فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۵۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز، حوزه معرفت شناسی هم دچار تغییر و تحولات اساسی شده است، به نحوی که شاهد گذار از مرحله قدرت آفرینی دانش به مرحله قدرت آفرینی اشتراک دانش هستیم. بنابراین هدف پژوهش حاضر فهم گذار از قدرت آفرینی دانش به قدرت آفرینی اشتراک دانش از دید دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز است. روش: در پژوهش حاضر از رویکرد نظریه داده بنیاد که یک شیوه پژوهش کیفی است، بهره گرفته شده است و با تعداد بیست نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز به روش نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت گرفت. مصاحبه تا اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل اطلاعات بلافاصله پس از مصاحبه ها بر اساس کدگذاری باز، محوری و گزینشی انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد از نظر دانشجویان چهار مضمون اصلی زمینه ساز اشتراک دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی می باشند. مضامین فرعی دینداری (اعتقاد و باور دینی، زکات علم، نشر علم) در سرمایه اجتماعی دانشگاهی (اعتماد بین فردی، تشکیل اجتماع علمی)، در ارتقای کیفیت خدمات دانشگاهی (تأمین امکانات و منابع، زیرساخت های تکنولوژیکی)، در عوامل انگیزشی (حمایت های کلان، حمایت های خرد) . هر کدام از مضامین اصلی دارای زیرمجموعه های فرعی هم بودند. مقوله محوری در این پژوهش مفهوم سرمایه اجتماعیِ دانشگاهی است. نتیجه : یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بیشتر پاسخگویان، سرمایه اجتماعیِ دانشگاهی را زمینه ساز اصلیِ اشتراک دانش می دانند. با این حال، تأثیر متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و انگیزشی را هم در رابطه با اشتراک دانش باید در نظر گرفت.
عوامل روانشناختی و محیطی مؤثر بر مواجهه اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مبتنی بر میزان آگاهی افراد از نیاز اطلاعاتی خود و نیز، هدفمندی در رفع آن، می توان رفتارهای اطلاعاتی انسان را به دو مقوله کلی تقسیم کرد؛ رفتار اطلاع یابی و مواجهه اطلاعاتی. در تعریفی ساده، مواجهه اطلاعاتی، کسب اطلاعات به صورت غیرمنتظره است. هدف این مطالعه، شناخت درباره چیستی و عوامل روانشناختی و محیطی مؤثر بر رخداد این پدیده است. روش: این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای انجام گرفته است. یافته ها: تصمیم آگاهانه یا ناآگاهانه برای پیگیری اطلاعات به وسیله فرایند پیچیده ای از شناخت، انگیزش و هیجان هدایت می شود. ویژگی های شخصیتی خاص و همچنین، حالت های انگیزشی و هیجانی خاص، کشف غیرمنتظره را بهبود می دهند. برخی از عوامل محیطی وجود دارند که می توانند احتمال رخداد مواجهه اطلاعاتی را افزایش دهند. نتیجه گیری: رفتار انسان محصول سه عامل است؛ انگیزش، توانایی و محرک های بیرونی. در زمینه رفتار اطلاعاتی، نیازها و علاقه های اطلاعاتی، انگیزش را پدید می آورند. منظور از توانایی، توانایی های شناختی و روانشناختی است. محرک های بیرونی، ساختارهای همگرا و واگرا در محیط اطلاعاتی را شامل می شود که امکان بروز رفتارهای اطلاعاتی همگرا و واگرا را فراهم می کنند. از این رو، می توان گفت اگرچه میزان آگاهی کاربر از نیاز اطلاعاتی خود و هدفمندی در رفع آن و همچنین، توانایی های شناختی و روانشناختی وی، همگرا بودن یا واگرا بودن رفتارهای اطلاعاتی او را تعیین می کنند، اما این ساختار محیط اطلاعاتی است که راه های تعامل کاربر با محیط اطلاعاتی را شکل می دهد و زمینه را برای ظهور رفتارهای همگرا و واگرا فراهم می سازد. همچنین، تفاوت های فردی در میزان مواجهه اطلاعاتی به صورت عمیقی در توانایی های شناختی انسان از جمله پردازش اطلاعات، توجه و ادراک ریشه دارد. رخداد مواجهه اطلاعاتی مستلزم واگرایی در رفتار اطلاعاتی است. واگرایی در رفتار اطلاعاتی نشانه ای از تفکر واگرا است. از این رو، چنین به نظر می رسد که ضروری است درباره عواملی که بر تفکر واگرا مؤثر هستند، شناخت به دست آورد.
رتبه بندی سیستم نرم افزار انباره داده در سامانه های مناقصه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به استفاده از فناوری اطلاعات و افزایش نرم افزارهای ارائه شده توسط ارائه دهندگان سیستم های نرم افزاری، انتخاب نرم افزار مناسب از میان نرم افزارهای ارائه شده از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین سازمان ها نیازمند سازوکاری هستند که قادر باشند تمامی جنبه های نرم افزارهای ارائه شده در مناقصات را برای انتخاب نرم افزاری مناسب که مطابق با نیازهای سازمان می باشد مورد بررسی و مقایسه قرار دهند. میتوان گفت انتخاب سیستم نرم افزاری مناسب یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره است. در این مقاله، با استفاده از ادبیات تحقیق و نظر خبرگان، شاخصهای انتخاب سیستم نرم افزار مناسب مشخص شده سپس مدلی اجرایی به منظور انتخاب نرم افزار مناسب از میان نرم افزارهای ارائه شده در مناقصات سازمان ها، ارائه گردیده است. در طراحی این مدل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی بهره گیری شده است. همچنین برای نمایش نحوه پیاده سازی مدل، موردکاوی در زمینه انتخاب نرم افزار انباره داده ها انجام پذیرفته است.
بررسی و تبیین چگونگی استخراج و مستندسازی دانش ضمنی مدیران و کارکنان شرکت های تولیدی منطقه آزاد اروند بر اساس روش نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: شناسایی و تبیین چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانش ضمنی کارکنان و مدیران شرکت های تولیدیِ منطقه آزاد اروند با استفاده از نظریه داده بنیاد است. روش: از نظریه داده بنیاد که یک شیوه پژوهش کیفی است استفاده شد که به وسیله آن با استفاده از یک دسته داده ها، نظریه ای تکوین می یابد. برای جمع آوری داده ها با 25 نفر از مدیران و کارکنان شرکت های موجود در منطقه آزاد اروند، مصاحبه های عمیقی صورت گرفت. معیار اصلی برای تعیین حجم نمونه، نیل به نقطه اشباع نظری بود. تمامی افراد حجم نمونه مورد مطالعه، با رویکرد هدفمند انتخاب شدند. یافته ها: کدگذاری و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاریِ باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد. روش های استخراج دانش ضمنی شامل: مصاحبه، داستان گویی سازمانی، یادگیری از طریق شنیدن، مشاهده، مطالعه موردی مستند، تفسیر، آموزش معکوس، شرح وقایع یادگیری و یادگیری عملی است که تقریباً تمام شرکت های تولیدی به این روش اعتقاد دارند. نتیجه: مدل پارادایمیِ چگونگیِ استخراج و مستندسازی دانشِ ضمنیِ شرکت های تولیدی منطقه آزاد اروند، شکل گرفت. عامل اصلی که می تواند در استخراج دانش ضمنی تأثیرگذار باشد، مشارکت است. مستندسازی دانش تنها به توانایی فرد بستگی ندارد بلکه به تمایل شخص برای مستندکردن دانش بستگی دارد.
طراحی شبکه دانش اجتماعی، برای توسعه سیستم عصرمدار ترویج سرمایه معنوی و اجتماعی در سامانه های علمی (مورد مطالعه: دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضمن بررسی ادبیات سرمایه های معنوی و ارتباط آن با سایر سرمایه ها، همچون سرمایه های اجتماعی، به نقش رسانه در ترویج و تثبیت مفاهیم و مولفه های این دو سرمایه، با توجه به برجستگی نقش رسانه ها در تغییر نگرش ها پرداخته شده، راه خروج این مفاهیم از اتهام انتزاعی و غیر کاربردی بودن، کاربست رسانه ها در پرتو خط مشی هایی هوشمند برای نافذ کردن مولفه های این سرمایه ها، فرض شده است و در نتیجه با توجه به هدف فوق و اجماع خبرگانی که در پژوهش با آنها مصاحبه شد و تحلیل سلسله مراتبی تم های حاصله، شبکه های اجتماعی به مثابه تاثیرگذارترین رسانه حال حاضر در محیط های علمی و دانشگاهی معرفی شدند. بنابراین در پژوهش حاضر، شبکه دانش اجتماعی، به مثابه نوعی شبکه علمی جدید با کارکرد تخصصی معرفی می شود. شبکه ای که از عوارض و تهدیدهای مترتب بر مجازی شدن بیش از حد شبکه های اجتماعی متداول، مصون مانده و می تواند در فضای علمی واقعی جامعه اثرگذارتر جلوه کند. با استخراج تم های حاصله از مصاحبه ها، این نتیجه حاصل شد که نافذ نمودن سرمایه ی معنوی در سازمان های یادگیرنده و دانش بنیانی همچون دانشگاه تهران، از طریق رسانه ها، نیازمند طراحی و تعریف نوعی رسانه ی سامان مند مستقل و خودگردان است؛ رسانه ای برخوردار از ویژگی هایی که در سیستم های فوق هوشمند مجهز به سیستم برنامه ریزی سلولی عصرمدار توصیف می گردد.
میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران و ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت آن ها
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۵
23 - 46
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران و ارائه راهکارهایی جهت بهبود وضعیت آن هاست.<br /> روش: روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری را کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران تشکیل داده و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی منظم 150 تن از کتابداران استان تهران به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش حاضر، پرسشنامه محقق ساخته ای است که براساس مؤلفه های اعلام شده یونسکو طراحی شده است. <br /> یافته ها: یافته ها نشان داد مؤلفه تعامل و استفاده اخلاقی از محتوای رسانه ای و اطلاعاتی با میانگین 7/22 و مؤلفه خلق دانش با میانگین 2/13 به ترتیب بیشترین و کمترین میانگین را در میان مؤلفه های سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران داشته اند. میانگین تمامی مؤلفه ها در وضعیت مطلوبی قرار دارند.<br /> نتیجه گیری: نتایج نشان داد میزان سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کتابخانه های عمومی استان تهران بالاتر از میانگین حد متوسط می باشد. بنابراین راهکارهای پیشنهادی همچون برگزاری پیوسته ی دوره های آموزش ضمن خدمت و ایجاد شبکه های اجتماعی به منظور روزآمد کردن سواد کتابداران و تعامل بین آن ها و کاربران کتابخانه جهت اشتراک گذاری و خلق دانش می تواند به افزایش سطح سواد رسانه ای و اطلاعاتی کتابداران کمک کند.
تدوین چرخه یکپارچه جهت اجرای مدیریت تجربه در سازمان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین چرخه یکپارچه مدیریت تجربه جهت اجرای مدیریت تجربه در سازمان ها می باشد. روش پژوهش در این مطالعه کیفی و نوعی از فرامطالعه به نام فراترکیب است. در راستای انجام پژوهش، پس از طراحی سوالات پژوهش، جستجوی نظام مند پژوهش ها بر اساس کلیدواژه های مرتبط از شش پایگاه داده داخلی و یازده پایگاه داده خارجی (از ابتدا تا پایان فروردین 1396) صورت گرفت و به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 13 پژوهش انتخاب گردید. با بررسی پژوهش های مذکور، هفت مرحله یعنی فعال سازی تجربه، جمع آوری تجربه، مهندسی تجربه، نگهداری تجربه، انتشار تجربه، ادراک تجربه و بکارگیری تجربه شناسایی گردید که به ترتیب از طریق هفت فرایند یعنی ارزیابی، ویرایش، ذخیره سازی، انتقال، مفهوم سازی، انطباق و به روزرسانی با یکدیگر مرتبط هستند. همچنین مراحل و فرایندهای مذکور به وسیله پنج مؤلفه یعنی فرهنگ سازمانی، فناوری مدیریت تجربه، راهبرد مدیریت تجربه، ابزار یا معیار اندازه گیری مدیریت تجربه و تیم مدیریت تجربه احاطه شده اند . براساس مراحل، فرایندها و مؤلفه های مذکور چرخه یکپارچه مدیریت تجربه تدوین و پایایی و اعتبار آن تأیید گردید. نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی مدیران در اجرای مدیریت تجربه در سازمان مورد استفاده قرار گیرد.
بازمفهوم سازی سواد اطلاعاتی برای تیم های طراحی نرم افزار کتابخانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواد اطلاعاتی و قابلیت های آن در محیط کار، معیار مهم سنجش نیروی کار است. از طرفی، مدل ها و تعاریف ارائه شده از سواد اطلاعاتی، قابل تعمیم به بافت های مختلف نیستند. طراحی نرم افزار کتابخانه یکی از مشاغلی است که به طور مستقیم با مهارت های کامپیوتری و سواد اطلاعاتی ارتباط دارد. رکن اصلی در فرآیند طراحی نرم افزار کتابخانه، نیروی انسانی(طراح نرم افزار) است. بنابراین، این پژوهش با هدف «ارائه الگویی از مولفه های سواد اطلاعاتی برای تیم های طراحی نرم افزار کتابخانه» انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر، 15 نفر از متخصصان خبره تیم طراحی نرم افزار کتابخانه شامل: «پیاده ساز»، «تحلیل گر سیستم»، «پشتیبان» و «گرافیست» هستند که در این حوزه به عنوان افراد غنی از اطلاعات شناخته شده اند. جامعه پژوهش به روش «نمونه گیری گلوله برفی» ونیز «نمونه گیری مبتنی بر معرفی مشارکت کننده» انتخاب شده است. پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده است و ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها، تحلیل محتوای کیفی اطلاعات انجام گرفت. بر این اساس، ابتدا توانمندی های هرعنوان شغلی به تفکیک بیان شد، که مهارت های مشترک بین اعضای تیم عبارتند از: قابلیت کار تیمی، انعطاف پذیری اطلاعاتی، دانش فنی آی تی ودانش کتابداری. سپس مولفه های اصلی سواد اطلاعاتی به دست آمد که عبارتند از: نیاز اطلاعاتی، دسترسی به اطلاعات، بازیابی اطلاعات، ارزیابی اطلاعات، سازماندهی اطلاعات و انتشار اطلاعات. همچنین مولفه های فرعی در هر بخش به تفکیک مشخص شد.
مطالعه سیر تکاملی حوزه «خدمات و منابع مرجع» با استفاده از طیف سنجی سال انتشار مآخذ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با استفاده از تحلیل مآخذ استنادی با تأکید بر سال انتشار این مآخذ، می توان اهمیت آثار پیشین را برشمرد و خاستگاه های تاریخی یک حوزه پژوهشی را آشکار نمود. در این پژوهش، با روش طیف سنجی سال انتشار مآخذ، مهم ترین آثار تاریخی در حوزه خدمات مرجع مشخص شده است. روش: با استفاده از روش های رایج در حوزه علم سنجی و برای بررسی منابع تاریخی حوزه خدمات مرجع، داده های اولیه این پژوهش از پایگاه استنادی اسکاپوس استخراج گشته اند. استفاده از یک راهبرد جستجوی جامع، منجر به بازیابی تعداد 5007 رکورد گردید. سپس داده های اصلاح شده با استفاده از نرم افزارهای RPYS.EXE و RPYSi/o که مختص طیف سنجی سال انتشار مآخذ است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: توزیع تعداد مآخذ موجود در رکوردهای حوزه خدمات مرجع بر اساس سال انتشار آنها نشان می دهد که این حوزه در قرن نوزدهم شاهد جهش مهم در سال 1876 مربوط به اثر ساموئل گرین تحت عنوان « روابط فردی بین کتابداران و خوانندگان» بوده است. این حوزه در قرن بیستم شاهد سه جهش بوده است که به ترتیب در سال های 1964 برای اثر «سنجش و ارزیابی خدمات مرجع» تألیف روتشتاین ، 1982 برای کتاب «مقدمه ای بر کار مرجع» اثر ویلیام کتس، و 1986 اثر «اضطراب کتابخانه ای» تألیف ملون روی داده است. اصالت/ارزش : ارزش مقاله حاضر در نشان دادن آثار مهم حوزه خدمات مرجع است که از قرن نوزده به این سو بیشترین استنادات را به خود جلب کرده اند.
بررسی رابطه بین تسهیم دانش و میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کتابخانه ها با تغییرات وسیعی از لحاظ خدمات رسانی روبه رو هستند. بنابراین برای باقی ماندن در این محیطِ اطلاعاتیِ در حال تغییر، باید با تبدیل شدن به سازمان یادگیرنده، پژوهش و ریسک کردن را بپذیرند. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین تسهیم دانش و میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده بر اساس مدل سنگه در کتابخانه های دانشگاه های دولتی شهر اصفهان است. روش شناسی: روش پژوهش توصیفی همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه کتابداران شاغل (نمونه 120 نفر) در دانشگاه اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان در سال 1393 است. در این پژوهش از پرسشنامه های استاندارد تسهیم دانش و نیز پرسشنامه محقق ساخته سازمان یادگیرنده استفاده شد. برای تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از آماره های فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، و واریانس و در سطح آمار استنباطی از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و خی دو استفاده شده است. یافته ها: مقدار r مشاهده شده در سطح 05/0P همبستگی مثبت و معناداری را بین تسهیم دانش و میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده در کتابخانه های دانشگاه اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان نشان داد. همچنین بین تسهیم دانش و مؤلفه های سازمان یادگیرنده از جمله تسلط شخصی، آرمان مشترک، مدل های ذهنی، یادگیری تیمی و نگرش سیستمی رابطه مثبت معنادار مشاهده گردید. ازطرف دیگر، برحسب دانشگاه های مختلف نیز تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: باتوجه به اهمیت تسهیم دانش و همبستگی مثبت میان تسهیم دانش و میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده، راهکارهایی جهت افزایش میزان کاربست مؤلفه های سازمان یادگیرنده و تسهیم دانش کتابداران پیشنهاد شده است.
طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تأکید بر بندهش ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارائه طرحی از طبقه بندی علوم در ایران باستان با تکیه بر متون باستانی. روش شناسی: رویکردی تاریخی، با تکیه بر متون، منابع، و اسناد موجود. یافته ها: ایرانیان در تاریخ پیشینه علمی قوی ای دارند؛ اما بسیاری از منابع علمی آنها در گذر زمان نابود شده است. بندهش ایرانی یکی از منابع مهم باستانی ایران و حاوی طرح طبقه بندی گسترده ای از علوم است که بیشتر جنبه واقع گرایانه و کاربردی دارد تا فلسفی؛ این طرح با دیدی جامع نگرانه استخراج می شود. همچنین در این کتاب، نخستین طرح تاکسونومی مضبوط نیز ارائه شده است. نتیجه گیری: طرح طبقه بندی علوم موجود در بندهش با توجه به پیش فرض های سه گانه موجود در متن، پذیرفته می شود. این طرح واقع گرایانه و کاربردی ارائه شده است. به جای اسم بردن از کلیت هر علم، لایه دوم طبقه بندی، یعنی ابعاد هر علم به طور تفکیکی ذکر کرده است.
تحلیل برنامه های بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگوی پیشنهادی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تحلیل برنامه بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی دنیا و ارائه الگوی پیشنهادی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی ایران است. روش: روش پژوهش حاضر به صورت آمیخته است و از روش های کتابخانه ای، دلفی و پیمایشی توصیفی استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل کتابخانه 25 دانشگاه برتر بر اساس رده بندی تایمز بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها از نوع توصیفی بود و برای اجرای پژوهش از روش تحلیل محتوای اسناد و تکنیک دلفی استفاده شد. با بررسی برنامه بازاریابی خدمات کتابخانه های دانشگاهی دنیا با رویکرد اکتشافی، ساختار و محتوای این برنامه ها استخراج شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد از مجموع 25 کتابخانه دانشگاهی مورد بررسی تعداد 10 کتابخانه برنامه بازاریابی مدوّن داشتند، 8 کتابخانه فاقد هر گونه برنامه بازاریابی مدوّن بودند و 7 کتابخانه برنامه بازاریابی داشتند اما به صورت مدوّن نبود. تحلیل برنامه بازاریابی کتابخانه های مورد بررسی نشان داد چارچوب ساختاری این برنامه ها متشکل از 16 مؤلفه شامل معرفی، خلاصه، مأموریت، چشم انداز، هدف، مخاطبان، راهبرد، اقدام ها، برونداد، ارزیابی، مسئول، زمان بندی، هزینه ها، بازار، سوات و رقبا بود. همچنین، جهت ارائه برنامه راهبردی برای بازاریابی کتابخانه های دانشگاهی ایران 53 راهبرد ارائه شد. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش، ارائه چارچوبی برای برنامه بازاریابی خدمات به مدیران کتابخانه های دانشگاهی ایران است تا با بهره گیری از آن به جذب مخاطبان و ارتقای فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی در کشور کمک شود.
عوامل مؤثر بر قصد به اشتراک گذاری دانش در موسسات دانشگاهی با رویکرد فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، توصیف، تحلیل و ترکیب نتایج پژوهشهای پیشین در زمینه عوامل مؤثر بر قصد به اشتراک گذاری دانشِ صریح در محیط های دانشگاهی است که از طریق ترکیب این نتایج، نمود صحیح تری از این روابط ارائه شده است. این پژوهش با استفاده از روش فراتحلیل به بررسی عوامل مؤثر بر قصد به اشتراک گذاری دانش در محیط های دانشگاهی پرداخته است. جامعه آماری پژوهش، پایان نامه ها و مقالات فارسی و لاتین مرتبط با موضوع است که در بازه زمانی سالهای 1395 -1381 (2016-2003) در پایگاههای اطلاعاتی و مجلات علمی پژوهشی معتبر داخل و خارج کشور انتشار یافته اند. 15 عنوان پژوهش با شرایط مناسب به عنوان نمونه آماری برای ورود به فراتحلیل انتخاب شدند. به منظور محاسبه اندازه اثرِ هر یک از عوامل از نرم افزار stata استفاده گردیده است. نتایج فراتحلیل نشان دادکه عوامل نگرش ، اعتماد،کنترل رفتاری درک شده، هنجارهای ذهنی، جوّ سازمانی و عمل متقابل به ترتیب بر قصد به اشتراک گذاری دانش تأثیر معنی داری دارند. اما پاداش و پشتیبانی فناوری اطلاعات بر قصد به اشتراک گذاری دانش تأثیر ندارند.
انتیرانداک: سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستاننگار فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت هستان نگار با وجود داشتن مزایای بسیار، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی است. محققان در راستای کاهش این هزینه ها و همچنین افزایش دقت و کیفیت در فرایند ساخت هستان نگار، روش های گوناگونی معرفی کرده اند. هدف اصلی این روش ها، ارائه یک الگوی نظام مند دستی یا نیمه خودکار برای ساخت هستان نگار است. روش های موجود با وجود داشتن هدف مشترک، تفاوت های زیادی دارند و در هر یک از آن ها نقاط قوت و ضعفی وجود دارد. در این مقاله، پس از مروری بر هستان نگار و روش های ساخت آن، یک سامانه یکپارچه توسعه مشارکتی هستان نگار معرفی و ابعاد مختلف آن با سایر روش ها مقایسه خواهد شد. از این سامانه جدید با عنوان «انتیرانداک» در دو پروژه جداگانه توسعه هستان نگار استفاده و صحت عملکرد آن آزمون شده است.
شناسایی ساختار محتوایی مطالعات علم اطلاعات و دانششناسی بر اساس واژگان و مفاهیم مقالات آن در پایگاه اطلاعاتی وب آوساینس (2009-2013)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل ساختار واژگان و مفاهیم مقالات «علم اطلاعات و دانش شناسی» با استفاده از نگاشت های علمی هم واژگانی در پایگاه «وب آوساینس» است. روش به کاررفته در پژوهش حاضر تحلیل محتوای واژگان و مفاهیم متون است. در پژوهش حاضر از فنون رایج در علم سنجی شامل توزیع فراوانی قانون «برادفورد» و خوشه بندی سلسله مراتبی با رویکرد Between-Groups Linkage ، و همچنین، از تحلیل های آماری شامل فراوانی، درصد، و رگرسیون در نرم افزارهای SPSS و Excel بهره گرفته شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالات (16475 مقاله) منتشرشده در پایگاه «وب آوساینس» طی سال های 2009-2013 است. در فرایند انجام پژوهش جهت یکدست سازی واژگان و مفاهیم عناوین مقالات از نرم افزار علم سنجی Ravar Premap استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که واژگان «اطلاعات»، «وب»، «پژوهش»، «تحلیل استنادی»، «دانش»، «کتابخانه»، «مجلات»، و «فناوری» محور اصلی مفاهیم مورد مطالعه در این رشته را تشکیل داده اند. همچنین، مفاهیم مورد مطالعه در 13 خوشه قرار گرفته اند که محورهای اصلی مطالعات شامل «آموزش و یادگیری، سواد اطلاعاتی»، «سازماندهی اطلاعات و دانش»، «منابع اطلاعاتی تحت وب و شبکه های اجتماعی»، «اخلاق حرفه ای در علم اطلاعات»، «انفورماتیک، ارتباطات و خدمات اطلاعات سلامت»، «مدیریت اطلاعات، نظام های اطلاعاتی، مدیریت دانش و نوآوری»، و «مطالعات و شاخص های علم سنجی و اطلاع سنجی» است. بررسی هم واژگانی مفاهیم علم اطلاعات و دانش شناسی بیانگر پدیداری حوزه های مطالعاتی نوظهور در مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی است. همچنین، شاهد حضور مطالعات میان رشته ای در بطن برون دادهای علمی علم اطلاعات و دانش شناسی هستیم.
آیا سازماندهی دانش حرکتی پارادایمی دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سازماندهی دانش نگرشی نوین در سازماندهی منابع است که رویکرد معنایی به این حوزه بخشیده است. این مقاله با هدف بررسی تغییرات صورت گرفته در بینش و معرفت شناختی حوزه سازماندهی طی دوره های زمانی به نگارش در آمده است تا مشخص شود که آیا حرکت و پیشرفت سازماندهی دانش مبتنی بر پارادایم [1] های علمی است؟ این تغییرات با تاثیرپذیری از دیدگاه پارادایمی به سازماندهی اطلاعات و دانش مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی: روش این پژوهش به صورت مروری تاریخی انجام شده است. بررسی های انجام شده در متون مختلف با تکیه بر نظریه توماس کوهن صورت گرفته است. از مطالعه و بررسی پژوهش های صورت گرفته توسط متخصصان حوزه سازماندهی برای دستیابی به روند شکل گیری سازماندهی اطلاعات و دانش استفاده شده است. تقسیم بندی های تاریخی بر اساس دیدگاه اسمیراگلیا در حوزه سازماندهی دانش انجام گرفته است. یافته ها: پیشرفت های فناوری اطلاعات در تأمین ابزارها و رویکردهای فلسفی به لحاظ تأمین هستی شناختی سازماندهی دانش بر رویکرد سازماندهی منابع اطلاعاتی تاثیرگذار بوده است. نتایج: سازماندهی دانش دارای حرکتی پارادایمی است. پارادایم های مبتنی بر رویکردهای فلسفی از جمله عمل گرایی و تجربه گرایی بر سازماندهی اطلاعات تاثیر بسزایی گذاشته است. این تغییرات رویکردهای فلسفی به همراه تغییرات فناوری های مورد استفاده در سازماندهی اطلاعات، پارادایم هایی را در زمینه سازماندهی منابع به وجود آورده است. گرایش به سازماندهی دانش در قرن 21 از نتایج تغییر پارادایم در این زمینه است. [1] paradigm
ارزش گذاری اقتصادی پایگاه های اطلاعاتی پیوسته مقاله های فارسی (جامعه مورد مطالعه: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزش گذاری اقتصادی عاملی اساسی، در ارزیابی و بهبود مدیریت پایگاه های اطلاعاتی است، که توسط عوامل گوناگونی تحت تأثیر قرار می گیرد. از این رو پژوهش حاضر به منظور ارزش گذاری اقتصادی پایگاه های اطلاعاتی پیوسته مقاله های فارسی و تعیین عوامل اثرگذار بر آنان از دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی انجام شده است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است، با روش پیمایشی و ارزش گذاری مشروط که بخشی از روش ترجیحات اظهارشده هست، به تعیین تمایل به پرداخت اقدام نموده است. جامعه پژوهش تمام دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی در سال تحصیلی 95-1394 با تعداد 4145 نفر بود، نمونه پژوهش بر اساس فرمول میشل و کارسون 523 نفر محاسبه شد. همچنین برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته دوبعدی بود. برای تعیین روایی از روایی صوری و برای تعیین پایایی از آلفای کرونباخ (83/0) استفاده شد. از روش های آماری مانند، آمار توصیفی و آمار استنباطی بهره گرفته شد. در سطح آمار استنباطی متناسب با متغیرهای پژوهش و حالت دوگانه متغیر وابسته (تمایل به پرداخت و عدم تمایل به پرداخت)، نرمال نبودن متغیرها و ثابت نبودن واریانس ها از آزمون ناپارامتریک رگرسیون لجستیک با روش ورود هم زمان متغیرها استفاده شد. یافته ها: میانگین تمایل به پرداخت سالیانه دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای استفاده از پایگاه های اطلاعاتی پیوسته مقاله های فارسی حدود 17.505 تومان بود. هم چنین نتایج نشان داد که متغیرهای وضعیت تأهل (در سطح متأهل)، دانشکده (در سطح دانشکده های ادبیات، فنی مهندسی، علوم پایه، شیمی و کشاورزی)، تعداد افراد خانواده (در سطح چهار نفر) و میزان استفاده از پایگاه های اطلاعاتی فارسی (در سطح یک یا چند بار در سال، ماهی یک بار، چند بار در ماه، هفته ای یک بار، چند بار در هفته و تقریباً هرروز) بر تمایل به پرداخت سالیانه دانشجویان تحصیلات تکمیلی در استفاده از پایگاه های اطلاعاتی فارسی گاهی با علامت مثبت و گاهی با علامت منفی تأثیر گذاشته اند. نتیجه گیری: دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی تمایل به پرداخت قابل ملاحظه ای برای حمایت از بهبود و توسعه پایگاه های اطلاعاتی فارسی داشتند. برای مسئولان دانشگاه توجیهی فراهم شد که با توجه به مشارکت دانشجویان تحصیلات تکمیلی در تأمین هزینه ها، تلاش بیشتری در جهت حفظ و توسعه پایگاه های اطلاعاتی فارسی داشته باشند. این امکان فراهم شد که با توجه به متغیرهای تأثیرگذار به پیش بینی و جهت دهی تمایل به پرداخت دانشجویان تحصیلات تکمیلی در خصوص مدیریت بهینه پایگاه های اطلاعاتی بپردازند؛ بنابراین پیشنهاد شد که تمایل به پرداخت محاسبه شده، برای تحلیل هزینه ها پیش از اشتراک پایگاه های اطلاعاتی فارسی مورد استفاده قرار گیرد؛ و از تمایل به پرداخت محاسبه شده به عنوان، شاخصی برای تعیین میزان حق اشتراک احتمالی استفاده شود. با توجه به اینکه متغیر دانشکده و میزان استفاده از پایگاه های اطلاعاتی تأثیر بسزایی بر تمایل به پرداخت داشته اند، به ارائه کارگاه های آموزشی در زمینه معرفی و استفاده از پایگاه های اطلاعاتی فارسی در دانشکده های مختلف دانشگاه رازی پرداخته شود.
پیچیدگی اقتصادی، رویکردی نوین برای سنجش تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف هدف تحقیق حاضر، معرفی رویکرد پیچیدگی اقتصادی جهت سنجش میزان موفقیت تجاری سازی تولیدات علمی و فناورانه است. روش: از آنجاکه رویکرد پیچیدگی اقتصادی مبتنی بر آن است که محصولات تولیدشده کشورها می توانند معرفِ میزان علم، فناوری و مهارت مورد نیاز برای تولید آنها باشند، سعی در محاسبه میزان انباشت دانش و مهارت نهفته در اقتصاد دارد. لذا، در این پژوهش ابتدا تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب بررسی شد و در ادامه، برای سنجش سهم تولیدات علمی و فناورانه کشورهای منتخب در اقتصاد، به معرفی شاخص پیچیدگی اقتصادی و نحوه محاسبه آن پرداختیم. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد درک رویکرد پیچیدگی اقتصادی و اس تفاده از آن می تواند به ما در سنجش دانش و مه ارت و رون د آن در اقتصاد کشورها کم ک ش ایانی کند. همچنین، یافته ها نشان می دهد هر چند رشدِ تولیدات علمی کشورهای منتخبِ در حالِ توسعه از کشورهای توسعه یافته بیشتر بوده است، در ثبت اختراع و تجاری سازی این علوم، کشورهای توسعه یافته منتخب بیشترین موفقیت را داشته اند. این سنجش با استفاده از شاخص پیچیدگی اقتصادی، به خوبی قابل مشاهده است. نتایج: انتشار مقاله های علمی فقط با هدف نمایش تعداد آنها و بدون درنظرگرفتن کیفیت، محتوا و کاربرد آنها در دنیای واقعی، تأثیر چندانی در تولید محصولات دانش بنیان، پیشرفت علمی و توسعه اقتصادی نخواهد داشت لذا به کارگیری شاخص پیچیدگی اقتصادی می تواند به عنوان روشی ارزشمند برای سنجش میزان موفقیت دانش نظری و فنی در عرصه کاربردی و عملی، مورد توجه سیاست گذارن و مسئولان قرار گیرد.
بررسی مقایسه ای مدل های بازاریابی محتوایی از نظر مراحل و فرآیند اجراء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: محتوای جذاب یکی از سه دلیلی است که مردم نشان ه ای تجاری را در رسانه های اجتماعی دنبال می کنند. چنین محتوایی از آنجا که کاربران را آموزش و نسبت به خرید متقاعد می سازد از اهمیت بالایی برخوردار است و بازاریابی بر اساس آن مستلزم چارچوب و مدل مشخصی است که فرایندهای لازم برای انجام آن را تبیین کند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای انواع مدل های بازاریابی محتوایی از نظر مراحل و فرآیند اجراء به دنبال شناسایی و تبیین مراحل و فرایندهای اصلی بازاریابی محتوایی و درک بهتر آن می باشد. روش شناسی: رویکرد پژوهش حاضر اکتشافی است و از روش کتابخانه ای جهت شناسایی و بررسی مدل های بازاریابی محتوایی استفاده می کند. یافته ها: از بررسی و مقایسه نه مدل فرایندی بازاریابی محتوایی، چهار مرحله «برنامه ریزی؛ تولید؛ توزیع و سنجش» به عنوان اصلی ترین مراحل بازاریابی محتوایی شناسایی شدند. نتیجه گیری: بررسی نشان داد از میان مدل های مورد بررسی مدل دیدنر دربرگیرنده چهار مرحله اصلی شناسایی شده است که می توان از آن به عنوان مدلی ساده و جامع برای اجراء و پیاده سازی بازاریابی محتوایی نام برد.
سخن سردبیر: شورای نقد متون و کتب علوم انسانی و نقد نام کنگره متخصصان علوم اطلاعات
حوزههای تخصصی:
آموزش دارای سه رکن عمده است: استاد (معلم)، کتاب و دانشجو. در این سه مورد زیاد سخن گفته شده؛ ولی هر چه گفته و نوشته شود باز به قول معروف «از هر زبان که می شنوی نامکرّر است». استاد است که دانشجو را پرورش می دهد؛ هم درس می دهد و هم تربیت می کند و راه برخورد با مسائل را نشان می دهد. در واقع علم، پیشرفت را عهده دار است و تربیت، برون رفت را و این هر دو وظیفه مهم کار استاد و معلم است. دنیای امروز به دنبال پیشرفت است، ولی این پیشرفت سریع و به اعتباری جنون آسا مشکلاتی را به وجود می آورد که باید از آن بیرون رفت و تربیت و تجربیات تربیتی است که راه خروخ از گرفتاری ها را نشان می دهد که از آن به شدت غفلت می شود. غول فناوری همه چیز را عوض کرده و دنیای دیجیتال سبک زندگی جدیدی به وجود آورده که همه را از خُرد و کلان درگیر کرده است. اینکه روانشناسی رونق می گیرد، یا اخلاق دوباره مطرح می شود به خاطر ناهنجاری های به وجود آمده از این پیشرفت های سریع علم و فناوری یک جانبه است. اگر زمینه مستعد باشد دانشجو استعدادهای خود را بروز می دهد و اگر زمینه مساعد نباشد به خاطر نظام بدِ آموزشی همانی را انجام می دهد که جامعه از او می خواهد. دانش آموختن برای آن کسی که علاقه مند است هم شیرین است و هم دشوار. برای تحصیل آن باید زحمت کشید. جمع آوری اطلاعات بدون شناخت منبع و مأخذ و بدون داشتن تحلیل و نقد، دانش آموختن نیست بلکه محفوظاتی است که به سرعت از دست می رود و با محفوظات دیگر جایگزین می شود. به عنوان نمونه بسیار شده است در وب سایت ها در مورد خاصیت بعضی غذاها، میوه ها، یا داروها نظرات متفاوتی ابراز می شود که خواننده را گیج و متحیر می کند. بحث و بررسی و دقت در آن، زمان می برد و فرصت کافی و تلاش می خواهد. به قول شاعر گرانقدر: دلا گر کنج عزلت ها نمی شد به رویت گنج دانش وا نمی شد نمی جستی نشان از گنج پنهان گرت در کنج عزلت ها نمی شد اگر آس ان بود پیش ه علم در عالم ج اهلی پیدا نمی شد اما رکن سوم کتاب است. کتاب منشور آموزش است. بدون آن هر چند استاد سعی، و یا دانشجو تلاش کند گوئی جائی که باید به آن تمسک جست و یا استناد کرد خالی است، و کارکردنِ بدون دستورالعمل است. از این رو نقش کتاب دقیق و صحیح در جلوگیری از بروز خطا در انجام امور بسیار مهم است. اصلاً یک معنای کتاب قانون و قانونمندی است و خودِ کتاب فیزیکی هم به این اعتبار کتاب نامیده شده که در آن اصول و قوانین هر علمی مندرج است و یار استاد و یاور دانشجو است. بدیهی است پیوستگی و همگامی سه عنصر استاد، کتاب و دانشجو در تدوینِ کتاب خوب مؤثر است. استاد فرهیخته و تلاشگر با مطالعه عمیق خود دارای ایده های نو می شود و پرسش های بجای دانشجو نحوه نگارش را به استاد می آموزاند و کتاب در سطوح مختلف بنیادی، کاربردی و عملیاتی نوشته می شود تا مشکلات بر طبق موازین و اصول حل شود. اینکه نگارش کتاب به گونه ای باشد که دانشجو را به تفکر وادارد و از حافظه محوری دور و به مهارت تشویق کند، علاوه بر موارد فوق الذکر به ماهیت رشته و تعریف آن بر می گردد. در علم اطلاعات و دانش شناسی مسئله تعریف به شدت مطرح و مورد مناقشه است و شاید در مواردی شدیدتر از سایر رشته ها باشد. در این بین، نقد و حتی بررسی کتاب در جامعه علمی و دانشگاهی ما بسیار کم رنگ و کم طرفدار است. همه می خواهند بنویسند ولی دوست ندارند کارشان مورد نقد قرار گیرد. مناسبات انسانی و رودربایستی های صنفی این اجازه را به ناقدان نمی دهد و مراکز تصمیم گیری هم آن قدر در مسائل اجرائی و تفسیر قوانین دست و پاگیر غرق اند که وقتی برای این کار ندارند. در هر حال، بررسی چند و چون کتاب ها و نقد آنها از مواردی است که باید به آن اهتمام فراوان داشت. با آنکه رشته علم اطلاعات و دانش شناسی (کتابداری و اطلاع رسانی سابق) به لحاظ قدمت از بسیاری از رشته ها قدیمی تر است اما به دلائلی کار نقد و بررسی کتاب ها در آن به تأخیر افتاده است و این بدین علت است که گاه سیطره فناوری آن قدر ذهن عده ای را مشغول می کند که توهّم ایجاد می شود که نکند این رشته هم ماهیت فنی دارد. در حالی که فناوری ابزاری است که در خدمت همه رشته ها است. آیا در پزشکی از فناوری کم استفاده می شود؟ و آیا ما مجازیم که پزشکی را رشته ای فنی بنامیم؟ درهرحال در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، شورای بررسی متون، نقد و بررسی کتاب های این رشته یک دو سالی است که شروع شده است و در این مدت ماهی یک جلسه داشته است و بیش از 50 جلد کتاب مورد بررسی قرارگرفته و بیش از 15 مقاله علمی پژوهشی از آن بیرون آمده است. در این جلسات کتاب های درسی و احیاناً کمک درسی مورد نقد و