فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۰۱ تا ۲٬۲۲۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
55 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف: هدفپژوهش حاضر، تبیین میزان رعایت معیارهای کنترل واژگان در اصطلاحنامه های علوم اسلامی بر اساس استاندارد ایزو 25964بود.روش: جامعه پژوهش را اصطلاحنامه های کلام اسلامی، منطق، فلسفه اسلامی، اصول فقه، اخلاق، علوم قرآنی، و علوم حدیثتشکیل می دادند. به منظور اجرای پژوهش از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شد.ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی استخراج شده از استاندارد 25964 بود. از هر اصطلاحنامه 450 اصطلاح، و در مجموع 3150 اصطلاح انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت.یافته ها:یافته های پژوهش حاکی از آن است که بیشترین میزان رعایت استاندارد به اصطلاحنامه فلسفه (70 %) و بعد از آن به اصطلاحنامه های اصول فقه و کلام اسلامی (65%) مربوط می شد. اصطلاحنامه های علوم قرآنی و اخلاق به طور مشترک 5/62% و اصطلاحنامه های منطق و علوم حدیث نیز 55% از معیارهای استاندارد را رعایت کرده بودند.نتیجه گیری: اصطلاحنامه های علوم اسلامی از نظر معیار رفع ابهام عملکرد ضعیفی داشتتد. از مجموع اصطلاحات بررسی شده در این اصطلاحنامه ها، 2/70% به صورت اسم و عبارت اسمی و 5/29% به صورت اصطلاح مرکب به کار رفته بودند. اصطلاحنامه های علوم اسلامی از نظر معیار شکل دستوری اصطلاحات استاندارد را به طور کامل رعایت کرده بودند؛ اما در معیارثبت نام اشخاص با استاندارد همخوانی نداشتتند.
رابطه ی عوامل جمعیت شناختی و میزان پیاده سازی مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
67 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه عوامل جمعیت شناختی و میزان پیاده سازی مدیریت دانش از دیدگاه کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی - توصیفی و جامعه پژوهش 2454 تو و با استفاده از فرمول نمونه گیری کوهن 368 تو کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان است. تمام کارکنان این شرکت بود. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری کوهن استفاده شد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای و ابزارگردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته، با مقیاس پنج درجه ای لیکرت بود که پایایی آن بر حسب ضریب آلفای کرونباخ مقدار 0.94 بدست آمد. برای تحلیل پاسخنامه های دریافتی، در سطح آمار توصیفی از فراوانی و میانگین و در سطح آمار استنباطی از آزمون های t دو نمونه ای، آزمون آنوا و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد پالایش نفت اصفهان بین عوامل جمعیت شناختی بررسی شده فقط بین جنسیت و میزان پیاده سازی مدیریت دانش در شرکت رابطه معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد کارکنان زن و مرد در مورد میزان پیاده سازی زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش در شرکت پالایش نفت اصفهان دیدگاه های متفاوتی دارند، و کارکنان زن نسبت به میزان پیاده سازی زیرساخت های سازمانی و فناوری مدیریت دانش خوش بین ترند و نگرش بهتری دارند در نتیجه برای پیاده سازی گسترده ی مدیریت دانش در سازمان، باید به ویژگی های جمعیت شناختی آزاد توجه داشت.
رابطه فرایندهای مدیریت دانش و حاکمیت فناوری اطلاعات در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر و تأثرات میان حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در سازمان انجام شده است. روش: پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان شرکت های فعال در حوزه فن آوری اطلاعات ایران است. تعداد 21 سازمان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و تعداد 357 نفر از کارکنان و مدیران عالی و میانی به عنوان نمونه آماری پژوهش برگزیده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه بود و جهت شناسایی شاخص های پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان استفاده شد. در ادامه، حاکمیت فن آوری اطلاعات بر اساس چارچوب کوبیت مورد ارزیابی قرار گرفت. ارتباط بلوغ فرایند های مدیریت دانش یعنی خلق، ذخیره سازی، انتقال و به کارگیری دانش با حاکمیت فن آوری اطلاعات در قالب فرضیه های پژوهش تدوین گردید و با استفاده از آزمون گرانجری و آزمون خود رگرسیون برداری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: از جمله نتایج این پژوهش می توان به رابطه یک طرفه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات با فرایندهای خلق، انتقال، ذخیره سازی و به کارگیری دانش اشاره کرد. بدین مفهوم که با ارتقای حاکمیت فن آوری اطلاعات در یک سازمان می توان به بهبود فرایندهای مدیریت دانش کمک کرد. اصالت/ارزش: تا کنون رابطه بین حاکمیت فن آوری اطلاعات و فرایند های مدیریت دانش در پژوهشی ارزیابی نشده است. نتایج مقاله حاضر جهت استقرار و پیاده سازی و ارزیابی مدیریت دانش در یک سازمان مفید می باشد.
کاربرد گسترش عملکرد کیفیت (QFD) در ارتقای کیفیت خدمات بخش مرجع کتابخانه مرکزی دانشگاه الزهرا (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی کاربرد روش گسترش عملکرد کیفیت (QFD) در ارتقای کیفیت خدمات بخش مرجع کتابخانه مرکزی دانشگاه الزهرا. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش، یک پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی و پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد لایب کوال و مصاحبه است. از مدل سه مرحله ای QFD و تیم تمرکز 7 نفره برای تعیین ماتریس ارتباط این مدل استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 106 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا که از خدمات بخش مرجع استفاده می کنند، می باشد. یافته ها: اختلاف بین خواسته هایی که دانشجویان از آنها رضایت داشتند و خواسته هایی که برای آنان اهمیت بالایی داشت، نشان می دهد که خدمات ارائه شده در بخش مرجع کتابخانه مرکزی دانشگاه الزهرا، در حدی نیست که مراجعه کننده می خواهد. همچنین نتیجه محاسبه میزان رضایت دانشجویان بر اساس روش QFD نشان داد که جامعه مورد پژوهش، بیشترین میزان رضایت را از رفتار کتابداران بخش مرجع دارند و کمترین میزان رضایت را از تجهیزات و فضای بخش دارند. اجرای روش QFD نیز روشهایی برای بهبود خدمات ارائه شده بخش مرجع و اولویتهای آن را نشان داد. واژه های کلیدی: گسترش عملکرد کیفیت(QFD)، خانه کیفیت، کیفیت خدمات مرجع، خدمات مرجع، کتابخانه مرکزی دانشگاه الزهرا، کتابخانه های دانشگاهی .
رابطه تسهیم دانش و قابلیت نوآوری در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر از یک جهت به دنبال تعیین میزان تسهیم دانش، ظرفیت جذب و قابلیت نوآوری در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سال ۱۳۹۳ و از جهت دیگر به دنبال شناخت رابطه تسهیم دانش و قابلیت نوآوری در این کتابخانه ها است.
روش : پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به روش پیمایشی و همبستگی صورت گرفته است. جامعه پژوهش را ۱۹۰ نفر از کتابداران کتابخانه های دانشگاهی تشکیل می دهند که از این تعداد با توجه به جدول مورگان ۱۲۳ نفر به عنوان نمونه انتخاب شد و تعداد ۹۸ نفر به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی Pearson، t-test و آزمونANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اموس برای نشان دادن ارتباط همزمان متغیرها استفاده شده است.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان تسهیم دانش، قابلیت نوآوری و ظرفیت جذب در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های دولتی شهر تهران در سطح مطلوبی قرار ندارند. با توجه به جدول ۶ رابطه مثبت و مستقیمی بین تسهیم دانش و ظرفیت جذب وجود دارد. همچنین، رابطه مستقیم و معنی داری بین ظرفیت جذب و قابلیت نوآوری مشاهده می شود. در نهایت برای دو متغیر تسهیم دانش و قابلیت نوآوری همبستگی معناداری وجود دارد. با بررسی سه متغیر اصلی پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که ظرفیت جذب به عنوان متغیری واسطه گر بین دو متغیر تسهیم دانش و قابلیت نوآوری نیست بلکه تسهیم دانش و قابلیت نوآوری به گونه ای مستقیم باهم در ارتباط هستند.
روند تکامل دانش با توجه به نقش مشاهده گر در رویکردهای چهارگانه سیبرنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این مقاله با رویکردی سیبرنتیکی، روند تکاملی دانش در انواع سیبرنتیک را با توجه به نقش مشاهده گر مورد بررسی قرار می دهد و با مطرح کردن مبانی فلسفی چهارگانه سیبرنتیک سعی دارد اهمیت این رویکرد را در علم اطلاعات و دانش شناسی آشکار کند.
روش: بررسی و تحلیل متون منتشر شده
یافته ها: مشاهده گر در هر مرتبه از سیبرنتیک نقش متفاوتی ایفا می کند. دانش در سیبرنتیک اول تصویری از واقعیت مشاهده شده و بدون حضور مشاهده گر در سامانه، در سیبرنتیک دوم سازه ای فردی با حضور مشاهده گر و در سیبرنتیک سوم سازه ای اجتماعی برگرفته از عملکرد مشاهده گران و در جهت اهداف انسانی است که در سیبرنتیک چهارم با استفاده از دیالکتیک جهانی و گسترش ارتباطات علمی تکامل می یابد. هر چهار رویکرد سیبرنتیکی در علم اطلاعات و دانش شناسی حائز اهمیت می باشند و اوج این اهمیت را می توان در ارتباطات علمی و سیبرنتیک چهارم دید. علم اطلاعات و دانش شناسی به دلیل دارا بودن ماهیتی بین رشته ای زیربنای توسعه جوامع است لذا ضروری است به مطالعات علم و فناوری از دیدگاه تکامل دانش در علم سیبرنتیک نگریسته شود.
رسانه های اجتماعی و نقش آن در تبادل دانش بین متخصصان حفاظت رقمی بر مبنای مدل لانه زنبوری
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش حاضر شناسایی رسانه های اجتماعی ب و نقش آن در تبادل دانش بین متخصصان حوزه حفاظت رقمی بر مبنای مدل لانه زنبوری برای به اشتراک گذاری محتواهای علمی است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و رویکرد کیفی به روش مطالعه دلفی از طریق 15 سوال باز در بین 20 متخصص عضو یک گروه تخصصی حفاظت رقمی با بافت های مختلف فرهنگی اعم از کتابخانه، موزه، آرشیو، انجام گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داد که میزان آشنایی پاسخ دهندگان نسبت به برنامه فیسبوک 25% و برنامه LinkedIn. 22%، 20% Foursquare، ویکی ها 15%، یوتیوب 10%، تویتر 8%، است و هیچیک با دروازه پژوهشی که وب سایت اجتماعی مخصوص متخصصان است، آشنا نبودند و درصد صفر بود. متخصصان برای به روزرسانی منظم اطلاعات در اهداف کاری و بالابردن بهره وری 100% از فیسبوک، در به دست آوردن اطلاعات 90% از فیسبوک و یوتیوب ، دبرقراری ملاقات و ارتباط شبکه ای 90% فیسبوک و LinkedIn، در تبادل و اشتراک دانش 100% از LinkedIn و فیسبوک استفاده می کنند. 90% متخصصان انحراف فکری را در فیسب.ک و یوتیوب، 10درصد هم اتلاف زمان بهره وری، بهره وری پایین در یوتیوب و تویتر از معایب اسفاده از رسانه های اجتماعی در تحقیقات علمی بیان کردند. مزیت خود رئیس بودن(مدیریت زمان، دموکراسی) 100% در فیسبوک، LinkedIn ذکر شده است. از 7 بلوک مدل لانه زنبوری، به اشتراک گذاری 100% در فیسبوک و LinkedIn، حضور 90% در Foursquare، هویت، ارتباطات، گروه ها و گفتگوها 90% در فیسبوک و LinkedIn و شهرت 90% در، LinkedIn ذکر شده است. نتیجه گیری: نتایج ان بررسی نشان می دهد که اجزای کلیدی مدل لانه زنبوری رسانه های اجتماعی می تواند در تبادل دانش بین متخصان با شیوه های بدست آوردن اطلاعات، تبادل اطلاعات و اشتراک دانش، بروزرسانی اطلاعات، ملاقات و ارتباط شبکه در حوزه های مختلف علوم و نیز برای درک نیازهای تعاملی و نحوه ی تغییر این نیازها در طول زمان به کار گرفته شود. رسانه های اجتماعی بخش اساسی ارتباطات روزانه کاری در حوزه تحقیقات علمی کشور است. در بین رسانه های اجتماعی بخش اساسی ارتباطات روزانه کاری در حوزه تحقیقات علمی کشور است. در بین رسانه های اجتماعی مورد بررسی در پژوهس حاضر، فیسبوک و LinkedIn در 7 شاخص کلیدی مدل لانه زنبوری بیشترین کاربرد را دارد.
بررسی وضعیت و رابطه بین هوش اجتماعی و عملکرد شغلی مدیران کتابخانه های آستان قدس رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش، بررسی وضعیت هوش اجتماعی و عملکرد شغلی (وظیفه ای و زمینه ای) مدیران کتابخانه های آستان قدس رضوی و وجود رابطه بین این دو متغیر است. روش شناسی: پژوهش از نوع کاربردی است و به روش همبستگی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل100 مدیر شاغل در سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و کجرسی و با روش نمونه گیریِ تصادفیِ طبقه ای به تعداد 86 نفر انتخاب شد و پرسش نامه پژوهش بین آنها توزیع گردید که در نهایت تعداد 78 پرسش نامه بر گشت داده شد. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه استاندارد استفاده شده است: 1. پرسش نامه هوش اجتماعی 2. پرسش نامه عملکرد وظیفه ای زمینه ای. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد وضعیت عملکرد شغلی مدیران کتابخانه های آستان قدس رضوی بالاتر از حد متوسط و وضعیت هوش اجتماعی آنان کمتر از حد متوسط است. مشخص شد بین هوش اجتماعی مدیران با عملکرد شغلی وظیفه ای آنان و نیز بین هوش اجتماعی با عملکرد زمینه ای آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما بین هوش اجتماعی و عملکرد شغلی مدیران (وظیفه ای و زمینه ای) رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین متغیرهای جمعیت شناختی (تحصیلات، جنسیت، سابقه کار و نوع استخدام) و عملکرد شغلی مدیران نیز تفاوت معناداری وجود نداشت و هوش اجتماعی مدیران برحسب جنسیت متفاوت بود. نتیجه گیری: با تقویت مؤلفه های مختلف هوش اجتماعی مدیران، می توان ضمن ارتقای هوش اجتماعی آنان، زمینه بهبود و افزایش عملکرد شغلی آنها را نیز فراهم آورد.
بررسی اثر کتاب های تعاملی الکترونیکی بر خلاقیت، علاقه به مطالعه و خودکارآمدی دانش آموزان مقطع سنی 12-9 سال مراجعه کننده به کتابخانه های عمومی؛ مطالعه موردی: کتابخانه عمومی هنر و اندیشه فولادشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتاب مطالعه و وضعیت مطالعه
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه های الکترونیکی انواع منابع الکترونیکی کتاب های الکترونیکی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها(به طور عام) انواع کتابخانه ها مدرسه ای
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تفکر انتقادی
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان تأثیر مطالعه کتاب های تعاملی الکترونیکی بر خلاقیت، علاقه به مطالعه و خودکارآمدی دانش آموزان دوره ابتدایی (مقطع سنی 12-9 سال) مراجعه کننده به کتابخانه عمومی هنر و اندیشه فولادشهر و نیز بررسی تأثیر عامل جنسیت بر ویژگیهای ذکر شده است. روش: پژوهش حاضر مطالعه نیمه آزمایشی مبتنی بر اندازهگیری تأثیر مداخله متغیر مستقل مطالعه کتاب های تعاملی الکترونیکی بر رفتار تک گروه آزمایشی از طریق مشاهده رفتار آزمودنی ها حین اجرا و نیز مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون بوده است. جامعه آماری، دانشآموزان دوره ابتدایی مقطع سنی 12-9 مراجعه کننده به کتابخانه عمومی هنر و اندیشه فولادشهر اصفهان بودند که از بین آنها 20 نفر دانش آموز دختر و پسر در مقطع سنی 12-9 سال به صورت تصادفی گزینش شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود. در شروع کار از گروه مورد نظر پیش آزمون گرفته شد. سپس اعضای گروه طی 10 جلسه و در هر جلسه 2 کتاب تعاملی رایانهای مطالعه کردند. پس از پایان 10 جلسه امتحان، از گروه آزمایش پس آزمون گرفته شد. یافتهها: یافته ها بیانگر آن بود که از دیدگاه دانش آموزان مطالعه کتاب های تعاملی الکترونیکی سبب افزایش میزان خلاقیت، علاقه به مطالعه و خودکارآمدی در آنها می شود همچنین جنسیت تأثیری بر ویژگی های مذکور ندارد. اصالت/ارزش :ارزش این مقاله در بیان اثر کتابهای تعاملی الکترونیکی به عنوان یکی از مهم-ترین رسانههای انتقال پیام در افزایش علاقه به مطالعه و خودکارآمدی است.
حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در کتاب های داستانی از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تفکر انتقادی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری ادبیات کودک و نوجوان
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری موضوعات خاص و کتابخانه ها و کتابداری تاب سنجی،علم سنجی
هدف: تعیین میزان حضور مؤلفه های تفکر انتقادی در داستان های کودکان و نوجوانان از نظر مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش شامل8 داستان تألیفی است. مؤلفه های تفکر انتقادی موجود در این داستان ها با استفاده از سیاهه وارسی توسط 48 مربی شاغل در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در استان خوزستان شناسایی شده است.
یافته ها: از دید مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، در کتاب های داستانی مورد بررسی مؤلفه های تفکر انتقادی دارای تأکید یکسانی نیست.
نتیجه گیری: ادبیات کودک (در حوزه داستان) فقط ماهیت سرگرمی و تفریحی ندارد، بلکه دارای کارکردهای آموزشی ازجمله آموزش مهارت های فکری نیز هست که باید مدّ نظر قرار گیرد.
کتابخانه و کتابداری در ایران عصر سامانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی وضعیت ساختمان و تجهیزات، روش های گسترش مجموعه، ساماندهی کتاب، و انواع کتابخانه ها در عصر سامانی است.
روش/رویکرد پژوهش: روش پژوهش تاریخی است و داده های آن با استفاده از مرور متون و منابع کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است.
یافته ها: کتابخانه ها از مهم ترین نهادهای فرهنگی در عصر سامانی به شمار می آیند و به انواع کتابخانه های سلطنتی، عمومی، مدارس، و مساجد تقسیم می شدند. مجموعه آنها بیشتر از طریق وقف، استنساخ، ترجمه، تألیف، و اهدا تأمین می شدند. در این نهادها که مکانی پژوهشی و آموزشی، از طریق تجمع علما و دانشمندان، به شمار می آمده است می توان کارکردهای اصلی حرفه کتابداری را مشاهده کرد.
نتیجه گیری: با توجه به شکوفایی و عظمت کتابخانه های مختلف، گسترش مداوم مجموعه ها، استفاده فراوان از منابع آنها، داشتن مراجعان دانشمند و عالم، و اداره نظامند این کتابخانه ها توسط هیئتی متشکل از مدیر، خازن، و کتابدار، اغراق نیست که شرق شناسان با وجود همزمانی این دوران با قرون وسطی در مغرب زمین، آن را ""رنسانس فرهنگی"" ایران نامیده اند.
بررسی عوامل محتوایی و فرایندی مؤثر بر انگیزش کتابداران کتابخانه های عمومی فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نگرش کتابداران کتابخانه های عمومی فارس نسبت به عوامل محتوایی و فرایندی مؤثر بر انگیزه آنان انجام شد.
روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه عوامل انگیزشی ایزدی (1390) است. جامعه آماری شامل تمامی کتابداران کتابخانه های عمومی استان فارس (227 نفر) است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، 144 نفر به عنوان نمونه تعیین شدند. داده ها با روش های آماری آزمون تی و تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: بین تأثیر عوامل محتوایی و فرایندی انگیزش از نظر کتابداران، تفاوت معنی داری وجود دارد. عوامل محتوایی که آغازگر رفتارند، نسبت به عوامل فرایندی که بر فرایند انگیزش تأکید دارند، از تأثیر بیشتری برخوردار است. عوامل محتوایی مؤثر به ترتیب شامل عوامل انگیزش- بهداشت، نظریه z، سلسله مراتب نیازها، و نیازهای سه گانه و عزت نفس هستند. همچنین عوامل فرایندی مؤثر به ترتیب اهمیت شامل عوامل مربوط به نظریه اسناد، برابری، تعیین هدف و ارزش- انتظار در یک رتبه، تقویت و یادگیری اجتماعی در یک رتبه، و در نهایت ارزیابی شناختی است.
اصالت/ارزش: از مهم ترین مواردی که در یک سازمان باید توجه داشت، عامل انگیزه است. هر کارمند با توجه به ویژگی ها و تفاوت هایش نیازمند عوامل انگیزشی خاص خود می باشد. با بررسی عوامل انگیزشی مؤثر بر فعالیت کتابداران، می توان گامی در افزایش کارایی، بهبود رضایت شغلی و بالا بردن روحیه آنان برداشت.
استناد به مقاله های مجلات در وبلاگ های علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل انگیزه های وبلاگ نویسان وبلاگ های حوزه علوم اجتماعی از استناد به مقاله های مجلات است تا از این طریق مشخص شود که آیا استنادهای وبلاگی به مقاله های علمی شاخص خوبی از تأثیر اجتماعی پژوهش هستند یا خیر. نمونه ای تصادفی ۳۰۰ تایی (از میان ۱۲۳۳ پست) از پست های وبلاگ های علوم اجتماعی از وبگاه ریسرچ بلاگینگ که در فاصله زمانی ۱ ژانویه ۲۰۱۲ تا ۱۸ جولای ۲۰۱۴ گردآوری و تحلیل محتوا شد. مقوله های مورد استفاده در تحلیل محتوا با استفاده از یک دسته بندی موجود و با ایجاد تغییر در آن به صورت استقرایی تشکیل شدند. در مجموع ۳۰۰ پست، دارای ۴۷۲ استناد بودند که 424 تای آنها مقاله از ۲۶۹ مجله مختلف بودند. شصت و یک مجله (۲۲٫۶۸٪) از کل مجلات مورد ا ستناد متعلق به حوزه علوم اجتماعی بودند و بیشتر مجلات با بسامد بالا، مجلاتی با ضریب تأثیر بالا از حوزه کلی علوم مثل مجله ساینس بودند. هفتاد و پنج درصد همه مجلات تنها یک بار مورد استناد قرار گرفته بودند. سن میانگین مقاله های مورد استناد ۵٫۸ سال بود. پربسامد ترین (۱۲٫۶۷٪) انگیزه برای استناد ارائه یک گزارش مفصل بی طرفانه از تحقیق بود. در کل وبلاگ های علوم اجتماعی بیشتر موضوع محور هستند تا مقاله محور؛ به این معنی که تعداد زیادی از پست ها صرفاً برای معرفی یک مقاله نوشته نمی شوند بلکه وبلاگ نویس در مورد موضوع مورد علاقه اش می نویسد و در این فرایند برای پشتیبانی از استدلال خود به مقاله ها نیز استناد می کند. این مقاله نشان دهنده پتانسیل استنادهای وبلاگی به عنوان یکی از شاخص های آلتمریک و به عنوان واسطه ای برای سنجش اثر پژوهش است.
بررسی تأثیر روانیِ رنگِ پوشش ظاهری کارکنان مراکزاطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی بر سلامت روان آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره هجدهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
113 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف کلیِ پژوهش حاضر، تعیین تأثیر روانیِ رنگِ پوشش ظاهری متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی بر سلامت روان آنان است. بدین منظور، نشانه های جسمانی، اضطراب، نقص در کنش اجتماعی و افسردگی، بررسی شده است. روش پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، نیمه تجربی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل و آزمایش است. جامعه آماری، کارکنان زیر پوشش اداره کلّ کتابخانه های عمومیِ استان اصفهان بود که تعداد 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. سپس به مدت یک ماه، رنگ لباسِ گروهِ آزمایش به زرد لیمویی و آبیِ روشن تغییر داده شد. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سلامت عمومی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS/19 در دو سطح توصیفی و استنباطی، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد تغییر رنگِ پوشش ظاهریِ کارکنان به رنگ های مناسب (لزوماً شاد یا روشن بودن مدّنظر نیست) که به لحاظ علمی بر سلامت روح و جسم تأثیر مثبت می گذارند (مانند زرد لیمویی، آبی و سبز) بر سلامت روان، اضطراب و افسردگی با اندازه اثر به ترتیب 16/0 درصد، 43/0 درصد و 38/0 درصد تأثیر داشت، اما بر نشانه جسمانی و نقص در کنش اجتماعی آنان بی تاثیر بود. نتیجه گیری: تغییر رنگِ پوشش می تواند بر سلامت روان کارکنان تأثیر مثبت داشته باشد. در واقع، تغییر رنگ پوشش می تواند افسردگی و اضطراب را که از مؤلفه های سلامت روان هستند، کاهش دهد.
شبکه هم نویسندگی مؤسسات در مقاله های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به ترسیم و بررسی شبکه هم نویسندگی دانشگاه ها و مؤسسات پژوهشی در 1351 مقاله منتشرشده در 7 مجله علمی پژوهشی حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی ایران طی سال های 1387 تا 1391 می پردازد.
روش پژوهش:این پژوهش با رویکرد علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی انجام گرفته و در آن ساختار شبکه هم نویسندگی مؤسسات در مقاله های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران با استفاده از شاخص های کلان تحلیل شبکه ها مانند تراکم، اتصال، ضریب خوشه بندی، مؤلفه های شبکه، میانگین فاصله و قطر شبکه بررسی شده است. از سوی دیگر برای بررسی عملکرد هر یک از مؤسسات دارای تألیف در شبکه، شاخص های خرد تحلیل شبکه ها مانند مرکزیت درجه، مرکزیت بینیت، مرکزیت نزدیکی، بردار ویژه، تعداد گره های مجاور و همچنین شاخص تولید استفاده شده اند. ترسیم و تحلیل شبکه با استفاده از نرم افزار یو.سی.آی.نت انجام گرفته است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشتر مقاله های علم اطلاعات و دانش شناسی مورد بررسی (8/68 درصد) به صورت مشارکتی منتشر شده اند و مشارکت میان دو پژوهشگر مهم ترین الگوی همکاری در مقاله های مذکور بوده است (22/45 درصد). همچنینهمکاری بین سازمانی (4/63 درصد) بیشتر از سایر انواع مشارکت های علمی از سوی پژوهشگران علم اطلاعات و دانش شناسی کشور استفاده می شود. شبکه هم نویسندگی مؤسسات در مقاله های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از تعداد 218 گره و 1002 پیوند تشکیل شده است. با در نظر گرفتن تمامی شاخص های مرکزیت و تولید، می توان از دانشگاه های تهران، شهید چمران اهواز، فردوسی مشهد، اصفهان، آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، آزاد اسلامی واحد همدان و کتابخانه ملی ایران به عنوان مرکزی ترین مؤسسات در شبکه هم نویسندگی مقاله های علم اطلاعات و دانش شناسی ایران نام برد. همچنین شبکه مذکور با دارابودن شاخص تراکم معادل 019/0 انسجام کمی دارد.
اصالت پژوهش: ترسیم شبکه همکاری علمی میان مؤسسات دارای تألیف در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی، نمایی از دانشگاه نامرئی پژوهشگران این حوزه به دست می دهد که شاید از سوی این مؤسسات برای برنامه ریزی همکاری های آینده استفاده شود.
رابطه استرس فناوری و تعهد سازمانی(مورد پژوهی:کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، شناسایی رابطه بین استرس فناوری و تعهد سازمانی در بین کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز است.
روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و در آن ازروش همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری، تمامی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز بوده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های استرس فناوری راگوناتان و همکاران (2002) و تعهد سازمانی آلن و می یر (1997) است.
یافته ها: بین استرس فناوری و ویژگی های جمعیت شناختی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه ای وجود ندارد. بین تعهد سازمانی و ویژگی های جمعیت شناختی در کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز رابطه ای وجود ندارد و تنها متغیر تحصیلات با تعهد سازمانی رابطه دارد. بین استرس فناوری و تعهد سازمانی کتابداران کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر تبریز، رابطه معنا دار و مثبتی وجود دارد.
اصالت پژوهش: گسترش فناوری های اطلاعاتی سبب شکل گیری استرس فناوری در میان کارکنان سازمان ها می شود؛ استرس فناوری بر کاهش تعهد سازمانی (به عنوان شاخص مهم و اثربخشی در مدیریت نیروی انسانی) مؤثر است و بررسی رابطه آنها در میان کتابداران به دلیل حضور روزافزون فناوری در کتابخانه ضروری است و مطالعه پژوهش های انجام گرفته نشان می دهد که هیچ پژوهشی در ایران، رابطه بین استرس فناوری و تعهد سازمانی را بررسی نکرده است.
علل گرایش به مطالعه کتاب های روانشناسی عامه پسند مطالعه موردی: کتابخانه های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تبیین علل گرایش به مطالعه ی کتاب های روان شناسی عامه پسند و بررسی سودمندی این منابع انجام شده است. روش: روش پژوهش پیمایشی تحلیلی، و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به کتابخانه های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است که از بین آنها به روش نمونه گیری خوشه ای و با استفاده از جدول مورگان 200 نفر انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گرایش به کتاب های روان شناسی عامه پسند از هر دو دسته علل اجتماعی و فردی سرچشمه میگیرد و علل فردی به میزان 46% و علل اجتماعی به میزان 51% بر این گرایش تاثیر دارند. آزمون فرضیه پژوهش نشان داد سهم تاثیر علل اجتماعی اندکی بیش از علل فردی است. بر اساس سایر یافته ها سودمندی کتاب ها و سازگاری آن ها با فرهنگ بومی در حد متوسط برآورد گردید. در بررسی گرایش بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی مشخص شد زنان با میانگین 02/4 بیش از مردان، افراد مجرد با میانگین 62/3 بیش از افراد متاهل، افراد خانه دار و بیکار با میانگین 73/3 بیش از افراد شاغل و افراد با تحصیلات دیپلم و فوق دیپلم با میانگین 92/3 بیش از افراد با تحصیلات بالاتر به کتاب های روان شناسی عامه پسند گرایش دارند. اصالت/ارزش: نتایج این پژوهش می تواند علاوه بر روشنگری کلی در مورد بخش بزرگی از ادبیات عامه، سیاست گزاران کتابخانه های عمومی را در جهت شناسایی دیدگاه مخاطبان خود در زمینه کتاب های موجود با موضوع روان شناسی عامه پسند یاری نماید.
پراکندگی موضوعی و میزان استفاده از کتاب ها در کتابخانه عمومی کتابخانه ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی انواع منابع اطلاعاتی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها(به طور عام) انواع کتابخانه ها عمومی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم کتابداری مجموعه سازی انتخاب و ارزیابی منابع
هدف پژوهش: هدف از انجام این پژوهش، شناسایی میزان پراکندگی موضوعی کتاب های موجود در کتابخانه عمومی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران در رده های موضوعی مختلف و میزان استفاده مراجعان از این منابع است.
روش شناسی روش / رویکرد پژوهش: در این پژوهش، از روش های تحلیل مجموعه و ارزیابی کاربران و استنتاج بر مبنای اصول معتبر استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد بیش از 50.3535/50 درصد کتاب ها فقط به دو رده موضوعی فلسفه و دین (B ) و زبان و ادبیات (P) اختصاص یافته است. میانگین کل امانت کتاب های مجموعه عدد 0.6161/0 هست که رقم بسیار پایینی را نشان می دهد. 74.8383/74 درصد کتاب های مجموعه حتی یکبار به امانت نرفته و فقط 17.43 43/17درصد اعضای فعال حداقل یک بار کتاب به امانت گرفته اند. سرانه امانت عدد 1.3434/1 به ازای هر نفر از جمعیت 51262 نفری را نشان می دهد. شاخص در دسترس بودن مجموعه کتابخانه عمومی نیز 96.1111/96 درصد برآورد گردیدشد. درنهایت مشخص شد بین تعداد کتاب ها با تعداد امانت همبستگی مثبت و بین تعداد کتاب ها با میانگین امانت همبستگی منفی وجود دارد. بین میانگین استفاده از کتاب ها در رده های موضوعی مختلف نیز تفاوت معنا داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده عدم توازن لازم در مجموعه کتابخانه عمومی بر حسب علایق مراجعان بوده، لذا تغییرات بنیادی در بخش انتخاب منابع، مدیریت مجموعه، ارزیابی و وجین و در کل نظام مجموعه سازی کتابخانه عمومی ضروری به نظر می رسد.
پزشکی مبتنی بر شواهد و رویکرد دانشجویان نسبت به آن (موردپژوهی: دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی میزان آشنایی دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با پزشکی مبتنی بر شواهد بوده است.
روش/رویکرد پژوهش: به روش توصیفی- تحلیلی، از طریق ابزار پرسشنامه و نمونه گیری، نظر تعداد 226 نفر از دانشجویان سه سال آخر پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز درباره مقوله پزشکی مبتنی بر شواهد پیمایش شده است.
یافته ها: بیشترین میزان آشنایی دانشجویان درباره مراحل پنجگانه پزشکی مبتنی بر شواهد، مربوط به مرحله چهارم ""پیاده سازی شواهد در محیط بالینی"" با میانگین 37/3 است و میان دو متغیر جنسیت و سطح تحصیلی با میزان آشنایی دانشجویان با پزشکی مبتنی بر شواهد رابطه معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری: دانشجویان پزشکی با پزشکی مبتنی بر شواهد آشنایی اندکی دارند؛ این امر نیازمند توجه مسئولان و رؤسای دانشگاه علوم پزشکی شیراز در راستای برگزاری کلاس های آموزشی و کارگاه های پزشکی مبتنی بر شواهد است.