنان 8/7±2/40 درصد max2VO). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در شدت های بالاتر از 40 درصد max2VO در مردان بیشتر از زنان بود و سهم نسبی اکسیداسیون چربی در تامین انرژی زمان فعالیت بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت. 56 درصد از تغییرات اکسیداسیون چربی به واسطه عوامل max2VO و FFM تبیین شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد مقادیر اکسیداسیون چربی و MFO در مردان نسبت به زنان بیشتر است اما اگر دو گروه از لحاظ آمادگی بدنی و توده عضلانی همتراز باشند، ممکن است زنان اکسیداسیون چربی بالاتری داشته باشند.
۱۰۵۹.

تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت استقامتی و سرعتی ANP پلاسما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۱ تعداد دانلود : ۸۶۲
هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد بود. به این منظور، 24 ورزشکار مرد به صورت داوطلب انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه استقامتی (8 نفر با میانگین سنی 1/2± 5/24 سال، قد 5/3±3/176 سانتیمتر، وزن 6/4±75/71 کیلوگرم)، سرعتی (8 نفر با میانگین سنی 2/2±1/22 سال، قد 8/4 ±1/176 سانتیمتر، وزن 4/7±6/67 کیلوگرم) و کنترل (8 نفر با میانگین سنی 6/2 ±6/23 سال، قد 9/7 ±7/174 سانتیمتر، وزن 9/7± 6/71 کیلوگرم) تقسیم شدند. گروه استقامتی مسافت 3200 متر را به مدت 12 دقیقه و گروه سرعتی 100 متر را 4 بار با فواصل استراحتی که در آن ضربان قلب استراحتی به یک سوم ضربان قلب فعالیت کاهش می یافت، دویدند. 10 دقیقه قبل و 10 دقیقه پس از فعالیت، خونگیری برای سنجش ANP پلاسما به عمل آمد. نتایج آزمون تی زوجی نشان داد یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی موجب افزایش معنی دار ANP پلاسما شد (05/0P<). با استفاده از آزمون ANOVA تفاوت غیرمعنی داری در ANP پلاسما در مرحله پیش آزمون (05/0 P>) و تفاوت معنی داری در مرحله پس آزمون سه گروه مشاهده شد (05/0P<). در نتیجه، می توان گفت یک جلسه فعالیت استقامتی و سرعتی بر ANP پلاسمای دانشجویان ورزشکار مرد تاثیر می گذارد.
۱۰۶۰.

روایی و پایایی روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه پوستی با روشن وزن سنجی زیر آب در برآورد درصد چربی بدن زنان تمرین کرده و تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی درصد چربی بدن مقاومت بیوالکتریکی چربی زیر پوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۵ تعداد دانلود : ۹۰۸
هدف مطالعه حاضر تعیین پایایی، روایی ملاکی و روایی هم زمان روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی(اسکین فولد) با روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار بوده است. آزمودنی های این تحقیق شامل تعداد 98 زن ورزشکار با میانگین سن 5/1±4/21 سال، قد 7/4±2/163 سانتی متر، وزن 7/8±4/50 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/2±6/21 کیلوگرم بر مترمربع و تعداد 91 زن غیرورزشکار با میانگین سن 9/1±6/20 سال، قد 4/5±9/160 سانتی متر، وزن 4/9±3/56 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/3±6/21 کیلوگرم بر مترمربع، بدون دارا بودن سابقه بیماری های قلبی ریوی بودند. درصد چربی بدن با روش مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی اندازه گیری شد. روش وزن سنجی زیرآب نیز به عنوان روش معیار برای تعیین درصد چربی بدن استفاده شد. ضریب درون طبقه ای(ICC) برای تعیین پایایی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل برای تعیین روایی ملاکی و رگرسیون خطی برای تعیین روایی هم زمان و خطای برآورد استاندارد استفاده شد. میزان پایایی روش لایه چربی زیر پوستی برای زنان ورزشکار در دامنه 991/0 تا 996/0 و برای زنان غیرورزشکار در دامنه 926/0تا 964/0 قرار داشت. همبستگی بین روش مقاومت بیوالکتریکی و روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی به ترتیب برای زنان ورزشکار و غیرورزشکار 66/0 و 53/0 بود که بیشتر از میزان همبستگی روش لایه چربی زیر پوستی و معیار در هر دو گروه است. با این وجود، بین میانگین درصد چربی برآورد شده با هردو روش با روش معیار، تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p≤). در پیش بینی درصد چربی بدن، روش مقاومت بیوالکتریکی در مقایسه با روش لایه چربی زیر پوستی از ضریب تعیین و بتای بیشتر و خطای استاندارد برآورد کمتری برخوردار بود (05/0p≤). یافته ها نشان می دهند روش مقاومت بیوالکتریکی دارای روایی ملاکی و هم زمان بالاتری است. بر اساس این مطالعه، به نظر می رسد برای برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار، روش مقاومت بیوالکتریکی نسبت به روش لایه چربی زیر پوستی مناسب تر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان