مطالب مرتبط با کلیدواژه

توماس کوهن


۱.

کتابداری و اطلاع رسانی و مفهوم پارادایم در فلسفه علم توماس کوهن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه علم پارادایم توماس کوهن علم بهنجار علم انقلابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۱۵ تعداد دانلود : ۱۴۶۲
هدف: هدف از این مقاله بررسی این امر است که آیا مفهوم پارادایم در فلسفه علم توماس کوهن، دارای مصداق یا مصادیقی در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی هست یا خیر. روش: پس از بررسی اجمالی کتاب «ساختار انقلاب های علمی» و به ویژه مفهوم پارادایم در آن، نظریه پردازی های مربوطه در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی مورد بررسی انتقادی قرار می گیرند و پیشنهادهایی مبنی بر لزوم نگرش پارادایمی در این حوزه ارائه می شود. یافته ها: کوهن پارادایم را محور اساسیِ اجماع و اتفاق نظر در یک جامعه علمی می داند. پس معنی پارادایم را نباید با «نحله»، «رهیافت»، «نظریه»، «پیش فهم» و نظایر آنها خلط کرد. به ویژه حضور «نحله های فکری متعارض» در یک حوزه علمی را نباید به معنی «وجود پارادایم های مختلف» دانست، زیرا کوهن وضعیت رقابت بین نحله های متعارض را وضعیت ماقبل پارادایمی می داند. با توجه به این مطلب، بسیاری از نظریه پردازی هایی که حول و حوش مفهوم پارادایم در حوزه کتابداری و اطلاع رسانی انجام شده اند، از معنی مورد نظر کوهن دور افتاده اند. همچنین، مباحثی که درباره «نامگذاری» این رشته درگرفته اند، از این ضعف رنج می برند که به خصلتِ اجماع آفرینِ پارادایم و فقدان آن در کتابداری و اطلاع رسانی بی توجه بوده اند. اصالت/ارزش: ارزش این مقاله کمک به تأملات مربوط به بنیان های نظری علم کتابداری و اطلاع رسانی و تدقیق در مفهوم پارادایم با توجه به مسائل این رشته است.
۲.

تلاش نافرجام جامعه شناسان برای تعیین منزلت پارادایمی جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسی پارادایم توماس کوهن ماتریس رشته ای مثالواره علم نرمال جورج ریتزر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۷۷۴
کتاب توماس کوهن با عنوان ساختار انقلاب های علمی موجی از آثار نوشتاری جامعه شناسان را دربارة کاربرد مفهوم پارادایم و مدل کوهن برای تحلیل ساختار علم جامعه شناسی در دهة هفتاد میلادی ایجاد کرد، اما نتایج این کوشش ها چندان رضایت بخش نبود، تاجایی که در دهه های بعد تحلیل پارادایمی جامعه شناسی به کلی کنار گذاشته شد. این مقاله می کوشد در کنار مروری انتقادی بر ادبیات مزبور (با تأکید بر آثار فردریکس و ریتزر) نشان دهد که تحلیل ها و مواضع این گروه از جامعه شناسان در ترسیم ساختار علم جامعه شناسی پیوند ارگانیکی با مدل کوهن ندارد و اتکای تحلیلی آنها به کوهن نادرست است. درحقیقت، جامعه شناسانی که به این مدل علاقه نشان دادند فقط ازطریق بازتعریف مفهومِ پارادایم و تحریف مدل کوهنی از علم بود که توانستند پارادایم هایی را در علم جامعه شناسی بیابند؛ نیز استدلال کردیم که اگر در جامعه شناسی پارادایم هایی وجود داشته باشد نمی توان آن را در کل جامعه شناسی یافت، بلکه باید در درون حوزه های مضمونی پژوهش جامعه شناختی پیدا شوند. دیگر اینکه پذیرش پارادایم در جامعه شناسی مشروط به وجود جماعتی از شاغلان یا پژوهشگرانی است که به پارادایم پیش گفته تعلق داشته باشند. سوم اینکه باید بتوان از پارادایم مزبور در طرح معماها و حل آنها استفاده کرد. نکتة دیگر این مقاله آن است که تاریخ جامعه شناسی تاکنون نشان می دهد جامعه شناسی همواره فاقد پارادایم مسلطی بوده است که برای تکوین علمِ نرمال کوهنی ضرورت دارد. بنابراین، شاید استفاده از مدل کوهنی اصولاً در جامعه شناسی ممکن نباشد. به علاوه، جامعه شناسی فاقد سنت پژوهشی روشن و مشخص برای حل معماست و عمدتاً در آن از رویکردها و چشم اندازهای وسیع استفاده می شود. درنتیجه، تلاش برای گنجاندن جامعه شناسی در چارچوب مدل کوهنی شاید اساساً گمراه کننده باشد.
۳.

پارادایم های علم: آیا علم سیاست دارای پارادایم می باشد؟(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پارادایم علم سیاست توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۲۴
درباره این موضوع که آیا علم سیاست نیز مانند دیگر علوم اجتماعی دارای پارادایم های مسلط می باشد یا نه و اگر پاسخ مثبت است این پاردایم ها کدامند، بین نویسندگان و صاحب نظران این دانش اختلاف نظر وجود دارد. مقاله حاضر مدعی است که علم سیاست نیز مانند دیگر علوم اجتماعی دارای پارادایم می باشد. هدف از مقاله حاضر معرفی پارادایم های مسلط در علم سیاست رایج و اجزای آن ها است. از نتایج این نوشته می توان در برای فلسفه علم سیاست، روش شناسی سیاسی، روش های پژوهش در سیاست و بررسی پارادایمیک بودن دانش های سیاسی برآمده در جهان اسلام استفاده کرد.
۴.

پیشرفت علمی، مقایسه پذیری پارادایم ها و معضله سنجش ناپذیری نظام های طبقه بندی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۸۹۳ تعداد دانلود : ۴۱۴
بررسی فلسفی «پیشرفت نظریه های علمی» از مهم ترین مسائل فلسفه علم است. مفروض آن امکان مقایسه میان نظریه ها بر اساس معیارهای فرانظریه ای است. اما ایده «سنجش ناپذیری» مدعی است که در هنگام تغییرات انقلابی علوم، انتقال میان امورِ سنجش ناپذیر صورت می گیرد؛ اموری چون واژگان علمی، معیارهای ارزیابی نظریه ها، جهان دانشمندان و چکیده آنها یعنی پارادایم ها. کوهن در مقاله «سنجش پذیری، قیاس پذیری و امکان ارتباط» سنجش ناپذیری را به دسته ای از واژگان علمی یک نظریه محدود دانسته است. او با طرح تمایز «ترجمه −شرح» از امکان فهم و قیاس پذیری پارادایم ها دفاع می کند. اما این بار با طرح نظام های طبقه بندی و محدودیت ناشی از رده بندی انواع طبیعی، امور سنجش ناپذیر دیگری را معرفی می کند. این پرسش ها مطرح است که آیا قیاس پذیری نظریه ها برای توضیح پیشرفت علمی کافی است؟ آیا سنجش ناپذیری رده بندی ها معضلی در برابر مفهوم «پیشرفت علمی» است؟ در این مقاله با استفاده از نقدهای کیچر، راهی برای برون رفت از این معضل نشان می دهیم.
۵.

حکمت اشراقی به مثابه ی پارادایم: بررسی اطلاق انقلاب علمی به(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سهروردی پارادایم حکمت اشراق انقلاب علمی توماس کوهن فلسفه ی مشاء

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۵۶۰
پیشینه ی تاریخی همه ی مسائل فلسفی به یک شکل نیست و نمی توان با بیان واحد، آن ها را بررسی کرد، ولی می توان آن ها را در بسترهای مختلف مورد کاوش قرار داد و به نتایج جدیدی دست یافت. در این پژوهش قصد بر این است که مکتب فلسفی سهروردی، به صورت خاص، نقدهای او بر مکتب مشاء و ابداعات و نوآوری هایش، در بستری جدیدی موردبررسی قرار داده شود. در این تحقیق، نظریات وی در چارچوب ساختار انقلاب های علمی کوهن موردبررسی قرار داده شده است و این نتیجه به دست آمده که سهروردی در بستر تاریخی خود، دست به انقلاب زده است و نظریات وی در قالب یک پارادایم جدید بر پارادایم قدیمی – مشاء- غالب شده است. هرچند این مسأله را که فهم فلسفه ی شیخ اشراق در پرتوی فهم فلسفه ی مشاء است، نمی توان نادیده گرفت؛ ولی طبق گفته ی کوهن، یک پارادایم جدید، از دل پارادایم قبلی ظهور می کند. برای نیل به مقصود، به تعریف پارادایم و ویژگی های آن و تطبیق نظریات سهروردی بر آن چارچوب پرداخته شده است.
۶.

آیا سازماندهی دانش حرکتی پارادایمی دارد؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سازماندهی دانش پارادایم سازماندهی اطلاعات توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۷ تعداد دانلود : ۳۶۳
هدف: سازماندهی دانش نگرشی نوین در سازماندهی منابع است که رویکرد معنایی به این حوزه بخشیده است. این مقاله با هدف بررسی تغییرات صورت گرفته در بینش و معرفت شناختی حوزه سازماندهی طی دوره های زمانی به نگارش در آمده است تا مشخص شود که آیا حرکت و پیشرفت سازماندهی دانش مبتنی بر پارادایم [1] های علمی است؟ این تغییرات با تاثیرپذیری از دیدگاه پارادایمی به سازماندهی اطلاعات و دانش مورد تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی: روش این پژوهش به صورت مروری تاریخی انجام شده است. بررسی های انجام شده در متون مختلف با تکیه بر نظریه توماس کوهن صورت گرفته است. از مطالعه و بررسی پژوهش های صورت گرفته توسط متخصصان حوزه سازماندهی برای دستیابی به روند شکل گیری سازماندهی اطلاعات و دانش استفاده شده است. تقسیم بندی های تاریخی بر اساس دیدگاه اسمیراگلیا در حوزه سازماندهی دانش انجام گرفته است. یافته ها: پیشرفت های فناوری اطلاعات در تأمین ابزارها و رویکردهای فلسفی به لحاظ تأمین هستی شناختی سازماندهی دانش بر رویکرد سازماندهی منابع اطلاعاتی تاثیرگذار بوده است. نتایج: سازماندهی دانش دارای حرکتی پارادایمی است. پارادایم های مبتنی بر رویکردهای فلسفی از جمله عمل گرایی و تجربه گرایی بر سازماندهی اطلاعات تاثیر بسزایی گذاشته است. این تغییرات رویکردهای فلسفی به همراه تغییرات فناوری های مورد استفاده در سازماندهی اطلاعات، پارادایم هایی را در زمینه سازماندهی منابع به وجود آورده است. گرایش به سازماندهی دانش در قرن 21 از نتایج تغییر پارادایم در این زمینه است. [1] paradigm
۷.

معرفت شناسی اجتماعی و مسأله عینیت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اجتماعی آلوین گلدمن عینیت علم پست مدرنیسم توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۴ تعداد دانلود : ۳۸۴
در کنار دو قسم رویکرد غالب در قلمرو علوم در باب عینیت، یعنی رویکرد پست مدرنیستی کوهنی و رویکرد پوزیتیویستی پوپری، برخی دلالت ها و لوازم معرفت شناسی اجتماعی بر دلالت های علم شناختی خاص خود را دارد که می تواند برای دفاع از گونه ای از عینیت در قلمرو علم به کار آید و در عین حال از توجه به هر دو رویکرد اصلی غافل نباشد. در این مقاله، ابتدا، در نهایت اختصار چیستی معرفت شناسی اجتماعی را نشان داده ایم و سپس با برشمردن مشکلات دو رویکرد پیش گفته، نشان داده ایم که کدام مولفه های معرفت شناسی اجتماعی می تواند برای قائلان به عینیت علم به کار آید. با توجه به غلبه رویکردهای پست مدرنیستی کوهنی در فضای فلسفی ایران و رویکرد پوزیتیویستی در فضای علمی، این راهِ میانه می تواند ثمربخش باشد. در این مقاله نشان داده ایم که معرفت-شناسی اجتماعی نه فاعل شناسا، و به طور خاص دانشمند را، در حصول معرفت ناظری کاملاً بی طرف می انگارد که امکان کسب گزاره های کاملاً مطابق با واقع برای او به سهولت فراهم است و نه این که او را در مقابل نظام قدرت و ساختار اجتماعی و پیش داوری های خویش به کلی دست بسته و منفعل می داند. به بیانی روشن تر، معرفت شناسی اجتماعی به دلیل اتخاذ اصل مودی به صدق بودن، رویکردی اعتدالی درباره مسأله عینیت علم اتخاذ می کند. این رویکرد اعتدالی می تواند مقدمه ای باشد برای گشودن راهی نو.
۸.

جایگاه مفروضات غیرتجربی در علم و تبعات آن بر ایده علم دینی-بومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مفروضات غیرتجربی کواین توماس کوهن هاوارد سنکی علم بومی علم دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۲۹۶
جریان های فلسفه علم بعد از دهه شصت میلادی، به شکل ویژه ای اصل تحقیق پذیری و همچنین باور به وجود یک روش صریح و مطلق برای ارزیابی دعاوی مختلف علمی را کنار گذاشته اند. از سوی دیگر چنین انتقاداتی نقشی ویژه در شکل گرفتن یا اعتبار دادن به دعاوی مرتبط با امکان های دیگر علم، بطور خاص برنامه های علم بومی/دینی، داشته اند. نقش کانونی این تحولات، نقش مفروضات غیرتجربی در فعالیت های علمی است. در این مقاله سعی شده دو نقد اصلی کوهن و کواین بر نگره های پوزیتیویستی بیان شود و سپس با فراهم آوردن یک چارچوب چهار سطحی برای فعالیت علمی، دامنه تأثیر و تبعات این نقدها در بحث "تعامل و مشارکت مفروضات غیرتجربی در فعالیت علمی" از منظر معرفت شناختی تنقیح گردد. در این مقاله بیان می کنیم که با کنار گذاشتن اصل "تحقیق پذیری"، معیار آزمون تجربی از جمله به کل نظریه منتقل شده (کل گرایی تاییدی) و با کنار گذاشتن ایده روش صریح و الگوریتمیک علمی با "کثرت گرایی روش شناختی" رو به رو هستیم. تلاش شده تا نشان دهیم با فرض اعتبار نقدهای مرسوم، اگر چه سخت گیری پوزیتیویستی نارواست، با اینحال همچنان قیود مهمی بر سر تداخل گزاره های غیرتجربی برخاسته از باورهای متافیزیکی، دینی و بومی در نظریه های علمی و امتزاج ارزش های غیرشناختی در داوری های علمی وجود دارد.
۹.

پیشرفت و انقلاب های علمی: تأمّلی در فلسفه علم کوهن و بسکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روی بسکار توماس کوهن پیشرفت در علم انقلاب علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۴۵۴
تبیینِ پیشرفت علم، یکی از مباحثی است که همواره در فلسفه علم مورد توجّه بوده و روایت های مختلفی در خصوص اینکه پیشرفت چه زمانی حاصل شده و چه معیارهایی برای پیش رونده بودن یک نظریه در نظر گرفته می شود، ارائه شده است. از چالش های مهم در مبحث پیشرفت، تغییرات ریشه ای در نظریه های علمی است که از آن با نام انقلاب های علمی یاد می شود. کوهن، این انقلاب ها را گسست هایی در تاریخ علم می پندارد و اگرچه با اشاره به فعّالیّت جورچینیِ دانشمندان، به پیشرفت در دوره علم عادی اذعان دارد، امّا با مطرح کردن قیاس ناپذیر بودن پارادایم ها، از تبیینِ پیشرفت در انقلاب های علمی ناتوان است. درمقابل، بسکار با توصیفِ لایه مند بودن جهان، علم را فرایندی مداوم و پیوسته می پندارد که با هدفِ دستیابی به مکانیزم ها و ساختارهای علّی، به کشف و توصیفِ لایه های جدید و عمیق می پردازد که پایانی برای آن قابل تصوّر نیست. او پیشرفت را بر همین مبنا تبیین کرده و معتقد است علم، در حرکت به سمتِ لایه های زیرین، هم امکانِ پیشرفت دارد و هم تغییر. در این مقاله ضمنِ شرح نظریه پیشرفت کوهن و بسکار، به بررسی جنبه های معرفت شناختی و هستی شناختی این دو دیدگاه پرداخته شده تا عدمِ توانایی کوهن در تبیین پیشرفت در انقلاب را در پرتو آراء بسکار، بررسی کنیم.
۱۰.

تقلید و تکرار: انگاره مسلط بر صور خیال در شعر پیشامدرن ایران (بررسی چرایی تقلید و تکرار در صور خیال شعر پیشامدرن فارسی با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صور خیال تقلید و تکرار اصالت گذشته پارادایم پیشامدرن توماس کوهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۳۷۰
با نگاهی به شعر شاعران پیشامدرن ایرانی، از نخستین سده تاریخ ادبیات فارسی تا دوره بازگشت ادبی، می توان دریافت که صور خیال به کاررفته در شعر شاعران قرن سوم تا پنجم هجری، ابداعی، اصیل و محصول تجربه شعری خود آن هاست؛ اما با گذشت زمان از اواخر قرن پنجم به بعد، شاعران به جای آنکه ایماژهای محصول تجربه شخصی خود و عناصر تازه ای از طبیعت و زندگی را در شعر وارد کنند، همواره در همان محدوده صور خیال شاعران گذشته مانده اند و همان تصویرها را با دستکاری های جزئی وارد شعر خود کرده اند. در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده شده که چرا از اواخر قرن پنجم به بعد (تا دوره بازگشت)، صور خیال به کاررفته در شعر شاعران ایرانی غالباً تقلیدی و تکراری است و هرگونه ابداعی نیز از قلمرو دید قدما خارج نمی شود. نگارندگان این مقاله با استفاده از نظریه پارادایم توماس کوهن دریافته اند که یکی از پیش فرض های پارادایم پیشامدرن، اصالت گذشته است که می توان آن را در غالب پدیده های شکل گرفته در آن، از تاریخ تا فلسفه و عرفان و ادبیات، مشاهده کرد. در حوزه صور خیال نیز، تسلط همین پیش فرض سبب شده است تا شاعران همواره اشعار گذشتگان خود را با تمامی عناصر معنایی یا صوری آن ها، معتبر بشمارند و آن ها را به عنوان الگویی کامل و تمام عیار از شعر مد نظر قرار دهند و بکوشند مانند آنان شعر بگویند. درنتیجه تصویرهای مطرح در این دوره طولانی (از اواخر قرن پنجم تا دوره بازگشت) غالباً تقلیدی است و اگر شاعری دست به نوآوری زده، از قلمرو دید و نگرش قدما بیرون نرفته است.
۱۱.

تحلیل سیر تطوّر مکاتب حدیثی امامیه (بر پایه نظریه ساختار انقلاب های علمی توماس کوهن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خبر واحد مکاتب حدیثی توماس کوهن پارادایم علم عادی بحران علمی انقلاب علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۲۰۲
یکی از مهمترین نظریاتی که در عصر اخیر درباره الگوواره سیر تحولات علوم مطرح شده، نظریه توماس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب های علمی» است. نگارنده با مطالعه ای که در تاریخ حدیث شیعه داشته، سیر تحول مکاتب (پارادایم های) حدیثی شیعه را بسیار هماهنگ با مدلی که از جانب کوهن ارائه شده، دیده است. در اثر پیش رو، به شیوه کتابخانه ای، منابع فقهی و حدیثی شیعه مطالعه و اطلاعات لازم گردآوری شده است و سپس با روش تحلیلی-توصیفی این اطلاعات مورد بررسی قرار گرفته اند و نشان داده شده که در هر دوره ای از ادوار حدیثی شیعه، مکتبی سلطه ای بلامنازع دارد (مرحله پارادایمی/ علم عادی)؛ اما با گذشت زمان هر یک از این مکاتب با نوعی بحران روبرو می شوند (مرحله بحران علمی) و در خلال این دوره، ایده های جدید درباره الگوی پذیرش روایات مورد توجه قرار می گیرند (مرحله انقلاب علمی)، که از میان آنها یکی مقبولیتی عام پیدا می کند و در نتیجه، مکتبی متفاوت جایگزین مکتب حدیثی پیشین می شود (مرحله تغییر پارادایم).
۱۲.

تقارن تاریخی ایده رویکرد و پارادایم در چیستی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۴
در قرن اخیر دو کتاب «اقتصادنا» از شهیدصدر و «ساختار انقلاب های علمی» از کوهن، وارد فضای علمی شدند که یکی مستقیماً فلسفه علمی است و دیگری در پایه مباحث اقتصادی، رویکردی فلسفه علمی دارد. در جامعه جهانی، کتاب کوهن یکی از کتاب های فلسفه علمی رسمی محسوب شد، و از نظریات او برای تحلیل جریان های علمی استفاده شد، تا جایی که واژه پارادایم بهعنوان واژه ای همه گیر بر سر زبان ها افتاد؛ اما کتاب اقتصادنا با وجود ارائه دیدگاه ها و تحلیل های فراوان فلسفه علمی چنین موقعیتی پیدا نکرد. شناسایی دیدگاه های فلسفه علمیِ پنهانمانده برای جوامع علمی که باوجود غنای معرفتی و اجتماعی، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند، می تواند سطح آگاهی جامعه علمی و نظریات بدیل در حوزههای مختلف دانش را افزایش دهد. در اینراستا، مقاله حاضر نشان می دهد که چگونه مؤلفه های یک فلسفه علم تمامعیار رئالیستی در اقتصادنا حضور دارد؛ مؤلفههایی که موجب می شود دیدگاه موجود در اقتصادنا در عین دارا بودن بسیاری از نقاط قوت نظریه پارادایم های کوهن، گرفتار مسئله نسبیت گرایی نشود. همچنین این دیدگاه می تواند موجبات این را فراهم سازد که قیاس ناپذیری پارادایمی که در دیدگاه کوهن وجود دارد مانعی برای گفتگوی میان اندیشه ها، نباشد. این امر از طریق مقایسه نظریات علم شناختی شهیدصدر در اقتصادنا و کوهن در ساختار انقلاب های علمی به انجام میرسد.