فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۲۱ تا ۵٬۷۴۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: مسئله اصلی در بازیابی مؤثر و کاربرمدار هم نویسه های تخصصی، توسعه فرایندی است که بازیابی اطلاعات نامرتبط را به حداقل برساند (ریزش کاذب= ۰). در این مقاله سعی شده با به کارگیری رویکرد پیکره مدار با استفاده از برچسب گذاری معنایی، بازیابی مدارک حاوی هم نویسه های تخصصی ارزیابی و با راهبردهای موجود (بدون برچسب گذاری) مقایسه و یافته ها آشکار شود. هدف بهینه سازی کارایی نظام بازیابی اطلاعات در کاهش ریزش کاذب بازیابی متون علمی با استفاده از روش رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی به کمک برچسب گذاری معنایی بوده است. روش: پژوهش به دلیل ماهیتش به روش تجربی انجام شد. روش تجربی از روش های سه گانه رفع ابهام معنایی (بانظارت، نیمه نظارتی و بدون نظارت) بوده و روشی بانظارت به شمار می رود. جامعه پژوهش را ۴۴۲ مقاله علمی در دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه (پایه) شامل ۲۲۱ متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی (آزمون) شامل همان ۲۲۱ مقاله، اما دارای برچسب بود که ۴۶ هم نویسه تخصصی آن ها به روش دستی برچسب گذاری شد و در نظام بازیابی پیشنهادی قرارگرفتند و برای بررسی کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی، از هم نویسه های تخصصی و کاهش ریزش کاذب آزموده شدند. یافته ها: بازیابی در مقاله های گروه گواه به دلیل ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، با ریزش کاذب همراه بود؛ درحالی که برچسب گذاری هم نویسه های تخصصی در متن کامل مقاله های گروه تجربی، تأثیر مستقیمی در کاهش ریزش کاذب داشت. سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (۰/۰۰۰۱ = P، ۵/۹۰۹- = Z) نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات به نسبت قبل، تفاوت معنا داری داشت. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: حد ریزش کاذب در یافته های پژوهش، گواه عملکرد قابل قبول برچسب گذاری در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی است. همچنین بیانگر نقش مؤثر آن در بهینه سازی نظام بازیابی اطلاعات برای به حداقل رساندن ریزش کاذب نتایج است. بنابراین، رویکرد پیکره مدار نظام بازیابی اطلاعات، ضمن فراهم آوردن بستر بازیابی تمام متن، زمینه جلوگیری از ریزش کاذب و صرفه جویی در وقت و انرژی کاربران را فراهم خواهد کرد. گفتنی است برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، برچسب ها منابع ارزشمندی اند، اما این مستلزم بهره مندی از مجموعه آموزش باکیفیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داده های آموزشی، که به خوبی ساختاربندی شده باشند، نقش بسیار مهمی در بهبود رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی ایفا می کنند. این پژوهش به صورت تجربی و تحلیلی نشان داد که رویکرد پیکره مدار در مقایسه با جست وجوی مبتنی بر کلیدواژه، به طور معنا داری سطح ایده آلی از ریزش کاذب را به دست می دهد. روش به کاررفته برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی در همه زبان ها کاربرد دارد.
جریان نظام اطلاعات مدیریت در کتابخانه و موزه با مدل مفهومی هوش گیلفورد
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، تبیین مدل هوش گیلفورد به عنوان پردازشگر نظام اطلاعات مدیریت با موجودیت ها ی کتابخانه و موزه، در سطح محتوا، عملیات پردازش و فرآورده است. روش پژوهش، از نوع اکتشافی و تحلیل محتوا است. یافته ها نشان می دهد، در سطح محتوا، شنیداری با اشیای محتوایی صوتی، دیداری با اشیای محتوایی تصویری، معنایی با دانش تخصصی اشیای محتوایی صوتی و تصویری ، نمادی با شناسه ISSN و ISBN و فنخا، رفتاری با پاسخ کاربران براساس دانش معادل است. در سطح عملیات پردازش، شناخت با فرایند شناخت اشیای محتوایی، حافظه با فرایند ذخیره سازی و بازیابی، تفکر واگرا با فرایند ایجاد ارزش افزوده اطلاعات و دانش، تفکرهمگرا با فرایند دسته بندی اطلاعات عینی و ذهنی و دانش صریح و ضمنی اشیای محتوایی، ارزشیابی با فرایند ارزیابی عملکرد معادل است. درسطح فرآورده، واحد با عناصر اشیای محتوایی، ارتباط واحدها با رابطه عناصر اشیای محتوایی، طبقه یک گروه با طبقه بندی اشیای محتوایی، نظام شناسایی ارتباطات ساختاری با ایجاد نظام معنایی اشیای محتوایی، تحول حاصل از فراوری با استخراج، کشف، و استدلال از داده های موجود، کاربرد حاصل از کاربست محتوا با پایگاه های اطلاعاتی، سیستم های خبره، و نگاشت دانش معادل است. در نتیجه، نظام اطلاعات مدیریت موجودیت های عملکرد کتابخانه و موزه بر اساس ساختار مدل مفهومی هوش گیلفورد امکان پذیر است.
نقد کتاب
تغییر رویکرد مطالعات حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی: یک مطالعه علم سنجی در پایگاه وب علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارائه تصویری کلان از وضعیت پژوهش های صورت گرفته و چگونگی ارتباط حوزه های مختلف و آگاهی از چگونگی رشد و توسعه این حوزه ها در طی زمان از اهمیت ویژه ای در مطالعات و ترسیم نقشه های علمی داشته است. هدف از انجام این پژوهش نیز بررسی تغییر رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از دهه 1990 تا 2020 و ارائه تصویری جامع از تولیدات علمی و ترسیم نقشه هم رخدادی واژگان این حوزه بر اساس مقالات نمایه شده در پایگاه وب علوم است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی علم سنجی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه انجام شده است. با مراجعه به پایگاه اطلاعاتی وب علوم و جستجوی حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی تعداد 10.294 منبع شناسایی شد و در نهایت تعداد 154 مقاله که در دسته علم اطلاعات و کتابخانه بودند پایه تحلیل قرار گرفتند. بازه زمانی خاصی برای جستجو در نظر گرفته نشد و داده ها از تاریخ 1990 تا 2020 برگرفته شده اند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و نرم افزار تحلیل شبکه VOSviewer استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد از سال 2001 به بعد تولیدات علمی این حوزه دوران رشد خود را آغاز کرده و در سال 2016 به حداکثر تعداد مقالات رسیده در واقع این روند رشد در سال های 2015، 2016، 2017 و 2018 به حداکثر رسیده است. همچنین پیا بورلاند، آیریس زای و آماندا اسپینک از نویسنده های پراستناد در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی هستند. بیشترین تمرکز متون مورد مطالعه بر روی موضوعات رفتار اطلاعاتی، توجه به تفاوت های فردی کاربران، فرایند جستجو، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو و طراحی سیستم های اطلاعاتی، گسترش پرس و جو و ربط است. تغییر پارادایم مطالعات از توجه به کاربر، بازخورد ربط و نتیجه گرایی به سمت توجه به فرایند جستجو و مباحث مرتبط با آن مانند توجه به تفاوت های فردی کاربران، استراتژی های جستجو، عملکرد جستجو، فرایند جستجو و فرمول بندی مجدد پرس وجو سوق پیدا کرده است. به عبارتی رویکرد مطالعات بازیابی اطلاعات تعاملی از توجه به نتیجه و خروجی جستجو به فرایند جستجو و آنچه در جلسه جستجو اتفاق می افتد، متمرکز شده است. یافته های مربوط به خوشه بندی سلسله مراتبی به روش وارد نیز منجر به شکل گیری سه خوشه شد که شامل «جستجوی وبی»، «رفتار اطلاع یابی»، «تعامل انسان و ماشین» است. نتیجه : نتایج این پژوهش نشان داد که تحلیل هم رخدادی واژگانی به خوبی می تواند ساختار علمی یک حوزه را نمایش دهد. بررسی محتوای منابع اطلاعاتی تولید شده در حوزه بازیابی اطلاعات تعاملی می تواند به شناسایی روند تولیدات علمی و تغییر پارادایم مطالعات در این حوزه کمک کند و نقشه راهی برای تولیدات بعدی در این حوزه باشد.
فراهم آوری نسخه های خطی در ایران: ضرورت، شیوه ها، مشکلات، و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی شیوه های فراهم آوری نسخه های خطی در ایران، بررسی مشکلات این حوزه، و ارائه راهکارهایی برای حل مسئله. روش شناسی: از روش کتابخانه ای به منظور مطالعه پژوهش های پیشین و نیز از شیوه ها و تجربیات کتابخانه های مهم در حوزه نسخه های خطی استفاده شده است. یافته ها: خرید، وقف، اهداء، واگذاری (صندوق امانت)، دیجیتال سازی، و مبادله، مهم ترین شیوه های فراهم آوری نسخه های خطی است. بی توجهی مدیران، پراکندگی نسخه های خطی، کمبود اعتبارات مالی، وجود دلالان حرفه ای و تبلیغات دروغین آنها، مشکلات ارزیابی و کمبود کارشناس، نداشتن خط مشی و آیین نامه مدون و مصوب، موانع شرعی، و خطای راهبردی خریداران نسخ خطی از موانع و مشکلات عمده ذکر شده است. تأسیس مراکز رسمی برای مدیریت نسخه های خطی، تشکیل کمیته های فراهم آوری و ستاد خیرین، فعال کردن انجمن دست نوشته های کهن، سازماندهی مستقل مجموعه های اهدایی، راه اندازی صندوق امانت، و خدمات دیجیتال سازی در محل نگهداری نسخه ها، راهکارهای پیشنهادی برای رفع مشکلات است. نتیجه گیری: ارتقای سطح آگاهی مردم به ویژه مجموعه داران؛ اهتمام تمامی دست اندرکاران فرهنگی بخش دولتی، عمومی، و خصوصی؛ کمک به حفظ نسخه های خطی مجموعه داران؛ و برنامه های تشویقی از مهم ترین مؤلفه ها برای نجات میراث مکتوب کشور است.
اشتراک گذاری داده های پژوهشی: رویکردهای ملی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی نقش مهمی در تولید داده های پژوهشی در حوزه های مختلف علمی ایفا می کنند. این داده ها نه تنها باعث ایجاد رشته هایی شده اند که مبتنی بر داده های پژوهشی هستند، بلکه باعث ایجاد پارادایم یا رویکرد جدیدی در پژوهش ها هستند که از آن تحت عنوان پارادایم چهارم پژوهش یا پژوهش های مبتنی بر داده یاد می شود. مبنای این پژوهش ها، اشتراک گذاری داده های پژوهشی توسط پژوهشگران، سازمان ها و جوامع علمی و همچنین، استفاده مجدد از این داده ها توسط سایر پژوهشگران است. اشتراک داده های پژوهشی به عنوان یک هنجار در برخی از رشته ها مورد قبول قرار گرفته است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای به بررسی رویکردها، اقدامات، سیاست ها و قوانین مرتبط با اشتراک گذاری داده های پژوهشی در مقالات، آیین نامه ها و وب سایت های سازمان های مشمول در پایگاه های علمی و غیرعلمی پرداخته است. علاوه بر سازمان ها و مراکز جهانی، ناشران نشریات علمی نیز در سطح بین الملل اشتراک گذاری داده های پژوهشی را به عنوان یک الزام در نظر گرفته و شرط انتشار مقالات را دسترسی و اشتراک گذاری داده های پژوهشی قرار داده اند. به نظر می رسد با توجه به توافقات جهانی و پذیرش این مسئله در بسیاری از رشته ها و سازمان ها به دلیل مزایا و کاربردهای حاصل از اجرای آن، پذیرش و توسعه این امر در کشور می تواند نقطه عطفی در حوزه سیاست گذاری علم و پژوهش و تأثیرگذاری بیشتر پژوهش ها در جامعه باشد.
تحلیل علم سنجی و دیداری سازی برونداد علمی فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 1388 تا 1397(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین وجوه مجلات علمی، بروندادهای آن، یعنی مقاله هاست. تحلیل برونداد مجلات با کمک روش های علم سنجی یکی از روش های مهم ارزیابی عملکرد علمی آن هاست. هدف این تحقیق تحلیل برونداد پژوهشی و ترسیم نقشه های علمی فصلنامه کتابداری و اطلاع رسانی طی یک دوره ده ساله (1388-1397) است. روش: همه 370 عنوان مقاله منتشر شده در این فصلنامه برای دهه 1388-1397 در پایگاه استنادی علوم ایران جستجو و استخراج شد و داده های لازم پس از اصلاحات ضروری، طبق پروتکلی از پیش تعیین شده، به منظور استخراج و ترسیم انواع شاخص های علم سنجی، در انواع نرم افزارهای تحلیل و نگاشت علمی متناسب با هر شاخص (Netdraw برای ترسیم شاخص های هم تألیفی نویسندگان مقالات و VOSviewer برای تعیین هم-رخدادی واژگان و Ucinet برای تعیین شاخص های مرکزیت نویسندگان) وارد و خروجی های حاصل تحلیل شد. یافته ها: توزیع جغرافیایی مؤسسات تولیدکننده و وضعیت نویسندگان پرکار از نظر تولید مقاله و اثرگذار به لحاظ دریافت استناد و شاخص اچ در فصلنامه مناسب بود. الگوی تألیف گروهی و مرکزیت های رتبه، بینابینی و نزدیکی نویسندگان حاکی از تعامل مؤثر پژوهشگران در نگارش آثار بود. تحلیل هم رخدادی کلیدواژگان پربسامد نشان دهنده توجه به مباحث جدید حوزه و مسائل مهم کتابخانه ها بود. خوشه های موضوعی ترسیم شده هم نشان از برجسته بودن موضوع علم سنجی و سازماندهی دانش و مسائل مرتبط با مدیریت کتابخانه ها داشت. نتیجه گیری: هر چند فصلنامه توانسته است، به ویژه در حوزه کتابخانه ها و اطلاع رسانی اثرگذار باشد، لازم است با دسترس پذیر شدن بیشتر و در نظر گرفتن تمهیداتی دیگر، نسبت کل استناد به مقاله را افزایش دهد و سهم موضوعات نوپدید در تدوین مقالات آن بیشتر شود.
وضعیت پیشینه های کتابشناختی پیایندهای فارسی در فهرست کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی وضعیت پیشینه های کتابشناختی پیایندهای فارسی در فهرست کتابخانه ملی ایران از نظر سطح، صحت اطلاعات ذخیره شده، و نوع اشتباه در ورود اطلاعات این پیشینه ها.
روش/ رویکرد پژوهش: پیمایشی با رویکرد توصیفی- تحلیلی. جامعه پژوهش شامل کاربرگه های کامل پیایندهای فارسی در نرم افزار رسا (برابر با 12700 کاربرگه) بود که 375 پیشینه به عنوان نمونه انتخاب شد. این پیشینه ها شامل 25125 فیلد بودند. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی تهیه شده مطابق با راهنمای یونی مارک برای فهرست نویسی پیایندها بود.
یافته ها: از مجموع فیلدهای مورد بررسی 12% دارای اطلاعات و 88% فاقد اطلاعات بود. 65% اطلاعات به شکل صحیح و 35% به شکل اشتباه وارد شده است. بیشترین اشتباه از نوع یونی کدنشده با 49% و سپس، از نوع مستندنشده با 33% بود. اشتباه فهرست نویس در انتخاب فیلد 5/11 درصد، نویسه و کلمه اضافی 4%، اطلاعات ناقص 2%، و اشتباه املایی تقریباً 5/0% بوده است. ورود اطلاعات در بلوک 4 (فیلدهای ارتباطی) و بلوک 5 (اطلاعات عنوان) مورد غفلت واقع شده است.
نتیجه گیری: نبود سیاست مشخص و دقیق فهرست نویسی و کم دقتی فهرست نویس از عوامل اصلی کمبود اطلاعات در ذخیره سازی پیشینه های پیایندهای فارسی است. بهتر است کتابخانه ملی به فهرست نویسی پیایندها و تدوین دستورالعمل های جامع در این حوزه توجه ویژه نماید.
مهارت حل مسئله و خودکارآمدی در رفتار اطلاع جویی دانشجویان علوم انسانی در تدوین پایان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی رفتار اطلاع جویی دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی در تدوین پایان نامه . روش شناسی: این پیمایش با استفاده از سه پرسشنامه مهارت حل مسئله، خودکارآمدی عمومی، و پرسشنامه پژوهشگر ساخته رفتار اطلاع جویی روی 328 دانشجوی دانشگاه رازی و دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، و آزمون t دونمونه ای مستقل به کمک نرم افزار SPSS 23 انجام شد. یافته ها: بین خرده مقیاس های «اعتماد در حل مسئله»، «سبک گرایش-اجتناب»، و «کنترل شخصی» به عنوان خرده مقیاس های مهارت حل مسئله و متغیر خودکارآمدی به عنوان متغیر مستقل با رفتار اطلاع جویی رابطه معنا دار یافته شد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد متغیرهای پیش بین خرده مقیاس های مهارت حل مسئله و همچنین متغیر خودکارآمدی توانستند واریانس رفتار اطلاع جویی را به طور معناداری تبیین کنند. بین میانگین های دو گروه پسر و دختر تفاوت معناداری به دست آمد؛ اما میان مهارت حل مسئله و مقطع تحصیلی و خودکارآمدی با جنسیت و مقطع تحصیلی تفاوت معنادار نبود. نتیجه گیری: دانشجویانی که از مهارت حل مسئله استفاده می کنند خودکارآمدی بالاتری دارند و بهتر رفتار می کنند. نتیجه این پژوهش از بُعد نظری و عملی نقش مهارت حل مسئله و خودکارآمدی را بر رفتار اطلاع جویی روشن کرد.
تورم و رکود در کتابخوانی
تاثیر فناوری های اطلاعاتی بر چاپ و نشر کتاب در ایران از نگاه ناشران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه اثرهای فناوری های اطلاعاتی بر ابعاد مختلف چاپ و نشر کتاب و تحولات و تغییرات در آن از نگاه ناشران ایرانی است. روش/ رویکرد پژوهش : پژوهش حاضر از نوع کمّی و روش آن پیمایشی است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت جمع آوری شد که در آن نظر ناشران در پنج درجه ارزیابی گردید. جامعه آماری شامل ناشران فعال بود که از بین آنان 500 ناشر به عنوان نمونه انتخاب و برای آنها پرسش نامه ارسال شد. در نهایت، تجزیه وتحلیل بر روی380 پرسش نامه دریافتی انجام پذیرفت. داده های گردآوری شده توسط نرم افزار spss تحلیل شد. برای انجام تحلیل آماری از آزمون های آماری t تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. یافته ها: یافته ها بیانگر این است که حدود 97% ناشران به اینترنت دسترسی دارند و 8/60% دارای وب سایت بوده و 2/53% فروشگاه اینترنتی دارند. همچنین، 1/32% ناشران در فیس بوک، 6/31% در تلگرام و 3/30% در اینستاگرام عضویت دارند. حدود 66% ناشران با کسب میانگینی بیشتر از متوسط 3، میزان تأثیرپذیری صنعت نشر کتاب را از فناوری اطلاعات مثبت ارزیابی کرده اند. اما از نظر ابعاد (سطوح) تأثیر، از نظر آنان «تأثیر فناوری اطلاعات بر فرایند کلی نشر» با میانگین 9/3 بیشترین سهم تأثیر را به خود اختصاص داده است. نتایج : با توجه به اینکه میانگین کلّ پرسش ها بالاتر از حدّ متوسط (ارزش تست) بوده و در همه سطوح مورد مطالعه سطح معناداری کوچک تر از 05/0 بوده است، نتیجه گیری می شود که تفاوت معنادار و مثبتی بین مقدار ارزشی و میانگین جامعه وجود دارد؛ بدین معنا که تأثیر پدیده فناوری اطلاعات بر صنعت نشر کتاب و فرایند آن از نظر ناشران مثبت ارزیابی شده است. فرایند کلّی نشر در اولویت اول تأثیرپذیری قرار دارد، اما در این میان، قرار گرفتن بُعد «توزیع و فروش» در رتبه پنجم، نشان می دهد ناشران در زمینه عرضه و فروش کتاب خود با مشکل مواجه و تحولات کمتری را در آن شاهد هستند.
تأمّلات روشی و معناشناختی در بازشناسی سیره عفیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بازشناسی یکی از آثار فاخر اسلامی در موضوع سیره نبوی و بررسی دلالت های متنی آن و به دست آوردن اطلاعات مستند درباره یکی از خاندان های علمی و مذهبی اثرگذار در حوزه فرهنگ و تمدن اسلام و ایران. روش پژوهش: این مقاله به شیوه تبیین تاریخی و مقابله و مداقه در متن، به معرفی و معناشناسی سیره عفیفی می پردازد. روش این پژوهش در گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای؛ در معرفی کازرونی و عفیفی و آثارشان، توصیفی؛ و در بررسی روش شناسی سیره ایشان، تحلیلی است. یافته ها: عفیفی در این اثر به روش محدثان، اخبار را گزینش کرده اما، به شیوه مورخان به بازسازی داستانی سیره پرداخته است. او برخلاف سیره نگاران سلف خود تلاش کرده است در حد مقدور سیره را از مسانید و صحاح بنگارد. به نظر می رسد عفیفی در پی بازآفرینی سنت به مقصود ارائه تصویر و راهِ راست دینی بوده است تا از تشتّت مذهبی و سیاسی که جامعه ایرانی در قرن هشتم دچار آن شده بود بکاهد و آن را در گفتمان غالب تسنن شیعه گرا که میراث صوفیان کبروی بود بازآفرینی کند. علاوه بر کثرت استنساخ و ترجمه، تا عصر حاضر، عالمان شیعی و سنی در آثار خودشان بسیار به این کتاب استناد کرده اند که نشان از مقبولیت و تأثیر عمیق اندیشه های وحدت گرای عفیفی در جوامع شیعی و سنی دارد. نتیجه گیری: سیره عفیفی تحریری نو از المنتقی و یکی از مهمترین آثار در تاریخ سیره نگاری به زبان فارسی است که میراثی گرانسنگ از اخبار سیره نبوی به ویژه از آثاری که امروزه به آن دسترسی نداریم عرضه می دارد. کثرت نسخ و ترجمه های این اثر به زبان های دیگر نشان از دامنه نفوذ و اعتبار این اثر در قرون هشتم و نهم دارد. این سیره که از منظر روش شناسی به سیاق آثار سیره نگاری ابن اسحاق و ابن هشام نوشته شده است اثری بدیع به زبان فارسی فصیح و روان است که باز تولیدی از سیره در گفتمان صوفی- شیعی ارائه داده است. این اثر سومین کتاب سیره در زبان فارسی است که در جایگاه یک متن تاریخی با رویک رد تعلیمی از یک محدّث و دانشمند اهل سنت و یکی از آثار برج ای مانده از تاریخ میانه و عصر آل مظفر، دارای اهمیت فراوان و ارزش کلامی و زبانی بسیار است.
مرور نظام مند پژوهش های داده های پیوندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مرور مطالعات انجام شده در رابطه با موضوع داده های پیوندی و شناسایی بیشترین موضوعات پرداخته شده در این موضوع، مزایا و چالش های موجود. روش: روش پژوهش مرور نظام مند است. در جستجوی اولیه در وبگاه علوم مشخص شد که 20 مجله بنا به نتایج پژوهش دارای بیشترین تولیدات علمی موضوع داده های پیوندی در مقوله علم اطلاعات و دانش شناسی اند. پس از بررسی و پایش 22966 مقاله استخراج و سپس با استفاده از راهنمای استاندارد پریزما، نهایتاً 20 مقاله انتخاب شد. ابزار پژوهش از نوع سیاهه وارسی بر مبنای معیارهای ورود و خروج بود و برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی استفاده شد. یافته ها: وب معنایی، هستی شناسی، داده های باز پیوندی، تعامل پذیری، شباهت داده ها، پردازش زبان طبیعی، فراداده و کتابخانه دیجیتال بیشترین موضوع هایی است که در مقالات موردنظر به آنها پرداخته شده است. مزایا و چالش های فنی(مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، ابزارهای داده های پیوندی مرتبط با مسائل فناورانه، و هستی شناختی)، عوامل مالی و انسانی در مقالات بررسی شد. در ادامه طبق یافته ها مشخص شد که مزایا و چالش های داده های پیوندی هر دو به تفکیک به مقوله فنی و زیرمقوله فرعی«مزایا و چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی» هر کدام با 35 درصد اختصاص یافته است. امکان کشف گسترش موجودیت ها با بررسی انواع پیوند در داده های پیوندی، ایجاد پیوند مناسب داده ها با داده های سایر خدمات پیوسته، بهبود در کشف داده های باز، افزایش رؤیت پذیری داده های پیوندی با داده های سایر خدمات پیوسته از جمله مزایای مرتبط با مجموعه داده های پیوندی، و تنوع بیش از حد داده های بین رشته ای، پیچیدگی واژگانِ در دسترسی، مشکلات مربوط به فهرست نویسی منابع از جمله چالش های مرتبط با مجموعه داده های پیوندی است. طبق یافته های پژوهش، بیشترین روش ها و ابزارهای به کارگیری داده های پیوندی مربوط به «نظام ساده سازماندهی دانش» یا اسکاس، هستی شناسی دی.بی.پدیا، هستی شناسی کتابشناختی و اف.اُ.ا.اف. به ترتیب با 7، 7، 5 و 4 فراوانی است. راهکارها و پیشنهادهایی در مقالات مورد بررسی نیز در رابطه با به کارگیری داده های پیوندی ارائه شد که باز، مفید، قابل کشف، سالم و پیوندی بودن داده ها از جمله آنها است. نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مورد بررسی، برای پیاده سازی و به کارگیری داده های پیوندی در کتابخانه ها، مراکز اطلاع رسانی و پروژه های مختلف خارجی از روش ها و ابزارهای مختلفی استفاده شده است که با وجود چالش های موجود، سازماندهی، جستجو، و بازیابی اطلاعات را تسهیل کرده است و مزایای مختلفی نیز به همراه دارد. پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی، مهندسان نرم افزار و... با آگاهی از موارد مطرح شده در این پژوهش می توانند در معماری کتابخانه های دیجیتال و پروژه های مبتنی بر وب موفق تر عمل کنند.
ارائه چارچوبی برای بازیابی تعاملی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ابعاد تعامل به عنوان مفهومی اساسی در محیط های رایانه ای برای درک و ترسیم کارکرد روانی و رفتارهای کاربران و در نتیجه، طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات ضروری است. از طرف دیگر، مسئله تعامل به دلیل ماهیت پیچیده ای که دارد، توجه همزمان به عوامل شخصی-شناختی، رفتاری و محیطی کاربران در فرایند بازیابی اطلاعات و درک درست این مؤلفه ها را می طلبد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب و تعیین عناصر اصلی و فرعی تعامل بازیابی اطلاعات مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی «بندورا» و توسعه سیاهه وارسی بعد تعامل بازیابی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر این نظریه است. پژوهش حاضر در دو مرحله به روش کتابخانه ای و پیمایشی، یعنی نظرسنجی از خبرگان و پانل «دلفی» انجام شده است. نخست، با بررسی متون مختلف، مؤلفه های مختلف تعامل در سامانه های کتابخانه های دیجیتال و همچنین، مؤلفه های تأثیرگذار نظریه شناختی اجتماعی در رفتار اطلاعاتی استخراج و ارزیابی شد. سپس، ابعاد و مؤلفه های تعامل مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی با استفاده از آرای خبرگان دانشگاهی برآوُرد و در پرسشنامه ای در قالب طیف «لیکرت» پنج گزینه ای تنظیم و اعتبارسنجی گردید. مؤلفه های اصلی شامل سه بعد تعامل با اطلاعات، تعامل با رابط کاربری و تعامل با وظایف، و مؤلفه های فرعیِ هر یک از آن ها گروه معلول، و نظریه شناختی-اجتماعی با سه مؤلفه اصلی شخص، محیط، و رفتار، گروه علت ها را تشکیل می دهند. جامعه خبرگان، بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی، شامل ۱۷ متخصص حوزه بازیابی اطلاعات بود. با توجه به مقادیر بالای ض ریب ت وافقی «کن دال» در دو مؤلفه شخص و رفتار ح دود ۰/۷۷ و ضریب ۰/۷۲ در مؤلفه محیط در مجموع، ۶۰ مؤلفه در این سه بعد مورد توافق و اجماع واقع شد. بر اساس یافته های پژوهش و در ضمن مراحل دوگانه دلفی و پس از حذف مؤلفه هایی با میانگین کمتر از عدد ۳ در طیف «لیکرت»، تعداد ۲۱ مؤلفه در بُعد شخص، ۲۰ مؤلفه در بُعد رفتار و ۱۹ مؤلفه در بُعد محیط مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گویه اعتبار در هر سه مولفه شخص، رفتار، و محیط و گویه های جامعیت و پیچیدگی وظیفه کاری عینی در مؤلفه محیط و گویه دشواری وظیفه کاری ذهنی در مؤلفه رفتار از نظر خبرگان پژوهش نیز کم اهمیت بود و در نتیجه، حذف شدند. چارچوب به دست آمده از این پژوهش می تواند به عنوان مبنای پژوهش های آتی در جهت کاربست این مؤلفه ها با تأکید بر سه جنبه اساسی رفتار کاربر در طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات قرار گیرد. .
ارزیابی کیفی پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر اساس الگوی ارزشیابی کیفی وب.کیو.ای.ام
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی کیفی پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور بر اساس الگوی ارزشیابی کیفی وب کیو. ای. ام. است.نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش حاضر، پیمایشی – توصیفی بود. جامعه آماری پژوهش ، پورتال های نهاد کتابخانه های عمومی کشور در سال 1395 بود که تعداد 32 پورتال مشاهده و امتیازدهی شده است. برای گردآوری داده ها از مشاهده مستقیم و بر اساس سیاهه وارسی انجام شده است که بر اساس الگوی ارزیابی کیفی وب و مبتنی بر استاندارد ایزو 1-9126 انجام شده است. یافته ها نشان داد که از لحاظ معیار اصلی "کاربرد پذیری" با میانگین 39/0 در وضعیت متوسط ارزیابی شدند و از لحاظ "قابلیت عملکرد" میانگین کل 27/0 در وضعیت نامطلوبی قرار دارند و همچنین از لحاظ معیار "قابلیت اطمینان" میانگین کل 57/0 در وضعیت متوسط به بالا قراردارند و از نظر "شاخص کارائی" با میانگین 704/0 نیز در وضعیت مطلوبی ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که پورتال های مورد پژوهش از نظر شاخص کارایی وب کیو ای ام در رتبه اول ، قابلیت اطمینان(اعتبار) در رتبه دوم ، کاربرد پذیری در رتبه سوم و قابلیت عملکرد در رتبه آخر قرار دارند .یعنی پورتال های مورد پژوهش از نظر معیارهای "کاربرد پذیری" و "قابلیت عملکرد" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. ودر معیارهای "کارائی" و "قابلیت اطمینان" با میانگین بالای 50 درصد در وضعیت مطلوب تری هستند.
اولویت بندی روش ها، فنون و ابزارهای بازاریابی کتاب از دیدگاه ناشران کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی روش ها، فنون و ابزارهای بازاریابی کتاب از دیدگاه ناشران است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه ناشران کودک و نوجوان فعال شهر تهران است، که 72 ناشر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. یافته ها: بر اساس نظر ناشران پرکاربردترین روش های بازاریابی، بازاریابی مستقیم و رابطه مند، بازاریابی پارتیزانی، و بازاریابی حسی بوده است. مهمترین فنون بازاریابی مستقیم به کار رفته از سوی ناشران، بازاریابی با پست مستقیم و بازاریابی با کاتالوگ است. مهمترین فنون بازاریابی تعاونی به کار رفته از سوی ناشران، تخصیص اعتبار به خریداران بر اساس خریدهای سال گذشته است. مهمترین فنون بازاریابی پارتیزانی به کار رفته از سوی ناشران، ارتباط رو در رو با مشتری و تلاش برای ایجاد حس دوستی است. مهمترین فنون بازاریابی محتوایی به کار رفته از سوی ناشران، تولید محتوای مناسب است. مهمترین فنون بازاریابی ویروسی به کار رفته از سوی ناشران، استفاده از رسانه های متنوع است. مهمترین فنون بازاریابی اینترنتی به کار رفته از سوی ناشران، بهینه سازی موتورهای جستجو است. مهمترین فنون بازاریابی حسی به کار رفته از سوی ناشران، متغیرهای نقطه خرید است و مهمترین فنون بازاریابی رابطه مند به کار رفته از سوی ناشران، ارتباطات است؛ و از مهمترین ابزارهای بازاریابی کتاب به کار رفته از سوی ناشران کودک و نوجوان شهر تهران، تلفن است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان استفاده از روش ها، فنون و ابزارهای بازاریابی کتاب در صنعت نشر محدود است و ناشران برای رسیدن به وضعیت مطلوب به تلاش بیشتری نیاز دارند.
رویکردی اکوسیبرنتیکی به آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی نظری برای برنامه ریزی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران است. به همین منظور، ضمن پرداختن به مفاهیمی از نظریه های اکولوژی و سیبرنتیک و پیوند آن ها با یکدیگر، رویکرد جدیدی تحت عنوان «اکوسیبرنتیک» معرفی و تشریح می شود. روش: این پژوهش به روش سندی انجام شده است. مرور مفاهیم سیبرنتیک و اکولوژی و مطالعات انجام شده درباره آینده آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی برای گردآوری اطلاعات موردنیاز به کار گرفته شده است. یافته ها: رویکرد اکوسیبرنتیکی به آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی، همانند اکوسیستم های زیستی، هم زمان به دو عامل اصلی محیط و ارکان آموزش رشته توجه دارد. رویکرد اکوسیبرنتیکی به مطالعه روابط تعاملی میان ارکان آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی و محیط پیرامونی آن می پردازد و آینده آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی را تابعی از تعامل میان ارکان آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی و محیط پیرامون آن به علاوه سیستم های دریافت کننده بازخورد و پیش خورد می داند. اصالت/ارزش: نگرش های مطرح شده درباره آینده علم اطلاعات و دانش شناسی را می توان در چهار گروه جای داد. نخست، نگاه بدبینانه نسبت به آینده و اعتقاد به سناریوی انقراض و نابودی است. گروه دوم قائل به تمایز میان «کتابداری» و «علم اطلاعات» و دیگر عناوین جدید هستند. آن ها جامعه کتابداری را از خوش بینی محض درباره سهم بالای خود در مشاغل آینده جامعه اطلاعاتی برحذر داشته اند. به عبارتی، در اینجا با چالش کتابداری با مفهوم سنتی آن و علم اطلاعات و دیگر رشته های همنام به معنای مدرن آن درگیرند. گروه سوم معتقدند که راه رسیدن به آینده از گذشته و حال می گذرد. علم اطلاعات و دانش شناسی برای ادامه حیات باید به عوامل درون و برون رشته ای توجه کند. درواقع، این دیدگاه به پیشرفت و ادامه حیات به صورت پیوسته و بدون تغییرات اساسی اشاره دارد. گروه چهارم نیز آینده ای مطلوب برای علم اطلاعات و دانش شناسی قائل هستند. آن ها راز و رمز دستیابی به این آینده مطلوب را برنامه ریزی و طراحی سیستم آموزشی با هدف آموزش دانشجویان نسل آینده دانسته اند. این پژوهش برای نخستین بار با رویکردی اکوسیبرنتیکی به تحلیل برنامه ریزی آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران پرداخته و می تواند مبنایی برای آموزش علم اطلاعات و دانش شناسی باشد.
تأثیر اجرای راهنماهای پیوسته و فیلم های آموزشی بر تمایل به استفاده اعضای هیأت علمی از سامانه اطلاعات علمی دانشگاه فردوسی مشهد (ساعد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش با هدف افزایش میزان تمایل به استفاده اعضای هیأت علمی بعد از پیاده سازی راهنماها بر روی کاربرگه های ساعد انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، میدانی می باشد، همچنین از روش جایگزینی نمونه اولیه برای ارزیابی استفاده پذیری، استفاده کرده است. جامعه، اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد هستند که برای جمع آوری داده با ده نفر از آن ها مصاحبه شد.
یافته ها: نتایج نشان دادکه راهنماها توانسته است تمایل اعضای هیأت علمی به استفاده از ساعد را بالا ببرد. فیلم های آموزشی با میانگین ۸۵/۳ وضیعت بهتری به منظور افزایش تمایل به استفاده اعضاء نسبت به راهنماهای پیوسته با میانگین ۶۴/۳ دارد. یافته ها نشان می دهد که عواملی همچون رنگ پس زمینه، محتوای راهنماها (واژگان، طول جملات، زمان ظاهر شدن راهنماها، محل قرار گرفتن راهنماها) و تهیه راهنماها در قالب فیلم های آموزشی مهم ترین تأثیر را در این زمینه داشته اند. نتیجه آن که می توان با طراحی راهنماها بر مبنای اصول اساسی و علمی راهنماها و تأکید بر استفاده از سبک های یادگیری کاربران تمایل آن ها به استفاده و در نهایت استفاده پذیری این سامانه را افزایش داد.
توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: این مقاله با هدف توسعه مدل خلق دانش سازمانی در شرکت های دانش بنیان ایران ارائه می شود. به این منظور از دو نظریه تناسب وظیفه- فناوری و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، جهت بررسی تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود و نیز واکاوی ابعاد روان شناختی افرادی که در شکل گیری فرایند خلق دانش در شرکت های دانش بنیان تأثیرگذارند استفاده شده است. روش شناسی: مقاله حاضر با روش تحلیل محتوای متون انجام گرفته که کاربست دو نظریه حوزه روان شناختی و فناوری اطلاعات را در توسعه خلق دانش سازمانی مورد بررسی قرار می دهد. یافته ها: شرکت های دانش بنیان، خلق دانش جدید را عنصر کلیدی خود در کسب برتری با سایر سازمان ها می دانند. ارکان عمده این فرایند را ابعاد روان شناختی افرادی که در خلق دانش سازمانی تأثیرگذارند، در کنار تناسب فناوری اطلاعات با وظایف موجود سازمانی تشکیل می دهند. مؤلفه هایی مانند نگرش، هنجار ذهنی و کنترل، نیت فرد را در خلق دانش سازمانی منعکس نموده و تناسب وظایف سازمانی با فناوری های موجود، از ارکان مهم شکل گیری و خلق دانش سازمانی می باشند. نتیجه گیری: شرکت های دانش بنیان به منظور بهینه سازی اهداف عمده خود که عبارتند از استفاده مؤثر از دانش موجود و نیز خلق دانش جدید، لازم است تا در بستر فعالیت های دانشی توجه ویژ ه ای به عوامل شناختی افراد و نیت رفتاری آن ها در بحث مشارکت در مراحل چهارگانه خلق دانش داشته باشند. همچنین در نظر داشتن تناسب فرایندهای کاری با فناوری های مورد استفاده می تواند تسهیل گر فعالیت ها و عامل سرعت بخشی به آن ها باشد؛ چرا که ساختار ایجاد شرکت های دانش بنیان بر مبنای رقابت، نوآوری و روزآمد بودن در رده فناوری و دانش تخصصی مربوطه است که همگی این موارد از طریق فناوری ها تسهیل می شوند.
مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، ارائه مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی است، به عبارت دیگر این مقاله به دنبال آن است که نشان دهد، آیا بازار پایگاه های اطلاعاتی بازاری کاراست؟ بنابراین سه سئوال اساسی مطرح در این مقاله عبارتند از: مولفه های بازار کارا چیست؟ آیا بازار پایگاه های اطلاعاتی جزء بازارهای کار محسوب می شوندیا خیر؟ و مدل مفهومی ارتباط مولفه های بازارکارای پایگاه های اطلاعاتی چگونه است؟ روش شناسی: برای دستیابی به هدف این مقاله و پاسخگویی به سئوالات آن از روش تحلیل محتوای کیفی با تکنیک تحلیل محتوای تلخیصی استفاده شده است، که طی دو مرحله تقلیل داده ها و رمز گذاری آزاد مولفه های اصلی بازارهای کارا بدست آمد، سپس یک سیاهه وارسی تهیه و به مسئولان بازرگانی 9 پایگاه اطلاعاتی مهم ارسال شد تا براساس تجربیات خود به هریک از مولفه ها از 0 تا 5 امتیاز بدهند، یافته ها: یافته های مرحله اول چهار مولفه: اطلاع محوری، خطی بودن، حجم معاملات و منطق و عقلانیت را به عنوان مولفه های اصلی بازارهای کارا نشان داد. یافته های سیاهه وارسی حاکی از آن بود که بازار پایگاه های اطلاعاتی را می توان در زمره بازارهای کارا به شمار آورد. نتیجه گیری: براساس اولویت ارائه شده از سوی ناشران به هریک از مولفه های بازارهای کارا مدل مفهومی بازار کارای پایگاه های اطلاعاتی ترسیم شده است ترسیم شد.