فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۵۹ مورد.
مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در ضرب المثل های شرق گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مبنای طرح واره ای استعاره های موجود در پیکره ضرب المثل های شرق گیلان بر مبنای مدل «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» در چهارچوب معنی شناسی شناختی بررسی می شود. ضرب المثل ها به دلیل اهمیتی که در فرهنگ ها، انعکاس فرهنگ مردم و هویت فردی اجتماعی آنان دارند مقوله ای مهم در مطالعات زبانی محسوب می شوند. تداوم ضرب المثل ها طی زمان ها و فرهنگ ها حکایت از عملکرد شناختی (و جامعه شناختی) آن ها دارد. از آن جا که طرح واره های تصوری از مهم ترین سازوکارهای زبان در معنی شناسی شناختی محسوب می شوند و نیز در مورد چگونگی عملکرد آن ها در گویش های ایرانی مطالعه چندانی صورت نگرفته است، ضرورت انجام این پژوهش دوچندان می نمود. این پژوهش به روش توصیفی استقرایی است. شواهد به دست آمده نشان می دهند که انواع کلی طرح واره های مشخص شده توسط ایوانز و گرین از جمله طرح واره فضا، طرح واره مهارشدگی، طرح واره جابه جایی (حرکت)، طرح واره نیرو، طرح واره پیوستگی، طرح واره توازن، طرح واره همسانی، و طرح واره موجودیت در ضرب المثل های شرق گیلان یافت می شود.
تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی مطالعه مورد پژوهانة (امثال مولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویة جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مُوَلََّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. افزون بر این، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده ، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان پ ژوهشگران حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
کشاورزی در آیینه ی ضرب المثل ها و کنایات بخش خزل
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، گنجینه ی گران بهایی ست که انسان از گذشتگان خود به ارث می برد و خود نیز برای آیندگانش به میراث می گذارد. میراثی که با مورّ ثان و وارثان خود پیوندی ناگسستنی دارد و از بطن زندگی آنان نشئت گرفته و انعکاس دهنده ی واقعیت های ساده و ملموس زندگی آنان است.
ادبیات عامّه، بخشی از فرهنگ عامّه به حساب می آید و ضرب المثل ها و کنایات منظوم و منثور نیز خود بخش عمده ای از ادبیات عامه محسوب می گردند. در این مقاله، به گردآوری و تحلیل ضرب المثل ها و کنایات رایج در فرهنگ مردم خزل پرداخته شده که موضوعش کشاورزی و به مردمانی کشاورزپیشه و دامدار مربوط است که محدوده ی کوچکی از پهنه ی وسیع الوار پیش کوه را به خود اختصاص داده اند و اکثر به اتفاق آنان به دو گویش لری و لکی تکلم می کنند.
«بیهوده کاری» در آیینه ی ضرب المثل های فارسی و عربی
حوزه های تخصصی:
«مَثَل» مقوله ای زبانی- ادبی به شمار می آید که از جایگاهی والا در فرهنگ ایرانی و عربی برخوردار است. مثل نگاران ایرانی و عرب سعی وافر داشته اند که امثال را گردآوری و ثبت و ضبط نمایند. شیوه ی مثل پژوهی و تدوین ضرب المثل ها بیشتر مبتنی بر شیوه ی «دسته بندی الفبایی» بوده است و هیچ گونه رابطه و پیوند منطقی و معنایی میان امثال به چشم نمی خورد. نگارنده بر این باور است که دسته بندی امثال براساس «حوزه های معنایی» می تواند از یک سو مثل پژوهان و پژوهندگان را در مطالعات مردم شناسانه و کشف عناصر فرهنگی و تمدنی ملت ها کمک نماید و از سوی دیگر، دستیابی به مثل های مربوط به حوزه های مختلف را امکان پذیر می نماید. در این پژوهش، تلاش شده است ضرب المثل های دلالت کننده بر «بیهوده کاری» در فارسی و عربی بررسی گردد. ابتدا تعاریف گوناگونی از «مثل» از منظر مثل پژوهان ایرانی و عرب ارائه شده است؛ آنگاه مجموعه امثال حوزه ی مذکور به شکل تطبیقی بررسی شده اند. این مقاله می تواند در حوزه های مثل شناسی و مثل نگاری و تطبیق امثال فارسی و عربی با تأکید بر اهمیت «طبقه بندی معنایی» امثال نه «دسته بندی الفبایی» آنها کاربرد داشته باشد. نگارنده رفتارهای بیهوده، نسنجیده، غیر منطقی، متهورانه و عاری از هرگونه دوراندیشی، سنجیدگی و ظرافت را به عنوان یک آسیب اجتماعی و فرهنگی تلقی کرده و سعی نموده است تا ابعاد گوناگون بیهوده کاری را در امثال فارسی و عربی تجزیه و تحلیل نماید.
بازخوانی امثال و حکم به منظور بازیابی واژه ها و اصطلاحات معماری و شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
پیشزمینههای استبدادپذیری در امثال فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که امثال، برخاسته از تجربه های حیات قومی اند با مطالعه ی آن ها می توان ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر قوم را بازشناخت. ساختار سیاسی ایران تا دوره ی مشروطیت، با استبداد شناخته می شود که در آن، پادشاه پیوسته در رأس قدرت بود و مردم همگی رمه ی او به شمار می رفتند. حاکمیت استبداد، رواج اندیشه ی جبرباوری، فقدان زمینه های عقلانی و فلسفی در جامعه، سرسپردگی و نفی فردیت از جمله عواملی هستند که در طول تاریخ ایران سبب شکل گیری سخنان و امثالی شده اند که بنیان هرگونه تعقل، حرکت اجتماعی و پیشرفت را سست کرده اند.
امثال و حکم به عنوان نمایان ترین تجلی گاه اندیشه و مهمترین دستورالعمل زندگی عامه ی مردم، بخش درخوری از فرهنگ و زبان ایرانیان را تشکیل می دهد و ازین رو برای شناخت و تحلیل فرهنگ ایرانی بسیار کارآمد است. در این مقاله به بررسی چند مورد اساسی از پیش زمینه هایی پرداخته ایم که پذیرش و پرورش استبداد را در میان مردم موجب شده و در امثال و حکم نمود یافته اند. نتیجه آن که استبدادپذیری پیش و بیش از آن که ناشی از اعمال قدرت باشد، دارای زمینه هایی فرهنگی است و قرون متمادی ذهن و زبان مردم را شکل داده است.
بررسی تطبیقی قوم شناسی و زبانی مثل های بختیاری و تاجیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرب المثل ها بخشی از آفریده های مردمی در زندگی روزمرة همة انسان ها هستند که کاربرد متنوعی دارند. اقوام و ملّت های جهان وجوه مشترک بسیاری در اندیشه و تولیدات فرهنگی خود دارند، در این میان مردم فارسی زبان ایران، تاجیکستان و افغانستان، که بیشترین ارتباط تاریخی – فرهنگی را با هم دارند؛ می توانند با این ویژگی های مشترک به بازشناسی فرهنگ خویش بپردازند. نمونه های این پیوند در گونه های فولکلور و فرهنگ عامّه (ادبیات شفاهی) نمایان تر است. در این مقاله ضمن ارائة ضرب المثل ها، این گونة ادب شفاهی بین اقوام تاجیکی و بختیاری مورد مقایسه قرار می گیرد. در این نوشتار رویکرد تطبیقی زبانی، ادبی و فکری متن ها در کنار پیوستگی های فرهنگی اقوام فارسی زبان مورد توجّه قرار گرفته است. هدف این نوشتار، یافتن پیوستگی و تطبیق متن های مثل در بین بختیاری ها و تاجیکان، از منظر زبان و قوم شناسی است.
ضرب المثل و شعر معاصر
حوزه های تخصصی:
زیبایی شناسی ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابعاد زیبایی شناسی امثال فارسی بسیار گسترده است و همین جنبه های بلاغی و ادبی آن باعث شده است تا محققان، امثال را یکی از گونه های ادبی به شمار آورند.در این مقاله، به سه بُعد زیبایی شناسانه پرداخته می شود:
1.وزن وآهنگ ضرب المثل های فارسی؛
2.ابعاد بلاغی در حوزه ی معانی، بیان و بدیع؛
3. زبان وبیان طنزآمیز مثل ها.
در حوزه ی وزن وآهنگ ضرب المثل ها، برای مستندکردن مقاله از میان پنج منبع مهم، هزار مثل را برگزیده ایم تا کیفیت و کمیت وزن و آهنگ را با توجه به این نمونه گیری نشان دهیم.آن گاه پس از این بررسی آماری به تحلیل هر سه بخش و ارائه ی نمونه ها و توصیف آن ها می پردازیم.
با توجه به آن که امثال فارسی از هر جهت به وزن اشعار عامیانه نزدیک است، با بررسی نظرات شش تن از عروضیان و صاحب نظران شعرعامیانه و تقطیع هجایی بیست مثل، به توصیف آن ها می پردازیم تا چگونگی وزن غیرعروضی (هجایی، عددی، عروضی کشش دار و،..) را در آن ها نشان دهیم.
در بخش سوم، عناصر صوتی و تناسب ها و تقارن های بدیعی را در آهنگین کردن امثال فارسی نشان می دهیم و در پایان به عنصر مهم طنز و شگردهای آن اشاره می-کنیم.
ارسال مثل در شعر و ادب
منبع:
حافظ بهمن ۱۳۸۸ شماره ۶۶
حوزه های تخصصی: