ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۸۱ تا ۸٬۳۰۰ مورد از کل ۱۰٬۴۳۱ مورد.
۸۲۸۵.

تأثیر برنامه های آماده سازی معلمان ورزش در ایجاد رضایت و انسجام تیمی دانش آموزان دختر تیم های والیبال مقطع متوسطة شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام تیمی رضایت دانش آموز برنامه های آماده سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۴ تعداد دانلود : ۷۸۹
هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر برنامه های آماده سازی معلمان ورزش در ایجاد انسجام تیمی و رضایت دانش آموزان دختر تیم های والیبال مدارس بیرجند و همچنین بررسی رابطة بین سابقة تدریس مربی و میزان تأثیر برنامة آماده سازی بر انسجام تیمی و رضایت دانش آموزان است. روش پژوهش شبه آزمایشی است و جامعة آماری از دانش آموزان دختر 19- 14 سالة مقطع متوسطة شهر بیرجند تشکیل میشد که عضو تیم والیبال مدارسی بودند که دورة آماده سازی را برگزار کرده بودند. از میان آنها 115 دانش آموز به صورت تصادفی، به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های انسجام تیمی (GEQ) کارون، ویدمییر و برولی (1988) و رضایت ورزشکار (ASQ) رایمر و چلادورای (1998) را تکمیل کردند. پرسشنامة GEQ شامل 18 سؤال است و انسجام تیمی را اندازه گیری میکند. پرسشنامة ASQ نیز با 14 سؤال، رضایت ورزشکار را اندازه گیری میکند. ثبات درونی پرسشنامه ها به ترتیب 71/0 و 88/0 گزارش شده است. روایی صوری آنها نیز به دست آمده است. دانش آموزان، قبل و بعد از برنامه های آماده سازی، این پرسشنامه ها را تکمیل کردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t همبسته (وابسته)، همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان میدهد بین سابقة تدریس مربی و میزان تأثیر برنامة آماده سازی بر رضایت ورزشکار، رابطه وجود دارد (05/0 < p ,207/0 = r). همچنین بین خرده مقیاس های آزمون انسجام تیمی و رضایت ورزشکار، قبل و بعد از دوره های آماده سازی، رابطه وجود دارد. این رابطه برای دو خرده مقیاس کشش فردی نسبت به تکلیف گروه و انسجام گروهی در تکلیف معنیدار است (به ترتیب قبل و بعد از دوره ها (001/0 < , p725/0=B ,027/1= B) و (001/0p< ,602/0=B ,806/0=B))، ولی برای دو خرده مقیاس دیگر یعنی کشش فردی نسبت به گروه، از لحاظ اجتماعی و انسجام گروهی از لحاظ اجتماعی معنیدار نیست. نتایج، تفاوت معنیداری بین انسجام تیمی دانش آموزان و رضایت آنان، قبل و بعد از برنامه های آماده سازی نشان نداد ((05/0> p ,698/0= t) و (05/0> p ,041/0= t)). همچنین بین سابقة تدریس مربی و میزان تأثیر برنامة آماده سازی بر انسجام گروهی، رابطة معنیداری وجود ندارد (05/0> p؛ 059/0= r). به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان میدهد دوره های آماده سازی مربیان، مطلوب و تأثیرگذار نبوده و تغییری در سطوح انسجام تیمی و رضایت دانش آموزان ایجاد نکرده است. برگزاری کلاس های آموزشی برای معلمان، به منظور بالا بردن سطح اطلاعات آنها در زمینة شیوه های مناسب آموزش و ایجاد رضایت در دانش آموزان مفید به نظر میرسد.
۸۲۸۶.

تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت های اورکتومی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پوکی استخوان استحکام استخوان رسوب کلسیم یائسگی استروژن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷
مقدمه: پوکی استخوان یکی از ویرانگرترین بیماریهای دستگاه اسکلتی است. عارضه پوکی استخوان در صورت نداشتن فعالیت بدنی و تغذیه ناکافی از دوران کودکی آغازمی شود که معمولا این عارضه ناشی از کاهش میزان آهکی شدن (کلسیفه شدن) بافت استخوانی است. هدف: هدف از انجام این مطالعه ارزیابی تاثیر شانزده هفته تمرین شدید و مصرف مکمل استروژن بر میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوانی در رت اورکتومی شده بود. روش شناسی: در این پژوهش 130 سر موش دو ماهه با وزن15±180 گرم انتخاب شدند.10 سر موش در همان ابتدا به منظور تعیین کلسیم و استحکام استخوان ران ها کشته شدند و 120سر موش باقیمانده در چهار گروه30 تایی (گروه کنترل، گروه تمرینی، گروه مصرف مکمل استروژن و گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل استروژن) تقسیم شدند. مدت زمان کل تمرینات شدید با 16 هفته و هر هفته سه جلسه بود .در هشت هفته اول، برنامه تمرینی با سرعت 36 متر بر دقیقه به مدت 15 دقیقه آغاز و سپس هر دو هفته یکبار 12 متر بر دقیقه به سرعت اضافه شد.در پایان هشت هفته اول، عمل جراحی و برداشت تخمدان در تمامی موشها صورت گرفت و یک ماه بعد برنامه تمرینی در هشت هفته دوم تکرار شد. حیوانات با استفاده از کتامین و زایلازین بیهوش و سپس کشته می شدند. در پایان هشت هفته اول ،یکماه بعد از عمل جراحی و در پایان هشت هفته دوم استخوان ران سمت راست و چپ موش ها به ترتیب برای اندازه گیری میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان بیرون کشیده شد. نتایج: نتایج تحقیقات نشان داد در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان تفاوت معناداری بین گروهها وجود دارد. در مرحله اول (هشت هفته اول تمرین) مشخص گردید تغییرات رسوب کلسیم و استحکام استخوان در گروههای مکمل، تمرینی و تمرین همراه با مکمل معنا دار بود. در هشت هفته دوم تمرینات نیز نتایج نشان داد میزان رسوب کلسیم در هر چهار گروه کاهش یافته بود و تنها در گروه کنترل معنادار بود. نتیجه گیری: بعد از عمل جراحی نتایج تحقیق نشان داد علاوه بر اینکه انجام فعالیت های ورزشی شدید نتوانست از پوکی استخوان جلوگیری کند بلکه حتی نسبت به گروه کنترل، باعث کاهش بیشتری در میزان رسوب کلسیم و استحکام استخوان شد.
۸۲۸۸.

تعیین روایی و پایایی نیم رخ خود ادراکی جسمانی دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی نیمرخ خود ادراکی جسمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۸ تعداد دانلود : ۸۹۷
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین روایی و پایایی نیم رخ خود ادراکی جسمانی دانش-آموزان مقطع متوسطه شهر مشهد است. شرکت کننده ها شامل 920 نفر (460 دانش آموز پسر و 460 دانش آموز دختر مقطع متوسطه در دامنه سنی 15 تا 18 سال) بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از نیم رخ خود ادراکی جسمانی فوکس و کوربین (1989) استفاده شد. برای تعیین اعتبار عاملی اکتشافی، از روش تحلیل عاملی مؤلفه های اصلی، برای تعیین اعتبار عاملی تأییدی از الگوی معادلات ساختاری و برای تعیین ثبات درونی و پایایی زمانی از روش های ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد نیم رخ خود ادراکی جسمانی با تعیین پنج مؤلفه (شاخص نیکویی برازش86/0) و عامل اصلی شایستگی ورزشی، وضعیت جسمانی، جذابیت بدنی، قدرت جسمانی و خود ارزشی جسمانی اعتبار سازه مطلوبی دارد. همچنین نتایج نشان داد ثبات درونی(87/0) و پایایی زمانی(82 /0) نیم رخ و خرده-مقیاس های آن در حد مطلوبی است. در نهایت، یافته های این پژوهش نشان داد نسخه فارسی نیم رخ خود ادراکی جسمانی برای استفاده مربیان و معلمان به منظور مطالعه ادراک و خودپنداره بدنی دانش آموران مقطع متوسطه در محیط های آموزشی- ورزشی روایی و پایایی لازم را دارد.
۸۲۹۱.

مقایسه حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) در دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) توده بدون چربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۶۷
از تحقیق حاضر عبارت است از مقایسه اکسیداسیون چربی بین دانشجویان زن و مرد غیرورزشکار. 10 مرد و 10 زن غیرورزشکار فعالیت دوی فزاینده ای را با مراحل 3 دقیقه ای روی نوارگردان اجرا کردند. در طول آزمون با استفاده از روش کالری سنجی غیرمستقیم میزان اکسیداسیون چربی اندازه گیری شد. متغیرهای حداکثر اکسیداسیون چربی (MFO) و شدت متناسب با آن (Fatmax) در هر فرد تعیین شد. با آزمون آماری t مستقل میانگین مقادیر بین دو گروه مقایسه شد. میزان مطلق اکسیداسیون چربی (g/min) به طور معناداری در همه شدت های نسبی فعالیت در مردان بالاتر از زنان بود (05/0≥P). اما در میزان نسبی اکسیداسیون چربی (g/min/kg ffm) تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. میزان MFO در مردان به طور معناداری بالاتر از زنان بود (به ترتیب 07/0±26/0 و 05/0±17/0 گرم در دقیقه؛ 05/0≥P). با وجود این، MFO در دو گروه، در شدت های یکسانی رخ داد (مردان 7/7±1/41 و زنان 8/7±2/40 درصد max2VO). میزان اکسیداسیون کربوهیدرات در شدت های بالاتر از 40 درصد max2VO در مردان بیشتر از زنان بود و سهم نسبی اکسیداسیون چربی در تامین انرژی زمان فعالیت بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت. 56 درصد از تغییرات اکسیداسیون چربی به واسطه عوامل max2VO و FFM تبیین شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد مقادیر اکسیداسیون چربی و MFO در مردان نسبت به زنان بیشتر است اما اگر دو گروه از لحاظ آمادگی بدنی و توده عضلانی همتراز باشند، ممکن است زنان اکسیداسیون چربی بالاتری داشته باشند.
۸۲۹۲.

رابطه بین ساختار کارآفرینانه و اثربخشی سازمانی در سازمان تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۰۰
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ساختار سازمان تربیت بدنی جمهوری اسلامی ایران با رویکردی کارآفرینانه و تبیین ارتباط آن با اثربخشی این سازمان بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارشناسان ستادی سازمان تربیت بدنی بودند که 194 نفر آنها براساس نمونه گیری تصادفی سهمیه ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه ساختار کارآفرینانه و اثربخشی سازمانی، برای تعیین وضعیت ساختار کارآفرینانه و مؤلفه های آن و اثربخشی سازمانی، از آزمون میانگین جامعه تک نمونه ای و برای تبیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد بین ساختار کارآفرینانه و تمامی ابعاد آن با اثربخشی سازمانی رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. همچنین میانگین اثربخشی سازمانی و ساختار کارآفرینانه و تمامی مؤلفه های آن به شکل معنی داری از حد متوسط پایین تر است. براساس یافته های پژوهش، طراحی ساختار کارآفرینانه در سازمان تربیت بدنی در بهبود وضعیت اثربخشی این سازمان مؤثر خواهد بود.
۸۲۹۳.

روایی و پایایی روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه پوستی با روشن وزن سنجی زیر آب در برآورد درصد چربی بدن زنان تمرین کرده و تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایی پایایی درصد چربی بدن مقاومت بیوالکتریکی چربی زیر پوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۰ تعداد دانلود : ۹۱۷
هدف مطالعه حاضر تعیین پایایی، روایی ملاکی و روایی هم زمان روش های مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی(اسکین فولد) با روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار بوده است. آزمودنی های این تحقیق شامل تعداد 98 زن ورزشکار با میانگین سن 5/1±4/21 سال، قد 7/4±2/163 سانتی متر، وزن 7/8±4/50 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 4/2±6/21 کیلوگرم بر مترمربع و تعداد 91 زن غیرورزشکار با میانگین سن 9/1±6/20 سال، قد 4/5±9/160 سانتی متر، وزن 4/9±3/56 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 1/3±6/21 کیلوگرم بر مترمربع، بدون دارا بودن سابقه بیماری های قلبی ریوی بودند. درصد چربی بدن با روش مقاومت بیوالکتریکی و لایه چربی زیر پوستی اندازه گیری شد. روش وزن سنجی زیرآب نیز به عنوان روش معیار برای تعیین درصد چربی بدن استفاده شد. ضریب درون طبقه ای(ICC) برای تعیین پایایی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t مستقل برای تعیین روایی ملاکی و رگرسیون خطی برای تعیین روایی هم زمان و خطای برآورد استاندارد استفاده شد. میزان پایایی روش لایه چربی زیر پوستی برای زنان ورزشکار در دامنه 991/0 تا 996/0 و برای زنان غیرورزشکار در دامنه 926/0تا 964/0 قرار داشت. همبستگی بین روش مقاومت بیوالکتریکی و روش وزن سنجی زیرآب، در برآورد درصد چربی به ترتیب برای زنان ورزشکار و غیرورزشکار 66/0 و 53/0 بود که بیشتر از میزان همبستگی روش لایه چربی زیر پوستی و معیار در هر دو گروه است. با این وجود، بین میانگین درصد چربی برآورد شده با هردو روش با روش معیار، تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0p≤). در پیش بینی درصد چربی بدن، روش مقاومت بیوالکتریکی در مقایسه با روش لایه چربی زیر پوستی از ضریب تعیین و بتای بیشتر و خطای استاندارد برآورد کمتری برخوردار بود (05/0p≤). یافته ها نشان می دهند روش مقاومت بیوالکتریکی دارای روایی ملاکی و هم زمان بالاتری است. بر اساس این مطالعه، به نظر می رسد برای برآورد درصد چربی زنان ورزشکار و غیرورزشکار، روش مقاومت بیوالکتریکی نسبت به روش لایه چربی زیر پوستی مناسب تر است.
۸۲۹۴.

تاثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت (50 و 70 درصد یک تکرار بیشینه) بر شاخص های DOMS در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی احساس درد کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری قدرت هم طول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱۶ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
کوفتگی عضلانی تأخیری، پدیده رایج در بین غیرورزشکاران و ورزشکاران پس از یک دوره دوری از تمرینات بدنی و یا پس از انجام فعالیت های ورزشی غیرمعمول و عمل برونگرای عضله به شمار می رود. مطالعه حاضر، با هدف تعیین تأثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت 50 و70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری در مردان غیر ورزشکار انجام شده است. تعداد 16 مرد سالم غیر ورزشکار داوطلب (با میانگین سنی 63/0±9/20 سال و چربی 84/1±86/16 درصد) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه همگن (A و B) قرار گرفتند و طی دو هفته متوالی با فاصله هفت روز در دو جلسه تمرین مقاومتی کشش پشت پا شرکت کردند. تمرین مقاومتی گروه A در جلسه اول، با 50 درصد 1RM (20 تکرار، 3 دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) و گروه B با 70درصد 1RM (15 تکرار، 3دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) شروع شد. پس از یک هفته جای دو گروه در قراردادهای تمرینی عوض شد. تغییرات آنزیم کراتین کیناز سرمی، محیط ران، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و احساس درد قبل و 24 ساعت پس از هر جلسه تمرینی اندازه گیری شد. میانگین و دامنه تغییرات داده های حاصله، با استفاده از آزمون های t همبسته و مستقل و تغییرات آنها در هر دو گروه طی دوره های زمانی مختلف (دو هفته متوالی) به وسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر دو گروهی در سطح معنی داری 05/0 ≥ p بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که تمرینات مقاومتی با شدت های 50 و 70 درصد 1RM در هفته اول و دوم باعث تغییرات نامطلوب در شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری می شود. هر چند تغییرات شاخص های محیط ران و انعطاف پذیری در گروه A طی هفته اول معنی داری نبود. با این حال، تغییرات فعالیت آنزیم کراتین کیناز سرمی و احساس درد در هفته اول و محیط ران، انعطاف پذیری و احساس درد در هفته دوم در بین دو گروه به طور معنی داری متفاوت بود. به علاوه، نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر حاکی از آن بوده ا ست که تغییرات شاخص های مورد مطالعه به غیر از احساس درد، طی دوره ها ی زمانی مختلف در هر دو گروه معنی دار نیست. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در صورت تحمل درد ناشی از کوفتگی عضلانی، به جای شروع تمرین مقاومتی با 50 درصد، می توان تمرین را با 70 درصد یک تکرار بیشینه شروع کرد.
۸۲۹۵.

تأثیر یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: IL1 TNFα سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۶
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر سازگاری یک دوره تمرین استقامتی منتخب بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی پلاسمای خون زنان فعال پس از یک جلسه فعالیت وامانده ساز انجام شده است. در این تحقیق یک برنامه تمرینی تا مرز واماندگی آزمایش شد تا تأثیر این فعالیت بر سایتوکاین ها و سلول های ایمنی بررسی شود. نمونه آماری20 نفر دانشجوی دختر تربیت بدنی بودند که در دو گروه تجربی وکنترل قرار گرفتند. گروه تجربی دارای میانگین وزن 99/6 ±25/57 کیلوگرم، قد 71/2 ± 45/161 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 75/2 ± 18/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. گروه کنترل دارای میانگین وزن 82/3 ± 69/54 کیلوگرم، قد 86/4 ± 81/159 سانتی متر و حداکثر اکسیژن مصرفی 79/3 ± 1/34 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بودند. ابتدا هر یک از آزمودنی ها فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. سپس آزمودنی ها به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته یک دوره تمرین استقامتی دویدن فزاینده را انجام داد. پس از هشت هفته هر دو گروه بار دیگر فعالیت وامانده ساز را انجام دادند. قبل و پس از واماندگی در دو مرحله، از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد. در بخش آمار توصیفی از میانگین و جداول و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد انجام یک دوره تمرین استقامتی، پس از فعالیت وامانده ساز سبب تغییر در غلظت IL1 و TNFα نمی شود، اما در تعداد و درصد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8 و CD4 تغییراتی ایجاد می کند. فعالیت استقامتی منتخب، باعث تقویت و سازگاری مثبت در بخش سلولی دستگاه ایمنی ذاتی گروه تجربی شده به طوری که کاهش تعداد سلول های ایمنی با آنتی ژن CD4 در گروه تجربی کمتر از گروه کنترل و افزایش سلول های ایمنی با آنتی ژن CD8، در گروه تجربی بیشتر از گروه کنترل بوده است.
۸۲۹۶.

تأثیر انواع خود الگودهی (پیش خوراند، مرورگری مثبت، مشاهده صرف) و تمرین بدنی بر یادگیری سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود تنظیمی خود الگودهی پیش خوراند خودالگودهی مرورگری مثبت خود مشاهده گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۳۶
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر انواع خود الگودهی (پیش خوراند، مرورگری مثبت، مشاهده صرف) و تمرین بدنی بر یادگیری سرویس بلند بدمینتون بود. 84 آزمودنی دختر راست دست و مبتدی با میانگین سنی 5/2 ± 24 سال انتخاب و به طور تصادفی در هفت گروه آزمایشی تقسیم شدند. همه آزمودنی ها بعد از شرکت در پیش آزمون، به مدت سه هفته و هفته ای دو جلسه مداخله ها را دریافت کردند و بعد از یک هفته، 10 سرویس بلند بدمینتون را در آزمون های یادداری و انتقال اجرا کردند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی دانکن تحلیل شد. نتایج نشان داد در آزمون یادداری، تفاوت معنی داری میان عملکرد گروه ها در شکل و نتیجه اجرا وجود داشت (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی دانکن نشان داد گروه های خود الگودهی پیش خوراند با تمرین بدنی، خود مرورگری مثبت با تمرین بدنی و خود مشاهده گری با تمرین بدنی، در نتیجه اجرا و گروه های خودالگودهی پیش خوراند با تمرین بدنی و خود مرورگری مثبت با تمرین بدنی، در شکل اجرا به طور معنی داری پیشرفت کردند و عملکرد گروه پیش خوراند با تمرین بدنی در نتیجه و شکل اجرا بهتر از سایر گروه ها بود. در آزمون انتقال نیز بین عملکرد گروه های آزمایشی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P). نتایج آزمون تعقیبی دانکن نشان داد گروه خودالگودهی پیش خوراند با تمرین بدنی، در نتیجه اجرا به طور معنی داری عملکرد بهتری نسبت به سایر گروه ها داشت، اما تفاوت معنی داری در شکل اجرای هفت گروه آزمایشی در آزمون انتقال وجود نداشت.
۸۲۹۷.

تأثیر برنامه تمرین هوازی اینتروال، ماساژ و ترکیبی بر علائم سندرم پیش از قاعدگی

۸۲۹۹.

نقش آموزش های رسمی و برنامه های کمک درسی رشته تربیت بدنی در مقطع کارشناسی ارشد در تامین مهارت کارآفرینی دانشجویان از نظر دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۷ تعداد دانلود : ۷۴۶
یکی از اهداف و وظایف مهم نظام آموزشی هر کشور، پرورش نیروی انسانی متخصص و کارآمد مورد نیاز جامعه است. تامین کارآمدتر نیروی متخصص، مستلزم هدفمند کردن محتوای درسی و مجموعه مفاهیمی است که دانشجویان در قالب آموزش های رسمی و غیررسمی طی سنوات تحصیل فرامی گیرند. گزینش محتوای درسی مرتبط با بازار کار، دانش آموختگان را کارآشناتر پرورش خواهد داد. هدف از این پژوهش، بررسی نقش آموزش های رسمی و برنامه های کمک درسی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی مقطع کارشناسی ارشد در راستای تامین مهارت کارآفرینی دانش آموختگان از نظر دانشجویان سال آخر است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان سال آخر رشته تربیت بدنی عمومی در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه های دولتی کشور بودند که تعداد آنها در سال تحصیلی 89 – 1388، 89 نفر بود. باتوجه به محدودیت جامعه آماری تحقیق، کل جامعه آماری به عنوان نمونه آماری مورد آزمون قرار گرفت. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی- پیمایشی بود. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته شامل 6 سؤال پاسخ بسته در مقیاس 5 درجه ای لیکرت برای دانشجویان استفاده شد که روایی آن توسط استادان تربیت بدنی تایید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 83/0 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد که دانشجویان محتوای دروس تخصصی تربیت بدنی را در ارتقای زمینه های نظری، پرورش مهارت کارآفرینی مناسب تشخیص داده اند (63/45%). ولی از پرورش زمینه های عملی آن چندان راضی نبودند و توجه عناصر مختلف برنامه های درسی رشته تربیت بدنی را در تامین مهارت های فنی، شخصی و مدیریتی کارآفرینی ضعیف می دانند (49/41%). همچنین نتایج نشان داد دانشجویان نقش برنامه های فرادرسی را در آشنایی دانش آموختگان با بازار کار و کارآفرینی مؤثر می دانند (73/44) و در این میان به دلیل موانع و مشکلات موجود در دخالت و لزوم پشتیبانی دولت از فعالیت های کارآفرینان، اگر این فعالیت ها به بخش خصوصی واگذار شود، مسیر تحقیق کارآفرینی و خوداشتغالی دانش آموختگان دانشگاهی هموارتر می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین دیدگاه دانشجویان دانشگاه های حضوری و دانشجویان دانشگاه های نیمه حضوری در مورد نقش کارگاه های آموزشی، پروژه های کارورزی، مشارکت در برگزاری رویدادهای ورزشی، دوره های مربیگری و داوری و نقش دولت در ارتقای روحیه کارآفرینی دانشجویان، تفاوت معنی دار آماری وجود ندارد (در همه موارد 5/0 ?P).
۸۳۰۰.

اثر کوتاه مدت و طولانی مدت تمرین تداومی هوازی بر شاخص های قلبی- عروقی جدید و سُنتی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تمرین تداومی هوازی موش ویستار مولکول های چسبان سلولی میانجی های التهابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۴ تعداد دانلود : ۷۵۸
شواهد علمی نشان می دهند مولکول های چسبان سلولی و میانجی های التهابی که موجب افزایش فعالیت آندوتلیال عروقی می شوند و شاخص های قلبی- عروقی جدیدند که در مقایسه با شاخص های سنتی در پیشگویی بیماری های قلبی- عروقی حساسیت بیشتری دارند و در پاتوژنز آترواسکلروز نقش مهمی بر عهده دارند. هدف این پژوهش عبارت است از مطالعه اثر کوتاه مدت (یک جلسه) و طولانی مدت (24 و 36 جلسه) تمرین تداومی هوازی بر شاخص های قلبی- عروقی جدید و سنتی موش های نر ویستار. 36 سرموش نر 3 ماهه از نژاد ویستار به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (18 سرموش، با وزن 11±202 گرم) و کنترل (18 سرموش، با وزن 12±201 گرم) قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و هفته ای 3 جلسه، با شدت 55 تا 85 درصد max2Vo (معادل دامنه سرعت 15 تا 30 متر در دقیقه) به مدت 15 تا 60 دقیقه اجرا شد. خون گیری پس از 14 ساعت ناشتایی در سه مرحله تمرین با شرایط مشابه انجام گرفت. برای اندازه گیری مقادیر 1sICAM- از کیت تجاری الایزای شرکت R&D و مقادیر β1IL- وTNF-α از کیت های تجاری الایزای شرکت Koma استفاده شد. مقادیر TC، TG، HDL-C، و LDL-C پلاسمایی با استفاده از کیت های شرکت پارس آزمون اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از آزمون های اندازه گیری های مکرر، تعقیبی LSD، و t مستقل تحلیل شدند. نتایج نشان داد یک جلسه تمرین هوازی تغییر معناداری در مقادیر شاخص های قلبی- عروقی ایجاد نکرد. پس از 24 جلسه تمرین هوازی مقادیر متغیرهای 1 sICAM-(179/0=p)، β1IL- (072/0=p)، TNF-α (163/0=p)، TC (059/0=p)، TG (340/0=p)، و LDL-C (591/0=p) کاهش معناداری نداشتند، در حالی که تنها مقادیر HDL-C (035/0=p) با افزایش معناداری همراه بود. با ادامه تمرین تا 36 جلسه، 1sICAM- (001/0=p)، β1IL- (002/0=p)، TNF-α (016/0=p)، TC (001/0=p)، TG (024/0=p)، و LDL-C (031/0=p) کاهش معناداری پیدا کردند. تفاوت معنادار بین گروهی نیز در مقادیر 1sICAM- (001/0=p)، β1IL- (039/0=p)، TNF-α (028/0=p)، TC (000/0=p)، TG (001/0=p)، LDL-C (000/0=p)، و HDL-C (002/0=p) در انتهای پژوهش دیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد، تمرین های تداومی هوازی با افزایش HDL-C و کاهش TC، TG، LDL-C (شاخص های سنتی)، 1sICAM-، β1IL- و TNF-α که شاخص های جدید بیماری های قلبی- عروقی محسوب می شوند افراد را در مقابل خطر بیماری های قلبی- عروقی ایمن می سازند و احتمالاً در پیشگیری و کنترل بیماری های قلبی- عروقی نقش مهمی دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان